نظم جهان در مسیر تغییر و تحول ○ قسمت سوم
¤ علی شیرازی
د: "از همهی این چند امتیاز مهمتر، منطق حکومتی و تمدّنی ما است که همان جمهوری اسلامی است. ما جمع کردیم بین جمهوری و بین اسلامی؛ جمع کردیم بین حضور مردم و آراء مردم و معارف الهی؛ جمع بین این دو کارِ آسانی نیست، [ولی] ما این کار را به توفیق الهی انجام دادیم ... منطق، یک منطق جدیدی است در دنیا."
این منطق جدید و قوی می تواند انسان های جهان را در مسیر رشد و تعالی قرار بدهد.
اماممان در پیام به گورباچف آوردند: "جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می تواند خلا اعتقادی نظام شما را پر کند."
امروز قدرت جمهوری اسلامی بیش از گذشته است و به راحتی می تواند خلا اعتقادی نظام استکباری امریکا را پر کند و جهان با محوریت توحید و اسلام ناب محمدی را شکل بدهد.
● تکلیف امروز ما چیست؟
برای ایفای درست نقش خود در نظم آینده جهان، تکالیفی بر دوش همه ماست که به برخی از آن اشاره می کنیم:
۱. رهبر حکیممان در ۹ تیر ۱۳۹۷ فرمودند: اساساً حیات یک ملّت و بالندگی یک ملّت، وابسته به این است که مؤلّفههای قدرت و عناصر قدرت را در خود تقویت کند و آنها را در جای لازم و بهنگام، مورد بهرهبرداری و استفاده قرار بدهد.
ایشان در ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ فرمودند: مراد من از قوی تر شدن، فقط در زمینه ی نظامی و امنیتی نیست، البته در آنجاها باید قوی شد، اما در زمینه اقتصادی باید قوی بشوید، در زمینه فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینه حفظ هویت اسلامی و انقلابی باید روز به روز قوی تر و عمیق تر بشوید.
معظم له در ۳ فروردین ۱۳۹۹ فرمودند: ابعاد قوت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوت اقتصادی، قوت علمی، قوت فرهنگی، قوت سیاسی - که زمینه ساز قوت سیاسی، استقلال سیاسی است - و قوت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصه های دیگری برای تقویت کشور و ملت به وجود می آید ... امروز حفظ جمعیت جوان کشور یکی از ابزارهای قوت است ... امروز قوت در فضای مجازی حیاتی است ... قوت در زمینه ی بهداشت و درمان حیاتی است.
اماممان در ۳ آبان ۱۳۹۶ فرمودند: راه مقابلهی با دشمن این است که ما بعکس و برخلاف خواستهی او، روی عناصر اقتدار خودمان تکیه کنیم.
معظم له در ۹ تیر ۱۳۹۷ می فرمایند: اقتدار این است که یک ملّتی از درون بجوشد؛ هم علم را، هم نظامیگری را، هم سازندگی را، هم پیشرفت را، هم عزّت بینالمللی را برای خود کسب کند. اینها مؤلّفههای اقتدار ملّت ایران است؛ این را شما امروز دارید، خوبش را هم دارید، ظرف پُرش را هم دارید به توفیق الهی؛ باید از این عناصر قدرت، بجا و بهنگام استفاده بشود.
ایشان در ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ فرمودند: یکی از مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری را باید حفظ کند ... باید به روحیّهی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.
ادامه دارد ....
@alishirazi_ir
نظم جهان در مسیر تغییر و تحول ○ قسمت چهارم و پایانی
¤ علی شیرازی
۲. امام خامنه ای در ۱۷ مهر ۱۳۹۸ فرمودند: این کار سخت اگر با امید همراه باشد پیش خواهد رفت.
ایشان در ۴ مهر ۱۳۹۸ فرمودند: اگر امید نباشد هیچ کدام از کارهای بزرگ انجام نمیگیرد.
رهبر عزیزمان در ۱۷ آبان ۱۳۸۵ فرمودند: کار متکی به ایمان و امید، علاج همه ی دردهای یک ملت است.
معظم له در ۱۷ مهر ۱۳۹۸ فرمودند: البتّه یکی از مایههای مهمّ امید عبارت است از توکّل به خدای متعال؛ اَلعاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛ وقتی شما اهل تقوا بودید، پاکدامن بودید، رعایت امر و نهی الهی را کردید، خدا با شما است. وقتی خدا با انسان است یعنی پیروزی با انسان است، موفقیّت با انسان است، شادکامی با انسان است، بهجت معنوی با انسان است.
اماممان در ۱ خرداد ۱۳۹۸ فرمودند: یکی از نقاط امید، فرسودگی جبههی مقابل ما است. بنده به طور قاطع میگویم ... امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است: عَلیٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَ بِه؛ فی نارِ جَهَنَّم؛ لب گودال است؛ این جوری است. البتّه حوادث و تحوّلات جوامع بتدریج اتّفاق میافتد؛ یعنی زود احساس نمیشود. حتّی خود اندیشمندان غربی این را احساس کردهاند و بر زبان میآورند و میگویند. این هم یکی از نقاط امید ما است. تمدّن غربی، تمدّن مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است. این هم یکی از نقاط امیدبخش است؛ و بعد هم وعدهی تخلّفناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعدهی چه کسی از خدا درستتر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعهی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند.
شورای متشکل از ۳۰۰ فرقه مسیحی در سال ۱۳۸۳ در بیانیه ای اعلام کرد: چهره امریکا به دلیل جهانی شدن و جنگ بطور قابل ملاحظه ای به تیرگی گراییده است.
حسن حردان نیز اخیرا در روزنامه الاخبار لبنان نوشت: قدرت امریکا بر خلاف میل آن در حال سقوط است ... واقعیت های اقتصادی جدید جهان، پایان امپراطوری امریکا بر عرش اقتصادی و سیاسی جهان را نشان می دهد.
اینها واقعیت های روی صحنه، و نقاط امید بخشی برای جامعه انسانی و ملت ایران است. ملتی که بناست در آینده ای نه چندان دور، در نظم جدید جهان نقش ایفا کند. برای درست نقش ایفا کردن، به کار و تلاش شبانه روزی نیازمندیم.
۳. رهبر حکیممان در ۷ مهر ۱۳۸۷ فرمودند: نگاه دین، نگاه اسلام، نگاه قرآنی به انسان این است که: انسان باید تلاش کند؛ تلاشِ با نظم، با برنامه ریزی و بی وقفه، تا بتواند به نتائج برسد.
ایشان در ۱۶ تیر ۱۳۹۳ فرمودند: "تا میتوانید و فرصت هست کار کنید؛ فرصتها محدود است. ما اشخاص رو به زوالی هستیم، فرصت محدودی داریم، تا میتوانیم، تا هستیم، کار کنیم ... شما چه در مجلس، چه در دولت، چه در قوه ی قضائیه، چه در نیروهای مسلح، چه در بخشهای گوناگون مربوط به دولت، توانایی هایی دارید، امکاناتی در اختیار دارید، از این امکانات استفاده کنید؛ تا میتوانید کار کنید؛ نگذارید لحظه ای بیکار بگذرد.
۴. امام خامنه ای در ۱۶ تیر ۱۳۹۳ فرمودند: "نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. این را بدانید! اگر قوی نباشید زور خواهید شنفت؛ نه از آمریکا و غرب، حتّی از موجودی مثل صدّام. اگر قوی نباشید به شما زور میگویند، بر شما تحمیل میکنند. باید قوی بشوید. عناصر قوّت چیست؟ چگونه میشود فهمید و قبول کرد که ما قوی هستیم؟ روحیّه، امید، کاروتلاش، شناخت رخنههای اقتصادی، رخنههای فرهنگی، رخنههای امنیّتی - اینها را بشناسید و این رخنهها را ببندید - همافزایی دستگاههای مسئول - به هم کمک کنند دستگاهها - همافزایی دستگاههای مسئول با مردم؛ اینها عناصر قوّت است.
۵. مرادمان در ۱۶ تیر ۱۳۹۳ فرمودند: حرکت را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید؛ از حاشیهسازی پرهیز کنید، به حلّ مشکلات مردم بپردازید.
۶. اماممان در ۱۶ تیر ۱۳۹۳ فرمودند: همگرایی بخشی و همگرایی قوّهای را مهم بشمارید. بنده توصیهی مکرّر میکنم به مسئولین محترم قوای سهگانه که جلساتشان را بهطور مرتّب داشته باشند؛ خیلی از مسائل در این جلسات مشترک حل میشود: جلسات دولت و مجلس، جلسات قوّهی قضائیّه و دولت، جلسات قوّهی قضائیّه و مجلس؛ این دیدارها، این تبادل نظرها، این استفادهی از نظرات یکدیگر، موجب همافزایی است."
ما با هم افزایی، با کار و تلاش، با امید، با وحدت ملی، و با قدرت و اقتدار بایستی نقش خود را در نظم آینده جهان به درستی ایفا نماییم و آینده ای زیبا را برای بشریت ترسیم کنیم.
@alishirazi_ir
جمهوری اسلامی ، نسخه ای جدید و بی بدیل
¤ علی شیرازی
مهم ترین کار اصولی و نوی که ملت شریف ایران ، با الهام از تعالیم مکتب محمدی و علوی ( علیهماالسلام ) انجام داد ، تبدیل نظام شاه سالار به نظام مردم سالار ، و شکل دهی به نظام جمهوری اسلامی بود .
جمهوری اسلامی ، عبارت است از اراده مردم و ارزش های الهی و معنوی و حقیقتی درون دینی که فقط در چارچوب مسائل و مباحث دینی قابل تعریف است .
جمهوری اسلامی ، هم جمهوری و هم اسلامی است و از متن دین مبین اسلام برخاسته و تمام ارکان اقتدار معنوی در آن جمع و اخلاص و تقوا و ایثار و توکل و تعبد و ایمان در آن برجسته است .
جمهوری اسلامی ، نظام مردم سالاری دینی است . در این نظام ، مردم اصل اند . مردم در همه امور زندگی ، حتی در تعیین حاکم ، صاحب رای و تدبیر و صاحب تصمیم اند .
اگر جمهوری اسلامی بخواهد بر مبنای دین عمل کند ، بدون مردم نمی شود . تحقق نظام مردم سالار واقعی نیز بدون دین امکان ندارد .
مردم گرایی در جمهوری اسلامی ، ریشه اسلامی دارد . پایه و اساس حق مردم در نظام دینی ، اسلام ناب است . رای مردم در این نظام ، متکی بر یک مبنای بسیار محکم اسلامی است . مردم خودشان انتخاب می کنند ، تصمیم می گیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خود ، در اختیار دارند ؛ و در سایه هدایت الهی ، هرگز به بیرون از جاده صلاح و فلاح نمی روند و از راه مستقیم الهی خارج نمی شوند .
این نسخه بی بدیل که با ابتکار حضرت امام خمینی ( ره ) رونق گرفته است ، و جهانیان همواره و امیدوارانه آن را در گذر از چالش ها و به دست آوردن پیشرفت های خیره کننده ، سربلند دیده اند ؛ الگویی جدید برای تمامی کشورهای جهان است که در صورت تبیین دقیق و درست مبانی نظری آن از سوی افسران میدان جنگ نرم و روحانیت بصیر و فهیم ، مورد پسند تمامی مسلمانان و مظلومان دنیا واقع خواهد شد و دل آنان را لبریز از محبت به جمهوری اسلامی و به امامین انقلاب اسلامی و به ملت شریف و بزرگ ایران قرار خواهد داد .
دل مسلمانان و مظلومان جهان ، از نفوذ و دخالت و تکبر دولت های طاغوتی و استکباری ، پر از خون است . اگر ما چهره زیبای جمهوری اسلامی را برای مردم جهان تبیین کنیم ، آنان که به دنبال الگویی مناسب برای رهایی از چنگال ستم پیشه گان جهانند ، با شور و شوق به نسخه بی بدیل نظام دینی نظر می افکنند و با الگو برداری از آن ، راه رسیدن به هدف را برای خود و یاران همراه ، هموار می سازند .
https://eitaa.com/alishirazi_ir
توجه، توجه!
به زودی منتشر خواهد شد:
سیمای قرآنی شهید سلیمانی
سلسله مقالات
@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت نخست
¤ علی شیرازی
شهید حاج قاسم سلیمانی یک انسان کامل است. انسان کامل یعنی انسان نمونه. شناخت انسان کامل و نمونه برای ما واجب است؛ چون حکم مدل و الگو را دارد. باید بدانیم ویژگی های انسان کامل و نمونه چیست، تا خود را طبق آن تربیت کنیم.
یکی از خصوصیت های بارز شهید سلیمانی، تطبیق ویژگی ها و شاخص های خود با آیات قرآن بود. این شخصیت برجسته وجامع، آنچنان که خدا و قرآن می خواستند، خود را ساخت.
اگر او را از راه بیان قرآن شناختیم، می توانیم وی را الگوی خود قرار دهیم و راهی را که اسلام عزیز مشخص و روشن کرده، برویم و یک انسان کامل و مسلمان واقعی بشویم:
◇ خداشناس خداپرست
خداوند بزرگ و حکیم در آیه ۳۸ سوره کهف می فرماید: هُوَ اللهُ رَبِّي وَ لا أُشْرِك برَبِّي أَحَداً - من كسى هستم كه خداى يگانه، پروردگار من است؛ و هيچكس را همتاى پروردگارم قرار نمىدهم.
شهید سلیمانی از ادله الهی در زمین و آسمان، پی به حقیقت وجودی خدا برده بود و تنها او را می پرستید و تسلیم فرمان او بود.
خداوند در آبه ۲۰ سوره ذاریات می آورد: و فی الارض آیات للموقنین - در روی زمین برای اهل یقین، ادله قدرت الهی پیدا است.
شهید بزرگمان می گفت: "شما اگر توانستید یک کارخانه ای به اندازه کرم ابریشم پیدا کنید که از اینور خودش برگ توت را بخورد و از آن طرف ابریشم بیرون بدهد."
پروردگار مهربان در آیه ۸۸ سوره نمل می فرماید: صنع الله الذی اتقن کل شئ انه خبیر بما تفعلون - صنعت ماهرانه خداست که هر چیزی را با دقت و در کمال استحکام ساخته است. او به هر چه انجام می دهید، آگاه است.
هیچ انسانی تا به حال نتوانسته که از نحوه دوختن کرم ابریشم تقلید کند و مشابه ابریشم را درست کند.
شهید سلیمانی دقیقا به نقطه مهمی اشاره می کند که زیر بنای خداشناسی او را کامل می کند.
ایشان در نامه ای به یک دختر جوان می نویسد: هر کس خدا را بشناسد؛ به او رغبت خاص پیدا می کند.
وی در ادامه می نگارد: معرفت به خداوند سبحان، موجب تسلیم و رضای انسان می شود. معرفت به خداوند، موجب بی نیازی از دیگران می شود.
شهید سلیمانی با همه وجود به این حقیقت رسیده بود. خدا را پروردگار خود و تربیت کننده خود می دانست و هیچ شریک و همتایی برای او قرار نمی داد و تسلیم فرمان خدای یکتا و بی همتا بود.
ژنرال جان مگوایر، افسر سابق سازمان سیا و مدیر اطلاعات ملی امریکا می گوید: "آن آدم رده پایینی که ۲۵ سالش است و بدون جلیقه ضد گلوله دارد در یک گروه شبه نظامی می جنگد، چگونه ممکن است انگیزه نگیرد و عملکرد خوبی نداشته باشد، وقتی می بیند رئیسش که هم سن پدر بزرگش است، با یک پیراهن ساده دارد در میدان جنگ و در میان شلیک گلوله ها قدم می زند. این کار، یک پیام الهام بخش برای آن سرباز است که ترس در این آدم وجود ندارد، و ما هم باید همینگونه باشیم. من واقعا اعتقاد دارم افرادی مانند سلیمانی احساس می کنند دارند تقدیرشان را رقم می زنند، و اگر هم کشته شده اند، خوب کشته شده اند، دیدگاه متفاوتی نسبت به ما امربکایی ها در اینباره دارند و معتقدند در حال اجرای یک ماموریت الهی هستند."
انسان تسلیم خدا؛ نمی ترسد، توکلش به خداست، کارش را برای خدا انجام می دهد، مزدش را از خدا می خواهد. اینها اثرات ایمان به پروردگار بزرگ و یکتاست.
آقای مجید بهرامی می گوید: "شهید حسن باقری، اعتقاد عجیبی به سردار سلیمانی داشت. گاهی حسن آقا توی کلاس های آموزشی ما می آمد. در همان زمان حاج قاسم در خط شوش فعال بود. یک روز حسن به من گفت: رفیقت عجب شیرمردی است! این حرف هایی را که تو در آموزش می گویی، رفیقت در خط اجرا کرده است."
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می فرمایند: "این آدم توانست در مقابل همه نقشه هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتی وسیع امریکایی، با توانایی های دیپلماسی امریکایی، زورگویی هایی که امریکایی ها روی سیاستمداران دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیه شده بود قد علم کند و این نقشه ها را در این منطقه غرب آسیا خنثی کند. امریکایی ها در مورد فلسطین طرحشان و نقشه شان این بود که قضیه فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ فلسطینی ها را در حالت ضعف نگه دارند که جرات نکنند دم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینی ها را پر کرده، کاری کرد که یک منطقه کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزه در مقابل رژیم صهیونیستی با آن همه ادعا می ایستد، کاری و بلایی سر آن ها می آورد که آن ها سر ۴۸ ساعت می گویند: آقا بیایید آتش بس بدهید؛ این را حاج قاسم سلیمانی کرد." ادامه دارد ......
https://eitaa.com/alishirazi_ir
توجه، توجه، توجه!
به زودی منتشر خواهد شد:
مقاله ای خواندنی:
پایان مسیر کشف حجاب و بی بندوباری کجاست؟
خواندن این مقاله را از دست ندهید.
@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت دوم
¤ علی شیرازی
خالد البطش، عضو دفتر سیاسی جهاد اسلامی، می گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی، ابعاد مختلفی را به مقاومت فلسطین اضافه کرد و به کمک خداوند متعال، ایشان، کار مقاومت را در نوار غزه گسترش داد. هر آنچه مقاومت احتیاج داشت، تامین می کرد تا مقاومت قوی تر شود.
سید حسن نصرالله می گفت: اسرائیل می داند که خطرناکترین مرد برای آنها قاسم سلیمانی است.
◇ ایمان به غیب
ایمان به خدای سبحان، شجاعت و نترسی و اقدام به موقع و عمل به تکلیف، در نهاد او جای گرفته بود. او علاوه بر ایمان به خدای بزرگ، جزء کسانی بود که به غیب ایمان داشت.
در آیه سوم از سوره بقره می خوانیم: الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ - کسانی که به غیب ایمان می آورند. غیب، حقایقی است که از حس پوشیده و پنهان است و انسان از راه حواس پنجگانه نمی تواند آنان را مشاهده کند. خداوند، وحی، جهان آخرت، فرشتگان، ثواب و عقاب، احوالات پیامبران، از مصادیق عالم غیب هستند که از راه های دیگر شناخت، مانند عقل و وحی درک می شوند.
شهید سلیمانی به این حقیقت روشن ایمان داشت. او علاوه بر ایمان به غیب، معتقد بود که ایمان به خدا، باید باعث حرکت انسان در مسیر ترسیم شده از سوی خداوند شود و انسان تسلیم فرمان پرور گارش باشد.
◇ اقامه نماز
پروردگار بزرگ در ادامه آیه می آورد: وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ - کسانی که نماز را به پای می دارند.
اقامه نماز، ویژگی انسان های مومن و پرهیزگار است. آنان بر این باورند که اقامه نماز یک معنای والاتر و بالاتر ار نماز خواندن فردی دارد و به معنای زنده کردن و زنده نگهداشتن نماز در جامعه و در بین مردم است.
امیر عسکری؛ کارگردان مستند راز سلیمانی می گوید: حاج فاسم به ما می گفت: مبادا کار کردن باعث به تاخیر افتادن نماز شود و به نماز اول وقت توجه نکنید.
خدای مهربان در آیه ۹ سوره مومنون می گوید: والذین هم علی صلواتهم یحافظون - و آن ها که بر نمازهایشان مواظبت می نمایند.
او عامل به این فرمان بود. نمازش را اول وقت و با توجه و گاهی با سوز و اشک و تضرع می خواند و به همه سفارش می کرد از نماز گزاران واقعی باشند.
◇ نماز شب
شهید سلیمانی، عاشق نماز های واجب و مستحبی بود. عاشق نماز شب بود. در نماز شب، می سوخت و اشک می ریخت. خیلی ها گریه های او را در نماز شب های طولانی اش دیده بودند. گاهی چنان سر نماز شب، بدنش می لرزید که فرزندانش حس می کردند که پدر، خود را در محضر بزرگی می بیند و دارد التماسش می کند!
همان حاج قاسم با صلابتی که یک نگاهش برای فرو ریختن کاخ دشمن کافی بود، چنان سر نماز شب گریه می کرد که گویی کودکی است که پدر و مادرش را گم کرده است.
آن شهید گرانمایه همیشه می گفت: "بیشترین چیزی که آدم را می شکند و به خدا نزدیک می کند، نماز شب است."
سردار دل ها در نامه ای به یکی از فرماندهان لشگر ثارالله در دوران جنگ می نویسد: نماز شب، توشه عجیبی است.
به برادرزاده اش مهدی هم سفارش می کند: نماز شب در سن شما تاثیر شگرفی دارد، اگر چند بار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می شود به آن تمسک یابی.
وقتی در سال ۱۳۶۵ صدام و حزب بعث عراق، مهران را اشغال می کنند، فرمانده قرارگاه کربلا در جلسه ای می گوید: برای آزادی مهران و تپه های قلاویزان، به نیروهای ویژه ای نیاز داریم.
حاج قاسم می گوید: ما دو تا گردان داریم که اهل اشک و نافله اند. نماز شب می خوانند. ارتباطشان با خدا قوی است. این نیروهای ویژه می توانند مهران را آزاد کنند.
◇ انفاق
وی علاوه بر اقامه نماز، و عشق به نافله شب، مرد میدان انفاق بود.
خداوند در ادامه آیه می آورد: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ - و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
اولا شهید بزرگ جبهه مقاومت یقین داشت، همه هستی و دارایی او متعلق به خداست. روزی ای است که پروردگارش به او داده است. صاحب ثروت اوست، بخشنده اوست، و ما فقیر درگاه الهی هستیم.
چه زیبا در وصیت نامه اش می نویسد: "من توشه ای بر نگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!"
این بیان برگرفته از ایمان او و باور او به خداست. در دنیا همه چیز متعلق به پروردگار است، در قیامت نیز خدای یکتا همه کاره و خزانه دار رزق و روزی انسان هاست. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
پایان مسیر کشف حجاب و بی بندوباری کجاست؟
¤ علی شیرازی
در سال ۲۰۰۱، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن، در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: «در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰، شاه ایران نامه های محرمانه ای به ملک فیصل؛ پادشاه عربستان نوشت. وی در یکی از آن نامه ها نوشته بود: «برادرم! از تو خواهش میکنم دست به مدرنیزاسیون بزن. درهای کشور خود را باز کن. آموزشگاههای مختلط پسر و دختران را باز بگذار. دیسکو برگزار کن. مدرن باش، وگرنه تضمین نمیکنم که بتوانی تاج و تخت خودت را نگه داری»
محمد رضا پهلوی تصور می کرد که با فساد و بی بندوباری، و با آزادی فحشا و گناه، می تواند تاج و تخت خود را حفظ کند.
این فساد به درون کاخ وی، و حتی زندگی او با فرح دیبا و شاهپورها و اشرف و شمس، برادران و خواهران شاه نیز کشیده شد.
فرح گاهی اوقات رعایت شأن و جایگاه ملکه را نمیکرد و با هر بیسر و پایی طرح مراوده میریخت. از جمله با مربی اسکیاش که یک نجار سوئیسی بود، در حال معاشقه دیده شد!
رفتار جلف فرح در کاخ یک مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح که از شاه میخواست استراحت بیشتری بکند با لحنی پرخاشکنان گفت: «تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آن هم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلها که دور و برتان میگردند، دست بردارید. وقتی اینجور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟»
مادر محمدرضا می گوید: در سال ۱۳۵۱ سرلشكر آزاد براي اينكه «خودش را به محمدرضا نزديك كند»، از دخترش گیلدا استفاده كرد، او را هنگام سفر محمدرضا به اصفهان، با خود آورد و در هواپيما كنار محمدرضا نشاند و محمدرضا را خام خودش كرد. محمدرضا چنان شيفته او شد كه «نمیتوانست در برابر خواهشهای او نه بگويد»، شاه نام او را به خاطر موهاي طلائيش، طلا گذاشت.
مادر شاه میگويد: « محمدرضا در مجالس با زنهای اين و آن و دخترهای اين و آن میرقصيد و آن ها را در آغوش میگرفت و میبوسيد و فرح میدانست كه محمدرضا علاوه بر او با زنان ديگری هم رفت و آمد دارد."
مادر شاه می گوید: سرانجام گیلدا دل شاه را زد و محمد رضا او را به فرمانده نیروی هوایی داد.
این کار، عملی رسمی در دربار پهلوی بود! فرح دیبا با افرادی نشست و برخاست داشت که فسادشان شهره شهر بود. از جمله لیلی امیر ارجمند، همسر حسینعلی امیر ارجمند که فسادش از خاندان پهلوی بیشتر بود.
لیلی کارهایی را که سایرین در خفا انجام می دادند، آشکارا انجام می داد، او هیچ اعتقادی به آداب مذهب و قانون و عرف اجتماع در مورد روابط زن و مرد نداشت و هر گاه به او اعتراض مىشد که شما شوهر دارید و این رفتار براى یک زن شوهردار، خلاف شرع، عرف و اخلاق اجتماعى است، پاسخ مىداد : “شوهرم با طرز فکر من موافق است.”
شوهر لیلی امیرارجمند، از او بیغیرتتر بود. “هر وقت مردی، زنش را میبوسید، او مؤدبانه تشکر میکرد!!
لیلی امیر ارجمند جزو اولین کسانی بود که داشتن دوست دختر و دوست پسر را در ایران باب کرد. او با اینکه یک شوهر رسمی داشت، ولی دارای دو دوست پسر نیز بود که گاه و بیگاه آنها را به خانه می آورد و آنها را به شوهر خود معرفی می کرد.
بی بند و باری او در حدی بود که فریده دیبا او را این گونه توصیف می کند:
“من از بی پروایی جنسی لیلی ناراضی بودم، به ویژه در مسافرت های نوشهر و کیش که عادت داشت بدون هیچ گونه پوششی وارد دریا شود و برایش هیچ اهمیتی نداشت که ده ها نفر از نگهبانان و گاردی ها دارند او را تماشا می کنند. چند بار مورد این موضوع را به او تذکر دادم، اما او نظرم را قبول نداشت و می گفت : الان در اروپا باب شده است که همه ی مردم بلا استثنا بدون مایو وارد دریا می شوند!”
این فساد و فحشای درباریان و خاندان پهلوی، ثمره کشف حجاب رضا خان بود. امروز نیز نوادگان رضا خان و وارثان رجوی ملعون، کسی که مریم را از ابریشم چی به زور گرفت و ده ها دختر را با عمل جراحی به مالکیت خود درآورد؛ می خواهند همین فساد و فحشا را به درون کشور ایران بکشانند؛ هدفی که هرگز تحقق نخواهد یافت.
زهرا سادات باقری که سابقه عضویت در گروهک منافقین و حضور طولانی مدت در پادگان اشرف را دارد، در یک جلسه سخنرانی، اقدام به ارائه لیستی ۹۵ نفره از دختران و زنانی می نماید که در پادگان اشرف، مورد عمل جراحی جنسی قرار گرفته اند تا بتوانند به عنوان برده جنسی مسعود رجوی فعالیت کنند!
دبیر دوم سفارت امریکا در عراق، پس از سقوط پادگان اشرف، در گزارشی مستند، بخشی از جنایات سرکرده گروهک منافقین را بیان می کند و می آورد: رجوی روابط جنسی گسترده ای با افراد نظامی، سیاسی، و دفتری زن این گروه داشته است و دستور عقیم سازی برخی از آنان را نیز صادر کرده بود!
نوروز ۱۳۰۶ رضاخان به قصد حرمت شکنی، خانواده اش را بدون حجاب فرستاد به حرم حضرت معصومه(س) در قم! در برابر این هتک حرمت، کسی جرأت نمی کرد حرفی بزند؛ مردم فقط بر سرشان می زدند و می گفتند یا امام زمان چه کنیم!
آیت الله بافقی تا فهمید خودش را به حرم رساند و فریاد زد؛ اگر مسلمان نیستید پس در حرم دختر پیغمبر چکار می کنید؟ اگر هم مسلمان هستید چرا با این وضعیت اینجا آمدید؟ از حرم بیرون بروید، حرمت حرم را نشکنید!
خبر که به رضاخان رسید؛ با چند کامیون ارتشی رفت قم و حرم را محاصره کرد و گفت؛ شیخ بافقی را بیاورید!
پیرمرد را آوردند پیش رضاخان، وی با باتومی که در دستش بود، به جان شیخ افتاد و تا می توانست به سر و بدن او کوبید! و سپس ایشان را به شهرری تبعید کرد که دیگر در قم نباشند.
نتیجه ترویج بی حجابی رضا شاه، فاسد شدن بچه های او شد.
فردوست می گوید: در تاریخ زنان فاسد جهان، تالی اشرف یا نیست و یا نادر است.
نادر شاه به علت تسلیم نشدن جد آیت الله مشکینی، در برابر فساد وی، دستور داد خمیری را به شکل عمامه درست کردند، آن را روی سر ملا محمد تقی؛ جد آیت الله مشکینی گذاشتند، روغنی را داغ کردند و وسط خمیر ریختند و آن بزرگوار را شهید نمودند.
این ظلم درباریان و پادشاهان و رضاخان بود، برای اینکه ایران را به شکل اروپا در بیاورند! به فساد بکشانند و اسلام را از بین ببرند.
سالیانه ۳۵۰ هزار دختر زیر ۱۸ سال در امریکا باردار می شوند که ۸۰ درصد آن ناخواسته و حاصل رابطه نامشروع با دوست پسر در دوران مدرسه است.
سالانه در ارتش امریکا ۱۹۰۰۰ مرد و زن، مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.
یورونیوز نوشت: زن کشی، آزار فیزیکی و جنسی، اپیدمی های خاموش اروپا هستند.
رابرت مرداک؛ امپراتور رسانه ای صهیونیست می گوید: برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم. اگر مادر را به لجن بکشیم، تمام جامعه ایران به لجن کشیده خواهد شد.
رضا شاه با همین هدف به سراغ حذف حجاب رفت. صدرالاشراف نخست وزیر رضاشاه، در کتاب خاطراتش می آورد: رضا شاه برای این که مردم به بی حجابی عادت کنند، دستور داد؛ وزراء هر کدام جشنی بگیرند و رجال دولتی با خانمهای خود در آن حاضر شوند. روزی شاه در هیأت دولت گفت: مجلسی فراهم کنید که من خودم هم با دخترهایم (بدون حجاب) حاضر شوم.
قرار شد شاه در جشن دیپلم دختران دانش آموز حاضر شود و گفت وزراء و معاونین و مدیرکلها باید با خانمهای خود، بی حجاب حاضر شوند. این امر برای من مشکل زیادی داشت، زیرا خانم من به هیچوجه حاضر نمی شد "بی حجاب" شود. حتی به من گفت: مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار.
من به رضا شاه پیغام دادم: خانم من مریض است و نمیتواند حرکت کند. جواب داد که خود شما حاضر شوید و عذرتان را به بقیه وزرا بگویید.
این مرحله هم گذشت، ولی چند روز بعد رضا شاه به من گفت: نوبت جشن در وزارت عدلیه چه وقت خواهد بود؟ بناچار مجلسی در کلوپ ایران فراهم کردم. اما در خانه من عزا برپا بود. شب وقتی عده زیادی از مهمان ها آمدند، خانم من به همراه دخترهایم، با کراهت در جلسه حاضر شدند. بعد از برگشت از آنجا خانم من مریض شد و دیگر از آن خانه بیرون نیامد تا یک سال بعد که فوت شد و جنازه او بیرون رفت!
همه این جنایت ها برای نگهداشتن تاج و تخت بود. برای دنیا طلبی بود. چه فسادها و ظلمی که نکردند. به خودی ها هم رحم نکردند. نتیجه چه شد؟ نتیجه را از زبان محمدرضا پهلوی بشنویم.
در یکی از روزهای آخر عمر پهلوی دوم در قاهره، وی به خبرنگار بیبیسی گفت: «امروز من آینده را پشت سرگذاشتهام، بیماری وجودم را تحلیل میبرد و مثل پدرم در غربت خواهم مرد. ولی یک تفاوت وجود دارد که من توانستم ۶ سال بعد از مرگ او جنازهاش را به وطن برگردانم، ولی گمان نمیکنم دیگر جنازهی من هم به ایران برگردد.»
خبرنگار پرسید: «آیا احساس پشیمانی دارید؟»
شاه جواب داد: «شاید در تقسیم املاک بین محرومان تعلل کردم. شاید نباید این طور با روحانیت درمیافتادم و شاید نمیبایست مسیر غربی ترقی را چنین میپیمودم. باید تجارت مشروبات الکلی را قدغن میکردم. بعضی کابارهها و سینماها را تعطیل میکردم و با مواد مخدر مبارزه میکردم. حالا بعد از مرگم تنها سگ خانوادگیمان برایم خواهد گریست و دیگر هیچ!».
این ذلالت را خدا برای مفسدان و ظالمان طراحی کرد. سرنوشت نادر و رضا خان و محمدرضا چه شد؟ سرنوشت فاسدان در کنار شاه ایران چه شد؟ خدا به دست امام خمینی و ملت ایران بساط فسادشان را برچید. امروز ایران قوی، با مدیریت و رهبری حکیم فرزانه انقلاب اسلامی؛ امام خامنه ای قدرت برچیدن بساط مفسدان داخلی و خارجی را دارد و یقینا سرنوشتی بدتر از محمدرضا در انتظار آنهاست، که حتی سگشان هم برایشان نخواهد گریست.
.@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت سوم
¤ علی شیرازی
ببینید، شهیدمان چه عارفانه در وصیت نامه اش می نگارد: "در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است.
من چه کاره ام؟ همه چیز مال توست. همه چیز در دستان توست. همه کاره توئی. من هر چه دارم متعلق به توست و باید در راه تو تقدیم و خرج کنم.
ثانیا او با این اعتقاد و ایمان، از مال دنیا می گذشت و انفاق می کرد. او اهل انفاق بود. او درس انفاق را از قرآن مجید فرا گرفته بود.
خداوند در آیه ۳۵ سوره حج می فرماید: الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم - همان کسانی که چون نام خدا برده می شود، دل هایشان پر از خوف پروردگار می گردد.
والصابرین علی ما اصابهم - و آن ها که در برابر مصیبت هایی که به آنان می رسد، شکیبا هستند.
والمقیمی الصلاه - و آن ها که نماز را برپا می دارند.
پس از خوف از خدا و صبر و اقامه نماز، می فرماید: و مما رزقناهم ینفقون - و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
این اوصاف را در وجود سردار دل ها، پررنگ می بینیم. ویژگی هایی که او از قرآن فرا گرفته است.
◇ انس با قرآن
شهید حاج قاسم سلیمانی به قرآن ایمان کامل و بارز داشت. با قرآن مانوس بود. هر فرصتی پیدا می شد، با تلاوت قرآن مجید، زمان را برای خود زیبا می کرد. خواست وی این بود که توی جلسات، آیه ای از قرآن تفسیر شود. همواره به انس گرفتن با قرآن تاکید می کرد. خودش قرآنی داشت که مرتب آن را مرور می کرد و گاه بر حاشیه آن برداشتش از آیات را می نوشت.
خودش هم می گفت: برداشتم از مفهوم بعضی از آیه ها را در حاشیه قرآنم یادداشت می کنم.
خداوند بزرگ و عزیز در آیه ۴ سوره بقره می فرماید: وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ:
۱. كسانیكه به آنچه بر تو نازل شده ایمان می آورند؛
خدا را قبول داشت. پیامبر اعظم (ص) را قبول داشت. وحی را قبول داشت. به قرآن ایمان داشت. دستورات خدا و پیغمبر و قرآن را در زندگی خود اجرایی می کرد. به اطاعت و تبعیت از فرمان الهی و پیامبر و قرآن سفارش می نمود.
ایمان مندی، بصیرت مندی، ثبات قدم، دوستی با دوستان خدا، دشمنی با دشمنان خدا، جهاد با ستمگران و ظالمان، دفاع از مظلومان و مستضعفان، و عمل الهی او نشات گرفته از دستورات قرآن بود.
◇ عمل به تکلیف
برای عمل به تکلیف، سر از پا نمی شناخت. زمان نمی شناخت.درد نمی شناخت.
سید حسن نصرالله؛ دبیر کل حزب الله لبنان می گفت: با شروع جنگ ۳۳ روزه، حاج قاسم آمد دمشق و از آنجا با من تماس گرفت و گفت: می خواهم پیش شما بیایم! گفتم: چنین چیزی امکان ندارد! همه پل ها را زده اند. راه ها بسته اند. هواپیماهای اسرائیل، هر هدفی را می زنند. امکان ندارد به بیروت برسی!
حاج قاسم اصرار کرد و گفت: "اگر ماشین نفرستید، خودم راه می افتم و می آیم!" پافشاری کرد و خودش را رساند به لبنان و تا پایان جنگ در کنار ما ماند.
چند هفته قبل از شهادت، به عیادت یکی از دوستان دوران جنگش رفته بود و به او گفته بود: "من هم دستم درد می کنه، ولی بهش گفتم: رفیق اذیت نکن! باید منو تحمل کنی، به مریضی هم گفته ام: مجبوری تحملم کنی!!"
در اوج بیماری و مشکلات، مرد میدان بود. او این عزت و عظمت و مقاومت را مدیون مکتب پیامبران الهی بود.
◇ ایمان به پیامبران و کتاب های آسمانی
۲. در ادامه آیه می خوانیم: کسانی که به آنچه پيش از تو [بر پيامبران پيشين] نازل گرديده ايمان میآورند؛
حاج قاسم سلیمانی با اعتقاد کامل به همه پیامبران الهی و کتاب های آسمانی، مومن به تمام دستوراتی بود که خدا در کتاب هایش، برای پیامبرانش تبیین کرده است. آثار این اقدام را در عمل خالصانه او مشاهده می کردیم.
او هم به خدا و دستورات خدا و هم به پیامبران خدا و کتاب های آسمانی ایمان داشت و هم قیامت را باور نموده بود.
◇ ایمان به قیامت
۳. خدای مهربان در ادامه می آورد: کسانی که به سراى ديگر يقين دارند.
با همه وجود قیامت را باور داشت. دادگاه عدل الهی را قبول داشت. حساب و کتاب را قبول داشت. بهشت را باور کرده بود. به جهنم یقین داشت.
قرآن در این آیه، اوصاف و ویژگی های مومنین را بیان می کند و حاج قاسم سلیمانی، نمونه بارزی از افراد با ایمان و با تقوا بود که به دستورات کتاب قرآن عمل می کرد. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت چهارم
¤ علی شیرازی
خدا در آیه ۱۳۲ سوره آل عمران می فرماید: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ - و خدا و پيامبر را اطاعت كنيد، تا مشمول رحمت شويد!
این اطاعت از خداوند و پیامبر اسلام (ص)، در لحظه لحظه زندگی بزرگترین شهید جبهه مقاومت نمود آشکار و بارز داشت. دقیقا به همین علت، وسعت رحمت الهی را در زندگی سردار شهیدمان احساس می کردیم.
عمرش برکت داشت. خستگی ناپذیر بود. شبانه روز تلاش می کرد. حرفش خریدار داشت. محبتش بر دلها سایه افکنده بود. مردم به او عشق می ورزیدند.
این عزت و عظمت، برخاسته از ایمان و خواسته او بود که همواره آیه ۱۲۸ سوره بقره را مرور می کرد و می گفت: رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ - پروردگارا! ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده.
فقط و فقط تسلیم خدای حکیم بود و هرگز به شرک نزدیک هم نمی شد.
◇ نفی شرک
خدای مهربان در آیه ۶۸ سوره فرقان می آورد: وَ الَّذينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ - و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمىخوانند.
این آیه تفسیر شخصیتی افرادی چون شهید سلیمانی است. تلاش او در راستای نفی شرک خفی بود. فقط به خدا عشق می ورزید و تنها برای او کار می کرد.
رهبر حکیم و فرزانه امان؛ آیت الله العظمی خامنه ای، در باره شهید سلیمانی می گویند: این شهید عزیز ما دل و جگر داشت، به دهان خطر می رفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، بلکه در دوران دفاع مقدس هم در فرماندهی لشگر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشگرش هم با تدبیر بود. فکر می کرد، تدبیر می کرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیر توامان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعالند این را می گفتم؛ رفتار او، راه کارهای او را می دیدم. در عرصه سیاست هم، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود. قانع کننده بود، تاثیر گذار بود. از همه این ها بالاتر اخلاص او بود. با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ابزار تدبیر را برای خدا خرج می کرد."
◇ اخلاص
هیچ وقت دنبال دیده شدن نبود، کار را برای خدا می کرد. گاهی فرزندانش به او اعتراض می کردند و می گفتند: چرا مردم نباید بدانند که شما این کارها را کرده اید؟
پدر با لبخند زیبایی به بچه هایش می گفت: "مگر مهم است؟ کسی که باید کار من را ببیند، می بیند. مردم هم خودشان می فهمند، شما نگران نباشید."
برای او رضایت خداوند سبحان مهم بود. دنیا و ریاست و ثروت و قدرت، برایش ارزشی نداشت. در سال ۱۳۹۶ جوانی از او خواست کاندیدای ریاست جمهوری بشود؛ در پاسخش نوشت: "در کشور ما آنقدر شخصیت های مهم و ارزشمند گمنام و با نامی وجود دارد که نیازی نیست سربازی، پست سربازی خود را رها کند. افتخارم این است که سرباز صفر بر سر پست دفاع از ملتی باشم که امام فرمود: جانمفدای آنها باد. رها کردن این پست را در شرایطی که گرگانی در کمین هستند، خیانت می دانم."
◇ عمل به تکلیف
این شهید بزرگوار و عزیز به خدای واحد توکل می نمود و با تکیه به پروردگار مهربان، هر جا که تکلیف بود، تصمیم می گرفت و اقدام می کرد.
سردار محمد رضا نقدی می گوید: در روزهای آغاز جنگ داعش در سوریه، حتی آدم های دانه درشت انقلابی به شهید سلیمانی می گفتند: تو آدم خوشنامی هستی؛ می روی سوریه و خودت را ضایع می کنی! نرو به سوریه! در این میدان، هیچ امیدی به پیروزی نیست.
در دنیا بر ضد حضور او در سوریه، اعلامیه صادر کردند! اما حاج قاسم جلوی همه ایستاد و گفت: اسلام از من حضور در سوریه را می خواهد. تکلیف من این است و باید بروم، و رفت.
◇ توکل
خدای عزیز و رحیم در آیه ۱۱ سوره ابراهیم می گوید: وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ - مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند.
توکل، لازمه ایمان به خداست و مرز توکل هم آن است که با ایمان به خدای مهربان از هیچ کس نترسی. با شجاعت وارد گود شوی و به وظیفه عمل نمایی.
سردار سرتیپ دوم پاسدار رحیم نوعی اقدم؛ از فرماندهان مبارزه با داعش می گوید: "اولین موضوعی که در فرماندهی شهید سلیمانی تجلی داشت، توکل به پروردگار متعال بود. بیشتر بر ایمان و توکل تاکید می کرد."
آن شهید فرزانه و سرافراز، با توکل سنگرها را فتح می کرد و بر دشمن فائق می آمد.
ابوبکر البغدادی می گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه قاسم سلیمانی توانست بر ما چیره شود و گر نه ما قرار بود اماکن دینی رافضی ها را با خاک یکسان کنیم. قاسم سلیمانی مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود.
ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
غیبت نکن! ¤ علی شیرازی
یکی نزد حکیمی آمد و گفت: خبر داری فلانی دربارهات چهقدر غیبت و بدگویی کرده است؟
حکیم با تبسم گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟
سعدی شیرازی می گوید: در ایام کودکی اهل عبادت و سحرخیزی بودم و به زهد و دوری از گناه، علاقه داشتم.
شبی در خدمت پدرم بودم. تمام شب را نخوابیده بودم. قرآن در دستم بود. عده ای اطراف ما خوابیده بودند. به پدرم گفتم: از این افراد یکی سر بلند نمی کند که دو رکعت نماز صبح بخواند، چنان در خواب غفلت فرو رفته اند که گویی مرده اند!
پدرم به من گفت: جان پدر! تو نیز اگر می خوابیدی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و غیبت خلق کنی.
عطار نیشابوری در «منطقالطیر»، حکایتی درباره گرمابه رفتن ابوسعید ابوالخیر نقل می کند که قابل تامل است؛ وی می نویسد: کیسهکش حمام، هنگامی که بدن شیخ را کیسه میکشید، سعی میکرد که چرکها را بر بازوی او جمع کند و به او بفهماند که چقدر برای نظافت بدن وی زحمت کشیده است!
این کار را معمولاً دلاکهای حمام، در دهههای گذشته انجام میدادند تا اِنعام بیشتری از مشتری دریافت نمایند.
کیسهکش، ابوسعید را میشناخت و از او پرسید که آداب جوانمردی چیست؟
ابوسعید نیز در پاسخ او گفت: عیبپوشی و زشتیهای آدمی را نمایان نکردن، یکی از آداب جوانمردی است.
ابوسعید ابوالخیر، انجام کارهای خارقالعاده و حیرت انگیزی را که فایدهای بر آن ها مترتب نبود، مایه افتخار انسان تلقی نمیکرد.
به وی گفتند: فلان کس بر روی آب راه میرود.
گفت: سهل است، وزغی نیز بر روی آب راه میرود.
گفتند: فلان کس در هوا میپرد.
گفت: مگسی نیز در هوا بپرد!
گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری میرود.
شیخ گفت: شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میرود. مرد آن است که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد. با مردم داد و ستد کند. با آنان درآمیزد و یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد.
یادی که انسان را از گناه و معصیت باز دارد. از غیبت و بدگویی از دیگران حفظ کند.
انسان پارسایی را در کنار دریا دیدند که زخم پلنگ داشت و با هیچ دارویی خوب نمیشد. مدتها رنجور بود و شکر خدا را به جا می آورد.
از وی پرسیدند: چرا شکر میگویی؟
گفت: شکرم برای آن است که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی!
درد و رنج مصیبت، از درد و سختی معصیت کمتر است.
اگر این حقیقت را بدانیم، هرگز به سراغ گناه نمی رویم و به هیچ وجه غیبت نمی کنیم.
خداوند حکیم در سوره حجرات می فرماید: وَلا يَغتَب بَعضُكُم بَعضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُم أَن يَأكُلَ لَحمَ أَخيهِ مَيتًا فَكَرِهتُموهُ - و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید.
تحمل درد زخم پلنگ، از تحمل رنج غیبت کردن برادر دینی و خوردن گوشت برادر مرده خود راحت تر است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، می فرمایند: غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم می کند. شما وقتی غیبت می کنید، دل خودتان را چرکین می کنید، دل مخاطبتان را چرکین می کنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن می کشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج می کند.
@alishirazi_ir