eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
242 دنبال‌کننده
743 عکس
40 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از الزامات این است که حتما نسبت هر دعا در خانواده‌ی دعایی مورد بررسی قرار بگیرد. مثلا دعای 7 و 21 و 22 و 54 همگی به مشکلات و سختی اشاره دارند و در پرتوی مقایسه پی‌درپی میان مضامین آن‌هاست که می‌توان به جایگاه هر کدام پی برد. مگرنه نظرا و عملا ثابت شده که موجود، ناکارآمدند. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد دعای 22 ، «حتی»های مکرر است. یعنی هر فراز این دعا که درخواستی را مطرح می‌کند، با یک یا چند «حتی» به اتمام می‌رسد. هر فراز از این دعا، غیر از آنکه در کنار فرازهای دیگر، ساختار این دعا در راستای غرض و حال و موقعیت خاص را شکل می‌دهند، به‌صورت تک‌تک نیز می‌توانند محور تامل باشند. اهمیت این «حتی»ها در این است که معیار و ضابطه و از اصل مذکور در آن فراز را بیان می‌کنند. مثلا در فراز نهم می‌فرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي خَوْفَ غَمِّ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ أَجِدَ لَذَّةَ مَا أَدْعُوكَ لَهُ، وَ كَأْبَةَ مَا أَسْتَجِيرُ بِكَ مِنْه‏» این عبارت نشان می‌دهد معیار خوف و شوق مطلوب، چشیدن لذت و ترس موردنظر است. یا مثلا در فراز هشتم می‌فرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي الرَّغْبَةَ فِي الْعَمَلِ لَكَ لِآخِرَتِي أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِي، وَ يَكُونَ الْغَالِبُ عَلَيَّ الزُّهْدَ فِي دُنْيَايَ، وَ أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقاً، وَ آمَنَ مِنَ السَّيِّئَاتِ فَرَقاً وَ خَوْفاً،» این عبارت هم رغبت عمل برای خدا را با سه معیار دقیق و ملموس، مشخص می‌کند. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 یک بحث مفصلی و دامنه‌داری دارم درباره عناوین دعا ها؛ خصوصا های . اما به‌عنوان یک اصل اساسی، و و ، پیشانی هر اثر است. مثل شناسنامه می‌ماند؛ به کل اثر، رنگ می‌دهد و در فهم و تفسیر اثر، -خصوصا - به شدت موثر است. یکی از فصل‌های مهم و ، حتما به نقش و جایگاه عنوان و اسم دعا اختصاص دارد. در متونی که حکیمانه نوشته شده‌اند، اقتضای این است که ارتباط وثیقی با غرض داشته باشد؛ بنابراین مثلا اگر متن علمی است، باید عنوان کلیدی‌ترین مفهوم باشد یا عبارتی که شیره‌کشیده‌ی محتوا باشد. درباره و ضوابط آن باید بعدها صحبت کرد. ، کاری فنی و تخصصی است. اگر داشتیم، یکی از کارهای مهمش همین بررسی عناوین دعا و بازطراحی آن‌ها بود. به‌طورکلی عناوین دعاهای موجود در دست ما، می‌توانند در این چند دسته قرار بگیرند: ۱.عناوین مستقیم: مثل و ۲.عناوین زمانی که هرچند غلط نیستند، خیلی مطلوب هم نیستند: مثل و ۳.عناوین مطلوب: مثل ۴.عناوین افتضاح: مثل ۵.عناوین لغتی که معمولا بی‌ربط اند: مثل و ۶.عناوین راوی: مثل و ۷. عناوین صوری و فُرمی: ۸.عناوین غلط : (اتفاقا راوی خودش می‌گوید این دعا را عقمه نگفته!!) البته این لیست را از حیثیت‌های مختلف می‌شود ادامه داد؛ اما آنچه قطعی است: ۱.دعاهایی که عناوین افتضاح دارند، حتما باید تصحیح شوند و در مرحله بعدی، عناوین غلط. آیت‌الله مکارم در کوشیده دعای علقمه را به تغییر دهد. ۲.در مرحله بعد باید برای عناوین بی‌معنا ی لغتی، زیبا و بجا تولید کنیم و پیشنهاد دهیم. مثلا من برای دعای افتتاح، را پیشنهاد می‌دهم. اگر یک روز یی چاپ کنم، حتما این دعا را با این عنوان در کنار زیارت عاشورا و دعای توسل قرار می‌دهم و از حالت خارجش می‌کنم. ۳.اساسا چالش عناوین زمانی، این است که منحصر به یک زمان خاص می‌شوند. عنوان‌گذاری هوشمندانه می‌تواند دعاهای محبوس در حصرهای زمانی را خارج کند. خصوصا متون ویژه‌ای مثل که ما عوام وقتی در غیر شعبان بخوانیم، حس می‌کنیم قیمه‌ها را داریم می‌ریزیم توی ماست‌ها. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 « اصول فقه دعا / اصول فقه صحیفه » 🌺 برای تفقه و فهم عمیق معارف ادعیه، خصوصا ، نیازمند دانشی هستیم که و و های اختصاصی را در اختیار صحیفه‌پژوه قرار دهد. همچنانکه دانش ، ابزار عمومی مورد نیاز فقیه برای استنباط احکام را در اختیار او قرار می‌دهد. ☘️ این ابزار، اصولی هستند که با و و آن‌ها، مسیر فهم، هم قابل و می‌شود و هم قابل و به دیگران. 🌸 این شامل امور گوناگونی می‌شود: 🌱 1.تحلیل مفهومی و مقام، موقعیت و حال دعا و ملازمات روشی آن 🌱 2.فرآیند ترجمه و فرآوری محتوای دعا در کالبد متن 🌱 3.ملازمات معرفتی و علمی و هستی‌شناختی فعل امر و درخواست و طلب 🌱 4.الگوهای پرکاربرد و شایع بلاغی در متون دعایی 🌱 5.چگونگی شناخت ساختار دعا و استنباط محتوا از آن 🌱 6.ویژگی‌های اختصاصی و ملازمات روش‌شناختی آن در فهم و تفسیر 🌱 7.تدوین تجربه‌های پرتکرار کاربردی در فرآیند فهم و تفسیر صحیفه 🌱 8.چگونگی و روش خاص متن صحیفه 🌱 9.روش مطالعه تطبیقی دعاهای صحیفه با سایر ادعیه مأثور 🌱 10.دلالت‌های روش‌شناختی زمینه‌های تاریخی و اجتماعی متون دعایی و صحیفه 🌱 11.سبک‌شناسی دعاها و نسبت‌شناسی محتوا با سبک ادعیه 🌱 12. و نقش آن در فهم و تفسیر دعا 🌱 13.کاربست الگوهای متداول تحلیل و تفسیر متن (مثل تحلیل محتوا، تحلیل مضمون، نظریه زمینه‌ای و...) در ادعیه 🌱 14.جایگاه و نسبت دعا در الگو و نظام معارف و نظام تربیتی اسلام و ملازمات روش‌شناختی آن 🌱 15.قواعد روش‌شناختی بینامتنیت و تناسب ادعیه با قرآن و سایر ادعیه و متون روایی 🌱 16.روش‌های (مانند فلسفه، عرفان، زبان‌شناسی و تاریخ) در فهم دعاها 🌱 17.آسیب‌شناسی روش‌های موجود تقلیل‌گرایانه تفسیر ادعیه و ارائهٔ راهکارهای توازن‌بخش 🌱 18.کاربست در تفسیر و تحلیل ادعیه 🌱 19.روان‌شناسی دعا و تحلیل رابطه میان حالات روانی و درونی دعاکننده با محتوای دعا و تأثیر این حالات بر روش تفسیر 🌱 20.اصول تربیت محتوایی در دعا و چگونگی سازماندهی هدفمند مضامین و مفاهیم در روند دعا برای ارتقا تدریجی (تدریج، تکرار، توازن و گذار) 🌱 21.قواعد تفسیر 🌱 22.معناشناسی الفاظ کلیدی دعا و روش فهم میدان معنایی آن در سطح تک دعا، صحیفه و مجموعه تراث اسلامی و... 🍁 متاسفانه یکی از آسیب‌های امروز ، تفسیرهای ذوقی و خطابه‌ای از این منبع مهم است که در نتیجه دوری از علمی سلف صالح ایجاد شده است. ✨ سجادیه و صحیفه‌پژوهی و صحیفه‌فهمی عالمانه، درگروی مشی بر اساس ضوابط اصیل مدرسی است. تدوین یا ، یکی از مهم‌ترین نیازمندی‌های مسیر یا است که ابزارهای موردنیاز را در اختیار صحیفه‌پژوه و حتی صحیفه‌خوان قرار خواهد داد. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh
عقل یشمی خال‌خال پشمی
📌 نقش #سوق_کلام و #فحوی_مقام در استظهار قاعده‌ای از #اصول_فهم_دعا در بیان سیدعلیخان مدنی 👇
📌 نقش و در استظهار ☘ یکی از قواعدی که جناب سیداجل شیرازی برای استفاده می‌کند، توجه به «سوق الکلام» و «فحوی المقام» است. در حقیقت، بعد از اینکه احتمالات دلالتی گوناگون به نحو ثبوتی مطرح می‌شود، سید در ، آن احتمالی که مطابق این دو باشد را به عنوان معنای ظاهر بر می‌گزیند. (ن.ک: ، ج۱: ص۱۴۱) اما این دو به چه معناست؟ ☘ اصطلاحات سوق کلام و فحوای مقام، هرچند در بسیاری از مواقع می‌توانند به‌طور مشابهی مورد استفاده قرار گیرند؛ اما هرکدام معانی خاص خود را دارند و تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند: 💠 ۱. : که گاهی از آن با عنوان « » یاد می‌شود، به روند یا مسیر کلی گفتار یا سخن اشاره دارد. به عبارت دیگر، به نحوه و جهت‌گیری که جملات و عبارات در یک متن دارند، توجه می‌کند. به‌عبارتی، سوق کلام از ظاهر گفتار و نحوه تنظیم آن به دست می‌آید و نشان می‌دهد گوینده چه چیزی را در همان عبارت مشخص مدنظر دارد. 💠 ۲. : فحوا اساسا به معنای مفهوم، در مقابل منطوق است و به معانی ضمنی و غیرمستقیم اشاره دارد. مقام نیز به موقعیت و شرایط سخن اشاره دارد. بنابراین فحوای مقام به معنای فهم یا درک نیت یا مقصود (معمولا پنهان) از موقعیت خاص کلام است. بنابراین این اصطلاح فراتر از الفاظ مستقیم و صریح جمله، به معانی‌ای اشاره دارد که بر اساس تحلیل زمینه و موقعیت و شرایطی که سخن در آن گفته شده به دست می‌آید، حتی اگر به‌طور مستقیم در متن نیامده باشد. از مهم‌ترین این شرایط و زمینه‌ها، قصد نهفته در کلام است. ☘ بنابراین: ✨ سیاق، مبتنی بر الفاظ و جملات است، ولی فحوی مبتنی بر زمینه و شرایط کلی گفتار. ✨ سیاق رویکرد درون لفظی دارد، ولی فحوی، فراتر از لفظ به موقعیت و فضا توجه می‌کند. ✨ سیاق، به ظاهر کلمات و ترکیب آن‌ها و واژگان قبل و بعدش بستگی دارد، ولی فحوا به عوامل بیرونی مثل حال‌وهوای مخاطب و هدف گوینده و بستر تاریخی و شرایط حاکم بر او. 🔷 تطبیق قاعده: ☘ عبارت «لا تخرجا بهذه الصحیفه من المدینه» در مقدمه صحیفه از قول امام صادق خطاب به محمد و ابراهیم گفته شده. سیدعلی خان دو نظر کلی درباره «تعدیه با "ب"» را مطرح می‌کند که مطابق آن، برخی قائل هستند اگر تعدیه با ب باشد، معنایش مصاحبت و همراهی هم هست؛ ولی اگر با الف باب افعال باشد، همراهی‌ای در میان نیست. برخی هم در مقابل چنین تفکیک معنایی‌ای را قبول ندارند. بعد از بیان این دو نظر، سیدعلی خان می‌فرماید بنابر تفاوت معنا، مصاحبت با صحیفه مدنظر است و این معنا با سیاق و فحوی هم همراهی دارد. ولی چطور؟ 🔻 سوق الکلام: باید قبل و بعد عبارت را بررسی کنیم. وقتی ادامه عبارت را ببینیم، می‌بینیم بعدش حرف از کشته‌شدن محمد و ابراهیم مطرح می‌شود. پس اینجا معنای خروج صحیفه از مدینه، همراه داشتن آن است که بعد از مرگ این‌دو، صحیفه را در خطر می‌اندازد. 🔻 فحوای مقام: حضرت در مقام مراقبت از صحیفه هستند. حضرت روی شهر مدینه تاکید خاصی ندارند. مثلا به‌صورت‌کلی، در ذهن حضرت مشکلی ندارد که یک فرد امین، صحیفه را در صندوقچه بگذارد و به روستایش ببرد. شهر و مکان موضوعیت ندارد. چنانکه خود یحیی بن زید، صحیفه را به همراه داشت و به شهرهای مختلف همراه خودش می‌برد؛ ولی وقتی فهمید که شهید می‌شود، صحیفه را به متوکل بن هارون، امانت داد تا در خطر نیفتد. ترس یحیی هم از این بود که بعد از کشته شدن، صحیفه به‌عنوان غنیمت، به دست بنی‌امیه بیفتد. بنابراین اینجا هم امام صادق، دغدغه‌شان مکان نیست؛ دغدغه‌شان نگه‌داری این اشخاص خاص است که در خطر هستند. لذا این مقام دلالت می‌کند که منظور از عبارت، این است که همراه‌شان از مدینه خارج نکنند و با خودشان به بیرون نبرند. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh ۱۴۰۳.۱۱.۱۰