eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
213 دنبال‌کننده
590 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دعای « » یا افتتاح، دعایی برای تمام فصول جامعه ایمانی 🔖 [از دعای "دولت کریمه" تا شکل‌گیری جامعه ایمانی] 🌟 اگر بخواهیم به حضرات معصومین، متوسل شویم، اولین دعایی که به ذهنمان می‌آید، دعای « » است؛ درحالی که ادعیه زیادی برای توسل به اهل‌بیت وجود دارد، چرا در میان این همه، دعای «توسل» گزینه‌ی اول ماست؟ اولین دلیل را در همین می‌یابیم. این نام خاص و ویژه، سبب ایجاد شده و باعث شده این دعا از بقیه ادعیه در ذهن سبقت بگیرد. بنابراین نوع نام‌گذاری در ایجاد تصویرذهنی اولیه نقش مهمی دارد و این تصویر ذهنی، ایجاد اراده و طلب درونی را می‌تواند تقویت با تضعیف کند. 🌟 حال اگر بخواهیم دعایی معنوی-سیاسی بیابیم که در آن از بستر حضرت حجت و برپایی حکومتش، مومنان را طلب کنیم، چه دعایی به ذهنمان می‌آید؟ احتمالا دعای که آن هم بر اساس عنوان است؛ اما دعای فرج به تناسب اختصار خود تنها اصل فرج را طلب می‌کند و دعایی نیست که دال مرکزی آن جامعه و سیاست باشد و فرج را از دیدگاه اجتماعی و به صورت تفصیلی بیان کند. به نظر می‌رسد ، دعای مطلوب این پرسش است. برای تقریر این مطلب، این دعا را از نظر محتوا به‌صورت گذرا مرور می‌کنیم: 🌟 ساختار دعای افتتاح، از دو بخش عمده تشکیل شده است که حجمی نسبتا مساوی دارند؛ در بخش اول، محور است و بر رابطه انسان با خدا متمرکز است. محور بخش دوم، در پرتو حضرت حجت و درخواست برای تشکیل حکومت و دولت کریمه ایشان است و بر روابط جامعه و ولی تمرکز دارد. 🌟 بخش اول، خود دو فراز دارد. هر فراز از لحاظ ساختاری، از دو اللهم و چند حمد تشکیل شده. در فراز اول از خداوند تشکر می‌کنیم که به ما اجازه و توفیق دعا داده است و در ادامه با بیان پنج حمد، ضمن بیان صفات عزت، بخشندگی، قدرت و کبریایی الهی، خداشناسی‌مان مرور می‌شود: «اللَّهُمَّ اذِنْتَ لِي فِي دُعائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ، فَاسْمَعْ يا سَمِيعُ مِدْحَتِي، وَ اجِبْ يا رَحِيمُ دَعْوَتِي، وَ اقِلْ يا غَفُورُ عَثْرَتِي...؛ خدايا در خواندن و درخواستِ از خودت به من اجازه دادهاى، پس اى شنوا ستايشم را بشنو و اى مهربان دعايم را اجابت كن و اى آمرزنده از لغزشم در گذر...» 🌟 در فراز دوم بر حمد ربوبیت الهی متمرکز است و به رابطه مهربانانه خدا با ما تاکید می‌شود. در این بند، برای درخواست‌های مهم‌مان زمینه‌چینی می‌کنیم و در عین‌حال به کم‌کاری‌ها و غفلت‌هایمان اعتراف می‌کنیم؛ اعترافی که بیانی شفاف از حال درونی ماست: خدایا، بخشش و گذشت و پرده‌پوشی و صبوری تو، من را به طمع انداخت که از تو چیزی را بخواهم که خودم می‌دانم لایقش نیستم! «انَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِي وَ تَجاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ صَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِي وَ سِتْرَكَ عَلى قَبِيحِ عَمَلِيوَ حِلْمَكَ عَنْ كَثِيرِجُرْمِي عِنْدَ ما كانَ مِنْ خَطايِ وَ عَمْدِي، اطْمَعَنِي فِي انْ أَسْأَلَكَ ما لا اسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ...» و در ادامه اعتراف می‌کنیم که مهربان‌تر و صبورتر و دلسوزتر از خدا، کسی را سراغ نداریم؛ چرا که او ما را صدا می‌زند ولی ما کلاس می‌گذاریم و روی بر می‌گردانیم! انگار که ما بر او منّتی داریم و با این حال، این بی‌معرفتی ما باعث نشده و نمی‌شود که او دست از بخشش و بزرگواری بردارد! «فَلَمْ أَرَ مَوْلىًكَرِيماً اصْبَرَ عَلى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ يا رَبِّ، انَّكَ تَدْعُونِي فَأُوَلِّى عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ الَيَّ فَأَتَبَغَّضُ الَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ الَيَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْكَ، كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ، فَلَمْ يَمْنَعْكَ ذلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِي وَ الإِحْسانِ الَيَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ» سپس در یازده حمد بر صفات الهی تاکید شده و این اعترافات با خداشناسی متناظر، تقویت می‌شود. با این مجموعه حمد و ثنا و توبه، زمینه برای بیان درخواست‌های مهم و اساسی (حاجَةٍ بِي إِلَيْهِ عَظِيمَةٌ) فراهم می‌شود. 🌟 بخش دعا، با صلوات مبسوطی به پیامبر و سپس اهل‌بیت آغاز می‌شود تا صلوات را به حضرت حجت می‌رساند. از اینجا به بعد، با 3تمرکز بر حضرت حجت، با دعا برای ایشان، مسائل مهم و اساسی جامعه ایمانی در پرتو ظهور ایشان درخواست و بیان می‌شوند: (ادامه در پست بعدی👇) 📊 https://t.me/aliebrahimpour_ir/827 ♻️ http://rasanews.ir/fa/news/608591 [لینک مطلب در ] https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/547 [دانلود دعای افتتاح به صورت نموداری و بخش‌بندی شده] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🏴 🏴 🔻زان یار دلنوازم شکریست با شکایت/ گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت 🔻بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 🔻رندان را آبی نمی‌دهد کس/ گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 🔻در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بینی بی‌جرم و بی‌جنایت 🔻چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت 🔻در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود/ از گوشه‌ای برون آی ای 🔻از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این وین راه بی‌نهایت 🔻ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم/ یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 🔻این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 🔻هر چند بردی آبم روی از درت نتابم/ جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 🔻عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ ز بر بخوانی در چارده روایت 🔆 ؛ ۹۴ 🌐 @aliebrahimpour_ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 📌 پایان عقل‌سُرخ ☘در مباحثه اصول‌فقهی که با آقاسید داشتم، ذیل بحث اصول‌لفظیه، یک نتیجه‌ی جالبی گرفتیم و آن اینکه بازگشت همه‌ی اصول لفظیه به این اصل بر می‌گردد که: "آدم‌ها در هر جایگاهی که قرار بگیرند، می‌کوشند از جایگاه‌شان دفاع و حفاظت کنند". یعنی مثلا اگر من در موضع یک آدم حکیم باشم -خواه در پیش‌خودم، خواه در نگاه مخاطبین-، حرفی می‌زنم که حکیم‌بودنم حفظ شود. یا اگر در مقام شوخی باشم، حرف جدی نمی‌زنم و می‌کوشم طنازبودنم را متناسب با شرایط به‌نحواحسن تثبیت و حفظ کنم. ☘بعدا دیدم گافمن در نظریه نمایش‌اش، با استعاره‌ای زیبا می‌گوید آدم‌ها در صحنه‌های مختلف زندگی، نقش‌های گوناگونی بازی می‌کنند. هرکسی روی صحنه می‌رود، به بهترین شکل از تکنیک‌های صحنه استفاده می‌کند تا نقش‌اش را بازی کند: "مردم نسبت به این‌که دیگران چگونه آن‌ها را می‌بینند، حساس هستند، و از شکل‌های متعدد مدیریت تصویر استفاده می‌کنند تا دیگران را وادار کنند واکنش‌های مطلوب و دلخواه آن‌ها را نشان دهند." (جامعه‌شناسی گیدنز: ص۱۳۸) ☘من در آستانه‌ی ۳۰سالگی -که شاید نیمه‌عمر من باشد- می‌خواهم نقش/رُل/مقام را عوض کنم. من تا امروز نقش خودم را یک آدم فرهیخته‌ی کنشگر در میدان علم می‌دیدم؛ می‌خواستم یک استادِ فعال در علوم انسانی اسلامی بشوم و باشم. خودم را برای یک استاد حرفه‌ای آماده می‌کردم. ☘خب، طبیعی هم هست که متناسب با این نقش، فعالیت می‌کردم؛ می‌خواندم و می‌نوشتم و از این نقشم دفاع می‌کردم و می‌کوشیدم بهترینِ این صحنه جلوه کنم. ☘لازمه‌اش هم این بوده، من حتی در ذهنم هم می‌ترسم آزاد فکر کنم! این بدترین نوع اسارت است!! همیشه -حتی در پستوی ذهنم- یک جمع فرهیخته دور میز نشسته‌اند و افکارم را نقد علمی می‌کنند؛ و من حرفی نمی‌توانم بزنم و چیزی بنویسم، جز وقتی از زیر دست این اعزه رد شده باشد. حالا می‌خواهم زیر این میز بزنم! ☘اما امروز در سلامت کامل عقل، از این نقش استعفا می‌دهم. دیگر نمی‌خواهم خودم را در این مقام تعریف کنم و نقش فرهیخته بازی کنم. دیگر نمی‌خواهم با رعایت قواعد صحنه‌ی آدم‌های خیلی‌عاقل، خودم را در جمع‌شان فرو کنم و آدابی رعایت کنم که آن‌ها من را از خودشان بدانند. ☘شاید این حرف باعث نگرانی اهالی فرهیختگی شود اما من به هیچ عنوان جسارتی نمی‌کنم و خود را لایق نگرانی نمی‌بینم. آقا امام سجاد تعبیری در دعای ابوحمزه تعبیری را تکرار می‌کند که زبان حال من است: "مَا أَنَا يَا رَبِّ وَ مَا خَطَرِي" یعنی من کی‌ام و چه ارزشی دارم؟ من هیچ سمت رسمی و عنوان خاص از جایی ندارم و هیچ مرجعیتی برای کسی ندارم که پیاده‌شدنم از این اتوبوس و زبان‌درازی‌ام به اعضای آن، خراشی روی کسی یا چیزی بیندازد! ☘پایان بازی این نقش و اعراض از این مقام، مساوی است با پایان ماموریت کانال عقل‌سُرخ. بنابراین وظیفه‌ی انسانی و اخلاقی خودم می‌دانم این پایان را اعلام کنم تا بیش‌ازاین وقت اعزه مخاطب را در این کانال تلف نکنم. ☘در صحنه فرهیختگی، مخاطب بیشتر کانال، مثل پامنبری بیشتر، خوشحالم می‌کرد؛ اما دیگر اشتیاقی به تعداد ندارم. بعضی از خیلی‌فرهیخته‌ها را خودم حذف کردم. مابقی اعزه انتخاب با خودشان است! ☘من می‌خواهم خودم باشم: یک آدم خیلی‌معمولی با درجات بالایی از حماقت. دوست دارم خودم را در یک جمع رفقای صمیمی‌ام تصور کنم که بی‌آلایش دری‌وری بگویم. علی ابراهیم‌پور نگارش: اردیبهشت۱۴۰۲ ارسال: ۲۸خرداد۱۴۰۲ @aliebrahimpour_ir