#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
از عطش مستی ودر سینه شَرَر داری تو
گریه سر کرده ای و حالِ دگر داری تو
ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه
بال ،واکرده ای وعزمِ سفر داری تو
سر کشیدی که ببینند و گلو را بزنند
ای جگر گوشه ی من بسکه جگر داری تو
بی زره آمده ای حیدرِ در گهواره
نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو
حرمله عقده ی خود را سرِ تو خالی کرد
ارثی از محسن وافتادنِ در داری تو
بی هوا حنجرِ تو پاره شد وخون پاشید
کِی ، توان ِ لگدِ تیرِ سه پر ،داری تو
من سرِ تشنکیِ تو به همه رو زده ام
پسرم جای، در این قلبِ پدر داری تو
حنجرت پاره شده با ز به من می خندی
ز ِ پریشانیِ حالم که خبر داری تو
با چه روئی پسرم سوی حرم برگردم
مادری دلنگران ،دیده ی تر ،داری تو
ترسم این است سرِ راسِ تو دعوا گردد
طاقت نیزه سواری چقَدَر داری تو؟
خونِ تو کارِ علمداریِ عباس کند
با همین پیکرِ بی سر شده ،سرداری تو
🔸️شاعر:
#قاسم_نعمتی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#شب_هفتم
#حضرت_على_اصغر_علیه_السلام
#نوحه
اى نوگلم از روى تو شرمنده هستم
غرق به خون پرپر مزن بر روى دستم
على اصغر من _ گل پرپر من
لالايى على جان
باداغ خود کردى على در اضطرابم
کردى تو از خون گلوى خود خضابم
در فکر گيسوى پريشان ربابم
به زير عبايم _ نهانت نمايم
لالايى على جان
لبهاى تشنه بر گلوى تو گذارم
با بوسه اى شايد دهى بر دل بى قرارم
مهلت بده تير از گلوى تو در ارم
نظر کن به بابات _ چرا بازه چشمات
لالايى على جان
زيبايى زير گلوى تو نظر شد
تير سه شعبه ديدى اخر درد سر شد
اى واى من که مادر تو خون جگر شد
ببين دل شکسته _ به راهت نشسته
لالايى على جان
🔸️شاعر:
#قاسم_نعمتی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
کیست این طفل که این قدر تماشا دارد
با همین کوچکی اش هیبت مولا دارد
چه قدر رفته به حيدر بر و رويش ، جانم
چشمهايش شده مانند عمويش ، جانم
المثنّاي خداي دو جهان است اين طفل
شاكليد همه درهاي جنان است اين طفل
او كه آمد چه قَدَر شهر مصفّاتر شد
عرش گُلخانه ي ارباب مُعلّيٰ ترشد
چشمها باز جمال ازلي را ديدند
سوّمين بار،در اين خانه علي را ديدند
چونكه آئينه ي سلطان ولايت باشد
ديدن چهره ي او نيز عبادت باشد
اي خوشا طايفه اي كز غم او دل نكنند
"قل هوالله " بخوانيد كه چشمش نزنند
مرغ عشقي ست كه بر شانه ی ثارالله است
سرِّ مَستور نهانخانه ی ثارالله است
ناز این دلبر دُردانه کشیدن دارد
طعم شيرينيِ لبهاش ، چشيدن دارد
خیره مانده به سراپای علی چشم رباب
شده روشن به تماشای علی چشم رباب
آنچه بیش از همه در دیده ی سقّا زیباست
ذوق و شوقیست که از حال سکینه پیداست
خواهرش گفت : عجب پيچش مويي دارد
مادرش گفت:عجب زيرِ گلويي دارد
علی اکبر زده گلبوسه بر او با احساس
آب و آئينه به دست آمده از راه ، عبّاس
سايه ي لطفش اگر بر سر عالم با قي ست
آفتابي ست كه در سايه ي دست ساقي ست
آب در كاسه ي دستان عمويش خورده است
نفس گرم رقيّه به گلويش خورده است
بنويسيد رباب است و غمي همواره
همه ي زندگي اوست همين مه پاره
بنویسید رُباب از جگرش گفت حسین
بااذانی که به گوش پسرش گفت حسین
وسط ذکر اذان بود که طفلش خندید
أشهدُ انّ علیّاً ولی الله شنید
گر علي اصغر او شاه جهان خواهد شد
*عالم پيــر دگر باره جوان خواهد شد*...
نوكر نوشت :
من قیامت جلوی حرمله را میگیرم
که کسی مثل تو اینجا دلی از سنگ نداشت
بشکند تیر و کمانت که کمانم کردی
کودک کوچک من با تو سر جنگ نداشت...
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#زمزمه
لالا لالا
خیره به آسمونه چشمات
میسوزونم گرمیه دستات
شرمندتم که آب ندارم
زبون نچرخون دورلبهات
الهی مادر بمیره ـ ترک ترک شده لبت
موندم دیگه چکار کنم ـ نمیادش پایین تبت
امونم و بریده این ـ گریه های روزو شبت
لالا لالا لالا لالا لالا علی اصغرم
لالا لالا
خوب میدونم که بی قراری
توون گریه هم نداری
خدا کریمه علی اصغر
کاشکی یه کم دَووم بیاری
خودم دیدم رفته عموت ـ برای تو آب بیاره
خیال تو راحت باشه ـ حرفاش نمیشه نداره
میاره آب و دوباره ـ خنده رولبهات میزاره
لالا لالا لالا لالا لالا علی اصغرم
🔸️شاعر:
#رضا_رسولی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
جدا میشد سر از حنجر ولی آهسته آهسته
شد آویزان سر از پیکر ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اما درین صحرا که آبی نیست
بریزم خاک بر پیکر ، ولی آهسته آهسته
چه تناز است چشمانت چرا باز است چشمانت
بخواب ای کودکم دیگر ، ولی آهسته آهسته
پدر تلقین برایت خواند شهادت را به جایت خواند
صدا از او میاید در ، ولی آهسته آهسته
منم من زار و آواره نباشی بی تو گهواره
مرا دق میدهد آخر ولی آهسته آهسته
دگر دور از مصائب باش به نی رفتی مواظب باش
سر نیزه برو با سر ولی آهسته آهسته
تو را امروز کم دارم عزیزم شیر هم دارم
بیا مادر بیا مادر ؛ ولی آهسته آهسته
🔸️شاعر:؟؟؟
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
چه حسرتها چشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچه ام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که رویِ سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر ، نه شرم کردند
بساطِ غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نَرم کردند
سرم شد خاکِ عالم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمه دیدم نیزه رَد شد
به دنبالِ تو میگشتند بر خاک...
چنان زد از تنت هم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمهام قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
زِ بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کَند بابا
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
ان که پرپر شد به دامان شقایق اصغر است
ان که حق را شد سرامد بر حقایق اصغر است
ماه شد تاج سر خورشید وشد قربان دوست
او بشد با جمع یاران و خدا خواهان اوست
کودک در دانه ال علی شش ماهه بود
با صلابت بر سر دست پدر بنشسته بود
در میان خیمه ها خوابش نبرد ان خوش لقا
از عطش اصغر تلظی کرد ه بس در کربلا
با اشاره گفت بابا من غریبم ای حسین
من خودم گردم فدایت ای امیر عالمین
این منم سرباز و هستم همرهت تاپای جان
می شوم قربان تو سالار من ای مهربان
ای عزیز فاطمه کو اکبر چون مصطفی
پس چه شد اب اور طفلان عموی با وفا
ای تو تنها سید و سالار دین روی زمین
ای امید قلب عمه زینب ان ماه منیر
افرین و مرحبا بر تو حسین ابن علی
از همه خوبان عالم ای پدر تو برتری
من علی اصغرم کوچکترین سرباز دین
ای منم تا پای جان بابا ترا یار و معین
،
بیقرارم عاشق کرب و بلا و اصغرت
کی شود گیرم بغل قبر شما و اکبرت
🔸️شاعر:
#بیقرار_اصفهانی
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59