هوالعزیز ازحضرت ابوذر تا بچه های کلانتری ۱۶ زاهدان نمی‌دانم این چه حساب و کتابی هست. عده‌ای وحشی خشم خود را از حکم پیامبر اکرم(ص) در انتصاب آقا امیرالمومنین علی علیه السلام به جانشینی خود و آن اتفاق مبارکی که در غدیر خم رخ داد ، بر روی عده‌ای بی‌گناه تخلیه می‌کنند. اولین بار اصحاب سقیفه‌ تمام عقده های غدیری خود را از آقا امام علی (ع) با ضرب و شتم حضرت ابوذر تخلیه کردند . امروز صبح هم عوامل اسماعیل زهی و نقش‌بندی که از حامیان داعش بوده و هستند، جهت تلخ کردن حضور باشکوه ملت ایران در جشن غدیر ، به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله ور شده و اقدام به ریختن خون چند بی‌گناه کردند . واقعا من نمی دانم چرا اسم آقا امیرالمومنین علی (ع) اینقدر موجب وحشت کفار ، مشرکین، ملحدین ، تکفیری ها، یهودی ها و مزدوران آمریکا و انگل یس خبیث میشود. ؟ خدایا همه دشمنان خاندان عصمت طهارت (ع) و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نیست و نابود بگردان . علیرضا تنهای کیسمی ۱۷ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

علیرضا تنهای کیسمی : نماینده عالی دولت در گیلان و نمایندگان مجلس قادر به دفاع از عملکرد خود و وضعیت فعلی کشاورزان برنجکار نیستند مشروح خبر در لینک زیر:👇👇👇 https://ahrargil.ir/?p=250071 به احرارگیل بپیوندید : 👇👇👇👇👇 https://t.me/ahrargil تلگرام 👇👇👇👇 https://eitaa.com/ahrargil ایتا » 👇👇👇👇 سروش https://splus.ir/ahrargil

حکایت شنیدنی علامه جعفری از جشن غدی: یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. محل برگزاری جشن،منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن،به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال،باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند.برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید،جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب،این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم. سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند،گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد واله‌ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ علی عالی اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد ... معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علی شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه. این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آنها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. ابن سینای زمان ص ۹۷-۱۰۲.

هوالعزیز الگوی جشن غدیر ظرفیت حل بسیاری از معضلات و‌ چالش های فرهنگی و اجتماعی و‌حتی اقتصادی موجود در جامعه را دارد. جشن های خیابانی غدیر که در اکثر شهرهای کشور برگذار شد ، همه مشخصات یک برنامه درست فرهنگی و اجتماعی دارای پیام مشخص ، شاد، واقعی و سالم را داشت. بنظر می رسد پس از سالها آزمون وخطا ، بالاخره مسئولین فرهنگی و اجتماعی جامعه به یک الگوی مناسب در بزرگداشت ایام الله ها رسیده اند . الگویی که در اجرای یک برنامه ی در تراز ملی و‌جهانی، بجای تصمیم سازی و تصمیم گیری چند نفر مشخص و اجرای چند برنامه‌ صوتی و تصویری ان هم توسط چند نفر و بجای نشاندن مردم و فرزندان این کشور ، در منازل ، در پای گوشی های همراه ، تلویزیون و شبکه های ماهواره ای و پر رونق تر کردن بازار مشتی از سلبریتی های معلوم الحال (که با گرفتن دستمزدهای خیلی گزاف و دلقک باری های آنچنانی که خودرا شادی ساز هم می دانند)، نقش اصلی را به خود مردم واگذار کرد. در جشن غدیر امسال ، خود مردم با ابتکارات خودشان ، شادی تولید کردند و خود مردم هم از آن استفاده کردند. جشنی که بهانه ای شد تا کمک های بسیار چشمگیر مردم بسمت پذیرش هزینه های فرزندان یتیم کشور سرازیر شود. حتما مستحضر هستید؛ هیچ فریضه ی غیر واجبی در روی کره زمین، به اندازه این عمل، اهمیت و ارزش ندارد . بنابراین بدلیل وقوع این حادثه مقدس در این جشن ، هیچ جشنی به این اندازه محبوب خدای مهربان نیست . بهرحال بنظر می رسد ؛ استقبال چشمگیر مردم از بر گذاری اینگونه جشن ها ، حجت را بر مسئولین فرهنگی و اجتماعی جامعه تمام کرد. امیدوارم مسئولین ذی ربط متوجه شده باشند که باید برنامه ریزی و اجرای بسباری از ماموریت ها و برنامه های فرهنگی و اجتماعی عمومی و حتی اقتصادی را به خود مردم واگذار کنند . در اینجا به چند مورد از چالش های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی موجود در بستر جامعه که امکان واگذاری مسئولیت رفع آنها به خود مردم را دارد اشاره میکنم و البته امید دارم؛ دوستان هم این موضوع را پردازش کنند و هم مطلب را به سمع و نظر مسئولین ذی ربط برسانند ؛ حل‌ چالش جامعه در موضوع ازدواج ، طلاق ، کاهش جمعیت ، بی حجابی ، اداره شورای فرهنگ عمومی (که دارای ساختار رسمی و قانونی است ، اما محصول و خاصیت آنرا مردم نمی بینند)، اداره کمیته امداد (که بنظرم ، بسیار گران و سنگین اداره میشود) و حتی مسائلی مانند؛ عدم خرید کالاهای قاچاق ، عدم استقبال از کالاهای خارجی دارای مشابه داخلی، فرهنگ سازی در مصرف اب، برق، گاز و... و مهمتر از همه؛ ایجاد سلامت جسمی ، روحی ، بهداشتی و اخلاقی در محیط رشد و تربیت فرزندان و دانش آموزان این سرزمین، بخصوص در محیط خانه، مدرسه، پارک ها و حد فاصل بین مدرسه تا منزل و..‌. اگر امکانات ، الزامات و مسئولیت اجرای هر یک از این برنانه ها به خود مردم واگذار شود (بجای تصمیم سازی و تصمیم گیری چند نفر در یک‌ اتاق در بسته)، آنوقت معجزه آنرا به آشکار و بسیار موثر همه گان خواهند دید . علیرضا تنهای کیسمی ۱۷ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

استاد رحیم پور ازغدی: من عقیده دارم گاهی لازمه آدم اعتراض کنه، اگرهم افتاد زندان، بیفته! من آمادگی دارم در جمهوری اسلامی ایران برم زندان. اصلا بچه ی سالم باید بره زندان**

هوالعزیز گروگانگیری رائفی پور دولت عربستان مانع از خروج استاد رائفى‌پور از خاک عربستان شد . ایشان که به عنوان یک شهروند حج‌گزار ایرانی، کاملا قانونی به آن کشور سفر کرده بود ، در پایان انجام مناسک حج و به هنگام خروج از فرودگاه جده به دلیل نامعلوم، با مشکل خروج مواجه شده است . احتمالا مواضع انقلابی و مکتبی ایشان موجب این گروگانگیری توسط وهابی ها شده است . حج گذاری که از این خاصیت ها نداشته باشد، حاجی نیست . استاد حجتان مقبول. علیرضا تنهای کیسمی ۱۹ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

هوالعزیز آرد و نان نمی دانم آخرین باری که نانوایی های استان گیلان با کمبود ارد روبرو بودند، مربوط به چه زمانی است.؟؟ تفاوت این روزها با آن زمانها، در کمبود آرد در کشور نیست . ضعف در اطلاعات و محاسبات ریاضی است. اگر مسئولین توزیع کننده آرد کشور ، با قاعده جمع کردن اعداد آشنایی داشتند ، قطعا مشکل کمبود ارد در نانوایی ها استان گیلان بوجود نمی آمد و مردم اینقدر اذیت نمی شدند. آقایان ؛ جمعیت شب خواب (مسافر) استان گیلان ۲ تا ۳ برابر جمعیت اسمی آن است. یعنی باید به استان گیلان، ارد به اندازه تامین نان حدود ۸ میلیون نفر تخصیص داده شود . ممنونم که متوجه نیستید. علیرضا تنهای کیسمی ۱۹ تیر ۱۴۰۳ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

هولعزیز کم کم ، زیاد دیر میشود حضرات متوجه هستید چه میکنید؟؟ آیا میدانید معنای بفروش نرفتن برنج کشاورزان چیست .؟ در حالیکه درد کاهش قیمت برنج و افزایش تورم و هزینه های خدمات کشاورزی بشدت کشاورزان را می آزارد، با تاخیر در اجرای وعده ی خرید تضمینی برنج، بر درد و رنج کشاورزان اضافه نکنید. ب**ه وعده هایی که دادید، زودتر عمل کنید.** کم‌کم ممکن است زیاد دیر شود و قابل جبران نباشد. علیرضا تنهای کیسمی ۲۰ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

با سلام لطفا نظرات خودتانرا نسبت به اقدام این فرد که "دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی" است، برای بنده بفرستید. - نقش فساد و حماقت خودش؟ - نقش خانواده و لقمه های حرامی که با آن بزرگ شد ؟ - نقش نظام و برنامه های آموزشی پایه ؟ و ...؟ ممنونم. علیرضا تنهای کیسمی ۲۱ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان

امام خامنه ای (امروز) : امروز سطح آگاهی عمومی جوان و غیرجوان با گذشته قابل مقایسه نیست. بنده همه‌ی عمرم تقریباً، عمر تبلیغی‌ام شصت سال، بیشتر با جوانها گذشته. آن روز هم فکر بچه‌ها خوب بود، جوانها خوشفکر بودند، 👈 اما با امروز قابل مقایسه نبود. سطح فکر بالا رفته. علاوه بر اینکه سطح فکر جوان ما، نوجوان ما، مخاطب ما بالا رفته یک آفتی هم وجود دارد و آن اینکه: ⚠️در این آشفته بازار صداهای مختلف فضای مجازی و تکثر رسانه‌ای که وجود دارد این تکثر رسانه‌ای در این صداهای گوناگون، یک صدا در انزوا قرار گرفته! و آن صدای انتقال معارف نسلی و خانوادگی است. پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچه‌هایشان یاد می‌دادند. در این غوغای تکثر رسانه‌ای این صدا ضعیف شده. ۱۴۰۲/۴/۲۱

هوالعزیز سهامداران وضعیت موجود این مطلب که امروز عرض میکنم ، فقط جهت طرح موضوع و ورود به مهمترین چالشی است که امروز نظام و جامعه ما با آن بشدت دست به گریبان است. امیدوارم اهل صدق ، تقوا و تخصص به این موضوع ورود کنند و نتایج بررسی ها و تحقیقات میدانی خودرا جهت تنویر افکار عمومی به سمع و نظر مردم برسانند. اگر فرض کنیم در ساختار حاکمیتی کشور، (شامل سه قوه و دیگر دستگاههای حاکمیتی) مجموعا ۵۰۰ جایگاه و شغل کلیدی تاثیرگذار بر سرنوشت کشور وجود داشته باشد . سوال ؛ سهم هر یک از اقشار در خلق وضعیت فعلی و سرنوشت مردم و کشور به چه میزان بوده و است؟ گرچه بعضی از جایگاهها بصورت انحصاری در اختیار قشر خاصی بوده و است که به آنها نمی پردازیم . مانند ؛ - وزارت علوم و زیر مجموعه آن که کلا در اختیار جامعه پزشکان بوده و است. - وزارت آموزش و پرورش و زیر مجموعه آن که کلا در اختیار فرهنگیان بوده و است . بنابراین منظور ما ، نقش فرابخشی یک قشر در اداره کشور است . ۱- نقش قشر فرهنگیان و اهالی متعلق به جامعه آموزش و پرورش در اداره کشور در طول ۴۴ سال گذشته، به عبارت دیگر؛ نقش این قشر بعنوان وزیر، نخست وزیر ، نماینده مجلس و غیره در اداره کشور. ۲- نقش اساتید دانشگاه ها در اداره کشور ... ۳- نقش جامعه پزشکان در اداره کشور ... ۴- نقش نظامیان در اداره کشور ... ۵- نقش روحانیون در اداره کشور .. ۶- نقش تحصیل کردگان در غرب در اداره کشور ...‌ ۶- نقش متمولین و صاحبان شرکت های خصوصی و بازاریان در اداره کشور.‌‌ و... همانطور که عرض کردم طرح این موضوع و مثال های که ارائه میشود فقط پیش درآمدی برای ورود به بحث است و حاوی نتیجه گیری نیست. از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، آن ۵۰۰ جایگاه اصلی تصمیم سازی و تصمیم گیری در کشور، بیش از همه در اختیار جامعه فرهنگیان، اساتید دانشگاهها و از غرب بر کشتگان قرار داشته است. بعنوان مثال؛ - بالای ۵۰ درصد اعضای هیات دولت مرحوم هاشمی ، خاتمی و روحانی از فارغ التحصیلان از دانشگاههای خارجی بودند، که ابتدا بعنوان استاد دانشگاه مشغول بکار شده و از همین راه به درون دولت و مجلس راه پیداکرده اند . - یا بیشترین تعداد اساتید دانشگاهها از قشر متمولین و از وابستگان به عناصر موثر به سفارت خانه های خارجی و رژیم گذشته هستند‌. - یا بیشترین افراد دارای خانواده های از هم پاشیده از قشر پزشکان هستند . - یا درصد قابل توجه ای از روسای دانشگاهها و سازمانهایی مانند محیط زیست ، سازمان مراتع و‌جنگل ها ، روسای بانک ها و... در اختیار بهائیان بوده است . - یا اکثر افراد بی حجاب در جامعه، ازهمان قشری هستند که دارای پرونده اختلاس، دزدی ، کلاهبرداری و غیره بوده و از اقوام ، نزدیکان ، همسایگان و همکاران خودشان دزدی کرده اند ، یعنی ارتزاق کنندگان از روی سفره های نجس، طبیعی است که کشف حجاب داشته باشند و به مسائل اخلاقی و ارزش های جامعه و خانواده پای بند نباشند. بی حجابی یکی از نشانه های افرادی است که دارای منشا درآمد حرام و نجس در جامعه هستند ، و... و جالب است بدانید که اتفاقا بیشترین چالش و مشکل فعلی حاکمیت نیز در همین بخش ها وجود دارد؛ بعنوان مثال ؛ دانشگاههای کشور چه از حیث محصول یعنی نافع بودن علم فارغ التحصیلان انها ، چه از حیث میزان انطباق رفتار اساتید دانشگاهها و دانشجویان با قوانین و مقررات مصوب و فرهنگ عمومی جامعه، چه از حیث میزان سلامت جسمی، اخلاقی، معنوی ، روحی ، روانی ، خانوادگی و عناصر اصلی دانشگاهها .... با سطح متوسط سلامت سایر اقشار و مجامع و... بدترین وضعیت را بین همه اقشار جامعه دارند، در حالیکه همین ها ، بیشترین سهم را در اشغال آن ۵۰۰ پست و جایگاه تصمیم ساز و تصمیم گیرنده کشور را هم دارند . بعبارت دیگر؛ هم درصد خودکشی ها ، هم درصد خانواده های از هم گسیخته ، هم درصد جاسوس ها ، هم درصد مفسدین مالی و اخلاقی ، هم درصد دو تابعیتی ها ، هم درصد متمولین و .... در بین اساتید دانشگاهها و جامعه پزشکان از همه اقشار بیشتر است. هم این قشر بیشترین سهم را در تصاحب ان ۵۰۰ صندلی وزارت خانه ها ، مشاغل حساس ، کرسی های مجلس و غیره را دارند بعبارت دیگر؛ هم بیشترین مقامات کشور از اساتید دانشگاهها و جامعه پزشکان و فرهنگیان هستند، هم بیشترین درصد مفسدین فرهنگی ، اخلاقی، مالی و سیاسی در کشور از همین قشر هستند. نتیجه؛ تا زمانی که این تناقض ها حل نشود ، بسیاری از مشکلات کشور حل نخواهد شد . و السلام علیرضا تنهای کیسمی ۲۲ تیر ۱۴۰۲ @alirezatanha110 بررسی و تحلیل اخبار و رویدادهای ایران و جهان