eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
249 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درسهایی از حضرت زهرا سلام الله علیها 1⃣ قسمت اول💎 ✍ در روز بیستم جمادی الثانی، در حالی که از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پنج سال می گذشت، نوزاد دختری چشم به جهان گشود که خانه نورانی پیامبر خاتم را بیش از پیش، معنویت داده و به آن محفل باشکوه طراوت و شادابی ویژه ای بخشید. رسول گرامی آن چنان از وجود این نوزاد به وجد و شعف آمده و لذت می برد که می فرمود:« این دختر روح و جان من است، بوی بهشت را از وجودش استشمام می کنم.» مفضّل روزی از امام صادق علیه السلام پرسید: ای پسر پیامبر! تولد مادرت فاطمه چگونه بود؟ امام صادق علیه السلام فرمود: چون خدیجه با رسول صلی الله علیه و آله و سلم ازدواج نمود زنان مکه او را ترک کرده و تنهایش گذاشتند، پیش او نمی رفتند، به او سلام نمی کردند و هیچ زنی را نمی گذاشتند که نزد او برود و حالش را جویا شود؛ در این وضعیت بحرانی،خدیجه از تنهایی دلتنگ شد و بی کسی، او را ناراحت کرده و به وحشت انداخت، ادامه دارد... الکافی ج ۱ص۳۸۱_بحارالانوارج ۴۳ص۱۳ 💕💜💕 @almahdie
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
درسهایی از حضرت زهرا سلام الله علیها 1⃣ قسمت اول💎 ✍ در روز بیستم جمادی الثانی، در حالی که از بعثت
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) 2⃣ قسمت دوم💎 ✍ تا اینکه به فاطمه (سلام الله علیها) آبستن شد. بعد از آن فاطمه (سلام الله علیها) با وی هم سخن شده و از شکم مادر، خدیجه را دلداری می داد. این راز را خدیجه پنهان نگه داشته بود و حتی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ابراز نمی کرد تا اینکه روزی رسول خدا به منزل آمده و گفت و گوی میان این مادر را با دخترش شنید. پرسید: ای خدیجه! با که سخن می گویی؟ خدیجه اظهار داشت: این جنین، با من سخن گفته و انیس لحظات تنهایی ام شده است. رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای خدیجه! این جبرئیل است که به من مژده می دهد که این جنین، دختر است و او نسلی پاکیزه و مبارک خواهد داشت و خداوند تبارک و تعالی نسل مرا به وسیله او تداوم خواهد داشت و خداوند تبارک و تعالی نسل مرا به وسیله او تداوم خواهد بخشید و از تبار وی امامان معصوم علیهم السلام به وجود خواهند آمد که بعد از پایان نبوت و انقطاع وحی، ادامه دهنده رسالت من خواهد بود. ادامه دارد... 💕🧡💕 @almahdie
🏖پنج ویژگی شخصیتهای جذاب به گزارش PDS روانشناسان پنج ویژگی جذاب شخصیتی زیر را به عنوان جذابترین ویژگی ها معرفی می کنند که از تحصیلات یا ژنتیک بالاتر هستند. - مهربانی و درک - هوش - حس شوخ طبعی - سرزنده و خوشدل و امیدوار - شخصیت هیجان انگیز افراد شوخ طبع و بازیگوش از سربه سر گذاشتن، بازی با کلمات، بداهه گویی و درگیر چالش شدن به شیوه ای خوشدلانه، لذت می برند. آنها از چیزهای غیر معمول لذت برده و در ایجاد شرایطی که مردم نیز بتوانند لذت ببرند، بسیار خوب عمل می کنند. +راز جذابیت در زیبایی نیست؛ به دنبال آن در شادی نهفته در درونت بگرد! 💕💜💕 @almahdie
✨﷽✨ ✍آیت‌الله بهجت (ره) مکرر می‌فرمودند: «ذکری از امام سجاد علیه‌السلام است که اگر گفته شود و تسبیح، بدون گفتن ذکر چرخانده شود برای گوینده ثواب گفتن ذکر خواهد بود و همچنین برای او مایۀ فرج و گشایش است». امام سجاد علیه‌السلام از پدران خود از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که حضرت هرگاه نماز صبح را به پایان می‌برد با کسی سخن نمی‌گفت و تسبیح خود را به دست می‌گرفت و می‌فرمود: اللَّهُمَّ إِنِّي أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبْحَتِي؛ خدایا! همانا صبح می‌کنم در‌حالی‌که تو را تسبیح می‌گویم و تو را تمجید می‌کنم و تو را ستایش می‌کنم و تو را تهلیل (لااله‌الا‌الله گفتن) می‌گویم به عدد آنچه می‌چرخانم تسبیحم را. 💥سپس تسبیح را می‌گرداند، بدون آنکه تسبیح گوید و با دیگران صحبت می‌کرد. همین‌گونه بود تا وقتی به رختخواب می‌رفت، پس دوباره آن ذکر را تکرار می‌کرد و تسبیح را زیر سر خود می‌گذاشت. 📚 بهجت‌الدعا، ص ٣۵۵ ‌‌‌‌ 💕💛💕 @almahdie
🌸امام خامنه ای : 🍀" طبيب‌خودتان‌باشيد. " بهترين‌كسى‌ڪھ‌ میتواند بيماریهاۍروحی راتشخيص‌دهد ، خودمان‌هستيم . روی كاغذ بنويسيد حسد، بخل ،بدخواهى ،تنبلى ،بدبینی و ... يكى‌يكى اينهارا . اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱ 💕💚💕 @almahdie
▪السَّلامُ عَلَیْکَ یاامام حسن مجتبی 🕯صحن و حرم و گنبد ▪️و گلدستـه نداری 🕯بر روی کسی ▪️خانۀ در بسته نداری 🕯آنقدر غریبـی که ▪️ در ایام شهــادت 🕯در هیچ خیـابان ▪️علم و دسته نداری 🕯شهادت کریم اهل بیت ▪امام حسن مجتبی تسلیت باد. @almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا شنيده ام جگرت شعله ور شده بي کس شدي و ناله ي تو بي اثر شده پيش حسين سرفه نکن آه کم بکش خون لخته هاي روي لبت بيشتر شده هفتم‌صفربه‌روایتی شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام تسلیت باد ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ @almahdie
┄┅══✼ *✨﷽✨*✼══┅┄ دست ادب بر روی سینه می گذاریم السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ سلام بر تو اي پرچم برافراشته، سلام بر تو ای فريادرس و ای رحمت گسترده سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی ؛ بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! والصبح اذاتنفس اے نور سلام 🌱 معناے قشنگ وتر موتور سلام اے آیہ ے تطهیر دلم یا مهدے تقدیم نگاه پاڪت از دور سلام✋🏻 أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ 🕊 @almahdie
چه زیباگفتن هنگامی که کسی آگاهانه تورا نمیفهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است... 💕💚💕 @almahdie
تو آدم نمیشی روزی روزگاری پادشاهی به وزیرش می گوید که: ای وزیر من زمانی که جوان بودم پدرم همیشه به من می گفت "تو آدم نمیشی". خیلی دوست داشتم تا بتوانم نظرش را عوض کنم. وزیر می گوید: قربان شما هم اکنون یک پادشاه هستید. به نظرم شرایطی فراهم آورید که پدرتان شما را ببیند، آنگاه نظرش تغییر خواهد کرد. بنابر حرف وزیر، پادشاه دستور می دهد که شرایط سفر را به روستایی که پادشاه در آنجا بدنیا آمده بود فراهم کنند تا پدرش که هنوز در خانه ی قدیمی خودش در آن روستا زندگی می کرد او را ببیند. پادشاه با تمام عظمت خود به همراه وزیران و سربازان و همراهان سوار بر اسب زیبا و با وقار خود به روستا می روند. سپس دستور می دهد تا سربازان پدرش را از خانه اش گرفته و به میدان روستا بیاورند. همه ی اهالی روستا در حال تکریم و تعظیم به پادشاه بودند اما زمانی که پدر پادشاه به میدان می آید خیلی آرام و ساده در مقابل پادشاه که بر اسب سوار بود می ایستد. پادشاه می گوید که: ای پدر ببین من پسرت هستم. همان کسی که می گفتی آدم نمی شود. ببین که من هم اکنون پادشاه این مملکت هستم و همه از من فرمان می برند. حال چه می گویی؟ پیرمرد نگاهی به روی پسرش می اندازد و می گوید: من هنوز سر حرف هستم. تو آدم نمیشی. من هرگز نگفتم تو پادشاه نمیشی، گفتم تو آدم نمیشی. تو اگر آدم بودی به جای اینکه سرباز بفرستی دنبال من خودت می آمدی در خانه را می زدی و من در را برایت باز می کردم. اگر تو آدم بودی حال که من آمده ام به احترام من که پدرت هستم از اسب پیاده میشدی. نه، من از نظرم بر نمی گردم. تو آدم نمیشی. 💕💚💕 @almahdie