eitaa logo
اشعارنغمه های سرخ
2.4هزار دنبال‌کننده
70 عکس
179 ویدیو
42 فایل
اسـیر عشـق شـاه عـالمینم من عمری ازغمش درشوروشینم میان نام و منصب های عالم خـدا را شکر «مـداح» حسیـنم ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar کانال ارتباطی ایتا: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar_madah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 مسلمانون ره تـاج سر بموعه موارک کـه خـدا منظر بموعه صلوات بر گـل روی «مُحَـمّد» مژده هادین که پیغمبربموعه بِمـوعـه عـاقبت اون نـور سرمد ابـالقـاسم، اَبـل الفاطمه، احمد «صلوات» بَرسنین دم و ساعت بـــه جمــال دل آرای «مُحَـمّد» بشـارت پیـروان دیــن سرمد مــوارک بــر شـما میـلاد احمد خدا ره شکر که هَسّمی اِمـا از شیعیان و دوستان «مُحَـمّد» امـــام صــادق و احـمد بِمـونه در عـالم هَسّنه وِشُـون نمونه هر که عیدی خـوانه بَوّه یا مهدی که جشن میزبان «صاحب زمونه» دِتـا گُل از سوی خـالـق بمونه اَبُــولهبـیّون کـــه دِق بمــونه همه هُـو بَکشین چَـکّه بَزِنین «مُحَـمّد»و امـام صادق بمونه «مُحَمّد» جـانِ خدا ره وَلـیّه «مُحَمّد» سـرمد و لَم یَزَلـیّه میـون ایـن همه پیغمبر، اَتّا وه پیغــمـبرِ بـیـن المـللـیّه 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 عیان شـد روی دلجوی محمد زمین شدروشن از روی محمد فلک محـو تماشای جمالش مَلَک چشمانشان سوی محمد خدا در باغ عشق خود ندارد گلی خوشبوتر از بوی محمد قلم بنـویس در مـدح پیمبر بگو از خُلق و از خـوی محمد یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی گواه است خـدا بـاشد ثـنا گـوی محـمد بُوَد از برق چشمش روز روشن سیاهیِ شب از موی محمد عسل شیرینی اش ازشهدگل نیست بُـوَد از عطـر نیکوی محـمد خـدا را شکر گویم رشته ی دل گـره خورده بـه گیسوی محمد نباشد در دو عـالم دلـربا تر کمـانی همچو اَبـروی محمد اگر یک گل بُوَد در بـاغ هستی بُـوَد آن گـل گـلِ روی محـمد بهاران در بهاران شداز این گل بـنازم مـن بـه نیـروی محـمد سعادتمند گـر خـواهی بمـانی مـرو«مداح» تـو از کـوی محمد 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 می خواست خداجمال خودرا بیند درعرش برین باخودش طرحی چید یک آینه ساخت تابراومی نگریست در آن رخ زیبای محمد می دید ازبام فلک صوت جلی آمده است از سـوی خداوند، ولی آمـده است ای موسویان،عیسویان گوش کنید پیغـمبر بین المللی آمــده اســت بـر کُـلِّ پیامبران سـرآمـد آمـد بهــاری تــریـن خُلد مُخَلَّد آمد دوران جهالت و تباهی سر شد آیینـه ی حـق نمـا، محمد آمـد از ازل مـاه ربیـع الاول آمد داشـته بَرمَهِ دیگرازاین بابت سرآمد داشته مژدهٔ میلاددوخورشیدعالم تاب چون جعفربن صادق وعطرمحمد داشته 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 شبـم را روز آمـد روز آمـد دو خورشید جهـان افروز آمد دو خورشیدی که بی مثل ومثالند به جسم عالم هستی دو بالند دو خورشیدی که گردیدند ظاهر رسول الله و نور چشم باقر دو عصمت پرور ودو عصمت آور دو نام آور دو رهبر هم دو سرور دو عیسی و دو موسی و دو ایوب دو ابراهیم دو یوسف خو دو یعقوب دو مشعل دار راه حق پرستی دو روح وجان به جسم مُلک هستی دو رخشان گوهر دریای عصمت دو سُــکّان دار کشــتیِ ولایـت یکـی پیغــمبر و روح حقــایـق یکی تفسیر قرآن بر خلایق دو رخشنده ترین ماه مُنیرند بَشیرند و نَذیر و بی نظیرند دو رکن دین ودو خُلق عظیم اند دو بِسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم اند یکی پیغمبرو آن یک امام است بدرگاهش گدا شاه و غلام است دو تــا آینــه ی پــروردگــارنـد چنان بارانِ جان بخش بهارند یکی ختم رسولان است, احمد یکی هم صادق آل مُحَمَّد«ص» یکی آورده قرآن مبین را یکی تعلیم داده مسلمین را یکی چون مشعل روشنگراست و یکی شیخ الائمه جعفر است و بنازم فقه ناب جعفری را که می آموزد عشق حیدری را بنــازم صــادق آل پیمــبر که فقهش بود وباشدشیعه پرور مبارک بر همه یاران عاشق عیان شد از افق خورشیدصادق چه خورشیدی که گرمابخش دلهاست عزیز مرتضی فرزند زهراست چه خورشیدی قلم وصفش نداند به عالم نور دانش می فشاند چه خورشیدی که نورش نورعلم است ز کامش تشنگان عشق سرمست مُحَــمَّد قبل از آدم بود در عرش خدا راهمچو همدم بود در عرش گِــل آدم بُــوَد از خــاک احــمد سِرشتش از سِرشت پاک احمد مُحَــمَّد ناخدای کشتیِ دین شد از یُمن قدومش عرش آذین مُحَــمَّد آن رسول فیض و رحمت بدوشش بیرق توحید و وحدت مُحَــمَّد چون بشر از خاک باشد مُحَــمَّد چون خدایش پاک باشد هرآنکس مست جام اهل بیت است بدل عبد کلام اهل بیت است زبان ودل اگرحق گو وحق جوست خدا و اهل بیت همواره با اوست بکُش جَهل درونت را مسلمان که تا گردد دلت انبار ایمان ابوجهل درون را سرنگون کن دل ازعشق مُحَمَّد لاله گون کن مُحَــمَّد پُر زخیر وبرکات است مُحَــمَّد نام او با صلوات است اگرشیعه شدی چون مرتضی باش سرا پا محو عشق مصطفی باش اطاعت از نبی همچون علی کن دلـت را تـابـع امـر«ولی»کـن که پیغمبر ز تو خوشنود گردد و هم حیدر زتو خوشنود گردد خدا را شکر در کوی مُحَـمَّد شده «مداح» ثنا گوی مُحَــمَّد 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 صلوات گـل خـوشبوی بهاره صلوات هـدیه ی پـروردگـاره صلوات بَـرسِنّین بــه محـمد که صلوات همیشه شِمه یاره 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کِمین بـاغـه مــالِ اَهـل نجـاته؟ کِمین گـل وِنــه بُــو دلِ نشاطه؟ شیعــه ی آل احـــمد وِنِــه دونِه اون باغ بهشت و اون گل صلواته 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 سلام مهدی سلام ای جان هستی کجــا چشـم انتـظار مــا نشستی؟ چهــارده قـرن را چشـم انتظاری چهـــارده قـــرن را دنبــال یـاری بــه تنـگ آمـد دل مـا از جـدایی نشـد یــار تـو بـاشیم کــه بیـایی نشـان ده روی مـاه و نـازنیـن را بهـاری کـن همه فصـل زمین را بتـــاب ای آفتــاب صبـح امـید کـه از نـور تو گیـرد وام خورشید بتاب از مکه ای شمس ولایت جهان در پـرتـوت گردد هدایت توچون صبح بهاری با نشاطی زلال و پــاک چـون آب حیـاتی سلام فرمانده، ای که جانِ جانی توهم فـرمـانده هم صاحب زمانی بیـــا ای همـــدم راز شهـیدان بیــا شــاهــد پــرواز شهـیدان تو که با این شهیدان همنوایی تـو کـه با یک یک شان آشنایی بخـوان تـا با نوای تو بخوانیم «کجـایید ای شهیدان خـدایی» بیا داغ شهیدان کُشت ما را فراق آن عزیزان کشت ما را هنـوز دلتنگ آن همسنگرانم فــراق روی شـان بـرده توانم منم جا مانده از نسل غیورم هوای نفس کـرده از تو دورم بیــا آقــای مـن تا زنده هستم بیــا تـا کـه نبسته مرگ دستم شوم لایق الهی چون شهیدان کـنم هستی خــود را برتو قربان تو ما را گر چه مولا جانِ جـانی نمی دانـم کجـای ایـن جهـانی من از روز ازل بــودم مـریدت مـدد فـرما که گردم روسفیدت به درگاه تـو گـرچـه مـن فقیرم شهادت قسمتم کن تا نمیرم شهــادت بهــترین آغــاز بـــاشد تمـاشـایـی تــرین پـــرواز بـــاشد بــــرای آرزومـــــندان عــــاشــق درِ بــــاغ شهــــادت بـــاز بــاشد خوشامردان پاک وخوش سعادت ســـفر کــردنــد بــا بـال شهادت تـو کـه در جبهه دیـدی کـربـلا را تـو شاهد بوده ای لطف خدا را تـو کـه دیدی در آن جمع خدایی صفا بـود و خلوص و بی ریایی تودیدی عاشق آنجا بی نشان بود چه شوری در دل رزمندگان بود تـو پـرپـر گشتن شان را که دیدی تـو بی سرگشتن شان راکه دیدی هرآنکس ذکرمهدی رابه لب داشت شهادت را زحق آن شب طلب داشت نــواهــا بــا نــوای کــاروان بـود به لبها بـانگ یاصاحب زمان بود همه رفتندومن جـامانده هستم دریغـا از شهیـدان رانـده هستم نشـد آخــر شهـادت قسـمت من از آن آلاله هـا وامــانـده هستم همـی دانــم کــه تـا روز قیـامت ز روی ماهشان شرمنده هستم اگــر چــه سـالهـا بگـذشت امـا ز دلتنـگی شـان آکنــده هستـم شهـیدان در غُمـار عشـق بُـردند منم کــه تــا ابــد بـازنـده هستم چنــــان دوران دفــــاع مقــدس اگـرچـه همچنان رزمنده هستم بیـا لـب تـر کـن ای فـرزنـد زهـرا مطیـع امـرت ای فرمانده هستم شهادت افتخاری جاودان است شهادت هم ازآنِ عاشقان است شهیدان عاشقانی حق سرشتند شهیـدان تــا قیــامت در بهشتند مـن از روز نخستین عهـدبستیم که حامیِ «ولایت»بودو هستیم رخ چون ماه تو تاپشت پرده است ولــیِ امـرمـا «سیـدعلی» هست بجـوشدتـاکـه خون«حاج قاسم» وفـاداریـم مــاچون«حاج قاسم» شــده ذکــر همـه بــرگــرد آقــا تــو را بــه فــاطمـه بــرگـرد آقـا بیـا ای غصـه خـوار درد حیـدر بیـا ای بـی قـرار داغ مــادر بیا مهدی بیا ای روح احساس بیـا ای سـوگــوار داغ عبـاس بیا ای روضه خوان عمه زینب دوچشمت خون چکان عمه زینب بخوان از روضه ی جانسوز گودال بگو چون شـدکه زینب رفته ازحال بگو از لحظه ای که سر جدا شد صـــدای زینبــش واویلــتا شــد بـگو اسبان چه کردند بـا تن او بــگو از غــارت پیــراهــن او بخوان آن روضهٔ دشت عطش را بخوان زآنجا که زینب کرده غش را بخوان روضه که«مداح»جان بگیرد فقط یک یاحسین گــویـد بمیرد 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 مرغ خیالم می کند نغمه سرایی یاران کجایید ای شهیدان خدایی ازکوچه های شهر و آبادی گذر کرد سوی دیار عاشقان عزم سفر کرد آنجاکه خاکش عطرو بوی کربلا داشت آن سرزمینی که فقط رنگ خدا داشت آنجا که روزی بود قرار بی قراران در سینه دارد پاره های جان یاران آنجا که میدان نبرد و امتحان بود کرب و بلایی در نگاه عاشقان بود آنجا که هرکس بود دنبال شهادت پرواز می کردند با بال شهادت کرخه دگر خالی ازآن احساس ها شد اروند هم دلتنگ آن غواص ها شد انگار نخل سر بـریده داشت فـریاد کوآن بسیجی که به رویم تکیه میداد یادش بخیر آن جاده های پُر تَرَدُّد لحظه به لحظه سینه اش خمپاره میخورد یادش بخیر آن روضه ها وسوز نوحه شـور دعای صبحگاهان «دوکـوهـه» یادش بخیر آن قهرمانان «دوعیجی» شیران ارتش، پاسداران و بسیجی آن نازنین گلهای سرخ باغ احساس مردان پاک کرخه نور و دشت عباس جانم به قربان عطش نوشان فکه لب تشنگان آن کـربـلاییـان فـکه یادش بخیرشور و نوای هفت تپه مردان پاک و با صفای هفت تپه یاران همه رفتند با بال شهادت درسینه ی ما مانده آمال شهادت آن شیرمردانی که خوش آوازه گشتند از خاکریز نَفْس شان آسان گذشتند مامانده ایم وبُغض چندین ساله دردل کشتیِ آرزوی مـا مـانـدست در گِل آنـان نظر کـرده ی زهـرای بتـولند در آزمون عشق و جانبازی قبـولند تقدیر ما این بود تا که جا بمانیم با حسرت ودلتنگی از آنان بخوانیم در روزگاری که حقیقت می شودگم تشخیص یار وغیرآسان نیست مردم دشمن به نام دین سر دین را بِبُـرّد آنگه دو بــال مــرغ آییـن را بِبُـرّد دشـمن ز تـدبیر ولایـت اَخـم دارد از انقـلابیـون بـه جانش زخم دارد مردم حجاب وبی حجابی یک بهانه است اصل نظام ودین وباورها نشانه است فـریاد و صـد فـریاد از یـاران غـافل از بی بصیرت ها و دینداران غـافـل هان ای مسلمان گوش کن حرف امام است تضعیف جمهوری اسلامی حرام است اصلی ترین وظیفه ات دشمن شناسی است هجمه به نیروهای مؤمن ناسپاسی است آنـکه پـی امنیت مـا پـای کار است این رهبر فرزانه ی بـا اقتـدار اسـت این فتنه های شومِ آخرالزمان است هرکس بماندبا ولایت در اَمان است بافتنه سازان آنکه باجان می ستیزد جزوسپاه حضرت صاحب زمان است اسـلام خمیـنی و اسـلام پیـمبـر در یک مسیری پاک هستند و مطهر حُـب ولایت، شـوق پـرواز شهادت باشد دو بال عشق شیعه تا قیامت دشمن از این دو بال شیعه بیم دارد گـر چـه ز اسـتدلال شیـعه بیم دارد دشمن ز فرهنگ شهادت می هراسد از خیمه ی سبز ولایت می هراسد هـریک زما بایدکه چون عمار باشیم بـا جان ودل«سیدعلی»را یار باشیم «سیدعلی»مارا نه تنها جانِ جان است والله که او نایب صاحب زمان است حق شهیدان کـن خدایـا سر فرازم تــا در ره پــاک ولایت جـان ببازم ای کاش روزی ترکشی روزیِ من بود جسمم همانند شهیدان بی کفن بود ای کاش درجبهه تن من دود می شد مانند گمنامان جنگ مفقود می شد آنانکه رفتند با شهادت رستگارند روزی خوران سفره ی پـروردگـارند ای کاش گردد گرم بـازار سعادت تاکه شود روزیِ«مداح»هم شهادت 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 الـهي بــه مـردان پـاك و نجيب بـه گلگون تنان شهادت نصيب بحق «علي» و بحق «رسول» بحق «خديجه» بحق «بتول» خدايا كرم كن كه لب وا شود به وصف شهیدان گویا شود بــقربان مـردان سـر بـاخته دلـيرانه بـرخصم دون تاخته كجايند پاكان خوب و نجيب رفـيقان شبـهاي «اَمن يجيب» كجايند شيران «والفجر» هشت كز آنان كمي استخوان برنگشت هـمانان كـه در «كربلاي چهار» همانند «زهـرا» شـدند بـي مزار بـه يـاران در خون مُلَبّس قسم شهيدان بيت «المقدس» قسم به «مرصا» مردان كه عاشق شدند پـی قـتل عـام منافق شدند قسم بـر شهيدان «والفجر چار» غـريبانه كـردند جـان را نثار دلـم شـد هـوايی «اروند» رود بـروح شـهيدان پـاكش درود «شلمچه»هلا اي دلت شعله ور مـــرا تــا بخاك شهيدان بـبر بدآنجا كه «مهدي» گذرمي كند شـهيدان مـا را نظر مي كند وجودم پـر از شبنم ياس كن مـرا راهـی «دشت عباس» كن شبی را كه راهی «خيبر» شديم و جمـعي زمـابـی بـرادرشديم خطر بـود و آژير «خمپاره ها» به هر سو جگر گوشه هامان رها چه حال و هوايـي بسر داشتيم وجب در وجب لاله مي كاشتيم شبي فاتح شهر«بستان» شديم ز نو صاحب أيـن گلستان شديم شب است و دلم راهي جاده ها شب و شعله ی عشق سجاده ها كجايند مردان سنگر نشين خـوش آوازه در آسمان و زمين همانان كه يك شب تفأل زدند «زمين رابه سمت خدا پل زدند» هـمانان کـه بـودند ازخـود رها شدنـد جـمله همسایگان خـدا اگر چه پر از لاله این گلشن است دراین عرصه تکلیف مان روشن است بر آنیم اگر خوش سعادت شویم همه جـان نثـار «ولایـت» شـویم بمـانیم همـه بـر سـر عهـدمان که راضی شود قلب صاحب زمان الهی بـه «مداح» عنایت شود و روزیِ او هم شــهادت شود 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 سلام ای سالکان عشق ومستی سلام ای ساکنان مُلک هستی شهیدان به خاک و خون تپیده در آغـوش خـداوند آرمیـده خوشا بر حالتان که زود رفتید زلال و پاک همچون رود رفتید نبودید تا ببینید ناکسان را نبودید بشنوید زخم زبان را نبودید تا ببینید قوم بی درد دل ما را پر از زخم زبان کرد همانکه سینه اش از کینه پُر بود بگفتا جبهه ها بخور بخور بود مگردرجبهه جز ترکش چه خوردید؟ مگر جز پاره پاره تن چه بردید؟ مگرنه اینکه جبهه مرد می رفت هرآنکس داشت دردل دردمی رفت بگو با قوم یاقی قوم سرکش مگرچه خورده اید جز تیرو ترکش؟ هرآنکس ظرف دل ازعشق پُرکرد به جبهه رفته و بخور بخور کرد بیا بگذار راحت تر بگویم حدیث عشق واضح تر بگویم کجا بودید خوردن را ببینید؟ به راه عشق مُردن را ببینید کجا بودید از خشکی و دریا بساط خوردن آنجا شد مهیا یکی که قسمتش خمپاره می شد چنان می خورد پاره پاره می شد یکی هنـگام حـملۀ هـوایی فقط می خورد گاز شیمیایی یکی خمپاره میخورد دود می شد یکی می سوخت و مفـقود می شد یکی چون «حاج قاسم» مثل سقا که هم بی دست شد هم اِرباً اربا یکی تاسر جداشدمست می شد یکی با ترکشی بی دست می شد پدرها داغ دیدند غصه خوردند و مادرها بسی دِق کرده مُـردند هر آنچه خون دلها بود خوردند دل پُـر غصـه را در گـور بـردند گروهی کز شهیدان کینه دارند مـنافق های بی اصل و تـبارند هرآنکس باشهیدان تا درافتاد اَساس دودمـان او بـر افتاد شهیدان مثل ماه و آفتابند شهیدان تا ابد بر ما بتابند به هر بُوم و بَرَی نام شهیداست نشاط وشور و احساس وامید است شهیدان موجب عِزّ و نشاطـند شهیدان شاهدند و در حیاتند شهید یعنی به خاک وخون مُلَـبّس شهید یعنی که پاک یعنی مقدس شهید یعنی نشان از حَیِ سُبحان شهید یعنی کـه آیـاتی ز قـرآن شهید یعنی همیشه با «ولی»باش جهان سوی دگر شد با«علی»باش شهید یعنی چراغ راه مـردم نگردد هیچ کس در پَرتُوَش گُم بدرگاه شهیدان کـن توسل که باغ آرزوهایت دهد گُل رگ غیرت به زیر پوست داریم شهیدان را همیشه دوست داریم شهیدان را بخوان«مداح» هر دم شهیدان می برند از سینه ات غم 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
ام 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کربلا می تابد از آئییه ام باز شد تنگ شهیدان سینه ام روزگار پیش از این یادش بخیر سفره ی میدان مین یادش بخیر یاد بادا مردهای بی پلاک قطعه قطعه ،پارپاره ،چاک چاک بود بر لب های عطشان همه ذکرِ زیبایِ حسین و فاطمه بچه های حضرت یاس کبود سینه هاشان سر زمین عشق بود هر که با زهرای اطهر خو گرفت در شلمچه دست بر پهلو گرفت دست غیب حضرت صاحب زمان در تمام جبهه می شد یارمان هرکه در دل عشق ایران داشت رفت غیرتی چون شیران مردان داشت رفت آنکه شد در راه قرآن چاک چاک حاصلش نان حلال و شیر پاک نغمه های جاودانی خوانده اند ما همه رفتیم و آنان مانده اند ما برای حفظ ارزشهای مان چون شهیدان بگذریم از جانمان تا به لب ذکر قیامم یا علی است تا که گوش جان بفرمان ولی است تاکه ماصاحب زمان داریم به سر می کند امدادمان در هر خطر تا چنین احساس را داریم چه باک حضرت عباس را داریم چه باک ذکر یازهرا چو ما را برلب است ضامن پیروزی ما زینب است دامنش دست توسل می زنم با دعا تا عرش را پُل می زنیم عشق خیرالناس یا زینب مدد خواهر عباس یا زینب مدد ای زپا افتاده از داغ حسین باغبان خسته ی باغ حسین از ازل شد مونس تو رنج و درد بازگو داغ حسین با تو چه کرد? بازگو زآن لحظه که بر سر زدی در کجا فریاد یا مادر زدی ? ازکدامین غصه گشتی جان به لب در کجا مرگ از خدا کردی طلب؟ ناله ی «مداح»شد در عالمین روحی نفسی به فِداکَ یاحسین 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر سـفرة مـیدان مـین یادش بخیر مـردهـای بـا صفـا و بـی بَـدیل عـاشق و اهل یقین یادش بخیر سینه سـرخانی کـه دراوج سکوت جان سـپردن درکمین یادش بخیر هـر کـجا افـتاده اند ایـن سبزها لالـه رویید از زمین یـادش بخیر سـر زمینی کـه چـو دشت کـربلا پاک بـود و دلنشین یادش بخیر نـاله های یـاحسین ، یـا فاطمه یـا امیـرالمـومنین یـادش بخیـر از شهیدان آن سـلام بـر حسین لحظه های واپسین یادش بخیر کـربـلا هـای مجسـم داشتیم خیبر و فتح المبین یادش بخیر تـازه دامـادی کـه همچون حنظله رنگ کرد ازخون جبین یادش بخیر حیف دیگـر رفتـه اند از دست ما دوســتان نــازنین یادش بخیر از تــمام خــاطـرات سبـزشان آن وداع آخـرین یـادش بخیر بـا دل تنگت بگو «مداح» بـاز روزگـار پیـش از این یادش بخیر 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 دلتنگ آن یـاران بی باک و نجیبم یاران مست از باده ی اَمّن یُجیبم یادش بخیرآن ذوق وشوق نینوایی یادش بخیر آن پاک مردان خدایی برسرهواي وصل ياران دارم امشب       شوق ديـار سربداران دارم امشب تا سوي شهر فاطميون بار بستم        رايحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست     آنجاکه دلهاهست شیدایش شلمچه ست آنجاكه ياران عشق راباخون نوشتند     آنجاکه مردانش همه زيبا سرشتند روزی که آن صحرا پراز رزمندگان بود هرلحظه اش سرشاربانگ عارفان بود آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است آنجا قـدمگاه علمداران عشق است آنجا زمينش مأمن ارواح پاك است آنجاهزاران رازِ پنهان زيرخاك است آنجا اگر پا مي گذاري با وضو باش بالاله هاي سرخ آن درگفتگو باش  آنجا زمينش در دل خود گنج دارد گل هاي سرخ «كربلاي پنج» دارد آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند پروانه وش تا آسمان پرواز كردند آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند پهلوشکسته همچومادر بی مزارند خاكش اگرازبوي مُشك وعنبرآراست آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت آنجا زمينش بـوي عـطر ياس دارد آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد آنجارفيع آنجابقيع آنجامدينه است باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند آنجا سمند عشق را تا عرش راندند وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد در آسمان بال شهيدان موج مي زد هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي تو قطعه ای از خاک پاک كـربلايی هان ای شلمچه گر فغان وناله دارم منعم مكن در سينه داغ لاله دارم «مداح» در دل حسرت پرواز دارد این درد را با چه زبان ابراز دارد؟ 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یادوخاطره رزمندگان وشهدای عزیز روستای لزورگرامیباد 🎬 کاری زیباازهنرمندنوجوان آقا ابوالفضل شجاع فرزندحسن آقای شجاع پاسدار @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 گَلی تَر هاکنم از رود کارون بخوندم از شه نازنین برارون بِرو پَر بَکشیم با بال احساس بُوریم تا مقتل یـاران غواص همون دشتی که مَشت لاله زاره از داغ مـه بـرارون داغـداره همون دشتی که غم درسینه دارنه بهارون در بهارون لاله کارنه یادش بخیرشهیدون پر احساس مدد گیتنه از حضرت عباس شهیدونی که زِنّه زِنّه در خاک نفس نفس بزونه بَینه هلاک شمه نفس نفس بزوعن دور شمه پَر از قفس بزوعن دور شمه قروون که پاک و باصفانی بمیرم که غریبی جان هدانی دشمن وقتی شِمه دسّه دوسّه چتی بال بال بزونی تنِ خسّه؟ بمیرم جان دانی اروندِ کنار نا پِر دیّه نا مار دیّه نا برار غریبی جان هدانی بین صحرا شمه سر ره شِه کَشه بَیته زهرا؟ شِمه وِر فاطمه مادری کِرده شِمه مار ولی از غصه بَمرده نماشون نماشون دل پُره نالش پسر پسر گِته هی دا نِواجش پسر تِه چَم هدا می یه بلاره تِه خنده و تِه گرمی یه بلاره تِه مره مادر شهید هاکردی پیش فاطمه رو سفید هاکردی اِسا دیگه بَعی مه سرفرازی خدا ایشاالله از ته باشه راضی تره خو بَدیمه چفیه بدوشی لباس بسیجی شه تن دپوشی طلا ونگ سحر بُوردی نمویی مه قشنگ پسر بوردی نمویی دشمن ته تن ره گِلیله بَروشته تره که تیر بزو مره بکوشته پسرمه پهلوون ته دور بگردم مه نازنین جِوون ته دور بگردم ته نعش ره تا بَدیمه تب هاکنّه همونجه یادی از زینب هاکنّه مره یاد بموعه میون گودال تنِ بی سر بَدیّه بُورده از حال حسین ره بَدیه شه سر ره روشته گته کی تره اینجوری بَکوشته باور نکردمه که سر نداری تره نشناسیمه که مه براری از بسکه ته مصیبت هسّه جانکاه حسین جان ته فدا بهووه «مداح» 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 نِیِستُون در نِیِستُون ناله دارمه شه دل داغ هزاران لاله دارمه دواره بَیــمه دلتـنگ شهــیدون یـاد شهیدونه مـه دردِ درمـون خوامه که بَگِردم سنگر به سنگر اونجه که شهیدون بَهینه پرپر یادش بخیر کـربلای شهیدون «بازی دراز» و «جزیره ی مجنون» یادش بخیر«شلمچه»,«فاو»و اروند چه قشنگ بِیّـه شهیدون لبخند کِنِسّه بَهووم شه دلِ درده قصه ی دلتنگیِ اَتـــا مَرده همون مردی که اهل آسمونه مــدال افتخـار مــازرونـه «اکبرِشیرودی» اون مرد عاشق که در «بازی دراز» بَیّه شقایق «شیرودی» شهید راه ولایت در آغوش بَهیته وِره شهادت تـا از «بازی دراز» پرواز هاکردی مـازندرونه سرفـراز هاکـردی تِه ره آسمون بــالا بَــزونـه بمیرم ته ره بی هوا بَزونه از اون روزی که ته بعی خدایی بنـالِسّمه از درد جـدایی تِه غیرت بَمونِسّـه یـادگاری تـا قـیامت تِـه اَمـه افتخاری تِه عکسه بَزومه شِه قابِ سینه اکبرجان ته وِسّه بی تابِ سینه خدا دونّه که مه دل تِسّه تنگه شب و روز اکبر،اکبر دلِ وَنگه بهار که بی تِه بِک و بو ندارنه مه اَبر چِش که دیگه او ندارنه به حقِ زینب وحسین بی سر همنشین بَوّیی با علیِّ اکبر به حقِ فاطمه عنایت هاکن قیامت«مداح»ره شفاعت هاکن 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 از خداوند و رسول او مدام بر شهیدان عزیزمان سلام این شهیدانندچون آیات پاک افتخار کشور و این آب و خاک روزگاری نینوایی داشتیم سرزمین کربلایی داشتیم این منم دلتنگ روی ماهشان می روم با عشق اما راهشان می کنم همواره در ذهنم مرور خاطرات سرزمین عشق و شور سر زمین عاشقی یادش بخیر قصهٔ شیرین و فرهادش بخیر قصهٔ مردان بی باک و نجیب مست بودند از میِ اَمّن یجیب مردمانی که خدا باور شدند لاله آسا بی سر و پرپر شدند مردمانی که شدند آیینه ام داغشان آتش زده بر سینه ام مردمانی که بلند آوازه اند مثل آیات الهی تازه اند عاشقان درشط خون رقصیده اند با شهادت همسفر گردیده اند تا شهادت لاله هایم چیدو برد بر تن آنها کفن پیچید و برد ای دریغ از کاروان جا مانده ایم سالهایی از جدایی خوانده ایم نفس سرکش کرده آخر غافلم حسرت پرواز مانده بر دلم من اسیر خواهش دل مانده ام از شهادت حیف غافل مانده ام ما بر این عقیده و این باوریم در مسیر امتحانی دیگریم ما که تدبیر خدا را دیده ایم کُـلُ اَرضٍ کـربـلا را دیـده ایم ظلم صهیون راهرآنکس دیده است قلبش از مظلومی غزّه شکست حرف شیعه از ازل معلوم بود شیعه هر جا حامی مظلوم بود شیعه ای؟برگو که مولای توکیست؟ شد دلت با غزّه یا با صهیونیست؟ لحظه ای آیا دلت با غزّه بود؟ یا که گردیدی هوادار یهود؟ گر دلت شداندکی با سرکِشان گشته ای همدست باکودک کُشان غزّه پیروز است با لطف خدا می شود از این گرفتاری رها دستمان اما اگر چه بسته است قلب مان با مردمان غزّه است غزّه امروز کربلای زنده است با صلابت، مقتدر، پاینده است لاله ها در خون غلتیدند که تا در زمین جاری شود حکم خدا لاله ها گشتند در آتش کباب تا بماند بر سر زنها حجاب آی مسئولین شمارا چون شده قلب مهدی زین تَساهُل خون شده این همه حرف ریایی تا به کی؟ هَتک حرمت، بی حیایی تابه کی؟ جان مولا اندکی یاری کنید تا حیا فانی نشد کاری کنید ای شهیدان بخدا شرمنده ایم باز از روی شما شرمنده ایم جِلوه کرده کربلا در جبهه ها عشق بود و شوق دیدار خدا یـاد آن یـاران شیـدایی بخیر آن همه مجنون لیلایی بخیر جبهه دانشگاه غیرت بوده است عشق آنجا با بصیرت بوده است جبهه همچون«حاج قاسم»پرورید باید او را هم شهادت می خرید حاج قاسم بود سرباز «ولی» این چنین آوازه اش شد منجلی او علمدار«ولایت» بود و رفت چشم بیدار«ولایت» بود و رفت رفت اما داغ او بر دل نشست در فراقش بُغض مولایم شکست تا که دست«حاج قاسم»شدقَلَم بیرقش را کرده سرداری عَلَم دل بسوزد بر حسین فاطمه بر نگشت عباس او از علقمه آن غریب کربلا یاری نداشت بعد عباسش علمداری نداشت ناله ای می گفت باصدشوروشین بی برادر گشته ای دیگر حسین قامت ارباب ما زین غم شکست تابه خیمه هی زمین خورد ونشست دست خواهر بود زین ماتم به سر دست مولای غریبم بر کمر کودکان را تشنگی از یاد رفت آرزوهای  رباب  بر  باد  رفت قلب«مداح»سوخت از آه حسین آه از فریاد جانکاه حسین 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 سلام بـابـا سلام آسمون ماه تِوسّه روز وشوچِش داشتمه راه بابا ته خون آشی چِشِ بـلاره مره هارش تا مه دل نَوّه پاره تِوسّه مه دِتا چِش وارنه وارش مه دل تنگه خوامه هادم نِواجش کِجـه دَیـی بـابـا جون صمیـمی نَدُونّی چَنّه سخت هَسّه یتیمی اگر چه آسمون بَیّـه ته منزل بابا خَله تِـوسّه تنگه مـه دل کی بَدیّه بابا به این قشنگی؟ تِه سر و ریش خون آشی چه رنگی سِیو ریشِ حِنا چَنّه قِشنگه چیکارهاکنم این دل تِسّه تنگه الهـی بـابـا تـه فـدا بَهـووم چِتی ته نعش جا جدا بَهووم شهید اگـه قراره سر نداره خـدا هـاکنه وه دتِـر نـداره روز و شو بَیـّه مه کاربرمه زاری مره بکوشته ته چشم انتظاری اِسا که دِترِه شهید بَهیمه پیش رقیه رو سفید بَهیمه بـابـا جـون ای فداییِ ولایت گـوارای تـه شـربت شهادت مه دل تنگه بابا ازاین جدایی بابا یتیمی سخت هسه خدایی بـابــا دیـگه کـجه تره بَوینِم؟ گل ِ بُوسه ته دیم جا بچینم؟ ته که بُوردی مه همدم جان ماره اگــر چــه از غـم تـه بیـقراره بــدور ازمـن همیشه برمه کِنّه تـه غـم وغصه ره شه سینه کِنّه. ته که بوردی اَما دارمی «ولی» ره خدا حفظ هاکنه «سید علی» ره اَمِه جا وِه خَله هَسّه صمیمی بَهـیـّه مَــرهم زخــم یتـیـمی بـابـاتـر ازبــابــاهـای نـمونه خـدا دونّــه کـه چَنّه مهربونه تِـره بَدیمه مه ور تـازه بَیّه اسیـری و غـریبـیِ رقـیّه اگر چه بابا جون مه دل کبابه ولی اینجه کجه شام خرابه؟ اینجه چون من بِیمه شهیدکیجا همه مهربونی کـردنه مِـه جـا اگرچه سخته ته مصیبت وداغ اینجه هیچکس مره نَزُوعه شلاق مه وسّه اینجه دسّه گُل فراوون بَمیرم کـه رقیـه بَیّـه دلخـون بشنوسّمه چهل منزل روز و شو رقیه زیـر شـلاق دس و پـا زو مِه دردِ دِلّه«مداح» بَخونِسّه انگاری مِه حال و روزه دونِسّه 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 روز وشو از نماشون تا طلا ونگ مه چش در انتظار ودل بِیه تنگ سفری هرکه داره چش براهه پر از دلتنگی و تشویش و آهه تا اعلان بَهییه شهید بموعه یتیمـونِ دلِ امیـد بمـوعه بِمونه مرد و زن دسّه به دسّه به استقبال شهیدون خسّه نـاگمون بـا تعجب بـرمه واری تِه عکسه بَدیمه تابوت سواری گمون نکردمه مه جان ته قروون ته باشی یکی از همین شهیدون خسّه تنِ بلاره مرد جنگی بابا کی بَدیّه به این قشنگی؟ مدافع حـرم هسّی بابا جون همه جا محترم هسّی بابا جون بابا خوامبه تِره هادم نِواجش تـره جـان رقیه مـره هارش اگه مه نازنین بابا ته هسّی چه تا مره بَدی چِشّه دوسّی؟ سِیو ریشِ حِنا چَنّه قِشنگه چیکار هاکنم این دل تِسّه تنگه لباس غرق در خون شهادت موارک بر ته سرباز ولایت قسم به سینه ی پُر آه زینب فدا بَیّه بابا در راه زینب«س» ته که بوردی سفر ناشتمه اوقات دِتِر وسّه چی بیاردی سوغات؟ بابا مه دل پُره از درد و نالش شِه زِنّی سر تره دِمبه نواجش تـره تـا بدیمه دل بَیّـه پاره بابا ته خون آشی ریشِ بلاره شب و روزبَیـّه مه کاربرمه زاری مره بکوشته ته چشم انتظاری مه دل تنگه بابا ازاین جدایی بابا غصه نخر دارمی خدایی بابا دیگه کجه تره بَوینِم؟ کجه گلبوسه از ته دیم بچینم؟ ته که بُوردی مه همدم جان ماره اگر چه از غم ته بیـقراره بدور ازمن همیشه برمه کنّه ته غم وغصه ره شه سینه کنّه بابا دونّی مه ور چی تازه بَیّه؟ غم  خرابـه  و  داغ  رقــیه داغ جدایی مه دل ره بزو چنگ ته تابوت ره دیگه نزونه باسنگ مه وسّه اینجه دسّه گُل فراوون ولی اونجه رقیه جانِ دل خون مره که نزونه تن بَهیره تش مثل رقیه که نکردمه غش امان از درد جانسوز رقیه مه دل که وِنه وِسّه پاره بَیّه جان خدای جا بخواه بابا جون که«مداح»بَهووه مثل شهیدون 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 بـر غیرت مـادر شهیدان صلوات برهمَّت خواهر شهیدان صلوات بـر آن پدری که دیده داغ پسرش زد بوسه به پیکر شهیدان صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 بـه سرافـرازی ایـران صلوات وبه این خاک دلیران صلوات عـزت ملت مـا از شهداست شادی روح شهیدان صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah