✅ هدیه علامه طباطبایی به آیت الله #کشمیری
🔸پس از آمدن مرحوم آیت اللّه کشمیرى به ایران، مرحوم علامه طباطبایى به دیدن ایشان رفت و این نکته را به عنوان هدیه به ایشان بیان کرد: هر گاه به مشکلى برخوردید، به پشت بام رفته، دو رکعت نماز خوانده و به امام زمان علیه السلام هدیه نمایید.
🔸پس از نماز، رو به قبله، تلاش کنید خود را از افکار و پراکندگى و تشتت خالى کنید. در آن هنگام هر چه به ذهنتان رسید، اشاره و الهام و تلقینى است از حضرت ولى عصرعلیه السلام براى رفع مشکل.
✅میناگردل، ص ۱۲۱ و ۱۲۲
⭕️مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
خاطره مورخ شهیر، استاد دوانی از علامه طباطبایی:
🔻مرحوم استاد علی دوانی در سخنانی که در اجلاس دو سالانه «بررسی ابعاد وجودی حضرت #مهدی در عصر حاضر» در شهریور ۱۳۴۸ ایراد کرد گفت:
🔸وقتی که این کتاب #مهدی_موعود به چاپ دوم رسیده بود، استاد فقیه و فیلسوف نامی شرق، علامه طباطبایی، من را خواستند و گفتند: می دانی که ما با پروفسور هانری کُربَن فرانسوی، در تهران بحثهایی داریم. او شش ماه در تهران است و شش ماه به فرانسه باز میگردد. بین بحثهایی که داریم او مکرر راجع به امام زمان میپرسد و من به او گفتهام: «یکی از دوستان ما کتابی به نام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد. من ایشان را نزد شما می آورم و شما هر سؤالی دارید، از ایشان بکنید. همه مباحث مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را که علامه مجلسی و خود ایشان به آن افزوده است در این کتاب آمده است».
من همان موقع گفتم: «با بودن شما، من چه بگویم؟ ایشان گفتند: «من در باره #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تتبع نکرده ام، اما شما کار کردهاید و کتابی به این خوبی نوشتهاید. شما بیایید!».
🔸بعداً علامه طباطبایی در جلسه دیگری فرمودند: «کُربَن، کتابی به نام امام منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف به زبان فرانسوی نوشته که دو مقاله آن را دکتر عیسی سپهبدی به فارسی بر گردانده است و در یکی از مجلات دانشکده ادبیات تهران چاپ شده و من آن را برای شما می آورم». استاد، مطلب را آوردند و من آن را در مقدمه چاپ چهارم یا پنجم مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که تا به حال به چاپ سیام رسیده، آوردهام. این مطلب سخنرانی کُربَن در رادیو پاریس، در شب نیمه شعبان بوده که بعد، آن را نوشته و به صورت کتاب در آورده است. او در ادامه میگوید: «با من به تهران بیایید و شب نیمه شعبان را ببینید. شیعیان جشنی به پا می کنند که شب را همچون روز روشن می کند». توجه کنید که پروفسور کُربَن، طی سخنرانی در رادیو پاریس می گوید: «عدالت خدای عادل اقتضا دارد تا هنگامی که بشر در روی زمین وجود دارد این فیض الهی ادامه پیدا کند»
📔موعود، اسفند۱۳۸۵، شماره۷۳
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ عتاب برزخی استادِ علامه به شاگرد ِعلامه
علامه حسنزاده آملی (حفظهالله):
🔸 آمل در مسجدی مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم. روز دوم که پس از نماز به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آماده استراحت شدم ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند و من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم در حالی که نباید دعوا می کردم، در محیط خانه پدر باید با عطوفت رفتار کند، لذا پس از لحظاتی ناراحت شدم به حدی که اشکم جاری شد.
🔸از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتی ام کاسته شود ولی رسول الله (ص) فرموده اند: «دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگی شکست با لحیم اصلاح نمی شود.»
زمین و آسمان بر من تنگ شد واحساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده و به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقای الهی به تهران آمدم. پاسی از شب گذشته بود، به خیابان باب همایون رفتم وپس از تهیه بلیط عازم تبریز شدم. هنگام اذان صبح به تبریز رسیدم و به مدرسه طالبیه رفتم.
🔸وقتی در زدم خانمی پشت درآمد. خودم را معرفی کردم و پرسیدم: آقا تشریف دارند؟ پس از چند لحظه آقا خودشان آمدند و پس از خوشامد گویی مرا به منزل بردند. پس از احوالپرسی اظهار داشتند من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل، لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبایی) بنویسم تا آن را به شما برسانند.
🔸با تعجب پرسیدم: آقا چه اتفاق افتاده که می خواستید مرا درجریان بگذارید؟ فرمودند: من خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی آقای آملی، ایشان از شما راضی نبودند! با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم. عرض کردم: آقا، چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمود: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این راه را دارد، درحالی که با عائله اش این طور رفتار می کند؟!
🔸بعد فرمود: حاج آقای آملی، داستان رفتار با عائله چیست؟ زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره ماجرا را به ایشان عرض کردم، فرمود: «آقا! چرا؟ این ها امانت خدا در دست ما هستند؟» به قم بازگشتم و ماجرا را خدمت علامه طباطبایی عرض کردم، ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: « آقای قاضی بزرگ مردی بود!»
📔 جمع پراکنده، ص 87.
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ گفتو گو با علی مطهری درباره اختلاف شهید مطهری با علامه طباطبایی #درباره_کوروش
❓سائل: ظاهراً رابطه شهید مطهری و علامه طباطبایی در سالهای آخر عمرشان تا حدی کمرنگ شده بود و یکی از دلایل این امر نیز نظرات علامه طباطبایی درباره ایران باستان بود.
▫️مطهری: اولین بار است که این حرف را میشنوم. شاید منظورتان بحث ذوالقرنین است که آیا همان کوروش بوده یا نه.
❓سائل: علامه طباطبایی ذوالقرنین را همان کوروش میدانست؟
▫️این یک بحث تاریخی و تفسیری است. ایشان گفتهاند شاید ذوالقرنین کوروش باشد.
❓سائل: اما انگار علامه طباطبایی به کوروش ارادت هم داشت. یعنی صرفاً بحث تاریخی نبود؛ ولی شهید مطهری منتقد کوروش بود.
▫️مطهری: بله. شهید مطهری معتقد بود کار کوروش در بابل کار درستی نبود و مخالف آزادی عقیده به معنی درست آن و مخالف سیره انبیا بود. اینکه کوروش در بابل اجازه داد بتپرستان بتهای خودشان را بپرستند، از نظر اسلام کار درستی نیست؛ چرا که پیامبر اسلام پس از فتح مکه، اولین کاری که کرد، شکستن بتها بود. یعنی نگفت که اینها در بت پرستی خودشان آزادند. حضرت ابراهیم هم بتها را شکست؛ زیرا میخواست زنجیرها را از دست و پای مردم باز کند. ولی کوروش بت پرستها را آزاد گذاشت. این کار خلاف توحید بود. در واقع او چون دید از این راه بهتر میتواند بتپرستان را استثمار کند و به بند بکشد، این کار را انجام داد. کار او شبیه کار ملکه انگلستان در هند بود که وقتی وارد هند شد، به بتخانههای هندیها بیش از خود آنها احترام میگذاشت. سخن علامه طباطبایی درباره کوروش فقط یک تطبیق تاریخی است و به معنی ارادت نیست.
❓سائل: ولی علامه طباطبایی این نقد را به کوروش وارد نمیکرد.
▫️مطهری: نمیدانم. ایشان گفتهاند ممکن است ذوالقرنین همان کوروش باشد. اما این دلیل نمیشود که کوروش هیچ ایرادی نداشت و میتواند الگو واقع شود.
❓سائل: من هم چنین حرفی نزدم. میخواهم بگویم ظاهراً آراء این دو بزرگوار درباره کوروش همسو نبوده است.
▫️مطهری: شاید علامه طباطبایی نیز همین ایراد را به کوروش داشت، نمیدانم در آثارشان آمده است یا نه، باید تحقیق شود.
📌 پ.ن:
این گفتوگو توسط هومان دوراندیش در 14 اردیبهشت 90 در خبرآنلاین منتشر شده است.
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
💢تفسیر فلسفی آیه کیف مد الظل
🔅سيدنا الاستاد علامه طباطبايي (رضوان الله تعالي عليه)، ميفرمود: در هنگامي كه در خدمت مرحوم آيت الله قاضي بوديم ايشان از ما خواست تا مقاله اي درباره آيه مزبور يعني: ألم تر إلي ربّك... نوشته شود به گونه اي كه صبغه عرفاني نداشته باشد و با مشي فلسفي طي شود.
🔅زيرا رنگ عرفاني مقاله مانع استفاده متفكران غير شاهد از آن ميشود و برخي افراد در فهم مطالب و يا مباني آن گرفتار مشكل ميشوند، ولكن رساله اگر با شيوه فلسفي باشد صورت برهاني آن قويتر و نفع آن عامتر است
🔅متأسفانه پس از نقل آن دستور، از ايشان سؤال نشد كه آيا آن رساله در دسترس است و يا آن كه در دسترس نيست.
📔 آیت الله جوادی آملی،رحيق مختوم ج9، ص461
#در_محضر_علامه
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ خاطره سید عبدالباقی، فرزند علامه طباطبایی
🔸يك روز بدون اينكه ما سؤالي از پدر كرده باشيم رو به ما كرد و با بشاشت و نشاط خاصّي گفت: اين پروفسور كربن به اسلام مؤمن شده ولي رويش نميشود كه ايمانش را بر زبان بياورد!
چند صباحي از اين گفتۀ پدر گذشت و يك روز پروفسور كربن در يك كنفرانس در خارج، سخنراني جنجالي كرد و دربارۀ امام زمان عجَّل اللهُ تعالَي فرجَه سخنان پرشوري ايراد كرد و ضمن آن گفت كه: «من بخاطر بحث دربارۀ اسلام و رسيدن به اين حقائق، نزديك بود پست تحقيقي خودم را از دست بدهم، يعني كليسا مرا از اين پست خلع كند.» پدر وقتي از اين موضوع مطّلع شد، بسيار مسرور و مشعوف شد و گفت: نگفتم اين پروفسور كربن مؤمن به اسلام شده ولي رويش نميشود كه صريحاً اعتراف كند؟!
📚 مجلّۀ «جوانان امروز» مورّخۀ 24 آبان 1361 (شمارۀ 821)
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
آیت الله حقشناس:
از علامه طباطبایی -خدا رحمتش کند- پرسیدم: راه کدام است؟ فرمود: «اولش مراقبه، وسطش مراقبه، آخرش هم مراقبه».
📔زمهر افروخته،ص174
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
آیت الله امجد:
در مجلس عقدي، در حضور مقام معظم رهبري، به ايشان عرض كردم:
«دبستاني يا دبيرستاني يا دانشگاهي يا فوق دانشگاهي بخوانم؟ فرمودند : بخوانيد!
گفتم: شاعري در مرحلة دبستاني گفته است :
چو رسي به طور سينا أرِنيِ مگو و بگذر
كه نيرزد اين تمني به جوابِ لَن تَرانِي
شاعر ديگري در مرحلة دبيرستاني سروده است :
چو رسي به طور سينا، أرِني بگو و مگذر
چه خوش است از او جوابي ، چه تَري چه لَن تَراني
و ديگري در مقام بالاتر گفته است:
أرِني كسي بگويد كه تو را نديده باشد
تو كه با مني هميشه، چه جواب لَن تَراني؟!
اما به مرحوم علامه طباطبائي(ره) منسوب است كه در مقامي بالاتر، ( بادلي شكسته ) فرمود:
سحر آمدم به كويت که ببینمت نهانی
ارنی نگفته گفتی دوهزار لن ترانی
و آقا خيلي خوششان آمد!
📚 ز مهر افروخته، ص291.
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
هدایت شده از علامه طباطبایی ره
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 ببینید
🔸مکاشفه برزخی علامه طباطبایی در 31 سالگی
🔸علامه میگفت: برای گله رفتم حرم امیرالمؤمنین(علیهالسلام). به حضرت گفتم: یا جداه! اینگونه طلبهداری میکنند؟!...
#حجت_الاسلام_والسلمین_عالی
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ ردپای یک زن در تالیف المیزان
آیت الله فاطمینیا:
🔸میگویند: همسرِ علامه طباطبایی لقمه میگرفته است که ایشان در نوشتنِ المیزان برای لقمه گرفتن هم وقت صرف نکنند!
🔸به آیت الله ابراهیم امینی گفته بودند که این همسر من چای میآورد، آنچنان این چای را میگذاشت که من متوجّه نشوم، فقط زمانی که برمیگردم ببینم چای هست بنوشم. یک زن این اندازه برای نوشتنِ المیزان کمک کرده است.
🔸وقتی همسرِ او مرحوم شد، علامه طباطبایی خیلی گریه میکرد، آیت الله امینی میگفت که به او گفتم مرگ حق است، چرا اینقدر گریه میکنی؟
علامه در پاسخ گفته بود: میدانم حق است، اما به یادِ مهربانیهایِ او میافتم، چون این زن مهربان بود…
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ یا مرگ یا فهم!
مرحوم حاج شیخ صدر الدین حائری:
من خدمت مرحوم علاّمه طباطبایی عرض کردم: آقا! شنیدهام که زمانی شما سر به سجده گذاشته، گفتهاید: یا مرگ یا فهم. و بعد از آن، خدا به شما چنان فهمی عنایت کرده است که دیگر مسائل پیش شما مجهول نمیماند. من میخواهم این مطلب را از خود شما بشنوم.
مرحوم علاّمه طباطبایی فرمودند:
من مشغول خواندن کتاب سیوطی بودم که استاد از من امتحان گرفت، اما من در امتحان موفق نبودم. استاد رو به من کرده و گفت: وقت من و خودت را تلف کردی!
این حرف بر من بسیار ناگوار آمد، آن گاه عملی را انجام دادم که از آن موقع به بعد مورد عنایت خداوند سبحان قرار گرفتم.
پرسیدم: از آن به بعد مجهولی نداشتهاید؟
فرمودند: به عنایت خدا تاکنون چنین بوده است.
📔روزنههایی از عالم غیب، تالیف آیت الله سید محسن خرازی، ص ۲۷۳
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ حافظه عجيب!
🔸شنیده شده برخی گفتهاند علامه طباطبایی، حافظه چندانی نداشت به گونهای که جزئیات امور را فراموش میکرد!
آیت الله سبحانی، از شاگردان علامه طباطبایی مینویسد:
« استاد عاليقدر از نظر حافظه به گونه خاصى بود. هر نوع مسئله و مطلبى كه مورد علاقه او بود و يك نوع كشش درونى به آن مطلب داشت با تمام خصوصيات وجزئيات در حافظه او جاى مى گرفت و موقع نقل دقيقاً يادآور مى شد. از اين جهت بسيارى از آيات قرآن و ادعيه و عبارات اساطين فلسفه مانند بوعلى و صدر المتألهين را به خاطر داشت. گاهى بخش معظمى از آيات يك سوره را بدون هيچ اشكالى مى خواند و جمله هاى مفيد و سودمندى كه در كتابهاى ادبى در دوران جوانى ديده بود، همه را به خاطر داشت. امّا نسبت به مسايل مبتذل و غير مورد علاقه چندان توجه نمى كرد و در خاطر او باقى نمى ماند. لذا دعوت به مجالس خصوصى و انس و آدرس خانه ها و خصوصيات شخصى افراد را غالباً فراموش مى كرد. از اين جهت افراد غير وارد در خصوصيات روحى اش، او را در مسئله حافظه به دو صورت مختلف توصيف مى كردند.»
📔 سیمای فرزانگان، ج1، ص 545
✅مهرتابان
✅کانال ناگفته های علامه طباطبایی ره
http://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46