● آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) حسین جان ♡ صبر کن! زیرا پدرت آنچه را که تو از آنها خواهی دید؛ از آنها دیده است.... کتاب الامالی،جلد ٢،صفحه ۶۹۴ | @alisokhan

● آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) کوفیان وای بر شما! از شما غم بسیار در دل دارم... نه آن روز که شما را آهسته فراخواندم، و نه روزی که بلند صدا زدم، کسی جواب مرا نداد؛ و نه کسی در برادری صادق بود... ترجمه‌الغارات،صفحه ۲۱۴ | @alisokhan

پی نوشت : علی بن ابی طالب : نفرین بر شما کوفیان! از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. • شبیه شتران بی‌ساربانی هستید! که هرگاه از یک طرف جمع شوید، از طرف دیگر پراکنده میشوید. ( کوفه نیا حسین جان ) 🖤

● آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روزی گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا (کربلا) قربانگاه عاشقان است شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند. بحارالأنوار، جلد ۴١، صفحه ٢٩۵ | منبع* @alisokhan

پی نوشت : 🏴 آقا امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به بهشت روند.

● آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ای حارث ! به ریسمان قرآن چنگ بزن و از آن نصحیت پذیر، حلالش را حلال و حرامش را حرام بشمار. نَهجُ‌البلاغه، نامه ۶٩ |🌺 @alisokhan

پی نوشت : [امام حسین علیه‌السّلام] ازکسانی است که زندگی اش با قرآن عجین شده است. او از کودکی با قرآن همراه بود؛ و انس با قرآن داشت و عاشق و دلداده قرآن بود. کلامش آیات قرآن و برگرفته از قرآن بود و رفتارش مطابق با قرآن.

● عاشق اهلُ البیتیم... در پناه قرآنیم 💚🌺 _ سید مجید بنی فاطمه @alisokhan

● آقا امام حسین (علیه‌السلام) در شب عاشورا، کلامی آسمانی دارد: ثنا و ستایش می‌کنم خدا را به بهترین ثنا و ستایش و حمد ! سپاس می‌کنم او را در خوشی و ناخوشی. بار خدایا! من تو را حمد می‌کنم بر این که ما را با نبوت جدمان، پیامبر اسلام ،گرامی داشتی و قرآن را به ما آموختی و به ما فهم در دین عطا کردی و برای ما گوش و چشم و دل قرار دادی. پس ما را از شاکران قرار ده. منابع : ارشاد، ج۲، ص۹۱. العوالم، ص۲۴۳. معالم المدرستین، ج۳، ص۸۹. تاریخ الملوک و الامم، ج۴، ص۳۱۶. @alisokhan

🏴 صلی الله علیک یا اباعبدالله! _ به راستی تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ما شبیه زنان گریه می‌کنند... @alisokhan

درکتاب فتوح آمده است : ● آقا امیرالمؤمنین(عليه السلام) – هنگامی که به سمت صفین حرکت کرد... ... تا اینکه به كربلا رسيد، سپس به كرانه فرات نظر افكند. آنگاه به ابن عباس فرمود: ابن عباس! اين مكان را مى شناسى؟ او گفت: نه، اى امير مؤمنان! آن را نمى شناسم. علی(عليه السلام) فرمود: «بدان كه اگر تو نيز همچون من اين سرزمين را مى شناختى، از آن در نمى گذشتى، مگر آن كه همانند من گريه كنى». سپس آقا سخت گريست، چندان كه محاسنش از اشك خيس شد و بر سينه اش جارى گشت. در آن حال گفت: آه! مرا با خاندان ابو سفيان چه كار؟! سپس به آقا امام حسين(عليه السلام) روى كرد و گفت: «شكيبا باش اى پسرم! زیرا پدرت آنچه را که تو از آنها خواهی دید؛ از آنها دیده است.... 💔 منابع: فتوح، جلد ٢، صفحه ۵۵١ أمالي صدوق، صفحه ۵٩٧ وقعة صفّين، صفحه ١۴٠ @alisokhan

● آقا امیر المؤمنین (علیه‌السلام) در آن هنگام که در بستر شهادت بودند ، عباس (علیه‌السلام) را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود : " وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بک َ فی یوم القیامة " به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود.✨ معالی السّبطین | @alisokhan