🔸اگر از اوّل به گفتار حضرت علامه طباطبائی عمل كرده بودند امروز در تمام رشتههای پزشكی زنان مستكفی بوديم
مرحوم علامهٔ فقيد استاد طباطبائی رفَع اللهُ فی الجَنان مَقامَه در مصاحبهای كه از طرف صدا و سيما پس از شهادت رفيق ارجمند و برادر گراميمان شهيد شيخ مرتضی مطهّری غفراللهله با او نمودند و در آن مصاحبه بر مرحوم شهيد بسيار گريسته بود؛ چون در پايان مصاحبه از استاد خواستند پيامی برای مردم بدهد، فرموده بود: «پيام من اينست كه به اسم اسلام در اين حكومت اسلام كاری را انجام ندهيد كه در برابر خارجيان موجب ننگ اسلام باشد!»
گويند در نخستين وهلۀ نمايش صدا و سيما از اين جريان مصاحبه، اين فراز اخير پيام علامه را نقل كرده بودند؛ و در وهلۀ بعد كه چند ساعتی از وهلۀ اوّل بيش نمیگذشت، اسقاط نموده بودند.
مثلاً دربارۀ دختران و بطور كلّی راجع به بانوان اگر به همين دو جملۀ كوتاه علامه كه نظريّۀ اسلام میباشد رفتار میشد، آيا تصوّر داشت كه برای ما امروز مشكلی در جامعه باقی مانده باشد؟
اگر برای دختران، فنون مناسب و علوم شايسته برای خودشان و برای جميع جامعه را اختيار مینمودند، امروز ما از ميان همين بانوان يک كادر تمام و كامل در تمامی علوم پزشكی داشتيم، از چشم پزشک و جرّاح گوش و حلق و بينی تا چه رسد به مامائی و انواع جرّاحیهای مختصّۀ به نسوان. ولی معالأسف اين راه مستقيم را در پيش پای دختران ننهادند و به دختر گفتند: به هر علمی كه خودت میخواهی روی آور!
دختران، گيج و آواره يكی برای خود فيزيک را برگزيد، دگری جامعهشناسی، سوّمی فلسفه، چهارمی ادبيّات، پنجمی شيمی آلی، ششمی الكترونيک، هفتمی صنايع سنگين و و و، در اين صورت بودجههای كلان كشور از بيتالمال به هدر رفت؛ هم اين دوشيزگان، معلّمين و مهندسين و فارغالتّحصيلانی مفيد برای خود و برای امّت مسلمان نشدند، و هم پست و صندلی و جای پسران را اشغال نموده و آنان را محروم ساختند، و هم وقت و عمر خود را كه به گفتۀ آقای منصوری تقريباً ثلث از دانشجويان را شامل میشوند تباه كردند.
امروزه جرّاح قابل و متخصّص زنان در مشهد نداريم [1]. فوراً زائو را سزارين میكنند و عمل را هم خراب انجام میدهند، و بواسطۀ نقصان عمل، آن زن مسكين كه به كلام اين خانم دكتر اعتماد كرده و خود را تحت اختيار وی سپرده است، و دچار امراض غير قابل علاج شده است؛ پيوسته بايد متحمّل پیآمدهای نامطلوب آن گردد. بنده شخصاً در مدّت اين پانزده سالی كه در أرض أقدس مشهد ساكن و مقيم میباشم نظائر و شواهدی از مبتلايان عينی را كه اينک در برابر چشمان دارم، بسيار سراغ دارم.
امّا با گفتار حضرت علامه فقيدِ علم و فقيدِ اتقان و نظريّۀ صائب، كجا چنين زمينههائی پيش میآمد؟ شما فقط ملاحظه كنيد در همين يک عبارتشان كه جناب محترم صاحب سرمقاله از ايشان نقل كردند:
إنَّ الطَّريقَةَ المَرضِيَّةَ مِنْ حَيَوٰةِ الْمَرْأَةِ في الإسْلامِ أنْ تَشْتَغِلَ بِتَدْبيرِ اُمورِ الْمَنْزِلِ الدّاخِليَّةِ وَ تَرْبيَةِ الأوْلادِ وَ هَذا وَ إنْ كانَتْ سُنَّةً غَيْرَ مَفْروضَةٍ لَكِنَّ التَّرغيبَ وَ التَّحْريصَ النَّدِبِيَّ... كانَتْ تَحْفَظُ هَذِهِ السُّنَّة.[2]
اگر به همين مقدار عمل میكرديم، آيا مشكلات دانشجوئی اختلاط دختران، كه 90% دانشجويان اين مدرسه از روابط غير مشروعشان محسوب داشتهاند، وجود داشت؟! آيا برای زائيدن بانوانمان محتاج به قابله و پزشك مرد میگشتيم؟! نه، وَاللهِ نه، بِاللهِ نه، تَاللهِ نه. بنابراين عزيزم!
نظر ز روی تكبّر به اهل راز مكن كه باريافتگان حريم پادشهند
شما چون ديديد از علامه در دنيا تجليل نشد، نبايد گمان كنيد كه واقعيّت هم همينطور است! تا بيائيد و با عبارت: «يكی از بزرگان معارف دينی فرمودهاند» گفتارشان را ذكر كنيد، و با عرائض حقير فقير خاک پا و خانهزاد آن منيع مرتبت و رفيع منزلت درهم بياميزيد و خود را حَكم در قضيّه قرار دهيد و با فكر و انديشۀ خود آن را بدون دليل و اقامۀ برهان ضايع كنيد، و به مجرّد شعار و هياهو گفتار مقابل را أخذ كنيد و دختران معصوم را از خانه و كاشانه بدر آوريد؛ و خسران زده و تهیدست از سراب باز گردانيد!
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
من نه پدرانه! بلكه برادرانه و متواضعانه به شما نصحيت میكنم: كلام چنين مردمان حقّانديش و باطلزدا را كه هر سلّول از بدنشان را با فكر و تأمّل بكار بسته، و فيلسوفانی عاليقدر و دانشمندانی گرانمايه در راه اسلامشناسی شدهاند، نبايد به ديدۀ حقارت نگريست.
هر چند گفتهاند: انسان در نقد و تحليل آزاد است؛ هيچ انديشه و نظريّهای را نبايد تحميل نمود، ولی آن مسألهای است، و اين مسألهای دگر. وگرنه انسان بايد تأسّف بخورد، ولی تأسّف بجا و بموقع؛ نه مثل تأسّف مردی كه چون از سفر باز آمد حليله را مريضه، و والده را مرده يافت. چون با حليله درآميخت فوراً شفا يافت، افسوس میخورد كه اگر زودتر آمده بودم والده را هم شفا داده بودم.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص194
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ باستثناء يكی دو نفر؛ از جملۀ ايشان خانم دكتر علوی بود كه جرّاح و پزشک زنان و بسيار لايق بود. در مشهد مقدّس دست به عمل نمیزد مگر در وقت ناچاری. در زايمان مخدّرات بسيار عاقل و صبور و متحمّل بود. يكی از دوستان میگفت: در زايمان عيال من (كه طلبهای بودم) بقدری حوصله بخرج داد تا وی بطور طبيعی وضع حمل كرد در صورتی كه در دو شكم قبلی سزارين شده بود. دوست ما میگفت: وی بقدری متحمّل بود كه عيال من از شدّت درد لگد بر شكم او میزد و او باكی نداشت. ولی افسوس كه ايشان خود را كانديدای مجلس نمودند و تمام آن خدمتهای ارزندۀ عملی، تعطيل شد. آيا كسی دگر هست كه كار او را انجام دهد؟!
2ـ «الميزان» طبع اوّل، ج2 ، ص351.
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🔴 لزوم تشكيل سازمانی بنام «حِسبه» در حكومت اسلام در حكومت اسلام سازمانی بايد باشد به نام
📍وظيفۀ دولت اسلام در فراهم كردن تسهيلات ازدواج
بر عهدهٔ حکومت اسلام است که راه تزویج را به روی مردم باز کند؛ و مشکلات دختر و پسر و زن و مرد را در این امر از میان بردارد؛ تا با برنامههای صحیح، دختران و پسران در ابتدای بلوغ بتوانند ازدواج کنند و اولاد بیاورند، و در عین حال به تحصیل علوم لازمه نیز بپردازند، بطوری که ازدواج ابداً مانع پیشرفت و ترقّی نباشد، و داشتن اولاد یک أمر طبیعی و معمولی و قابل سازش با صنعت و فنّ و حرفه و علم به شمار آید.
در حکومت اسلام مردانی که در معرکهٔ جنگ و جهاد به درجهٔ شهادت میرسند، باید برای ازدواج زنان آنها برنامهٔ درست تنظیم گردد که پس از انقضای عِدّه فوراً شوهر کنند و بیسرپرست نگردند و بدون شوهر نمانند؛ و نیز اولاد متعدّد بیاورند تا به زودی محلّ خالی مجاهدین پر گردد.
میل جنسی از غرائز است؛ بهیچوجه نمیتوان جلوی آن را گرفت. غایةالأمر باید از راه صحیح و نکاح مشروع به عمل آید، و گرنه خدای ناکرده عواقب ناپسندی را به دنبال میآورد، و دختر جوانی که شوهرش شهید شده است یا باید تحمّل رنج نماید و زندگی عسرتبار خود را با میل به ازدواج، بدون ازدواج بگذراند، و یا خواهی نخواهی با گرفتن رفیق پنهانی (اتِّخاذِ أَخْدَان) راهی را بر خلاف شرع بپیماید.
پریرخ تاب مهجوری ندارد
چو در بستی ز روزن سر بر آرد
طبق گزارش بعضی از محاکم عدلیّه و ادارهٔ آمار، امروزه در ایران چهار میلیون و هفتصد هزار زن بدون شوهر وجود دارد. باید به حال این معصومان فکری کنند، و با بهترین وجهی برنامهٔ ازدواج آنها را تنظیم نمایند. تا مانند ادارهٔ بسیج و سپاه و رسیدگی از جهت امور مالی به خانوادههای شهدا، ادارهای مستقلّ و عظیم و مهمّ جهت ازدواج آنها بدون زحمت و موانع خارجی، و بدون برخورد با مشکلاتی فراهم گردد.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص55
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
📔 رسالهٔ نکاحیه؛ كاهش جمعيّت، ضربهاى سهمگین بر پيكر مسلمین 🔴 مشكل اصلی در جوامع، عدم توازن جمعيت
🔴 هشداری برای بيداری مردم
💢 دشمنان دیرین شما هنوز زندهاند
هان ای ملّت زنده و به پا خاسته، اينک متوجّه باشيد كه دشمنان ديرين شما هنوز زندهاند؛ از هر سو و از هر جانب به كمين نشستهاند، با تبليغات وسيع و همهجانبه كمر بستهاند تا نسل شما را قطع كنند، و جامعۀ رشيد و سالم و نيرومندتان را به افرادی مريض و فرسوده و ناتوان و دچار اختلال عصبی و جنون درآورند؛ لولههای حياتی زنان را ببندند و مردان رشيد و دلير را نامرد و اخته كنند.
زيرا پس از قيام و اقدام ملّت رشيد مسلمان در برابر كفر، و رؤيت آن شهامت نبردهای دلاورانه و دليرانه و مبتكرانه، الآن میخواهند ريشهتان را از بن قطع كنند.
با جرائد و مجلت و وسائط ارتباط جمعی و رسانههای گروهی كه از همان مشرب اشراب میشوند. با عناوين واهی: اقتصاد و زيبائی شهر و زندگانی راحت و مرفّه، اصل وجود و هستیتان را به باد فنا میدهند. آنان میخواهند به بهانۀ وسمه بر ابروان دو چشمانتان را كور كنند.
لهذا با زيركی هر چه تمامتر توأم با فكر و خديعه، و با مختفی داشتن عواقب وخيم اين جنايات، روی همه گونه پیآمدهای زيانبار آن پرده میگذارند و جامعه را از مرد و زن به انواع و اقسام راههای نامشروع و غير عقلائی و غير طبيعی و غير بهداشتی، به تقليل نسل و ميرانيدن نطفۀ حياتی با شتاب و حركتی عنيف چون سقوط در سطح مُورّب سراشيبی كوه، میكشانند تا ملّت زنده و مسلمان كه اينک آمده است از خواب گران بيدار شود و خودمختاری خويشتن را دريابد چنان در قعر درّۀ عميق و مهلک نابودی به رو درافتد كه نه سری را از خود بشناسد نه دستاری را.
ملّت مسلمان! ما بايد بيدار باشيم! در ظرف مدّت بيشتر از يک ماه از ناحيۀ صدّام كافر و عامل استعمار كافر، قريب دويست موشک، تنها به شهر طهران فرود آمد، امّا اين قرصهای ضدّ حاملگی، و استعمال آلات در رحمها و بستن لولههای بانوان، و از مردانگی انداختن مردان كه هزاران گونه امراض عصبی، و اختلال جهاز گردش خون، و سكتههای قلبی، و اختلال فكری و روانی، و هجوم سيل سرطان را به دنبال خود يدک میكشد، اثرش كمتر از آن موشكها نمیباشد، بلكه بيشتر است!
ما نفهميديم و نخواهيم فهميد كه اين نامادریهای خونآشام ديروز ما چگونه امروز مهربانتر از مادر از آب درآمده، و با بذل اموالی خطير و مبالغی هنگفت از جيب پرفتوّتشان، به رايگان برای مصالح اقتصادی و رفاه و آسايش خورد و خوراک و خواب و راحت ما و اطفال آيندهٔ ما بیدريغ مصرف میكنند؟!؟!
ايشان نام تنظيم خانواده بر روی آن میگذارند تا جاهلان را فريب دهند ولی عاقلان دانند كه غير از تقتيل و تنكيل و تبكيت و تنقيص خانواده ثمری بيرون نمیدهد.
تنظيم خانواده در اصطلاح خودشان به معنی به حدّ نصاب و ظرفيّت لازم و واقعی درآوردن افراد میباشد؛ اگر افراد زياد باشند به آن حدّ تنزّل دهند، و اگر كم باشند تا آن حدّ بالا برند.
محدودۀ كشور ايران را به تصديق كارشناسان داخلی و خبرگان خارجی از جهت استعداد و كثرت زمينهای حاصلخيز و قابل كشت و زراعت و باغداری و دامداری و وفور آب و رودخانهها و امكان آبگيرها، و از جهت اجتماع انواع معادن میتوان از مرغوبترين كشورهای جهان به حساب آورد و ظرفيّت آن را دارد كه به آسانی و راحتی دويست ميليون نفر را در مهد خود بپذيرد و بپرورد.
امّا امروزه میبينيم كه از جهت كمبود افراد كشاورز و زارع در كشتزارها و باغها، و از جهت كمبود افراد كارگر در كارخانجات، در مضيقهای عجيب به سر میبريم.
آيا معنی تنظيم خانواده آن نمیباشد كه برای ازدياد افراد شهرنشين و روستانشين، اين مبالغ را در تكثير نسل و ازدياد اولاد مصرف كنند تا به حول و قوّۀ حضرت احديّت جمعيّت اين كشور بالا آيد و به حدّ نصاب خود بالغ گردد و همگی خودكفا شوند و دست نياز از واردات كشورهاي كفر بردارند و همۀ زنجيرهای اسارت را بگسلند؟!؟!
📚 قسمتی از مقدمۀ کتاب «رسالۀنکاحیه؛ کاهشجمعیت،ضربهایسهمگینبرپیکرمسلمین»
🆔 @allame_tehrani
🔰 #پخش_زنده_صوتی
💐 مراسم جشن ولادت پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله و حضرت امام صادق علیهالسلام 💐
📍از طریق:
«صفحهٔ نورمجرد در آپارات»
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان: سهشنبه ۱۷ ربیعالأول، حدود ساعت ۵:۳۰ صبح
💠 مکان:
از بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدظلهالعالی)
🆔 @allame_tehrani
[@Nooremojarrad_com]14440317-010203.mp3
25.54M
🔉 مدیحه سرایی و سرود
💐 روز ولادت حضرت رسول اکرم و امام صادق (صلواتاللهعلیهما)
🎙حاج جواد شکری
🆔 @allame_tehrani
📜 زیارت از راه دور
حضرت را از راه دور زیارت کنید! خود حضرت میفرمایند: «هر کس به من سلام کند از او دستگیری میکنم.»
از حضرت آنچه را خیر ماست که همان عبور از دنیا و نفس باشد بخواهیم؛ از حضرت بخواهیم هر چه نفس داریم، هر چه آمال داریم همه را محو کرده و از بین ببرد و خدا را جایگزین آن نماید.
✍ حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
📚 «گلشناحباب»، ج۱، ص۲۰۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 زیارت پیامبر اکرم از راه دور:👇
🌐 https://erfan.ir/m198
📜 زيارت پیامبر اکرم:👇
eitaa.com/allame_tehrani/2603
📜 سلام و صلوات بر پیامبر اکرم:👇
eitaa.com/allame_tehrani/2962
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 زيارت پیامبر اکرم (صلىاللهعليهوآلهوسلم)
🎙اباذر حلواجی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خاتَمَ النَّبِيِّينَ،
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسالَةَ،
وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ،
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ،
وَ عَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّىٰ أَتاكَ الْيَقِينُ، فَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ وَ عَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
📚 مفاتیحالجنان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📜 زیارت پیامبر اکرم از راه دور:👇
🌐 https://erfan.ir/m198
📜 سلام و صلوات بر پیامبر اکرم:👇
eitaa.com/allame_tehrani/2962
🆔 @allame_tehrani
💫 پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، مرکز مودّت و محبّت عالم خلقت است
از حضرت آقاى طباطبائى -مدّظلهالعالی- شنیدم که فرمودند:
حضرت رسول صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم مرکز مودّت بودند و حالشان چنان بود که اگر کسى آیهٔ قرآن را در خدمتشان تلاوت مىکرد حضرت ذیل آیه را قرائت مینمودند، از شدّت علاقهاى که به کلام خدا داشتند.
یک نفر از مجرمین که مهدورالدّم بود و حکم قتلش را حضرت صادر کرده بودند به حضرت أمیرالمؤمنین متوسّل شد و عرض کرد: یا على! چه کنم که حضرت رسول صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم مرا عفو کنند؟ حضرت أمیرالمؤمنین فرمودند: به خدمت حضرت مشرّف شو و این آیه را تلاوت کن:
«قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا وَ إِنْ کُنَّا لَخاطِئِینَ».(1)
آن مرد چنین کرد، حضرت بدون اختیار فرمودند:
«لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ».(2)
این آیه به منزلهٔ حکم عفو دربارهٔ آن شخص قرار داشت.
📚 جُنگخطی5، ص41
(مطلعأنوار، ج1، ص297)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سورهٔ یوسف (12)، آیهٔ 91
2- سورهٔ یوسف (12)، آیهٔ 92
🆔 @allame_tehrani
📜 صلوات خاصّهٔ امام صادق (علیهالسّلام)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ [مُسْتَحْفِظَ] دِینِکَ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد صادق، خزانهدار علم و دانش، دعوتکننده به سوی تو بر پایهٔ حق، آن نور آشکار! خدایا چنانکه او را قرار دادی معدن کلامت، و وحیات، و خزانهدار دانشت، و زبان توحیدت و سرپرست فرمانت، و نگهدارندهٔ دینت، پس بر او درود فرست؛ بهترین درودی که بر یکی از برگزیدگانت، و حجّتهایت فرستادی که تو ستوده و بزرگواری.
📚 مفاتیحالجنان
🆔 @allame_tehrani
💫 ابدیّت امام صادق علیهالسلام
🔆 امام صادق علیهالسلام نمونۀ بارز بلد طیّب
حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام از آن یگانه نباتى است که در زمین طیّب توحید روئیده است و آثار علمى و هدایتى وى نه تنها براى شیعه بلکه براى نسل آدمیّت، و نه تنها براى مدینهٔ منوّره بلکه براى سراسر گیتى، و نه تنها براى زمانى و قرنى و قرونى بلکه بطور جاودان إلى الأبد ضمانت دارد. چرا؟ براى آنکه وى داراى عصمت است، و هر معصومى همچون قرآن که داراى عصمت است أبدیّت خواهد داشت. کلمه و فتوى و حکم و رأى هر فقیهى از شیخ طوسى و علَّامهٔ حلّى تا آیةالله بروجردى و حکیم و من شابَهَهم در زمان حیاتشان حجیّت دارد و به مجرّد مرگ ساقط مىگردد. زیرا داراى عصمت نیستند و براى مردم لازم است از مجتهد حَىّ أعْلَم جامعالشَّرایط زمان تقلید کنند. اما آیات کریمهٔ قرآنیّه، و سُنَّت ثابتهٔ نبویّه، و سیرهٔ مُسَلَّمهٔ امامیّه تا روز قیامت حُجَّت است.
📚 امام شناسی، ج۱۸، ص۱۸
🆔 @allame_tehrani
الله شناسی ۱۱.mp3
19.89M
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد واسطی (حفظهالله)
📼 جلسهٔ یازدهم (۱۱)
📝 متن مکتوب جلسه (PDF)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
🔉 صوت جلسهٔ دهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰مرور و تلخیص مباحث گذشته
🆔 @allame_tehrani
🌷استقبال علّامه طهرانی از یکی از آزادگان جنگ تحمیلی
حضرت استاد علّامه طهرانی رضواناللهعلیه از اخلاص رزمندگان جنگ تحمیلی تجلیل میکردند؛ در این میان مجاهدتهای آزادگان را ستایش میکردند و در چند مورد دیده شده بود که در شنیدن خاطراتشان منقلب شده بودند. به یاد دارم که منزل یکی از این آزادگان عزیز در نزدیکی بیت شریف حضرت علّامه بود؛ وقتی خبر دادند که ایشان آزاد شده همراه برخی آقازادگان و دامادها و قلیلی از شاگردانشان به استقبال وی رفتند.
حقیر که سعادت همراهیشان را داشتم شاهد بودم که قریب یک ساعت با آن همه اشتغالات و کهولت سنّ سر کوچه در محل استقبال ایستاده بودند تا آن جوان آزاده روی دوش مردم وارد شد؛
وقتی به نزدیکی علّامه رسید چنان مسرور شد و شوق و شعفی پیدا کرد که سر از پا نمیشناخت، خودش را در آغوش علّامه انداخت و بسیار گریه کرد و حلقهٔ گلی را که بر گردنش بود بر گردن ایشان آویخت بطوریکه همگان از این صحنه منقلب شدند و فضا بطور کلّی تغییر کرد.
بعد همراه آقا به منزلشان رفتیم که به اشارهٔ ایشان داماد بزرگشان چند کلمهای از رشادت و مجاهدتهای این عزیزان سخن گفت.
بعد از آن علّامه فرمودند: به سایر رفقا بگویید برای دیدن از این عزیز آزاده اقدام کنند.
💬 به نقل از یکی از شاگردان
🆔 @allame_tehrani
💬 داستان حاج مؤمن و ملاقات او با یکی از مردان خدا در راه مشهد
دوستی داشتم از اهل شیراز بنام حاج مؤمن که قریب پانزده سال است به رحمت ایزدی واصل شده است. بسیار مرد صافیضمیر و روشندل و با ایمان و تقوی بود، و این حقیر با او عقد اخوّت بسته بودم و از دعاهای او و استشفاع از او امیدها دارم.
میگفت: خدمت حضرت حجّةبنالحسنالعسکریّ عجّلاللهفرجَهالشّریف مکرّر رسیدهام. و بسیاری از مطالب را نقل میکرد و از بعضی هم إبا مینمود.
از جمله میگفت: یکی از ائمّۀ جماعت شیراز روزی به من گفت: بیا با هم برویم به زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهالسّلام، و یک ماشین دربست اجاره کرد و چند نفر از تجّار در معیّت او بودند. حرکت نموده به شهر قم رسیدیم و در آنجا یکی دو شب برای زیارت حضرت معصومه علیهاالسّلام توقّف کردیم. و برای من حالات عجیبی پیدا میشد و ادراک بسیاری از حقائق را مینمودم. یک روز عصر در صحن مطهّر آن حضرت به یک شخص بزرگی برخورد کردم و وعدههائی به من داد.
حرکت کردیم به طرف طهران و سپس به طرف مشهد مقدّس. از نیشابور که گذشتیم دیدیم یک مردی به صورت عامی در کنار جادّه به طرف مشهد میرود و با او یک کولهپشتی بود که با خود داشت. اهل ماشین گفتند این مرد را سوار کنیم ثواب دارد، ماشین هم جا داشت.
ماشین توقّف کرده چند نفر پیاده شدند و از جملۀ آنان من بودم، و آن مرد را به درون ماشین دعوت کردیم. قبول نمیکرد، تا بالأخره پس از اصرار زیاد حاضر شد سوار شود به شرط آنکه پهلوی من بنشیند و هرچه بگوید من مخالفت نکنم.
سوار شد و پهلوی من نشست، و در تمام راه برای من صحبت میکرد و از بسیاری از وقایع خبر میداد و حالات مرا یکایک تا آخر عمر گفت. و من از اندرزهای او بسیار لذّت میبردم و برخورد به چنین شخصی را از مواهب عَلیّۀ پروردگار و ضیافت حضرت رضا علیهالسّلام دانستم. تا کمکم رسیدیم به قدمگاه و به موضعی که شاگرد شوفرها از مسافرین «گنبدنما» میگرفتند.
همه پیاده شدیم. موقع غذا بود، من خواستم بروم و با رفقای خود که از شیراز آمدهایم و تا بحال سر یک سفره بودیم غذا بخورم. گفت: آنجا مرو! بیا با هم غذا بخوریم. من خجالت کشیدم که دست از رفقای شیرازی که تا بحال مرتّباً با آنها غذا میخوردیم بردارم و این باره ترک رفاقت نمایم، ولی چون ملتزم شده بودم که از حرفهای او سرپیچی نکنم لذا بناچار موافقت نموده، با آن مرد در گوشهای رفتیم و نشستیم.
از خرجین خود دستمالی بیرون آورد، باز کرده گویا نان تازه در آن بود با کشمش سبز که در آن دستمال بود، شروع به خوردن کردیم و سیر شدیم؛ بسیار لذّتبخش و گوارا بود.
در اینحال گفت: حالا اگر میخواهی به رفقای خود سری بزنی و تفقّدی بنمائی عیب ندارد. من برخاستم و به سراغ آنها رفتم و دیدم در کاسهای که مشترکاً از آن میخورند خون است و کثافات، و اینها لقمه برمیدارند و میخورند و دست و دهان آنها نیز آلوده شده و خود اصلاً نمیدانند چه میکنند؛ و با چه مزهای غذا میخورند. هیچ نگفتم، چون مأمور به سکوت در همۀ احوال بودم.
به نزد آن مرد بازگشتم. گفت: بنشین، دیدی رفقایت چه میخوردند؟ تو هم از شیراز تا اینجا غذایت از همین چیزها بود و نمیدانستی؛ غذای حرام و مشتبه چنین است. از غذاهای قهوهخانهها مخور؛ غذای بازار کراهت دارد.
گفتم: إنشاءاللهتعالی، پناه میبرم به خدا.
گفت: حاج مؤمن! وقت مرگ من رسیده، من از این تپّه میروم بالا و آنجا میمیرم. این دستمال بسته را بگیر، در آن پول است، صرف غسل و کفن و دفن من کن. و هر جا را که آقای سیّد هاشم صلاح بداند همانجا دفن کنید.(آقای سیّد هاشم همان امام جماعت شیرازی بود که در معیّت او به مشهد آمده بودند.)
گفتم: ای وای! تو میخواهی بمیری؟! گفت: ساکت باش! من میمیرم و این را به کسی مگو.
سپس رو به مرقد مطهّر حضرت ایستاد و سلام عرض کرد و گریۀ بسیار کرد و گفت: تا اینجا به پابوس آمدم ولی سعادت بیش از این نبود که به کنار مرقد مطهّرت مشرّف شوم.
از تپّه بالا رفت و من حیرت زده و مدهوش بودم، گوئی زنجیر فکر و اختیار از کفم بیرون رفته بود.
▪️ادامـــه دارد...
⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
به بالای تپّه رفتم، دیدم به پشت خوابیده و پا رو به قبله دراز کرده و با لبخند جان داده است؛ گوئی هزار سال است که مرده است.
از تپّه پائین آمدم و به سراغ حضرت آقا سیّد هاشم و سائر رفقا رفتم و داستان را گفتم. خیلی تأسّف خوردند و از من مؤاخذه کردند چرا به ما نگفتی و از این وقایع ما را مطّلع ننمودی؟
گفتم: خودش دستور داده بود، و اگر میدانستم که بعد از مردنش نیز راضی نیست، حالا هم نمیگفتم.
رانندۀ ماشین و شاگرد و حضرت آقا و سائر همراهان همه تأسّف خوردند، و همه با هم به بالای تپّه آمدیم و جنازۀ او را پائین آورده و در داخل ماشین قرار دادیم و به سمت مشهد رهسپار شدیم.
حضرت آقا میفرمود: حقّاً این مرد یکی از اولیای خدا بود که خدا شرف صحبتش را نصیب تو کرد، و باید جنازهاش به احترام دفن شود.
وارد مشهد مقدّس شدیم. حضرت آقا یکسره به نزد یکی از علمای آنجا رفت و او را از این واقعه مطّلع کرد. او با جماعت بسیاری آمدند برای تجهیز و تکفین؛ غسل داده و کفن نموده و بر او نماز خواندند و در گوشهای از صحن مطهّر دفن کردند، و من مخارج را از دستمال میدادم. چون از دفن فارغ شدیم، پول دستمال نیز تمام شد نه یک شاهی کم و نه زیاد، و مجموع پول آن دستمال دوازده تومان بود.
📚 معادشناسی، ج1، ص100
🆔 @allame_tehrani