استاد علی فرحانی ahamiat dine shnasy.mp3
6.77M
💢چگونگی وصول به #دارایی_علمی
🔰استاد علی فرحانی
💠استاد در این صوت ابتدائا با بیان اینکه ما باید به درجه مستکفی شدن از استاد و شروح برسیم؛ روش اکتساب این مسیر را تسلط بر اطلاعات گذشته و به دست آوردن شیوه عبارت پردازی هر مصنف می دانند.
💠 ایشان در ادامه این مهم را بر علم اصول تطبیق داده و جایگاه با اهمیت کتاب #الموجز و #اصول_فقه را بیان کرده و کتاب اصول فقه را به عنوان شرحی بر کفایه معرفی می کنند.
💠 استاد در ادامه با الهام از شیوه علامه طباطبایی در المیزان؛ وظیفه هر طلبه را صیانت از مجموعه دین آن هم از صدر تا ذیل اش دانسته و لازمه این کار را دارایی علمی می دانند.
📌این صوت قسمتی از جلسات کفایه استاد است که توصیه می کنم حتما گوش کنید!
#اصول_فقه #کفایه #مهارت_تحصیلی
@almorsalaat
استاد علی فرحانی haghighate sharie.mp3
9.8M
🔊#اصول_فقه
🔰ثمره مبحث حقیقت شرعیه
✅ استاد علی فرحانی
💠 استاد در این صوت که از جلسات تدریس کفایه است به مبحث حقیقت شرعیه پرداخته و بعد از بیان عبارات مرحوم آخوند می فرمایند:
💠 #چیستی مساله حقیقت شرعیه در نزد فقهاء متقدمین؛ با چیزی که در اذهان ما است کاملا متفاوت است. استاد با خواندن عباراتی از آنها مبنی بر همین مدعا، نشان می دهند:
💠 اولا بحث حقیقت شرعیه بر محور وضع شارع نبوده بلکه سوال این بحث در مورد #استعمال شارع بوده است.
💠ثانیا سوال این باب منحصر در عبادات و عناوین کتب نبوده است بلکه در سراسر فقه می تواند جاری باشد.
💠 اما بعدها درست تقریر نشده و این اشتباه موجب بی توجهی به این بحث شده است.اما در نتیجه آنچه که گفته شد این بحث بسیار مهم بوده و ثمرات زیادی می تواند داشته باشد.
#اصول #کفایه #آخوند_خراسانی #حقیقت_شرعیه #پای_درس_استاد #روش_شناسی_اجتهاد
@almorsalaat
استاد علی فرحانی din shenasy.mp3
14.17M
🔊#ادیان_الهی
🔰 استاد علی فرحانی
💠 استاد در این صوت متناسب با مبحث حقیقت شرعیه به مساله حقیقت ادیان الهی پرداخته و بیان می کنند:
💠 آنچه که علم کلام هم تایید می کند این است که ادیان الهی واحد هستند، به این معنا که اصل دین و نیز اصول حاکم بر ادیان الهی مشترک بوده و آنچه که تفاوت می کند اجزاء و شرائط آنها است.
💠 علت این حقیقت هم ریشه در مساله واحد بودن مبدء خلقت و مقصد خلقت و مسیر واحد تنظیم شده از مبدء به سوی مقصد دارد که در نتیجه آن اقتضائات بشر هم واحد می باشد.
💠 لذا این دین الهی است که به عنوان تنها پاسخ صحیح و کامل به اقتضائات بشری آن هم با عنایت به کمال واقعی انسان؛ حقیقت و ماهیتی ثابت داشته و تنها شکل و قالب آن متفاوت میشود.
♨️ حتما این صوت را گوش کنید نکات بسیار جالبی دارد.
#ادیان_الهی #حقیقت_شرعیه #کفایه #پای_درس_استاد
@almorsalaat
استاد علی فرحانی melake savab va eqab.mp3
5.84M
🔊#اصول_فقه
🔰 ملاک ثواب و عقاب
✅ استاد علی فرحانی
💠 استاد در این صوت که از جلسات کفایه است در مبحث تجری بعد از اشاره به نظر شیخ و آخوند بیان می کنند:
💠 از بیانات شیخ و آخوند معلوم میشود که ایشان ملاک ثواب و عقاب را غیر از ملاک اطاعت و عصیان می داند.
💠 به طوری که ملاک ثواب و عقاب خط کش الهی و ملاک اطاعت و عصیان منابع احکام است.
♨️ البته این مطلب بدین معنا نیست که به بهانه پاکی دل، نسبت به واجبات الهی بی توجه شویم؛ بلکه وظیفه مکلف عمل مطابق #شرع_مقدس است.
#کفایه #تجری #عقاب_ثواب #پای_درس_استاد
@almorsalaat
المرسلات
🌀#طلبه_موفق| رسائل و کفایه را چگونه بخوانیم؟ 🎙استاد علی فرحانی ▫️رسائل و کفایه متن تولید و تاسیس ن
rasael-v-kefaye-ra-chegoone-bekhanim.mp3
18.4M
🌀#طلبه_موفق| رسائل و کفایه را چگونه بخوانیم؟
🎙استاد علی فرحانی
📌نکاتی بسیار مهم در نگاه صحیح به علم اصول و روش تحصیل آن و همچنین مسائل مهم و کاربردی در تحصیل رسائل و کفایه. (99/06/30 مدرسه تخصصی فقه امام کاظم (ع))
#پای_درس_استاد #اصول #رسائل #کفایه
@almorsalaat
chegoonegi-vosool-be-daray-elmi.mp3
6.77M
💢چگونگی وصول به #دارایی_علمی
🎙استاد علی فرحانی
💠استاد در این صوت ابتدائا با بیان اینکه ما باید به درجه مستکفی شدن از استاد و شروح برسیم؛ روش اکتساب این مسیر را تسلط بر اطلاعات گذشته و به دست آوردن شیوه عبارت پردازی هر مصنف می دانند.
💠 ایشان در ادامه این مهم را بر علم اصول تطبیق داده و جایگاه با اهمیت کتاب #الموجز و #اصول_فقه را بیان کرده و کتاب اصول فقه را به عنوان شرحی بر کفایه معرفی می کنند.
💠 استاد در ادامه با الهام از شیوه علامه طباطبایی در المیزان؛ وظیفه هر طلبه را صیانت از مجموعه دین آن هم از صدر تا ذیل اش دانسته و لازمه این کار را دارایی علمی می دانند.
📌این صوت قسمتی از جلسات کفایه استاد است که توصیه می کنم حتما گوش کنید!
#اصول_فقه #کفایه #مهارت_تحصیلی
@almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#اصول| حقیقت انشاء در بیان آخوند خراسانی و تقابل آن با نظریه ابراز از محقق خوئی
🎙استاد شیخ علی فرحانی
📚گزیده تدریس کفایه الاصول
#اصول #کفایه
@almorsalaat
📝#کفایه_الاصول| مبحث تعبدی و توصلی در بیان آخوند خراسانی
📌تقریر تدریس کفایه الاصول استاد شیخ علی فرحانی(۱۳۹۱).
🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Ehsan1244)
◽️مبحث تعبدی و توصلی از مباحثی است که هم از جهت فقهی و هم از جهت زبان شناسی ادله بسیار پرثمر است چه اینکه این مبحث متمرکز بر قصد قربت بوده لذا رابطه ای مستقیم با مبحث اقتضاء النهی للفساد دارد؛ مضاف به اینکه مشکل اخذ قصد قربت در متعلق احکام باید حل شود تا فهم مجتهد با لسان ادله سازگار شود زیرا از طرفی لسان ادله مصر به اتیان به قصد قربت اند در حالی که شرطیت قصد امتثال امر مستلزم توالی فاسدی است که باید حل شوند.
◽️با توجه به اینکه تعبدی و توصلی از تقسیمات واجب است باید گفت مرحوم آخوند باب مستقلی به نام تقسیمات واجب ندارد بلکه تقسیمات واجب و مبحث تعبدی و توصلی را هم از توابع صیغه افعل میداند به این صورت که امر شارع یک ماده دارد و یک صیغه. صیغه دال بر طلب است اما طلب انحاء و اقسامی دارد مانند تعبدی و توصلی و غیری و نفسی و ... لذا مبحث تعبدی و توصلی از توابع صیغه افعل است.
◽️«تعبدی و توصلی» عناوین مخترع فقهاء اند و حتی در کتب فقه روائی و عبارات فقهاء اقدمین وجود ندارد بلکه این بحث برای اولین بار در کتب فقهی، توسط «صاحب جواهر» مطرح شد. لذا تعیین معنای تعبدی نه از طریق روایات ممکن است و نه از طریق اجماع؛ بلکه باید از متن کتب فقهی استخراج شود.
◽️با توجه به این معنا، مرحوم آخوند می فرمایند تقسیم واجب به تعبدی و توصلی از ضروریات و بدیهیات فقه است و تعبدی هم به معنای واجبی است که «قصد قربت» در آن شرط شده است. به خلاف آنچه مرحوم مظفر فرمودند، این معنا از تعبدی همان معنایی است که نزد قدماء وجود داشته است.
◽️اما قصد قربت انحاء و مصادیق متعددی دارد اما آخوند می فرمایند آن مصداقی که شرط است « قصد امتثال امر» است و سائر انحاء قصد قربت مانند قصد حسن فعل و قصد مصلحت ذاتیه فعل و .... دخیل در عبادیت عبادت نیستند زیرا صرف قصد امتثال امر در امتثال تعبدیات کفایت میکند.
◽️مرحوم آخوند در تقریر اشکال تعبدی و توصلی می فرماید «فما لم تکن نفس الصلاه متعلقه للامر لا یکاد یمکن اتیانها بقصد امتثال امرها» یعنی اشکال تعبدی و توصلی این نیست که در صلاه، قصد امتثال امر نداریم و صلاه باید مجرد از قصد امتثال امر باشد تا مامور به واقع شود بلکه اشکال این است که «صلاه اگر مشروط به قصد امتثال امر باشد، قابلیت امتثال ندارد».
◽️یعنی نتیجه اشکال، این نیست که قصد امتثال امر قابل اخذ در متعلق حکم نیست بلکه نتیجه اشکال این است که چنین امری قابل امتثال نیست.
◽️لذا نقطه ثقل اشکال آخوند « امتثال عبد» است یعنی مرحوم آخوند قائل اند که مقید بودن عبادت (مانند صلاه) به قصد امتثال امر نه از جهت تصور مولا مشکلی دارد (زیرا ما هم می توانیم صلاه را بعلاوه قصد امتثال امر تصور کنیم) و نه از جهت خطاب مولا مشکل دارد (زیرا با طرقی همچون اطلاق مقامی بیان شارع هم قابل حل است) و نه از جهت قدرت عبد مشکل دارد.
◽️اشکال این است که امر به قصد امتثال امر برای هیچ کس و در هیچ زمانی قابل امتثال نیست. زیرا قصد امتثال امر، متوقف بر این است که ابتدائا خود صلاه یعنی ذات صلاه مجرد از قصد امتثال امر، متعلق امر باشد تا بعد نوبت به قصد امتثال «امرش» برسد.
◽️این در حالی است که حتی اگر قصد امتثال امر، با خطاب ثانی و خطابی مستقل که ناظر به خطاب اول(خطاب به اصل عبادت) است یعنی به شکل اطلاق لفظی بیان شود باز مشکل مرتفع نمیشود زیرا طبق سیستم مراتب حکم آخوند ولو خطاب متعدد است اما امر واحد است یعنی انشاء و فعلیت واحد بوده و ثواب و عقاب هم واحد است.
◽️با توجه به مطالب فوق، به خلاف آنچه مرحوم مظفر و سائر اصولیین تقریر می کنند، اشکال آخوند تمرکزی بر دور در مقام خطاب ندارد بلکه مبتنی بر حدوسط «الامر لا یدعوا الا الی ما یتعلق به» بوده و متمرکز بر حیث امتثال عبد است که البته منجر به لغویت بیان چنین شرطی (قصد امتثال امر) از جانب شارع میشود.
◽️مرحوم آخوند می فرمایند تصویر امر برای ذات الصلاه نه از طریق اطلاق لفظی نه از طریق اطلاق مقامی (نظریه متمم جعل) و نه از طریق نظریه امر ضمنی (انحلال امر نفسی مرکب به اجزاء و شرائط) شکل نمیگیرد.
🌀توضیح اینکه:
1️⃣اولا آخوند نظریه امر ضمنی را قبول ندارند پس اینکه محقق خوئی عبارت آخوند (یک امر دعوت میکند به همه اجزاءش) را به معنای نظریه امر ضمنی تفسیر کرده است اشتباه است.
2️⃣ثانیا اگر هم کبرویا امر ضمنی و انحلال امر را قبول کنیم اما صغرویا در ما نحن فیه، قصد امتثال امر نمی تواند امر مستقل از ذات الصلاه داشته باشد زیرا قصد امتثال امر از سنخ « قصد و اراده» است و در نگاه آخوند امور درون نفسانی، غیر اختیاری اند و هیچ امری به آنها تعلق نمیگیرد.
3⃣ثالثا اگر هم فرضا قصد امتثال امر، امر داشته باشد ذات صلاه و قصد امتثال امر، پیوسته اند و مستقل از هم نیستند تا امر مستقل به هر یک تعلق گیرد زیرا هر دویِ ذات الصلاه و قصد امتثال امر صلاه، ثبوتا و سقوطا تابع غرض واحد اند.
◽️اما راه حل اطلاق مقامی یعنی دو امری که اثباتا مستقل اند یعنی دو خطاب اند که مفسر و ناظر بر هم نیستند اما ثبوتا ملاک و غرض واحد دارند به این صورت که خطاب اول به ذات عبادت تعلق گیرد و خطاب دوم نسبت به خصوص شرطیت قصد امتثال امر باشد
❇️مرحوم آخوند هیچ اشکال کبروی به راه حل اطلاق مقامی ندارند بلکه صغرویا اشکال می کنند:
1⃣اولا با توجه به فقه، در متن فقه در باب عبادات، اوامر واحد اند و برای عباداتی همچون صلاه یک «اقیموا الصلاه» داریم و از همین امر واحد لزوم قصد قربت (تعبدیت) یا عدم اشتراط قصد قربت (توصلیت) نتیجه شده است وهیچ امر ثانی به خصوص قصد امتثال امر وجود ندارد لذا لازمه این راه حل، توصلی شدن تمام تعبدیات است.
2⃣ثانیا با توجه به اینکه راهی برای کشف واقع غیر از طریق ادله و خطابات نداریم همین که دو خطاب مستقل داشته باشیم هیچ وقت احراز نمی کنیم که ملاک و غرض آنها واحد باشد لذا هیچ گاه به دو خطاب مستقلی که غرض واحد داشته باشند پی نمی بریم.
3⃣ثالثا اگر هم فرضا از طریق دیگری غیر از خود خطابین، پی به ملاک واحد این دو خطاب بردیم، اشکال اساسی این است که امر دوم لغو است چون همین که در مقام امتثال احتمال بدهیم (نه اینکه لزوما علم داشته باشیم) که تحصیل مصلحت متوقف بر شیء دیگری (مثل قصد امتثال امر) است عقل وادی امتثال حکم به احتیاط و اتیان آن شیء ثانی می کند پس نیازی به خطاب ثانی و متمم جعل نیست بلکه متمم جعل لغو است.
❇️لذا مرحوم آخوند نتیجه میگیرند که قصد امتثال امر از شرائط عقلی طاعت است و جزء دائره شروط و اجزاء نمی باشد. قصد امتثال امر دخیل در غرض شارع است نه جعل شارع لذا شارع هم نیازی به بیان آن ندارد. کما اینکه آخوند بار دیگر در ابتدای بحث اجزاء تکرار میکند «کما تقدم من ان قصد القربه من کیفیات الإطاعة عقلا لا من قیود المأمور به شرعا»
💢یلاحظ علیه:
◽️اشکالی که به آخوند وارد است این است که شرطیت قصد امتثال امر را مدلول حکم عقل وادی امتثال دانست و نتیجه گرفت که بیان قصد امتثال امر توسط شارع، لغو است در حالی که آن عقلی که جلوی نقل را میگیرد و نقل شارع را لغو می کند، عقل سلسله علل (وادی جعل) است نه سلسله معالیل (وادی امتثال). لذا آخوند مانند سائر بخش های کفایه، در اینجا نیز بین عقل وادی امتثال و عقل وادی جعل اشتباه کرده اند.
◽️اما همانطور که گفته شد آخوند، محذور اطلاق مقامی را محذوری ثبوتی نمی داند بلکه محذوری صغروی می داند لذا می فرمایند اگر همچون صحیحه حماد بن عیسی، علی نهج اطلاق مقامی (خطابات متعددی که ناظر و مفسر هم نیستند) روایتی داشته باشیم که فارغ از ادله لفظیه، صرفا در صدد تفسیر تمام اجزاء و شرائط دخیل در غرض شارع باشد و مع ذلک قصد امتثال امر را دخیل نکند، توصلیت عبادت نتیجه میشود زیرا عقل وادی امتثال، موضوعِ حکم خود را از سلسله جعل و حکم اخذ می کند در حالی که این روایت موضوع حکم عقل بر لزوم اتیان به قصد امتثال امر را منتفی میکند.
◽️البته این سنخ خطابات منافی عقلی بودن شرط قصد امتثال امر نیستند زیرا مفروض این است که شارع در مقام بیان تمام اجزاء و شرائط دخیل در حکم است نه در مقام بیان قصد امتثال امر.
◽️با این بیان کبرویا راه بیان قصد امتثال امر توسط شارع آن هم به شکل اطلاق مقامی و با توضیحی که داده شد باز می باشد اما حال مرحوم آخوند صغرویا و از جهت فقهی می فرمایند:
◽️ولو دلیلی داشته باشیم که در مقام بیان تمام اجزاء و شرائط و تمام آنچه در غرض شارع دخیل است باشد اما چون خود عقلاء ملتفت به قصد امتثال امر هستند و آن را می فهمند یعنی قصد امتثال امر (به خلاف قصد وجه و تمییز) از شروطی است که همه یا غالب عقلاء آن را متوجه هستند در دلیل ذکر نمیشود پس صرف اینکه شارع دالی بر تعبدیت و شرط بودن قصد امتثال امر نداشته باشد، توصلیت نتیجه نمیشود.
◽️در انتهاء هم در دوران و شک بین توصلیت و تعبدیت به خاطر اینکه بیان عقلی، دلیل لبی است و نمی تواند رافع شک باشد پس باید سراغ اصول عملیه برویم اما چون تنها راه بیان قصد امتثال امر توسط شارع، اطلاق مقامی است و اطلاق مقامی بر مدار غرض شارع می باشد اجنبی از ادله اجزاء و شرائط (اقل و اکثر ارتباطی) است لذا چون اصل تکلیف معلوم است، نتیجه شک جریان احتیاط است.
📌فتحصل:
1⃣اولا اینکه در دروس خارج معهود و معروف است که مرحوم آخوند به خاطر اشکال دور هیچ راهی برای بیان قصد امتثال امر برای شارع تصویر نکرده است صحیح نیست زیرا آخوند کبرویا راه بیان شارع از طریق اطلاق مقامی باز کرده است و آنچه آخوند صغرویا نسبت به خصوص قصد امتثال امر فرمودند چه قبول شود چه انکار، هیچ ضربه ای به سیستم ایشان وارد نمی سازد.
2⃣ثانیا اشکال اساسی مرحوم آخوند در باب تعبدی و تصولی دور نیست بلکه حدوسط اشکال آخوند «الامر بالشیء لا یکاد یدعو الا الی ما تعلق به» آن هم با توضیحی که داده شد می باشد..
3⃣ثالثا مرحوم آخوند اطلاق مقامی را به شکلی که محقق نائینی بیان کرده اند صریحا توضیح داده و به آن اشکال می کنند مضاف به اینکه اطلاق مقامی را به شکل اخیر که توضیح اش گذشت نیز تقریر کردند و آن را راه حل مشکل تعبدی و توصلی دانستند؛ فلذا تقریر دقیق آخوند از نظریه اطلاق مقامی به مراتب از تقریر سائر اصولیین جلوتر و دقیقتر بوده و به خلاف گمان مشهور، ابدا نظریه اطلاق مقامی ابداع محقق نائینی نیست.
#کفایه #اصول #پای_درس_استاد
@almorsalaat