سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت دوم
¤ علی شیرازی
خالد البطش، عضو دفتر سیاسی جهاد اسلامی، می گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی، ابعاد مختلفی را به مقاومت فلسطین اضافه کرد و به کمک خداوند متعال، ایشان، کار مقاومت را در نوار غزه گسترش داد. هر آنچه مقاومت احتیاج داشت، تامین می کرد تا مقاومت قوی تر شود.
سید حسن نصرالله می گفت: اسرائیل می داند که خطرناکترین مرد برای آنها قاسم سلیمانی است.
◇ ایمان به غیب
ایمان به خدای سبحان، شجاعت و نترسی و اقدام به موقع و عمل به تکلیف، در نهاد او جای گرفته بود. او علاوه بر ایمان به خدای بزرگ، جزء کسانی بود که به غیب ایمان داشت.
در آیه سوم از سوره بقره می خوانیم: الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ - کسانی که به غیب ایمان می آورند. غیب، حقایقی است که از حس پوشیده و پنهان است و انسان از راه حواس پنجگانه نمی تواند آنان را مشاهده کند. خداوند، وحی، جهان آخرت، فرشتگان، ثواب و عقاب، احوالات پیامبران، از مصادیق عالم غیب هستند که از راه های دیگر شناخت، مانند عقل و وحی درک می شوند.
شهید سلیمانی به این حقیقت روشن ایمان داشت. او علاوه بر ایمان به غیب، معتقد بود که ایمان به خدا، باید باعث حرکت انسان در مسیر ترسیم شده از سوی خداوند شود و انسان تسلیم فرمان پرور گارش باشد.
◇ اقامه نماز
پروردگار بزرگ در ادامه آیه می آورد: وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ - کسانی که نماز را به پای می دارند.
اقامه نماز، ویژگی انسان های مومن و پرهیزگار است. آنان بر این باورند که اقامه نماز یک معنای والاتر و بالاتر ار نماز خواندن فردی دارد و به معنای زنده کردن و زنده نگهداشتن نماز در جامعه و در بین مردم است.
امیر عسکری؛ کارگردان مستند راز سلیمانی می گوید: حاج فاسم به ما می گفت: مبادا کار کردن باعث به تاخیر افتادن نماز شود و به نماز اول وقت توجه نکنید.
خدای مهربان در آیه ۹ سوره مومنون می گوید: والذین هم علی صلواتهم یحافظون - و آن ها که بر نمازهایشان مواظبت می نمایند.
او عامل به این فرمان بود. نمازش را اول وقت و با توجه و گاهی با سوز و اشک و تضرع می خواند و به همه سفارش می کرد از نماز گزاران واقعی باشند.
◇ نماز شب
شهید سلیمانی، عاشق نماز های واجب و مستحبی بود. عاشق نماز شب بود. در نماز شب، می سوخت و اشک می ریخت. خیلی ها گریه های او را در نماز شب های طولانی اش دیده بودند. گاهی چنان سر نماز شب، بدنش می لرزید که فرزندانش حس می کردند که پدر، خود را در محضر بزرگی می بیند و دارد التماسش می کند!
همان حاج قاسم با صلابتی که یک نگاهش برای فرو ریختن کاخ دشمن کافی بود، چنان سر نماز شب گریه می کرد که گویی کودکی است که پدر و مادرش را گم کرده است.
آن شهید گرانمایه همیشه می گفت: "بیشترین چیزی که آدم را می شکند و به خدا نزدیک می کند، نماز شب است."
سردار دل ها در نامه ای به یکی از فرماندهان لشگر ثارالله در دوران جنگ می نویسد: نماز شب، توشه عجیبی است.
به برادرزاده اش مهدی هم سفارش می کند: نماز شب در سن شما تاثیر شگرفی دارد، اگر چند بار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می شود به آن تمسک یابی.
وقتی در سال ۱۳۶۵ صدام و حزب بعث عراق، مهران را اشغال می کنند، فرمانده قرارگاه کربلا در جلسه ای می گوید: برای آزادی مهران و تپه های قلاویزان، به نیروهای ویژه ای نیاز داریم.
حاج قاسم می گوید: ما دو تا گردان داریم که اهل اشک و نافله اند. نماز شب می خوانند. ارتباطشان با خدا قوی است. این نیروهای ویژه می توانند مهران را آزاد کنند.
◇ انفاق
وی علاوه بر اقامه نماز، و عشق به نافله شب، مرد میدان انفاق بود.
خداوند در ادامه آیه می آورد: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ - و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
اولا شهید بزرگ جبهه مقاومت یقین داشت، همه هستی و دارایی او متعلق به خداست. روزی ای است که پروردگارش به او داده است. صاحب ثروت اوست، بخشنده اوست، و ما فقیر درگاه الهی هستیم.
چه زیبا در وصیت نامه اش می نویسد: "من توشه ای بر نگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!"
این بیان برگرفته از ایمان او و باور او به خداست. در دنیا همه چیز متعلق به پروردگار است، در قیامت نیز خدای یکتا همه کاره و خزانه دار رزق و روزی انسان هاست. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
پایان مسیر کشف حجاب و بی بندوباری کجاست؟
¤ علی شیرازی
در سال ۲۰۰۱، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن، در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: «در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰، شاه ایران نامه های محرمانه ای به ملک فیصل؛ پادشاه عربستان نوشت. وی در یکی از آن نامه ها نوشته بود: «برادرم! از تو خواهش میکنم دست به مدرنیزاسیون بزن. درهای کشور خود را باز کن. آموزشگاههای مختلط پسر و دختران را باز بگذار. دیسکو برگزار کن. مدرن باش، وگرنه تضمین نمیکنم که بتوانی تاج و تخت خودت را نگه داری»
محمد رضا پهلوی تصور می کرد که با فساد و بی بندوباری، و با آزادی فحشا و گناه، می تواند تاج و تخت خود را حفظ کند.
این فساد به درون کاخ وی، و حتی زندگی او با فرح دیبا و شاهپورها و اشرف و شمس، برادران و خواهران شاه نیز کشیده شد.
فرح گاهی اوقات رعایت شأن و جایگاه ملکه را نمیکرد و با هر بیسر و پایی طرح مراوده میریخت. از جمله با مربی اسکیاش که یک نجار سوئیسی بود، در حال معاشقه دیده شد!
رفتار جلف فرح در کاخ یک مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح که از شاه میخواست استراحت بیشتری بکند با لحنی پرخاشکنان گفت: «تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آن هم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگلها که دور و برتان میگردند، دست بردارید. وقتی اینجور آدمها دور و برم را گرفتهاند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟»
مادر محمدرضا می گوید: در سال ۱۳۵۱ سرلشكر آزاد براي اينكه «خودش را به محمدرضا نزديك كند»، از دخترش گیلدا استفاده كرد، او را هنگام سفر محمدرضا به اصفهان، با خود آورد و در هواپيما كنار محمدرضا نشاند و محمدرضا را خام خودش كرد. محمدرضا چنان شيفته او شد كه «نمیتوانست در برابر خواهشهای او نه بگويد»، شاه نام او را به خاطر موهاي طلائيش، طلا گذاشت.
مادر شاه میگويد: « محمدرضا در مجالس با زنهای اين و آن و دخترهای اين و آن میرقصيد و آن ها را در آغوش میگرفت و میبوسيد و فرح میدانست كه محمدرضا علاوه بر او با زنان ديگری هم رفت و آمد دارد."
مادر شاه می گوید: سرانجام گیلدا دل شاه را زد و محمد رضا او را به فرمانده نیروی هوایی داد.
این کار، عملی رسمی در دربار پهلوی بود! فرح دیبا با افرادی نشست و برخاست داشت که فسادشان شهره شهر بود. از جمله لیلی امیر ارجمند، همسر حسینعلی امیر ارجمند که فسادش از خاندان پهلوی بیشتر بود.
لیلی کارهایی را که سایرین در خفا انجام می دادند، آشکارا انجام می داد، او هیچ اعتقادی به آداب مذهب و قانون و عرف اجتماع در مورد روابط زن و مرد نداشت و هر گاه به او اعتراض مىشد که شما شوهر دارید و این رفتار براى یک زن شوهردار، خلاف شرع، عرف و اخلاق اجتماعى است، پاسخ مىداد : “شوهرم با طرز فکر من موافق است.”
شوهر لیلی امیرارجمند، از او بیغیرتتر بود. “هر وقت مردی، زنش را میبوسید، او مؤدبانه تشکر میکرد!!
لیلی امیر ارجمند جزو اولین کسانی بود که داشتن دوست دختر و دوست پسر را در ایران باب کرد. او با اینکه یک شوهر رسمی داشت، ولی دارای دو دوست پسر نیز بود که گاه و بیگاه آنها را به خانه می آورد و آنها را به شوهر خود معرفی می کرد.
بی بند و باری او در حدی بود که فریده دیبا او را این گونه توصیف می کند:
“من از بی پروایی جنسی لیلی ناراضی بودم، به ویژه در مسافرت های نوشهر و کیش که عادت داشت بدون هیچ گونه پوششی وارد دریا شود و برایش هیچ اهمیتی نداشت که ده ها نفر از نگهبانان و گاردی ها دارند او را تماشا می کنند. چند بار مورد این موضوع را به او تذکر دادم، اما او نظرم را قبول نداشت و می گفت : الان در اروپا باب شده است که همه ی مردم بلا استثنا بدون مایو وارد دریا می شوند!”
این فساد و فحشای درباریان و خاندان پهلوی، ثمره کشف حجاب رضا خان بود. امروز نیز نوادگان رضا خان و وارثان رجوی ملعون، کسی که مریم را از ابریشم چی به زور گرفت و ده ها دختر را با عمل جراحی به مالکیت خود درآورد؛ می خواهند همین فساد و فحشا را به درون کشور ایران بکشانند؛ هدفی که هرگز تحقق نخواهد یافت.
زهرا سادات باقری که سابقه عضویت در گروهک منافقین و حضور طولانی مدت در پادگان اشرف را دارد، در یک جلسه سخنرانی، اقدام به ارائه لیستی ۹۵ نفره از دختران و زنانی می نماید که در پادگان اشرف، مورد عمل جراحی جنسی قرار گرفته اند تا بتوانند به عنوان برده جنسی مسعود رجوی فعالیت کنند!
دبیر دوم سفارت امریکا در عراق، پس از سقوط پادگان اشرف، در گزارشی مستند، بخشی از جنایات سرکرده گروهک منافقین را بیان می کند و می آورد: رجوی روابط جنسی گسترده ای با افراد نظامی، سیاسی، و دفتری زن این گروه داشته است و دستور عقیم سازی برخی از آنان را نیز صادر کرده بود!
نوروز ۱۳۰۶ رضاخان به قصد حرمت شکنی، خانواده اش را بدون حجاب فرستاد به حرم حضرت معصومه(س) در قم! در برابر این هتک حرمت، کسی جرأت نمی کرد حرفی بزند؛ مردم فقط بر سرشان می زدند و می گفتند یا امام زمان چه کنیم!
آیت الله بافقی تا فهمید خودش را به حرم رساند و فریاد زد؛ اگر مسلمان نیستید پس در حرم دختر پیغمبر چکار می کنید؟ اگر هم مسلمان هستید چرا با این وضعیت اینجا آمدید؟ از حرم بیرون بروید، حرمت حرم را نشکنید!
خبر که به رضاخان رسید؛ با چند کامیون ارتشی رفت قم و حرم را محاصره کرد و گفت؛ شیخ بافقی را بیاورید!
پیرمرد را آوردند پیش رضاخان، وی با باتومی که در دستش بود، به جان شیخ افتاد و تا می توانست به سر و بدن او کوبید! و سپس ایشان را به شهرری تبعید کرد که دیگر در قم نباشند.
نتیجه ترویج بی حجابی رضا شاه، فاسد شدن بچه های او شد.
فردوست می گوید: در تاریخ زنان فاسد جهان، تالی اشرف یا نیست و یا نادر است.
نادر شاه به علت تسلیم نشدن جد آیت الله مشکینی، در برابر فساد وی، دستور داد خمیری را به شکل عمامه درست کردند، آن را روی سر ملا محمد تقی؛ جد آیت الله مشکینی گذاشتند، روغنی را داغ کردند و وسط خمیر ریختند و آن بزرگوار را شهید نمودند.
این ظلم درباریان و پادشاهان و رضاخان بود، برای اینکه ایران را به شکل اروپا در بیاورند! به فساد بکشانند و اسلام را از بین ببرند.
سالیانه ۳۵۰ هزار دختر زیر ۱۸ سال در امریکا باردار می شوند که ۸۰ درصد آن ناخواسته و حاصل رابطه نامشروع با دوست پسر در دوران مدرسه است.
سالانه در ارتش امریکا ۱۹۰۰۰ مرد و زن، مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.
یورونیوز نوشت: زن کشی، آزار فیزیکی و جنسی، اپیدمی های خاموش اروپا هستند.
رابرت مرداک؛ امپراتور رسانه ای صهیونیست می گوید: برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم. اگر مادر را به لجن بکشیم، تمام جامعه ایران به لجن کشیده خواهد شد.
رضا شاه با همین هدف به سراغ حذف حجاب رفت. صدرالاشراف نخست وزیر رضاشاه، در کتاب خاطراتش می آورد: رضا شاه برای این که مردم به بی حجابی عادت کنند، دستور داد؛ وزراء هر کدام جشنی بگیرند و رجال دولتی با خانمهای خود در آن حاضر شوند. روزی شاه در هیأت دولت گفت: مجلسی فراهم کنید که من خودم هم با دخترهایم (بدون حجاب) حاضر شوم.
قرار شد شاه در جشن دیپلم دختران دانش آموز حاضر شود و گفت وزراء و معاونین و مدیرکلها باید با خانمهای خود، بی حجاب حاضر شوند. این امر برای من مشکل زیادی داشت، زیرا خانم من به هیچوجه حاضر نمی شد "بی حجاب" شود. حتی به من گفت: مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار.
من به رضا شاه پیغام دادم: خانم من مریض است و نمیتواند حرکت کند. جواب داد که خود شما حاضر شوید و عذرتان را به بقیه وزرا بگویید.
این مرحله هم گذشت، ولی چند روز بعد رضا شاه به من گفت: نوبت جشن در وزارت عدلیه چه وقت خواهد بود؟ بناچار مجلسی در کلوپ ایران فراهم کردم. اما در خانه من عزا برپا بود. شب وقتی عده زیادی از مهمان ها آمدند، خانم من به همراه دخترهایم، با کراهت در جلسه حاضر شدند. بعد از برگشت از آنجا خانم من مریض شد و دیگر از آن خانه بیرون نیامد تا یک سال بعد که فوت شد و جنازه او بیرون رفت!
همه این جنایت ها برای نگهداشتن تاج و تخت بود. برای دنیا طلبی بود. چه فسادها و ظلمی که نکردند. به خودی ها هم رحم نکردند. نتیجه چه شد؟ نتیجه را از زبان محمدرضا پهلوی بشنویم.
در یکی از روزهای آخر عمر پهلوی دوم در قاهره، وی به خبرنگار بیبیسی گفت: «امروز من آینده را پشت سرگذاشتهام، بیماری وجودم را تحلیل میبرد و مثل پدرم در غربت خواهم مرد. ولی یک تفاوت وجود دارد که من توانستم ۶ سال بعد از مرگ او جنازهاش را به وطن برگردانم، ولی گمان نمیکنم دیگر جنازهی من هم به ایران برگردد.»
خبرنگار پرسید: «آیا احساس پشیمانی دارید؟»
شاه جواب داد: «شاید در تقسیم املاک بین محرومان تعلل کردم. شاید نباید این طور با روحانیت درمیافتادم و شاید نمیبایست مسیر غربی ترقی را چنین میپیمودم. باید تجارت مشروبات الکلی را قدغن میکردم. بعضی کابارهها و سینماها را تعطیل میکردم و با مواد مخدر مبارزه میکردم. حالا بعد از مرگم تنها سگ خانوادگیمان برایم خواهد گریست و دیگر هیچ!».
این ذلالت را خدا برای مفسدان و ظالمان طراحی کرد. سرنوشت نادر و رضا خان و محمدرضا چه شد؟ سرنوشت فاسدان در کنار شاه ایران چه شد؟ خدا به دست امام خمینی و ملت ایران بساط فسادشان را برچید. امروز ایران قوی، با مدیریت و رهبری حکیم فرزانه انقلاب اسلامی؛ امام خامنه ای قدرت برچیدن بساط مفسدان داخلی و خارجی را دارد و یقینا سرنوشتی بدتر از محمدرضا در انتظار آنهاست، که حتی سگشان هم برایشان نخواهد گریست.
.@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت سوم
¤ علی شیرازی
ببینید، شهیدمان چه عارفانه در وصیت نامه اش می نگارد: "در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است.
من چه کاره ام؟ همه چیز مال توست. همه چیز در دستان توست. همه کاره توئی. من هر چه دارم متعلق به توست و باید در راه تو تقدیم و خرج کنم.
ثانیا او با این اعتقاد و ایمان، از مال دنیا می گذشت و انفاق می کرد. او اهل انفاق بود. او درس انفاق را از قرآن مجید فرا گرفته بود.
خداوند در آیه ۳۵ سوره حج می فرماید: الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم - همان کسانی که چون نام خدا برده می شود، دل هایشان پر از خوف پروردگار می گردد.
والصابرین علی ما اصابهم - و آن ها که در برابر مصیبت هایی که به آنان می رسد، شکیبا هستند.
والمقیمی الصلاه - و آن ها که نماز را برپا می دارند.
پس از خوف از خدا و صبر و اقامه نماز، می فرماید: و مما رزقناهم ینفقون - و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
این اوصاف را در وجود سردار دل ها، پررنگ می بینیم. ویژگی هایی که او از قرآن فرا گرفته است.
◇ انس با قرآن
شهید حاج قاسم سلیمانی به قرآن ایمان کامل و بارز داشت. با قرآن مانوس بود. هر فرصتی پیدا می شد، با تلاوت قرآن مجید، زمان را برای خود زیبا می کرد. خواست وی این بود که توی جلسات، آیه ای از قرآن تفسیر شود. همواره به انس گرفتن با قرآن تاکید می کرد. خودش قرآنی داشت که مرتب آن را مرور می کرد و گاه بر حاشیه آن برداشتش از آیات را می نوشت.
خودش هم می گفت: برداشتم از مفهوم بعضی از آیه ها را در حاشیه قرآنم یادداشت می کنم.
خداوند بزرگ و عزیز در آیه ۴ سوره بقره می فرماید: وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ:
۱. كسانیكه به آنچه بر تو نازل شده ایمان می آورند؛
خدا را قبول داشت. پیامبر اعظم (ص) را قبول داشت. وحی را قبول داشت. به قرآن ایمان داشت. دستورات خدا و پیغمبر و قرآن را در زندگی خود اجرایی می کرد. به اطاعت و تبعیت از فرمان الهی و پیامبر و قرآن سفارش می نمود.
ایمان مندی، بصیرت مندی، ثبات قدم، دوستی با دوستان خدا، دشمنی با دشمنان خدا، جهاد با ستمگران و ظالمان، دفاع از مظلومان و مستضعفان، و عمل الهی او نشات گرفته از دستورات قرآن بود.
◇ عمل به تکلیف
برای عمل به تکلیف، سر از پا نمی شناخت. زمان نمی شناخت.درد نمی شناخت.
سید حسن نصرالله؛ دبیر کل حزب الله لبنان می گفت: با شروع جنگ ۳۳ روزه، حاج قاسم آمد دمشق و از آنجا با من تماس گرفت و گفت: می خواهم پیش شما بیایم! گفتم: چنین چیزی امکان ندارد! همه پل ها را زده اند. راه ها بسته اند. هواپیماهای اسرائیل، هر هدفی را می زنند. امکان ندارد به بیروت برسی!
حاج قاسم اصرار کرد و گفت: "اگر ماشین نفرستید، خودم راه می افتم و می آیم!" پافشاری کرد و خودش را رساند به لبنان و تا پایان جنگ در کنار ما ماند.
چند هفته قبل از شهادت، به عیادت یکی از دوستان دوران جنگش رفته بود و به او گفته بود: "من هم دستم درد می کنه، ولی بهش گفتم: رفیق اذیت نکن! باید منو تحمل کنی، به مریضی هم گفته ام: مجبوری تحملم کنی!!"
در اوج بیماری و مشکلات، مرد میدان بود. او این عزت و عظمت و مقاومت را مدیون مکتب پیامبران الهی بود.
◇ ایمان به پیامبران و کتاب های آسمانی
۲. در ادامه آیه می خوانیم: کسانی که به آنچه پيش از تو [بر پيامبران پيشين] نازل گرديده ايمان میآورند؛
حاج قاسم سلیمانی با اعتقاد کامل به همه پیامبران الهی و کتاب های آسمانی، مومن به تمام دستوراتی بود که خدا در کتاب هایش، برای پیامبرانش تبیین کرده است. آثار این اقدام را در عمل خالصانه او مشاهده می کردیم.
او هم به خدا و دستورات خدا و هم به پیامبران خدا و کتاب های آسمانی ایمان داشت و هم قیامت را باور نموده بود.
◇ ایمان به قیامت
۳. خدای مهربان در ادامه می آورد: کسانی که به سراى ديگر يقين دارند.
با همه وجود قیامت را باور داشت. دادگاه عدل الهی را قبول داشت. حساب و کتاب را قبول داشت. بهشت را باور کرده بود. به جهنم یقین داشت.
قرآن در این آیه، اوصاف و ویژگی های مومنین را بیان می کند و حاج قاسم سلیمانی، نمونه بارزی از افراد با ایمان و با تقوا بود که به دستورات کتاب قرآن عمل می کرد. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت چهارم
¤ علی شیرازی
خدا در آیه ۱۳۲ سوره آل عمران می فرماید: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ - و خدا و پيامبر را اطاعت كنيد، تا مشمول رحمت شويد!
این اطاعت از خداوند و پیامبر اسلام (ص)، در لحظه لحظه زندگی بزرگترین شهید جبهه مقاومت نمود آشکار و بارز داشت. دقیقا به همین علت، وسعت رحمت الهی را در زندگی سردار شهیدمان احساس می کردیم.
عمرش برکت داشت. خستگی ناپذیر بود. شبانه روز تلاش می کرد. حرفش خریدار داشت. محبتش بر دلها سایه افکنده بود. مردم به او عشق می ورزیدند.
این عزت و عظمت، برخاسته از ایمان و خواسته او بود که همواره آیه ۱۲۸ سوره بقره را مرور می کرد و می گفت: رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ - پروردگارا! ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده.
فقط و فقط تسلیم خدای حکیم بود و هرگز به شرک نزدیک هم نمی شد.
◇ نفی شرک
خدای مهربان در آیه ۶۸ سوره فرقان می آورد: وَ الَّذينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ - و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمىخوانند.
این آیه تفسیر شخصیتی افرادی چون شهید سلیمانی است. تلاش او در راستای نفی شرک خفی بود. فقط به خدا عشق می ورزید و تنها برای او کار می کرد.
رهبر حکیم و فرزانه امان؛ آیت الله العظمی خامنه ای، در باره شهید سلیمانی می گویند: این شهید عزیز ما دل و جگر داشت، به دهان خطر می رفت و ابا نداشت؛ نه فقط در این حوادث این روزها، بلکه در دوران دفاع مقدس هم در فرماندهی لشگر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشگرش هم با تدبیر بود. فکر می کرد، تدبیر می کرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیر توامان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعالند این را می گفتم؛ رفتار او، راه کارهای او را می دیدم. در عرصه سیاست هم، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود. قانع کننده بود، تاثیر گذار بود. از همه این ها بالاتر اخلاص او بود. با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ابزار تدبیر را برای خدا خرج می کرد."
◇ اخلاص
هیچ وقت دنبال دیده شدن نبود، کار را برای خدا می کرد. گاهی فرزندانش به او اعتراض می کردند و می گفتند: چرا مردم نباید بدانند که شما این کارها را کرده اید؟
پدر با لبخند زیبایی به بچه هایش می گفت: "مگر مهم است؟ کسی که باید کار من را ببیند، می بیند. مردم هم خودشان می فهمند، شما نگران نباشید."
برای او رضایت خداوند سبحان مهم بود. دنیا و ریاست و ثروت و قدرت، برایش ارزشی نداشت. در سال ۱۳۹۶ جوانی از او خواست کاندیدای ریاست جمهوری بشود؛ در پاسخش نوشت: "در کشور ما آنقدر شخصیت های مهم و ارزشمند گمنام و با نامی وجود دارد که نیازی نیست سربازی، پست سربازی خود را رها کند. افتخارم این است که سرباز صفر بر سر پست دفاع از ملتی باشم که امام فرمود: جانمفدای آنها باد. رها کردن این پست را در شرایطی که گرگانی در کمین هستند، خیانت می دانم."
◇ عمل به تکلیف
این شهید بزرگوار و عزیز به خدای واحد توکل می نمود و با تکیه به پروردگار مهربان، هر جا که تکلیف بود، تصمیم می گرفت و اقدام می کرد.
سردار محمد رضا نقدی می گوید: در روزهای آغاز جنگ داعش در سوریه، حتی آدم های دانه درشت انقلابی به شهید سلیمانی می گفتند: تو آدم خوشنامی هستی؛ می روی سوریه و خودت را ضایع می کنی! نرو به سوریه! در این میدان، هیچ امیدی به پیروزی نیست.
در دنیا بر ضد حضور او در سوریه، اعلامیه صادر کردند! اما حاج قاسم جلوی همه ایستاد و گفت: اسلام از من حضور در سوریه را می خواهد. تکلیف من این است و باید بروم، و رفت.
◇ توکل
خدای عزیز و رحیم در آیه ۱۱ سوره ابراهیم می گوید: وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ - مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند.
توکل، لازمه ایمان به خداست و مرز توکل هم آن است که با ایمان به خدای مهربان از هیچ کس نترسی. با شجاعت وارد گود شوی و به وظیفه عمل نمایی.
سردار سرتیپ دوم پاسدار رحیم نوعی اقدم؛ از فرماندهان مبارزه با داعش می گوید: "اولین موضوعی که در فرماندهی شهید سلیمانی تجلی داشت، توکل به پروردگار متعال بود. بیشتر بر ایمان و توکل تاکید می کرد."
آن شهید فرزانه و سرافراز، با توکل سنگرها را فتح می کرد و بر دشمن فائق می آمد.
ابوبکر البغدادی می گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه قاسم سلیمانی توانست بر ما چیره شود و گر نه ما قرار بود اماکن دینی رافضی ها را با خاک یکسان کنیم. قاسم سلیمانی مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود.
ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
غیبت نکن! ¤ علی شیرازی
یکی نزد حکیمی آمد و گفت: خبر داری فلانی دربارهات چهقدر غیبت و بدگویی کرده است؟
حکیم با تبسم گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟
سعدی شیرازی می گوید: در ایام کودکی اهل عبادت و سحرخیزی بودم و به زهد و دوری از گناه، علاقه داشتم.
شبی در خدمت پدرم بودم. تمام شب را نخوابیده بودم. قرآن در دستم بود. عده ای اطراف ما خوابیده بودند. به پدرم گفتم: از این افراد یکی سر بلند نمی کند که دو رکعت نماز صبح بخواند، چنان در خواب غفلت فرو رفته اند که گویی مرده اند!
پدرم به من گفت: جان پدر! تو نیز اگر می خوابیدی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و غیبت خلق کنی.
عطار نیشابوری در «منطقالطیر»، حکایتی درباره گرمابه رفتن ابوسعید ابوالخیر نقل می کند که قابل تامل است؛ وی می نویسد: کیسهکش حمام، هنگامی که بدن شیخ را کیسه میکشید، سعی میکرد که چرکها را بر بازوی او جمع کند و به او بفهماند که چقدر برای نظافت بدن وی زحمت کشیده است!
این کار را معمولاً دلاکهای حمام، در دهههای گذشته انجام میدادند تا اِنعام بیشتری از مشتری دریافت نمایند.
کیسهکش، ابوسعید را میشناخت و از او پرسید که آداب جوانمردی چیست؟
ابوسعید نیز در پاسخ او گفت: عیبپوشی و زشتیهای آدمی را نمایان نکردن، یکی از آداب جوانمردی است.
ابوسعید ابوالخیر، انجام کارهای خارقالعاده و حیرت انگیزی را که فایدهای بر آن ها مترتب نبود، مایه افتخار انسان تلقی نمیکرد.
به وی گفتند: فلان کس بر روی آب راه میرود.
گفت: سهل است، وزغی نیز بر روی آب راه میرود.
گفتند: فلان کس در هوا میپرد.
گفت: مگسی نیز در هوا بپرد!
گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری میرود.
شیخ گفت: شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میرود. مرد آن است که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد. با مردم داد و ستد کند. با آنان درآمیزد و یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد.
یادی که انسان را از گناه و معصیت باز دارد. از غیبت و بدگویی از دیگران حفظ کند.
انسان پارسایی را در کنار دریا دیدند که زخم پلنگ داشت و با هیچ دارویی خوب نمیشد. مدتها رنجور بود و شکر خدا را به جا می آورد.
از وی پرسیدند: چرا شکر میگویی؟
گفت: شکرم برای آن است که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی!
درد و رنج مصیبت، از درد و سختی معصیت کمتر است.
اگر این حقیقت را بدانیم، هرگز به سراغ گناه نمی رویم و به هیچ وجه غیبت نمی کنیم.
خداوند حکیم در سوره حجرات می فرماید: وَلا يَغتَب بَعضُكُم بَعضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُم أَن يَأكُلَ لَحمَ أَخيهِ مَيتًا فَكَرِهتُموهُ - و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید.
تحمل درد زخم پلنگ، از تحمل رنج غیبت کردن برادر دینی و خوردن گوشت برادر مرده خود راحت تر است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، می فرمایند: غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم می کند. شما وقتی غیبت می کنید، دل خودتان را چرکین می کنید، دل مخاطبتان را چرکین می کنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن می کشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج می کند.
@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت پنجم
¤ علی شیرازی
امریکایی ها شهید سلیمانی را مغز متفکر عملیات ضد تروریستی منطقه می دانستند؛ همان ها می گفتند: پشت تمام موفقیت های منطقه ای ایران مردی قرار دارد که می تواند سوار بر خودرویش، از تهران تا مرز فلسطین اشغالی برود، بدون آنکه کسی جلویش را بگیرد.
پروردگار بزرگ در آیه ۳ سوره طلاق می فرماید: وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ - و هركس بر خدا توكّل كند، خدا امر او را كفايت مىكند.
خداوند در دوران انقلاب اسلامی، در دوران جنگ با حزب بعث عراق، در دوران مبارزه با اغتشاشگران در جنوب شرق ایران، در عصر نبرد با داعش، در لبنان و سوریه و افغانستان و عراق و فلسطین و یمن، همراه و پشتیبان سردار سلیمانی و یاران او بود.
خداوند ایمان حقیقی را در رفتار و گفتار او می دید.
ایزد یکتا در آیه ۲ سوره انفال می آورد: انَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ - مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان مىگردد و هنگامىكه آيات او بر آنها خوانده مىشود، ايمانشان فزونتر مىگردد؛ و تنها بر پروردگارشان توكّل دارند.
گویا این آیه قرآن، حقیقت وجودی شهید سلیمانی را بیان می کند. کسیکه دائم وضو داشت. به یاد خدا بود. ذکر می گفت. صلوات می فرستاد و سفارش می کرد: روزی صد صلوات، به یاد شهدا بفرستید و به آنان هدیه کنید.
◇ نور الهی
خدای کریم و رحیم در آیه ۴۹ سوره عنکبوت می آورد: هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ - اين آيات روشنىاست كه در سينه كسانىكه دانش به آنها داده شده، جاىدارد.
وقتی انسان الهی شد، انوار فیض الهی به سوی او سرازیر می شود؛ تا آنجا که خداوند حکیم در آیه ۱۲۲ سوره انعام می گوید: وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ - و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود.
تاثیر کلام حاج قاسم، نشات گرفته از نور درونی او بود. او پای درس اخلاق امام خمینی (ره) و امام خامنه ای و آیات بزرگوار بهجت، بهاءالدینی، مشکینی، مصباح یزدی، حائری شیرازی و مظاهری می نشست و از نور کلام و معنویت آنان بهره می برد. آن نور در کلام و رفتار شهید سلیمانی بارز بود. وقتی حاج قاسم سخنرانی می کرد، همه با شنیدن کلامش، اشک می ریختند. در کلام او نور خدا مشهود بود.
همان نور الهی بود که به وی الهام کرد در مراسم شهید قمی، در استان گیلان بگوید: تا سه ماه دیگر بساط داعش برچیده می شود! حقیقتی که به واقعیت پیوست و نمایی از عظمت وجودی شهید سلیمانی را در زمان حیاتش آشکار ساخت.
شهید حاج قاسم سلیمانی ره صد ساله را یک شبه طی کرد و با الهام از عرفان و معنویت بزرگان دین و شهیدان جنگ هشت ساله و مجاهدان سترگ میدان نبرد با داعش، عارفی بزرگ و اثرگذار شد.
همه این عرفان و معنویت را در وصیت نامه بلند او می بینیم. گویا یک سالک بزرگ یا فقیه مجاهد، قلم به دست گرفته و آخرین حرف هایش را به ملت ایران و مسلمانان جهان و مستضعفان عالم زده است.
بر سراسر وصیتش نور خدا را نظاره می کنی و بر آن قلم نورانی درود می فرستی! تازه این نمایی از نور دنیایی اوست. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت ششم
¤ علی شیرازی
يَوْمَ لايُخْزِي اللهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا - در آیه ۸ سوره تحریم آورد: در آن روزى كه خداوند، پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند؛ اين درحالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: «پروردگارا! نورِ ما را كامل كن».
این درخواست انسان های با تقوا و خود ساخته است. انسان هایی که بر هوای نفس پا گذاشتند و تنها در راه مستقیم الهی حرکت کردند.
◇ راه نجات
در آیه ۲ سوره طلاق فرمود: وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً - و هركس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند.
در آیه ۶۹ سوره عنکبوت هم آورد: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا - و کسانی که در راه ما خالصانه جهاد کردند، بی تردید آنان را به راه های خود، راهنمایی می کنیم.
شهید سلیمانی، مجاهد باتقوایی بود که خدا وی را به راه راست رهنمون ساخت و او را از حرکت در مسیر شیطان و طاغوت بازداشت. به او بصیرت و فرقان داد. چشم باطنی اش را باز کرد و حقایقی از عالم عرفان را برای او آشکار ساخت.
قاسم، ثارالله شد و محو در جمال معشوق گشت. بینا شد و چشم حقیقت بینش، بینش و گرایش او را بیمه کرد.
◇ بصیرت
در آیه ۷۳ سوره فرقان هم آورد: وَ الَّذينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً - و كسانى كه هرگاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كروكور روى آن نمىافتند.
با بینش کامل و با بصیرت، پیش می روند. تسلیم شیطان نمی شوند. تسلیم هوای نفس نمی شوند. از بیت نفسانی هجرت می کنند.
در آیه ۱۰۰ سوره نساء فرمود: و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله - هر کس در راه خدا مهاجرت کند.
مراد از این هجرت، هجرت از بیت نفسانی و شیطانی است. وقتی بر نفس غالب شد، خطا نمی کند. گناه نمی کند. حاج قاسم به این نقطه رسید و فانی در الله گشت. در نقطه فنای فی الله، جز عبودیت و بندگی چیزی مشاهده نمی شود.
◇ پاکدامنی
درآیه ۵ سوره مومنون، ویژگی چنین افرادی را بیان می کند و می فرماید: وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ - و آنها كه دامان خود را حفظ مىكنند.
شهید حاج قاسم سلیمانی با هجرت از بیت نفسانی، بر خطا و گناه، خط بطلان کشید و دامان خود را از آلودگی حفظ کرد.
آلوده به ریا نشد. آلوده به ربا نشد. آلوده به گناه نشد. آلوده به شهوت نشد. آلوده به شهرت نشد. آلوده به دنیا نشد.
◇ حدود الهی
او تابع فرمان خدا بود. در اوج نبرد و جنگ با دشمن، حتی حدود الهی را رعایت می کرد. اگر در عراق یا سوریه مجبور بود در خانه ای سکونت کند، حتما به حکم خدا توجه داشت.
در نامه ای به یک سوری نوشت: من برادر کوچک شما، قاسم سلیمانی هستم. حتما مرا می شناسید. ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام داده ایم. من شیعه هستم و شما سنی هستید. از قرآن کریم و صحیح بخاری و دیگر کتب موجود در خانه شما متوجه شدم که شما انسان های با ایمانی هستید. اولا از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم. ثانیا هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آماده پرداخت آن هستیم. فکر می کنم ما و من مدیون شماییم؛ چرا که بدون اجازه شما در این خانه ماندیم. این شماره من در ایران است. امیدوارم تماس بگیرید. من آماده ام برای انجام هر کاری که شما بخواهید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند: "شهید سلیمانی به شدت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد، حدود الهی را فراموش می کنند؛ می گویند وقت این حرف ها نیست؛ نه، او مراقب بود. مراقب بود که به کسی تعدی نشود؛ ظلم نشود. احتیاط هایی می کرد که معمولا در عرصه نظامی، خیلی ها این احتیاط ها را لازم نمی دانند؛ او احتیاط می کرد."
در اواخر عمر شریفش، مسئله نماز مسافر برایش پیش آمده بود. نمی دانست وقتی می خواهد به سوریه و عراق برود، در فرودگاه امام، نمازش در سفر اول تمام است یا شکسته است. از یکی از روحانیون سئوال کرده بود، اما پاسخ وی، حاج قاسم را قانع نکرد. موضوع را با من در میان گذاشت، جواب مسئله اش را دادم. می خواست اطمینان پیدا کند. جلوی من زنگ زد به حاج آقای فلاح زاده، وقتی دید پاسخ من و ایشان یکی است، قانع شد.
در مسائل شرعی تحقیق می کرد؛ آسان قبول نمی کرد. در مسائل دیگر هم همینطور عمل می کرد. در مسائل سیاسی هم همینگونه بود. اهل دقت بود. می خواست به یقین برسد. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
مهم ترین نقاط قوت ملت ایران ¤ علی شیرازی
ملت ایران، یک ملت قوی، مقاوم و با اقتدار است. امروز شما در دنیا، ملتی مثل ملت ایران پیدا نمی کنید. ملتی با ایمان، خداباور، حق شناس، دشمن شناس، بصیر، زمان شناس، دارای اقتدار علمی و نظامی و معنوی، و تابع اسلام ناب و ولی فقیه.
رهبر حکیم و دانشمند انقلاب اسلامی، در آغاز سال ۱۴۰۲ در حرم مطهر رضوی فرمودند: یکی از مهمترین نقاط قوّت ملّت ایران و جامعهی اسلامی ما این است که جامعهی اسلامی ما بنیهی درونیاش قوی و مستحکم است.
استحکام بنیه درونی، مهم ترین نقطه قوت ملت ایران است:
۱. ملّت ایران با ایمان است. به خدا و اولیای الهی و قرآن و قیامت ایمان دارد. ایمان، اعتراف زبانی، شناخت و پذیرش قلبی و عمل با اعضاء و جوارح است.
۲. ملت ایران عزّت نفس دارد. عزت نفس، باور و اعتقادی است که انسان درباره ارزش و اهمیت خود دارد. عزت نفس میزان ارزش و بهایی است که انسان برای خود متصور است. صفت عزت نفس یکی از بزرگترین فضیلت های اخلاقی است.
۳. ملت ایران اعتماد به نفس دارد. به توانایی و توانمندی های خود، ایمان و باور قلبی دارد. به کفایت خود برای رسیدن به قله های پیروزی، اعتماد دارد.
۴. ملت ایران شجاع و نترس است. شجاعت یکی از فضیلت های اخلاقی است. انسان شجاع، دارای قوت قلب در مصاف با دشمن و تحمل دشواری ها و سختی ها است. ملت ایران توانایی مقابله با چالش های جسمی و روحی را دارد.
۵. ملت ایران دشمن شناس و بصیر است. بصیر به معنای آگاهی و بینایی است. بصیرت هم به معنای شناخت حقیقت و قدرت درک درست امور است. ملت ایران با بصیرت و آگاهی و زمان شناسی، دشمن را شناسایی می کند و با اقدام به موقع، طرح و برنامه دشمن را در هم می ریزد.
رهبر حکیممان فرمودند: ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱، از همه ۲۲ بهمن های این چند سال قبل پرشورتر و پرجمعیت تر بود؛ این نشان دهنده استحکام درونی ملت ایران است.
این ها موجب شده است که ساخت درونی ملّت ایران و نظام اسلامی استحکام پیدا کند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در اینباره می فرمایند: اوّلین نشانه این استحکام، غلبهی ملّت ایران بر زنجیرهی خصومت های پی در پیِ چنددهساله است. شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام انقلاب را سراغ دارید که توانسته باشد سال های متمادی در مقابل ضربات قدرتمندترین کشورهای دنیا بِایستد، مقاومت کند و به زانو در نیاید؟
شما انقلاب روسیه را نگاه کنید، انقلاب فرانسه را نگاه کنید، انقلاب الجزایر را نگاه کنید، کدام یک از انقلاب های جهان توانسته اند نزدیک به نیم قرن بمانند و ذره ای نیز از آرمان ها و مبانی انقلاب فاصله نگیرند.
دقیقا با همین نگاه، امام خمینی در وصیت نامه خود می آورند: من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی (ع) می باشند.
ملتی با چنین استحکام درونی و قدرت و اقتدار، قابل ستایش و تکریم اند. ملتی که هزاران بار جان خود را برای دفاع از اسلام و انقلاب و ارزش ها و آرمان ها وارد میدان کارزار و مبارزه با استکبار نموده است.
شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، در وصیت نامه خود، به این مردم ابراز محبت می کند و با اعتقاد کامل می نویسد: برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد.
رهبر حکیممان نیز در روز اول فروردین ۱۴۰۲ در جوار حرم رضوی، با همین نگاه، به تبیین عظمت مردم ایران می پردازند و می فرمایند: ملّت ایران در مقابل این زنجیرهی طولانیِ توطئههای دشمن و حیلههای دشمن توانست محکم بِایستد؛ در مقابل کودتا، در مقابل تحریم، در مقابل فشارهای سیاسی، در مقابل تهاجم رسانه ای؛ این تهاجم رسانهای که برای ایرانهراسی و انقلابهراسی راه انداختهاند در دنیا بیسابقه است؛ چنین چیزی هرگز وجود نداشته. در مقابل توطئههای امنیّتی کدام ملّت میتواند یا توانسته بجز ملّت ایران در مقابل اینها ایستادگی کند؟
ایشان در ادامه می فرمایند: بنیّهی ملّت ایران یک بنیّهی قوی است. در این مورد، یک مثال واضحِ جلوی چشم همه، در همین اغتشاشهای اخیر بود. همه هم وارد شدند؛ رئیسجمهور کشوری مثل آمریکا صریحاً از اغتشاشهای درونی کشور پشتیبانی کرد. بعضی از کشورهای اروپایی صریحاً از این اغتشاشها که یک درصد بسیار اندکی از ملّت ایران بودند؛ حمایت کردند؛ نه فقط حمایت زبانی، حمایت تسلیحاتی، حمایت مالی و حمایت امنیّتی کردند. انواع و اقسام کمک را کردند به این اغتشاشها؛ هدف ضعیف کردن جمهوری اسلامی بود، امّا آنچه که در صحنه اتّفاق افتاد، درست بعکس آن چیزی بود که آنها خواسته بودند.
دشمن می خواست جمهوری اسلامی را بشکند، اما مردم نگذاشتند. این قدرت ملت ایران بود، اقتدار و استحکام
درونی ملت ایران بود، شوکت و عظمت ملت ایران بود که قدرت جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان نشان داد و باعث شد که کشورمان بر یک چنین توطئهی جهانیای فایق آید و دشمن به شکست خود اعتراف کند.
به علت وجود چنین ملتی است که مرادمان به پاس تجلیل از مردم ایران می فرمایند: بحمداللّه مردم بیدارند، مردم ایستادهاند، مردم در صحنهاند؛ این را در سالهای متمادی، مردم عزیزمان نشان دادهاند.
ایشان در اد
امه فرمودند: ملّت ایران به همهی کسانی که در اغتشاشات اخیر تحریک کردند یا از اغتشاشات حمایت کردند، سیلی زد. به حول و قوّهی الهی، به حول و قوّهی الهی، در آینده هم ملّت ایران به دشمنانش سیلی خواهد زد.
این بیان قاطع، برخاسته از ایمان و باور امام خامنه ای به مردم است.
ایشان بارها به این نکته مهم اشاره کرده و فرموده اند: ملت ایران در این حوادث کاملاً قوی ظاهر شد و در آینده نیز هر جا که لازم باشد، شجاعانه وارد میدان خواهد شد.
این بیان مربوط به سخنرانی در دانشگاه فرماندهی انتظامی در مهر ۱۴۰۱ است. قاطعیت در بیان و تجلیل از عظمت ملت ایران، در کلام امامین انقلاب اسلامی موج می زند. ملتی که با شجاعت و صبر و ایستادگی و تسلیم ناپذیری و اقدام به موقع، در هر زمان نیاز، به پاسداری از دین و کشور و انقلاب اسلامی پرداخته و راه شکست دشمن را ترسیم کرده است.
در میدان علم و سیاست و اقتصاد و فرهنگ و امنیت و در میدان های جهادی و دفاعی درخشیده است و آرزوی تضعیف انقلاب اسلامی را در فکر دشمن، به ناامیدی تبدیل کرده است.
@alishirazi_ir
سیمای قرآنی شهید سلیمانی ◇ قسمت هفتم
¤ علی شیرازی
◇ ترک گناه
وقتی کسی اینقدر در تعیین و تبیین تکلیف دینی دقت دارد، یقینا از گناهان بزرگ و کبیره دوری می کند و فکر گناه کبیره هم نمی کند.
ایزد یکتا در آیه ۳۱ سوره نساء فرمود: إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً - اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مىشويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مىپوشانيم [و مىبخشيم]؛ و شما را در جايگاه با ارزشى وارد مىكنيم.
حقیقت این سیر تکاملی را در زندگی حاج قاسم عزیزمان مشاهده می کنیم. دقیقا به همین علت معتقدیم که شهید حاج قاسم سلیمانی یک انسان کامل و یک الگو برای جامعه اسلامی و انسانی است. شخصیتی که همه این عظمت و بزرگی را در پرتو شناخت و عمل به فرامین قرآن مجید به دست آورد و در عمر دنیوی خود تلاش کرد، سخن و کردار و رفتارش منطبق با دستورات دین باشد.
ما به چنین انسانی، بنده کامل و خالص می گوییم که فقط و فقط برای خدا کار و تلاش می کند.
◇ قدرت الهی
قدرت این انسان، دیگر قدرت یک فرد نیست. پشت سر این قدرت، قدرت خداست.
امام خمینی (ره) فرمودند: انسان اگر آن جهت روحانیت اسلام را، آن جهت معنویت اسلام را حفظ بکند، یک آدم می شود صد تا؛ یک آدم می شود هزار تا.
خداوند حکیم در آیه ۲۴۹ سوره بقره فرمود: كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ - چه بسیار که گروهی اندک، به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمدند.
حالا باید پرسید، خدا چگونه یاری می کند؟ در آیه ۱۲۴ سوره آل عمران می فرماید: أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلينَ - آيا كافى نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه [از آسمان] فرود مىآيند، يارىكند؟!
در آیه بعد فرمود: بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ - آرى، [امروز هم] اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن بههمين زودى به سراغ شما بيايد، پروردگارتان شما را به پنج هزارنفر از فرشتگان نشان دار، مدد خواهد داد.
قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ - در آیه ۴۶ سوره طه می خوانیم: خداوند به موسی و هارون فرمود: «نترسید! من با شما هستم؛ (همه چیز را) میشنوم و میبینم!
بخش اصلی و مهمّ قوّت و قدرت شهید حاج قاسم سلیمانی به خاطر اعتقاد به
حمایت الهی بود. خدای متعال با او بود.کمکش می کرد. در جنگ هشت ساله حمایت های الهی را دید. در جنوب شرق ایران، کمک های خدا را دید. در لبنان و فلسطین، در نبرد با داعش، در یمن و جای جای دنیا، حمایت های خداوند عزیز و مهربان را دید و مثل کوه ایستاد و روزبهروز هم استوارتر شد. هر سال از سال پیش قویتر، قدرتمندتر و استوارتر گشت.
شهید حجه الاسلام و المسلمین عبدالله میثمی؛ نماینده امام در قرارگاه خاتم الانبیاء می گفت: قدرت ما، به میزان تجهیزات ما نیست؛ قدرت ما، به میزان ارتباط ما با خداست.
شهید سلیمانی قدرت و اقتدارش را از خدا گرفته بود. با این قدرت حرکت می کرد. در همه جبهه ها بر دشمن غالب و پیروز شد. ستمگران و ظالمان و غاصبان و تروریست های داعش را شکست داد. استکبار جهانی را در سراشیبی سقوط قرار داد. صهیونیست های جهانی را منزوی کرد.
◇ خدمت به پدر و مادر
این مرد با این قدرت و اقتدار، با صلابت و شوکت، این مردی که در ایران و جهان شهرت و عزت داشت، وقتی سخن از پدر و مادر بود؛ مثل عبدی ضعیف، تسلیم فرمان آنان بود. در برابر مردم خاضع بود. در برابر خانواده شهید و فرزند شهید، مهربان و متواضع بود.
خداوند بزرگ در آیه ۲۳ سوره اسراء می فرماید: وَ قَضى رَبُّكَ أَلّا تَعْبُدُوا إِلّا إِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لاتَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً - و پروردگارت فرمان داده؛ جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. هرگاه يكى از آن دو يا هر دو، نزد تو به سنّ پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار و بر آنها فرياد مزن و گفتار [لطيف و سنجيده و] بزرگوارانه به آنها بگو. ادامه دارد .....
https://eitaa.com/alishirazi_ir
توجه، توجه، توجه!
به زودی منتشر خواهد شد:
مقاله ای خواندنی:
شب قدر، شب رحمت الهی
خواندن این مقاله را از دست ندهید.
توصیه و سفارش بزرگان دین درباره شب های قدر
@alishirazi_ir