✅علامه حسن زاده آملی:
✨ هر صبح که برای کار بر می خیزید،
وضویی بگیرید، بعد از آن نوزده بار
«بسم الله الرحمن الرحیم»
را به عدد حروف این آیه مبارکه تلاوت کنید.
تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله»
آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات
جهنمی دنیا را از شما دور نماید.🌷
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
🌸دعای بیداری🌸
🔅چون از خواب بیدار شدی بگو:
الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه النشور.🔅
💫💫💫💫💫💫
💕 @tarrk_gonah✅
◾️مراسم عزاداری رحلت رسول اکرم (ص)، امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع)
🔷 با افاضات استاد صمدی آملی
⏰زمان: سه شنبه 15 آبان الی جمعه 18 آبان
🕢 ساعت ۷:۳۰ صبح
🕌 مکان: آدرس :مشهد خيابان امام رضا
كوچه ٣ و ٥ (چهنو) حسينيه قزويني ها
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
🌸علامه حسن زاده :
💠عبادت باید مقرون به فکر باشد
💠تا حضور ومراقبت بیاورد
💠و الّا به صِرف نماز گزاردن،
💠این نفس متعالی نمی شود.
منبع:شرح اشارات وتنبیهات
💕 @tarrk_gonah✅
تولدی دوباره
🎵شرح دروس معرفت نفس 👤استاد صمدی آملی 🎤 جلسه ششم 🆔 @tarrk_gonah✅
ادامه دروس معرفت نفس🍁
4_381897131771823524.mp3
14.7M
🎵شرح دروس معرفت نفس
👤استاد صمدی آملی
🎤 جلسه هفتم
🆔 @tarrk_gonah✅
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
▫️
🔸حضرت امیرالمومنین (ع) جزء شاگردان اشراقی پیامبر (ص) بودند که فرمودند: در یک شب هزار باب علم از ایشان گرفتم که از هر بابی هزار باب علم به رویم باز شد. حضرت آقا هم شاگرد اشراقی جناب حضرت امام رضا (ع) هستند.
🔸امام رضا (ع) غریب همه ی غریبان هستند؛ یعنی ایشان در بین غریب ها از همه غریب تر هستند و چون مظهر اسم شریف رضای حق هستند، زود با غریبان کنار می آیند.
📔 #شرح_دروس_معرفت_نفس
🔉 جلسه ی هفتم
💫💫💫💫💫💫💫
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
▫️
🔸خداوند در قرآن به پیامبر فرمود ما قرآن را در تو نازل کردیم، برای این که مردم باید فعلا" باگوش بشنوند، با چشم ببینند، با زبان حرف بزنند، ما به این صورت مردم را بالا می کشیم، پس حالا اقرأ چیست؟ إقرأ در مرتبه اول یعنی خواندن ظاهری و در مرتبه های بعد خواندن مثالی، عقلی و شهودی است. اینها همه را خواندن می گویند.
🔸شاگردان افلاطون سه فرقه بودند: مشائیون، رواقیون، اشراقیون،که آقایان رواقیون از ناحیه ی عبارت و اشاره می گرفتند. ولی این آقایان (اشراقیون) اصلا" نه اشاره می خواهند و نه عبارت. آنها دائما" در مقام سکوت تام بودندو از ناحیه سکوت می گرفتند. البته این برای من و شما نیست. الآن ما باید روش مشائی گری را در پیش بگیریم باید همین طور شبانه روز بخوانیم و بنویسیم و مطالعه کنیم تا می بینید که جرقه ها پیش می آید.
📔 #شرح_دروس_معرفت_نفس
🔉 جلسه ی هفتم
💫💫💫💫💫💫💫
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
▫️
** اولین آیه ای که بر پیغمبر نازل شد آیه شریفه سوره علق است. این یعنی خودت را بخوان که با بحث معرفت نفس هماهنگ است.
** در همین یک آیه هم معرفت رب و هم معرفت خلق مطرح است.
** خداوند به پیامبر می فرماید مرا در همه مراتب وجودی نظام هستی بخوان.
** بالاترین رب رب جناب پیامبر اکرم (ص) است که از او تعبیر می شود به رب العالمین.
** اولین خلقت را خلقت انسان نام می برد که خلق الانسان من علق. خدایی که تو را از علق آفرید آن خدا را بخوان. از این ها معلوم می شود رب مطلقی که در تمام غیب ذات است هیچ کس نمی تواند او را بخواند.
** خلقت انسان از خلقت همه موجودات بالاتر است.
** معلم حقیقی همیشه حق سبحانه و تعالی است.
📔 #شرح_دروس_معرفت_نفس
🔉 جلسه ی هفتم
💫💫💫💫💫💫💫
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨
▫️✨✨▫️
✨▫️
▫️
🔸علامه حسن زاده می فرماید انسان کامل متن است و عالم نظام تکوین شرح عینی اوست و این قرانی که در بین الدفعتین آمد ،این قران به منزله شرح کتبی انسان کامل است.
🔸نظام هستی آیات حق است ،و این آیات حق را ،حق تعالی به واسطه پیامبر به انسان می آموزد ،قرائت عالم ،قرائت آدم ،قرائت قران ،در هر سه مرتبه انقدر باید خواند تا به اسم رب پیغمبر رسید که نام مقدسش الله است .
🔸آدمی فربه شود از راه گوش ،انسان دائما باید در مقام تحصیل علم باشد، حکمت اول در ایران بود بعد رفت در یونان دوباره امد به ایران
🔸اشراق آن حقایق نفسانی افلاطون بود که بر جان شاگردان ریخته می شدو مرتبه سکوت محض است ،پس منظور اشراق در عرفان همان حقایق نفسانی است
🔸بُعد منزل نبود در سفر روحانی
📔 #شرح_دروس_معرفت_نفس
🔉 جلسه ی هفتم
💫💫💫💫💫💫💫
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
🔸برای طالب و سالک به مقام محمود سزاوار است که پیرامون #کلماتوجودی، فحصوبحثی داشته باشد.
🔸ولذا من و شما دائما باید در مسیر فهم موجودات نظام هستی که از جمله آنها خودمان هستیم، بسر ببریم.
🔸به همین خاطر قرآن کریم در جاهای مختلف دستور به #تفکر در نظام هستی داده شد.
#تفکر
#استاد_صمدی_آملی
💕 @tarrk_gonah✅
دستوری از حضرت علامه حسن زاده آملی حفظة الله:
آن که در کار حواس و عقل بیندیشد، هر یک را جاسوسی در حفظ و بقای شخص می یابد: مثلا شخص غذا می خواهد، چشم دیده بانی می کند و تشخیص میان غذا و غیر غذا را می دهد، با اجازه دادن چشم، همین که دست به غذا رسید لامسه اجازه نمی دهد که داغ است؛ غذای دیگر را اجازه داده است که معتدل است. تا بخواهد به دهان برساند جاسوس دیگر به نام بویایی دربان است و اجازه نمی دهد بد بو است؛ غذای دیگر را اجازه داده است که بوی مناسب دارد. تا به دهان گذاشت در آنجا جاسوس دیگر بنام چشایی نشسته است و اجازه نمی دهد که بسیار تلخ است؛ غذای دیگری را اجازه داد که شایسته است. اگر حیوان باشد میخورد، اما اگر انسان باشد یک جاسوس دیگر غیبی به نام عقل دارد و می گوید: هیچیک از آن جاسوسها در کار خود خیانت نکرده اند که اجازه داده اند این غذا برای تن گوارا است، ولکن تو انسانی، تو حقیقتی به نام روح هستی که این بدن سایه آن روح است، و این جاسوسها همه قوای آن روح هستند، این غذا شبهه ناک است، غصبی است، مال یتیم است، ‘زمین پیرمردی است که فرزندش هنوز در انتظار مال پدری آه میکشد و بسختی گذران زندگی میکند و شرمسار و عیال وار است، مال پیرزن ضعیفه ای است که شرمنده دختران خود است’.. زنهار و دوصد زنهار نخور که برای روحت ناگوار است، این غذای حرام و زمین غصبی با روح و ابد و نسل تو آنچنان کند که هزاران بار به توان هزاران بار بدتر از خوراک نامناسب با تن..
📚 هزارویک کلمه جلد سوم
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س)
🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو.
🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمیبردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمیدانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آوردهای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه میبرم.
🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند.
✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام.
💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم.
🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟
حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه.
آن زن گفت: عرب همهی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست.
حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد
💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مىدهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشتهاى؟
حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شدهام.
آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مىدهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بىبى من حضرت زینب (س) را زیارت کردهاى؟
✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمىشناسى... من زینبم
⁉️ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟
حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مىکنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید.
فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کردهاى با اینکه ودیعه رسول خداست...
🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین
🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مىرفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مىزد ....
🔥 یزید چارهاى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مىشدم و تو را به این حال نمىدیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مىباشند
📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱
••●✦✧✦✧✦●••
زینب اسیر نیستــــ
دو عــالــم ...
اسیـــــر اوستــــ
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512