عقلنوشتههای انقلابی
💢نکاتی درباره کلیپ منتشر شده
از جناب فاضل ارجمند محسن قنبریان
درباره نسبت عدالت و ولایت💢
در خصوص فرمایش دوست عزیزم جناب آقای قنبریان چند نکته به ذهنم میرسد که تقدیم میکنم:👇
🔹اول اینکه ما نیازمند ورودهای تئوریک اینچنینی در مقوله «عدالتطلبی» هستیم و از اینکه دیدم ایشان به عنوان یک فاضل خوشفکر حوزوی، در جمع جمعی از عدالتخواهان ارائه بحث میکند، بسیار خرسند شدم.
🔹دوم اینکه تا موضع نزاع و موقف دیگران به درستی فهم و تقریر نشده و یا لااقل مخاطب در این موارد اطمینان برایش حاصل نشده، لازم است از تجهیلها خودداری شود. تقریر دیدگاه منبری مذکور در این کلیپ بسیار ناقص بود. البته ممکن است جناب آقای قنبریان عزیز در جلسات قبلی و یا بعدی، به این موضوع پرداخته باشند که بنده اطلاعی ندارم.
🔹سوم اینکه گاهی ما مسئله رابطه عدالت و ولایت را در #لایه_ثبوتی و در #مقیاس_شخصِ_والی بررسی می کنیم. این طرح پرسش از رابطه «عادل بودن والی» و «ولایت داشتنِ وی»، اگرچه بحثی مهم و البته دارای سابقهای از صدر اسلام تا کنون است، ولی مسئله امروز جریانهای عدالتخواهی و طرح بحث پناهیان و مهدیان و اشتری و نصیری و دخانچی و .... اینجا نیست، هرچند ممکن است کسی صورت مسئله امروز را به نحوی تقریر و تنفیح کند که به مبحث فوق نیز مرتبط شود، ولی اولاً و بالذات مسئله امروز ما این مسئله نیست که کسی گمان کند که با صرف طرح و حل این مسئله، پاسخی برای چالش فکری امروز ما فراهم آورده است.
🔹چهارم اینکه آنچه امروز مسئله است،این است که #تبعیت_از_ولایت_اجتماعی چه نسبتی با #مطالبه_عدالت_اجتماعی دارد؟ کدام یک مقدم بر دیگری است؟ آیا ما باید مطالبه گری عدالت را ولو در زیرمجموعههای تحت مدیریت ولایت فقیه هم تعمیم دهیم و مستقل از اشارات و تصریحات ایشان بر روی اقامه عدالت و نفی مظالم و مفاسد پا فشاری کنیم و یا اینکه باید منتظر اشارتهای رهبری نظام بود که چه مصادیق و از همه مهمتر، چه اولویتهایی برای بیعدالتی معرفی میکند؟ چرا که مسائل اجتماعی به صورت شبکهای و در هم تنیدهاند و این اندماج و اندراج نیازمند دیدبانی از منظر سرپرستی و حرکت کلی جامعه است و اگر بخواهد هر مطالبهگری از زوایه دید و ذهنیت خود مطالبه عدالت کند، به علت عدم برخورداری از نگاه جامع و راهبردی، احتمال خطای در مصادیق و اولویتهای وی افزایش مییابد و چه بسا وی را رو در روی امام جامعه قرار دهد.
🔹پنجم اینکه جناب قنبریان عزیز در اواخر کلیپ فوق، تا حدی وارد طرح بحث اصلی شدند و پاسخ خود را در قالب دوگانه #افعال_عادلانه و #وضعیت_عادلانه ارائه دادند و فرمودند که افعال عادلانه، وابسته به شرایط و نسبی است و یک فعل که در وضعیت عادی ممکن است عادلانه تلقی شود، در شرایط خاص و با در تزاحم قرار گرفتن با سایر مؤلفههای اجتماعی مانند امنیت ممکن است پیگیری آن به تعویق بیفتد (مانند عدم پیگیری فوری قصاص قاتلان عثمان توسط امیرالمؤمنین علیه السلام)، ولی افعالی که قوام وضعیت عادلانه به آنهاست و با ترک آنها، ریشه مظالم و مفاسد تقویت میشود و به تعبیر ایشان، وضعیت عادلانه منتقی میشود، در هیچ شرایطی تعطیل بردار نیست (مانند عدم تایید حکومت معاویه در شام حتی برای چند روز). هرچند در کلیپ فوق بالاخره مشخص نشد که ایشان در مطالبه عدالت، تبعیت از ولایت را اصل می داند و یا اینکه معتقد است که جریان عدالت خواه نمیتواند دست روی دست بگذارد و برای هر حرکتی در جامعه چشمش به دهان امام جامعه باشد، بلکه در برخی موارد این جلوداری، فضای را برای اقدامات بعدی امام جامعه باز میکند.
🔹 ششم اینکه بنده معتقدم طرح بحث اولیه ایشان یعنی بررسی رابطه ولایت و عدالت در شخص والی، برای اظهار نظر در مسئله اصلی امروز یعنی رابطه تبعیت از ولیّ اجتماعی و مطالبه گری عدالت کفایت نمی کند. درست است که باید بحث از مباحث هستیشناسانه (ثبوتی) آغاز کرد و بعد به مباحث معرفتشناسانه (اثباتی) پرداخت، ولی مسئلهی هستیشناسانهای که بتواند پایگاه حل مسئله امروز وضعیت عدالتطلبی ما قرار گیرد، بررسی رابطه عدالت و ولایت در شخص والی نیست، بلکه بیان«رابطه ثبوتیِ #ولایت_اجتماعی با #عدالت_اجتماعی، در فرآیند تکامل و ارتقای جامعه دینی است». تبیین دقیق این نسبت، میتواند پایگاه مناسبی برای حل چالش عدالت خواهی امروز ما یعنی رابطه تبعیت از ولایت فقیه و مطالبهگری عدالت قرار گیرد.
🔹در یادداشتی تحت عنوان #بدسلیقگی در دوگانهسازی ولایتیها ـ عدالتیها به صورت فشرده به دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری و استاد مرحوم حسینی الهاشمی اشاره کردم.
#ولایت_و_عدالت
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
❇️تاریخ نگارش:1399/3/4
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/