🔰بيان آيات سوره #الشرح از تفسير شریف المیزان
🔰در اين سوره رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را امر مى كند به اينكه كمر خدمت در راه خدا ببندد، و به سوى او رغبت كند، و به اين منظور نخست منت هايى كه بر او نهاده تذكر مى دهد، و اين سوره هم مى تواند مكى باشد و هم مدنى، ولى سياق آياتش به مدنى بودن سازگارتر است.
🔸نادرستى سخن فخر رازى در ردّ اين قول كه سوره #والضحّى و #الم_نشرح يك سوره اند
و در بعضى از روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده كه فرموده اند:
سوره (و الضحى ) و سوره (الم نشرح ) يك سوره اند، و نيز اين معنا از طاووس و از عمر بن عبد العزيز نقل شده.
🔸فخر رازى در تفسير كبير خود بعد از نقل اين معنا از دو نفر نامبرده گفته است:
اين دو نفر پنداشته اند ابتداى سوره دوم يعنى جمله #الم_نشرح به منزله عطف است بر آيه ششم سوره قبل، يعنى جمله (الم يجدك يتيما فاوى )، و اين پندارشان درست نيست، براى اينكه سوره #والضحى در حال اندوه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از آزار كفار نازل شده، و جنبه تسليت دارد، چون حالت آن جناب حالت محنت و تنگ حوصلگى است، و سوره دوم اقتضا دارد در حالى نازل شده باشد كه آن جناب شرح صدر و حالت خرسندى داشته باشد، و چگونه ممكن است در يك سوره اين دو حالت در آن جناب و اين دو لحن در بيان جمع شود؟!.
🔸و ليكن اشكالش وارد نيست، براى اينكه مراد از شرح صدر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در سوره مورد بحث اين است كه خداى تعالى آن جناب را طورى كند كه قلب نازنينش وسعتى داشته باشد كه حقائق و معارفى كه به وى القاء مى شود بپذيرد، و از پذيرش آن به تنگ نيايد، و نيز تحمل آزارهايى كه از ناحيه مردم مى بيند داشته باشد، كه بيانش مى آيد، نه اينكه بخواهد صرفا آن جناب را خوشحال كرده باشد، پس پندار خود فخر رازى پندار درستى نيست.
🔸دليل بر اين معنا روايتى است كه ابن ابى حاتم از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده كه گفت:
رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: من از پروردگارم مساله اى پرسيدم كه دوست داشتم ايكاش نمى پرسيدم، و آن اين بود كه پروردگارا قبل از من انبيايى بودند، براى بعضى از آنان باد را مسخر كردى، و بعضى ديگر مرده زنده مى كردند، خطاب رسيد مگر تو يتيم نبودى، و ما تو را مورد توجه مردم قرار داديم؟
عرضه داشتم: بلى. فرمود: مگر نبود كه من تو را گم شده ديدم، و هدايتت كردم ؟ عرضه داشتم : بله، اى پروردگار من. فرمود: آيا سينه ات را گشاده نكردم، و گرفتاريهايت را بر طرف ننمودم؟ عرضه داشتم بله اى پروردگار من. پس معلوم شد كه اشكال فخر به نظريه مذكور وارد نيست، البته اين بحث دنباله اى دارد كه ان شاء اللّه در سوره ايلاف مى آيد.
مقصود از شرح صدر رسول الله (ص) در (الم نشرح لك صدرك)
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه2⃣ و 3⃣ سوره #الشرح در تفسیرالمیزان
🔰و وضعنا عنك وزرك2⃣
🔰الذى انقض ظهرك3⃣
🔸كلمه #وزر به معناى بار سنگين است، و #انقاض_ظهر به معناى شكستن پشت كسى است، شكستنى كه صدايش به گوش برسد، آنطور كه از تخت و كرسى و امثال آن وقتى كسى روى آن مى نشيند، و يا چيز سنگينى روى آن مى گذارند صدا برمى خيزد، و مراد از #انقاض_ظهر غالبا معناى لغوى آن نيست،
(چون كسى پشت كسى را آنطور نمى شكند كه صداى تخت و كرسى كند)، بلكه منظور #ظهور آثار سنگينى وزر بر آدمى است، ظهورى بالغ.
و #وضع_وزر به معناى از بين بردن آن سنگينى است، كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم احساسش مى كرد، و جمله #و_وضعناعنك_وزرك عطف است بر جمله #الم_نشرح...، چون معنايش (قد شرحنا لك صدرك ) است، در نتيجه معناى دو جمله چنين مى شود:
محققا ما سينه ات را گشوديم، و سنگينى هايى كه بر دوشت بود برداشتيم.
وجوه مختلف در باره مراد از #وضع_وزر از آن حضرت و مراد از وضع وزر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم- به طورى كه از سياق بر مى آيد، و قبلا هم اشاره كرديم - اين است كه دعوت آن جناب را انفاذ و مجاهداتش در راه خدا را امضا نمود، به اين معنا كه اسباب پيشرفت دعوتش را فراهم كرد، چون رسالت و دعوت و فروعات آن ثقلى بود كه به دنبالش #شرح صدر بر آن جناب تحميل نمود.
🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند:
وضع وزر، اشاره است به داستانى كه در روايات آمده كه در ايام كودكيش دو تا فرشته بر آن جناب نازل شدند، و سينه اش را شكافته قلبش را در آوردند، و دوباره در جايش قرار دادند، كه روايتش به زودى از نظر خواننده خواهد گذشت.
بعضى ديگر گفته اند:
منظور از وزر، اعمالى است كه قبل از بعثت از آن جناب سر زده بود.
🔸و بعضى گفته اند:
منظور غفلتش از شرايع و امثال آن است كه آگاه شدن بدان جز با وحى صورت نمى گيرد، و بيان هر شريعتى را بايد آن جناب بخواهد، تا پاسخش از راه وحى برسد.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
منظور تحير آن جناب است در اينكه آيا رسالت الهى را آنطور كه بايد انجام داده ام يا نه.
🔸بعضى هم گفته اند:
منظور وحى و سنگينى آن است، چون در اوائل بعثت گرفتن وحى بر او دشوار بوده.
🔸بعضى گفته اند:
منظور رنجى است كه آن جناب از گمراهى قومش و دشمنيشان با آن جناب مى برده، و وى از ارشادشان عاجز مى شده.
🔸و بعضى گفته اند:
منظور رنجى است كه از تعدى دشمن در آزار آن جناب مى برده.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
مراد اندوهى است كه از مرگ عمويش ابو طالب و مرگ همسرش خديجه در دل داشته.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
كلمه وزر به معناى معصيت است، و رفع و زر به معناى عصمت است.
🔸بعضى گفته اند:
منظور از وزر گناه امت آن جناب است، و قهرا مراد از وضع وزر آمرزش آن گناهان است.
و اين وجوهى كه نقل شد بعضى ها سخيف و بعضى ديگرش ضعيف است و با سياق سازگار نيست، بعضى ها به عنوان #قيل - گفته شده نقل شده، و بعضى ديگرش به صورت احتمال ذكر شده است.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a