eitaa logo
▬๑۩ محمد علیدادی ۩๑▬
164 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
480 ویدیو
117 فایل
خوشبختی یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه ✅ترویج سبک زندگی علمایی و شهدایی ✅نکاتی پیرامون همسرداری و فرزندپروری +همه مطالب هدیه به حضرت زهرا ست... +فوروارد کردی دمت گرم میتونید با ما در ارتباط باشید 😊👇 🆔 @mohammad_alidadi110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌼🌸🌺🌼 🌷با ارزش‌ترین چیزی که برای فرزندانمان خرج می‌کنیم؛ ⏳" وقت " ⏳ است ❓روزی یکبار از فرزندتان بپرسید: نیم ساعت وقت دارم؛ دوست داری چی کار کنیم؟ 🎯بازی ✂️کاردستی 🎡پارک 🌈رنگ انگشتی ⚱سفال 🎨نقاشی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Alidadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 💢 🌸🍃🌸🍃_✅روزی حلال ﻣﺮﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ، ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ، یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ. ﺑه همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ . ﺯﯾﺮﺍ ﺣﺘﻤﺎ ﺑه خاﻃﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﺵ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ در روز بعد ﺳﺮﮐﺎﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ارباب ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ. ﮐﺎﺭﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ تشکر کرد و ﺩﻟﯿﻞ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩ. ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑه شدت ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ... ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ باز هم ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ و علت این کار را ﺍﺯ ﺍﻭ نپرسید. ﭘﺲ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ به همین ﻋﻠﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ! ﮐﺎﺭﮔﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ برای ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺎﺭ از حقوقم ﮐﻢ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. 🌷ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻨﺪ ﺭﻭح هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭاضی اند ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺭﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن ها ﻧﺴﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ 🌟ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﺑﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻼﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺮﺍﻡ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺎ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﮐﻦ.الهی آمین🤲 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Alidadi110
🔴 💠 شیخ عباس قمی می‌گوید من یک مرتبه به یک جایی دعوت شده بودم، یک بنده خدای بود من را دعوت کرد، از باب این‌که دعوت او را رد نکنم. خیلی نمی‌دانستم درآمد و او چیست، به خانه‌ی آن‌ها رفتم، غذایی خوردم و بعدها فهمیدم که او در معامله رعایت و را یک جاهایی نمی‌کند.❗️ من بعد از این‌که از خانه‌ی او آمدم تا شب شب‌ها برای بیدار نمی‌شدم، یا اگر بلند می‌شدم حال نماز شب نداشتم. تا شب وضع من این طور بود. ⛔️موظب لقمه هامون باشیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Alidadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه آرایه‌ی زیبایی...!❤️ @Alidadi110 •┈┈┈✾• ☘💖☘ •✾┈┈┈•
* 💠 ارتباط روحی با حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام 🔻در امامزاده ها خيلي بركت هست. بخصوص آقاشاه عبد العظيم سلام‌الله‌عليه که مرد بسيار پر وجود و کریمی هستند. اگر كسي يک ارتباطي بين دلش ايجاد بشود و آن زاويه، ديگر حيف است رها بكند. اين را بايد محكم گرفت. يكي از نقاط نوراني كه انسان خير مي برد همين نقاط ارتباطي بين انسان و ارواح اولیاء است. 🔸گاهى از ارتباط با يک امامزاده خيلى چيز به دست مى آيد؛ مخصوصا در ايران بین امامزاده ها، حضرت شاه عبدالعظيم بعد از حضرت معصومه عليهاالسلام، جايگاه بالایی دارد... 😍 @Alidadi110 •┈┈┈✾• ☘💖☘ •✾┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌💓🕌💓🕌💓🍃📿 🍃✨🌷🍃✨🌷📿 🕌💓🕌💓🍃📿 🍃✨🌷🍃📿 🕌💓🍃📿 🍃🌷📿 🕌📿 🕌 دل‌ها را ببریم حرم حضرت عبدالعظیم(ع) (زیارت مجازی) 🔴 روی نوشته زیر انگشت بزنيد👇👇 https://360.abdulazim.com/?width=800&height=600&iframe=true ✅زیارتتون قبول التماس دعا 🤲 🍃📿 🌷✨🍃📿 💓🍃🕌💓🍃📿 🍃✨🌷✨🌷✨🍃📿 🕌💓🕌💓🕌💓🕌💓🍃📿 🍃🌷✨@Alidadi110 ✨🌷🍃📿 🕌💓🕌💓🕌💓🕌💓🕌💓🕌💓🍃📿
🌸🌸 🌹 طلبه سیّدی، پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد. دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود جز اینكه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می كند، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود. 🌺 شرط پدر دختر تهیه این اقلام بود: یك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پیراهن، 2 قواره چادری و 2 جفت كفش. 🌹 اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود، لكن برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود. ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می شود. امّا قبل از حركت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می كند. 🌺 آن عالم بزرگوار قبل از آنكه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد. تمام حواسش به شرطی است كه از عهده انجام آن برنیامده است. در این لحظه كاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشكل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد. در حالتی دل شكسته زار زار می گرید و برای آنكه كسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد. 🌹چند لحظه بعد، كسی دست روی شانه‌اش می گذارد و آرام به گوشش می خواند: كه آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نكرده كسی آن را نبرد! و ایشان ناراحت از اینكه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مكثی می كند و بعد چشم می اندازد، بسته ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی كند، امّا، بلافاصله طنین صدایی را كه لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته كرده بود در ذهنش می نشیند. نگاه جستجو گرش كسی را نمی یابد. بسته را می گشاید. درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود: 🌺 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یك جفت گوشواره. 🌹 «اين طلبه كسی نبود، جز مرحوم آيت الله العظمی مرعشی نجفی از علماء فقيد و مراجع تقليد عظام كه پس از اين كرامت نيز «خادم افتخاری» آستان مقدّس حضرت عبدالعظيم عليه السّْلام شده و تا آخر عمر شريفشان اين مدال خادمی را به سينه داشتند.» ┄┅═✧❁🕌یاحسین🕌❁✧═┅┄ @Alidadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|🌻 📿 شيعيان ما را در وقت نماز آزمايش ڪنيد، ڪه چقدر بھ فڪر نمازشان هستند . . ! + اِمام‌صادق(؏) ┅═✧❁🕌یاحسین🕌❁✧═┅ @Alidadi110