eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
المرسلات
💠خلاصه ای از تحولات زندگی ابوحامد محمد غزالی @fater290 👇 👇
💠خلاصه ای از تحولات زندگی ابوحامد محمد غزالی 🔰شهید مطهری (ره) 🔺غزالي از مردان عجيب دنياست، نه تنها دنياي اسلام. سرگذشت زندگي اين مرد عجيب است. نبوغي داشته است. در نظاميه نيشابور تحصيل مي کرد و در آنجا مراتب علمي را خيلي بالا رفت، بعد آمد در نظاميه بغداد. اتفاقاً رئيس دانشگاه نظاميه بغداد از دنيا رفته بود، دنبال مردي مي گشتند که صلاحيت داشته باشد که رئيس دانشگاه نظاميه بغداد باشد. در آن وقت رئيس دانشگاه يعني اعلم علماي عصر خودش. 🔺غزالي مي آيد در بغداد، آن چنان صيت شهرتش مي پيچد و در مجالس و محافل به مقامات علمي او پي مي برند که مي گويند بدون شک يگانه شخصي که لياقت دارد او را در راس اين نظاميه قرار بدهيم همين مرد است. او به عنوان اعلم علماي عصر خودش در زمان سلجوقي ها- ظاهراً در دوره ملکشاه- شناخته شد. گاهي رابط بود ميان پادشاه سلجوقي و خليفه بغداد، يعني اختلافات ميان آنها را احياناً او حل مي کرد. تا اين مقدار شخصيت داشت. بنابر اين بزرگترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودش را داشت. 🔺اين مرد که اين مراحل علمي را طي کرده بود، در سرگذشت خودش در کتابي به نام المنقذ من الضلال- يعني نجات دهنده از گمراهي- نوشته است که من يک بار کم کم در خودم فرو رفتم ببينم آيا اين معلوماتي که به دست آورده ام واقعاً براي من به وجود آورده است يا يک سلسله مسائل تقليدي است، از اين استاد و آن استاد گرفته ام، چون استاد گفته درست است گفته ام درست است؛ او هم چون استادش گفته درست است گفته درست است؛ آيا خودم و وجدان خودم اين ها را کافي مي بيند يا نه؟ يک مرتبه ديدم نه، کافي نيست، تدريجاً اين حس در من قوت گرفت به طوري که ديگر فکر من را به خودش مشغول داشته بود. هر جا که بودم – اگر سر درس بودم، سر نماز بودم، در خانه بودم، در کوچه و خيابان بودم- در خودم يک دردي را احساس مي کردم، يک سوزشي را در روح خودم احساس مي کردم که مرا آرام نمي گذاشت. کم کم اين امر در بدنم هم اثر گذاشت، از خوراک ماندم، لاغر و ضعيف و نحيف شدم. 🔺از يک طرف مي ديدم اگر من بخواهم آزادانه دنبال حقيقت بروم مقام را چه کنم، رياست عظيم دانشگاه را چه کنم؟ و از طرف ديگر مي ديدم با اين مقام و رياست و زعامت و با اين گرفتاري نمي شود. دائماً فکر مي کردم چطور اين عالي ترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودم را کنار بگذارم! اين بود که در ميان دو نيروي متضاد قرار گرفته بودم. اين ها جان مرا آتش مي زد. 🔺آخر کار خداوند مدد کرد و من توانستم از سر مقامات دنيوي بگذرم، و گذشت. ولي ديد اگر اعلام کند که من مي خواهم [از اين مقام] بگذرم مردم آزادش نمي گذارند، شاه آزادش نمي گذارد و مي گويد: حتما تو بايد سر مقامت باشي. 🔺نقشه اي به نظرش رسيد، اعلام کرد که من مي خواهم مسافرت مکه بروم. از بغداد به طرف مکه راه افتاد. از او مشايعت کردند. رفت و رفت، همين که مقداري دور شد، ناگهان خودش را از قافله دزديد، به جاي اينکه به طرف جنوب غربي برود راهش را به طرف مغرب برگرداند، به شام و بيت المقدس رفت. لباسش را هم عوض کرد، لباس درويشي پوشيد و در اين لباس هيچ کس او را نمي شناخت و خودش را هم به احدي معرفي نکرد. 🔺يک دفعه دنيا غزالي را گم کرد. دهها فکر پيدا شد: آيا از قافله دور ماند؟ حيوان درنده اي او را دريد؟ آيا به چاهي افتاد؟ آيا گوشه اي سکته کرد و مرد و کسي جنازه اش را پيدا نکرد؟ يک مرتبه غزالي با آن شخصيت و عظمت گم شد. 🔺اين مرد، ده سال متوالي در حال گمنامي در بيت المقدس مشغول تحقيق و جستجو از راه هاي مختلف بود، تا – به عقيده خودش- را پيدا کرد و واقعاً هم عوض شد. کتاب هاي اساسي اش را در همين دوره نوشته است. 🔺خودش در شرح حال خود نوشته است من در بيت المقدس اسمم را مي شنيدم، ولي خودم را آشکار نمي کردم. گاهي مي ديدم طلبه ها با همديگر مباحثه مي کنند، مي گويند:« قال الغزالي...» عقيده غزالي در اين مسئله چنين است، من خودم مي شنيدم ولي به روي خودم نمي آوردم که آن غزالي که شما حرفش را نقل مي کنيد حالا غير از آن غزالي است، غزالي امروز غير از غزالي آن روز است. 📚پانزده گفتار ص ۲۱۳، جستجوی حقیقت @fater290
♨️دیدگاه آیت الله مرعشی نجفی درباره کتاب عوالی و ابن ابی جمهور ✅لا يخفى على من ألقى السّمع و هو شهيد، و من راجع إلى محكمة أقضى القضاة و هو الإنصاف المبرّأ من الزّور و الاعتساف إنّ من أحسن الكتب الحديثيّة هو كتاب «غوالى اللّئالى» أودع فيه مؤلّفه الجليل الحبر النّبيل، المحدّث المتكلّم، المتألّه، الزّاهد الورع التّقيّ، جامع العلوم السّمعيّة و العقليّة، الألمعيّ اليلمعي، البحّاث النّقّاد، شيخنا أبو جعفر محمّد بن عليّ بن إبراهيم بن أبي جمهور الإحسائي الهجري المتوفّى سنة 940 ق من علماء القرن العاشر، أحاديث قصار المتون، ، صراح الدّلالات، نظمها على أحسن أسلوب و خير نمط فللّه تعالى درّه و عليه أجره. ✅و لكنّ من المأسوف عليه أنّ هذه الدّرّة اليتيمة و الجوهرة الثّمينة تركت في روازن مخازن الكتب، مترّبة مبعثرة تأكلها العثّة و تبيدها الهوامّ و الدّيدان، لا يسأل عنه و لا يفتقد، و كان ترتب هذا الخمول و الانزواء في حقّ هذا الكتاب أوردت بعضها على المؤلّف و بعضها على المؤلّف، و غير واردة ناشئة من قلّة التّتبّع و الغور في الكتاب، تحومل عليه بحيث حتّى خمل ذكره و نسي اسمه و وصل سقوطه في الأنظار الى حدّ قال بعض الأكابر في حقّه، في المؤلّف و المؤلّف نظر و تأمّل‏. 📚مقدمه کتاب عوالی اللئالی @fater290
💢معرفی اساتید آیت الله بهجت 🔰آیت الله مصباح یزدی (حفظه الله) 📌🌐زندگینامه آیت الله العظمی بهجت (ره) از زبان شاگرد برجسته ایشان آیت الله مصباح یزدی (مدظله)/ بخش اول 🌐🌐🌐🌐🌐🌐 ✅مرحوم آقا شيخ محمدكاظم شيرازى 🔺اين شخصيت والامقام در از مرحوم آقا شيخ محمدكاظم شيرازى (شاگرد مرحوم شيخ ميرزا محمد تقى شيرازى) استفاده كرده بودند كه از اساتيد بسيار برجسته نجف اشرف به شمار مى رفتند. ✅شیخ محمد حسین اصفهانی 🔺در هم از مرحوم آقاى نائينى و بعد بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى (كمپانى) استفاده كرده بودند؛ البته هم طول مدت استفاده ايشان از مرحوم اصفهانى و هم استفاده هاى جنبى از ايشان بيشتر بوده است. ايشان از نظر رفتار هم خيلى تحت تأثير مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى بودند؛ چون گاهى مطالبى را از ايشان با اعجاب نقل مى كردند و بعد همان نمونه ها را در رفتار خود ايشان مى ديديم كه پيدا بود اين استاد در شكل گرفتن شخصيت معنوى ايشان مؤثر بوده اند. 🔺به ياد دارم كه مى فرمودند: مرحوم آقا شيخ محمد حسين طورى بود كه اگر كسى به فعاليت علمى ايشان توجه مى كرد، تصور مى كرد كه شبانه روز كارى جز مطالعه و تحقيق ندارد و اگر كسى از برنامه عبادى ايشان سراغ مى گرفت، گمان مى كرد كه جز عبادت به كارى نمى پردازد. 🔺در اين جا مناسب است به داستانى در مورد تقيد ايشان به فعاليت هاى علمى اشاره كنم: حضرت آيت الله بهجت از مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى نقل مى كردند كه فرموده بودند: من سيزده سال در درس مرحوم آخوند خراسانى صاحب كفايه شركت كردم. در طول اين سيزده سال فقط يك شب موفق نشدم در درس ايشان شركت كنم و آن شبى بود كه به زيارت كاظمين رفته بودم و به موقع نرسيدم. در بين راه كه مى آمدم، حدس مى زدم كه ايشان در اين شب چه مطالبى را بيان خواهند كرد و پيشاپيش آنها را نوشتم و بعد كه به نجف آمدم و با دوستان صحبت كردم، ديدم تقريباً همه مطالبى را كه ايشان بيان فرموده بودند، پيشاپيش حدس زده و يادداشت كرده بودم و تقريباً نوشته من چيزى از درس ايشان كم نداشت؛ يعنى با اين موقعيت علمى كه مى توانستند درس استاد را پيشاپيش بنويسند، ولى مقيد بودند كه يك جلسه هم درس استاد فوت نشود. 🔺جالب است بدانيد كه آقا شيخ محمدحسين، حاشيه مكاسب را كه از عميق ترين حاشيه ها بر مكاسب شيخ است و نيز حاشيه كفايه را تا 27 سالگى نوشته اند. افراد عادى اگر بخواهند چنين سير علمى داشته باشند، شايد تا پنجاه، شصت سالگى هم موفق نشوند. 🔺آيت الله بهجت همچنين نقل مى فرمودند كه مرحوم آيت الله اصفهانى در كنار اين فعاليت هاى علمى، زيارت عاشورا و نماز جعفر از برنامه هاى عادى روزانه ايشان بود و روزهاى پنج شنبه طبق سنتى كه بزرگان و علما در نجف روضه هفتگى داشتند و توسلى انجام مى دادند كه زمينه اى براى ديدار دوستان و اساتيد و شاگردان با هم ديگر باشد، مرحوم آقا شيخ محمد حسين مقيد بودند پاى سماور بنشينند و كفش ها را جفت كنند و در عين حال زبان ايشان مرتب در حال حركت بود و خيلى تند تند چيزى را مى خواندند كه ما متوجه نمى شديم چه ذكرى است كه ايشان اين قدر مقيد است در حال نشستن، برخاستن و... مرتب تكرار كند. يكى از دوستان كه با ايشان خيلى مأنوس تر بود (ظاهراً مرحوم آقا شيخ على محمد بروجردى) سؤال كردند: اين چه ذكرى است كه حتى بين سلام و احوال پرسى آن را ترك نمى كنيد؟ ايشان لبخندى زده و بعد از تأملى فرموده بود: خوب است انسان هر روز هزار مرتبه "انا انزلنا"؛ بخواند. 🔺حضرت آيت الله بهجت زير دست چنين استادانى تربيت شده اند؛ به همين دليل مى ديديم كه هم فعاليت هاى علمى را بسيار مقدس مى شمردند و به عنوان يك عبادت بزرگ به مطالعه و درس و بحث اهميت مى دادند و هم به عباداتى مثل نماز و زيارت و توسلات كه مستقيماً جنبه عبادى دارد. ✅مرحوم سید علی قاضی 🔺غير از استفاده هايى از رفتار مرحوم آقا شيخ محمد حسين و ساير اساتيد (نظير مرحوم نائينى، كه از ايشان نكات اخلاقى ممتازى نقل مى كردند)، از مرحوم آقا ميرزا على قاضى نيز مستقيماً بهره برده و نزد ايشان شاگردى كرده اند. مرحوم قاضى در تربيت افراد در جهات معنوى و عرفانى ممحّض بودند و بزرگانى مثل مرحوم علامه طباطبايى و مرحوم آقا شيخ محمدتقى آملى و مرحوم آيت الله بروجردى و حتى برخى مراجع در جنبه هاى اخلاقى و عرفانى از وجود ايشان بهره برده اند. ✅شیخ مرتضی طالقانی 🔺البته غير از اين چند بزرگوار، شخصيت هاى ديگرى نيز در زندگى حضرت آيت الله بهجت مهم بوده اند كه ايشان گه گاه از آنها نكاتى را نقل مى كردند مثل مرحوم آقا شيخ مرتضى طالقانى و ديگران. خود ايشان نقل مى كردند كه كسى در آن زمان درصدد برآمده بود ببيند چه كسانى سحر در حرم اميرالمؤمنين(عليه السلام) در قنوت نماز وتر خود دعاى ابوحمزه مى خوانند كه معلوم شده بود بيش از هفتاد نفرند. به هر حال بزرگانى با جهات عبادى و معنوى در آن عصر زياد بودند و متأسفانه در عصر كنونى اين نمونه ها را كمتر مشاهده مى كنيم؛ البته علم غيب نداريم. شايد كسانى كه آن زمان اين عبادات را بيشتر در حرم انجام مى دادند، امروزه در خانه اين كار را بكنند؛ ولى به هر حال مى شود با اطمينان گفت كه تقيد به اعمال عبادى و معنوى سير نزولى داشته كه جاى بسيار تأسف است. ✅آیت الله العظمی بروجردی 🔺ايشان در اواخر نيز از مرحوم آيت الله بروجردى در فقه استفاده كرده اند. به همين جهت، جامع دقت هاى مرحوم آقا ميرزا محمد تقى شيرازى (از راه شاگرد برجسته ايشان آقا شيخ محمد كاظم)، نوآورى مرحوم آقاى نائينى و مرحوم آقا شيخ محمد اصفهانى و تربيت معنوى مرحوم آقاى قاضى هستند. 💠اين اساتيد باعث شده اند شخصيتى به وجود آيد كه نعمت بسيار بزرگى در عصر ما هستند و جا دارد كه از لحظه لحظه عمر ايشان استفاده شود و به ويژه طلاب و كسانى كه دنبال امور معنوى هستند، قدرشناس ايشان باشند. ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 📚مصاحبه صدا و سیما با آیت الله مصباح در زمان حیات آیت الله بهجت/ متن کامل: mesbahyazdi.ir/node/174 @fater290
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آقا بزرگ تهرانی، صاحب کتاب طبقات الاعلام و کتاب الذریعه، الگوی تلاش مخلصانه برای دین است. 🔰استاد علی فرحانی 📌 مشاهده در اینستاگرام👇👇 instagram.com/tv/CCs2VENp3n1/?igshid=brwj8u8jb87v @fate290
📚| خاندان نوبختی ✍عباس اقبال آشتیانی 📖: خاندان ایرانی نژاد نوبختی یکی از جمله خانواده های اصیل ایرانیند که با قبول آئین اسلام، در خدمت خلفای عباسی و امرای مسلمان داخل شده و از راه نشر علوم و حکمت و آداب و اداره پاره ای مشاغل دیوانی ذکری بخير از خود در تاریخ تمدن اسلامی بجا گذاشته و گذشته اند. اعضای این سلاله بزرگ چنانکه از اشارات مورخین و شعرا و ادباء بر می آید، از نیمه قرن دوم تا اوایل قرن پنجم هجری، بیشتر در دارالخلافه بغداد مصدر کارهای کشوری و یا در یکی از شعب علوم و ادبیات شاخص و مشار اليه بالبنان بوده اند. مخصوصا چند نفر از ایشان از پیشوایان جلیل القدر فرقه امامیه اثنی عشریه محسوب می شده. ص۱۶ ⬇️دانلود کتاب👇👇 eitaa.com/palmorsalaat/57 @almorsalaat
📚| مفاخر اسلام ج 12؛ زندگی نامه آیة الله العظمی بروجردی به قلم مرحوم استاد علی دوانی ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 eitaa.com/palmorsalaat/68 @almorsalaat
| شهداء الفضیله 🔰علامه امینی (مولف الغدیر) 📌در این کتاب زندگینامه ۲۳۲ نفر از شهدای از علماء و فقهای شیعه از قرن چهارم تا عصر حاضر ذکر شده است. ⬇️لینک دانلود 👇👇👇 eitaa.com/palmorsalaat/69 @almorsalaat
📚| شیخ آقا بزرگ تهرانی 🎙مرحوم علامه محمدرضا حکیمی ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 https://eitaa.com/palmorsalaat/115 @almorsalaat
manaviate-sheikhe-ansari-vasatide-ishan.mp3
5.71M
🌀| معنویت شیخ انصاری و اساتید معنوی ایشان در نجف و قبل از هجرت به نجف / نکاتی در تراجم برخی عرفا 🎙استاد علی فرحانی 📌گزیده تدریس 99/11/28 دثفی شده در این صوت را در کانال قرار خواهیم داد. #پای_درس_استاد #تراجم #عرفان @almorsalaat
📚| تاریخ عرفا و حکمای متاخر (تحریر ثانی) ✍منوچهر صدوقی سُها ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 eitaa.com/palmorsalaat/120 @almorsalaat
💠خلاصه ای از تحولات زندگی ابوحامد محمد غزالی 🔰شهید مطهری (ره) 🔺غزالي از مردان عجيب دنياست، نه تنها دنياي اسلام. سرگذشت زندگي اين مرد عجيب است. نبوغي داشته است. در نظاميه نيشابور تحصيل مي کرد و در آنجا مراتب علمي را خيلي بالا رفت، بعد آمد در نظاميه بغداد. اتفاقاً رئيس دانشگاه نظاميه بغداد از دنيا رفته بود، دنبال مردي مي گشتند که صلاحيت داشته باشد که رئيس دانشگاه نظاميه بغداد باشد. در آن وقت رئيس دانشگاه يعني اعلم علماي عصر خودش. 🔺غزالي مي آيد در بغداد، آن چنان صيت شهرتش مي پيچد و در مجالس و محافل به مقامات علمي او پي مي برند که مي گويند بدون شک يگانه شخصي که لياقت دارد او را در راس اين نظاميه قرار بدهيم همين مرد است. او به عنوان اعلم علماي عصر خودش در زمان سلجوقي ها- ظاهراً در دوره ملکشاه- شناخته شد. گاهي رابط بود ميان پادشاه سلجوقي و خليفه بغداد، يعني اختلافات ميان آنها را احياناً او حل مي کرد. تا اين مقدار شخصيت داشت. بنابر اين بزرگترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودش را داشت. 🔺اين مرد که اين مراحل علمي را طي کرده بود، در سرگذشت خودش در کتابي به نام المنقذ من الضلال- يعني نجات دهنده از گمراهي- نوشته است که من يک بار کم کم در خودم فرو رفتم ببينم آيا اين معلوماتي که به دست آورده ام واقعاً براي من به وجود آورده است يا يک سلسله مسائل تقليدي است، از اين استاد و آن استاد گرفته ام، چون استاد گفته درست است گفته ام درست است؛ او هم چون استادش گفته درست است گفته درست است؛ آيا خودم و وجدان خودم اين ها را کافي مي بيند يا نه؟ يک مرتبه ديدم نه، کافي نيست، تدريجاً اين حس در من قوت گرفت به طوري که ديگر فکر من را به خودش مشغول داشته بود. هر جا که بودم – اگر سر درس بودم، سر نماز بودم، در خانه بودم، در کوچه و خيابان بودم- در خودم يک دردي را احساس مي کردم، يک سوزشي را در روح خودم احساس مي کردم که مرا آرام نمي گذاشت. کم کم اين امر در بدنم هم اثر گذاشت، از خوراک ماندم، لاغر و ضعيف و نحيف شدم. 🔺از يک طرف مي ديدم اگر من بخواهم آزادانه دنبال حقيقت بروم مقام را چه کنم، رياست عظيم دانشگاه را چه کنم؟ و از طرف ديگر مي ديدم با اين مقام و رياست و زعامت و با اين گرفتاري نمي شود. دائماً فکر مي کردم چطور اين عالي ترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودم را کنار بگذارم! اين بود که در ميان دو نيروي متضاد قرار گرفته بودم. اين ها جان مرا آتش مي زد. 🔺آخر کار خداوند مدد کرد و من توانستم از سر مقامات دنيوي بگذرم، و گذشت. ولي ديد اگر اعلام کند که من مي خواهم [از اين مقام] بگذرم مردم آزادش نمي گذارند، شاه آزادش نمي گذارد و مي گويد: حتما تو بايد سر مقامت باشي. 🔺نقشه اي به نظرش رسيد، اعلام کرد که من مي خواهم مسافرت مکه بروم. از بغداد به طرف مکه راه افتاد. از او مشايعت کردند. رفت و رفت، همين که مقداري دور شد، ناگهان خودش را از قافله دزديد، به جاي اينکه به طرف جنوب غربي برود راهش را به طرف مغرب برگرداند، به شام و بيت المقدس رفت. لباسش را هم عوض کرد، لباس درويشي پوشيد و در اين لباس هيچ کس او را نمي شناخت و خودش را هم به احدي معرفي نکرد. 🔺يک دفعه دنيا غزالي را گم کرد. دهها فکر پيدا شد: آيا از قافله دور ماند؟ حيوان درنده اي او را دريد؟ آيا به چاهي افتاد؟ آيا گوشه اي سکته کرد و مرد و کسي جنازه اش را پيدا نکرد؟ يک مرتبه غزالي با آن شخصيت و عظمت گم شد. 🔺اين مرد، ده سال متوالي در حال گمنامي در بيت المقدس مشغول تحقيق و جستجو از راه هاي مختلف بود، تا – به عقيده خودش- را پيدا کرد و واقعاً هم عوض شد. کتاب هاي اساسي اش را در همين دوره نوشته است. 🔺خودش در شرح حال خود نوشته است من در بيت المقدس اسمم را مي شنيدم، ولي خودم را آشکار نمي کردم. گاهي مي ديدم طلبه ها با همديگر مباحثه مي کنند، مي گويند:« قال الغزالي...» عقيده غزالي در اين مسئله چنين است، من خودم مي شنيدم ولي به روي خودم نمي آوردم که آن غزالي که شما حرفش را نقل مي کنيد حالا غير از آن غزالي است، غزالي امروز غير از غزالي آن روز است. 📚پانزده گفتار ص ۲۱۳، جستجوی حقیقت @almorsalaat
💠خلاصه ای از تحولات زندگی ابوحامد محمد غزالی 🔰شهید مطهری (ره) 🔺غزالي از مردان عجيب دنياست، نه تنها دنياي اسلام. سرگذشت زندگي اين مرد عجيب است. نبوغي داشته است. در نظاميه نيشابور تحصيل مي کرد و در آنجا مراتب علمي را خيلي بالا رفت، بعد آمد در نظاميه بغداد. اتفاقاً رئيس دانشگاه نظاميه بغداد از دنيا رفته بود، دنبال مردي مي گشتند که صلاحيت داشته باشد که رئيس دانشگاه نظاميه بغداد باشد. در آن وقت رئيس دانشگاه يعني اعلم علماي عصر خودش. 🔺غزالي مي آيد در بغداد، آن چنان صيت شهرتش مي پيچد و در مجالس و محافل به مقامات علمي او پي مي برند که مي گويند بدون شک يگانه شخصي که لياقت دارد او را در راس اين نظاميه قرار بدهيم همين مرد است. او به عنوان اعلم علماي عصر خودش در زمان سلجوقي ها- ظاهراً در دوره ملکشاه- شناخته شد. گاهي رابط بود ميان پادشاه سلجوقي و خليفه بغداد، يعني اختلافات ميان آنها را احياناً او حل مي کرد. تا اين مقدار شخصيت داشت. بنابر اين بزرگترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودش را داشت. 🔺اين مرد که اين مراحل علمي را طي کرده بود، در سرگذشت خودش در کتابي به نام المنقذ من الضلال- يعني نجات دهنده از گمراهي- نوشته است که من يک بار کم کم در خودم فرو رفتم ببينم آيا اين معلوماتي که به دست آورده ام واقعاً براي من به وجود آورده است يا يک سلسله مسائل تقليدي است، از اين استاد و آن استاد گرفته ام، چون استاد گفته درست است گفته ام درست است؛ او هم چون استادش گفته درست است گفته درست است؛ آيا خودم و وجدان خودم اين ها را کافي مي بيند يا نه؟ يک مرتبه ديدم نه، کافي نيست، تدريجاً اين حس در من قوت گرفت به طوري که ديگر فکر من را به خودش مشغول داشته بود. هر جا که بودم – اگر سر درس بودم، سر نماز بودم، در خانه بودم، در کوچه و خيابان بودم- در خودم يک دردي را احساس مي کردم، يک سوزشي را در روح خودم احساس مي کردم که مرا آرام نمي گذاشت. کم کم اين امر در بدنم هم اثر گذاشت، از خوراک ماندم، لاغر و ضعيف و نحيف شدم. 🔺از يک طرف مي ديدم اگر من بخواهم آزادانه دنبال حقيقت بروم مقام را چه کنم، رياست عظيم دانشگاه را چه کنم؟ و از طرف ديگر مي ديدم با اين مقام و رياست و زعامت و با اين گرفتاري نمي شود. دائماً فکر مي کردم چطور اين عالي ترين مقام اجتماعي و روحاني عصر خودم را کنار بگذارم! اين بود که در ميان دو نيروي متضاد قرار گرفته بودم. اين ها جان مرا آتش مي زد. 🔺آخر کار خداوند مدد کرد و من توانستم از سر مقامات دنيوي بگذرم، و گذشت. ولي ديد اگر اعلام کند که من مي خواهم [از اين مقام] بگذرم مردم آزادش نمي گذارند، شاه آزادش نمي گذارد و مي گويد: حتما تو بايد سر مقامت باشي. 🔺نقشه اي به نظرش رسيد، اعلام کرد که من مي خواهم مسافرت مکه بروم. از بغداد به طرف مکه راه افتاد. از او مشايعت کردند. رفت و رفت، همين که مقداري دور شد، ناگهان خودش را از قافله دزديد، به جاي اينکه به طرف جنوب غربي برود راهش را به طرف مغرب برگرداند، به شام و بيت المقدس رفت. لباسش را هم عوض کرد، لباس درويشي پوشيد و در اين لباس هيچ کس او را نمي شناخت و خودش را هم به احدي معرفي نکرد. 🔺يک دفعه دنيا غزالي را گم کرد. دهها فکر پيدا شد: آيا از قافله دور ماند؟ حيوان درنده اي او را دريد؟ آيا به چاهي افتاد؟ آيا گوشه اي سکته کرد و مرد و کسي جنازه اش را پيدا نکرد؟ يک مرتبه غزالي با آن شخصيت و عظمت گم شد. 🔺اين مرد، ده سال متوالي در حال گمنامي در بيت المقدس مشغول تحقيق و جستجو از راه هاي مختلف بود، تا – به عقيده خودش- را پيدا کرد و واقعاً هم عوض شد. کتاب هاي اساسي اش را در همين دوره نوشته است. 🔺خودش در شرح حال خود نوشته است من در بيت المقدس اسمم را مي شنيدم، ولي خودم را آشکار نمي کردم. گاهي مي ديدم طلبه ها با همديگر مباحثه مي کنند، مي گويند:« قال الغزالي...» عقيده غزالي در اين مسئله چنين است، من خودم مي شنيدم ولي به روي خودم نمي آوردم که آن غزالي که شما حرفش را نقل مي کنيد حالا غير از آن غزالي است، غزالي امروز غير از غزالي آن روز است. 📚پانزده گفتار ص ۲۱۳، جستجوی حقیقت @almorsalaat
آقا محمد بیدآبادی و سید صدر الدین کاشف دزفولی_.mp3
392.2K
🎙| سرسلسله عرفاء اخیر،‌ آقامحمد بیدآبادی است/ سید صدر الدین کاشف دزفولی، شاگرد آقا محمد بیدآبادی است/ آسید علی شوشتری با سید صدر الدین کاشف دزفولی مرتبط بوده است 🎙استاد علی فرحانی 📚تدریس کتاب منیة المرید. گزیده جلسه 15 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فصوص الحکم فارابی و مقامات العارفین بوعلی.mp3
1.28M
🔊| فارابی و فصوص الحکم او/بوعلی و مقدمه حکمة المشرقیین و مقامات العارفین او 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده نشست علمی(جلسه ششم مصباح اندیشه) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
شیخ اعظم_01.mp3
1.92M
🎙| داستان تفسیر محقق عراقی از عبارت شیخ اعظم و عنایت حضرت امیر علیه السلام به شیخ اعظم 🎙استاد علی فرحانی 📚کفایه الاصول. قطع و ظن. مدرسه دارالهدی. سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
حضرت ادریس ع.mp3
978.7K
🎙| هرامسه و شاگردان هرمس کبیر/ هرمس کبیر همان حضرت ادریس علیه السلام/ فیثاغورس و تالس از شاگردان حضرت ادریس اند 🎙استاد علی فرحانی 📚کفایه الاصول. قطع و ظن. مدرسه دارالهدی. سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
اینها چشیدنی است__.mp3
2.26M
🎙| نقل آقانجفی اصفهانی از سید بن طاووس/ عنایت امام زمان(عج) به آقانجفی اصفهانی/ آخوند خراسانی اهل این معانی بوده است/ اینها چشیدنی است. 🎙استاد علی فرحانی 📚کفایه الاصول. قطع و ظن. مدرسه دارالهدی. سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
شیخ مرتضی طالقانی_01.mp3
2.1M
🎙| آیت الله شیخ مرتضی طالقانی و آیت الله سید عبدالکریم کشمیری 🎙استاد علی فرحانی 📚 تدریس مکاسب. سال 1402 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
علی بن جعفر.mp3
2.28M
🔊| علی بن جعفر و جلالت قدر ایشان. 🎙استاد علی فرحانی 📚درس خارج فقه. سه شنبه. 2/8/1402 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
شیخ حسین حلی_01.mp3
1.34M
🎙| آیت الله شیخ حسین حلی و عظمت فقهی ایشان/ مرحوم آیت الله اراکی 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. جلد چهارم. سال 1402 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
تفکر فلسفی آخوندmp3_01_01_01.mp3
1.71M
🔊| اشاره ای به سلسله اساتید و حکماء تهران/ استفاده مرحوم آخوند خراسانی از این سلسله حکماء 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده کفایه الاصول. تدریس سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فقاهت عرفاء بزرگ.mp3
5.39M
🔊| نکاتی پندآموز در مورد شخصیت بزرگ محقق اصفهانی(ره)/ فقاهت بزرگانی از عرفاء همچون ملاحسینقلی همدانی و سید احمد کربلائی و آیت الله قاضی 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده کفایه الاصول. تدریس سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
معارف عالیه اسلامی برای همه نیست (داستان آیت الله بروجردی و علامه طباطبایی_01.mp3
3.15M
🔊| ماجرای مانع شدن آیت الله بروجردی از تدریس فلسفه توسط علامه طباطبایی چه بوده است؟! آیا در این زمینه، اختلافی داشته اند؟! چرا علامه طباطبایی، اصرار بر تدریس اسفار ملاصدرا داشتند؟! / نگاه به فلسفه از دو جنبه دفاع از دین و مباحث عرفانی آن در تدریس علامه طباطبایی به نقل از شاگردان ایشان. 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب، جلد سوم. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
حکماء تهران و نجف_01.mp3
2.8M
🔊| توضیحی مختصر از تراجم حکماء تهران و نجف 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
خاطره آیت الله جوادی از علامه.mp3
1.23M
🔊| خاطره ای جالب از علامه طباطبایی در بیان آیت الله جوادی 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده دوره اندیشه میزان. سال 98 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b