#شهادت_حضرت_امام_جعفرصادق_علیهالسلام
جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد
شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد
بازهم زهر نشست و بدنی گشت کبود
باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد
مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند
پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانیتر شد
خانهی سوخته را بارِ دگر سوزاندند
باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد
همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین
پشتشان آه فقط نالهیِ من مادر شد
دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم
یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد
یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر
بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد
گوشواره ، گُلِ سر رفت زِ یادش اما
در عوض روضهی او غارت انگشتر شد
✍️شاعر:حسن لطفي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مثنوی
آسمان است و زمين دور سرش مي گردد
آفتاب است و قمر خاك درش مي گردد
اين قد و قامت افتاده درخت طوبي است
اين محاسن بخدا آبروي دين خداست
اين حرمخانه ي زهراست مسوزانيدش
اين حسينيه ي دنياست مسوزانيدش
شعله پشت حرم فاطمه زاده نبريد
پسر فاطمه را پاي پياده نبريد
آي مردم بگذاريد عبا بردارد
پيرمرد است و خميده است عصا بردارد
ببريدش، ببريد از وسط مردم نه
هر چه خواهيد بياريد ولي هيزم نه
بگذاريد لبش ياد پيمبر بكند
وسط شعله كمي مادر مادر بكند
از مسيري ببريدش كه تماشا نشود
چشمي از اين در و همسايه به او وانشود
اصلا اين مرد مگر پاي دويدن دارد؟
پيرمردي كه خميده است كشيدن دارد؟
شعله ي تازه به چشمان غمينش نزنيد
آسمان است و در اين كوچه زمينش نزنيد
شايد اين كوچه همان كوچه ي زهرا باشد
شايد آن كوچه ي باريك همين جا باشد
شايد اين كوچه همان جاست كه زهرا افتاد
گر چه هم دست به ديوار شد اما افتاد
اين قبيله همگي بوي پيمبر دارند
در حسينيه ي خود روضه ي مادر دارند
✍️شاعر:علی اکبر لطیفیان
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مثنوی
السلام ای حجت حق بر زمین
حضرت صادق امام المومنین
یا ولی الله یا کهف الوراء
فانیا لله ای مرد خدا
ما خدا را با تو پیدا میکنیم
دیده با یاد تو دریا می کنیم
با تو احیا شد قیام اهل بیت
با تو رونق یافت نام اهل بیت
ای فقیه بی بدیل روزگار
تیغ گفتارت شبیه ذو الفقار
هر که در راه شما پابند شد
خوش بر احوالش سعادتمند شد
ای گل زهرا امام غم نصیب
ای غریب بن غریب بن غریب
ای فدای تربت ویران تو
خاک قبرِ با زمین یکسان تو
زائر تو روزها شد آفتاب
نیمۀ شب روضه خوانت ماهتاب
هرکه از خاک مزارت بوسه چید
طعم داغیِ بیابان را چشید
آفتابیُ به رنگ مغربی
آخرین مرد غریب یثربی
من شنیدم خانه ات آتش زدند
نیمه شب کاشانه ات آتش زدند
میزدی ناله منم پور خلیل
کم ببند آتش به پای من دخیل
پشت در می سوخت از پا تا سرت
بی هوا بُردی تو نام مادرت
بی عمامه بی عبا صورت کبود
پیر مرد شیعه و مرد یهود
دست بسته چون امیر المومنین
پیش اهل خانه می خوردی زمین
رسیمان دست عدو افتاده بود
جای پنجه بر گلو افتاده بود
باز در بین محاسن پنجه خورد
ریسمان را دورِ گردن می فِشُرد
کس نداند با چه وضعی آن پلید
جسم تو از خانه بیرون می کشید
صورت تو لطمه ها بسیار خورد
چند باری گوشۀ دیوار خورد
تیزی سنگی به پهلویت گرفت
حُرمِ آتش گوشۀ مویت گرفت
دستهایت بست و بر مرکب نشست
حرمت موی سپیدت را شسکت
بی ادب بود و دهانش باز شد
دید تنهایم زبانش باز شد
زیره چشمی کرد سوی تو نگاه
حرف های زشت میزد گاه گاه
تو میان شعله ها در اضطراب
لیک اصحابِ تو در خانه به خواب
آمدم تا عقدۀ دل وا کنم
با تو آقا لحظه ای نجوا کنم
درد دل با اهل دل باید نمود
سفرۀ دل پیش صاحب دل گشود
خون جگر با ادّعایت کرده اند
در نماز شب دعایت کرده اند!!
ضربه بر دین با لباس دین زدند
بر امامت تهمت ننگین زدند
ریزه خوار سفرۀ بی گانه اند
فکر تسبیح هزاران دانه اند
وقت فتنه رنگ خود را باختند
فرقه ها در این طریقت ساختند
زیر دندانهای هر دنیا پرست
درهم و دینار مزّه کرده است
تا هیا هوئی بپاشد جا زدند
نیشتر بر پیکر آقا زدند
مصلحت اندیشی آخر تاکجا
دشمنی با خط رهبر تاکجا
بشنود هر کس که باشد اهل خیر
آن تباهی های فرزند زبیر
پور نااهل،عمر خاکستر کند
سیف الاسلام زمان کافر کند
ای که بر حفظ ولایت عاشقید
جمله شاگرد امام صادقید
حوزه های علمیه چون سنگر است
شاخص دین گفته های رهبر است
برحذر باشید فرزندان دین
جان مولایم امیرالمومنین
وای اگر دستان دشمن واشود
خواب باشیم و علی تنها شود
صبح پیچد این خبر در شهرمان
بسته شد دستِ ولیِ شیعیان
این ردای دلبری زیبنده است
بر کسی که بر ولایت بنده است
✍️شاعر: قاسم نعمتي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#مدح_حضرت_معصومه(س)
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
نیستند این دو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد
پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد
آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد
✍️شاعر: علي اكبر لطيفيان
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#امام_حسین_علیه_السلام
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
تمام عمر شدم خادم و گدای حسین
به هر کجا که گذر کرده ام همی گویم
که پر زند دل من سوی کربلای حسین
هزار شکر خدا گویم و دلم شاد است
ثنا و مدح بخوانم همی برای حسین
خدا نیاورد آن روز را که من بشوم
جدا ز بیرق پر برکت ولای حسین
خدا کند که به گوش دلم دمی شنوم
ز سمت کرببلا می رسد صدای حسین
دوباره بغض گرفته میان حنجره را
که جمعه ها دل من میکند هوای حسین
خدا کند که رسد دست من به دامن او
که من مریضم و محتاج یک شفای حسین
✍️شاعر:وحیدزحمت کش شهری
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#اشعار_مهدوی
#در_فراق_یار
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر
زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر
سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان
زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر
مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست
دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر
خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان
چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر
فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند
دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر
هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان
نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر
هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی
به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر
هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا...
میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
✍شاعر: محمد جواد شیرازی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
#اشعار_مهدوی
#در_فراق_یار
خسته ام از مکر دنیا، چاره چیست؟
مانده ام تنهای تنها، چاره چیست؟
نفس بد، انداخت از چشمت مرا
حبس گشتم در خود آقا چاره چیست؟
غیر چشم خیس و داغ دوری ات
قسمت ما نیست اما چاره چیست؟
قطره ی ناچیز و بی مقدار را
جز نظر بر لطف دریا چاره چیست؟
تو مرا بیرون کنی دق می کنم
بنده را جز لطف مولا چاره چیست؟
من غلط کردم، پشیمانم، بگو...
جان زینب، جان زهرا چاره چیست؟
پهلوی زهرا گرفت و زینبش
گریه کرد و گفت اسما چاره چیست؟
✍شاعر:محمد جواد شیرازی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينك تلگرام
t.me/alisalmani59
لينك سروش
Sapp.ir/alisalmani59
هدایت شده از علی سلمانی
30.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 درد و دل با امام حسین علیه السلام
#پیشنهاد_دانلود 🔷
🎤 حاج حيدر خمسه
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
علي سلماني:
#امام_حسین_(ع)
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است
بُوَد پروندهام چون برگ گل پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانیه خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
در این عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسین است
از آن با گریه دائم خو گرفتم
که اشکم دُرِّ دریای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت، قد و بالای حسین است
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلای حسین است
به بازار عمل فردای محشر
همه هستم تولی حسین است
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
روز تولدت به غلط روز دختر است
دراصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمه ای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
ازهرچه بگذریم نشد بگذریم ازاین
ازخواهری که این همه عشق برادر است
دریاچه ی نمک سندش، بین اهل بیت
آری طعام سفره ی تو با نمک تر است2
پس قلب این کویر به شوق تو میتپد
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام ازخانه تا حرم
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بیقرار من2
آهوست توی مشهد و درقم کبوتراست
جمع دل من و دل هرکس به غیر تو
دربین صحن آینه جمع مکسراست
"مارا سری ست باتوکه گر خلق روزگار
دشمن شوند" هدیه ی ما بازهم سر است
جای بقیع و آنهمه قبری که خاکی است
دیدم دراین حرم چهقدر سنگ مرمراست
*با این بیتم دلت میره ان شاالله هم توسل میکنی، هم گره هات وا میشه،یه اشاره به باب حاجات زده...*
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیه ی موسی بن جعفر است2
او هم شبی درست پدر را ندیده است
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#اشعار_مهدوی
#مناجات_امام_زمان(ع)
اگر چه صفحه ی اعمال من سیه رنگ است
دلم برای تو یا صاحب الزمان تنگ است
ز لطف کن نظری ای کریم بر حالم
کجا مجالست با گدا تو را ننگ است
بروی بام تو خوانم اگر چه می دانم
سزای مرغ بدآواز عاقبت سنگ است
امان ز کوتهی دست ما و دامن تو
فغان ز راه درازی که رَهروش لنگ است
شباهت من مسکین و حضرتت این است
که بخت تیره چنان زلف تو سیه رنگ است
ز عمر خویش ندیدم به غیر غم خیری
که دهر با من بیچاره بر سر جنگ است
صدای پای اجل می رسد خدا را شکر
که این نوای رهائی مرا خوش آهنگ است
بیا و از قفس هجر خود رهایم کن
که این قفس به من آسمان نشین تنگ است
غم فراق تو و داغ کربلایم کشت
عنایتی که غمت با دلم هماهنگ است
✍شاعر: محمدمبشری
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#میلاد_حضرت_معصومه_علیه_السلام
ای کــه از نســــل اهل بـالایی
ای کــه در اوج حجب پیـدایی
زینـــب حــضـرت رضایی تو
هــمـــهٔ افــتــــخـار بــابــایـــی
دخت مـــوسایی و ولی مــریم
چون رقــیه شــبــیه زهـرایـی
باب مشــکل گشــای امروزی
شــافــــع مهــربان فــردایــــی
مثل اجــداد و نـسـلــتان بـانـــو
آبـــــرویـی بــرای دنـــیــایـــی
سر شــکسته به محـضــرت آید
هــر کـــه دارد مـــدال آقــایـــی
بـــی نگـاهـــت نمـی شــوم آدم
بار کــج کــی رسـیده بر جایی
کاسه ام را همــیشــه پـرکردی
قــبــل آن کـــه کنــم تمـــنایــــی
مــــن بـــدون قـم و خـراسـانت
می رسیـــدم بــه مرز رسوایی
گـــلــه از هـجــر کربــلا دارم
بـا دل مــن تــو راه مــی آیـی؟
✍️شاعر:محمدحسین رحیمیان
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
شب بود و شور بود و سلامِ فرشته ها
از عرش تا به فرش، قیامِ فرشته ها
بارانِ شوق بود و امامِ فرشته ها
شب بود و گرمِ سجده تمامِ فرشته ها
قلبِ فرشته ها پُرِ عطرِ خدا شده
امشب خدا اسیرِ نگاهِ رضا شده
موجِ کَرَم به اوجِ تَلاطُم رسیده است
ناز و نماز و شوق و تَبَسم رسیده است
داوودِ عاشقی به تَرَنُّم رسیده است
کعبه کجاست؟ قبلهی هفتم رسیده است
گویی خدا تمامیِ خود را کشیده است
پیش از ازل که رویِ رضا را کشیده است
موسیٰ گدایِ خانهیِ موسایِ مرتضیٰ ست
عیسیٰ دخیلِ جلوهیِ سینایِ مرتضیٰ ست
امشب شبِ تبسّمِ زهرای مرتضیٰ ست
آئینهی شُکوه سراپایِ مرتضیٰ ست
گیرم بهشت مستِ مِیِ حوضِ کوثر است
فوّارههایِ صحن رضا دیدنیتر است
هر پنجهای که شانهیِ گیسو نمی شود
هر قبلهای که گوشهی اَبرو نمی شود
هر جذبهای که عکس "هُوَالهو" نمی شود
هر دلبری که ضامنِ آهو نمی شود
پا مینَهَد به بالِ مَلَک هرکه یاد اوست
تا جبرئیل خادمِ "بابُالجواد" اوست
زلفی گشوده و دلِ شیدا نمانده است
در ازدحام، جای تماشا نمانده است
مجنون که هیچ، رونقِ لیلا نمانده است
سر را بریدهاند، زلیخا نمانده است
باغ بهشت کاشی گلدستههای اوست
عباس دل سپردهی دارالشفای اوست
در بِرکهها تَمَوُّجِ دریاییاش ببین
در آسمان شُکوهِ اَهوراییاش ببین
در قلبِ طوس سفرهی زهراییاش ببین
خانه به خانه سایهی آقاییاش ببین
خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند
باید غبار گردد و کارش رها کند
نقّاره میزنند مسیحی شفا گرفت
نقّاره میزنند خلیلی عطا گرفت
نقّاره میزنند کلیمی بها گرفت
یوسف دوباره سُرمه زِ پایین پا گرفت
با دستهای لطف تو آزاد میشویم
وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم
با گوشهچشم، تا که نگاهی به ما کنی
کارِ هزار معجزه و کیمیا کنی
مشکل بهانه است که ما را صدا کنی
تا کاسههایِ خالیِ ما را طلا کنی
جز گوشههای صحن تو آقا کجا روم
کِی با کبوتران حرم کربلا روم؟...
✍️شاعر: حسن لطفي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
حرفِ من حرف دلای بی کَسه
یه امام رضا دارم واسم بَسه
میدونم صدام به آقام میرسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
من همون کبوترم که جا نداشت
لونه حتی رویِ شاخهها نداشت
هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد
مثل هر غریبه آشنا نداشت
حالا اما عمریه رو گنبدام
بچه ی محله ی امام رضام
دنیا بی صحن و رواقش قفسه
یه امام رضا دارم برام بسه
حرف دل من حرف دلای بی کسه
یه امام رضا دارم برام بسه
✍️شاعر: حسن لطفي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
بسمالله الرحمن الرحیم
#بحر_طویل
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
گِرِهای سخت زد و بُغچهی خود را برداشت
دلش اینبار هوایِ حرمی دیگر داشت
روستاییی فقیریست ولی باوَر داشت
شوقِ دیدار غریبالغُرَبا بر سر داشت
چوب دستی به کفِ دست و قدم بر سرِ صحرا زده و پشتِ سرش کاسهی آبی به زمین ریخت زنی پیر و به او گفت که مادر بِرِسان از من اُفتاده سلامم به امامم وَ بگو قُوَتِ پا نیست بیایم به حضورت ، به شفا خانهی نورَت ، بُرو فرزند گِرِه زن پرِ این پارچه را کُنجِ ضریحش به امیدی که گُشایَد گرهها را
دلِ ما را
راه طولانی و پر خار و خَس اما میرفت
در هوایِ حرم حضرت آقا میرفت
زخمی و خسته و با تاولِ پاها میرفت
تا خراسان نه بگو خانهیِ زهرا میرفت
غرق در خویش قدم میزد و گاهی به لب آهی و گَهی روضهی جانکاهی و اشکی و لبش خشک چو میشُد کفِ آبی و همان حال سلامی به فدایِ لب عطشانِ حسین ابن علی گفته و میرفت به صحرا
گَرچه رنجِ سفر و راه بیابان را دید
عاقبت تشنهای آرامش باران را دید
چشمش از فاصلهای قبلهی ایران را دید
برقِ گلدستهی سلطان خراسان را دید
گرچه شب بود ولی با قدمِ عشق دوید و
به درِ معبدِ گُم کرده رسید و
سرِ خود را به رویِ خاک نهاد
آه که با حال غریبانه و با سجدهی شُکرانه چهها گفت
سنگ فرش از مژهاش خیس کسی نیست
پس از اِذن دخول آمد و در پای ضریح آب شد و سفرهی دل باز شد و... گفت : ببین پایِ من از آبله سوزان و تنم خسته و رنجورِ بیابان و نه جانی و توانی و رسیدم به امیدم که سلامی برسانم به تو از مادر پیرم به خدا هیچ نداریم ولی عشق تو داریم و فقط عشق تو مولا
ساده حرف از خود و از مادر و از کویَش زد
حرفها با حرمِ ضامن آهویش زد
ناگهان زخم کسی بر دلِ دلجویش زد
خادمی آمد و با پای به پهلویش زد
گفت بر خیز و بُرو که مُژههایم خستهاند
نیمه شب آمد و درهای حرم را بستهاند
سخت آزُرده زِ جا خواست و نالید که این است پذیرایی تو ؟
خوانِ تماشایی تو ؟ شِکوه به تو میبرم آزُردهام از خادمِت آزرده ببین قلبِ گدا را
رفت بیرونِ حرم دلِ پُر غم ، خادم از آنجا سر بالینِ خودش آمد و تا رفت به خواب آه که انوار خدا دید ، سراپا همه شد غرق نماشا
دید خادم که حرم نغمهی هوهو دارد
ازدحامی است و هر گوشه هیاهو دارد
و رضا آمده و چشم به این سو دارد
ولی ای وای چرا دست به پهلو دارد
گفت خاکَم به سر آقا چه شده ای نَفَسِ حضرت زهرا چه شده؟
حضرت از آن سوی اَتابَش زد و فرمود که امشب زدهای ضربه به پهلوی من آزُردیَم و از نفس انداختیَم آه که امشب نه به مهمانِ رضا زائرِ دلخستهی ما بلکه جسارت به خودم کردهای برخیز مهمانِ مرا پیشِ من آور و بگویش که رضا قبلِ سفر کردنِ تو پیش تر از نیتِ تو منتظرت بوده به هر لحظه به هر اشک و قدم همسفرت بوده بیا وقتِ کَرَمهاست ، نه این مرقدِ من خانهی زهراست بیا ای دل تنها بیا
مستجاب است دعا قبل دعا ، نشنیده
گوش این طایفه آوایِ گدا نشنیده
ما هم امشب سرِ خود پیش شما آوردیم
و دل خویش به ایوانِ طلا آوردیم
یک کبوتر به شبستانِ رضا آوردیم
رد مَکُن پیشِ خدا نامِ تو را آوردیم
همهی سر خوشی ماست ، همه دلخوشی ماست که در پیش شما در دل خویش بگوییم و بجوییم دل گمشدهی خویش همه اهل خرابات شمائیم دهاتی شمائیم خوشا آنکه چنین ساده
به گلدستهی تان ، گنبدتان خیره نظر می کند و هر مژه تر میکند و نام تو را میبرد آقا :
آخ که یادش میره هرکی تو دلش غم داره
که نگاه تو هوای دلِ مارَم داره
آقا جون راه درازی اومدم تا که بگم
دل آوارهی ما یه کربلا کم داره
خوش بحال اونیکه کار و بارش دستِ توِ
خوشی و زندگی و اعتبارش دست توِ
آقا جون تو سَرمهَ وقتی رسیدم پائینِ پای شما ، وقتِ تماشای شما روضه بخونم براتون تا که کمی کم کنم از غصه هاتون روضهیِ وقتی که نفس میزدی و چشم به راه پسرت بودی و از تشنگی آقا نَفَسَت چشمِ تَرَت بال و پرت سوخت ولی یادِ لب غنچهی شش ماههی جدت جگرت سوخت و از یادِ رباب و دل ارباب دل محتضرت سوخت
دیدنت در همهی راه مهیا شده است
تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است
دیدنت سخت ولی سختتر از آن این است
باز هم حرمله سر گرمِ تماشا شده است
حجمِ تیری که علمدار زمین گیرش شد
باورم نیست که در حنجرهات جا شده است
نیزه داری که تو را میبرد این را می گفت
باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است
✍️شاعر: حسن لطفي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
امشب که خدا با تو نمایان شده آقا
انگار دلم تازه مسلمان شده آقا
از یاد بَرَد نامِ بهشتِ اَبَدی را
هرکس که دِلَش اهلِ خراسان شده آقا
هرکس كه رسیده است به جایی و مقامی
از خاکِ درِ خانهیِ سلطان شده آقا
باید بنویسند كه گنجینهیِ عرشیم
در سینهی ماعشقِ تو پنهان شده آقا
فهمیدهام از هِیمَنهیِ نورِ حضورت
با دیدنِ تو فاطمه خندان شده آقا
من را بِبَر از خانه به میخانه ، تَرَم کن
دستی سرِ گیسو زده دیوانه ترم کن
لبخند بزن تا که ببینند رضا را
آیاتِ جَمالی و جَلالیِ خدا را
لبخند بزن تا که بِبینَند حُسینی
تا با تو حَسَن جِلوه کُنَد اَرض و سَما را
لبخند بزن تا همه در کیشِ تو آیند
تا شهر حُسینیه کُنَد صومِعهها را
باید كه شبِ آمدنت باز بگویند
تقوایِ تو را ، زُهدِ تو را ، شوقِ دعا را
بوی تو زِ پیراهنِ یوسف گذری كرد
بخشید به چشمِ ترِ یعقوب شفا را
ای آب و هوای دل من با حرمت گرم
ای نازِ نفسهای خداوند دَمَت گرم
شیرین تر از این شیوهی غارتگریات نیست
فریاد که دِلخواه تَر از دلبریات نیست
یک عمر هلاکِ تو و این جذبهی عشقیم
خاکِ تو سَرَم باد که چون سَروَریات نیست
حتما به علی رفتهای اینقدر شگفتی
کَس نیست ، گرفتارِ دَمِ حیدریات نیست
ای معجزهی دامنِ زهرا زِ نگاهت
پیداست دِلی همچو دلِ مادریات نیست
هنگام حدیث است بخوان سلسلةالعشق
تا خلق نویسند : تكی ، دیگریات نیست
من آمدهام سُجده کنم اوج بگیرم
گفتند که جانبخش تر از پادَریات نیست
صد شکر خدا صحنِ گوهرشاد به ما داد
ما بی کَس و او پنجره فولاد به ما داد
سوگند سَرِ کعبه به دامانِ تو باشد
صد چِله دلِ قبله چراغان تو باشد
من بچهی آهویم و دنبالِ تو هستم
آقا به دلم حق بده حیرانِ تو باشد
این خِطه اگر سبز و بلند است و خدایی
اصلا نه عجیب است که ایرانِ تو باشد
جبریل اگر بال و پَرش سایهی عرش است
بر رویِ سَرَش سایهیِ ایوانِ تو باشد
بیچاره بهشت است که هر شامِ تولد
حیرانِ چراغانِ خیابانِ تو باشد
امشب سرِ سال است بده خرجی ما را
ای شاه براتِ بقیع و کرببلا را
ما درد نهانی و تو آن لطف عیانی
ما کمتر از اینیم و تو بالاتر از آنی
بدجور گِره خورده به گیسوی شماییم
ما را زِ سَرَت وا نکنی زود نَرانی
بر فرشِ حرم گرد و غباریم و نشستیم
ما را نَتِکانی ، نَتِکانی ، نَتِکانی
ما نیز سفارش شدهی فاطمه هستیم
خواهی بِکُش اما درِ دیگر نَکِشانی
ما را به نفسهای تو بخشیده خداوند
ما را به سرِ سفره ی غیری نَنشانی
گیسوی من از غصهیتان پیر شد آقا
كو كرببلا و نجفم ، دیر شد آقا
✍️شاعر: حسن لطفي
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
🍃شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
🍃شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
دل آشفته ى من، صحن تو را كم دارد
🍃مادرت روضه گرفته است برایت آقا
زیر لب زمزمه ی "وای حسینم" دارد
🍃بیرق روضه عيان است ز روی گنبد
مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد
🍃گریه ى مادرتان عرش خدا را لرزاند
روضه ی " آه بُنَیَّ "چقدر غم دارد
🍃حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین(ع)
هر که آید به حرم نام تو را دم دارد
🍃در هوای لب خشکت به لب آب فرات
چشم هر زائرتان چشمه ى زمزم دارد
🍃عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر
برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد
🍃فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده
فطرس انگار خبر از همه عالم دارد
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#استقبال_از_محرم
دل بی تاب اومده چشم پر از اب اومده
اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده
لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب
شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب
جان اقام سن قربان اقام سید العطشان اقام
دل من در به دره درمون دردش سفره
یه نفر نیست که یه شب ما رو زیارت ببره
دست ادب رو سینه سینه زنای ارباب
با یه سلامم میرن پایین پای ارباب
جان اقام سن قربان اقام سید العطشان اقام
آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم
وقتی که گریم نمیاد خیلی خجالت میکشم
پای علم می مونم پای علم میمیرم
خواب دیدم اخر توی راه حرم میمیرم
جان اقام سن قربان اقام سید العطشان اقام
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#امام_حسین
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مي برد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
سیدمحمدحسین شهريار
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#امام_حسین
می زنی قطعاً صدایم بین نوکرها، به نام
روی چشم من قدم که می گذارد اشکهام
بوی تربت میدهد این سجده های گریه دار
می دهم جان در برت انگار بعد السلام
عطر سیبی از نفسهای دعایم می وزد
می دهم برتو سلام این بار هم از پشت بام
دود اسفند محرم، شال مشکی، پیرهن
خوب شد آورده ام یک سال دیگر هم دوام
نوحه و شورو دو دم دارند بر سر می زنند
واجب عینی است حالا گریه کردن بر کدام؟
سمت مقتل می رود این دستهای سینه زن
آه از کرببلا و کوفه و بازار شام
السلام ای معجر و پوشیه و چادر سیاه
السلام ای التماس محملی والا مقام
دورازچشمی که افتاده به این صحرای خشک
بر زمین بگذار امشب اشک را با احترام
✍️شاعر: رضا دين پرور
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#مسلم_ابن_عقيل(ع)
کوچه های کوفه گشته قتلگاهم یا حسین
از تبار حیدرم این شد گناهم یا حسین
مرگ من باشد طلوع سرخ عاشورای تو
در ره تو من غلامی سر به راهم یا حسین
گوئیا در کوفه هم رسم مدینه آمده
خود ببین یک زن فقط داده پناهم یا حسین
من چه گفتم این چنین بر صورتم آتش زدند
من فقط یک بوسه ازدست توخواهم یاحسین
کاش کوفه هر چه دارد سنگ ریزد بر سرم
تا من از زخم سر زینب بکاهم یا حسین
ای گل باغ نبی کوفه میا جای تو نیست
غیر من هیچ کسی واله و شیدای تو نیست
در دیاری که در او مهر و وفا نیست میا
میزبان تو به جز جور و جفا نیست میا
گر بیایی زسر بام تو را سنگ زنند
بر سر نعش تو آیند و دف و چنگ زنند
گر بیایی ز غمت عمر جهان طی گردد
همچو خورشید سرت زیب سر نی گردد
✍️شاعر: ژولیده
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#روضه_حضرت_مسلم(ع)
تاخبرآوردن مسلم كشته شده،گفتند:آقا نرو،فرمود:دیگه بعد از مسلم و هانی و قیس ابن مُسحر،تو بعضی از مقاتل خبر آوردن،یه برادر رضایی هم داشته امام حسین علیه السلام،چهارتا كشته شدن،خبر رسید،فرمود دیگه بعد از اینها، دیگه عیش و زندگی معنی نداره،اومد،فرمود دختر مسلم رو بگید بیاد،دختر غصه خوره،دختر رو تو دامن نشوند،یا ابنتی،صدای گریه ی زن ها بلند شد،فهمیدند چی شده،دیدن اشك حسین داره می ریزه روی سر این دختر،فرمود:آی دخترم دیگه خودم باباتم،میوه ی دلم دیگه دخترام خواهرتن،وقتی از دامن حسین اومد سكینه بغلش كرد،تسلیت گفت:غصه نخوری ما دورتیم،نمی گذاریم غریب باشی،غصه نخوری عمه ام نمی ذاره یتیمی رو حس كنی،آی سكینه خاتون،بی بی جان،به دختر مسلم تسلیت گفتی،بغلش كردی،تو گودال كسی بهت تسلیت گفت خانم؟كسی بود دست نوازش به سرت بكشه؟آره،یه عده تازیانه به دست اومدند،یه عده با كعب نی اومدند،حسین........
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#گریز
#حضرت_مسلم_سلام_الله_علیه
📜زمانى كه حضرت مسلم را بالاي دارالعماره بردند در حال ذكر گفتن بود ،ديدند از گوشه ى چشمش اشك جارى است ،گفتند پسر عقيل اگر شجاعى را مي خواستند مثال بزنند نام تو را مي بردند، چه شده گريه مي كني؟ فرمود گريه ى من براى خودم نيست براى اون آقايي است كه بهمراه خانواده اش عازم اينجاست.
راوى مي گه قبل از شهادت ذكرش عوض شد دائما مي فرمودند السلام عليك يا ابا عبدالله
وقتى مسلم ابن عقيل عليه السلام را با لب تشنه به شهادت رساندند ، بدن مطهرش را ميان كوچه هاى كوفه انداختند و اولين سري كه قبل از سر امام حسين بالاى نيزه رفت سر مطهر حضرت مسلم بود .(١)
گريز روضه اينجاست
👆همه مي دانيم هر سلامى جوابي دارد حضرت جواب سلام مسلم رو داد اونم تو گودال قتلگاه بود، راوى مي گه بدن پاره پاره شده بود تا جايي كه نمي توانست بلند شود ، تكيه زد به نيزه ى غريبي روى دو كنده ى زانو بلند شد ، خون تمام بدن رو گرفته ، همه ى اصحاب روى زمين افتادند يك وقت صدا زد ( يا مسلم ابن عقيل يا هانى ابن عروه ، يا زهير ...)
فَقوموا عَن نَومَتِكُم ايها الكِرام
اي ياران حسين بلند شيد ببينيد حسين تنها شده
يه جمله فرمود دل عالم و آدم رو سوزاند
اِدفَعوا عَن حرمِ رسولِ الله (٢)
يا حسين يا حسين يا حسين
لا حول ولا قوة الا باالله العلى العظيم
📚منابع؛
١- الارشاد ج٢ ص ٦٣
٢- سوگنامه آل محمد ص١٧٨
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#حضرت_مسلم_سلام_الله_علیه
روی قبرم بنویسید که نوکر بوده
سائل روز و شب آل پیمبر بوده
روی قبرم بنویسید "سیه پوش حسین"
بنویسید که با کعبه برابر بوده
روی قبرم بنویسید به وقت روضه
در حسینیه دلش مثل کبوتر بوده
بنویسید که قنداقه ی او در طفلی
گرمی روضه ی قنداقه ی اصغر بوده
روی قبرم بنویسید که چایی ریز
مجلس روضه ی آقا علی اکبر بوده
روی قبرم بنویسید که در شور اگر
لطمه بر خود زده یاد شه بی سر بوده
روی قبرم بنویسید دلیل مرگش
روضه ی شمر و سر و ناله ی مادر بوده
روی قبرم بنویسید که مرگ این مرد
وسط روضه ی گوشواره و معجر بوده
✍️شاعر: امیر عظیمی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#گریز
#مسلم
📜در تاريخ داريم هم پيامبر خدا هم امام حسين براي شهادت مسلم ابن عقيل به شدت گريه كردند و اما گريه ي پيامبر (ص)
ابن عباس چنين نقل مى كند: على عليه السلام از رسول خدا پرسيد: يارسول الله! تو عقيل را دوست دارى؟
پيامبر صلى الله عليه و آله - فرمود: آرى به خدا! به او دو محبت دارم ، محبتى بخاطر خود او و محبتى به
خاطر محبت ابواطالب به او (( فرزند عقيل در راه محبت فرزند تو به شهادت خواهد رسيد، و چشمان مؤمنان اشكبار خواهد گشت و ملائك مقرب بر او درود و تحيت خواهند فرستاد ))
سپس حبيب خدا محمد مصطفى صلى الله عليه و آله گريست تا آنكه اشكهايش بر سينه اش روان شد و بعد گفت: به خدا! از رنجى كه خاندانم پس از من خواهند برد، به خدا شكايت مى كنم ، اينجا پيغمبر خدا بر شهادت مسلم ابن عقيل چنان گريه كرد كه اشك هاي حضرت روي لباس ريخت
👆و اما همين خبر رو وقتي براي اباعبدالله آوردند ، امام حسين هم به شدت گريه كردند، راوي مي گويد : فرزدق شاعر به حضور سالار شايستگان رسيد و پس از نثار درود و سلام گفت: يابن رسول الله كيف تركن الي أهل الكوفة و هم الذين قتلوا ابن عمك مسلم و شيعته؟ هان اي فرزند ارجمند پيامبر! شما چگونه به دعوت و بيعت مردم كوفه اعتماد ميكنيد، در حالي كه آنان به سركردگي استبداد اموي، سفير و عموزاده شما و
دوستداران او را بي رحمانه به شهادت رساندند؟ چشمان حسين عليه السلام لبريز از اشك گرديد و حضرت به شدت گريست و در حالي كه ميگريست فرمود: «رحم الله مسلما، لقد صار الي روح الله و ريحانه، و تحيته و رضوانه، اما انه قد قضي ما عليه، و بقي ما علينا. »خداي مهر و رحمت خويش را بر مسلم بباراند. او به سوي بروح و ريحان خدا و بهشت پرطروات و خشنودي او شتافت. به هوش باشيد كه او كار بزرگ خود را انجام داد، و اينك نوبت ماست كه بار گران رسالت تاريخي خويش را به منزل برسانيم.
يا حسين يا حسين يا حسين
ولا حول ولا قوة الا باالله العلي العظيم
منابع📚
١- زندگينامه مسلم ابن عقيل به نقل از
امالى شيخ صدوق صفحه ١١٤
٢- ترجمه لهوف صفحه ١١٤
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
#حضرت_مسلم_سلام_الله_علیه
دارم هوایت را هوایم را نداری
چه نوکری هستی غم آقا نداری؟
بیهوده نام منتظر بر خود مگذار
تو غصه ای جز غصه ی دنیا نداری
کافیست لفاظی ، مرا هم خسته کردی
خوب ادّعا داری عمل امّا نداری
شرط زیارت کردنم ترک گناه است
من را نمی بینی اگر تقوا نداری
اصلاً شده باور کنی بی من یتیمی؟
اصلاً شده باور کنی بابا نداری؟
دیگر نگو از جایگاهت بین هیئت
وقتی میان خیمه من جا نداری
(صبح و مساء گریه به جد بی کسم کن
بی گریه بر او جا به قلب ما نداری)2
حتی ته گودال هم یاد شما بود
ای وای اگر از ماتمش آوا نداری
*********
کم کم غروب شد همه رفتن خانه ها
پشت سرم چه زود در آمد بهانه ها
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدن
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدن
در بین یک سپاه از بن مردهای پست
یک پیرزن به بی کسی ام رحم کرده است
من سنگ می خورم به گناه محبتم
این صورت شکسته به قربان صورتت
اخه افتاده ام زمین به یاد تن توام
من قصه دار زیر لگد بودن توام
*واقعا ادب داشته حضرت مسلم؛اصلا تو حرمش میری ، دو تا حرم هست وقتی میری اصلا نوحه خوان و روضه خوان نمیخوای؛ یکی حرم مسلمه یکی حرم دو طفلانشه ...
اصلا وارد میشی حالت عوض میشه ...
عرض میکنه، زبان حال:*
هرچند دستبسته شدم خواهرم که نیست
هنگام دست وپا زدنم مادرم که نیست
*میگه:*
من ذبح میشوم ...
*راوی می گه دیدم بالای دارالاماره سرشو جدا کردن،اول سر افتاد بعد پیکر افتاد ....*
من ذبح میشوم اما زنم اسیر نیست
در کوفه دخترم ز غم و قصه پیر ...
تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت
یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت
حسین ...
مهجة قلب زینب ...
هر چند سخت بود خزانم حسین جان
روی عبا نرفت جوانم حسین جان
صد شکر مفتخر به وصال تو میشوم
من پیش مرگ اهل و عیال تو میشوم
حسین ...
#حاج_منصور_ارضی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#گریز از روضهٔحضرتمسلم به کربلا
📜هنگامى كه مسلم ع به درب قصر رسيد از گرمى هوا و گرفتارى و برابرى با دشمن و بيوفائى
آنان بسختى تشنه شد و در كنار قصر عده اى از مردم نشسته و منتظر اذن دخول بودند مسلم چشمش به كوزه ى آب خوشگوارى افتاد كه در كنارى گذارده اند فرمود جرعه اى از اين آب به من بدهيد تا اندكى راحتى پيدا كرده رفع عطشم بشود.
مسلم بن عمرو بجاى آنكه از يادگار خاندان رسول خدا پذيرائى كرده جام آبى باو بدهد گفت اى مسلم مى بينى چقدر آب خوشگوار و سرديست سوگند بخدا قطره
از آن نخواهى آشاميد مگر اينكه بجهنم وارد و از حميم آن بياشامى. مسلم فرمود مادرت به عزايت بنشيند چقدر جفاكار و دل سختى اى پسر باهله ، تو از من سزاوارترى كه از حميم و آب ناگوار جهنم بنوشى و در آن وارد شوى.
آنگاه ضعف عجيبى به حضرت مسلم دست داد و چاره نديد جز اينكه بنشيند و تكيه بر ديوار دهد.
عمرو بن حريث كه شاهد پيش آمد مسلم و پسر باهلى بود به غلامش دستور داد كوزه آبى با ظرف حضور مشار اليه ببرد غلام جامى از كوزه پر كرده تقديم حضور داشت، مسلم جام را گرفت به مجردي كه نزديك دهان آورد از خون دهان مباركش ممتلى شد و يك بار يا دو بار ديگر همين عمل تكرار شد و هر دفعه آب را ميريخت مرتبه سوم كه جام را از آب پر كرد و نزديك
دهان آورد دندانهاى آسيب ديده بيش دهانش در ميان جام ريخت مسلم پس از اين خداى را سپاسگزارى كرده فرمود اگر اين آب، رزق مقسوم من بود ممكن بود از آن استفاده كنم ليكن معلوم مى شود از آن بهره ندارم.
👆از همينجا دلهامون رو روانه ى كربلا مى كنيم ، جا داره عرض كنيم يا مسلم ابن عقيل ، درسته ابتدا به شما بي حرمتى كردند ولى به هر حال براي شما آب آوردند هر چند قسمت نبود قطره اى آب به لبهاى مبارك شما برسه ، اما دلها بسوزه براي ارباب تشنه لب حسين ع ،
عبد اللَّه ازدى كه در رديف مردم بجيله بود براى خوش آيند امير خود با صداى بلند فرياد زد اى
حسين مى بينى اين آب در صفا و گوارائى مانند وسط آسمانست بخدا قسم قطره اى از آن نخواهى آشاميد تا هنگامى كه از تشنگى جان تسليم كنى.راوى مي گه هيچ كس قطره اى آب براى آقا نياورد ، تا با لب تشنه در گودال قتلگاه به شهادت رسيد.
◾️يا حسين يا حسين يا حسين
▪️لا حول ولا قوة الا باالله العلى العظيم
منابع؛
📚ترجمه الإرشاد، ص: ٤٠٧
📚ترجمه الإرشاد، ص: ٤٠٨
📚ترجمه الإرشاد، ص: ٤٣٧
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
#حضرت_مسلم_سلام_الله_علیه
کاشکی کوفه برای تو جهنّم نشود
تار مویی ز سر دختر تو کم نشود
به خدا یک نفر اینجا به تو محرم نشود
زینبت تاب ندارد قد او خم نشود
هر که اینجاست برای زدنت آمده است
لشگر کوفه پی پیروهنت آمده است
نامه دادند بیایی همگی یار توئيم
همگی از دل و جان ياور و غمخوار توئيم
وعده دادیم که سرباز علمدار توئيم
امر کن تا که ببينی چه گرفتار توئيم
ولی این مرد و زن کوفه حقيرم کردند
بین یک چاله به يک ضربه اسيرم کردند
سر شکستن ز روی بام در اينجا رسم است
زدن فاطمه ها در دل صحرا رسم است
بی هوا ضربه به پهلو زدن آقا رسم است
خنده بر چشم تر زينب کبری رسم است
قصد دارند تنت را ته گودال برند
از یتیمان حرم زيور و خلخال برند
✍️شاعر:رضا باقریان
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
هدایت شده از علی سلمانی
4_5954086456338154216.pdf
2.63M
کتاب زندگینامه سفیر حسین «علیهالسلام»
مسلم ٱبن عقیل «علیهالسلام»
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
هدایت شده از علی سلمانی
4_5967408487112639346.m4a
5.97M
📻بشنوید | مجلس سالگرد پدر
امامزادگان علويان(ع) سمنان
🎤 بانواي كربلايي علي سلماني
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59