eitaa logo
تفسیر المیزان
10هزار دنبال‌کننده
173 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کانال مداح اهل بیت عصمت و طهارت کربلایی جواد مقدم 🎬 🎶 🛑آدرس کانال مداح اهل بیت کربلایی جواد مقدم در ایتا🔰🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2818441239C7457dff5c6
🌺 تفسیر آیه9⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَمَا لهَُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ 9⃣4⃣ 🔸اين جمله تفريعى است بر تذكره و اندرزى كه قبلا گذشت، و استفهام در اين جمله براى برانگيختن تعجب است، و كلمه متعلق است به كلمه اى كه حذف شده، و تقدير كلام (فما كان لهم ) است. و كلمه معرضين حال است از ضمير و جمله (عن التذكره ) متعلق به كلمه (معرضين ) است. 🔸و معناى جمله اين است : حال كه مطلب چنين است، پس چه شد - چه پيش آمد - براى مشركين كه تذكره قرآن را تكذيب مى كنند، در حالى كه از آن روى گردانند. و خلاصه چرا با اينكه واجب بود بر آنان كه قرآن را تصديق كنند، و بدان ايمان آورند از آن اعراض نمودند، و اين جاى تعجب است. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 0⃣5⃣و 1⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ 0⃣5⃣ 🔰فَرَّت مِن قَسوَرَةِ1⃣5⃣ 🔸حال كفار را در اعراض از تذكره تشبيه كرده به كه جمع حمار است، و البته منظور حمار وحشى يعنى گورخر است، و (استنفار) به معنى نفرت است، و كلمه به معناى شير و شكارچى است، چون به هر دو معنا تفسير شده، و معناى آيه اين است كه: اين كفار در حالى از تذكره نفرت و اعراض مى كنند كه گويى خران وحشى اند، و از شير و يا شكارچى مى گريزند. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣5⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بَلْ يُرِيدُ كلُّ امْرِىٍ مِّنهُمْ أَن يُؤْتى صحُفاً مُّنَشرَةً2⃣5⃣ 🔸منظور از (صحف منشره ) كتاب آسمانى بر دعوت حق است، در اين كلام با آمدن كلمه از سخن قبلى اعراض شده، مى فرمايد اعراضشان از تذكر، صرفا به خاطر نفرت نيست، بلكه هر فردى از ايشان توقع دارد كه كتابى از ناحيه خدا و مشتمل بر آنچه قرآن مشتمل بر آن است نازل شود. 🔸و اين نسبتى كه به كفار داده كنايه است از استكبار آنان نسبت به خداى سبحان، مى فرمايد اينان به شرطى حاضرند دعوت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را بپذيرند، و آن را رد نكنند كه براى هر يك از ايشان مستقلا كتابى آسمانى نازل شود، و اما دعوت از طريق رسالت را به هيچ وجه نمى پذيرند، هر چند كه حق باشد و معجزاتى روشن آن را تأييد كند. 🔸پس آيه شريفه در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار كفار است كه گفتند: (لن نومن حتى نوتى مثل ما اوتى رسل الله )(هرگز ایمان نخواهیم آورد تا وقتی که برای ما نازل شود آنچه که برای رسولان خدا نازل شده) و نيز در معناى آيه زير است كه حكايت گفتار امت ها به رسولان خويش است (ان انتم الا بشر مثلنا)، و اساس اين گفتار و حجت آنان بر نفى رسالت رسولان، در سابق بيان شد. 🔸بعضى گفته اند: آيه شريفه در معناى سخنى است كه كفار مكه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) گفتند، و قرآن را چنين حكايت مى كند: (و لن نومن لرقيك حتى تنزل علينا كتابا نقروه ).(ما به افسون تو ایمان نخواهیم آورد تا کتابی بر خود نازل شود تا آن را بخوانیم) 🔸ليكن اين سخن درست نيست، براى اينكه مدلول آيه مورد بحث اين است كه بر يك يك آنان صحفى منشره نازل شود، غير از آنچه بر ديگران نازل شده، و آيه سوره اسرى اين را نمى گويد،بلكه مدلول آن اين است كه يك كتاب از آسمان بر پيامبر نازل شود كه همه آن را بخوانند. 🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد كفار اين بوده كه كتابهايى از آسمان به نام يك يك آنان نازل شود، و در آنها به هر يك از آنان بگويد: فلانى ! بايد به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) ايمان بياورى . 🔸بعضى ديگر گفته اند: مرادشان اين بوده كه كتابى از آسمان بر آنان نازل شود، و در آن برائت از عذاب و مژده نعمتى فراوان به آنان بدهد، تا ايمان بياورند، و گر نه همچنان بر كفر خود مى مانند. بعضى وجوهى ديگر گفته اند، كه از سياق آيه به دور است، و بيانش گذشت. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰َكلا بَل لا يخَافُونَ الاَخِرَةَ3⃣5⃣ 🔸اين جمله رد توقع بيجاى آنان است، به اين بيان كه دعوت رسالت يك ادعاى بى دليل نيست، بلكه آيات و معجزات روشن و دليلهاى قطعى جاى هيچ شكى براى كسى باقى نمى گذارد، پس حجت خدا بر رسولش و بر ديگران به طور مساوى قائم و تمام است، و حاجتى نيست به اينكه براى هر يك از افراد دعوت شده به دين صحفى منشره نازل شود. 🔸علاوه بر اين رسالت نيازمند به طهارت ذات و صلاحيت نفس است، آن طهارت و صلاحيتى كه نفوس ساير مردم فاقد آنند، همچنان كه اين معنا از پاسخى كه خداى تعالى به توقع كفار داده فهميده مى شود، كفار گفته بودند: (لن نومن حتى نوتى مثل ما اوتى رسل الله )، در پاسخ فرمود: (اللّه اعلم حيث يجعل رسالته )(خدا بهتر می داند که رسالتش را کجا قرار دهد) 🔸(بل لا يخافون الاخره ) - كلمه براى اعراض از مطلب قبلى است كه مى فرمود: (توقع دارند كه بر يك يك آنان صحفى منشره نازل شود) مى خواهد بفرمايد اين پيشنهادشان يك پيشنهاد جدى نيست، بهانه اى است كه مى خواهند به وسيله آن خود را از گير دعوت دين رها سازند، و علت حقيقى كفر و تكذيبشان به دعوت دينى اين است كه اينان از آخرت نمى ترسند، و اگر مى ترسيدند ايمان مى آوردند، و بعد از تماميت حجت و وجود آيات بينات هرگز پيشنهادى نمى كردند. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه4⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ4⃣5⃣ اين جمله رد و منع دومى از پيشنهاد كفار است، و معنايش اين است كه: ما چنين كتابى نازل نمى كنيم، قرآن براى تذكره و اندرز كافى است، و ما از قرآن چيزى بيش از اين نخواسته ايم، اثر اين قرآن همان جزايى است كه نزد ما براى مطيع و عاصى آماده شده است. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
رحمانی قرآن: 🌺 تفسیر آیه6⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ مَا يَذْكُرُونَ إِلا أَن يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ6⃣5⃣ 🔸اين آيه توهمى را دفع مى كند كه ممكن است از جمله (فمن شاء ذكره ) به ذهن كسانى بيايد و خيال كنند اختيار به دست خودشان است، و خود مستقل در اراده اند، و اگر نخواستند متذكر شوند بر خدا غالب گشته، و او را در به كرسى نشاندن اراده خود عاجز ساخته اند، او خواسته بود اينان متذكر بشوند، و اينان خواستند نشوند و نشدند. 🔸و حاصل دفع اين است كه: حكم قدر در افعال آنان مانند همه چيز ديگر جارى است، و تذكر آنان - البته اگر متذكر شوند - هر چند فعل اختيارى و صادر از ايشان است، و اكراه و اجبارى در كار نيست، خداى تعالى هم خواسته تا به اختيار خود متذكر شوند، به اين معنا خداى تعالى هيچ وقت از هيچ انسانى با خواست تكوينيش نخواسته كه فلان عمل را بى اختيار انجام بدهد، بلكه اراده تكوينى كرده كه هر چه مى كند به اختيار و اراده خود كند، پس فعل اختيارى در عين اينكه نسبت به انسان فاعل نسبت امكان دارد، در عين حال نسبت به اراده الهى ضرورى التحقق است، وگرنه محقق نمى شد. ⏮ ادامه آیه 6⃣5⃣ 🔰هو اهل التقوى و اهل المغفره 🔸 يعنى او اهليت آن را دارد كه از او پروا شود، چون او ولايت مطلقه بر هر چيز دارد، و سعادت و شقاوت انسان به دست اوست، و نيز اهليت آن را دارد كه پروا كنندگان خود را بيامرزد، چون او آمرزگار رحيم است. 🔸و اين جمله يعنى جمله (هو اهل التقوى و اهل المغفره ) مى تواند تعليل جمله قبل يعنى (انه تذكره فمن شاء ذكره ) باشد كه روشن است، و نيز جمله (و ما يذكرون الا ان يشاء الله ) را تعليل كند، چون اهل تقوى و اهل مغفرت بودن خداى تعالى وقتى صحيح و تمام است كه داراى اراده اى نافذ در اراده ها و اعمال خلق باشد، و خلاصه خلق در آنچه مى خواهند آزاد نباشند، و با تمرد و استكبار خود خدا را عاجز نسازند. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روایتی 🌺 🔸در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه در جمله (بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره ) فرموده : (شان نزول اين آيه آن بود كه مردم به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) گفته بودند: اى محمد به ما چنين رسيده كه در بنى اسرائيل هر كس مرتكب گناهى مى شد صبح، گناه و كفاره گناه خود را در نوشته اى پهلوى سرش مى ديد، (چرا در اين امت چنين نيست؟). 🔸جبرئيل به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نازل شد، و عرضه داشت: قوم تو سنت جاريه در بنى اسرائيل در باره گناهان را خواستند، اگر بخواهند ما با ايشان نيز همان رفتار را مى كنيم، و آنان را به همان عذابهايى كه بنى اسرائيل را گرفتيم مى گيريم، و مردم حس كردند رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم دوست ندارد كه چنين سنتى در امتش ‍ جريان يابد. 🔸مؤلف: اين داستان با لحن آيه نمى سازد و در خود روايت هم اشاره اى است به اينكه اين قصه معتبر نيست، (چون در آخرش آمده : حس كردند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) دوست ندارد...). 🔸و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر از سدى از ابى صالح روايت كرده اند كه گفت: مردم گفتند اگر محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم در ادعايش صادق است اين معجزه را بياورد كه هر روز صبح زير سر هر يك از ما نوشته اى ديده شود، كه در آن نوشته باشد تو اى فلانى از آتش دوزخ برائت و امنيت دارى ، در پاسخ اين آيه نازل شد: (بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره ). 🔸مؤلف: سياق آيات و ردعى كه در آن است، با اين قصه سازگار نيست. و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر، از مجاهد روايت كرده اند كه در تفسير آيه (بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره ) گفته: يعنى در هر صبح نامه اى از خداى تعالى به يك يك آنان برسد به اين مضمون: (اين نامه اى است از رب العالمين به فلان بن فلان ) همينكه از خواب برمى خيزد نامه را پهلوى سرش ببيند، و آن را بخواند. 🔸مؤلف: آنچه در اين روايت آمده قابل انطباق با مضمون روايت قبلى ، و هم با بيانى است كه ما در معناى آيه داشتيم. 🔸و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير آيه (بل يريد كل امرى ء منهم ان يوتى صحفا منشره ) گفته عده اى از مردم به محمد (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) گفتند اگر خيلى دوست دارى پيرويت كنيم بايد كتابى براى خصوص ما نازل شود، و به ما فرمان دهد تا تو را پيروى كنيم. 🔸مؤلف: اين روايت قابل انطباق با آن نظريه اى است كه در تفسير اين آيه گذشت، و مى گفت: آيه مورد بحث همان را مى گويد كه آيه (ولن نومن لرقيك ...) بيانش مى كند، و خلاصه اينكه مى توان احتمال داد صاحب آن نظريه، نظريه خود را از اين روايت گرفته، و اشكال ما به اين نظريه گذش . 🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (هو اهل التقوى و اهل المغفره ) آمده كه امام فرمود: يعنى خدا اهليت آن را دارد كه از او پروا كنند و اهليت آن را دارد كه بيامرزد. 🔸و در كتاب توحيد به سند خود از ابى بصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در تفسير آيه (هو اهل التقوى و اهل المغفره ) فرموده: خداى عز و جل مى فرمايد: من اهليت آن را دارم كه از من پروا شود، و بنده ام چيزى را شريكم نگيرد، و من اهليت آن را دارم كه اگر بنده اى شريكى برايم نگيرد داخل بهشتش كنم. و نيز فرموده : خداى تبارك و تعالى به عزت و جلال خود سوگند ياد كرده كه احدى از اهل توحيد را به آتش نسوزاند. 🔸و در الدر المنثور است كه ، ابن مردويه از عبد اللّه بن دينار روايت آورده كه گفت: من از ابو هريره و ابن عمر و ابن عباس شنيدم كه مى گفتند: شخصى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيد معناى جمله (هو اهل التقوى و اهل المغفره ) چيست؟ فرمود: خداى تعالى مى فرمايد من اهليت آن را دارم كه خلق از من پروا كند، و كسى و چيزى را شريكم نكند، كه اگر پروا كرد و شريكى برايم قرار نداد، در آن صورت من اهليت آن را دارم كه ما سواى شرك را بيامرزم. 🔸مؤلف: در معناى اين روايت روايات زيادى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) رسيده است. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
پایان تفسير سوره المدثر از تفسير شریف المیزان 🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 متن سوره _____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
636878286934529675.mp3
493.9K
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان:4:06دقیقه ____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره 🎙 ترتیل موسسه پیامبر مهر ورحمت ⏳زمان : 7:22 دقیقه _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات🌺 🔸به نام خداوند بخشايشگر و مهربان 🔸هان اى جامه به خود پيچيده !1⃣ 🔸پاره اى از شب به جز اندكى از آن را بر خير و زنده بدار2⃣ 🔸يا نصف آن را و يا كمى كمتر از نصف را3⃣ 🔸و يا اندكى بر نصف بيفزا و قرآن را شمرده شمرده بخوان4⃣ 🔸آماده باش كه به زودى كلامى سنگين بر تو نازل مى كنيم5⃣ 🔸(كلامى كه قبلا بايد خود را براى تحملش آماده كرده باشى ) و بهترين وسيله براى صفاى نفس و سخن با حضور قلب گفتن هنگام شب است كه خدا آن را پديد آورده6⃣ 🔸چون تو در روز دوندگى و مشاغل بسيار دارى7⃣ 🔸و ذكر خدا را بگو و دست حاجت به سويش دراز كن8⃣ 🔸همان پروردگار مشرقها و مغربهاى عالم كه بجز او معبودى نيست پس او را وكيل خود بگير9⃣ 🔸و در برابر زخم زبانهاى مشركين صبر كن و اگر هم قهر مى كنى قهرى ملايم و خوشايند و سازنده بكن🔟 🔸و اما تكذيب گران كه بجز داشتن نعمت من انگيزه اى براى تكذيب آيات من ندارند امرشان را به خود من واگذار كن و اندكى مهلتشان ده1⃣1⃣ 🔸كه نزد ما انواع شكنجه ها و در آخر عذاب دوزخ هست2⃣1⃣ 🔸و طعامى گلوگير و عذابى دردناك است 3⃣1⃣ 🔸در روزى كه زمين و كوهها به لرزه در آيند و كوهها چون تلى از ماسه شوند4⃣1⃣ 🔸هان اى انسانها! ما رسولى به سوى شما گسيل داشتيم كه شاهد بر شما نيز هست همانطور كه رسولى به سوى فرعون فرستاديم5⃣1⃣ 🔸ولى فرعون از اطاعتش سر برتافت پس او را به عذابى سخت بگرفتيم6⃣1⃣ 🔸شما اگر كفر بورزيد چگونه مى توانيد از عذاب قيامت خود را كنار بكشيد روزى كه كودكان را پير مى كند 7⃣1⃣ 🔸و آسمان به وسيله تحول آن روز شكافته مى شود و وعده خدا شدنى است8⃣1⃣ 🔸و اين محققا تذكر است پس اگر كسى خواست مى تواند راهى به سوى پروردگارش اتخاذ كند. ۱۹ _____ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸اين سوره رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را امر مى كند به اينكه بخواند، تا به اين وسيله آماده و مستعد گرفتن مسؤوليتى گردد كه به زودى به او محول مى شود، و آن قرآنى است كه به وى وحى خواهد شد، و دستورش مى دهد در برابر حرفهاى بيهوده اى كه دشمنان مى زنند، و شاعر و كاهن يا ديوانه اش مى خوانند صبر كند، و به نحوى پسنديده از آنان كناره گيرى نمايد، و در اين آيات تهديد و انذارى هم به كفار شده، و حكم صبر را به همه مؤمنين تعميم داده، در آخر تخفيفى را كه براى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و مؤمنين قائل شده ذكر مى كند. 🔸و اين سوره از نخستين سوره هايى است كه در اول بعثت نازل شده. حتى بعضى گفته اند: دومين يا سومين سوره اى است كه بر قلب مقدس نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم نازل شده است. _____ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يا ايها المزمل1⃣ 🔸كلمه  با تشديد زاء و تشديد ميم - در اصل  بوده، اسم فاعل از باب تفعل است، و معنايش لفافه به خود پيچيده است. كسى كه جامه يا چيزى به خود مى پيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع كند، آن را  مى گويند، و از ظاهر اين جمله بر مى آيد در آن ساعتى كه اين سوره نازل مى شده آن جناب جامه اى را به خود پيچيده بوده، از اين جهت به  مورد خطاب قرار گرفته. اين را بدان جهت گفتيم كه كسانى خيال نكنند اين خطاب جنبه توبيخ و يا تحسين دارد، بله ممكن است از سياق آيات استفاده شود كه گويا آن جناب در مقابل دعوتش مورد استهزا و اذيت قرار گرفته، و براى خاطر خدا اندوهناك شده، و براى دفع غم و اندوه خود جامه اى به خود پيچيده تا لحظه اى استراحت كند، در اين هنگام خطاب شده كه اى جامه به خود پيچيده بر خيز، نماز بخوان و در برابر آنچه به تو مى گويند صبر كن، همانطور كه به عموم مسلمانان سفارش كرده براى مقاوم شدن در برابر ناملايمات از صبر و نماز كمك بخواهند، (استعينوا بالصبر و الصلوه) با اين دستور به آن جناب فهمانده كه بايد خود را در مقابل اندوه هاى بزرگتر و مصائب تلخ به وسيله نماز و صبر مقاوم سازد، نه به وسيله پيچيدن جامه و خوابيدن. بعضى آيه را چنين معنا كرده اند: اى كسى كه با مشقت و دشوارى نبوت متزمل شده اى، يعنى متحمل دشواريهاى اين مقام گشته اى. و ليكن از جهت لفظ هيچ دليلى در آيه بر اين معنا نيست. ________________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات2⃣ ، 3⃣ و 4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قم الليل الا قليلا2⃣ 🔰نصفه او انقص منه قليلا3⃣ 🔰 او زد عليه و رتل القران ترتيلا4⃣ 🔸مراد از (قيام در ليل) قيام در شب براى نماز است، پس كلمه  مفعول فيه است، كه مجازا مفعول به واقع شده، مثل اينكه مى گويند: (دخلت الدار - داخل شدم خانه را)، كه حقيقتش (دخلت فى الدار - داخل شدم در خانه است). 🔸بعضى گفته اند: معمول  در تقدير است، و كلمه  به خاطر ظرفيت منصوب شده، و تقدير كلام (قم الى الصلاه فى الليل) است، و جمله  استثنا از كلمه  است. 🔸و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله (نصفه او انقص منه قليلا او زد عليه )، بدل باشد از جمله (الليل الا قليلا)، كه متعلق تكليف (قم ) است، و دو ضمير و به كلمه ، و ضمير در  به كلمه  بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه نيمى از شب را بپاخيز، و يا كمى از نصف كم كن، و يا اندكى بر نصف بيفزا، و اين ترديد بين سه امر ترديد تخيير است، مى خواهد بفرمايد: مخيرى بين اينكه درست نيمى از شب را زنده بدارى، و يا كمى كمتر از نصف، و يا كمى بيشتر از آن را. بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه  بدل از مستثنى، يعنى كلمه  است، و اگر اينطور باشد، معنا چنين مى شود: شب را بپا خيز الا نصف آن را، و يا از نصف كمى كمتر كن، يعنى بيشتر از نصف را بپا خيز، و يا كمى زيادتر كن، يعنى كمتر از نصف بپا خيز. و در اين صورت بر عكس وجه قبلى جمله بدل، ابهام را از مستثنى به مطابقه و از مستثنى منه به التزام بر مى دارد. 🔸و اين دو وجه هر چند در نتيجه يكى هستند، و ليكن وجه قبلى زودتر به ذهن مى رسد، چون احتياج به رفع ابهام كردن به وسيله بدل از متعلق حكم، سابقه بيشترى دارد، تا احتياج به رفع ابهام از توابع و ملحقات آن. پس بدل بودن جمله ... از كلمه  كه لازمه آن رفع ابهام از متعلق تكليف است به دلالت مطابقى زودتر به ذهن مى رسد، از اينكه بدل باشد از كلمه . بعضى ديگر گفته اند: كلمه  بدل از ليل است، و ليكن مراد از قليل، قليل از شبهاست، نه قليل از ساعتهاى يك شب، و معناى آيه اين است كه : همه نيمه شب ها بر خيز، يا شبهاى اندكى از آن كم كن، و يا شبهاى اندكى بر آن اضافه كن، و منظور از اين شبهاى اندك آن شبهايى است كه انسان عذر دارد، يا بيمار است، و يا خواب بر او غلبه كرده و يا عذرى ديگر دارد. و اين وجه عيبى ندارد، جز اينكه وجه اول زودتر به ذهن مى آيد. 🔸(و رتل القران ترتيلا) - (ترتيل قرآن ) به معناى تلاوت آن است به نحوى كه حروف پشت سر هم آن روشن و جداى از هم بگوش شنونده برسد، و اين جمله عطف است بر جمله ، و معناى آن دو اين است كه شب برخيز و قرآن را به ترتيل بخوان. و ظاهرا مراد از ترتيل قرآن، ترتيل آن در نماز، و يا اصلا منظور از قرآن خود نماز است، و خداى تعالى نظير اين تعبير را از نماز كرده، مثلا فرموده : (اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق الليل و قران الفجر ان قران الفجر كان مشهودا). بعضى گفته اند: مراد آيه شريفه اين است كه قرائت قرآن را واجب كند نه نماز را. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰انا سنلقى عليك قولا ثقيلا5⃣ 🔸  - سنگينى - كيفيت خاصى براى جسم است، و خاصيت آن اين است كه حمل چنين جسمى و جابجا كردن آن دشوار است، و چه بسا همين كلمه در غير جسم، مثلا در امور معنوى هم به عنوان استعاره استعمال مى شود، مثلا مى گويند درس امروز سنگين بود، يعنى تحمل آن براى فهم و درك شاگردان دشوار بود و يا مى گويند سخنرانى امروز كه همه اش نظريه هاى علمى دقيق بود براى عوام سنگين بود، كه در اين گونه تعبيرها كلمه سنگين در غير جسم به كار رفته، در امور معنوى كه درك آن دشوار است و يا حقايقى در بر دارد كه رسيدن به آن سخت است، و يا فرمانهايى را متضمن است كه امتثال آن و مداومت بر انجام آن دشوار است. قرآن كريم كه كلام الهى است به هر دو اعتبار ثقيل است، اما از حيث فهم معنايش ثقيل است براى اينكه كلامى الهى است كه پيامبر آن را از ساحت عظمت و كبريايى گرفته، و معلوم است چنين كلامى را نمى فهمد مگر نفوس طاهر از هر پليدى، نفوسى كه از هر سببى قطع اميد كرده و تنها به خداى سبحان كه مسبب الاسباب است دل بسته، كلامى است الهى و كتابى است عزيز، كه ظاهر و باطنى دارد، تنزيل و تاويلى دارد، تبيان براى هر چيز است، و سنگينى آن از حال و وضع رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مشهود بود، همه مى ديدند كه در هنگام گرفتن آن دچار برحاء - حالتى شبيه بيهوشى - مى شد، و اين معنا در روايات بسيار زياد آمده. و اما از حيث تحقق بخشيدن به حقايق معارفش، و ساده تر بگويم توحيد و معارف اعتقادى و اخلاقيش را در خود پياده كردن، آنقدر سنگين است كه در بيان سنگينيش كافى است آيات زيرا را بخوانيم كه مى فرمايد: (لو انزلنا هذا القران على جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشيه اللّه و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون و و لو ان قرانا سيرت به الجبال او قطعت به الارض او كلم به الموتى) كه در اولى مى فرمايد كوه تحمل آن را ندارد كه قرآن بر او نازل شود، و اگر بر كوه نازل مى شد كوه خاشع و از ترس خدا پاره پاره مى شد، و در دومى از اين معنا خبر داده كه با اين قرآن مى توان كوهها را به حركت در آورد، و زمين را پاره پاره كرد، و با مردگان سخن گفت. قرآن كريم نه تنها به آن دو اعتبار سنگين است، بلكه به اعتبار پياده كردنش در جامعه و دعوت مردم به اينكه مراسم دين حنيف را بپا دارند، و خلاصه برترى دادن اين دين حنيف بر ساير اديان نيز سنگين است، شاهد سنگينيش مصائب و ناملايماتى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در راه خدا تحمل كرد، و آزارهايى است كه براى خدا چشيد، كه آيات قرآن هم پاره اى از انواع ايذاءها و استهزاءها و خطاكاريهايى كه آن جناب از مشركين و كفار و منافقين و بيماردلان ديد حكايت كرده است. 🔸پس اينكه مى فرمايد: (انا سنلقى عليك قولا ثقيلا) منظور از (قول ثقيل ) همين قرآن عظيم است، به دليل اينكه اين آيات را كه در اول بعثت نازل شده براى هر كس بخوانى همين به ذهنش مى رسد، مفسرين هم قول ثقيل را به قرآن تفسير كرده اند. اين آيه در مقام تعليل حكمى است كه جمله (قم الليل...) بر آن دلالت دارد، در نتيجه به مقتضاى سياق - با در نظر گرفتن اينكه خطاب به خصوص رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است - اين معنا را مى رساند كه اگر گفتيم شب زنده دارى كن، و در شب با خواندن نماز متوجه درگاه ما شو، براى اين بود كه خود را براى كرامت قرب و شرف حضور، و افتخار همكلامى با ما آماده سازى، تا ما قول ثقيلى را بر تو القاء كنيم. بنابراين، نماز شب راهى است كه آن جناب را به چنين موقعى كريم منتهى مى سازد. در جاى ديگر هم خداى سبحان نماز شب را راه به سوى خدا خوانده، مى فرمايد: (ان هذه تذكره فمن شاء اتخذ الى ربه سبيلا). 🔸خداى سبحان در آيه زير وعده بيشترى داده، فرموده: (و من الليل فتهجد به نافله لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا) كه در تفسير همين آيه معناى مقام محمود را بيان كرديم.
🔸ادامه آیه 5⃣ ⏪و وقتى يكى از جهات سنگينى قرآن سنگينى معارف آن، و نيز پذيرفتن شرايع و احكام آن است قهرا بر امت هم ثقيل خواهد بود، همانطور كه بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم سنگين بود، پس معناى آيه اين است كه: ما به زودى به تو وحى مى كنيم قولى را كه هم بر خودت سنگين است و هم بر امتت، اما سنگينى آن بر خود تو از جهت صعوبت تحقق حقائق آن، و از جهت مصائبى است كه در طريق ابلاغ آن خواهى ديد، و سلب راحت و فراغتى است كه از تو خواهد شد، و از جهت مجاهدت نفس و انقطاع به سوى خدا، و زحماتى است كه لازمه گرفتن وحى است. و اما سنگينى آن بر امتت از اين جهت است كه آنها هم در پاره اى از جهات ياد شده با تو شريكند، از آن جمله تحقق دادن به حقائق قرآن در نفس، و نيز پيروى او امر و نواهى خدا و رعايت حدود آن است، كه هر طايفه از طوايف امت به قدر وسع و طاقتش بايد اين رنجها را تحمل كند. اقوال ديگر مفسرين در بيان سنگينى قرآن مفسرين در اينكه سنگينى قرآن چه معنا دارد، اقوالى ديگر دارند. يكى اينكه: قرآن عظيم الشان و متين و مستدل است، همچنان كه خود ما مى گوييم: اين كلام وزين و سنگين است، يعنى در موقع خود واقع شده است. يكى ديگر اينكه: قرآن در ميزان روز قيامت سنگين است، حال يا حقيقتا سنگين است و يا مجازات و به اين عنايت كه ثوابى كه در برابر قرآن به اشخاص مى دهند بسيار و مهم است. يكى ديگر اينكه: قرآن بر كفار و منافقين سنگين است، براى اينكه هم اعجاز دارد كه نه مى توانند مثلش را بياورند و نه مى توانند قبولش كنند، و هم اينكه مشتمل بر تهديد عليه ايشان است. يكى ديگر اينكه: سنگينى قرآن كنايه است از بقاى آن در طول روزگار، چون يكى از خصوصيات هر چيز سنگين، اين است كه در جاى خود ثابت بماند. و بعضى ديگر وجوهى ديگر گفته اند كه هر چند هر كدام در جاى خود صحيح و بى عيب است، و ليكن وجهى كه ما آورديم چيزى است كه از ظاهر آيه به ذهن مى آيد. __________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشدُّ وَطئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً6⃣ 🔸آيه اولى در اين مقام است كه بيان كند چرا شب را براى اين نماز اختيار كرديم، و آيه دوم در مقام اين است كه بيان كند چرا روز را انتخاب نكرديم همچنان كه آيه قبلى كه مى فرمود: (انا سنلقى عليك قولا ثقيلا) در مقام بيان اين بود كه اصلا چرا نماز شب تشريع شد. 🔸در آيه مورد بحث در كلمه دو احتمال هست: يكى اينكه مانند كلمه و مصدر، و به معناى نشئه و حدوث و تكون باشد. 🔸و دوم اينكه اسم فاعل از ماده نشئه باشد، كه به موصوف خود اضافه شده، هر كدام كه باشد مراد از آن، شب است، و اگر حادثه را بر شب اطلاق كرده، نظير اطلاق آن بر اجزاى خلقت است. 🔸و چه بسا بعضى گفته اند: منظور از حادثه شب همان نماز شب است. و( معناى وطء زمين ) قدم نهادن بر آنست و اينكه فرمود حادثه شب شديدترين قدم نهادن است كنايه است از اينكه اين عمل از هر عمل ديگر در صفاى نفس، انسان را ثابت قدمتر مى سازد، و بهتر از هر چيز نفس آدمى را از اينكه به وسيله شواغل روز، دچار كدورت شود حفظ مى كند. 🔸بعضى گفته اند: منظور از مطابقت قلب با زبان است. آنگاه گفته خود را تاءييد كرده به اينكه : بعضى ها كلمه را (وطء) به كسره و او خوانده اند. 🔸و مراد از اينكه فرمود (حادثه شب اقوم قيلا است ) اين است كه نماز شب استوارترين و صائب ترين سخن است ، براى اينكه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيق تر است. 🔸و معناى آيه اين است كه حادثه شب و يا نماز در دل شب ثابت قدمتر است - و يا در مطابقت قلب و زبان شديدتر، و سخنى استوارتر و صائب تر است ، چون خداى تعالى شب را مايه آرامش قرار داده، و نتيجه اين آرامش اين است كه خاطر انسان از شواغل معيشت فارغ، و دست انسان از اسباب ظاهرى بريده است. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 7⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان لك فى النهار سبحا طويلا7⃣ 🔸 كلمه به معناى دويدن و تند راه رفتن در آب است، و (سبح طويل ) در روز كنايه از غور در مهمات زندگى و انواع زد و بندها در برآوردن حوائج زندگى است. و معناى آيه اين است كه تو در روز مشاغل بسيار دارى كه همه وقتت را فرا گرفته، فراغتى برايت باقى نمى گذارد تا در آن با توجه تام متوجه درگاه پروردگارت باشى، و از هر چيزى منقطع گردى، بنابر اين بر تو است كه از شب استفاده كنى، و در آن به نماز بپردازى. 🔸بعضى از مفسرين آيه را اين چنين معنا كرده اند: تو در روز مى توانى بخوابى و امر معاش خود را تدبير كنى، و در حوائج خود تصرف نمايى ، پس شبت را به تهجد اختصاص ده. 🔸 بعضى ديگر اينطور معنا كرده اند: تو در روز فراغت دارى، حال اگر شب نتوانستى به كارت برسى، در روز آن را تلافى كن، و آنچه در شب انجام ندادى در روز قضاء كن. بنا به گفته اين مفسر آيه مورد بحث همان را مى خواهد بگويد كه: آيه (و هو الذى جعل الليل و النهار خلفه لمن اراد ان يذكر او اراد شكورا)( خدای تعالی آن کسی است که شب و روز را پشت سر هم قرار داد برای هر کسی که بخواهد متذکر شود ویا بخواهد شکری بگذارد) بيان مى كند. ليكن آنچه ما اختيار كرديم با سياق مناسب تر است ___________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 8⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ اذْكُرِ اسمَ رَبِّك وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً8⃣ 🔸ظاهرا اين جمله مى خواهد نماز شب را توصيف كند، و بنا بر اين به منزله عطف تفسيرى براى جمله (و رتل القران ترتيلا) است، و روى اين فرض مراد از (ذكر اسم رب ) ذكر زبانى با رعايت مطابقت آن با قلب مى باشد، و همچنين مراد از ، تضرع و زارى با زبان است. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: در اين جمله تعميمى بعد از تخصيص آيه قبل شده، در آيه قبل تنها به نماز شب سفارش مى شد، در اين آيه به مطلق ذكر، و مراد از ذكر، دوام در ذكر خداى تعالى در شب و روز است، به هر نحوى كه باشد، چه با تسبيح و چه با تحميد و چه با نماز و چه با قرائت قرآن و چه غير آن، و اگر ذكر را به دوام تفسير كرديم، براى اين است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هرگز خدا را از ياد نبرده بود، تا آيه بخواهد او را به ياد خدا بيندازد، پس ناگزير بايد بگوييم منظور دوام ذكر است ، البته مراد از دوام هم دوام عرفى است نه حقيقى، چون دائما به ياد خدا بودن امكان ندارد. ولى او اين اشكال را چه مى كند كه اگر منظور از ذكر، ذكر زبانى بوده باشد، چه منافاتى دارد با اينكه آن جناب در دل خدا را فراموش كند، و اگر اعم از ذكر لفظى و قلبى باشد، آيه شريفه از رساندن آن قاصر است، بر فرض هم بتوانيم از اين اشكال صرفنظر كنيم ،دو اشكال ديگر هست، يكى اينكه فراموش نكردن خدا تا روزى كه اين خطاب به آن جناب شده منافات ندارد كه براى از آن به بعد سفارش كند كه همانطور كه تاكنون پروردگارت را از ياد نبرده اى از اين به بعد هم فراموشش مكن. 🔸دوم اينكه اين سخن كه دوام حقيقى ذكر غير ممكن است و ناگزير بايد دوام را حمل بر عرفى آن كنيم، و همى بيش نيست، و همى كه از نفهميدن معنا ناشى شده، چون خداى عز و جل دائما مذكور انسان هست، و حتى يك لحظه از او غايب نيست، حال چه اينكه آدمى متوجه به آن باشد و يا از آن غفلت بورزد، پس جاى آن هست كه خداى تعالى خود را به انسان معرفى كند، به طورى كه ديگر در هيچ حالى از او غفلت ننمايد، خواننده عزيز به دو آيه زير توجه كند: (فالذين عند ربك يسبحون له بالليل و النهار و هم لا يسئمون ) ( آنهایی که نزد پروردگار تو اند شب و روز برایش تسبیح می گویند،در حالی که احساس خستگی نمی کنند) (يسبحون الليل و النهار لا يفترون ) (شب و روز تسبیح می گویند وخسته نمی شوند) ما در تفسير اين دو آيه و در آخر سوره اعراف گفتيم كه: اين خصوصيت اختصاص به ملائكه ندارد. 🔸و كوتاه سخن اينكه: جمله ( واذكر اسم ربك ) امر مى كند به اينكه اسمى از اسماى خدا، و يا خصوص لفظ جلاله را ذكر كند. بعضى گفته اند: منظور خصوص بسم اللّه است. 🔸در آيه مورد بحث التفاتى از تكلم با غير در جمله (انا سنلقى ) به غيبت به كار رفته، يعنى در جمله مورد بحث خداى تعالى غايب فرض شده، و شايد وجه آن اين باشد كه با ذكر كلمه ذلت عبوديت عبد را كه رابط ميان عبد و پروردگارش است و دچار غفلت شده بیدار کند. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و تبتل اليه تبتيلا 🔸كلمه را بعضى به انقطاع يعنى بريدن از خلق و متوجه خدا شدن تفسير كرده اند، و از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) روايت شده كه تبتل به اين معناست كه دست التماس به درگاه خدا برآرى و تضرع و زارى كنى. و اگر ما ذكر را به ذكر لفظى حمل كنيم اين معنا مناسب تر از معناى اول است. 🔸كلمه ظاهرا مفعول مطلق است، و مقتضاى ظاهر اين بود كه بفرمايد: (و تبتل اليه تبتلا)، اگر اين طور نفرمود، و به جاى آن كلمه را آورد، به قول بعضى براى اين بود كه باب تفعل از بتل متضمن معناى باب تفعيل آن نيز هست، پس مثل اين است كه فرموده باشد: (بتل اليه تبتيلا) و معنايش يا اين است كه ارتباط نفس خود را از هر چيز ديگر قطع كن، و تنها به خدا دل ببند، و يا اين است كه نفس خود را وا بدار به اينكه دست تضرع به درگاه خدا بردارد. و به قول بعضى ديگر آوردن (تبتيلا) به جاى (تبتلا) براى اين بوده كه رعايت قافيه آخر آيات قبل شده باشد. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰رَب المَْشرِقِ وَ المَْغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتخِذْهُ وَكِيلاً9⃣ 🔸جمله اول آيه وصفى است كه به اصطلاح از وصفيت مقطوع شده، و تقدير آن (هو رب المشرق و المغرب ) است، و جمله (رب المشرق و المغرب ) در معناى (رب همه عالم ) است براى اينكه مشرق و مغرب دو جهت نسبى است كه مشتمل بر تمامى جهات عالم مشهود است، و اگر از ميان شش جهت تنها اين دو جهت را ذكر كرد، براى اين بود كه با ليل و نهار كه قبلا ذكرش شده بود مناسب تر بود، چون شب و روز مربوط به طلوع و غروب است. 🔸خواهى پرسيد براى اشاره به ربوبيت خداى تعالى همان كلمه كافى بود، چه باعث شد كه دوباره بفرمايد: (رب المشرق و المغرب ؟ 🔸در پاسخ مى گوييم: خواست تا از زبان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فهمانده باشد كه اگر مأمور شده خداى تعالى را رب خود بگيرد، براى اين بود كه پروردگار هم رب او است و هم رب همه عالم، نه اينكه تنها رب او باشد، همانطور كه چه بسا بعضى از مشركين به تنهايى براى خود بتى انتخاب مى كردند، غير آن بتى كه ديگران داشتند، و اگر رب گرفتن خداى تعالى از ناحيه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) از اين باب باشد، و يا حداقل كسى چنين احتمالى را بدهد، ديگر آن جناب نمى تواند مردم را به سوى توحيد دعوت كند، چون مردم در پاسخش مى گويند: خيلى خوب خداى تعالى رب تو باشد، رب ما هم رب ما باشد. 🔸نكته ديگرى كه در آوردن جمله (رب المشرق و المغرب ) هست اين است كه چون اين جمله به معناى (رب همه عالم ) است، در نتيجه زمينه چينى مى شود براى جمله بعدى كه مى فرمايد (لا اله الا هو) و آن را تعليل مى كند، و مى فهماند اگر مى گويم معبودى جز خدا نيست، براى اين است كه الوهيت و معبوديت از فروع ربوبيت است، و ربوبيت عبارت است از مالكيت و تدبير، كه مكرر بيانش گذشت، و چون رب همه عالم خداست پس جز او هم معبودى نيست. 🔰فاتخذه وكيلا 🔸يعنى خدا را در همه امورت وكيل بگير، و وكيل گرفتن به اين معناست كه انسان غير خودش را در جاى خود بنشاند، به طورى كه اراده او به جاى اراده آدمى كار كند، و عمل او هم عمل خود آدمى باشد، پس اينكه انسان خداى تعالى را وكيل بگيرد، به اين است كه آدمى تمامى امور را از آن خدا و به دست او بداند، اما در امور خارجى و حوادث عالم، به اينكه نه براى خودش و نه براى هيچ يك از اسباب ظاهرى استقلال در تأثير قائل نباشد، چون در عالم وجود، هيچ موثرى (به حقيقت معناى تأثير ) به جز خدا وجود ندارد، و در نتيجه داشتن چنين اعتقادى، در احوال مختلف رضايت و خشم و مسرت و تاسف و غيره ، دل به هيچ سببى نبندد، بلكه در مقاصد و آرزوهايش متوسل به آن سببى شود كه خداى تعالى معرفى كرده، آن هم نه به طورى كه براى آن سبب استقلال در تأثير قائل باشد و بدان مطمئن گردد بلكه ظفر يافتن به مطلوب را از خدا بداند، تا هر چه خدا برايش صلاح دانست اختيار كند. و در امورى كه ارتباط به عمل او دارد و خلاصه در وظايف عمليش در عبادات و معاملاتش ، اراده خود را تابع اراده تشريعى خدا كند، در نتيجه طبق اراده او و مطابق قوانين او عمل كند. 🔸اينجاست كه روشن مى شود جمله (فاتخذه وكيلا) چگونه با جمله و (اذكر اسم ربك ...) و اوامر تشريعى قبل از آن ارتباط پيدا مى كند، و چگونه با مطالب بعد يعنى جمله و و جمله جمله مرتبط مى شود. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a