eitaa logo
علامه طباطبایی ره
5.2هزار دنبال‌کننده
235 عکس
49 ویدیو
2 فایل
ناگفته های از ستاره نورانی مکتب تشیع فیلسوف و عارف بزرگ جهان اسلام علامه طباطبایی ره 🚫کپی مطالب فقط با ذکر #لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
غواصی در علم علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، کیفیت تفکر او را این چنین یادآور می شود: «استاد متفکر و در تفکر عمیق بودند؛ هیچگاه از مطلبی به آسانی عبور نمی کردند و تا به عمق مطلب نمی رسیدند و اطراف و جوانب آن را کاوش ‌ نمی کردند دست بر نمی داشتند. در بسیاری از مواقع که یک سؤال بسیط و ساده ای از ایشان می شد که در یک مسأله فلسفی و یا تفسیری و یا روایی بود و می شد با چند کلمه، جواب فوری داده شود، و مطلب را پاسخ گفت؛ ایشان قدری ساکت می ماندند و پس از آن چنان اطراف و جوانب و احتمالات و مواضع رد و قبول را بررسی و بحث می کردند که حکم یک جلسه درسی را پیدا می کرد. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
بهترین کارها علامه طباطبایی در شب ۲۳ از ماه مبارک رمضان که از شب های قدر است، تفسیرالمیزان را به اتمام رساند و در پایان تفسیر گرانقدرش به این مسأله اشاره کرده است. حضرت علامه طباطبایی شب قدر را به بحث و تحقیق آیات قرآنی احیا می کرد و تفسیرش را در این شب فرخنده به پایان رسید. آری، این چنین باید بکار بود! و به شعر رسا و شیوای شمس الدین محمد بن محمود آملی، صاحب نفایس الفنون : به هوس راست نیاید و به تمنی نشود               کاندر این راه بسی خون جگر باید خورد صاحب جواهر (قدس سره العزیز)، کتاب گرانقدر جواهرالکلام را در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان به اتمام رساند؛ در مفاتیح محدث قمی نقل شده است : «افضل اعمال در احیای شب قدر، مذاکره ی علم است.    @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
مرحوم علامه در ۲۴ ساعت کمتر از ۶ ساعت می‌خوابید و مدام در حال مطالعه بود. زمانی یکی از پزشکان او را از مطالعه نهی کرد. علامه گفت: «بدون کار و مطالعه زندگی از مرگ بدتر است» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
در دوران سکونت در قم یکی از فعالیت‌ های علامه طباطبایی شرکت در جلسات علمی و فلسفی در تهران بود. این جلسات با حضور هانری کربن، سید حسین نصر، داریوش شایگان و... با محوریت علامه طباطبایی درباره مسائل فلسفی، عرفانی، ادیان و اسلام‌شناسی برگزار می‌ شد. او در سفرهای پیاپی که به تهران داشت، با علاقه‌ مندان به حکمت و معارف اسلامی تماس داشت و ‌گاه با مخالفان دین و حکمت نیز به بحث می‌ پرداخت. در برخی از این نشست‌ ها موضوع بحث، تفسیر عرفان شرقی با محوریت اوپانیشادها و گات‌ها بوده است. مطالب این کتاب‌ها توسط داریوش شایگان به فارسی ترجمه می‌ شد و سپس علامه طباطبایی درباره آن مطالب توضیح می‌ داد.   جلسات بین او و کُربَن به مدت ۲۰ سال (۱۳۷۸ تا ۱۳۹۹ ه.ق) هر پاییز با حضور جمعی از اهالی فلسفه تشکیل می‌ شد که در آن مباحث اساسی دین و فلسفه و... مطرح می‌ شد. به گفته دکتر سید حسین نصر چنین جلساتی در سطحی آنچنان بالا و با افقی آنچنان وسیع در جهان اسلام امروز بی‌ نظیر بوده است و حتی می‌ توان گفت که از دوره قرون وسطی که تماس فکری و معنوی اصیل بین اسلام و مسیحیت قطع شد، چنین تماسی بین شرق اسلامی و غرب حاصل نشده است. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
آیت‌الله معزی در تهران بودند. می‌فرمودند مشهد رفتم و در صحن رضوی می‌چرخیدم و به اعمال خودم فکر می‌کردم و خجالت از کوله بار گناهم داشتم که به حرم داخل شوم. ناگهان دیدم دست مهربانی به پشتم خورد برگشتم دیدم علامه طباطبایی است. سلام و احوالپرسی کرد و گفت: «چرا داخل نمی‌شوی»؟ من گفتم خجالت می‌کشم و من کجا و این حرم پاک کجا، مرحوم علامه طباطبایی گفتند: «طبیب برای چه مطب باز می‌کند. اینجا هم مطب اهل بیت است. محل مداوای همه دردهاست. وارد شو، دردت را بگو و دوایت را بگیر». @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
تعلیقه بر بحار الانوار علامه طباطبایی معتقد بود که بحار الانوار بهترین دائرة‌المعارف شیعه در زمینه احادیث و دارای یک فصل‌ بندی مطلوب و توضیحات مناسب در ذیل احادیث است. ولی از آنجا که علامه مجلسی در مسائل فلسفی مسلط نبوده، گاه در توضیحاتی که درباره احادیث نوشته دچار اشتباه شده است. به همین دلیل بنا شد علامه طباطبایی در چاپ جدید بحارالانوار نکاتی را در حاشیه بیفزاید. این کار تا اوایل جلد هفتم بحار انجام شد و کتاب با توضیحات او منتشر شد. ولی به دلیل این که نقدهای علامه بر نظریات علامه مجلسی خوشایند عده‌ای نبود و از طرفی علامه طباطبایی حاضر نشد از مواضع خود صرف‌نظر کند، این حاشیه‌نویسی ناتمام ماند. موسسه الوفاء بیروت این تعلیقات را به همراه بحار الانوار چاپ کرده است @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
تفسیر روایی البیان علامه طباطبایی قبل از نوشتن تفسیر المیزان، در تبریز اقدام به نوشتن تفسیری با محوریت احادیث کردند. نام این تفسیر نیمه تمام تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن است و چنان‌که از یادداشت‌های مؤلف به دست می‌آید، ایشان در فاصله سال‌های ۱۳۶۴ ق تا ۱۳۶۹ق مشغول نوشتن این تفسیر بوده است. و احتمالا به علت ورود ارتش روسیه به تبریز و بحران‌ های بعد از آن این کتاب ناتمام مانده است.این تفسیر چند سال بعد از درگذشت علامه منتشر شده و از اول قرآن تا پایان سوره یونس را دربرمی گیرد. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
علامه حسن زاده آملی می فرمایند: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی، تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: «دعای سحر حضرت امام باقر علیه‌السلام را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. اگر بهشت شیرین است، بهشت‌آفرین شیرین‌تر است» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
علامه حسن‌زاده آملي می فرمایند: «به محضر مبارك جناب آيت‌الله حاج شيخ محمدتقي آملي - رضوا‌ن‌الله تعالي عليه - مشرف شدم كه سخن از علامه طباطبايي، ‌به ميان آوردم. مرحوم آقاي آملي به من فرمودند: آقا اگر كسي بايد در تحت تصرف و تعليم كاملي به جايي برسد و قدمي بر دارد، من براي شما بهتر از جناب آقاي طباطبايي، كسي را نمي شناسم...» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
🔸چرا دعای شخصی! علامه حسن زاده ی آملی می نویسد: «وقتی نوشتن رساله ی امامت را به اتمام رساندم، آن را به حضور شریف استاد علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان (رضوان الله تعالی علیه)، ارائه دادم و اظهار داشتم گاه گاهی که از درس و بحث خسته شدید به عنوان یک جلسه ی استراحت و به تعبیر عامه ی مردم «زنگ تفریح» این رساله ی ما را هم ملاحظه بفرمایید، ایشان لطف فرمودند و رساله را از اول تا آخر، کلمه به کلمه خواندند.» «تا آن که پس از مدتی فرمودند» : «از بطن تا خط آن را نگاه کردم و رساله حاضر است!»     «مدت دو ماه به درازا کشید تا ایشان رساله را مطالعه و بررسی کردند، وقتی به حضورشان رسیدم تا آن را تحویل بگیرم، به من اعتراض کردند که در فلان جای رساله دعای شخصی در حق خودتان کرده اید، زیرا من در جایی از آن گفته بودم، بار خدایا مرا به فهم خطاب محمدی (ص) اعتلا ده و این دعا را پس از بیان حدیثی و شرح آن آوردم.» «علت انتقاد علامه این بود که چرا در کنار سفره ی الهی، دیگران را شرکت نداده ام و افزود تا آن جایی که خود را شناخته ام در حق خودم، دعای شخصی نکرده ام و البته در اصول کافی از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده که دعای شخصی نکنید و بندگان خدا را هم در کنار سفره ی الهی شرکت دهید، این تأدیب اخلاقی در من اثر گذاشت.» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
🔸مهمترین کار! علامه حسن زاده آملی از تعالیم استاد می گوید: «یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی که مدام بر زبان می آورد این جمله بسیار پر معنا و بلند و عمیق است» : «ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم!» «لفظ ابدیت را بسیار بر زبان می آورد و در مجالس و جلسات درس ‌ خویش چه بسا این عبارت کوتاه، سنگین و وزین را به شاگردانش القا می فرمود. تأکید علامه بر این بود که» : «هستیم که هستیم؛ انما تنتقلون من دار الی دار، انسان از بین رفتنی نیست، باقی و برقرار است، منتها به یک معنا لباس عوض ‌ می کند!» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
آیت الله قاضی به علامه طباطبایی چه توصیه ‏ای کرد؟ اساتید بزرگوار اخلاق و بزرگان علما، همواره شاگردان خود را به مداومت بر نماز شب سفارش و ترغیب می‌کرده‌اند. استاد عظيم‌‌الشأن ما علامه طباطبائي (قدس سره) مي‌‌فرمودند: در مدرسه ايستاده بودم و متوجّه شدم کسی دست خود‌ را روی شانۀ من گذاشت. برگشتم، مرحوم آیت الله آقاي قاضي (قدس سره) را دیدم. ایشان فرمودند: «فرزندم، اگر دنيا مي‌خواهي‌ نماز شب بخوان، اگر آخرت مي‌خواهي نماز شب بخوان، اگر هم دنيا و هم آخرت را مي‌خواهي، نماز شب بخوان» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
امام رئوف علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است.» و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است.»   و نیز می‎فرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام می‎شود، مشاهده می‎کند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت می‎بارد.» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
علامه طباطبایی در طول زندگی پربرکت خود همواره پاسخگوی پرسش‌های جوانان اطرافش بود. آنچه در پی می‌آید پرسش یک جوان و پاسخ ایشان به وی است: « محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی جناب آقای طباطبایی، سلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته. جوانی هستم ۲۲ ساله که تنها ممکن است شما باشید به این سوال من پاسخ گویید. در محیط و شرایطی زندگی‌ می‌کنم که هوای نفس و آمال بر من تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب باز ماندن من از حرکت به سوی الله شده‌اند. درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ لطفا نصیحت نمی‌خواهم بلکه دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. (۲۳/۱۰/۱۳۵۵)» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
سلام علیکم برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در نامه مرقوم داشته‌اید، لازم است همتی برآورده و توبه‌ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که هنگام صبح از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش می‌آید رضای خدا را مراعات خواهم نمود، آن وقت در سر هر کاری که می‌خواهید انجام دهید نفع آخرت را منظور خواهید داشت؛ به طوری که اگر نفع اخروی نبود، انجام نخواهید داد و وقت خواب چهار، پنج دقیقه در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده و یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدای انجام یافته شکر بکنید و هر کدام تخلف شده استغفار. این رویه سخت است و در ذائقه نفس، تلخ. ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات (حدید – حشر – صف – جمعه و تغابن) را بخوانید و پس از ۲۰ روز، حالات خود را برای بنده بنویسید، ان‌شاءالله موفق خواهید بود. والسلام علیکم» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
يكي از اثرات ماندگار علامه، مباحثات وي با پروفسور كربن استاد دانشگاه و اسلام‌شناس غربي بود. مباحثه بين پروفسور كربن و علامه طباطبائی از سال ۱۳۳۶ هجري ‌شمسي شروع شد و بيش از ۲۰ سال ادامه پيدا كرد كه نتايج اين مباحثات به چهار زبان فارسي، عربي، فرانسه و انگليسي منتشر شده است. روزي علامه در بين صحبت‌هايش به پروفسور گفت: «در اسلام هر وقت انسان حالي پيدا كند، مي‌تواند خدا را بخواند. چون همه مكان‌ها بدون استثناء محل عبادت است. اما در دين مسيح اين طور نيست. عبادت حتما بايد در وقت معيني (روز يكشنبه) و در مكان معيني (كليسا) انجام شود؛ در غير اين صورت باطل است. او بايد تا روز يكشنبه كه كليسا باز مي‌شود صبر كند.» پروفسور كربن جواب داد: «بلي، اين اشكال در دين مسيح وجود دارد.» علامه طباطبائی ادامه داد:« هم‌چنين در دين مسيح خدا اسماء حسنا ندارد و جز الفاظ خدا،‌ اله و اب نام ديگري ندارد.» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
گفتگو با حضرت ادریس(ع) علامه طباطبایی عقیده داشت که اگر انسانی به عجز خود واقف شود و از صمیم قلب هدایت خویش را خواستار گردد، بدیهی است خداوند متعال هرگز بنده ای را که جویای حق و پویای حقیقت است رها نخواهد نمود، چنانچه در قرآن آمده است: « والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: سوره عنکبوت آیه ۶۹ » سپس این داستان را نقل کردند: « به یاد دارم هنگامی که در نجف اشرف در تحت تربیت اخلاقی و عرفانی مرحوم حاج میرزا علی قاضی(ره) بودیم، سحرگاهی بر بالای بام بر سجاده عبادت نشسته بودم. در این موقع نعاسی ( خواب سبک) به من دست داد و مشاهده کردم دو نفر در مقابل من نشسته اند یکی از آنها حضرت ادریس( علی نبینا و آله و علیه السلام) بود و دیگری برادر عزیز و ارجمند خودم آقای حاج سید محمد حسن الهی طباطبایی که فعلاً در تبریز سکونت دارند. حضرت ادریس علیه السلام با من به مذاکره و سخن مشغول شدند ولی طوری بود که ایشان القائ کلام می نمودند و تکلم و صحبت می کردند ولی سخنان ایشان به واسطه کلام آقای اخوی استماع می شد... و این اولین انتقالی بود که عالم طبیعت را برای من به جهان ماوراء طبیعت پیوسته و رشته ارتباط ما از اینجا شروع شد. » @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
سخنان علامه در رابطه با دوران تحصیلش/توفیقات الهی به علامه «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقهٔ زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌پنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر خودکشی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلاً روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبائی آموختند و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند. استاد امجد نقل می‌کند که «حال مرحوم علامه، با شنیدن نام آیت‌الله قاضی دگرگون می‌شد.» سید احمد قاضی از قول علامه نقل می‌کند که: پس از ورودم به نجف اشرف به بارگاه امیرالمؤمنین رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و گفت: «شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده‌اند. از این پس، هفته‌ای دو جلسه با هم خواهیم داشت.» و در همان جلسه گفت: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.» @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
🔴خاطره ای از ایت الله چند روز قبل از رحلت علامه طباطبایی(ره با تعدادی از فضلا به دیدار ایشان رفتیم. در جلسه حرف‌های سیاسی پیش آمد، من دیدم این سخنان با طبع ایشان سازگار نیست. به ایشان گفتم نصیحتی به ما بکنید تا مرخص شویم فرمودند: خداوند می‌فرماید: «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ» به یاد من باشید تا دست عنایتم روی سر شما باشد. چند روز بعد خبر دادند که علامه طباطبایی(ره) در بیمارستان و در حال احتضار هستند. من که میهمان داشتم، به همراه یکی از بزرگان، بدون درنگ به بیمارستان رفتیم و ایشان را که در حال کما بودند ملاقات کردیم. ما از اتاق خارج شدیم و دقایقی بعد علامه از دنیا رفتند.همسر ایشان که تا آخر در کنارشان بود، نقل کرد که علامه طباطبایی(ره) چشم‌های خود را بازکردند و چند بار پشت سر هم گفتند توجّه، توجّه، توجّه و از دنیا رفتند. علامه به جای «لا اله الا الله» فرمودند «توجه» و انصافاً ایشان تجسّم «لا اله الا الله » بودند و در آخرین لحظات عمر، همۀ ما را به توجه و هوشیاری فرا خواندند. این مرجع تقلید گفت: احتمال این‌که انسان هر عملی را در این دنیا انجام بدهد در قیامت می‌بیند، برای پرهیز از گناه کافی است، چه رسد به اطمینان و یقین آن که از آیات فراوان قرآن کریم و روایات حاصل می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ» هرچه در قیامت است، خود انسان آن را پدید آورده و فراهم کرده است. عقیده به این مطلب بین مردم وجود دارد، اما غفلت موجب شده است که گناه کنند و به قبر و قیامت و سفری که در پیش رو دارند، توجّهی نداشته باشند. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
🔴این آدم در خواب هم فکر می کرد! آیت الله جاودان: یک وقتی مشهد مشرف بودیم. در آن زمان همسر مرحوم آیت الله العظمی میلانی از دنیا رفته بود و ما هم برای تشییع جنازه رفته بودیم. ما درب خانه ایشان رسیدیم، دیدیم که ایشان را که پیرمرد بود و شاید این حادثه هم فشار بیشتری رویشان آورده بود، دو نفری زیر بغلش را گرفته و سوار ماشین می کنند. ایشان را که بردند، ما ایستادیم. همان لحظه مرحوم علامه طباطبایی با یکی از علمای تهران که آشنایی داشند، از درب خانه بیرون آمدند و من هم رفتم دنبال ایشان راه بروم. آن زمان ایام جوانی بود و آدم یک کارهایی می کند. دنبال سر ایشان از کوچه ها رفتم در فلکه ای که نزدیک حرم بود و داخل آن ماشین عبور می کرد. من نگاه که می ‌کردم آقای طباطبایی عصا دستشان بود و همینطور که قدم می زدند، دیدم در یک فکری است. من که پشت سر ایشان راه می‌رفتم و قیافه ایشان را از پشت سر می‌دیدم، احساس کردم در یک فکری هستند. گاهی این آقایی که کنار ایشان بود از ایشان یک سوال می‌کرد. باور کنید، احساس می کردم مثل اینکه دارم می‌بینم علامه مثلاً یک جای بلندی بود و می آمد پایین و جواب ایشان را می داد و وقتی که صحبت تمام می شد، دومرتبه به بالا برمی‌گشت و فکرشان قطع نمی ‌شد. حالا این در چه فکر بود، نمی دانم. آدم می‌ تواند اینطوری شود. این آدم وقتی هم می‌ خوابد فکرش ادامه دارد. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ نامه نگاری های علامه به یونسکو 🔴مهندس عبدالباقی طباطبایی: مرحوم پدرم در طول نوشتن تفسير گهگاه به نکاتي برميخوردند که لازم بود شرايط زماني در آن رعايت شود، لازم بود تفکر در آن لحاظ شود. به همين دليل ايشان شروع کردند به نامه نوشتن براي يونسکو. 🔸نامه به يونسکو مربوط به چه سالي است❓ از سال 1327 و 1328 شروع شد و تا سال 1350 ادامه داشت. يعني وقتي به نکاتي برميخوردند، به يونسکو نامه مينوشتند و آمارهاي جهاني را در مورد موضوع خاص مطالبه ميکردند. ايشان زبان انگليسي ميدانستند❓ خير، نامه ها را به فارسي مينوشتند و خود من نامه ها را پست ميکردم. از سوي يونسکو هم آمارها را براي ما ميفرستادند. آن آمارها در تحرير و تفسير الميزان دخالت داشت. در يونسکو ادارهاي وجود دارد به نام يونيسف که آمارهاي جهاني در آنجا ثبت است. 🔸ميتوانيد عيني تر مثال بزنيد که مثلا شرايط زماني دنيا را در کجاي تفسير استفاده ميکردند❓ مثلا در مورد زنها و مسئله بکارت. موضوعي بود که هرج و مرج جنسي در مغربزمين شايع بود. در حاليکه جامعه ما آن معضل را نداشت. ما بکارت را محترم ميدانيم و دخترها بکارت را براي عروسيشان نگه ميدارند. در غرب اين موضوع مطرح نيست. بکارت بهزودي ازاله ميشود. اين از موضوعاتي بود که ايشان از يونسکو پرسيده بودند. پدرم به من ميگفتند: در آمريکا دوازده درصد دختران توسط ... ازاله بکارت ميشوند. 🔸پس ميتوان چنين گفت که اطلاعات علامه در آن زمان يعني سال 1327 تا 1350 اطلاعات روز دنيا بود. بله، همينطور بود. راجع به ارث، عبادات، اخلاق، روابط زن و شوهر، اموال عمومي و... نامه مينوشتند و سئوال ميکردند که بدانند اوضاع در دنيا چهجور است❓ تفسير علامه مدرن بود. ايشان به من گفتند: بيست سال عمر من صرف اين تفسير شده، اما معذلک هر دو سال يکبار يک تفسير الميزان جديد براي مردم لازم است؛ يعني تفسيري نوشته شود که شرايط هر دو سال در آن لحاظ شده باشد. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
🔴 شیرین ترین خاطره فرزند علامه از پدر شيرينترين خاطرهاي که شما از علامه داريد چيست؟ 🍁مهندس مرحوم عبدالباقی: همه لحظات با ايشان شيرين بود. يک روز در تبريز در روستا بوديم. علامه روزها به باغها و مزارع رسيدگي و سرکشي ميکردند. آن روز مرا همراه خود برده بودند. نزديکي يکي از باغها به من گفتند: مرا بيشتر دوست داري يا مادرت را؟ من به حسب ادب گفتم: شما را. گفت: نه تو بايد مادرت را بيشتر دوست داشته باشي. در محافل بگوييد پدرم را، عيبي ندارد اما در حقيقت بايد مادرت را بيشتر دوست داشته باشي. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ علامه، مهندس و نقشه کش مدرسه معروف حجتیه بود 🔸آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی: در سنه یکهزار و سیصد و شصت و چهار هجریه قمری، این حقیر برای طلبگی و تحصیل علوم دینی به بلده طیبه قم مشرف شدم، و در مدرسه ی مرحوم آیت الله حجت، که بعدها به مدرسه ی حجتیه معروف شد، حجره ای گرفته، و به درس و بحث و مطالعه ادامه دادم. بنای این مدرسه کوچک بود؛ و آیت الله حجت چندین هزار متر از زمین مجاور را تهیه و در نظر داشتند مدرسه را توسعه دهند و بنای عظیمی که به سبک همان مدارس اسلامی می باشد، و حاوی حجرات بسیار و مدرس و مسجد و کتابخانه و سرداب و آب انبار و سایر مایحتاج طلاب باشد، به طرز صحیح و بهداشتی و با فضای بزرگ و روح افزا برای طلاب بسازند. هر چه مهندسین از تهران و غیر تهران آمدند و نقشه های متنوع و مختلفی کشیدند، مورد نظر آیت الله واقع نشد، تا بالاخره شنیدیم، سیدی از تبریز آمده و نقشه ای کشیده است که مورد نظر و تصویب ایشان قرار گرفته است. ما بسیار شایق و مترصد بودیم که این سید را ببینیم، و از طرفی نیز بسیار شایق بودیم که درس فلسفه بخوانیم، و در آن اوان، عالم جلیل فخر الحکما و الفلاسفه آیت الله حاج میرزا مهدی آشتیانی (قدس الله نفسه) به قم شده، و قصد تدریس داشتند و چند ماهی توقف کردند؛ و به یکی از دوستان عزیز ما قول داده بودند که درس خصوصی فلسفه را از منظومه ی سبزواری برای ما بگویند؛ و ما در آستانه ی شروع بودیم که ایشان بغتتاً از اقامت در قم انصراف حاصل نموده؛ و به تهران بازگشتند. در همین احوال شنیدیم، آن سیدی که از تبریز آمده و نقشه ی ساختمانی را کشیده است، به نام قاضی معروف و در ریاضیات و فلسفه زبردست، و نیز درس فلسفه ای در حوزه شروع کرده است، اشتیاق ما برای دیدار و ملاقات با او زیاد شد؛ و مترصد بودیم به منزلش برویم و به بهانه ای از او دیدار کنیم؛ تا آن که یکی از دوستان ما که در مدرسه رفت و آمد داشت و فعلاً از علمای رشت می باشد یک روز به حجره آمده و گفتند: آقای قاضی از زیارت مشهد برگشته؛ بیا به دیدنش برویم! چون به منزل ایشان وارد شدیم؛ دیدیم که این رجل معروف و مشهور همان سیدی است که ما همه روزه در کوچه ها در بین راه او را می دیدیم، و ابداً احتمال نمی دادیم که او از اهل علم باشد، فضلاً از تبحر در علوم، با عمامه ی بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ، و تگمه های باز قبا، و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه های قم تردد داشت؛ خانه نیز بسیار محقر و ساده بود. ما معانقه کردیم و نشستیم و گفت وگو و سخن از اطراف و جوانب پیش آمد؛ دیدیم: نه، واقعاً این مرد جهانی است از علم و درایت ادراک و فهم! و برای ما خوب مشهود شد که: هر آنکو ز دانش بود توشه ای - جهانیت بنشسته در گوشه ای در همان مجلس، شیفتگی و ارادت به ایشان یک باره اوج گرفت؛ و تقاضا کردیم یک درس خصوصی فلسفه، برای ما بیان کنند، که آزادانه بتوانیم در بین درس به بحث و گفت وگو پرداخته، و اشکالی در مطلب باقی نماند. ایشان با کمال بزرگواری پذیرفتند. پس درس فلسفه را برای ما در مدرس مدرسه شروع کردند؛ و با آن که بنا بود خصوصی باشد، طلاب مطلع شدند؛ و در روز اول قریب یک صد نفر مدرس را پر کردند؛ و ایشان درس را شروع کردند. در عین حالی که در بین درس نیز به قدر کافی بحث و گفت وگو به عمل می آمد، ولیکن به علت تراکم جمعیت صلاح نبود که اشکالات و ایرادات از سطح معمولی درس بالا رود؛ بنابراین برای روشن شدن بعضی از مطالب، پیوسته ما پس از خاتمه ی درس تا در منزل به همراه ایشان می رفتیم؛ و در راه همواره گفت وگو بود. 📔 آن مرد آسمانی، نویسنده: مرتضی نظری @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ ابداعات علامه طباطبایی در کشاورزی مهندس عبدالباقی، فرزند ارشد علامه: 🔸ایشان بسيار روشنفکر بودند. شرايط روزگاري را که در آن زندگي ميکردند کاملا ميشناختند و قبول داشتند؛ برخلاف خيلي از آقاياني که در آن زمان زندگي ميکردند. ايشان در کشاورزي رفتاري مدرن داشتند که آن زمان اصلا مطرح نبود. 🔸امروزه کشاورزي خیلی علمي شده، اما آن زمان ايشان کشاورزي را علمي انجام ميدادند. در حاليکه زمينه اش وجود نداشت و معمول نبود. 🍁کارهايي مانند رديفکاري درخت، 🍁 برگرداندن زمين، 🍁جدا کردن سنگ از خاک، 🍁نحوه کود دهي، 🍁 خيابانکشي باغها 🍁 و استفاده از ابزارآلاتي که براي کشاورزي تهيه ميکردند. 🔸مثلا آن زمان فرغون وجود نداشت، اما ايشان به نجار سفارش ساخت فرغون با چوب را داده بودند. @allame313 http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46