💢نوآوریها و ابداعات علمی- فقهی- روشی استاد علیدوست
✔️یادداشت وارده، #بخش_دوم/ عباسعلی مشکانیسبزواری🔻
🔹استاد بر این باورند که باید قابلیت های موجود در اسناد استنباط و ظرفیت های موجود در نهادهای پرکاربست فقه را مورد بهره برداری قرار داد تا در کنار انضباط فقهی، سامانه نظام وار فقه توانایی پاسخ به اقتضائات زمان و حوادث واقعه را داشته باشد.
🔹بر همین اساس ایشان در کتاب «فقه و عرف» نیز در صدد است تا با نگاهی نو به یکی از نهادهای پرکاربست در حوزه استنباط و اجتهاد، یعنی عرف، به هدف خویش دست یابد. از این گذرگاه شاهد نوآوری های اختصاصی در این عرصه هستیم. نوآوریهای استاد در این اثر نیز دو نوع است👈 https://b2n.ir/319071
✅ کانال دروس استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💢 سلسله یادداشت های بررسی و تحلیل نظریات فقه نظام 📝 #بخش_نخست: فقه با انگارههای قبول نظامات شرعی و
💢 سلسله یادداشت های بررسی و تحلیل نظریات فقه نظام
📝 #بخش_دوم: ارزیابی منهج فقهی نظامپذیر و منکر نظام
🔹 فقاهتی است که فقیه آن معتقد است، در محیط شریعت، خرده نظامهایی (بلکه و اَبَرنظام یا اَبَرنظامهایی) غیر از احکام شرعی، وجود دارد و فقیه باید به کشف آن نظامها نیز بپردازد؛ بنابراین در مقابل این فقیه، منکران این نوع از نظامها یا معتقدان به آن، لکن با اعتقاد به این که فقیه از طریق استنباط احکام به آن میرسد و نیاز به فعالیت اجتهادی دوباره نیست، قرار دارند.
🔹در بیانی که در راستای انکار نظام گذشت دو ادعا وجود دارد:
ادعای اول انکار نظام در فقه؛ و ادعای دوم انکار نظام در اسلام است. پر واضح است که بین این دو ادعا تفاوت اساسی است و اثبات یا نفی هر یک ملازمه با اثبات و نفی دیگری ندارد. فقه به معنای دانش یا نفس عملیات استنباط یا حاصل استنباط فقیهان است که هر کدام باشد داعیه دار کشف احکام از اسناد شناخته شدهای چون ادله چهارگانه (قرآن، سنت، اجماع و عقل) است؛ در حالی که مراد از اسلام، مجموعه دین یا بخش شریعت آن است که به واسطه فقه مکشوف میگردد.
📘 متن کامل:
http://meftaah.com/?p=21935
#فقه_نظام
#بخش_دوم
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
#موضوع_پایان_نامه_و_مقاله 💠 #بخش_اول: فقه عبادات، تعلیم و تربیت، اجتهاد وتقلید، طهارت و... 1. ماه
#موضوع_پایان_نامه_و_مقاله
💠 #بخش_دوم: فقه و حقوق معاملات بالمعنی الاخص، اقتصاد و مسابقات
1. بررسی فقهی ـ حقوقی اقاله (می توان عنوان را به دو موضوع گسست داد، بدین عبارت: «بررسی فقهی اقاله» /«اقاله در نظم حقوقی جمهوری اسلامی ایران»
2. الامام (و الحاکم الشرعی) ولی من لا ولی له، با تاکید بر تعینات جدید
3. بدل حیلوله
4. ملکیت موقت در فقه
5. بیع ازمانی
6. بیع دین
7. بیع کالی به کالی و مناسبات آن با بیع کلی به کلی
8. پول شویی
9. پول و اسکناس و نهادهای مالی جدید (بررسی فقهی، مفهومی و ماهوی )
10. تخلف از انجام تعهدات (به طور عام در فقه و حقوق (در بررسی فقهی ـ حقوقی نظر به آثار وضعیه و الزامات حکومت و متعهد له است. موضوع به دو عنوان مجزا قابل گسست است)
11. تخلف از انجام شرط (به طور خاص) در فقه و حقوق (قابل تجزیه به دو عنوان مستقل)
12. اصل حسن نیت در فقه و حقوق موضوعه ایران و غیر ایران (دفاع از این اصل تحول برجسته و مبارکی را در فقه رقم می زند)
13. ربا در قرض های تولیدی و تجاری، ربا با سود عادلانه ، ربا با سود متغیرو...
14. ربا در بانک های دولتی، در شرایط اضطراری و غیر عادی اقتصادی
تذکر : طرح دو عنوان اخیر به دلیل شبهاتی است که در این ارتباط وجود دارد.
15. سقوط تعهدات (اسباب و احکام)
16. صلح با تاکید بر مفهوم شناسی و حکم شناسی صلح ابتدایی
17. سلب مالکیت یا حق اختصاص با رها کردن کالا و زمین
18. سلف موازی و عینه (مفهوم شناسی، حکم شناسی ، اشتراکات وافتراقات)
19. سنجه بودن طیب نفس یا اذن در جواز تصرف، اعتبار قراردادهاو...(به کتاب «فقه و حقوق قراردادها/ادله عام روایی» مراجعه شود).
20. شخصیت حقوقی بانک و حاکمیت و بررسی فقهی آن از این منظر
21. سنجه در بطلان معاملات (سفاهه، اکل مال به باطل ، سفیه بودن...به کتاب فقه و حقوق قراردادها /ادله عام قرآنی نیز مراجعه شود).
22. سنجه زمانی و مکانی محاسبه در مسئولیت مدنی
23. عدالت بین نسلی
24. فقه عمری، رقبی و سکنی(مفهوم شناسی، مقارنه مفهومی، احکام، اشتراکات و افتراقات)
25. قاعده غرور(المغرور یرجع الی من غرّه ) (اسناد، گستره ، حل معضل مسأله تعاقب ایادی)
26. قاعده نفی غرر با تاکیدبر تعینات مستحدث
27. گستره شناسی ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد
28. قبض ثمن در مجلس رد قرارداد سلف قبل از سررسید یا قبل از قبض توسط مشتری اول(اختلاف فقیهان / مقارنه فقهی آرای فقهای شیعه و غیر ایشان)
29. ماهیت واحکام فقهی ـ حقوقی قرار وثیقه
30. کنز (مفهوم شناسی وحکم شناسی آن)
31. موارد منصوص( و جایز) از مسابقات
32. حکم جوائز ـ وضعا و تکلیفا ـ در مسابقات
33. مسابقه کلش آف کلنز (clash of clans)و بررسی فقهی آن
34. بررسی فقهیِ مفهومی و مصداقی مستثنیات دین با توجه به تغییرات معاصر
35. مسئولیت بیمه گر نسبت به سرنشینان مازاد بر ظرفیت مجاز و تخلف از شرایط بیمه در فقه و قانون
36. من له الغنم فعلیه الغرم(سند، حدود قاعده ، مصادیق مشتبه، مثلا در رد فاضل دیه می توان با استناد به این قاعده، در رد بین پسر و دختر تفاوت گذاشت؟ مبانی تکمله المنهاج ج2ص446+ الرسائل ج19/ابواب عاقله باب 1و...)
37. هبه، هدیه و جایزه (ماهیت شناسی، تفاوت ها و اشتراکات)
38. وقف پول، درآمدهای آتی و حقوق
39. یارانه (ماهیت / مشروعیت و...)
40. تورم و خمس، دیون، ضمان و ربا
41. فقه بورس
42. فقه شرکت (با تاکید بر اقسام و تعینات مستحدث)
43. فقه حواله (با تاکید بر تعینات جدید)
44. معامله و طیب نفس یا کراهت بر اساس توهم و باور اشتباه (در «فقه و حقوق قراردادها ادله عام روایی» فی الجمله به آن پرداخته ایم)
45. مالکیت منابع انرژی
46. بازخوانی پرونده انفال و سرمایه های طبیعی
47. منابع در آمد حکومت اسلامی
48. علم اجمالی به صدور سبب ضمان (مسئولیت مدنی )توسط یکی از دو یا چند نفر در فقه و قانون
49. اجاره مجدد از سوی مستاجر (راه کاری است برای تامین مالی به شرط قرض(رهن) در بانکداری بدون ربا)
50. مضاربه با نگاه توسعه به فعالیت های مختلف و تعینات جدید
51. فقه جعاله ناظر بر عملیات و رویه های بانکی در جمهوری اسلامی ایران
52. فقه ارتکازات در معاملات
53. تقلب، تدلیس و تبلیغات (اصل جواز ، تفاوت ماهوی این عناوین با تاکید بر روابط و اقتضائات جدید)
54. فقه سر قفلی و حق کسب پیشه با تاکید بر تعینات جدید آن ها
55. فقه حریم (این عنوان می تواند مضاف الیه داشته باشد مثل حریم قنات ها، حریم مساجد و...)
56. شرایط شاهد و کارشناس در حقوق مدنی
#پژوهش
#پایان_نامه
#مقاله
#موضوع
✅ کانال دروس استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💢 گزارشی از دومین نشست از سلسله برنامههای چشماندازی به سوی شرق با حضور آیتالله ابوالقاسم علیدوست(
#بخش_دوم
از نگاه تاریخی اسلام هیچ گاه دارای حکومت نبوده و همیشه جدای از حکومت بوده. اسلام نظرات سیاسی دارد اما از حکومت جدا میباشد. فقه نیز هیچ گاه با حکومت یکی نبوده است. اختلاف نظر میان اندیشمندان و علمای اسلامی موجب نمیشود که بخواهیم یک نظریه را به اسم اسلام بگذاریم. این گونه برخوردها منشا اختلافات کنونی است.
به عنوان گروهی از مسلمانان میان خود اتحادی نداریم. هزاران نفر از متفکران ایران به دلیل اینکه مدل اسلامی حاکم در این کشور، مورد توافق آنها نبود، از کشور خارج شدند. اگر شخصی در تاریخ یک مدل حکومت اسلامی را به دست آورده است، او را دعوت میکنم که آن را مطرح کند. تا کنون مدلی از حکومت اسلامی را مشاهده نکردهایم.
اینکه عقیده داریم فقه در تاریخ وجود داشته، امری تاریخی میباشد که همیشه در جریان بوده. فهم انسانی در فقه دخیل است از این جهت نمیتوان آن را موضوع الهی محسوب کرد؛ از این رو باید گفت مطالبی که در فقه وجود دارد الهی نیستند بلکه فهم انسان از مطالب الهی است. حاصل آن نیز احکامی بوده که من آنها را نمیپذیرم؛ به عنوان نمونه میتوان به برده داری و زنان مسلمان است. تا کنون دلیل مستحکمی از فقه به دست نیارودهام که موضوع برده داری را نفی کند.
استاد محمود محمدطاها در سودان تلاش کرد با نگاه حکومت اسلامی که در سودان وجود داشت مقابله کند اما او را اعدام کردند. این اتفاق حاصل یک نگاه فقهی بود. مشکل نگاه فقهی این است که با مخالفین خود برخورد میکند.
حال سوال این است اگر مصلحت در اینجا کار ساز خواهد بود، چه کسی آن را تشخیص خواهد داد؟ اگر فقه توانایی همراهی با مصلحت را برای پاسخ به مشکلات دارد، آیا نتیجه آن نظر غیر شخصی خواهد بود؟
بخش دوم سخنان آیتالله علیدوست
برخی از مطالب ایشان مانند اینکه بگوییم برخی از فقه فهم بشری است یا فهم بشری در فقه دخیل است، قابل پذیرش است. اما نتایجی که ایشان میگیرند نه تنها برای گفتگوی حاضر بلکه انسداد باب گفتگو است.
در خصوص اینکه بگوییم هر انسانی نظری دارد و هیچ نظری بر نظر دیگر برتری ندارد، آیا نظر خود ایشان یا نظر استاد ایشان محمود محمدطاها نسبت به نظر دادگاهی که محمد طاها را محکوم و اعدام کرد، برتری داشت یا نداشت؟ اگر نظر دادگاه برتری داشته است چرا ایشان مبلغ نظر محمود طاها میباشد؟ و از نظر دادگاه انتقاد میکنند. همچنین با این بیان آیا اندیشه داعش به عنوان یک نظر میباشد؟ آیا نظریه مخالفان داعش با نظر داعش یکسان است؟ یا باید عالمان دین و فرهیختگان بر اساس انظباط فهم و معرفت وارد بشوند و توضیح دهند؟
آنچه محکوم است تکفیر، اعدام و عدم تحمل دیگران است. اما نباید باب فهم را مسدود کرد؛ از این رو قرآن، روایات و عقل ما را به فهم دعوت میکند. ایشان در سخن خود میگوید اختلافات میان مسلمانان سیاسی است بلافاصله میگوید خیلی از اختلافات از مسلمانی و دین برخواسته است. باید مشخص شود که آیا این اختلافات منشأ سیاسی دارد یا منشا دینی. باور کنیم که بشر وعالمان میتوانند بفهمند.
آنچه که باید تاکید شود نهادینه شدن مدارای و انعطاف دینی توسط عالمان دین است؛ یعنی دین را از حالت بازاری و ژورنالیستی خارج کنند. البته بعضی از موارد مانند برده داری و تبعیض زن و مرد از ضروریات دین نیست؛ از این رو باید ثابتات دین را به وسیله عناصری که بیان شد در نظر بگیریم و به عنوان عالمان دین به روشنگری بپردازیم.
ایشان بر بعضی از حکومتها اشاره کرد. به جایی اینکه بحث را نظری و علمی مطرح کند، بحث را میدانی پیش میبرد و بر مصادیق اشاره میکند. مشخص است که ایشان از اعدام استاد خود در سودان ناراحت است. اما بحث ما از این جهت نیست.
ایشان در خطاب به پروفسور النعیم گفت: من در کتاب فقه و مصلحت نهاد، ابزارها و منابع تشخیص مصلحت را به صورت تفصیلی بیان کردهام.
آقای النعیم میفرماید اسلام نظرات سیاسی که از حکومت جدا است. حال سوال این است که چه مرزی میتوان میان نظرات سیاسی و جدا بودن حکومت، ترسیم کرد؟ اگر مراد ایشان از نظرات سیاسی، کلیات سیاست باشد، بدون اینکه اصراری بر اجرای آن داشته باشد، با ایشان در این مورد اختلاف داریم؛ یعنی وقتی قرآن کریم برای ارسال انبیاء، کتابها و مقررات، اهدافی را تعیین میکند (مقاصد الشریع)، آیا باید نهادی باشد که این مقاصد را اجرا کند؟ مراد ما از حکومت اسلامی حکومت غیر دموکراتیک ناخواسته از آرای مردم نیست. بلکه حکومتی است که برخواسته از آراء مردم و در عین حال ناظر به مقاصد شارع است.
کسانی که میخواهند این دو را از همدیگر جدا کنند به گمان ما کار سختی را در پیش رو دارند. البته نظر آقای النعیم و استاد ایشان به گونه ای است که بحث در اینجا منحصر نمیشود و این همان رویکر دوم است که دین را به میزنی لاغر می کند که در چند گزاره، محدود شود.
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
🔻پاسخ استاد علیدوست به اظهارات آقای عابدینی در مورد تغلیظ دیه در ماههای حرام و عدم طهارت مشرکان (بخ
🔻پاسخ نهائی استاد علیدوست به آقای عابدینی (بخش اول)
🔹مقدمه: چندی پیش استاد ابوالقاسم علیدوست با انتشار کلیپی نسبت به برخی سخنان طرح شده از سوی آقای احمد عابدینی واکنش نشان داده و از ایشان دعوت کردند این نظرات را در کرسیهای آزاداندیشی حوزه و جلسات تخصصی طرح کنند. اقای عابدینی نیز در چند ویدئو نسبت به دعوت آقای علیدوست مطالبی را مطرح کردند که در صفحات اجتماعی مباحثات منعکس شد.
✔️ پاسخ نهایی استاد علیدوست پاسخ نهائی به اقای عابدینی از قرار ذیل است:
بسم ﷲ الرحمن الرحیم
چنان که بیان شد، جناب آقای احمد عابدینی کلیپی را منتشر کردند و در آن کلیپ به حوزههای علمیه – البته در قالب نقد دو نظر فقهی – حملاتی صورت گرفت، بدون این که هیچ استثنایی در این حمله قائل باشند. در آن فایل صوتی درخواست نقد نظرات خود را کرده بودند. اینجانب نیز به حکم مسئولیتی که در «کرسیهای نوآوری و نظریه پردازی» و «انجمن فقه و حقوق حوزه» بر عهده دارم؛ از ایشان دعوت کردم تا بدون این که مباحث علمی را در فضاهای غیر علمی مطرح کنند و بدون گزارشهای خلاف واقع از حوزه های علمیه، نظرات خود را در فضاهای کاملا علمی و با حضور داوران و ناقدان عرضه کنند تا مصداق «مباحثات علمی» باشد و بدون این که آسیب های جبران ناپذیر غیر ضروری متوجه این مذاکرات باشد حقیقت حتی الامکان بیان گردد. انتظار اینجانب این بود که جناب ایشان از این پبشنهاد استقبال کنند لیکن این انتظار برآورده نشد.
با این توضیح :
۱- ایشان شرط قبول پیشنهاد اینجانب را سه امر قرار دادند: اولاً معلوم شود که داستان مناظره ایشان با حضرت آقای حسینی قزوینی چه بوده و آیا تهمتی به آقای عابدینی شده یا نه؟ ثانیاُ چرا مقالاتی که ایشان مینوشتند یک دفعه قطع شده؟ ثالثاُ چرا حجره درس ایشان را اشغال کرده اند؟
جناب آقای عابدینی!
به نظر شما برآورده کردن این انتظارات برعهده اینجانب است؟ مقدور من است؟ ارتباطی با نشست علمی پیشنهادی دارد؟ (قضاوت با مخاطبان)
۲- ایشان همه فقیهان بعد از شیخ طوسی را «مقلّد شیخ» و «از کسانی که عقل خود را به کار نمیاندازند» معرفی کرده است. حوزه را فاقد هرگونه نوآوری دانسته و گستره فعالیت این نهاد را پرداختن به امر طهارت و نجاست قلمداد کرده است. اینجانب پاسخ ایشان را با دفاع از نشاط علمی حاکم بر حوزه های علمیه دادم؛ لیکن در عکسالعمل به پاسخ اینجانب فرمودهاند که چرا حوزه در مقابل برخی از کارهای حکومت ساکت است و طومار پر نمیکند و….
آقای عابدینی، اعتراض شما به تقلید علما از پیشینیان خود و عدم نوآوری و … است یا به آن چه شما آن را سکوت در مقابل برخی از اقدامات حاکمیت میشمارید؟! آن چه شما بیان کردهاید و من جواب گو بودم اعتراض به تقلید و عدم تفکر است اما آن چه که در فایل جدید گفتهاید اعتراض به سکوت در مقابل کارنامه نظام است. بپذیرید که با این تناقض و ناهمسویی در گفتار هیچ مفاهمهای برقرار نمیشود.
۳- ایشان در فایل های صوتی پی درپی که تا اکنون فرستاده است مطالب متنوع دیگری را بیان کرده است که در جای خود قابل نقد است از جمله:
الف . گفته شده: «میتوان مباحثاتی را در فضای مجازی راه انداخت و نیازی هم به تکمیل فرم نیست»
گویا اینجانب برای فرم پرکردن اصالت قائل شدهام که ایشان یک پیشنهاد معقول را – به گونهای – به سخره میگیرد!
آقای عابدینی! آیا باید در نقد و نظر بر کلامی و رأیی مستقر شد یا نه؟ آیا باید مبانی، آثار، نوآوری صاحب نظریه معلوم شود یا نه؟ تجمیع این امور را در یک طرح نامه قرار دادهاند. جناب عابدینی، ما تا با طرحی و کلامی منسجم و دارای صدر و ذیل مواجه نباشیم، نمیتوانیم جلسه نقد موفّقی داشته باشیم. اگر آماده هستید بسم اللّه.
البته خروجی جلسات در قالب فیلم و اثر مکتوب در اختیار همگان قرار میگیرد تا داوری کنند.
✔️ #بخش_دوم در ادامه👇
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
🌀 انقلاب اسلامی و دهه فجر در مصاحبه با آیت الله علیدوست (بخش اول): #پرسش_اول: درایام دهه فجر انقلا
🌀 انقلاب اسلامی و دهه فجر در مصاحبه با آیت الله علیدوست (#بخش_دوم)
#پرسش_دوم: در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی و با توجه به شرایط حال حاضر چه مسائلی را برای اعتلای انقلاب اسلامی در اولویت می دانید؟
#جواب: به نظر می رسد مهمترین مسئله در این امر، اجتماع و حرکت جمعی و نخبگانی در درون جامعه ایران باشد. به برکت گذشت همین چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، در نهادهای علمی و آموزشی ما، چه در حوزه و چه در دانشگاه؛ حرکت ها و گام های موثر و خوبی دیده می شود. عموماً و با توجه به برخوردهای فراوانی که بنده در تمامی سطوح آموزشی و علمی و اجتماعی دریافت می کنم، صدها و بلکه هزاران اندیشمند و محقق و فرهیخته علمی و آموزشی وجود دارند که می توان از این منابع عظیم، در توسعه و شکوفایی هر چه بیشتر انقلاب و نظام اسلامی بهره جست. این افراد صاحب اندیشه و فکر وتحقیق حتی در عرصه بین المللی، می توانند؛ بسیار بسیار مفید و موثر واقع شوند که متأسفانه می بایست بیان کرد که بعضاً این افراد، دیده نمی شوند.
صدها و بلکه هزاران اندیشمند و محقق و فرهیخته علمی و آموزشی وجود دارند که می توان از این منابع عظیم، در توسعه و شکوفایی هر چه بیشتر انقلاب و نظام اسلامی بهره جست
معمولاً دیدگاه ها و تفکراتی در مناصب و جایگاه های اجرایی کشور رؤیت می شوند که این افراد، متعلق به دهه های سی و چهل هستند. به نظر می رسد نظام اسلامی، از این جهت نیازمند یک تحول اساسی و بنیادی است و می بایست با توجه به تغییرات زمانی و فرهنگی؛ از اشخاص و افراد پویا تر و فعال تر در مناصب و جایگاه های حاکمیتی استفاده شود.
بحمدالله؛ در حال حاضر فرهیختگانی با میانگین سنی، حدود چهل سال وجود دارند که می توانند پُرشورتر و مصمم تر، فعالیت های اجرایی کشور را پیگیری نمایند. می بایست در اعطای مناصب اجرایی به اشخاص، پاک دستی و درستکاری و التزام و تعهد به مردم، سرلوحه متولیان اداره امور باشد.
ما می توانیم با استفاده از ظرفیت های بی نظیر انسانی و ارزشی که وجود دارند و استفاده از اشخاصی که هم به مبانی نظام ملتزم هستند و هم به آرمانهای امام راحل(ره) متعهد هستند، یک بازآفرینی مجدد در شاکله نظام ایجاد نماییم. این رویه بسیار نامبارک است که مناصب اجرایی کشور، بین عده ای محدود، دست به دست شود و دایره ورود متفکرین و اشخاص صاحب اندیشه در این چرخه بسته باشد. این افراد بعضاً سالها و بلکه دهه ها، در موقعیت های مختلف، صاحب پُست و متصدی امور بوده اند و توانایی های خود را نشان داده اند. می بایست با استفاده از ظرفیت های بالقوه موجود، خونی تازه در رگ های نظام اسلامی دمیده شود، تا ان شاءالله مسیر تحقق اهداف آرمانی نظام اسلامی محقق گردد.
#انقلاب_اسلامی
#دهه_فجر
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔰 موضوع: جایگاه مصلحت در فقه (#بخش_دوم)
سوم، تصور و کارایی جایگاه به معنای پارادایم. من عذرخواهی میکنم چون تعبیر فارسیاش را نمیتوانم راحت بیان کنم و شاید نداشته باشیم. منظور این است که گاهی وقتها یک نهاد نه قاعده است و نه ابزار تفسیر؛ بلکه یک پاردایم و یک دیدگاه است که اگر بتوانیم فارسیاش را این قرار بدهیم: یک گفتمان است. یا به قول عربها یک اتجاه است. اگرچه اینها تعبیرهای دقیق نیست، ولی اگر نخواسته باشیم آن واژه غربی را تکرار کنیم، ما تعبیر و واژه نزدیکتری به آن نداریم. دوست دارم فضلا این را دقت کنند؛ چون حوزه علمیه ما با این عنوان و این کارکرد کمتر آشنا است، تا من بگویم جایگاه، یعنی جایگاه سندی، همه از آن، دلیل میفهمند. همچنین اگر بگویم جایگاه به معنای کاربرد ابزاری و تفسیری مثل عرف است که تفسیر میکند، همه معنای آن را متوجه میشوند. اما اگر بگوییم یکنهادهایی داریم که نه قاعدهاند و نه کارایی ابزاری دارند، فهمش مشکل خواهد بود. این را چجور برای شما بگویم؟ مثل یک لباس سرتاسری است که بر بدن شریعت میپوشانند و فقیه باید با توجه به این اتجاه، این لباس سرتاسری، این گفتمان و این نگاه، دین را بفهمد و استنباط کند. این نه قاعده است و نه کارایی ابزاری تفسیر. همهمان قرآن را خواندیم: «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر» آیا ما قاعدهای به نام قاعده یسر داریم ؟ بعضی از اهل سنت قاعده تیسیر را دارند، ولی ما نداریم. شما در میان فقهای ما یکجا نمیتوانید پیدا کنید که از اینها بهعنوان قاعده و سند استفاده کرده باشند. البته اینکه میگویم پیدا نمیکنید، ممکن است در رفع برخی از احکام و قیود استفاده کرده باشند، ولی ما آنجاها را قابل نقد میدانیم. وقتی قرآن میفرماید «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر»، میخواهد نگاه شما را به شریعت تعدیل کند؛ بگوید شریعت من، شریعت سهله سمحه است: بعثت بالحنیفیة السهلة السمحه. اما شما این روایت را بهعنوان قاعده نمیتوانید استفاده کنید. یا وقتی پیامبر به بعضی از مبلغان میگویند: بشّر و لا تعسّر، آیا ما میتوانیم از بشّر و لاتعسّری که رسول خدا به معاذ و دیگران بیان کردند، قاعده به دست آوریم؟ خیر. ولی نمیتوانیم هم انکار کنیم که اینها در تراث دینی ما است.
ممکن است اینجا سؤال کنید که اگر یکچیزی قاعده نباشد، کارایی سندی هم نداشته باشد و صرفاً یک اتجاه باشد، چه تأثیری در فقه و استنباط دارد؟ عرض میکنم که این میتواند نگاه فقیه را نسبت به کل دین نگاه خاصی کند. لذا شما تصور کنید نگاه فقیهیای را که برای مصالح مردم و مصالح عباد حسابی باز میکند با نگاهی که برای مصالح مردم هیچ حسابی باز نمیکند، فرق میکند. من امشب به شما عرض میکنم که ما اگر کارایی سندی مصلحت را قبول نکنیم که البته جای بحث و گفتگو دارد، اما کارایی ابزاری و کارایی اتجاهی آن را بهعنوان پارادایم و لباس سرتاسری، قبول داریم. عذرخواهی میکنم که از کتاب خودم آدرس میدهم؛ اگر احیاناً بزرگواری مایل است مطالعه کند، یکی کتاب فقه و مصلحت است که سالها قبل چاپ شده و با آن آشنا هستید و کتاب دیگر، روششناسی اجتهاد است که اخیراً به بازار آمده است. من این بحث را در کتاب روششناسی اجتهاد مفصل توضیح دادهام.
پس ببینید، کلمهای سادهای، جایگاه مصلحت، که ساده مینمود، اینقدر پیچیده است؛ باید معلوم بشود که آیا ما برای مصلحت، جایگاه سندی قائلیم، جایگاه تفسیری قائلیم یا آن را بهعنوان یک نگاه و اتجاه و گفتمان میبینیم. در ادامه راجع به همین نگاه سوم من محضرتان مطالبی را عرض میکنم.
#نشست_علمی
#مصلحت
#امام_خمینی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh