eitaa logo
'~🇮🇷عشاق المهدی🇵🇸♡
159 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
92 فایل
اولش یه سلام بدیم به آقامون✨️ اسلام علیک یا ابا صالح المهدی...✋️ اینجا بهت یاد میدن که چطور امام زمانی بشی همین فقط!💛 https://harfeto.timefriend.net/16860795125027 گفتگو ناشناس کانالمون👆🏻💚 شروع به کار: ۱۴۰۱٫۱۰٫۲۹ اللهم عجل لولیک الفرج 🇵🇸🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوا شده بود👊 آقا امیرالمومنین(ع)💫 رسید گفت:آقای قصاب بذار بره! قصاب گفت به تو ربطی نداره ودستشو برد بالا محکم گذاشت تو صورت حضرت علی(ع)😱 آقا سرشو انداخت پایین و رفت (زمان خلافت)🍃 مردم ریختند و گفتند فهمیدی کیو زدی؟! قصاب گفت نه فضولی میکرد زدمش گفتند زدی تو گوش حضرت علی(ع)خلیفه مسلمین💪👑 قصاب ساتور رو برداشت ودستشو قطع کرد🔪 گفت دستی که بخوره توی صورت حضرت علی (ع) مال من نیست... جیگرشو داری یه چیزی بهت بگم؟؟؟ امام زمان(ع)فرمودند: باهرگناهی که میکنی یه سیلی تو صورت من !!!😭😫💔 🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛 عضویت در کانال ♡الله♡ @allaahhhh
سلام علیکم🌱😍 دوستان عزیز🌸 بریم سراغ تولید ثروت در اسلام قبل شروع جلسه برای سلامتی و ظهور امام زمان (ع) و گشایش کار های مسلمانان صلوات بفرستید🌹🌱 🌹اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
⭕️توصیه مهم اسلام به پول دراوردن...
💛اسلام خیلی توصیه کرده که در تولید ثروت تا میتونید تولید ثروت کنید ؛ تجارت ، زراعت ، کاسبی و...
⭕️به پیغمبر اکرم گفتن یک جوونی کار نداره آدم خیلی خوبیه ولی شغل نداره ، کار نداره ، بیکاره پیامبر فرمود : از چشمم افتاد
⭕️پیامبر (ص) فرمودند :گناهانیست که هیچ چیزی اون گناهانو پاک نمیکنه مگر هم و غم در شغل اونها گناهاشو پاک میکنه
⭕️اسلام توصیه اش به تولید ثروت خیلی زیاد است
⭕️ثروت زیاد تولید کن اما تو مصرف کردن قناعت کن
⭕️امام علی (ع) بیشترین ثروت را تولید می کرد اما کمترین بهره رو از زندگی میبرد تو مصرف کم مصرف بود
⭕️یاران خوب امیر المومنین هم مثل خود آقا همینجوری بودن
زیاد تولید ثروت کنید ولی از راه حلال کسب درآمد کنید
پیامبر اکرم (ص) : دانش و دارایی هر عیبی را می پوشاند و فقر و نادانی هر عیبی را آشکار می کند.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند : خداوند بندگان را به چیزی سخت تر از خرج کردن پول امتحان نکرده است ! بحار ، ج۷۰ ، ص۱۳۹
امام علی علیه السلام فرمودند : کسی که ثروتی از طریق نامشروع به دست آورد در طریقی که پاداش الهی ندارد مصرف خواهد کرد .
حضرت امام علی علیه السلام فرمودند : مال و ثروت در دست انسان یک عاریه و امانت است . فهرست غرر ، ص ۳۷۴
حضرت محمد (ص) : کسی که برای اداره زندگی خانواده اش تلاش می کند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند . کنزاعمال ، ح۹۲
حضرت امیر المومنین امام علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند : ای آدمیزاد ! بدان هر چه زیاد تر از روزی خود به دست می آوری خزانه دار برای دیگری خواهی بود . نهج البلاغه ، کلمه ۱۸۳
خب دوستان پایان بحثمون دوباره برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (ع) و گشایش کار های مسلمانان صلوات بفرستید. 🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛 🌹اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 🌸لینک عضویت در کانال ♡الله♡👇 @allaahhhh
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
🌾 🌾قسمت آمدی جانم به قربانت شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ... اونقدرک اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه ... منم از فرصت استفاده کردم... با قدرت و تمام توان درس می خوندم ...  ترم آخرم و تموم شدن درسم ... با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد ...  التهاب مبارزه اون روزها ... شیرینی فرار شاه ... با آزادی علی همراه شده بود ...😊 صدای زنگ در بلند شد ... در رو که باز کردم ... علی بود ...  علی 26 ساله من ... مثل یه مرد چهل ساله شده بود ... 😥😣 چهره شکسته ... بدن پوست به استخوان چسبیده ... با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید ... و پایی که می لنگید ...  زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن ... و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود ... حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود ... و مریم به شدت با علی غریبی می کرد ... می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود ...😣😔 من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم ... نمی فهمیدم باید چه کار کنم ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ...  دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو ... - بچه ها بیاید ... یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم ... ببینید ... بابا اومده ... بابایی برگشته خونه ...😊😢 علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره ... خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم ... مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید ... چرخیدم سمت مریم ... - مریم مامان ... بابایی اومده ... علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم ... چشم ها و لب هاش می لرزید ... دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم ... چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... صورتم رو چرخوندم و بلند شدم ... - میرم برات شربت بیارم علی جان...😢 چند قدم دور نشده بودم ... که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی ...😭 بغض علی هم شکست ... 😭محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد ...  من پای در آشپزخونه ... زینب توی بغل علی ... و مریم غریبی کنان ... شادترین لحظات اون سال هام ... به سخت ترین شکل می گذشت ...  بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در🚪 دوباره بلند شد ... پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن ... مادرش با اشتیاق و شتاب ... علی گویان ... دوید داخل ... تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت ... علی من، پیر شده بود ...😭😣 روزهای التهاب بود ... ارتش از هم پاشیده بود ... قرار بود امام برگرده ... هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود ...  خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن ... 😒اون یه افسر شاه دوست بود ... و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت ... حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم ...😕 علی با اون حالش ... بیشتر اوقات توی خیابون بود ... تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده ... توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد... پیش یه چریک لبنانی ... توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود ...👌  اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد ... هر چند وقت یه بار ... خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد ...✊ اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود ...  🌺و امام آمد ...🌺 ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون ... مسیر آمدن امام و شهر رو تمیز می کردیم ... اون روزها اصلا علی رو ندیدم ... رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام ... همه چیزش امام بود ... نفسش بود و امام بود ... نفس مون بود و امام بود ...😊 ادامه دارد.... ✍نویسنده: 🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛 عضویت در کانال ♡الله♡ @allaahhhh
همین افتخار مرا بس که بنده تو باشم❤️ عضویت در کانال ♡الله♡ @allaahhhh
اگر بخواهی ، بیدارت می کنن! عضویت در کانال ♡الله♡ @allaahhhh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر خسته جانی بگو 🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛 عضویت در کانال ♡الله♡ @allaahhhh