🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 #حریر_نور #اندیشکده_ایمان #قسمت_هفتم ⚠️👇🏻⚠️👇🏻⚠️ ویژه افرادی که توان پاسخ به سوالات اعتقادی خود و اطرافیانشونو ندارن.... 🧐با دقت ببینید🔎 ⚠️🌺⚠️🌺⚠️ ⁉️⁉️باتوجه به اینکه برهان نظم، یکی بودن نظم دهنده موجودات را ثابت نمیکند،آیا میتوان نتیجه گرفت که به تعداد موجودات عالم،نظم دهنده وجود دارد؟؟ ⁉️⁉️آیا جهان هستی نظم یکپارچه ای دارد؟؟ ⁉️⁉️آیا ممکن است که دو ناظم بتوانند هم زمان نظم یکپارچه و واحدی در یک مجموعه ایجاد کنند؟؟ 💎💡 💡 🌺پاسخ همه این سوالات را می توانید در این کلیپ صوتی ببینید🌺 ─┅─✵💎✵─┅─ @alleyasin313 ─┅─✵💎✵─┅─ 🌸

📝وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید : 🔴 به مردم بگویید امام زمان پشتوانه‌ی این انقلاب است. 🔸 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. 🔹از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. 🔻در وصیت‌نامه نوشته بود : 🔸من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... 🔹پدر و مادر عزیزم ! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... 🔸پدر و مادر عزیزم ! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. 🔹این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. 🔸به مردم دلداری بدهید، به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. 🔹بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. 🔸بگویید که ما را فراموش نکنند. 🔺 بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 👤 راوی: سردارحسین کاجی 📚 کتاب خاطرات ماندگار صفحه ١٩٢ @alleyasin313

در مسیر به سمت کربلا، امام دانه‌های یاقوت جامانده از قافله را با زحمت برمی‌چید و بهشتی‌شان میکرد. یکی از آن یاقوتهای جامانده زهیر بود او که گفته بود من نه له تو هستم و نه علیه تو.... اما خون زهیر باید با خونهای ریخته بر زمین کربلا مخلوط میشد و امام برای آخرین بار، پیک مخصوصی برای زهیر روانه ساخت... چشم زهیر که به پیک حسین (ع)افتاد لقمه غذا در میان دستش خشکید و هرگز به دهانش نرسید.... سیمای نورانی پیک، اهل بیت زهیر را انقلابی کرده بود. پیک می رفت و با خودش دل خیمه ی زهیر را میبرد.... دُلهّم یقین داشت به کاروان حسین(ع) خواهند پیوست و همسرش را روانه ی خیمه های حسین عزیز کرد.... علی اکبر حسین عادت داشت دل رهگذران را متوجه حق و حقیقت کند. او به زهیر فقط گفته بود امام تو را نزد خویش فراخوانده است. فقط همین! زهیر را علی اکبر (ع)کربلایی کرد.... ما زهیرهای بی خیال ما که علیه تو نیستیم و دوست داریم له تو باشیم ما خیل جاماندگان از اربعین برای ما پیک نورانی نمیفرستی آقا؟! اربعین🍎 @alleyssin313

دریچه نگاهت را بگشا آفتاب تا افق روشنایی بالا آمده اسـت🍂 ان را میهمان آسمان دلت کن جهان خودرا بـه آغوش شادی افکنده 🍂 وشب رابا سیاهی و سکوتش بـه روزی دیگر سپرده اسـت🍂 غصّه هاي‌ دیروز را در چاه شب دفن کن 🍂 برای امروز مثل خورشید، دوباره از نو آغاز کن🍂 و با یاد پروردگار بـه امروزت برکت ببخش…🍂 یک روز پاییزی دیگر بخیروسلامتی🍂 @alleyasin313🍂⚜🍂

الی الحبیب.....🌹 الی العزیز.............🌹 الی الغریب.................🌹 الی الحسین.....................🌹 @alleyassin313⚜🌹⚜