eitaa logo
علامه طباطبایی ره
5هزار دنبال‌کننده
235 عکس
49 ویدیو
2 فایل
ناگفته های از ستاره نورانی مکتب تشیع فیلسوف و عارف بزرگ جهان اسلام علامه طباطبایی ره 🚫کپی مطالب فقط با ذکر #لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ حاج آقا در تبریز ارباب بود و در قم مستاجر! نجمه سادات طباطبایی،‌ دختر مرحوم علامه: ▫️وقتی از تبریز راهی قم شدیم هیچ یک از اسباب و وسایل زندگی را با خود نبردیم. چون آن موقع توده‌ای‌ها تبریز را اشغال کرده بودند و به هیچ کس اجازه‌ی خروج از شهر را نمی‌دادند. به خصوص اگر می‌فهمیدند حاج آقا ارباب هستند، اصلاً اجازه‌ی خارج شدن ما را از تبریز نمی‌دادند. چون همه‌ی کسانی را که ارباب بودند و اموالی داشتند کشتند و اموالشان را غارت کردند. خاطرم هست مادرم فقط یک قابلمه غذا و شش بشقاب لعابی همراه خودش آورد. به قم که آمدیم یک اتاق آنجا اجاره کردیم و حدود دو سال آنجا بودیم. وسط اتاق جای در داشت که مادرم پرده‌ی سفیدی آنجا زده بود و اتاق را به دو قسمت کرده بود. آن طرف اتاق طلبه‌ها می‌آمدند و حاج آقا درس می‌دادند و این طرف اتاق ما بودیم. این قدر ساکت و آرام می‌نشستیم که صدای نفس کشیدنمان هم درنمی‌آمد. ▫️بعد از این خانه، حاج آقا در آن دست کوچه، خانه‌ی مرحوم فیض را اجاره کرد که خانه‌ای بسیار قدیمی بود. چند سالی در این خانه بودیم و من در همین خانه با آقای قدوسی ازدواج کردم. بعد از آن حاج آقا چند خانه‌ی دیگر عوض کردند که همه اجاره‌ای بودند. تا اینکه زمینی را در خیابان 21 صفائیه خریدند و خودشان طرح و نقشه‌اش را کشیدند و آن را ساختند و تا پایان عمر در همان منزل سکونت داشتند. _______________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟ علامه طباطبایی در ذیل آیه 12 سوره فصلت، روایتی از امیر مومنان آورده که شخصی از ایشان پرسید: فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟ فرمود به قدرى که چشم کار کند و به مقدارى که نفرین مظلوم بالا رود. آنگاه، علامه می‌نویسد: این پاسخ امام (علیه‌السلام) از لطائف کلمات آن جناب است که هم به ظاهر آسمان اشاره کرده و هم به باطن آن. 📚 ‌ترجمه المیزان، ج17، ص566. _____________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ روش برخورد علامه با نام راویان حدیث آیت الله جوادی آملی: خدا سيدنا الأستاد مرحوم علامه طباطبايي را غريق رحمت کند! بعد از اينکه آن بحث‌هاي عقلي ايشان تمام شد چند جلد بحار را تدريس کردند که ما اين چند جلد بحار را خدمت ايشان درس خوانديم و اصراري هم داشتند که اين روايت‌ها را هر چند بعضي از اين راوي‌ها ضعيف بودند اينها را بخوانند با اينکه مستحضريد روايت‌هايي که در اين زمينه سند آنها ضعيف باشد، نام بردن از اينها، حالا براي چيست؟ مي‌فرمود نخير، اينها بزرگاني‌اند که به وسيله اينها، کلمات نوراني اهل بيت به ما رسيده است ما بايد نام اينها را ببريم؛ حالا يک وقت است که «محمد بن مسلم» است و «زرارة بن أعين» است اسم اينها را بردن با برکت همراه است. بعضي از راويان‌اند که شناخته شده نيستند، نه اينکه حالا ضعيف‌اند حتماً اصرار داشتند که روايت را ما بخوانيم مي‌فرمودند که به وسيله اينها اين کلمات نوراني به ما رسيده است؛ به هر حال اين هم يک نگاه است ... همه‌مان قرآن را مي‌بوسيم حرفي در آن اما مثلاً نهج البلاغه بخواهيم به دست کسي بدهيم ببوسيم و بدهيم، اين کمتر است رسم نيست. کتاب وسائل را به ديگري بخواهيم بدهيم، ببوسيم و بدهيم اين جور که نيست. اما قرآن را مي‌بوسيم مي‌دهيم يک کسي قرآن را به ما داد مي‌بوسيم مي‌گيريم؛ ولي سيدنا الأستاد من ديدم که اين نهج البلاغه را که خدمت ايشان داديم، او بوسيد؛ اين خيلي فرق مي‌کند، روحاً يک کسي به روايت دل بسته باشد احترام کند، باور دارد که عترت قرآن ناطق‌اند همين کار را مي‌کند. 📚 درس تفسیر، مورخه‌ی: ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ _____________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ ناز خریدن علامه برای نماز صبح بچه‌ها حجت‌الاسلام نوقیان: ▫️خدا رحمت کند علامه طباطبایی را؛ دخترشان می‌گفت: پدر ما برای نماز صبح به مادر ما گفته بود: «نماز صبح بیدارکردن بچه ها با من!». کارش این بود که می‌آمد بالای سر ما با ناز و نوازش و محبت و بوسیدن، آنقدر ناز ما را می‌کشید،‌ مگر خسته می‌شد؟ مگر لحنش عوض می‌شد؟ مگر تند می‌شد؟ تا ما بلند شویم و نمازمان را بخوانیم. ▫️آن‌وقت ما می‌گیم: حاج آقا! ما سر بچه شانس نیاوردیم. چطور؟ من می‌روم نماز صبح بیدارش کنم ، بیدار نمی‌شود. چه جوری بیدارش می‌کنی؟ اول می‌گم احمدآقا بلند شو نمازه! بلند نمی‌شه. دفعه بعد می‌گم هوی احمدآقا! یک دفعه از خواب می‌پره، میگه چی شد؟ می‌گم نمازه نماز! میگه: خب چیز مهمی نیست! دوباره می‌خوابد. ▫️هیچ فقیهی فتوا نمی‌دهد که شما به زور بچه را بلند بکنی. وظیفه دارم شب بچه می‌خواهد بخوابد از او بپرسم: دخترم! پسرم! اجازه می‌دی صبح برای نماز صبح بلندت کنم؟ حیف است، چون قیمتی‌ترین نماز، نماز صبح است، نگاه نکن دو رکعت است، چون خواندنش سخت است خدا ثواب بیشتری بهش داده. بچه هم میگه باشه بابا. _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
‍ ✅احضار روح عمرسعد و معاویه توسط برادر علامه طباطبایی حاج سیدمحمد الهی فرزند آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی، برادر حضرت علامه می‌گوید: «یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مأنوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانه‌مان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والده‌ام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی) حال خوشی ندارد خانه‌مان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم. چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم. ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانه‌تان، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر می‌کرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافه‌ای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین (ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است. ادیب العلما می‌گوید در یک لحظه خانه‌ای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سؤال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت. مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود. در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم می‌خواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف می‌کرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه می‌خواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا می‌آید چگونه در این فضای آلوده نشسته‌اید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجره‌ها را باز نمود. در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود. بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم می‌توانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار می‌نمود مثلاً بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را می‌گرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق می‌پیچید. یکبار یک ضایعه‌ای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چاره‌ای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید ابوی می‌گفت بنده سؤالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا، سقراط، افلاطون، ارسطو و... کرده‌ام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سؤالات پاسخ داده و پدرم همه این سؤال و جواب‌ها را در یک دفترچه‌ای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد و بنده همه این سؤال و جواب‌ها را در اختیار این عزیزان قرار داده‌ام و آقای دکتر اسماعیل زاده از ارومیه در این مورد کار جامعی شروع نموده است.» _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✍استاد دشیری: اگر علامه طباطبایی ره رساله عملیه مینوشت، تمام رساله های مراجع تقلید کنار میرفت! سیدناالاستاد(منظورشان علامه طباطبایی ره بود) به احترام امام خمینی ره، خودش نخواست رساله بنویسد. نکاتی از مجموعه دار و ندار استاد مهدی دشیری _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ آیت الله بهجت: آقای طباطبایی خصوصی‌تر بود 🔸مرحوم علامه طباطبائی به این ناچیز فرمودند: ما که نجف مشرّف شدیم در ابتدا مشغول تحصیل فلسفه شدیم، پنج شش سالی طول کشید. بعد رفتیم خدمت آقای قاضی استفاده کردیم. پرسیدم آقا! چند سال شما شاگرد آقای قاضی بودید؟ فرمود: سه چهار سال. 🔸این قضیه را روزی به آیة الله العظمی بهجت عرض کردم. ایشان فرمودند: پس ما بیشتر بودیم. عرض کردم مگر با هم نبودید؟ فرمودند: سال آخر ایشان با هم بودیم. حضرت آیة الله بهجت فرمودند: من با آن آقا (مرحوم قاضی) خصوصی بودم، آقای طباطبائی هم خصوصی بود، بلکه او از ما خصوصی‌تر بود. او نمی‌تواند آنچه دارد به ما بگوید؛ قبل از ما بوده است. ما چرا نمی‌توانیم آنچه داریم به ایشان بگوییم؟ ظاهرا لازم نیست؛ به آدم راه را نشان می‌دهند خودش می‌رود و می‌بیند چه خبر است. 📚 رساله صدوقیه،‌ محمد کریم پارسا _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
اگرچه « زین أب » او را نهاد نام، رسول (ص) خدای داند کاو زینبِ « اُم و أب » بود ☘️میلاد پربهجتِ پیام‌بر کربلا، نائبة‌ُالزهرا، بانو زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) بر دلدادگان کوی حضرتش مبارک باد!☘️ _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
⁠⁣✅ حضرت (س) در کلام علامه طباطبایی از روایات برمى ‏آید که حضرت زینب(س) در نهضت حسینى که علیه سلطنت استبدادى یزید و ستمگران بنى ‏امیه بود، طبق وصیت سیدالشهدا وظایف سنگینى به عهده داشت و در عمل به وظیفه، لیاقت علمى و عملى و شخصیت فوق‏ العاده دینى خود را به ثبوت رسانید. اصولًا باید دانست که از نظر اسلام، ارزش انسان در جامعه به علم و تقوا (خدمات دینى فردى و اجتماعى) است و سایر امور که در اجتماعات دیگر وسیله امتیاز و نفوذ مى ‏باشند، مانند ثروت و عظمت، عشیره و اتباع و شرافت خانوادگى و تصدى مقامات حکومت و قضا و مقامات لشکرى هیچ‏ گونه ارزش و امتیازى ندارند که ملاک افتخارشان گردیده و آنان را مافوق دیگران قرار دهد. در اسلام هیچ امتیازى را نباید ملاک نفوذ اعمال قدرت قرار داد. بنابراین یک بانوى اسلامى مى ‏تواند در امتیازات دینى پا به پاى مردان پیش رود و اگر عُرضه داشته باشد از همه مردان جلو افتد، چنان که مى ‏تواند به استثناى سه مسئله و و ، در همه مشاغل اجتماعى با مردان شرکت نماید. خداى متعال مى ‏فرماید: «گرامى ‏ترین شما پیش خدا با تقواترین شماست» و مى ‏فرماید: «هرگز کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى ‏دانند برابر نمى ‏شوند». 📚 بررسی های اسلامی ؛ ج‏2، ص297 _________________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
✅ گفتگوی خصوصی با علامه طباطبایی 🔸مرحوم علّامه‌ی طباطبائی (رضوان‌الله‌‌علیه) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای افکار اجتماعی بود، در تفسیرِ المیزان ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامه‌ی طباطبائی مشخّص است؛ لکن ایشان در میدان مبارزه حضور نداشتند، نبودند. 🔸یک‌وقتی با ایشان صحبت بود -صحبت خصوصیِ بین‌الاثنینیِ(دو نفری) جلسه‌ی خصوصی- ایشان می گفت در اینکه در گذشته یک کوتاهیِ بزرگی -یا شاید می گفت تقصیر یا گناه بزرگی- انجام گرفته از طرف ما روحانیّون، هیچ تردیدی نیست؛ من حالا درست جزئیّات آن فرمایش ایشان یادم نیست؛ مضمون این بود، الفاظ یادم نیست. این را ایشان قبول میکردند و تصدیق میکردند که در گذشته یک چنین اشکالی در ما وجود داشته، [درحالی‌که] این در دوره‌ی کنونی ما نبود. 🔸روحانیّت وقتی‌که انقلابی باشد، وقتی درحال مبارزه باشد، وقتی درحال مجاهدت باشد، وقتی‌‌که دشمن را بشناسد، وقتی‌که شیوه‌ها و ترفندهای دشمن را تشخیص بدهد، وقتی خود را آماده‌ی برای مقابله‌ی با این شیوه‌ها و ترفندها بکند، آن‌وقت به جایگاه اصلی و واقعی خودش حقیقتاً نزدیک شده یا رسیده. و این طبعاً خطر دارد، ضرر دارد، ضررهای مادّی دارد، از جمله این که انسان کشته میشود در این راه، خونش ریخته میشود، که خود این بزرگ‌ترین رتبه است پیش خدای متعال و خدای متعال شهادت را به هرکسی هم نمیدهد. به‌هرحال ارزش شهادت این عزیزان ارزش والایی است و بزرگداشت اینها بزرگداشت به‌جایی است و خیلی خوب است. _________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
⁣📸 آیه ای که علامه طباطبایی در سجده آخر می خواند ☑ خاطره ای از آیت الله 📚 آشنای آسمان، محمد تقی انصاریان، ص128 _____________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46
نقل_قول_آقای_فاطمی_نیا_درباره_دیوانه.mp3
1.34M
🎵 داستان عجیب دیوانه ای که نزد علامه طباطبایی آوردند و عاقل شد! استاد _________________ @allame313 https://eitaa.com/joinchat/3129344017C4a50772e46