🔸خشونت دوباره پلیس آمریکا علیه یک سیاهپوست
🔹یک افسر پلیس آمریکایی در شهر فیرفکس در ایالت ویرجینیا، برای بازداشت یک شهروند سیاهپوست غیرمسلح بار دیگر در اقدامی نژادپرستانه به خشونت متوسل شد.
🔹مامور پلیس شهر فیرفکس ایالت ویرجینیا، برای بازداشت یک شهروند سیاهپوست غیرمسلح در حالی که هیچ اقدام تحریک آمیز یا مقاومتی از خود نشان نمیداد، پس از استفاده از تفنگ شوک الکتریکی او را به صورت روی زمین میخواباند و بار دیگر با این تفنگ فرد مذکور را از ناحیه پشت گردن شوک الکتریکی میدهد.
🔹پس از انتشار تصاویر این اقدام پلیس، رئیس پلیس این شهر از ترس شعلهورتر شدن اعتراضات ضد نژادپرستی در کنفرانسی خبری ضمن عذرخواهی از مردم گفت در این رابطه دو افسر خاطی تا زمان محاکمه و رسیدگی به اتهامات از خدمت معلق شده اند.
@alle_yasen
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبت ب همسر
ببینید
پخش کنید
کانال خودتون رو ب دوستان و آشناهاتون معرفی کنید
@alle_yasen
🔶 امام رضا علیه السلام:🌸
مردى خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله رسيد و پرسيد: حق فرزندم بر گردن من چيست؟ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نام نيكو بر او گذارى و ادب بياموزى و او را جـاى خـوبى قـرار دهـى، (يعنى نـام نيـك، تربيت صحـيح و شغل مناسبى براى او انتخاب كنى).
📚منبع:
(مكارم الاخلاق، ص۲۲۰)
@alle_yasen
✅گردو
✍ گردو، گرم است؛ به همین دلیل، خوردن آن در تابستان، نهی و در زمستان و هوای معتدل بهاری توصیه شده است.
در روایتی حضرت امیر علیه السلام فرمودند:خوردن گردو، در گرمای شدید ( تابستان )، گرمای درون را به هیجان می آورد و زخم ها و ترک های بدن را زیاد می کند؛ ولی در زمستان، کلیه ها را گرم می کند و سردی را دفع می کند.
📚 کافی، ج ۶، ص ۳۴۰،
@alle_yasen
بزرگوار یا معنی گشایش رو نمیدونسته یا نهایت منظورش همون گزینه ۴ و ۵ بوده! 😐😉
@alle_yasen
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 ترانهٔ My Voice
ترانهٔ انگلیسی «صدای من»
🔸 من نمیتوانم نفس بکشم، نه فقط زمانی که گلویم را گرفته باشند، بلکه تا وقتی ابرهای بیعدالتی آسمان را تیره و خورشید حقیقت را از چشمان ما پنهان کردهاند.
🔻موسیقی این ترانه برگرفته از آهنگ “Numb” از “XXXTentacion” است، هنرمند آمریکایی سیاهپوستی که او هم مدتی قبل از این کشته شد.
@alle_yasen
آل یاسین
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿 💢قسمت چهل و پنجم: دلداری دادن شهید پیراینده 💢 حسین پیراین
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿
💢قسمت چهل و ششم: در آغوش غواصان کربلای چهار 💢
بعد از یه هفته وضعیت ویژه و استثنایی در استخبارات و تقدیم یه شهید زیر شکنجه ، ظاهرا مامورین استخبارات فهمیدن چیزی از ما گیرشون نمیاد و دقِ دلشون رو سر اون روحانی وارسته و نستوه(شهید متقیان) خالی کردن و به این نتیجه رسیدن که ما یه مشت بسیجی بی ترمزیم که هیچی از مسائل نظامی و اسرار جنگ حالیمون نیست. نوبت به انتقالمون به جایی دیگه رسید. دوباره سوارمون کردن تو یه ماشین مخصوص و با دست و چشم بسته از خیابونای بغداد ما رو عبور دادن و وارد مقر جدیدی کردن که اسمش پادگان الرشید بود. داخل پادگان الرشید زندانی بود که به اون غرفه های الرشید می گفتن. حدود ۴۰۰ نفر از بازمانده های غواصان کربلای چهار حدود یه ماه و نیم بود که در اینجا زندانی بودن.
با ورود به داخل مقر منتظر بودیم این بار نیز ما رو از تونل مرگ عبور بدن ، ولی خوشبختانه این بار به هر دلیلی که بود بسلامت وارد مقر پادگان شدیم وخبری از تونل مرگ و وحشت نبود. یه بار دیگه آمار و اسامیمون رو خوندن و درِ قلعه مانندِ بزرگ آهنی بر روی ما باز شد. یک یک وارد شدیم. غواصای باقیمانده از عاشورای خونین کربلای چهار با روی گشاده به استقبالمون اومدن و ما را به آغوش کشیدن و خوشآمد گفتن. اوضاع عجیبی بود. ده غرفه کوچکِ دوازده تا چهارده متری و یک سالن تنگ و باریک و چند تا دستشویی.توی هر غرفه بین چهل تا چهل و پنج نفر بود ما هم بهشون اضافه شدیم و جاشونو تنگ تر کردیم. غواصانی که روزای طولانی تو آبای خروشان اروند شنا کرده بودند و روزی چند ساعت داخل آب بودن ، حالا یه ماه و نیم بود که رنگِ حموم بخودشون ندیده بودن. موی سر و ریش بلندشون آدمو یادِ انسانای نخستین مینداخت. هنوز چند نفری ازشون همون لباس غواصی رو بر تن داشتن. زخماشون عفونت کرده بود و بوی عفونت همه جا رو گرفته بود. روزانه آب کمی بصورت جیره بندی وجود داشت که صرف نوشیدن در حد رفع عطش می شد.
ادامه دارد✅
@alle_yasen
🌹🌹🌹🌹
از بچگی این شهید را میشناسم
وی روحیه انقلابی داشت و از زمانی که عموی شهیدش در دوران جنگ به مقام شهادت رسیدند
روحیه جنگ و جبهه داشت و در 13 سالگی عازم جبهه حق برعلیه باطل شد و از آن لحظه زندگی این شهید با شهادت رقم خورد.✅
روحیات و چهره شهید نشان میداد که عاشق امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بودند❤️ و تا زمانی که جنگ تمام شد در قرارگاه جهادی و بسیج شرکت میکردند و دست مردم را می گرفتند.☝️
شهید زندگی سادهای داشت و دنبال تجملات نبود، در بسیج حضور فعال داشت و آخر به هدفی که میخواست رسید.💔
شهیدمدافعحرم #سید_رضا_حسینی🌹
#سالروز_شهادت 🕊
ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@alle_yasen
🌹🌹🌹🌹
امروز سالگرده شهادت شهید دانشگره...
حاجتی اگه دارین ازش بخواین
عباس حاجت خیلیارو داده...
منتظرچی هستی؟
از خودش بخواه...
التماس دعا
#سالروز_شهادت
ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@alle_yasen
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#طنز_جبهه😁
#محاسن_بغل_دستے😶
ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم🙂
حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند،
توضیح می داد که وقتی به عبارت "یا ذوالجلال و الاکرام "رسیدید،
که در ادامه آن جمله "حرّم شیبتی علی النار " می آید،
با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید‼️
هنوز حرف حاجی تمام نشده ،
یک بچه های بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟😅
برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد😑😄
چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعدا😊😂😂😂
@alle_yasen
ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ