#تا_که_تو_رفتی_زیر_خاک...
#در_فراق_مادر
#در_فراق_پدر
#سبک:خوش اومدی توازسفربابا
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
تا که تو رفتی زیر خاک (مادر)
شـدم ز مــاتمـت هـلاک (مادر)
داغ تو زد به سینه چاک(مادر)
برات بمیرم
غــم فــراق تــو چــه سنگــینه
تـا به ابـد رو سینه می شینه
تـو که نبـاشی خـونه غمگینه
برات بمیرم
کجـایی ای (مادر) غمـخوارم
تـو کـه نبـاشی مـن گـرفتـارم
تــا بــه ابــد غمـت بـدل دارم
برات بمیرم
رفتـی دگــر (مـادر) دلسـوزم
ز درد بـی (مـادری) میسوزم
تیـره شــده دگـرشـب و روزم
خدانگهدار
چه دردی داره ماتمت (مادر)
شکسته پشتم ازغمت(مادر)
قـربـون اون قدِ خَمت (مادر)
خدانگهدار
از کــودکـی مــواظـبـم بـــودی
بــرای مــن دمـی نیــاســودی
بـه رویـم آغـوشتـو بگشودی
برات بمیرم
(مـادر) بـه قـربـون وفـای تـو
کـو دستـای پـر از صفای تــو
دیگـه خـونـه خـالیـه جای تو
خدانگهدار
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی فارسی ومازنی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#بنال_ای_نی_بنال_ای_نی_که...
#در_فراق_عزیزان #در_فراق_برادر
#در_فراق_پدر #در_فراق_مادر
#در_فراق_فرزند
بنال ای نی بنال ای نی که امشب
رسیده جان من از غصه بر لب
بنال ای نی که دیگرهمدمم رفت
به زخم سینه بوده مرهمم رفت
بنال ای نی خزان گردیده باغم
اسـیرِ آتـشِ دردِ فــراقـم
عجب سوزی صدایت دارد ای نی
که از نای توغم می بارد ای نی
بنال ای نی دلم آتشفشان است
بروی سینه ام داغی گران است
ازاین ماتم تمام هستی ام سوخت
غم او کورهٔ دل را برافروخت
دلم خونِ دلم خونِ دلم خون
اسیر عشق لیلی ام چو مجنون
دلم خواهد کنم از دل دعایی
نبیند کس چنین داغی الهی
ازاین ماتم شکسته پر وبالم
نرفته روی ماهش از خیالم
عزیز من به غربت جان سپرده
همی دانم که مظلومانه مُرده
غریبی جان سپردن درد دارد
سِزَد که دیده بر اوخون ببارد
عزیزانش نشستند بر مزارش
پریشان خاطرند وبی قرارش
سرقبرش عزیزان ناله دارند
زداغش هریک اشک خون ببارند
اگرچه ازغمش در شوروشینم
ولی می نالم از داغ حسینم
دلم گرچه به ماتم مبتلا شد
کجا داغم شبیه کربلا شد?
بسوزم گر ازاین غم روزتاشب
برابر نیست با یک آه زینب
بخوان (مداح) عزیزعالمین را
به هرماتم به هرغم یاحسین را
#علی_اکبراسفندیارمداح
کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#پدر_باشد_امید_و_تکیه_گاه_و
#در_فراق_پدر
پدرباشدامیدوتکیه گاه وعشق فرزندان
پدرسنگ صبور زندگی ازبهردلبندان
پدرآموزگاردرس حق جویی وحق گویی
به هنگام پریشان خاطری تسکین ودلجویی
پدریعنی امید،پدرسنگ صبور
پدربوده مراچنان کوه غرور
نشینم درعزای آنکه مارامونس جان بود
بدردورنج ومشکلها چنان داروودرمان بود
کجایی کوه صبرمن بدست غم گرفتارم
توبودی ای پدرجان درچنین هنگامه غمخوارم
زدستم رفته ای دگرافسوس وآه
شدم بی توپدراسیروبی پناه
کشیدی رنج ومحنتهابدوران قامتت خم شد
تورفتی تاکه ازدستم دریغا قسمتم غم شد
پدرجانم هرآنچه دارم ازرنج وملال توست
تمام افتخارات من از نان حلال توست
دریغ و ای دریغ دگرپشتم شکست
غباربی کسی به فرق من نشست
مسلمانان چه سخته درد هجران پدر دیدن
بساط عمر بابا را دگرازخانه برچیدن
پدر همچون عمود زندگی وخانه می باشد
نباشد گر پدر آن خانه چون ویرانه می باشد
صفای خانه ام پدریادت بخیر
گل کاشانه ام پدر یادت بخیر
دریغا رفته از دستم پدر آن عشق بی همتا
یتیمی درد بی درمان بخوانم در غم بابا
دلم شد تنگ روی تو دریغارفتی ازدستم
کنار خانۀ قبرت به آه و ناله بنشستم
صفای خانه ام پدریادت بخیر
گل کاشانه ام پدر یادت بخیر
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@aliakbar_esfandiar_madah
#در_فراق_پدر
#سبک_شیر_علی_مردون
باباجون نازنین
حال و روزمن ببین
بعدتو ای مهربون
من شدم ماتم نشین
سه پنج روزه از داغ تو من بی قرارم
سه پنج روزه از ماتم تو سوگوارم
تو که رفتی غم می باره ازچشام
توکه رفتی دیگه رفته خوشی هام
غم فراق تو شده جانسوز عزیزم
باباجونم نه شب دارم نه روزعزیزم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
ای اَمان از یتیمی
رفـته یـارِ کـریمی
برام هیچکه نمیشه
مثل بابا صمیمی
نمی دونم درد دلم رابا که گویم
نمی دونم دیگه تو راکجا بجویم
ای همه بود و نبود وهست من
ای دریغا رفته ای ازدست من
ازآن روزی که رفته ای بشکسته بالم
به قربان تو ای پدرجان کن حلالم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@aliakbar_esfandiar_madah
#دلم_خواهد_بنالم_از_غم_و_درد
#در_فراق_پدر #در_فراق_پسر
دلم خواهد بنالم از غم و درد
که داغی جانگذا بیچاره ام کرد
دلم را داغ جانسوزی شرر زد
شرر از هجر فرزند و پدر زد
چه سازم ای خدای مهربانم
دو غم افتاده یکباره به جانم
بگریم داغ سالگرد پدر را
و یا نالم شب هفت پسر را
غم کهنه نشد در دل فراموش
که داغ تازه ای افتاده بردوش
غم سیدمحمد زد به دل چاک
که سیدمحمودم هم رفته درخاک
غم سیدمحمد در دلم بود
که آتش زد مرا هجران محمود
پسرمی خواست درسالگرد بابا
بگیرد مجلس روز پدر را
ولی افسوس تا روز پدر شد
پسر هم با پدرجان همسفرشد
به یاد آورده ام روز سفر را
گرامی داشتم روز پدر را
زهجرانت پراز دردم پدرجان
برایت هدیه آوردم پدرجان
سید محمودجان , سید محمد
شما رفتید و جانم بر لب آمد
نگفتیدچون کنم ازماتم تان
چگونه سرکنم من از غم تان
سر قبرآمدیم و هدیه داریم
ببینید از دوچشمان خون بباریم
کجایی که به بر گیری تو مارا
یتیمی دردسر سازاست بابا
بیا بابا مرا از نو بغل کن
بیا کامم پر ازشهد عسل کن
ببین بابابه جسم من که جان نیست
کسی چون تو پدرجان مهربان نیست
به لوح سینه ام بابا نوشت است
سرایی که پدر باشدبهشت است
خداوندا مرا تاب و توان ده
دراین ماتم تو صبربی کران ده
اگر چه من زغم هستم لبالب
مراصبری بده چون صبر زینب
بسوزد دل برای نورعینش
که دیده دست ویامی زدحسینش
حسین را تاکه دیده بین گودال
فقط آهی کشید و رفته از حال
به جای تسلیت درآن میانه
تسلا داده اند با تازیانه
نگو «مداح» دگر ازآن گل یاس
برایش گریه می کرد رأس عباس
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@aliakbar_esfandiar_madah
#در_فراق_پدر_خادم_الحسین
#در_فراق_پدر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
غم دل با که گویم ای عزیزان
که دیگر رفته از دستم پدرجان
غریبانه پدر بار سفر بست
فراق او نباشد باورمان
زبعد رفتنش کاشانه ی ما
شده همرنگ با شام غریبان
عجب دردیه این درد جدایی
زهجرانش پریشانم پریشان
پدرکه مهربان باشدهمین است
عزیزجانمان باشد همین است
پــدر یعنی بــهار آرزوها
همیشه بی قرار آرزوها
پدر یعنی چو بوی نان تازه
پدر هم چاره وهم چاره سازه
وجودش مایه ی امیدواری
فراقش ای عزیزان جانگدازه
بلا هردم که برمن رو نهاده
پدر چون کوه پشتم ایستاده
سلام ای بهترین آموزگارم
سلام ای همدم وهمرازو یارم
پدر ای علت پیدایش من
پدر سرمایه ی آسایش من
من افتادم بلندم کرده بودی
همیشه سربلندم کرده بودی
پدر داغ تو سنگین است برگرد
سِرشکِ دیده رنگین است برگرد
حسین حسین شده ذکر ونوایت
الهی که بهشت حق سَرایت
پدر جان چون تو خادم الحسینی
به پیش فاطمه چون نورعینی
غلامی کرده بودی بر حسینش
شدی خدمت گذار نورعینش
الهی ای پدر مأجور گردی
الهی با حسین محشور گردی
الهی که حسین دستت بگیرد
عزیز عالمین دستت بگیرد
حسینی شوحسینی باش«مداح»
حسینی هانمی گردند گمراه
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارمذهبی ودلگویه👇👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#پدر_یعنی_عطای_آسمانی
#در_فراق_پدر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
پدر یعنی عطای آسمانی
پدر یعنی نهایت مهربانی
پدر یعنی کلید قفل بسته
گشایش در امور زندگانی
پدر خورشید گرمابخش خانه
پدر هم تاج سرهم سایه بانی
پدر یعنی که صندوقی زاسرار
قدش از رنج دوران شدکمانی
پدر یعنی که دل گرمیِ فرزند
به پای جان نماید جانفشانی
پـدر آمـوزگـار درس عشـق و
صـراط مستقیم و جــاودانـی
پدر یعنی که گلهای دلش را
ز جان و دل نماید باغبانی
اگرخواهی تو عاقبت بخیری
دمادم یاد اوکن بازخوانی
همیشه قدر دانی کن پدر را
بــه ایـما و اشـاره یــا زبـــانـی
مبادا یــاد و نـام و خـاطر او
شود در خاطره ها بایگانی
پدرزیباترین شعرخلوص است
به بـازویش نشان قهرمانی
پدر آیینه ی پیریِ فرزند
برای هر کسی گردد عیانی
مبادا عمر او سر گردد وتو
ز بعد مرگ او قدرش بدانی
چه جانسوزوچه غم افزاست آن روز
که گردد روح پاکش آسمانی
وز آن جانسوزتر باشد غمی که
پـدر بــار سـفر بــندد جــوانی
خدا می داند ای«مداح»پدرکیست
وگــرنه تــو بـه وصفش نــاتوانی
🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارمذهبی ودلگویه👇👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#ای_نفست_خدایی_دیدار_تا_قیامت
#در_فراق_پدر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
ای نفست خدایی دیدارتا قیامت
گلـبانـگ آشـنایی دیـدارتـا قیامت
مـرغ دلم نهاده سر زیـر پـر بنالد
ای مهربان کجایی دیدارتا قیامت
در باورم نگنجد بابا تو رفته باشی
سخت است این جدایی دیدارتا قیامت
رفتی تودر دل خاک ای یاربامحبت
خاموش وبی صدایی دیدارتا قیامت
ازخانه تاکه رفتی بارفتنت صفارفت
آییـنه ی صفـایی دیـدار تـا قـیامت
من بی توای پدرجان دیگرندارم افسوس
از درد و غـم رهـایی دیدارتا قیامت
بابا حلال بنما گـر کـرده ام ز غفلت
در حـق تـو جفـایی دیدار تا قیامت
تنها امیدم این است ای باب نازنینم
به خواب من بیایی دیدار تا قیامت
دارد ز تو تَمَنّـا «مداح» ای پدر جان
بهـرم نمـا دعــایی دیـدار تا قیـامت
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
لینک کانال اشعارنغمه های سرخ درتلگرام سروش وایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#روز_پدر #در_فراق_پدر
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
در روز پدر، پدر چه سازم؟
از داغ غــم تــو در گــدازم
کو دست پر از محبت تو؟
تـا کـه بکشی دوبـاره نـازم
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح