🌸 پروردگارا
جانمان را از دل مشغولیها و وابستگیهای
دنیا پاک کن تا عاشقانه تر به سمت و سویت
اوج بگیریم
🌸 پروردگارا
قلبمان در حصار زرق و برق دنیا زندانی است
یاریمان کن تا آن را از محبت غیر تو پاک
گردانیم و تنها به ذکرت مشغول باشیم
🌸 پروردگارا
دلمان را از شیرینی محبتت لبریز کن
عبادتی نصیبمان کن که سرشار از
سرچشمه امید تو باشد
عبادتی از جنس عبادت برگزیدگانت
🌸 پروردگارا
دلمان را از خوف و تردید خالی کن
و به کرامت و رحمتت امیدوار
🌸 پروردگارا
ما را از راضی ترین بندگانت
نسبت به قضای خویش قرار ده
🌸 پروردگارا
از تو میخواهیم که ما را در زمره
صدیقین درگاهت راه دهی
🌸 پروردگارا
به رحمانیتت قسم ما را به خویشتنِ خویش
وا مگذار و همواره چراغی باش
مسیر پر از فراز و نشیب زندگیمان را
آمیـنیـاربالـعـالـمیـن
شبتون نورانی🌸🍃
https://eitaa.com/almahdie
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد و هیجدهم🎬: روزگار همچون اسبی سرکش به پیش می تاخت ، خبری در مدینه گوش به
#شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و نوزدهم🎬:
فضه با حالتی مبهوت غرق شنیدن حرفهای همسرش ابوثعلبه بود و ابوثعلبه ادامه داد:
ابوبکر در حال احتضار است اما باز هم هنوز دست از خودخواهی های گذشته و اشتباهات جبران ناپذیرشان برنداشته و در بستر مرگ به دنبال رفیق شفیقش عمر فرستاده، او حتی ردّ حرفهای قبلی خود نموده و به شورایی که با استناد به ان مسند خلافت را غصب نمود پشت کرده و در پی رأی و نظر خود است.
او عمر را به بالین خود فرا خوانده و مقامی را که اصلا از آن خودش نبوده ، به عمر واگذار کرده...
فضه آهی کشید و منتظر ادامه صحبت های همسرش شد و با خود می اندیشید یعنی صحابه نسبت به این تصمیم اعتراضی نکرده اند که حرفهای ابو ثعلبه گویی جوابی بود بر سؤالات ذهن او...
ابو ثعلبه نگاهش را به رد رفتن مورچه ای بر روی دیوار دوخت و ادامه داد : تمام صحابه که در آن مجلس حاضر بودند اعتراض کردند و گفتند: كسی را بر ما مسلط می كنی كه خشن و بد اخلاق است، اگر او حكومت را به دست گيرد، سختگيرتر و خشنتر خواهد شد، جواب خدا را چه خواهی داد كه عمر را بر ما مسلط می كنی؟
و ابوبکر در جواب اعتراض آنان ، روی خود را از جمعیت برتافت و گفت : مرا از خدا نترسانید...
و این چنین شد که اینک عمر خود را خلیفه می داند و من نمی دانم اینان چگونه جواب خداوند را خواهند داد .
فضه آهی کشید و زیر لب زمزمه نمود : از کسانی که دختر پیامبر خود را ظالمانه به شهادت می رسانند چه انتظاری باید داشت؟
و وای بر آنان که شاهد این ظلم عظیم و ظلم های در امتدادش بودند و مهر سکوت بر دهان زدند و لب فرو بستند و حق را که همان مولا علی علیه السلام است تنها گذاشتند و دل به دنیای دون خوش کردند و سرگرم این زندگی زود گذر شدند...
#ادامه دارد
📝به قلم ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و بیستم🎬:
هیاهویی از طرف خانهٔ ابوبکر به هوا بلند بود و صدای شیون و زاری زنان خبر از مرگ خلیفهٔ خود خوانده میداد .
فضه که بیرون از خانه بود و متوجه مرگ ابوبکر شده بود با خود می گفت واویلا...چه بد با اهل بیت رسول تا کردی و چه قبیح مسند خلافت را غصب کردی و فقط توانستی دوسال بر این اسب سرکش بنشینی و اگر صدها سال هم مینشستی باز هم این دنیای دون ،ارزش آن را نداشت که پشت به وصیت پیامبر صلی الله علیه واله کنید و خلافتی را که از آن شما نبود غصب نمایید و دین خدا را از راهش منحرف کنید و وای برتو که امشب چگونه با محمدبن عبدالله ،رسول آخرین خدا رودر رو میشوی؟ چگونه با دخترش زهرا که کمر به قتلش بستید و او را دلشکسته و پهلو شکسته به ملکوت فرستادید روبه رو خواهید شد و وای بر شما....
فضه در همین احوالات بود و صدای زنهای داخل خانه ابوبکر بیشتر و بیشتر می شد که ناگهان از انتهای کوچه جمعی از مردان که پیشاپیش آنها عمربن خطاب با تازیانه ای در دست حرکت می کرد به سمت خانهٔ ابوبکر آمدند.
فضه می دانست که ابوبکر در اخرین لحظات عمرش ، عمر را جانشین خود قرار داده و افسوس می خورد بر این ملتی که جانشین رسول خدا را که به حکم خدا انتخاب شده بود برنتافتند و اینک به دنبال عمربن خطاب به عنوان جانشین ابوبکر راه افتاده اند و تعجب می کرد که عمر بن خطاب چه قصدی دارد و چه در سرش می گذرد که اینچنین برافروخته به سمت منزل ابوبکر حرکت می کند.
گرچه که همه می دانستند عمر ، فردی خشن و سخت گیر و هراس انگیز است اما در مجلس ختم جای تازیانه نیست!!!
ولی برای این فرد ، گویا جا افتاده بود که برای مصیبت زدگان ،تازیانه و آتش باید هدیه برد....
ادامه دارد...
📝به قلم ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صدو بیست و یکم🎬:
عمر در حالیکه که از خشم خون به چهره دوانده بود ، با هیأت همراهش وارد خانهٔ ابوبکر شد و زنان مصیبت زده بی توجه به ورود حاضران ، ناله و شیونشان بلند بود.
عمر شلاق دستش را در هوا چرخاند و با نعرهٔ بلندی گفت : ساکت باشید ، چرا شیون و زاری می کنید ؟! خوب ابوبکر مرده؟! مرده و ما هم میمیریم ، این شیون و زاری ندارد..
تا اسم ابوبکر را آورد ، نزدیکان او گریه شان شدت گرفت و عمر با خشونت همیشگی اش ،فریادش را بلندتر کرد ، اما گویی فریاد او اثری در جمعیت نداشت.
در این هنگام می خواست متوسل به حرکات و اعمال همیشگی اش بشود تا بتواند جمع را خاموش کند.
پس داخل جمعیت زنان چشم گرداند و چشم گرداند و دنبال طعمه ای مناسب برای رسیدن به خواسته اش بود و ناگهان نگاهش روی زنی مصیبت زده خیره ماند.
درست است، بهترین شخص همو می توانست باشد، ام فروه دختر ابو قحافه ،خواهر ابوبکر ناله اش از همه بلند تر بود.
پس عمر جمعیت را شکافت و پیش رفت ، گوشهٔ چادر ان زن را گرفت و به وسط اتاق کشانید و برای خاموش شدن دیگران و عبرت سایرین ،شروع به تازیانه زدن او نمود .
شلاق که بالا میرفت و هوا را میشکافت تا بر بدن این زن مصیبت دیده بنشیند ، هر کدام از زنان یاد خاطره ای میافتادند، خاطره ای که جلاد اول و آخرش عمر بود ...
زنی از گوشهٔ اتاق چادر را جلوتر اورد و با لحنی آهسته به زن کناری اش گفت:...
ادامه دارد...
📝به قلم : ط _حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
☀️ امام حسن مجتبی (علیهالسلام) :
✨ هشت نصیحت امام حسن مجتبی علیه السلام
1⃣ بخشش آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری درپی آن نیاید.
2⃣ بخشندگی پیش از درخواست از بزرگترین بزرگواریهاست.
3⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو، راهی برای عذر خواهی بگذار.
4⃣ شوخی هیبت را میبلعد.
5⃣ انسان ساکت بر هیبت و وقار خود میافزاید.
6⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد. و برده است، تا آن زمان که به وعده عمل کند.
7⃣ فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست میآید.
8⃣ نعمتها تا زمانی که هستند ناشناختهاند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته میشوند.
📚 معانیالأخبار، ص۲۵۷، ح۲
https://eitaa.com/almahdie
مداحی آنلاین - نماهنگ کم زنده ام - علی پورکاوه.mp3
2.75M
اگه رومو نزنی زمین میام
مگه من چند دفعه #اربعین میام
کم زندهام با همین غم زندهام
غم دارم یه حرم کم دارم
#استودیویی 🔊
#علی_پورکاوه🎙
https://eitaa.com/almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی همیشه پر از فراز و نشیبه...
پراز روزهای خوب و روزهای بد
و حتی خیلی بد...اما چیزی که مهمِ
اینه که بدونی تمومش میگذرن....
لحظه های خوب میگذرن و خاطره ش میمونه و لحظه های بد هم میگذرن و تجربه ش میمونه
چیزی که تموم این سالها فهمیدم اینه که موضوعی که الان به خاطرش غصه میخورم دو سال دیگه برام خنده داره و هیچ اهمیتی نداره
میگذره...همه چی میگذره...فقط نباید کم آورد
خدای مهربون و صدا کن و دستت رو بذار تو دستش و پرقدرت ادامه بده
زندگیتون سرشار از موفقیت و خوشبختی 🌸
🌸🍃
https://eitaa.com/almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«برای گل تفاوتی نمیکند که کسی
رایحهاش را استشمام کند یا نکند!
حتی در دورترین و متروکترین نقاط جهان نیز گلهایی خوشرنگ و خوشبو میرویند.
آنها بیآنکه منتظر نگاهی باشند،
شکوفا میشوند...
گلها برای رنگ و بوی خود،
از کسی توقعی ندارند...
خاصیت گل آن است که خوش ببوید و رنگهای بدیع خود را در آفتاب پهن کند.
همچون گل باش در دوست داشتن؛
گلها نگران این نیستند که مبادا دیده نشوند. آنها مسرور شکوفایی و رایحهی خویشتناند.»
(مسیحا برزگر)
🌸🍃
https://eitaa.com/almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای من❤️
دلهای منتظران هر لحظه
شما را طلب میکند
اما سه شنبه ها
جور دیگر
یا منتظـــــر❤️
باز سه شنبه آمد و
دل هوای یار دارد...💔
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🙏
🌸🍃
https://eitaa.com/almahdie
21.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ۶۰سال پیش کجا بودیم ؟ الان کجا ایستاده ایم؟؟
از کاپیتولاسیون تا وعده صادق
🔹روزگاری حق نداشتیم درباره اسرائیل حرف بزنیم ولی امروز مطالبه مردم پاسخ شدید به رژیم صهیونیستی است .
دغدغه قدرتهای بزرگ هم اینست که پاسخ ما چه خواهد بود ... 😎🤔
🔹 دکتر #جلیلی در بزرگداشت شهید #اسماعیل_هنیه #خونخواهی_هنیه_عزیز
https://eitaa.com/almahdie