eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
536 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💠منظور از کلمه در عبارت فقهاء 👈گزارشی از درس مکاسب (فقه ۴) استاد علی فرحانی/ ۱۹آذر۹۸ 🔰مقرر: حجت الاسلام وحید منسوبی 🔸گاهی اوقات درعبارات فقهاء به کلمه ای به نام برخورد میکنیم. مثلا میفرمایند: حکم فلان مساله این است للاصل، حالا سوالی مطرح میشود که، این اصل به چه معنا می باشد؟ آیا منظور از آن یکی از اصول عملیه میباشد، یا نه چیز دیگری منظور است؟ 🔸یکی از جاهایی که کلمه اصل، معرکـة الآرای بین محشین و شراح شده است، کتاب مکاسب شیخ انصاری (ره) میباشد. معمولا شراح بیشتر تمایل دارند که اصل را از اصول عملیه مانند اصل استصحاب و برائت بحساب آورند. 🔸ولی استاد می فرمایند: به صرف دیدن کلمه اصل نمیتوان آن را از اصول عملیه به حساب آورد. باید اول در عبارات قوم، زبان علما را در هر دوره و زمانی و در هر کتابی شناخت. مثلا وقتی علامه حلی کلمه اصل را به کار می برند، منظورشان اصل عملی نیست. چون تا یک دوره ای، اصل عملی به پررنگی امروز نبوده است. 🔸 همچنین اگر در گذشته هم اصل عملی مطرح بوده است، الان نمیشود گفت که منظور علماء از کلمه اصل، اصل عملیه بوده است. مثلا برائتی که آن زمان بوده است منظور برائت اصلیه میباشد. مانند شیخ انصاری که در کتاب رسائل که عبارات محقق را در معتبر و معارج نقل کرده است، میگوید منظور صاحب معارج برائت اصلیه میباشد. قدما عقیده داشته اند که برائت اصلیه محرز واقع و استصحاب هم اماره بوده است. 🔸پس نمیشود به صرف دیدن کلمه اصل در کلام قدماء، سریع آن بر اصول عملیه حمل کرد. ممکن است کسی کلمه اصل را به کار ببرد ولی منظورش عمومات و قواعد اجتهادیه باشد. 🔸این نکته در عبادات بسیار مهم میباشد، کما اینکه در معاملات یک اصل اولی داشتیم به نام اصاله الفساد که می شود آن را به چهار نحو تقریر کرد. لذا اینطور نیست که تا در عبارتی اصالة الفساد بیاید آن را بر اصل عملی حمل کرد. پس کلمه اصل، فی کل مورد و فی کل عبارت و عند کل مصنف بحسبه. 🔸استاد عقیده دارند که در کتاب شریف شرح لمعه غالبا اصلهایی که در عبارت بود غیر اصول عملیه میباشد بر خلاف دیدگاه شراح و محشین لمعه. 🔸نکته دیگر این که، خود کلمه اصل یک اصلی ندارد تا در مواقعی که دچار تردید در تشخیص آن شویم، آن اصل محل رجوع ما شود و بگوییم اصل در اصل، فلان است. 🔸ممکن است اینجا سوالی مطرح شود که با توجه به توضیحات فوق، در عبارت فقهاء، اصل را به چه نحو معنا کنیم؟ 🔸برای شناخت اصل در عبارت هر عالمی باید زبان آن عالم را در علم شناخت و ملای عبارت شد و سیر ریاضی و منطقی آن عالم دانسته شود تا بتوان اصل را در عبارت های او معنا کرد و به عبارت دیگر بر و مزاق فقهی و اصولی آن عالم مسلط شد تا بتوان حرفهای آن را طوری تفسیر کرد که تفسیربما لا یرضی صاحبه نشود. 🔸بعد از این مطلب، استاد فرمودند: که بعضی از بزرگان و فقهاء بر نفس کلام معصوم مسلط بوده اند. مانند آیة الله بروجردی و آیة الله حجت -رحمة الله علیهما - وبه عنوان موید مطلبی را از استادشان ایه الله سبحانی -حفظه الله - آوردند که آیه الله سبحانی از استادشان آیة الله حجت نقل کرده اند که ایشان فرموده اند: من از نفس حدیث متوجه می شوم که آیا این حدیث از حضرات مصعومین -سلام الله علهیم اجمعین صادر شده است یا نه؟ با این که سند حدیث معتبر بود اما ما بعد از تحقیق و تفحص متوجه می شدیم که بله استاد درست میفرمایند. قدما به این احادیث یا عمل نکرده اند یا آن حدیث موافق عامه بوده است یا به جهت تقیه صادر شده است. @almorsalaat