eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
250 دنبال‌کننده
5هزار عکس
10.8هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من فقط تورو دارم یا امام رضا 😭😭😭👆
مداحی_آنلاین_واسه_نفس_کشیدن_یه_هوا_میخوام_مهدی_رعنایی.MP3
2.14M
▪️واسه نفس کشیدن یه هوا میخوام یه هوا مثل هوای میخوام 🥀کربلایی مهدی رعنایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من چنان عاشق رویت ، که ز خود بیخبرم تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بیخبری گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم نتوانم ، که به هر جا بروم در نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 پاسخ طوفانی استاد رحیم‌پور ازغدی به این سوال که: 🔹 آیا اگه نمی شد بهتر بود؟ 🔹 آیا مردم ایران بی تر شدن؟ 🔹 آیا وضع ها خرابتر شده؟ 🔹 چطور؟ ⬅️ بعضی ها میگن که نابود شده،دین و و هم نیست! 👤 استاد
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد. طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد. کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟ طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی» بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!» کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد. طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟» کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود» ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 🥀حجت الاسلام و المسلمین عالی 💢ماجرای اعتراض حضرت آدم به خداوند در مورد قدرت شیطان!
📚 👈 علی عليه السلام و كاسب بی ادب در ايامی كه اميرالمؤمنين عليه السلام زمامدار كشور اسلام بود، اغلب به سركشی بازارها می رفت و گاهی به مردم تذكراتی می داد. روزی از بازار خرمافروشان گذر می كرد، دختر بچه ای را ديد كه گريه می كند، ايستاد و علت گريه اش را پرسش كرد. او در جواب گفت: آقای من يك درهم داد خرما بخرم، از اين كاسب خريدم به منزل بردم اما نپسنديدند، حال آورده ام كه پس بدهم كاسب قبول نمی كند. حضرت به كاسب فرمود: اين دختر بچه خدمتكار است و از خود اختيار ندارد، شما خرما را بگير و پولش را برگردان. كاسب از جا حركت كرد و در مقابل كسبه و رهگذرها با دستش به سينه علی عليه السلام زد كه او را از جلوی دكانش رد كند. كسانی كه ناظر جريان بودند آمدند و به او گفتند، چه می كنی اين علی بن ابيطالب عليه السلام است! كاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، و فورا خرمای دختربچه را گرفت و پولش را داد. سپس به حضرت عرض كرد: ای اميرالمؤ منين عليه السلام از من راضی باش و مرا ببخش. حضرت فرمود: چيزی كه مرا از تو راضی می كند اين است كه: روش خود را اصلاح كنی و رعايت اخلاق و ادب را بنمايی. 📗 ، ج 9، ص 519 ✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى 🍁🍂🍁