eitaa logo
علی ارجمند عین الدین
438 دنبال‌کننده
220 عکس
75 ویدیو
39 فایل
علی ارجمند عین الدین @Mohajeredarya
مشاهده در ایتا
دانلود
با این که متن ۱۲ نکته عجیب در مورد شتر در اردیبهشت ماه منتشر شده ولی هنوز جزو پرخواننده ترین مطالب خبرگزاری تسنیم است!!! ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تبیین اساس کار ماست ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
پاسخ هوشمندانه جوان برزیلی به یک سوال ❗️ 🌴به یکی از جوانان برزیلی گفتم؛ چرا دختران و زنان برزیلی در برهنگی این همه افراط می کنند، تا جایی می بینم در اینجا اغلب آقایان پوشیده تر از خانم ها هستند؟❗️ 🌴گفت: اگر تاریخ ما را بخوانید تا چند دهه قبل اجداد اکثرا ما در جنگل ها به صورت برهنه زندگی می کردند، حالا که جامعه پیشرفت کرده، ملت ما پوشیده تر شده اند، ایرانی ها که از چند هزار سال پیش تا حالا پوشش داشته اند، چرا وقتی به اینجا می آیند در برهنگی از مردم ما تقلید می کنند؟❗️ 🌴جالب است بدانید هنوز هم در برخی شهرهای برزیل بخش هایی از جاده ها در دست ایندین ها( جنگل نشینان) است آن ها از هر خودرو عبوری عوارض ( پول زور) می گیرند و دولت برزیل هم عملا این اخاذی ها را تایید کرده است. ✍ علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
🐍اثر كبري چیست؟ در قرن ١٨ زمانی که انگلیس، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند. این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر میرسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل میدادند هر روز بیشتر میشد. دولت از پیامد این کار غافل شده بود زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند. البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمی دهد فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند در هر طرف شهر رها کردند. بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد ...از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد می شود. اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب درحل مسائل که میتواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد. ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
👳‍♂عالم طلبگی چیست؟! شاید شنیده باشید که می گویند طلبگی هم برای خود عالمی دارد! معنای این جمله این است که برای طلبه مهم خود طلبه بودن است، نه سال چندم بودن، مثل یک ماهی که در دریا یا اقیانوس است، برای او چندان فرقی ندارد که در عمق ۱۰ متری باشد یا ۱۰۰ متری یا بیشتر. بنابراین یک طلبه سال اولی می گوید من طلبه! یک طلبه درس خارج خوان هم می گوید من طلبه! و یک مرجع تقلید و رهبر و علامه هم می گویند من طلبه! ولی دوران دانشگاهی عالم ندارد، اگر به یک دانشجوی کارشناسی اشد بگویی آیا شما دانشجوی کارشناسی هستی احتمالا به او بر می خورد! و هر چه در مراحل تحصیلی بالاتری باشد از این سوال شما بیشتر ناراحت می شود. در مقاطع آکادمیک حرکت شما مثل حرکت ماشین افقی است، هر چه گذشت پشت سر شما قرار می گیرد، در مقاطع آکادمیک مهم پاس کردن است، ولی در مدارس علمیه و حوزه حرکت مثل حرکت درخت، حرکت رو به بالا است، درخت هر چه بالاتر می رود گذشته او پشت سرش قرار نمی گیرد، بلکه زیر پایش می ماند. البته این به این معنی نیست که همه دانشجویان و طلاب به این سیاق سیر می کنند، چه بسا استاد دانشگاهی که خود را دانشجو بداند و چه بسا طلبه ای که خرده علمی کسب کند و خود را دکتر بخواند، اما در غالب موارد رویه همان است که گفتم. ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
درس های انتخاباتی از داستان طالوت و جالوت یکی از داستانهای درس آموز قرآن، قصه نبرد طالوت و جالوت است که در هفت آیه از سوره مبارکه بقره به آن پرداخته شده است. خلاصه داستان پس از این که در یکی از جنگ ها بنی اسرائیل مغلوب دشمن شد و در نتیجه آن ها از خانه و کاشانه شان بیرون رانده شده و فرزندان آنها به اسیری رفت، خداوند پیامبری به نام اشموئیل را برای هدایت آن قوم فرستاد، آنها که از ذلت و در به دری حاصل از شکست، خسته شده بودند، گِرد آن پیامبر جمع شده و از او خواستند که زندگی آنها را سر و سامان دهد و بویژه این که برای آنها فرماندهی تعیین کند تا آنها تحت فرمان او با دشمنان بجنگند! آن پیامبر که از سستی و ضعف اراده بنی اسرائیل آگاه بود به مردم گفت: آیا شما به راستی این آمادگی را دارید که اگر من کسی را به فرماندهی برگزینم تحت فرمان او مردانه بجنگید؟! آنها به پیامبر خود گفتند: چگونه تن به جنگ ندهیم، در حالی که به ما ظلم شده و از خانه و کاشانه خود رانده شده ایم؟ حضرت اشموئیل، جوانی به نام طالوت را که از قضا چوپان فقیری بود و هیچ شهرت و معروفیتی نداشت، ولی در عوض فرد بسیار لایق و کاردانی بوده و از لحاظ جسمی و کاردانی نیز بر دیگران برتری داشت را برای آنها برگزید. آنها علی رغم قولی که به پیامبر داده بودند، ولی در وقت عمل بسیاری از آنها به بهانه های واهی از جنگ سر باز زدند و گفتند: طالوت قدرت مالی ندارد و ما از او برای فرماندهی شایسته تریم! پیامبرشان در پاسخ به آنها گفت: خدا او را برای این کار برگزیده است و او را از لحاظ جسمانی و علم و دانش فزونی داده است و یک نشانه برای شایستگی او این است که به زودی تابوت عهد یا همان صندوق مقدسی را که یادگارهای موسی و هارون را دارد و مایه آرامش شماست به شما باز می گرداند. این تابوت مقدس را دشمنان بنی اسرائیل از آن ها گرفته بودند، همانگونه که پیامبر وعده داده بود، طالوت صندوق عهد را با آنها برگرداند و آنها به فرماندهی او گردن نهادند. طالوت به جمع آوری نیرو پرداخت و آن ها را سازماندهی کرد و برای جنگ با دشمنان آماده ساخت، سپس با سپاه خود به سوی دشمن حرکت کرد، در بین راه، سپاهیان تشنه شدند، طالوت با آنها گفت: به زودی به نهر آبی خواهیم رسید ولی شما حق ندارید بیش از یک مشت از آن آب بخورید! او بدین گونه میخواست فرمانبرداری و استقامت و قدرت اراده لشگر را آزمایش کند، وقتی آنها به نهر آبی رسیدند بجز اندکی، همگی از آن آب سیر نوشیدند، بدینگونه ضعف اراده خود را به نمایش گذاشتند، طالوت آن اکثریتی را که از فرمان او سرپیچی کرده بودند را رها کرد و با گروه اندکی به راه خود ادامه داد، وقتی آنها با سپاه بزرگ دشمن روبرو شدند، بعضی از آن ها به طالوت گفتند: ما قدرت رویارویی با این سپاه عظیم را نداریم، ولی بعضی از آنها گفتند: با همین تعداد اندک با آنها می جنگیم، در آن جنگ فرمانده سپاه دشمن را شخصی به نام جالوت بر عهده داشت، او میان دو لشکر آمد و باصدای بلند مبارز طلبید، نوجوانی به نام داود که بعدها به پیامبری رسید، در لشکر طالوت بود، او جالوت را هدف قرار داد و با قلاب سنگ، سنگی به طرف جالوت پرتاب کرد، سنگ به پیشانی جالوت خورد و او در جا کشت شد، با کشته شدن او وحشت فراوانی میان سپاهیان دشمن به وجود آمد و در نهایت آن لشکر بزرگ شکست خورده و بنی اسرائیل پیروز میدان جنگ شد. نکات اخلاقی سیاسی این قصه قرآنی: ۱. بر اساس سیره عملی و توصیه انبیاء الهی، در زمان انتخابات باید به دنبال اصلح باشیم نه صالح مقبول! اگر چه آن اصلح چوپان ناشناسی باشد. ۲. کسانی که شکم های خود را از آنچه از آن نهی شده پرکنند از خط مقاومت و جهاد خارج می شوند، چه آن چیز نهی شده آب رودخانه ای باشد، یا شام و ناهار تبلیغاتی شبه ناک، یا ارتزاق از پست هایی که لیاقت آنرا ندارند، لذا قرآن می فرماید پس انسان باید به خوراک خود نیک بنگرد سوره (عبس / ۲۴ ) ۳. اگر فرد یا گروهی به خدا تکیه کنند و صبر و تقوا داشته باشند به مدد الهی بر دشمنان پیروز می شوند اگرچه تعداد آنها کم و نفرات دشمن بسیار باشد. ۴. افراد اصلحی که برگزیده می شوند برای همراه کردن ملت با طرح های کلان خود، باید شایستگی و توانمندی خود را عرصه یا عرصه هایی اثبات کرده باشند. ۵. بر اساس سنت الهی حق ماندنیست و باطل رفتنی، بنابراین بر اساس این سنت الهی، نظام های اهریمنی نابود خواهند شد و در نتیجه ایالات متحده آمریکا، همچون کشتی تایتانیک غرق و رژیم کودک کش صهیونیستی نابود خواهد شد. ان شاء الله ✍ علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
عالم طلبگی چیست؟! بخش دوم/ دو توصیه برای رشد بهتر گفتم طلبگی عالمی دارد، پس طلبه باید بتواند خودش را با این عالم همراه کند، از یک برکه کوچک هرگز وال بر نمی خیزد، برای همراه شدن با عالم طلبگی باید حوزه را یک کُل ببیند نه جزیره ای بنام فلان مدرسه علمیه، برای رسیدن به این کل باید همواره به سه فرا توجه کند، فرا استادی، فرا کتابی و فرا مدرسه ای! یعنی گیر استادهای موظفی خود نباشد، از هر استادی که مناسب رشد باشد استفاده کند و فقط در قید و بند پاس کردن دروس رسمی نباشد و خود را محدود به برنامه های مدرسه علمیه ای که در آن درس می خواند نکند‌. نکته دیگر این که؛ سه چیز باعث رشد انسان می شود ۱.‌استاد ۲. کتاب ۳. موقعیت. استاد خوب استادی نیست که فقط خوب محتوای درسی بدهد، استادی است که افق روشن و دقیق بدهد، جهت بدهد، جهان بینی بدهد.... تاثیری که قرار گرفتن در موقعیت ها در رشد انسان دارد از تاثیر استاد و کتاب کمتر نیست، امروزه برخی از متفکرین تربیت را غنی سازی محیط مُترّبی می دانند، شما برای رشد یک گُل آب و نور و خاک آنرا مناسب سازی می کنید، خود گل رشد می کند، فضای رشد طلبه باید غنی باشد اگر نبود خودش باید خودش را در محیط های غنی قرار دهد. طلبه باید سعی کند همچون انبیاء الهی، جهانی بیاندیشند و منطقه ای عمل کند. ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
اهميت علوم انساني در اهميت و حساسيت اين علوم تنها كافي است بدانيم: • اگر علوم طبيعي و تجربي روش‌هاي بهتر و بيشتر «زنده ماندن» را ارائه مي‌دهند، امروزه وظيفه «چگونه زندگي كردن» به‌عهده علوم انساني است. • موضوع اين علوم «انسان» است؛ موجودي عاقل، مختار، داراي زندگي اجتماعي به صور مختلف و گرايش‌هاي گوناگون حسي و رفتاري. • از آنجا كه اين علوم توجه خود را معطوف به انسان مختار و شخصيت او مي‌كنند، فرضيه سازي و نظريه پردازي در آنها به مراتب پيچيده‌تر از ساير علوم است. ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
پیشنهادی به سازمان دامپزشکی و صدا و سیما امروزه سازمان دامپزشکی کشور و شبکه زیر مجموعه آن در کشور نقش مهمی در نظارت بر مسائل شرعی و بهداشتی صنعت گوشت و فراورده های آن دارند، دو موضوع بسیار حیاتی که از سویی خداوند مجید در قرآن مجید پایه عمل صالح را داشتن خوراک طیب می داند و می فرماید؛ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا (در نتیجه هر نوع برنامه فرهنگی مذهبی بدون توجه به رزق طیب و حلال مردم عملا به نتیجه مطلوب نخواهد رسید) و از سوی دیگر، با توجه به این واقعیت که حدود ۷۵ درصد از بیماری های نوظهور مانند کرونا، منشاء جانوری دارد و‌‌ حدود ۶۰ درصد کل (عوامل بیماری زا)، بین انسان و دام مشترک هستند؛ با وجود این رسالت سازمان دامپزشکی کشور برای توده مردم چندان شناخته شده نیست؛ تا جایی که اکثر مردم اطلاع ندارند که در کلیه کشتارگاه های کشور اعم از طیور و دام، یک ناظر شرعی و یک ناظر بهداشتی همواره حضور مستمر دارند... پیشنهاد می کنم در راستای شناساندن جایگاه مهم و حساس ناظرین محترم و زحمات آنها به مردم و افزایش منزلت شغل این عزیزان، در شبکه بهداشت صدا و سیما یک سلسه مسابقه مشابه مسابقه محیا برگزار شده و در هر مسابقه یک دامپزشک به عنوان ناظر بهداشتی و یک روحانی( البته بدون لباس روحانیت) که مسئولیت نظارت شرعی در کشتارگاه را به عهده دارند شرکت کنند و مجری محترم و طراح سوالات در قالب طرح سوال، ضمن آموزش مسائل شرعی و بهداشتی ذبح و تطهیر لاشه به مردم در نهایت به بهترین گروه ها جوایزی اهدا شود. قطعا اجرای چنین برنامه علمی و مذهبی در یک شبکه تلویزیونی اولا؛ سنخیت بیشتری با شبکه بهداشت دارد تا مسابقه ای مانند مافیا!!! ثانیا؛ اجرای این برنامه می تواند به ترویج سبک زندگی اسلامی که یکی از دغدغه های مسئولین بلندپایه نظام نیز می باشد کمک کند. ان شاالله ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
عالم طلبگی چیست؟ بخش سوم/ دایره وظایف طلاب رسالت اصلی یک طلبه شناخت دین، عمل به آن و در گام بعدی تبلیغ و تلاش برای حاکمیت دین در جامعه است بنابرین قلمرو وظایف طلاب را دین مشخص می کند هر جا که دین حرف داشت وظیفه طلاب هم ورود به آن حوزه است اگر نداشت نه! لذا باید ببینیم آیا دین در حوزه سیاست حرف دارد یا نه؟ تعلیم و تربیت چه؟ اقتصاد چه و.... البته چون عرصه دین بسیار گسترده است طلبه باید به مرور زمان رسالت خود را در این حوزه پهناور مشخص کند، و الا اقیانوسی می شود به عمق یک سانت! می گویند عقاب وقتی بر فراز شکار پرواز می کند، دو شعاع دید داد بخش مهمی از شعاع دید خود را صرف شکار می کند و بر روی آن تمرکز می کند و بخش دیگری را هم به پیرامون آن اختصاص می دهد، طلبه نیز باید تا مدت چند سال دروس حوزوی مربوط به دین را مطالعه کند، از تاریخ صدر اسلام تا تفسیر و فقه و اصول و اخلاق و غیره ولی به مرور باید علاقه اصلی خود را کشف کند و از پایان سطح دو به کسب تخصص بپردازد، اما ملاک انتخاب رشته چه باید باشد؟ به نظرم چون هیچ کدام از عرصه های دین نیروی کافی ندارد در انتخاب رشته تخصصی طلبه باید در درجه اول و دوم و سوم علاقه و استعداد ذاتی خود را در نظر بگیرد و بعد به موضوعات دیگر بیاندیشد. ادامه دارد ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
اگر اسلام وارد مباحث پزشکی شود آسیب می بیند!!! مقدمه در گذشته تعدادی از راویان اهل سنت، حدیثی به پیامبر نسبت دادند که نه تنها در تضاد با اکمال و اتمام نعمت بودن دین اسلام است، بلکه کارکردهای دنیایی دین را از اساس انکار می کرد! خلاصه داستان اینکه، نقل کرده اند روزی پیامبر اعظم دید که مردم، گرده های نخل های نر را برداشته و به نخل های ماده انتقال می دهند، فرمود: این چه کار زشتی است که انجام می دهید من این کار را نمی پسندم! مردم نیز بعد از نهی پیامبر این کار را ترک کردند! بنابراین آن سال درختان خرما بار نداد! لذا عده ای به قصد اعتراض به سمت خانه پیامبر حرکت کردند، پیامبر با شنیدن صدای مردم فرمود: این چه صدایی است که می شنوم؟ به ایشان عرض شد که مردم بخاطر بار ندادن درختان خرما به اعتراض آمده اند! پیامبر فرمود: اذا کان شی مِن اَمر دنیاکم فَشأنکم، و اِذا کان شی مِن اَمرِ دینکم فَالیّ!! یعنی اگر چیزی مربوط به دنیای شما باشد در حوزه شأن و اختیارت خودتان است و اگر مربوط به دین باشد از وظایف و مسائل مربوط به من است!!! روشن است که در این حدیث ساختگی اولا؛ دین و دنیا در مقابل هم قرار گرفته و همه موضوعات دنیایی به خود مردم واگذار شده ثانیا؛ بر اساس آن باید بپذیریم که پیامبر خطا کرده و به مردم خود ضرر مالی زده است، ثالثا؛ پیامبری که خود از دوران طفولیت یتیم و محروم بوده و از همان کودکی در مزارع و نخلستان ها کار کرده، به اندازه یک کشاورز بی سواد زمان خود نیز از موضوعات مربوط به کشاورزی اطلاع نداشته است! رابعا؛ پیامبر از زوجیت موجودات زنده که در قرآن به آن پرداخته نیز بی اطلاع بوده! این حدیث با عنوان حديث گرده افشاني درختان خرما (تابير النخل) در برخي منابع حديثي اهل سنت نقل شده و مورد بهانه جویی افراد مغرضی مانند دکتر عبدالکريم سروش قرار گرفته است، وی این اقدام را به عنوان خطاي علمي پيامبر (ص) مطرح کرده است.  اما واقعیت این است که حديث «تابير النخل» از قرن سوم در منابع حديثي اهل سنت پيدا شده است، از اين رو برخي آن را جعل حاکمان زمان براي توجيه جدايي دين و دنيا دانسته اند. مرادم از نقل این حدیث جعلی این است که امروزه عده ای به ظاهر دلسوز، تلاش دارند با بازسازی عملی این حدیث، اینچنین القا کنند که دین نباید در عرصه های دنیایی اعم از سیاست، هنر، پزشکی، علوم انسانی و دیگر زمینه های مورد نیاز مردم دخالت کند، زیرا دین یک امر مقدسی است و با ورود به این عرصه های دنیایی آسیب خواهد دید، باید کار را به اهلش که همان متخصصین هستند واگذار کرد!! خاطرم هست که مقام معظم رهبری در پیامی که به کنفرانس ادیان در نیویورک فرستاده بودند به این نکته تاریخی اشاره کردند که بر اساس تجربه تاریخی، هر کجا دین دست از سیاست برداشته، سیاستمداران دست از سر دین برنداشته اند! از کسانی که تحت عنوان دلسوزی توصیه می کنند پزشکی را به پزشکان واگذار کنید سوال می شود پس حدود ۱۱ هزار حدیث در حوزه بهداشت و درمان را چه کنیم؟ باب اطعمه و اشربه فقه شیعه را چه کنیم؟ قاعده نفی سبیل قرآن و نفوذ سازمان های استعماری مانند بهداشت جهانی در حکمرانی کشورهای اسلامی و ایران را چه کنیم؟ موضوع واجب بودن فرایض امر به معروف نهی از منکر و تعارض منافع گسترده در حوزه نظام بهداشت و درمان را چه کنیم؟! ضرورت احیاء سبک زندگی اسلامی را چه کنیم؟ و.... ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
برگزاری جشن آغاز دهه فجر و ولادت با سعادت امام علی ع در نمازخانه سازمان جهاد کشاورزی استان البرز و تجلیل از همکاران دارای رتبه های فرهنگ و ورزشی. ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
" نقش حرکت های مردمی خصوصا مردم البرز در شکل گیری انقلاب " بازخوانی اقدامات مردمی و تشکل های مردم نهاد در پیروزی انقلاب اسلامی https://rubika.ir/basir59
📜برای ثبت در تاریخ درود به شرف همه آنهایی که برای مقابله با کاشت محصولات پر ریسک تراریخته در ایران، به صورت آتش به اختیار ۸ سال هزینه دادند. ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
📜 به مناسبت روز پدر/ تقدیم به فرزندان سنگرسازان بی سنگر ان شاالله در ۲۲ اسفند اولین بزرگداشت شهداء سنگر سازان بی سنگر استان البرز به صورت مستقل از تهران برگزار خواهد شد، لقب پر افتخاری که حضرت امام خمینی(ره) در زمان جنگ به جهادگران جهاد سازندگی دادند، به حرمت این عزیزان می خواهم مقایسه و تحلیلی ارائه کنم که تاکنون از کسی نشنیده ام. محمد حنفیه از فرزندان امام علی علیه السلام است، یعنی پدر ایشان حیدر کرار است اما مادرش حضرت زهرا نیست، حضرت علی خود در جنگ جمل حضور دارد و فرماندهی سپاه را‌شخصا به دست دارد، هنگامى که  پرچم را به محمد حنفیه داد برای تقویت روحیه جنگی او فرمود: اگر کوهها از جا کنده شود تو از جایت تکان نخور، دندانهایت را بهم بفشار و کاسه سرت را به خدا بسپار، قدمهایت را بر زمین بکوب، آخر سپاه را چشم انداز خودساز و چشمت را نیم باز قرار ده، و بدان که پیروزى از جانب خداوند سبحان است   با وجود این، متاسفانه این محمد حنفیه نتوانست پیشروی کند و زمین گیر شد، این موضوع باعث ناراحتی حضرت شد، حضرت به سمت محمد آمد و  با دست خود به سینه محمد زد و پرچم را از او پس گرفت، محمد حنفیه عذر آورد که پدر مگر انبوه نیزه ها را نمی بینی که چون قطرات باران بر سر ما فرود می آید الی آخر البته من نمی خوام خدمات محمد حنفیه را حتی در همان جنگ را انکار یا کمرنگ کنم ولی به اعتراف مورخین، در این ماموریت ایشان ترسید بنابرین پرچم از او پس گرفته شد. حالا این برش تاریخی را مقایسه می کنم با رشادت های سنگرسازان بی سنگر در ۸ سال دفاع مقدس، این عزیزان چنان با صلابت در خط مقدم جبهه ها حضور داشتند که گویا متنی را که از امام علی علیه السلام قرائت کردم را خود حضرت خطاب به اینها فرموده بود، جوانان و حتی نوجوانانی که برای رفتن روی لودر و بولدزر و ساختن خاکریز در خط مقدم و چند متری دشمن سر از پا نمی شناختند، با این که می دیدند که تیر و ترکش چون قطرات باران بر روی آنها می بارد که هیچ بلکه تک تیراندازان دشمن با اسلحه های نقطه زنی مثل سیمینوف در کمین شکار یک به یک آنها بودند و هر لحظه ممکن بود شهد شهادت را بنوشند، به راستی در مقابل عظمت چنین شیر مردانی، کلاه از سر  ژنرال های کار کشته دشمن افتاده است. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
عالم طلبکی چیست؟! بخش چهارم/ جریان شناسی حوزه بر خلاف ظاهر که حوزه یک مرکز علمی سنتی و همسو دیده می شود، در حوزه جریانات فکری و فرهنگی مختلف و حتی متضادی وجود دارد، حداقل سه جریان فکری را می توان جریان های اصلی، تاثیر گذار و تا حدودی پرطرفدار دانست. ۱. جریان اول جریان سنتی های حداکثری است؛ این جریان ظاهر معنوی جذابی دارند، کاری با مصائب و مسائل مدرنیته و تحولات دنیای مدرن ندارند، جوابی به پرسش های آن نیز ندارند، بیشتر به دنبال فقه سنتی، استمرار آموزش کتب علمای شاخص سنتی و توجه به مسائل مرجعیت و تقلید هستند، تمرکز آنها بر تدریس فقه و اصول فقه و عزاداری برای اهل بیت عصمت و طهارت و بویژه امام حسین علیه السلام است و عمدتا از طریق وجوهات شرعی ارتزاق می کنند، هر چند که معمول فرزندان اینها دانش آموخته رشته های دانشگاهی( بویژه پزشکی) هستند و راه پدران خود را طی نمی کنند. ( به دلیل حساسیت از نام بردن افراد شاخص این جریان معذورم) ۲. جریان دوم جریان عقلانیت اسلامی است، جریانی که علاوه بر پایبندی بر فقه سنتی به دنبال پاسخ گویی به سوالات دنیای مدرن است، از موضوعاتی مثل بانک و بیمه و بورس گرفته تا کلام جدید و رشته های علوم انسانی، این جریان عقل را به عنوان منبع مستقل می داند و نسبت به فلسفه و رشته های عقلی مانند عرفان نظری علاقمند است، در اجتهاد به عنصر زمان و مکان توجه ویژه دارند، از مسائل جهان اسلام اطلاع دارند و غالبا به دنبال تقریب مذاهب اسلامی هستند، این جریان شاگردان مکتب حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی (ره) هستند. ۳. گروه سوم نو اندیش های حداکثری هستند، کسانی که به همان میزان که گروه اول پایبند سنت ها بودند اینها علاقمند به مدرنیته و دنیای غرب هستند، آنها اسلامی را برمی تابند که موّید جریان های فکر و فرهنگی غرب باشد، مروج موضوعاتی مثل حقوق بشر، اجرای سند ۲۰۳۰، اسلام رحمانی و غیره می باشند، این جریان به جریان روشنفکری به معانی مصطلح آن بسیار نزدیک است. غالب آنها از عنوان دکتر بیشتر استقبال می کنند تا حجت الاسلام، چندان اهل تقلید نیستند ولی مرجع تقلید خودخوانده ای هم داشتند که امثال شیرین عبادی هم خود را مقلد او می دانست! سید محمد خاتمی از فعالان این گروه است. با وجود اختلافاتی که گفته شد همه آنها معتقدند به کار طلبگی هستند! پس واژه کار طلبگی در حوزه ها، یک اشتراک لفظی و یا حداقل اشتراک معنایی است! ✍علی ارجمند عین الدین ادامه دارد.. ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
خاطره گفتگو با استاد دانشگاه شریف زمستان سال گذشته، برای شرکت در یک همایش و البته زیارت ثامن الحجج علیهم السلام به فرودگاه مهرآباد رفته بودم، پرواز به تاخیر خورد، روی صندلی سالن انتظار نشسته بودم که دیدم یک فرد تقریبا مسن با یک کت چهارخانه پشمی گران قیمت کنارم نشست موهای کم پشت و نسبتا بوری داشت، چاق نبود ولی شکمی برآمده داشت وقتی کنارم نشست بی مقدمه با یک لبخند مرموزی گفت: همش تقصیر شما آخوندها است! لبخندی زدم و پرسیدم چرا مگر ما چه کردیم؟! من همه جا گفته ام روحانیت نباید وارد سیاست می شد! گفتم‌: ما روحانی ها دو شان داریم اولا؛ یک شهروند هستیم و مثل بقیه مردم از حقوق شهروندی برخورداریم، ثانیا؛ یک روحانی هستیم، آیا چون لباس روحانیت به تن داریم باید از حقوق شهروندی محروم بشویم؟ گفت: البته که نه! گفتم: خب! بر اساس قانون فقط چند مسئولیت داریم که حتما صاحب آن باید دانش آموخته حوزه باشد، اولی مسئولیت رهبری است، بعد رئیس قوه قضائیه و فقهای شورای نگهبان و اعضاء مجلس خبرگان رهبری، در مورد وزیر اطلاعات هم چون با آبروی مردم سروکار دارد بهتر است که به مسائل اخلاقی و فقهی و حقوقی اشراف داشته باشد. این موارد محدود هم به دلیل رعایت مسائل دینی است نه صنفی اما حالا اگر یک روحانی دانشگاه رفت و دکتری گرفت آیا نباید در رشته تخصصی خود تدریس کند؟ گفت: چرا که نه!؟ ادامه دادم، یک روحانی از حق شهروندی خود استفاده می کند و در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شورای شهر شرکت می کند خب مردم می توانند به او رای بدهند و یا ندهند ولی نمی توان او را بخاطر روحانی بودن از شرکت در انتخابات محروم کرد، در مجلس اول بیش از ۹۰ درصد نمایندگان روحانی بودند و الان تعداد روحانیون از پزشکان عمومی مجلس هم کمتر شده یک زمانی مردم به آنها رای دادند و یک زمانی هم ندادند و این یعنی دموکراسی! بعد اضافه کردم امروز بسیاری از روحانیون تحصیلات دانشگاهی هم دارند بنده خودم ارشد برنامه ریزی آموزشی هم دارم... راستی رشته تحصیلی شما چیست؟ گفت من دکترای مهندسی پزشکی دارم و استاد دانشگاه شریف هستم! گفتم: خوشحالم با یک استاد فرزانه هم کلام هستم، شما یک انتقادی به ما کردید و من پاسخ دادم حالا من حق دارم یک انتقاد کنم؟ گفت بله به گوشم! گفتم شما مهندسین پزشکی چرا انقدر ساده هستید! چشمانش گرد شد! گفت چرا چنین برداشتی داری!؟ گفتم پزشکان بالاترین دریافتی را دارند در حالی که کیت ها و دستگاه های تشخیص بیماری ها را شماها برایشان می سازید و داروهایشان را شیمی دان ها آنها نه متخصص دستگاه تشخیص هستند و نه حتی محتوای داروها را می شناسند ولی درآمد اصلی را آنها می برند! با تعجب به من خیره شده بود و به فکر فرو رفته بود! ادامه دادم جالب است بدانید وقتی گفته می شود پزشکی، یعنی یکی از پازل های نظام سرمایه داری! در پزشکی مدرن هیچ دارویی برای ریشه کن کردن هیچ بیماری ای ساخته نمی شود! پرسید پس برای چه ساخته می شود؟! گفتم برای کنترل بیماری! در نظام پزشکی مدرن بهترین بیمار آن بیماری است که نه بمیرد و نه بهبود یابد! بلکه تا عمر دارو مصرف کند و چون عمده داروها عوارض دارند، بعد از مدتی بخاطر مصرف داروها به بیماری های جدیدی مبتلا می شوند و باید داروهای جدیدی مصرف کنند، بالای ۹۰٪ محتوای قرص ها، حجم دهنده و طعم دهنده و رنگ دهنده اند، موادی مثل نیشکر! و شاید ۱۰ درصد آنها عنصر موثره باشد! پرسید یعنی می توانند دارویی بسازند که بجای کنترل بیماری ها را درمان کند؟! گفتم البته که می توانند! ولی در این صورت نان شرکت های دارو سازی آجر می شود! بعد گفتم به عنوان مثال کدام یک از این بیماری ها را دیده اید که با دارو ریشه کن شده فشار خون؟! دیابت! قند خون! هپاتیت! ام اس! اوتیسم! انواع سرطان ها و...؟ حتی کسی که عضو پیوندی می گیرد تا آخر عمر باید داروهایی را مصرف کند که سیستم امنیتی او در حداقل هشیاری باشد و الا عضو پیوندی را پس می زند! موضوع برایش جذاب شده بود از اینجا شروع کردم به نقد ساختاری تعارض منافع در سیستم درمان کشور و این که یک صنف تمام اختیارات حاکمیتی را از قانون گذاری تا تعرفه گذاری و نظارت و قضاوت به دست گرفته! بالاخره هواپیما آماده پرواز شد! به سمت گیت خروجی حرکت کردیم به عنوان آخرین جمله گفت: واقعا من را به فکر فرو بردید من موضوعات پزشکی را هرگز از این زاویه ندیده بودم! ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
📜ما رأيت الا جميلاً 📜 پس از حادثه كربلا وقتي زن و فرزندان شهدا را، به همراه حضرت زينب به اسارت به نزد عبيدالله بن زياد در کوفه بردند، او كه خود را پيروز اين نبرد مي ديد، از موضع تفاخر و تکبر، براي اينكه زخم زباني به اهل بيت امام حسين عليه السّلام بزند رو به حضرت زينب سلام اللّه عليها كرد و گفت: خدا را شكر مي كنيم كه شما را رسوا كرد و تكذيب نمود؛ حضرت هم در پاسخ، اين جمله معروف خود را به زبان آوردند كه « ما رأيت الا جميلاًَ، در طول تاریخ از این جمله ی زیبا برداشت ها و تفاسیر بسیاری در طول تاریخ ارائه شده است. تفسیر عرفانی ما رأيت الا جميلاً از دیدگاه عرفان اسلامی هر چه ماسوی الله است، تجلی صفات خداوند است، اصطلاحاً تجلی سخت افزارانه خداوند منان را مخلوقات یا موجودات و تجلی نرم افزارانه او را دین گوید و از آنجا که قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا بگو هر كس برحسب ساختارخود عمل مى‏كند و پروردگار شما به هر كه راه‏يافته‏تر باشد داناتر است ﴿ الإسراء، ۸۴﴾ دایره معلومات انسان نه احاطه کامل بر علوم سخت افزارانه را می تواند داشته باشد چرا که به تعبیر قرآن مجید وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلًا و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است﴿ الإسراء، ۸۵ ﴾ و نه دین خداوند را چرا که به فرمایش پیامبر اعظم ما عرفناک حق معرفتک، مضافا بر اینکه نیک می دانیم قرآن مجید به عنوان مهمترین سند آسمانی دارای ظاهر و باطن است و بطن آن نیز بطن دارد تا هفت بطن، احکام الهی نیز تجلی اسماء و صفات الله است. هیچ حکم دینی نیست که باز گشت به صفات الهی نداشته باشد. منتهی این اسماء الهی به دو دسته جمالیه و جلالیه تقسیم می شود هر چند که بر اساس توحید در صفات، جمال خداوند عین جلال و جلال خداوند عین جمال اوست به تعبیری ساده می توان گفت: احکام جمالیه همان احکامی است که مطابق با طبع انسان است مانند توصیه به ازدواج، مسافرت و... اما نمی توان زیبایی های احکام جلالیه را جز با عقل رها از شهوات و قلب سلیم درک کرد، به عنوان مثال جهاد با کفار و قصاص از احکام جلالیه می باشند، خداوند در مورد قصاص می فرماید وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد ﴿البقره،۱۷۹﴾ یعنی همین حکم قصاص که ظاهری خشن دارد در درون خود حکمتی زیبا دارد که باعث صیانت از خون انسان های بی گناه و قوام جامعه می شود یا درباره شهادت و کشته شدن در راه خداوند که ظاهری ترسناک دارد می فرماید: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند ﴿آل عمران، ۱۶۹﴾ در نتیجه کسی می تواند فجایع عظیم کربلا را زیبا ببیند که فانی در صفات جمال و جلال و مظهر این صفات باشد و حضرت زینب کبری، دخت امیرالمومنین حیدر کرار (سلام الله علیه) و دست پرورده بانوی اول هستی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، یکی از معدود شخصیت های عظیم عالم هستی است که به چنین درجه عرفانی نائل آمد. ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛
ویژه برنامه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلابی اسلامی سخنران:حجت الاسلام والمسلمین علی ارجمند عین الدین مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی استان البرز زمان برگزاری:روز چهارشنبه مورخ۱۴۰۱/۱۱/۱۹ همزمان با نماز ظهر و عصر محل برگزاری:نمازخانه مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان فردیس روابط عمومی مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان فردیس
عالم طلبگی چیست؟ بخش پنجم/ الگوهای اصلی و الگوهای فرعی از دیدگاه همه مکاتب تربیتی یکی از شیوه های تربیت، شیوه الگویی است، قرآن مجید نیز با نام بردن از زنان و مردان بزرگی آنها را به عنوان الگوی جاودانه مطرح می فرماید و نیز با نام بردن از زنان و مردانی، زندگی آنها را درس عبرتی برای آیندگان می داند، در طول تاریخ ۱۰۰۰ ساله حوزه های علمیه همواره علماء بزرگی به خود دیده اند که سبک زندگی آنها می تواند الگوی علمی طلاب و روحانیون باشد و در عین حال اگر آنها را الگوی کامل بدانند می توانند باعث از خودبیگانگی و دوری از الگوهای اولیه یعنی انبیاء اللهي باشند، شاید پذیرش این موضوع برای برخی از مخاطبین این متن سنگین به نظر برسید بنابرین مثالی عرض می کنم، فرض کنید صفحه ای از یک متن قدیمی را برای کپی کردن به شما می دهند شما آنرا کپی کرده و متن کپی شده را به دیگری می دهید و او نیز متن را کپی می کند و کپی جدید را به دیگری می دهد، فکر کنید پس از ۱۰۰ دست گشتن و دست به دست شدن، در برگه کپی آخر نسبت به صفحه اولیه چقدر تغییرات ناخواسته اتفاق می افتد!؟ اگر به تعبیر امام صادق (ع): العلماء ورثه الانبیاء باشند، پس باید الگوی اولیه ما شخص انبیاء باشند، انبیاء بزرگی مثل پیامبر اعظم و حضرت ابراهیم و دیگر انبیاء و البته ائمه معصومین سلام الله علهیم اجمعین، بخاطرغفلت از الگوهای اولیه، امروزه شاهد یک نوع سکولاریسم به ظاهر مقدس در حوزه هستیم، این است که میان جریان سنتی های حداکثری، پذیرش مسئولیت در جامعه اسلامی به معنای تن دادن به کار اجرایی تلقی می شود و گمان می شود که ارزش پذیرش مسئولیت کمتر از نوشتن کتاب و پیدا کردن مرجع ضمایر کتب بزرگان سلف است، بی مهری نسبت به مسئولیت های اجتماعی به دلیل دوری از سنت الگوهای اصلی یعنی انبیاء اللهي است، گاهی هم به شوخی گفته می شود ما مردان علم هستیم نه عمل! در حالی که به فرموده امام خمینی(ره): حکومت فلسفه علمی تمامی فقه است! این است که در حوزه علمیه عده کثیری مکاسب می خوانند بدون توجه به واقعیت های کسب و کار و در دنیای واقعی، انبوه مردم کسب و کار می کنند بدون اطلاع از مکاسب! زمانی که در واحد پرسمانِ معاونت تبلیغ نمایندگی ولی فقیه مشغول کار بودم یک روز هنگام غروب در کتابخانه آنجا، استاد بزرگوار و محاسن سفیدی را دیدم که به شدت در فکر فرو رفته بود، سوال کردم استاد به چه می اندیشی؟ گفت: به این که آیا من مسیرم را درست رفته ام یا نه؟ گفتم: شما الحمد لله منشاء اثر بوده اید و در حوزه مباحث عقلی ٢٠ جلد کتاب نوشته اید! گفت: اتفاقا به این فکر می کنم که شاید همان کتاب ها هیزم جهنم من باشند و فردای قیامت به من بگویند آن کتاب ها را بخاطر شهوت شهرت نوشته بودی!!! قصد من از بیان این نکات، کاستن از ارزش پرداختن به مباحث علمی نیست، بلکه هدفم، توجه دادن به اهمیت رسالت خدمات اجتماعی و مدیریتی است، هیچ پیامبری مقاله ای در isi نداشت، هیچ پیامبری مدرک دکترا نگرفت ولی در عین حال الگوی همه اندیشمندان و دانشمندان شدند، یکی از دوستان می گفت: یکی از دوستان حزب الله لبنان دست من را گرفت و به زیر زمینی برد، آن زیر زمین آنقدر بزرگ بود که تریلی می توانست در آن به راحتی دور بزند! هزاران جلد کتاب در آن در کارتن ها جمع آوری شده بود، گفت: کتاب هایی که از ایران به ما اهدا می شود ما در این انباری انبار می کنیم! واقعیت تلخ این است که بسیاری از کتبی که نوشته می شود به چاپ دوم نمی رسد، آنهایی هم که چاپ می شود، غالبا خریده نمی شود، آنهایی هم که خریده می شود، غالبا خوانده نمی شود؛ آنها هم که خوانده می شود غالبا به آنها عمل نمی شود! نقل است که یکی از مراجع بزرگ عراق مدتی درس تفسیر می داد، بعد از مدتی درس را تعطیل کرد، یکی از شاگردان پرسیده بود استاد چرا درس را تعطیل کردید؟! ایشان گفته بود: یکی از اساتید به من گفت: فلانی تو می خواهی در آینده مرجع تقلید شوی، این داستان عیسی و موسی را رها کن بچسب به فقه و اصول! به ایشان گفتم ولی علامه طباطبایی درس تفسیر را ادامه داده! ایشان گفت: بله ایشان خود را ذبح کرد! (یعنی از خیر مرجعیت گذشته است!) عزیزان اگر قرار است العلماء ورثه الانبیاء باشند، پس بیایم به داستان عیسی و موسی ( علیهما الاسلام) برگردیم. ✍علی ارجمند عین الدین ┏━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 @aliarjmand_jahad ┗━━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃━━━┛