#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ای فدایِ دلِ مُنَوَّرتان
ای به قربانِ چشمِ كوثرتان
وای بر حال جبرئیل او را
گر برانید روزی از دَرِتان
ای سلیمان، موری آمده است
تا مُشَرَّف شود به محضرتان
من كی اَم دوره گردِ چشمانت
زینبم من همان كبوترتان
كودكانم چه ارزشی دارند؟
جان عالم تَصَدُّقِ سَرِتان
كرده ام یا أخا دو آئینه
نذر چشمِ علی اصغرتان
ظهر دیدی چگونه خوش بودند
در صُفوف نماز آخرتان
به امیدی بزرگشان كردم
تا به دستم شوند پرپرتان
گر بگویی بمیر می میرند
دست بر سینه اند و نوكرتان
پای تفسیر، شیرشان دادم
پای تفسیرِ گریه آورتان
پای تفسیر سوره یِ مریم
سوره یِ زخم های پیكرتان
تا كه راضی شوی و اِذن دهی
پر بگیرند در برابرتان
یادشان داده ام قسم بدهند
بر ضریح كبود مادرتان
بگذار اینكه ذبحشان سازم
پای رگ های سرخ حنجرتان
/علی اكبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_ابن_حسن_علیه_السلام
كُشته یِ دوست شدن در نظرِ مردان است
پس بَلا بیشترش دور و بَرِ مردان است
یازده ساله ولی شوقِ بزرگان دارد
در دلِ كودکِ این ها جگرِ مردان است
همه اصحابِ حرم طفلِ غرورش هستند
این پسر بچه یِ خیمه پدرِ مردان است
بَست عَمّامه همه یاد جَمَل افتادند
این پسر هرچه كه باشد پسرِ مردان است
نیزه بر دست گرفتن كه چنان چیزی نیست
دست بر دست گرفتن هنرِ مردان است
بگذارید ببیند كه خودش یک حسن است
حبس در خیمه شدن بر ضررِ مردان است
گرچه ابن الحسنم پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا یابن أباعبدالله
/علی اكبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
گهواره خالی می شود با رفتن تو
دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو
حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد
عیسای من قربان بالا رفتن تو
هر چیز را، هر رفتن نا ممکنی را
می شد که باور کرد اِلّا رفتن تو
وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت
یعنی چرا یعنی مُعمّا رفتن تو
ای کاش می بردی مرا با چشم هایت
یا این که می افتاد فردا رفتن تو
وقتی که پا در عرصه حق می گذاری
فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است
تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_تاسوعا
#حضرت_ابوالفضل_العباس_علیه_السلام
همین که نامِ بلندش کنارِ من پیچید
میان هر دو جهان اعتبارِ من پیچید
شهاب هر چه رَها شد به جانِ خویش خرید
زِ بَس که ماهِ حرم در مَدارِ من پیچید
قرار بود خرابش کند اَمان نامه
چه لحظه ها به خودش در کنارِ من پیچید!
همین که رفت، نشستم به رویِ دست زدم
خدا به خیر کند! کار و بارِ من پیچید
دخیلِ طفل رباب، مرا نشانه گرفت
همین که تیر به مَشکِ نگارِ من پیچید
سرش که ریخت سَرِ شانه اش،به دنبالش...
صدایِ گریه یِ بی اختیارِ من پیچید
سَرِ عمود سرش را به هر طرف می بُرد
زِ بَسکه رفت و به گیسویِ یارِ من پیچید
گَهِ فُرود که برگشت، علّتش این بود
رِکابِ اسب به پایِ سوارِ من پیچید
کنار علقمه وقتی رویِ زمین افتاد
صداش بیشتر از انتظار من پیچید
شکستنش کَمَرَم را شکست و جار زدند
قدم،قدم، خبر اِنکسارِ من پیچید!
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_عاشورا
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
بالا نرفت آن که به پایِ تو پا نشد
آقا نشد هر آن که برایت گدا نشد
مقصود از تَکَلّم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آن که کلیمِ شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عَزّ وَ جَلّ خون بها نشد
در خلقتش زمین و مکان های محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد
گر چه هزار سال برای تو گریه کرده اند
یک گوشه از حقوقِ لَبِ تو ادا نشد
ما گندمِ رسیده یِ شهرِ رِیِ توایم
شکر خدا که نان تو از ما جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلایِ تو روزی ما نشد
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قَدِ نیزه تا نشد
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#عاشورا
تیر از بَس که خورده بود حسین
بر تَنَش مثل پیرُهَن شده بود
نیزه هاشان تمام شد کم کم
موقع سنگ ریختن شده بود
نفسش بین راه بر میگشت
موقعِ دست و پا زدن شده بود
بودم اما جلو نمی رفتم
شِمر آنقدر بد دَهَن شده بود
تکّه ای را رُبود هر کس که
روبه رو با حسینِ من شده بود
هرچه کردند رو به قبله نشد
یعنی آنقدر پاره تَن شده بود
زیر اندازِ خانه های دَهات
کفنِ شاهِ بی کفن شده بود
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین
باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید: حسین
گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین
در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا خلق را خرید حسین
حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین
کعبه هم در طواف میگوید
لک لبیک یا شهید، حسین
آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین
نیزهها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین
از زرنگیِ نیزهدار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
#حضرت_امام_زمان_عج
نوشته اند دلم را برای خونجگری
بدون گریه زمانه نمی شود سپری
نیازمند تکامل به گریه محتاج است
درختِ آب ندیده نمی دهد ثمری
دو فیض، توشۀ راه سلوکِ عاشق هست
توسّل سحری و عنایت سحری
هزار نافله خواندن چه فایده دارد
اگر نداشته باشد به عاشقان نظری
به هر دَری که زدم باز پشت دَر ماندم
بس است در زدنِ من، بس است در به دری
برای بنده خریدن بیا سَرِ بازار
چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری
بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد
چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری
همیشه خیر قنوتِ تو می رسد به همه
اگر چه نامِ مرا در نَوافِلت نَبَری
خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد
دعای من به خودم هم نمی کند اثری
یگانه منتقمِ خونِ کربلا برگرد
قسم به عَمّه یِ مظلومه ات بیا برگرد
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
بدون چون و بدون چرا... نمیماندند
شبيه رود، شبيه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم به هوش میآيد
پس از شنيدنِ چاووشها نمیماندند
به التماس... به خواهش... به هر چه که میشد
خلاصه قافله میرفت جا نمیماندند
چقدر با سَرِ زانو به کربلا رفتند
از اشتياق حرم روى پا نمیماندند
فروختند النگوى نوعروسان را
قديم معطّل اين چيزها نمیماندند
شب زيارتى اربعين، دهاتىها
به احترام تو در روستا نمیماندند
فقط دو مرتبه بايد به کربلا بروى
بدين طريق بفهمى چرا نمیماندند
خدا نبود اگر اين "حسين، حسين" نبود
و بندگان خدا با خدا نمیماندند
/علی اکبر لطیفیان/
@AliakbarLatifian
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه
#رحلت
شَصت و سه سال زندگی ات مهربان گذشت
با کیسه های وَصله ایِ آب و نان گذشت
شَصت و سه سال زندگی ات بین کوچه ها
در بنده یِ خدا شدن این و آن گذشت
گاهی میان دورترین خانه یِ زمین
گاهی میان دورترین آسمان گذشت
گاهی کنارِ سفره یِ بیوه زنان شهر
گاهی کنارِ خاطره یِ کودکان گذشت
وقتِ نزول، حضرتِ خاکی نشین شدی
وقت صعود ردّ تو از بی کران گذشت
آن روزها که شعب ابی طالبی شدی
ایام درد بود ولی همچنان گذشت
ای آن که زندگی تو خرج نجات شد
ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت
برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن
این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن
یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند
یک عده ای ندیده اویس قرن شدند
از خانواده اَم همه عَبدُاللَهِ شما
از خانواده ات همه آقای من شدند
تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای
محصولِ زندگیِ تو پنج تن شدند
یک عده زینب و علی و فاطمه شدند
یک عده ای حسین شدند و حسن شدند
بعد از تو دختر تو و زینب کنار هم
مشغولِ کار بافتن پیرُهَن شدند
یک عده بچه های تو پاره جگر ولی
یک عده بچه های تو پاره بدن شدند
این کشته ها تمام جگر گوشه یِ تواند
یا ایها الرّسول ببین بی کفن شدند
«یا مصطفاه» این تن پامال را ببین
این کشته یِ فتاده به گودال را ببین
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_رسول_اکرم_ص
#ولادت
تو آفریده شدی و سَرآمدت گفتند
هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند
تو را به سمت زمین با نسیم آوردند
تو آمدی و ملائک خوش آمدت گفتند
نشان دهنده یِ معصومیِ قبیله یِ توست
اگر که قُبّه یِ خَضرا به گنبدت گفتند
تمام آل عبا «کُلنا محمّد» بود
تو عین نوری و در رفت و آمدت گفتند
اگر چه یک نفری ، جمع چهارده نفری
تو را محمّد و آل محمّدت گفتند
شب ولادتت ای یار می کنم خیرات
نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات
برای خُلق تو باید کنند تَحسینت
نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت
از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی
نوشته اند از این سو تو را نخستینت
هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است
شدیم کوچه نشینت ، شدیم مسکینت
شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات
گدای سفره ی هر سال چهارده سینت
تو آمدی که علی را فقط ببینی و بس
نداده اند به جز دیده یِ خدا بینت
یتیم مکّه ای اما بزرگ دنیایی
اگر چه خاک نشینی ، همیشه بالایی
مرا اویس شدن در هوای تو کافی ست
اگر چه باز ندیدم ، دعای تو کافی ست
همین که بوی تو را در مدینه حس کردم
لبم رسید به خاک سرای تو کافی ست
چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش
همین که فاطمه داری برای تو کافی ست
همین که اوّل هر صبح پیش زهرایی
برای روشنیِ لحظه های تو کافی ست
تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت
اگر علی تو باشد به جای تو کافی ست
قَسم به أشهد ان لا اله الّا الله
تو آمدی که بگویی علی ولی الله
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_صاحب_الزمان_عج
#مناجات
ما منتظریم از سفر برگردی
یکروز شبیه رهگذر برگردی
با کاسه یِ آب و مجمری از اسپند
ما آمده ایم پشتِ در برگردی
وقتی سَرِ شب که رفتنت را دیدیم
گفتیم نمی شود سَحَر برگردی؟
ما منتظر تو ایم آقا نکند
یک جمعه غروب بی خبر برگردی
من گوشه نشین کوچه یِ بر گشتم
ای کاش که از همین گذر برگردی
پرواز نمی کنیم از اینجا باید
در فصل نبود بال و پَر برگردی
وقتش نرسیده است ای مرد ظهور
با سیصد و سیزده نفر برگردی؟!
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
#شب_جمعه
ما دل نبستهایم به اوضاعِ کار خویش
دل خوش نکردهایم به این کولهبارِ خویش
باید خدا به داد دلِ بیکَسم رسد
شیطان کُنَد وَگرنه دلم را شکار خویش
رخت و لباس پاره نشانِ گدایی است
ما را کریم رَد نکند از جوار خویش
سوگند خورده است که بخشیده میشویم
پس آمده است با همهیِ اعتبار خویش
او قول داده است که ما را نمیزند
خوبان نمیزنند به زیرِ قرار خویش
با ذرهپروری به چه جایی رسیدهایم
ما را نشاندهاند کریمان کنار خویش
پروانهایم و دُورِ علیوار میزنیم
خارج نمیشود دل ما از مدار خویش
فردای حشر فاطمه دنبال کار ماست
کار تمام خلق میافتد به یار خویش
تا بشنویم نام حسین گریه میکنیم
یکباره میدهیم زِ دست اختیار خویش
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شب_جمعه
تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین
باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید: حسین
گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین
در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا، خلق را خرید حسین
حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین
کعبه هم در طواف میگوید
لک لبیک یا شهید، حسین
آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین
نیزهها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین
از زرنگی نیزهدار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
#شب_جمعه
#فاطمیه
دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش
دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش
به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را
بدین طریق به چشم خدا مُکرّم باش
عبودیت به صفات ربوبیت برسد
بیا و عبد خداوند باش ، رَب هم باش
تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی
مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش
مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت
به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش
ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند
از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش
به سفره خانه یِ حاتم مَبَر نیاز ، اما
اگر به خانه یِ تو آمدند حاتم باش
اگر درست نکردی ، خودت درست بمان
کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش
غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن
ولی به غصه همسایه هات مرهم باش
بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد
بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش
شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان
شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش
چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه
به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش
گر ایستاده بمیری شهید میمیری
درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش
کلید قفل شهادت بدست گریه توست
امیدوار به این اشکهای نم نم باش
آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی
دخیل چادر دخت رسول اکرم باش
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین
باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید: حسین
گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین
در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا خلق را خرید حسین
حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین
کعبه هم در طواف میگوید
لک لبیک یا شهید، حسین
آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین
نیزهها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین
از زرنگیِ نیزهدار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian