🌺بحث روایتی سوره #الحاقه از تفسير شریف المیزان
🔸بحث روايتى
(رواياتى راجـع به حمله عرش در قيامت، كسانى كه كتابشان به دست راست يا چپ داده مى شود،....)
در الدر المـنـثـور اسـت كـه ابـن جـريـر، از ابـن زيـد روايـت كـرده كـه گـفـت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم در مـعـنـاى آيـه (و يـحـمـل عـرش ربـك فـوقـهـم يـومـئذ ثـمـانـيـه ) فـرمـود: امـروز عـرش خـدا را #چـهار نفر حمل مى كنند، و روز قيامت #هشت نفر.
مؤلف: در ايـنـكـه خداى تعالى حاملين عرش را در آيه شريفه مقيد كرده به (يومئذ - امروز) اشعار و بلكه ظهور روشنى است در اينكه هشت نفر بودن حاملان مخصوص آن روز است.
و در تـفـسـيـر قـمـى آمـده كه امام عليه السلام در حديثى ديگر فرمود: عرش را هشت نفر حمل مى كنند، چهار نفر از اولين و چهار نفر از آخرين، اما چهار نفر اولين عبارتند از نوح و ابـراهـيـم و موسى و عيسى عليهماالسلم، و اما چهار نفر آخرين عبارتند از محمد و على و حسن و حسين عليهماالسلم.
مؤلف: در روايـات بـسـيارى آمده كه هشت نفر مخصوص روز قيامت است، و در بعضى آمده كه حاملين عرش خدا - با در نظر گرفتن اينكه عرش خدا همان #علم او است - چهار نفر از ما هستند و چهار نفر از هر كس كه خدا بخواهد.
و در تـفـسـيـر عـيـاشى از ابى بصير از امام صادق عليه السلام روايت آمده كه فرمود: چـون روز قيامت بشود هر دسته از مردم به نام امامشان خوانده مى شوند، امامى كه در عصر آن امـام مـرده انـد، اگـر نام امام خود را بدانند و او را به امامت شناخته باشند نامه عملشان بـه دسـت راسـتـشـان داده مـى شـود، بـراى ايـنـكـه خـداى تـعـالى فـرمـوده : (يوم ندعوا كـل انـاس بـامامهم فمن اوتى كتابه بيمينه فاولئك يقرون كتابهم ) و كلمه #يمين بـه مـعـنـاى مـعـرفت و اثبات امام است، چون كتاب او همان امام او است، كه مى خواند - تا آنـجـا كـه امـام فـرمـود - و كـسـى كـه امـام خـود را نـشـنـاسـد، از اصـحـاب شـمـال اسـت، هـمـان كـسـانـى كـه خـداى تـعـالى دربـاره شـان فـرمـوده : (و اصـحـاب الشـمـال مـا اصـحـاب الشـمـال فـى سـمـوم و حـمـيـم و ظل من يحموم...).
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣2⃣ سوره #الحدید از تفسير شریف المیزان
🔰لِّئَلا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكتَبِ أَلا يَقْدِرُونَ عَلى شىْءٍ مِّن فَضلِ اللَّهِ ...9⃣2⃣
🔸 ازظاهر سـيـاق بـرمـى آيـد كـه در آيـه شـريـفـه التـفـاتـى از خطاب به مؤمنين كه در (يـجعل لكم ) بود به خطاب به شخص رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم) به كـار رفته باشد، و خطاب در آيه و روى سخن در آن متوجه شخص شخيص آن جناب باشد. و مـراد از #عـلم مـطلق اعتقاد است همچنان كه كلمه #زعم هم به همين معنا است و كلمه #ان مـخـفـف #ان اسـت، و ضـمـير #يقدرون به مؤمنين بر مى گردد، و در اين كلام تعليلى است براى مضمون آيه قبلى.
🔸و مـعـنـاى آيـه ايـن است كه: اگر ما ايشان را با اين كه مرتبه اى از ايمان داشتند امر به ايـمـان كـرديـم، و وعده شان داديم كه دو كفل از رحمت به آنان مى دهيم و نور و مغفرتشان ارزانـى مـى داريـم، هـمـه بـراى ايـن بـود كـه اهـل كـتـاب خيال نكنند مؤمنين هيچ قدرتى ندارند، و بـه هـيـچ وجـه دسـتـشـان بـه فـضـل خـدا نـمـى رسـد، و تـنـهـا مؤمنـيـن اهل كتابند كه اگر ايمان داشته باشند اجرشان دو چندان داده مى شود.
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: #لا در #لئلا زايده است، و ضمير در جمله #يقدرون بـه اهـل كتاب بر مى گردد، و معناى آيه چنين است كه: اگر ما به مؤمنين آن وعده ها را داديم، براى اين بود كه اهل كتاب كه معتقدند و مى گويند: اگر مؤمنين ما به كتاب اسلام ايـمـان بـيـاورنـد دو اجـر دارنـد، و اگـر نـياورند يك اجر (پس واجب نيست ايمان بياورند)، بدانند كه در اشتباهند، و اگر به كتاب اسلام ايمان نياورند دستشان به هيچ جا بند نيست، و بـه هـيـچ فـضـلى از خـدا دسـت نـمى يابند، اين گفته آن مفسر است، ليكن اينطور معنا كردن، لقمه را از پس گردن به دهان بردن است.
🔰و ان الفـضـل بـيـد اللّه يـوتـيـه مـن يـشـاء و اللّه ذو الفـضـل العظيم
🔸 قسمت از آيه عطف است بر جمله (ان لا يعلم )، و معنايش اين كه: اگر ما آن وعده ها را داديم، براى اين بود كه چنين و چنان شود، و نيز براى اين بود كه فضل به دست خدا است و خدا داراى فضلى عظيم است.
البـتـه در آيـه شـريـفـه اقـوال و احـتـمـالات ديـگـرى نـيـز هـسـت، كـه در نقل و بحث پيرامون آنه افايده اى نيست.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه4⃣2⃣ سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و له الجوار المنشئات فى البحر كالاعلام4⃣2⃣
🔸كـلمـه #جـوارى جمع جاريه است، كه به معناى كشتى است، و كلمه #منشئات اسم مـفـعـول از مـاده انـشـاء است، و انشاء هر چيز معناى احداث و ايجاد و تربيت آن است، و كلمه #اعلام جمع #علم - فتحه عين و لام - است كه به معناى كوه است.
و اگر كشتى ها را ملك خداى تعالى دانسته با اين كه كشتى را انسان ها مى سازند، بدين جـهـت اسـت كـه تـمـامـى سبب هايى كه در ساختن كشتى دخالت دارند، از چوب و آهن و ساير اجـزايـى كشتى از آن تركيب مى يابد، و انسانى كه اين اجزا را تركيب مى كند، و صورت كشتى به آن مى دهد، و نيز شعور اين انسان و فكر و اراده اش همه مخلوق خدا و مملوك اوست، نتيجه عمل انسان هم كه يا كشتى است و يا چيز ديگر ملك خداى تعالى است.
پـس مـنـعـم حـقيقى كشتى ها به انسان، خدا است، چون خداى تعالى به انسان ها الهام كرد چـگـونـه كـشتى بسازند و اين كه چه منافع و آثارى مترتب بر اين صنع هست، و نيز راه استفاده از منافع بسيار آن را او الهام فرمود.
مراد از فناى هر كه بر زمين است و وجه اينكه آن را از جمله نعمتهاى الهى شمرده است
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 8⃣2⃣سوره #النجم از تفسير شریف المیزان
🔰و ما لهم به من علم ان يتبعون الا الظن و ان الظن لا يغنى من الحق شيئا8⃣2⃣
🔸كـلمـه #عـلم بـه مـعـنـاى تـصـديـقـى است صد در صد كه مانع از تصديق به ضدش بـاشـد، بـه خـلاف كـلمـه #ظـن كـه بـه مـعـنـاى تـصـديـق مـثـلا شـصـت درصـد است، چهل درصد احتمال خلاف آن نيز هست، كه اين چهل درصد و يا كمتر را وهم مى گويند (و اما احـتـمالى كه با احتمال مخالفش پنجاه، پنجاه باشد شك و ترديد است)، و اعتقاد به زن بـودن فـرشـتگان همان طور كه براى مشركين معلوم و تصديقى صد درصد نيست، همچنين مـظـنـون و شـصـت درصـد هـم نـيـسـت، زيـرا ده درصـد اضـافـى دليـل مـى خـواهـد، كـه نداشتند، ولى از آنجايى كه اين اعتقاد موافق با هواى نفسشان بوده هـمـيـن هـواى نفس آن را در دلهايشان رسوخ داده، و زينت داده بود و همين باعث شد كه متوجه خـلاف آن نـشـونـد و هـر قدر احتمال خلاف آن به ايشان گوشزد شود از آن اعراض كنند و بـه هـمـان چـيزى كه دوست مى داشتند بچسبند، و به همين جهت قرآن كريم آن را ظن ناميده و گـرنـه (اگـر بـه واقـع مـطـلب بـنـگـرى اعـتـقاد شرك اصلا اعتقاد نيست، نه تنها علم و احـتـمـال صـد درصـد نـيـست، و نه تنها مظنه و احتمال شصت درصد و بالاتر نيست، و نه تـنـهـا احـتـمـال مـسـاوى يـعـنـى شـك نـيـسـت، و نـه تـنـهـا احـتـمـال مـرجـوح يعنى و هم و چهل درصد و پائين تر نيست، بلكه فقط و فقط) تصورى است بدون تصديق.
بـا ايـن بيان درستى گفتار آن مفسر كه گفته : ظن در اين آيه و در آيه سابق مى فرمود: (ان يتبعون الا الظن و ما تهوى الانفس ) به معناى توهم نه اعتقاد راجح، روشن مى شود. و گفتار خود را به آنچه از كلام راغب به دست مى آيد تأييد كرده است، چون راغب گفته : بسيار مى شود كه كلمه #ظن بر توهم هم اطلاق مى شود.
(ان الظـن لا يـغـنـى من الحق شيئا) - كلمه #حق به معنى واقعيت هر چيز است، و همه مـى دانيم كه واقعيت هر چيزى جز به علم يعنى اعتقاد مانع از نقيض، و يا به عبارت ديگر احتمال صد درصد درك نمى شود، و غير علم كه يا ظن است و يا شك و يا وهم، واقعيت چيزى را نـشـان نـمـى دهـد، پـس هيچ مجوزى نيست كه انسان در درك حقايق به آن اعتماد كند، خداى تعالى هم فرموده: (و لا تقف ما ليس لك به علم ).
و اما اين كه در احكام عملى دينى به مظنه عمل مى كنيم، از اين جهت كه در خصوص اين مورد دليلى از ناحيه شارع رسيده، كـه اطـلاق آيـه شـريـفه را مقيد كرده، از خصوص اين يك مورد گذشته در هيچ يك از امور اعتقادى نمى توانيم ظن را پيروى كنيم، چون اطلاق آيه در آن باره محفوظ است.
بـعـضـى از مـفـسـريـن گفته اند: اين كه در آيه مورد بحث به جاى اكتفاء به ضمير، اسم ظـاهـر را آورده، و بـا ايـن كـه مى توانست بفرمايد: (امه لا يغنى من الحق شيئا) دوباره كلمه (ظن ) را آورده براى اين بود كه جمله مذكور به عنوان مثلى آورده شود.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a