✅ کنایه علامه طباطبایی به رژیم پهلوی
علامه طباطبایی گاهی در آثار خود به حکومت پهلوی، به صراحت یا به کنایت، طعنه زده و سرنوشت این رژیم را محکوم به نابودی میداند.
«ایشان در جلد دوم تفسیر المیزان هم این مطلب را دارند که از نظر زمان تألیف، قبل از سال 1340 میباشد. علامه میگویند حکومتهای استبدادی از شیوههای مختلفی مثل زندانی کردن و تبعید کردن استفاده میکنند برای اینکه محیط را آرام بکنند. برای اینکه مخالفین را سرکوب بکنند، زورگویی میکنند. بعد ایشان میفرمایند ولی به هر حال حکومت استبدادی غیر قابل دوام است:
« قد دل التجارب و حكم البرهان على أن الكره و القسر لا يدوم، و أن سلطة الأجانب لا يستقر على الأمم الحية استقرارا مؤبدا، و إنما هي رهينة أيام قلائل
یعنی هم تجربه نشان داده، هم برهان و استدلال حکم میکند که حکومت مبتنی بر زور قابل دوام نیست. بعد ایشان این مطلب را مطرح میکنند که اگر ملتی، ملت زندهای باشد به هر حال این دولتهای دست نشانده و حکومتهای استبدادی، به زودی دورانشان تمام میشود و نمیتوانند حکومت پایداری را داشته باشند.
در تفسیر المیزان این نوع مضامین با همین یک سطر و دو سطر، فراوان مطرح شده که نشان دهنده حساسیت خاص ایشان است
@AllameTabatabaeii🍃
✅ از صدای تسبیح موجودات خوابم نمیبرد !
قدوسی نجفی، مدیردارالقرآن علامه طباطبایی:
🔸علامه طباطبایی وضعیت مالی مناسبی نداشتند و از زمانی که در قم آمدند چندین سال اجاره نشین بودند تا اینکه ملکی بی ارزشی که در تبریز داشتند از نزدیکی آن ملک خیابانی می گذرد و آن ملک ارزش پیدا کرد و آشنایان ایشان آن ملک را فروختند و از محل فروش آن، اینجا را خریداری کردند و مهندسی این خانه را هم خودشان انجام دادند زیرا ایشان ریاضیدان بودند و حتی مدرسه حجتیه که برای طلاب خارجی است از آثار مهندسی برجای مانده از این استاد عظیم الشان است.
🔸این بیت ۸۵۰ متر است که ایشان به صورت بیرونی و اندرونی با سه درب طراحی می کنند و از روزی که این بیت خریداری و بازسازی شد مورد توجه بزرگان حوزه و مراجع عظام تقلید قرار گرفت و سنگین ترین مراسم های حوزوی در این مکان برگزار می شود.
🔸بزرگانی مانند آیت الله سبحانی معتقدند که این خانه از مصادیق آیه ۳۶ سوره نور«فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه»(خانه هایی که خداوند متعال اذن داده که از این خانه ها نام و یاد الهی بالا رود) است لذا این آیه را در کاشی کاری دور این خانه نصب کردیم.
🔸علامه طباطبایی فرد بی نظیری بودند که ۱۳ سال آخر عمر خود را در این بیت، به مطالعه و تفکر مشغول بودند و همسر علامه نقل می کنند که شبی دیدیم که آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب می فرمودند که از صدای تسبیح موجودات خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم.
🔸 تردد مکرر مراجع خاص بیت علامه است که هر کدام از مراجع مکررا تشریف فرمایی داشتند که این نشان می دهد که چقدر به محضر علامه طباطبایی ارادت دارند و آیت الله حسن زاده آملی هر زمان از این کوچه رد می شد به علامه سلام می داد.
@AllameTabatabaeii🍃
✅احضار روح عمرسعد و معاویه توسط برادر علامه طباطبایی
حاج سیدمحمد الهی فرزند آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی، برادر حضرت علامه میگوید:
«یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مأنوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانهمان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والدهام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی) حال خوشی ندارد خانهمان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم.
چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم. ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانهتان، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر میکرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافهای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین (ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است.
ادیب العلما میگوید در یک لحظه خانهای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سؤال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت.
مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود.
در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم میخواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف میکرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه میخواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا میآید چگونه در این فضای آلوده نشستهاید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجرهها را باز نمود. در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود.
بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم میتوانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار مینمود مثلاً بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را میگرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق میپیچید.
یکبار یک ضایعهای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چارهای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید ابوی میگفت بنده سؤالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا، سقراط، افلاطون، ارسطو و... کردهام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سؤالات پاسخ داده و پدرم همه این سؤال و جوابها را در یک دفترچهای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد و بنده همه این سؤال و جوابها را در اختیار این عزیزان قرار دادهام و آقای دکتر اسماعیل زاده از ارومیه در این مورد کار جامعی شروع نموده است.»
_________________________
#کانال_علامه_طباطبایی_ره
@allame313
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ خلاصه ماجرای من با علامه طباطبایی
داریوش شایگان:
علامه طباطبایی از حافظ خیلی خوشش میآمد و عیسی سپهبدی هم بسیار زیبا حافظ را قرائت میکرد و یکی از علایق ایشان این بود که سپهبدی غزلهای حافظ را بخواند و ایشان تفسیر کند و این کار را هم موقعی میکرد که مجلس خصوصی بود و خالی از اغیار. در جمع این کار را نمیکرد. اگر شخصی غیرخودی به جمع میآمد سکوت میکرد. این خلاصه برخورد من با ایشان بود و این داستان حدود ۱۵ سال طول کشید. از سالهای اوایل ۱۳۴۰ شروع شد و تا دو سال قبل از انقلاب ادامه داشت. از سال ۵۵ و ۵۶ من دیگر ایشان را ندیدم چون ایران نبودم و این ماجرای من با علامه طباطبایی است.
@Allametabtabaeii🍃
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 ببینید | فیلمی قدیمی از گفتوگو با #آیتاللهالعظمی_مرعشی_نجفی پیرامون شخصیت علامه طباطبایی در اولین سالگرد ارتحال علامه (سال 1361).
#ویژه_ارتحال
☑️ اگر کسی بخواهد در چند دقیقه، یک بیوگرافی جامع و کوتاه از شخصیت علامه طباطبایی به دست دهد، شاید بهتر از این نتواند!
@allametabtabaei
✅ *مزاح جالب علامه طباطبایی با حضرت امام (رحمهالله علیهما)*
امام خمینی اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به قم رفتند و همسایه دیوار به دیوار علامه طباطبایی شدند. علاقهمندان امام برای دیدار با ایشان، گاهی اوقات از دیوار خانه علامه بالا میرفتند تا به خانه حضرت امام بروند و باعث آزار و اذیت علامه میشدند.
روزی برای دیدار با علامه به منزل او رفتم. بعد از مدتی علامه به همراه من برای دیدار با امام خمینی(ره) به منزل امام رفتند. امام به شوخی به علامه گفتند «آقای طباطبایی! ما شما را اذیت میکنیم و باید شما به دادگاه بروید و علیه ما شکایت کنید!» علامه نیز در جواب شوخی امام گفت: «دادگاه شما فایدهای ندارد؛ چون مسئولیت دادگاهها با شماست! من باید به خدا شکایت کنم!»
📚 به نقل از: سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
آیت الله دژکام، نماینده ولی فقیه در استان فارس:
"سخنان علامه طباطبایی قیراطی و مانند یاقوت بود و شب بیداریها برای کسب علم داشت و دل شب علامه، توفیقات روز علامه را میساخت و این فضای معنوی باید تقویت شود و نباید حوزه و دانشگاه ما به بهانه بحث از یاد خدا غافل شود."
#همایش_بزرگداشت_علامه_طباطبایی
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
📝 سفارش اخلاقی علامه طباطبایی به آیت الله حسینی طهرانی
✍🏻 «هو»
▫️به عرض مقدّس میرساند: از جریان تصادم و حرکت جنابعالی و محرومیّت خودم خیلی متأثّر، امیدوارم پیش آمد سوئی در بین نباشد و کارم حسب المرام به جریان افتد. وضعیت مزاجی حضرت آقای والد إن شاء اللَه خوب و ملالی نخواهید داشت. امیدوارم گاهگاهی از جریانات خود مطّلعم فرموده و نگران نخواهید گذاشت.
▫️در کارها عجله و هولی به کار نبرده و در صورت پیشآمدهای موافق مرام، خود را نباخته و متانت را از دست ندهید و در صورت پیشآمدهای خلاف میل دستپاچه نشده و عجز نشان نداده و خود را نبازید و همین قدر بدانید که در عین حال که ما صورت اختیار و تدبیری در دست داشته و ماموریم که او را به کار بیندازیم، تقدیر هم در پس پرده داریم که جریان او را پیشبینی نمیتوان کرد و از صراط قَدَر قدمی فراتر نتوان گذاشت!
🔸رضا به داده بده و از جبین گره بگشا
🔸که بر من و تو در اختیار نگشاده است
امیدوارم که پیوسته مؤیّد و موفّق بوده و در صف مردان کار جایگزین بشوید. و گاهگاهی از ارادت کیشان یاری بنمائید.
السّلام علیکم و رحمة اللَه
محمّد حسین طباطبائی
4 / ذی الحجه / ٢٩
📚 مطلع انوار، ج۲، ص ۲۰۵
_________________________________
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
4_5791926989665339699.mp3
924.1K
🎧 بشنوید | نفیسترین کتاب موسیقی که سوزانده شد!!
#آیت_الله_حسینی_طهرانی
☑️ آقای علاّمه حاج سیّد محمّدحسین طباطبائی ـ أدام اللَه ظلَّه ـ برادری به نام آقا سیّد حسن داشتند که از خود ایشان یک یا دو سال کوچکتر بود، و او هم مرد عجیبی بود! آقای سیّد محمّدحسین طباطبائی میفرمودند: «برادر ما یک کتاب در فنّ موسیقی نوشته بود، به این معنا که آوازهای مختلف چه اثراتی در روح دارد. مثلاً برای بچّه که لالایی میگویند، چه حالی در او پیدا میشود که او را به خواب میبرد؛ برای شتر که حُدی میخوانند...
________________________________
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ
مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت!
سوره سجده، آیه22
▪️شهادت عزتمندانه دانشمند هسته ای کشور شهید محسن فخری زاده را به پیشگاه امت اسلام تبریک و تسلیت عرض میکنیم.
#انتقام_سخت
_______________________________
#کانال_علامه_طباطبایی_ره
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ شعری از حافظ که اشک علامه را درآورد!
روزى در محضر نادره دوران، ترجمان قرآن، حضرت آيت الحق، مرحوم علّامه طباطبائى بوديم كه يكى از دوستان حاضر در آن جلسه اين بيت عارف شيراز را زمزمه كرد:
كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
كى روى؟ ره ز كه پرسى؟ چه كنى؟ چون باشى؟
يك باره مرحوم علّامه، دست در مقابل صورت گرفت و سخت گريست و در حالى كه شانههايش به شدت تكان مىخورد، با خود زمزمه فرمود: «كى روى؟ ره ز كه پرسى؟ چه كنى؟ چون باشى؟» گويا آن كس كه در بيابان از كاروان بازمانده و راه نمىداند، خود او است.
آن گريه قلب حضار را چنان به آتش كشيد كه هرگز شعله آن در جانشان به سردى نمىگرايد. رَحِمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَهُ فِى جِوارِ قُرْبِهِ.
📚 شهود و شناخت، آیتالله ممدوحی، ج1، ص604
__________________________________
#کانال_علامه_طباطبایی_ره
https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46