eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ توفیق میان عقل و کشف و شرع در آثار صدرالمتألهين 🔰علامه طباطبايي 💢چنان كه از كلام صدرالمتألهين‌ برمى آيد، وى در اواخر دوره اول زندگى علمى خود اين معنا را دريافته است كه نبايد طريق وصول به حقايق علمى و مخصوصاً در فلسفه الهى را به تفكر خشك و خالى كه سبك سير علمى مشائيين است اختصاص داد، بلكه شعور و ادراك انسانى كه مايه و پايه افكار كلى فلسفى است، چنان كه محصولى به نام تفكر و انديشه از راه قياسات منطقى بار مى‌دهد، نمونه‌هاى ديگرى نيز به نام «كشف و شهود» و به نام «وجد» از خود بيرون مى‌دهد.  💢و چنان كه در ميان افكار قياسى چيزهايى پيدا مى‌شود كه هرگز انسان ترديد در اصابت و واقع‌نمايى آنها ندارد، هم‌چنان در موارد كشف و شهود و هم‌چنين در مورد وحى همان خاصيت پيدا مى‌شود.  💢و به عبارت ديگر، پس از آن‌كه به موجب برهان علمى، واقع‌بينى انسان مكشوف شده و به ثبوت رسيده كه ادراكات غيرقابل ترديد انسانى بيرون‌نما بوده و او از واقعيت خارج حكايت مى‌نمايد، ديگر فرقى ميان برهان يقينى و كشف قطعى نخواهد ماند و حقايقى كه از راه مشاهده كشفى قطعى به دست مى‌آيند همانند حقايقى هستند كه از راه تفكر قياسى نصيب انسان مى‌شوند.  💢و هم‌چنين پس از آن‌كه برهان قطعى صحت و واقعيت ثبوت و وحى را تأييد نمود، ديگر فرقى ميان مواد دينى حقيقى كه حقايق مبدأ و معاد را وصف مى‌نمايد و ميان مدلولات برهان و كشف، نمى‌ماند.  💢صدرالمتألهين در نتيجه اين تنبّه و انتقال ذهنى، پايه بحث‌هاى علمى و فلسفى خود را روى توفيق ميان عقل و كشف و شرع گذاشت و در راه كشف حقايق الهيات از  مقدمات برهانى و مطالب كشفى و مواد قطعى دينى استفاده نمود و اگرچه ريشه اين نظر در كلمات معلم ثانى ابى‌نصر فارابى و ابن‌سينا و شيخ اشراق و شمس‌الدين تركه و خواجه نصير طوسى نيز به چشم مى‌خورد، ولى اين صدرالمتألهين است كه توفيق كامل انجام دادن اين مقصد را پيدا كرد. 📚بررسي هاي اسلامي، ج‌2، ص: 16 @almorsalaat
📌فرار من الاشق الی الاسهل 🔰علامه طباطبایی 🔅فقد زعم البعض أنّ كيفيّة السير من هذا الطريق غير مبيّنة شرعا، حتّى ذكر بعض المصنّفين أنّ هذا الطريق في الإسلام كطريق الرهبانيّة التي ابتدعتها النصارى من غير نزول حكم إلهي به، فقبل اللّه سبحانه ذلك منهم.  فقال سبحانه:{وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها} الآية. قال: فكذلك طريق معرفة النفس غير واردة في الشريعة، إلّا أنّها طريقة إلى الكمال مرضيّة، انتهى ملخّصا.  🔅و من هنا ربّما يوجب عند بعض أهل هذا الطريق وجوه من الرياضات و مسالك مخصوصة، لا تكاد توجد أو لا توجد في مطاوي الكتاب و السّنّة، و لم يشاهد في سيرة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و الأئمّة من أهل بيته عليهم السّلام.  🔅و ذلك كلّه بالبناء على ما مرّ ذكره، و أنّ المراد هو العبور و الوصل بأيّ نحو أمكن بعد حفظ الغاية. و كذلك الطرق المأثورة عن غير المسلمين من متألّهي الحكماء و أهل الرياضة، كما هو ظاهر لمن راجع كتبهم، أو الطرق المأثورة عنهم.  🔅لكنّ الحقّ الذي عليه أهل الحقّ، و هو الظاهر من الكتاب و السّنّة أنّ لا يجوّز التوجّه إلى غير اللّه سبحانه للسالك إليه تعالى بوجه من الوجوه، و لا بغيره سبحانه إلّا بطريق أمر بلزومه و أخذه.  🔅و إنّ شريعة الإسلام لم تهمل من السعادة و الشقاوة إلّا بيّنتها، و لا شيئا من لوازم السير إلى اللّه سبحانه يسيرا أو خطيرا إلّا أوضحتها، فلكلّ نفس ما كسبت و عليها ما اكتسبت.  ◽️قال سبحانه:وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ. ◽️و قال سبحانه:وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ‌.  ◽️و قال سبحانه:قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ‌.  ◽️و قال سبحانه:لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.  ◽️إلى غير ذلك، و الأخبار في هذا المعنى من طريق أهل البيت مستفيضة، بل متواترة.  🔅و ممّا يظهر أنّ حظّ كلّ امرء من الكمال بمقدار ، و قد عرفت أنّ هذا الكمال أمر مشكّك ذو مراتب. 🔅و نعم ما قال بعض أهل الكمال أنّ الميل من متابعة الشرع إلى الرياضات الشاقّة، فرار من الأشقّ إلى الأسهل، فإنّ الشرع ، دائمي ما دامت موجودة، و الرياضة الشاقّة قتل دفعي، و هو أسهل إيثارا.  📚الإنسان والعقيدة (رساله الولایه) ص: 240 @almorsalaat
📌جایگاه علم در حرکت معنوی بشر 🔰حجت الاسلام ناصر قیلاوی زاده 🔵بسیاری از طلاب و رهپویان مسیر کمال انسانی و قرب به مقام محبوب این سوال را دارند که مباحث علمی خصوصا مباحثی مثل فلسفه یا عرفان چه تاثیری در کمال انسان دارند؟! 🔵آیا افرادی مثل سلمان فارسی و ابوذر غفاری که به مقامات عالیه رسیده اند این مباحث را آموخته اند؟! علوم رسمی در حوزه ها چه فایده ای برای این مسیر دارند؟!طلاب در ابتدای امر برای چه اموری وقت بیشتری بگذارند؟! 💢 در این یادداشت کوتاه سعی بر این داریم که با چند جمله از حضرت امام نکاتی را در این باب متذکر شویم. 🔵اولین مسئله در مورد ضرورت کسب علم و نقش آن در ایمان انسان می باشد، حضرت امام در این باره می فرمایند: 🔴«من نيز چندان عقيده به علم فقط ندارم و علمى كه ايمان نياورد مىدانم، ولى تا ورود در حجاب نباشد خرق آن نشود.» 🔴سپس تاثیر علم را اینگونه بیان می کنند: «.» 🔵بذر مشاهدات یعنی اینکه اگر قرار است در آینده مشاهده ای برای بشر باشد، اگر قرار است شهود و ایمان بشر از طریق نظر و مشاهده تکمیل گردد؛ همانگونه که در ابتدای خقلت خدای متعال فرموده اند: «ْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا»؛ باید از طریق علم، آنهم علم حصولی شروع شود. آری . 🔵خیلی از مردم با پاک دلان و انسان های مقدسی مثل مرحوم رجبعلی خیاط، کربلایی کاظم ساروقی و سایر بزرگواران و اهل دلی که بدون طی مسیر عادی به مراتبی رسیده اند؛ ارتباط داشته و آنها را کسانی می بینند که بدون طی این مقدمات و دشواری های و لوازم آن، توانسته اند به مطلوبات خویش برسند. در این باره به دو نکته باید دقت کرد، 🔷اولا این رخدادها یک مسیر عمومی و قابل سفارش نیست، اتفاقا از حربه های شیطان است که انسان را به خاص بودن و انجام کارهای خارق العاده وعده می دهد در حالی که سفارش دین کسب مطلوبات و معرفت از مسیرهای عادی و تدریجی آن می باشد. 🔷ثانیا این دسته افراد هیچگاه عالم دین و مربی نفوس به اعلی وجه تربیت، نمی باشند بلکه همانگونه که بیان شد انسان های مقدس و بی نظیری هستند که مایه های معنوی عمیق دارند. حضرت امام خمینی دراین باره می فرمایند: 🔴«گو كه ممكن است گاهى بى حجاب اصطلاحات و علوم به مقاماتى رسيد، ولى اين از غير طريق عادى و خلاف سنت طبيعى است، و نادر اتفاق مى افتد، پس طريقه خدا خواهى و خدا جويى به آن است كه انسان وقتش را [صرف] مذاكره حق كند، و علم باللّه و اسماء و صفات آن ذات مقدس را از آن در خدمت مشايخ آن علم تحصيل كند» 🔵ایشان این کسب علم را کافی برای مطلوب نمی دانند و برای تکمیل این مسیر، لازم می دانند که معارف را به قلب وارد کرده و آنها را به باورهای نفسانی برسانند لذا دستور می دهند: « و پس از آن، به رياضات علمى و عملى معارف را وارد قلب كند» 🔵بعد از این چند جمله حضرت امام خمینی (روحی له الفدا) جمله ای بیان می دارند که شاید در طول تاریخ اساتید عرفان کمتر کسانی باشند که بتوانند با این اطمینان این جمله را بیان بدارند؛ ایشان می فرمایند که اگر این کارهای مقدماتی را انجام بدهید: 🔴 «البته نتيجه از آن حاصل خواهد شد.» این یقین و این اعتماد به مسیر علمی و تاثیر آن بر قلب و مسیر ایمانی واقعا محصولی بی نظیر است که در مکتب امام خمینی و علامه طباطبایی یافت می شود. 🔵حضرت امام سپس برای کسانی که اهل کسب مقدمات علمی رایج و دارج در حوزه ها نیستند نکات و دستوراتی به این شرح بیان می دارند: 🔴«و اگر اهل اصطلاحات نيست، نتيجه حاصل تواند كرد از تذكر محبوب و اشتغال قلب و حال به آن ذات مقدس. البته اين اشتغال قلبى و توجه باطنى اسباب هدايت او شود و حق تعالى از او دستگيرى فرمايد، و پردهاى از حجابها براى او بالا رود و از اين انكارهاى عاميانه قدرى تنزل كند، و شايد با عنايات خاصه حقّ تعالى راهى به معارف پيدا كند. إنّه ولىّ النّعم.» 🔵در این کلام اخیر حضرت امام دو نکته مهم وجود دارد: 🔵اولا در مورد کسانی که اهل مقدمات علمی نیستند نیز با قاطعیت می فرمایند: «البته ...اسباب هدایت او شود» یعنی در هدایت و امکان رشد و طی مسیر تردیدی به خویش راه نمی دهند و در هیچ حالتی از امکان وصول به معبود و صدق آیه «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» دست نمی کشند 🔵ثانیا پیرامون افراد قسم دوم می فرمایند: «پرده ای از حجبها برای او بالا رود» و این بیان دوم نسبت به آنچه در مورد گروه اول فرمود: «البته نتیجه از آن حاصل خواهد شد» تفاوت زیادی دارد که اهل آن مراد ایشان را درک می کنند. @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| مناط ثواب و عقاب غیر از مناط اطاعت و عصیان است. 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. سال 93 @almorsalaat
📌مناجاة المريدين 💢بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 💢سُبْحانَكَ مَا أَضْيَقَ الطُّرُقَ عَلَىٰ مَنْ لَمْ تَكُنْ دَلِيلَهُ، وَمَا أَوْضَحَ الْحَقَّ عِنْدَ مَنْ هَدَيْتَهُ سَبِيلَهُ ؟! ◽️منزّهی تو، چه تنگ است راه‌ها بر کسی که تو راهنمایش نباشی و چه آشکار است حق، نزد کسی که راه را نشانش دادی، 💢إِلٰهِى فَاسْلُكْ بِنا سُبُلَ الْوُصُولِ إِلَيْكَ، وَسَيِّرْنا فِى أَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَيْكَ، قَرِّبْ عَلَيْنَا الْبَعِيدَ، وَسَهِّلْ عَلَيْنَا الْعَسِيرَ الشَّدِيدَ، وَأَلْحِقْنا بِعِبادِكَ الَّذِينَ هُمْ بِالْبِدارِ إِلَيْكَ يُسارِعُونَ، وَبابَكَ عَلَى الدَّوامِ يَطْرُقُونَ، ◽️خدایا، ما را به راه‌های رسیدن به سویت بکشان و ما را از نزدیک‌ترین راه‌های ورود به بارگاهت ببر، دور را بر ما نزدیک کن و دشوار و سخت را بر ما آسان گردان و ما را به آن بندگانت که با چالاکی به‌سویت می‌شتابند و همواره درِ رحمتت را می‌کوبند، ملحق کن، 💢وَ إِيَّاكَ فِى اللَّيْلِ وَالنَّهارِ يَعْبُدُونَ، وَهُمْ مِنْ هَيْبَتِكَ مُشْفِقُونَ، الَّذِينَ صَفَّيْتَ لَهُمُ الْمَشَارِبَ، وَبَلَّغْتَهُمُ الرَّغائِبَ؛ وَأَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ، وَقَضَيْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِكَ الْمَآرِبَ، وَمَلَأْتَ لَهُمْ ضَمائِرَهُمْ مِنْ حُبِّكَ، وَرَوَّيْتَهُمْ مِنْ صافِى شِرْبِكَ، فَبِكَ إِلَىٰ لَذِيذِ مُناجاتِكَ وَصَلُوا، وَمِنْكَ أَقْصىٰ مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا، ◽️آنان‌که در هر شب و روز تو را عبادت می‌کنند و از حرمت و ارجمندی‌ات در هراسند، بندگانی که آبشخورها را برای آنان زلال کردی و به خواسته‌هایشان با کامیابی رساندی؛ و آنان را بر جوینده‌هایشان کامروا نمودی و از روی احسانت حاجاتشان را برآوردی و نهادشان را از محبّتت آکنده ساختی و از زلال چشمه‌ات سیرابشان نمودی، اینان به‌وسیله تو به لذّت مناجاتت دست یافتند و از حسن عنایت تو دورترین مقاصدشان را به چنگ آوردند، 💢فَيا مَنْ هُوَ عَلَى الْمُقْبِلِينَ عَلَيْهِ مُقْبِلٌ، وَبِالْعَطْفِ عَلَيْهِمْ عائِدٌ مُفْضِلٌ، وَبِالْغافِلِينَ عَنْ ذِكْرِهِ رَحِيمٌ رَؤُوفٌ، وَبِجَذْبِهِمْ إِلَىٰ بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ، ◽️ای کسی که بر روی آورندگان بر خویش، روی آورد و با مهرورزی بر ایشان بازگشت، بخشنده است و به بی‌خبران از یادش، دلسوز و مهربان است و برای جلب آنان به درگاهش با محبّت و عطوفت است، 💢أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ أَوْفَرِهِمْ مِنْكَ حَظّاً، وَأَعْلاهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلاً، وَأَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّكَ قِسْماً، وَأَفْضَلِهِمْ فِى مَعْرِفَتِكَ نَصِيباً، ◽️از تو می‌خواهم مرا از کسانی قرار دهی که بهره بیشتری از تو دارند و برترین جایگاه را نزد تو نصیب خود ساخته‌اند و از دوستی‌ات سهم برجسته‌تری به آنان رسیده و در معرفتت بهره بیشتری نصیب آنان گشته است، 💢فَقَدِ انْقَطَعَتْ إِلَيْكَ هِمَّتِى، وَانْصَرَفَتْ نَحْوَكَ رَغْبَتِى، ، وَلَكَ لَالِسِوَاكَ سَهَرِى وَسُهادِى، وَ لِقاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِى، وَوَصْلُكَ مُنَىٰ نَفْسِى؛ وَ ، وَفِى مَحَبَّتِكَ وَلَهِى، وَ إِلَىٰ هَواكَ صَبابَتِى، وَرِضاكَ بُغْيَتِى، وَرُؤْيَتُكَ حاجَتِى، وَجِوارُكَ طَلَبِى، وَقُرْبُكَ غايَةُ سُؤْلِى، وَفِى مُناجَاتِكَ رَوْحِى وَرَاحَتِى، وَعِنْدَكَ دَواءُ عِلَّتِى، وَشِفاءُ غُلَّتِى ، وَبَرْدُ لَوْعَتِى ، وَكَشْفُ كُرْبَتِى، ◽️همانا همّتم از همه‌جا بریده و تنها متوجّه تو شده است و شوقم به‌سوی تو رهسپار شده است، پس تنها تو مراد منی نه غیر تو و شب‌زنده‌داری و بی‌خوابی‌ام تنها برای توست نه برای غیر تو و دیدارت نور دیدگان من است و وصالت آرزوی وجودم؛ و حفظ اشتیاقم به‌سوی توست، تنها در مسیر عشق توست شیفتگی‌ام و در هوای توست دلدادگی‌ام و خشنودی‌ات مقصود من و دیدارت نیاز من و جوارت خواست من و قربت نهایت تقاضای من است، آسودگی و راحتم در رازونیاز با توست، داروی دردم و درمان بیماری سینه‌ام و خنکای آتش قلبم و برآمدن اندوهم تنها نزد توست، 💢فَكُنْ ، وَمُقِيلَ عَثْرَتِى، وَغافِرَ زَلَّتِى، وَقابِلَ تَوْبَتِى، وَمُجِيبَ دَعْوَتِى، وَوَلِىَّ عِصْمَتِى، وَمُغْنِىَ فاقَتِى، وَلَا تَقْطَعْنِى عَنْكَ، وَلَا تُبْعِدْنِى مِنْكَ، ، وَيَا دُنْيَاىَ وَآخِرَتِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. ◽️پس در هنگام ترس همدمم باش و لغزشم را نادیده گیر و گناهم را بیامرز، توبه‌ام را بپذیر و دعایم را اجابت کن و سرپرست مصونیتم و توانگری به هنگام تهیدستی‌ام باش، مرا از خود جدا مکن و از خویشتن دورم مساز، ای نعمت و بهشت من و ای دنیا و آخرتم، ای مهربان‌ترین مهربانان. @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | شهید را برجسته میکند 🔻 رهبر انقلاب: و شهادت از جمله‌ی چیزهایی است که هویّت ملّی را برجسته میکند و رتبه‌ی هویّت ملّی را بالا میبرد. ملّت ایران به خاطر همین شهادت‌طلبی‌ها در چشم آنهایی که به گوششان رسید ــ البتّه سر و صدا و هیاهوی رسانه‌های دشمن نمیگذارد خیلی از چیزها در دنیا به گوش افراد برسد، امّا آنهایی که به گوششان رسید که کم هم نبودند، خیلی از ملّتها بودند ــ عظمت پیدا کرد؛ به خاطر چه چیزی؟ به خاطر شهید. به خاطر صِرف جنگ نیست؛ جنگ خیلی جاها هست؛ به خاطر این فداکاری‌ها است که در آن شهید از آب درمی‌آید؛ به خاطر این خانواده‌ها است؛ خانواده‌های شهیدان، این پدرها، این مادرها؛ به خاطر اینها است. هر چه خبر اینها به بیرون درز کرد، برای این ملّت عظمت آفرید؛ [لذا شهید] هویّت ملّی را درخشنده میکند، برجسته میکند، رتبه‌اش را بالا میبرد. ۱۴۰۱/۸/۸ 📥 دسترسی به گزیده فیلم👇 https://khl.ink/f/51339
27.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|معنای دقیق آیه «سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین» 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده جلسات ولایت در قرآن @almorsalaat
المرسلات
🎥#تفسیر|معنای دقیق آیه «سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین» 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده جلسا
📌اوج راز نماز، شهود خداوند است/ نیت یعنی تحقق انبعاث روح از خلق به حق نه تصور بعث/ سر نماز، نمازگزار را به مقام قرب نوافل میرساند 🔰حضرت آیت الله جوادی 🌀اوج راز نماز در شهود خداوند نهفته است: وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ‏ الْيَقِينُ ، و از محدوده «لا حول ولا قوّة الّا باللَّه» گذشتن و مرحله «لا اله الّا اللَّه» را پيمودن، به ذروه «لا هو الا هو» رسيدن است. 🌀و معناى توحيد تامّ، «قطعِ» توجه به غير خدا نيست، زيرا قطع توجه به نوبه خود توجه و التفات است، بلكه «انقطاع» توجه به غير است. و براى اينكه اين «انقطاع» هم ديده نشود، «كمالِ انقطاعْ» مطلوب موحدان ناب مى‏باشد؛ به طورى كه نه تنها غير حق ديده نشود، بلكه اين نديدن هم ديده نشود. و اين فقط در متن عبادت، مخصوصاً نماز، تعبيه شده است. 🌀فرق بين «» و «» يا «» همان امتياز بين مقام «فناء» و «فناء از فناء» است كه مايه «بقاء بعد از فناء» و «صحو بعد از محو» است كه در متن كتاب مكرراً آمده است. 🌀چنانكه برخى ركوع را «فنا»، و سجود را «فناى از فنا» دانسته‏اند، و چنين سروده‏اند: 💢در خدا گم شو كمال اينست و بس (فناى اول) 💢گم شدن گم كن وصال اينست و بس (فناى دوم) 🌀سرّ هر چيزى را بايد در نحوه هستى او يافت. نماز يك نحوه حركت خاص مى‏باشد، نه تنها در مقوله كيف و ... بلكه در جوهر نمازگزار؛ زيرا صحت آن به «نيت» است، كه «نيت» همان انبعاث روح از خلق به حق است. وآنچه رايج بين غافلان مى‏باشد، نيّت به حمل اولى و غفلت به حمل شايع است؛ يعنى، «تصور» بَعث است، نه «تحقق» انبعاث؛ و با تخيّل بعث نيل به مقصد مستحيل و شهود مقصود ممتنع مى‏باشد. 🌀بنابراين، نماز حقيقى آن است كه واجد اين حقيقت، كه همان «سرّ صلاة» است، باشد. و براى نيل به اين هدف، احكام و شرايط و نيز آداب و سُنَنى وضع شده است، كه همه آنها علت‏هاى اعدادى و امدادى‏اند؛ و مناسب‏ترين حال براى رازيابى نماز همانا سحر است كه نه محذور اشتغال روز را دارد، و نه مشكلِ رنجورىِ سرشب در آن است‏.... 🌀سرّ نمازْ همه مجارى ادراكى و تحريكى نمازگزار را مظهر درك و فعل حق مى‏كند؛ لذا ممكن است نوك شكسته تيرى را از پاى نمازگزار در حالت سجده بيرون آورند و او احساس نكند، و ناله مستمندى را در حال ركوع بشنود و انگشتر خويش را به او صدقه دهد؛ زيرا جمع اين دو حال از لحاظ ظاهر بسى دشوار است، ولى از جهت راز نماز كاملًا سهل مى‏باشد: 🌀چون اگر عبدِ سالك در پرتو به جايى رسيد كه همه كارها را با مجارى ادراكى و تحريكى خداوند، در مقام ظهور فعلى، انجام مى‏دهد و فعل خداوند حق است و باطل در آن راه ندارد، همه شئون جذب و دفع، ارسال و امساك او حق خواهد بود؛ 🌀و لازمه آن اين است كه بيرون آوردن تير احساس نشود؛ چون احساس آن خلاف حضور قلب است و باطل، ولى صداى مستمند را شنيدن و انگشتر به او صدقه دادن حق است و موافق آن. غرض آن است كه سرّ نماز با علن آن همتا نيست، و با راز نماز مسائلى قابل تحليل است كه با علن آن ميسور نيست. 🌀....راز نماز، كه در شهود جمال معبود نهفته است، همه مجارى ادراكى نمازگزار را متوجه آن جمال محض مى‏كند و از ساير امور باز مى‏دارد؛ لذا هيچ رنجى را احساس نمى‏كند. مرحوم حكيم سبزوارى مى‏فرمايد: جايى كه جمالِ صورىِ يوسفىِ محدود، زنان را فانى كند به نص كلام الهى كه فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ جمال مطلق كه هر جمال ظلّ جمال اوست چه خواهد كرد- خاصه نسبت به عارفين در حال استغراق در ذكر و عبادت. 📚مقدمه بر کتاب سر الصلاه حضرت امام. ص ۱۵-۱۶-۲۱ @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
-1850859775_1479839550.mp3
18.56M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مردم اصفهان. 📥 https://khl.ink/f/51369
🟣 تدریس کتاب 🟠 استاد علی فرحانی 🔊 صوت این جلسات در کانال «دروس اساتید المرسلات» بارگذاری می شود. https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 @almorsalaat
شرح مجتهد را از مجهتد بگیرید.mp3
3.46M
🎙| توصیه میکنم شرح عبارات مجتهد را از مجتهد بگیرید. 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه. سال 99 @almorsalaat
📌تفاوت کمالات تابعین شریعت اسلام با کمالات تابعین سائر ادیان / راز توسل انبیاء سابق به اهل بیت عصمت علیهم السلام 🔰علامه طهرانی 💢كمالاتى كه تاكنون ذكر شد و كم‌وبيش آثار و علائم آن بيان شد فيوضاتى است از جانب حضرت ربّ‌ العزّة كه اختصاص به امّت حضرت خاتم الأنبياء و المرسلين محمّد بن عبد الله صلّى الله عليه و آله دارد. سالكين امم سالفه و شرايع ماضيه كمالاتشان محدود بوده، پس از حصول فناء و نيستى خود فقط‍‌ مى‌توانستند مشاهدۀ اسماء و صفات پروردگار را بنمايند و بالاتر از اين مرحله را گمان نمى‌بردند. 💢و سرّ آن اين بود كه نهايت معرفت آنان منتهى به كلمه لاَ الَهَ‌ الّا اللَهُ‌ مى‌شد كه حاصل آن شهود ذات مستجمع جميع صفات كماليّه و جماليّه است، 💢ولى سالكين امّت رسول اكرم صلّى الله عليه و آله از اين مرحله بس بالاتر رفته به مراحل بعديّه اطّلاع پيدا نموده‌اند و به مراحلى كه قابل شرح و بيان نيست راه يافته‌اند، 💢و علّت آن اينست كه جميع دستورات اسلاميّه راجع است به كلمه «اَللهُ‌ اكْبَرُ مِنْ‌ أن يوصَفَ‌». 💢و بنا بر اين اساس قهراً مراحلى را كه سالك مسلمان طىّ‌ مى‌كند به جائى منتهى مى‌شود كه قابل شرح و بيان و توصيف نيست، و اين به مناسبت ارتباط‍‌ سلوك با كلمۀ مباركۀ «اَللهُ‌ اكْبَرُ مِنْ‌ انْ‌ يوصَفَ‌» است. 💢لهذا خود انبياى سَلَف نيز ما فوق مقام شهود اسماء و صفات الهى چيزى را گمان نمى‌بردند تا با طائر همّت قصد پرواز به آن آشيان را بنمايند. 💢از اين روى در دنيا كه به انواع ابتلائات دچار مى‌شدند متوسّل و متمسّك به ولايت معنوى و روحى رسول الله و أمير المؤمنين و صدّيقۀ كبرى و اولاد طاهرينشان مى‌شدند آنگاه نجات مى‌يافتند، و اين همان مقام ولايت كبراى معنويّۀ ايشان بود كه دفع هموم و غموم از آن انبياء مى‌كرد. 💢اجمال اين مقام گرچه براى آنان مدرك بود و بر همين اساس متوسّل به مقامات عاليۀ طاهرين مى‌شدند ليكن كيفيّت و خصوصيّت آن برايشان معلوم نبود و تا آخر عمر بر آنها مجهول مى‌ماند. 💢فقط‍‌ از آيات كريمۀ قرآن استفاده مى‌شود كه براى حضرت إبراهيم عليه السّلام يكى دو بار به طور حال نه دوام روى داد كه بتواند حقائق عاليه و فيوضات كامله را شهود نمايد ولى استمرارى نداشت و مقامِ‌ آن در سراى ديگر براى آن حضرت محقّق خواهد بود. 📚رساله لب اللباب. صص 75-76 @almorsalaat
📌حضرت امام، روح جمهوری اسلامی است/ بسیاری از ابعاد شخصیت حضرت امام ناشناخته مانده است/ امام در طول تاریخ ما یک شخصیت بی نظیر است 🔰مقام معظم رهبری ◽️امام بزرگوار، است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بی‌توجّهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند. 💢هر چه گویم عشق را شرح و بیان 💢چون به عشق آیم خجل باشم از آن ◽️بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان است. در واقع نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمی‌شناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند ◽️اوّلین نکته‌ای که درباره‌ی امام باید عرض کرد، مسئله‌ی رهبری است که حالا من درباره‌ی این رهبری بعداً یک توضیحی عرض میکنم. ◽️انقلاب اسلامی، انقلابی است که هم به جنبه‌ی مادّی انسان و هم به جنبه‌ی معنویّت انسان توجّه دارد، توجّه کرده است و به آن پرداخته است. ◽️آن دست قدرتمندی که توانست این اقیانوس را به تلاطم دربیاورد، آن دست قدرتمند، دست چه کسی بود؟ این مهم است. آن دست قدرتمند، آن شخصیّت فولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیون‌ها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد، یأس و نومیدی را از اینها دور کند، جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، عبارت بود از امام بزرگوار؛ او عبارت بود از خمینی عظیم! ❇️یعنی بنده واقعاً در طول تاریخ خودمان هم کسی که همه‌ی این خصوصیّات را با هم داشته باشد سراغ ندارم. 1⃣اوّلاً پاک و پرهیزکار بود؛ امام یک شخصیّتی بود به معنای واقعی کلمه و پرهیزکار و پاک. 2⃣ثانیاً اهل معنویّت و حالات عرفانی بود؛ اهل معنویّت بود، اهل حالات عرفانی بود، اهل گریه‌ی سحر بود. مرحوم آقای حاج احمد آقا به بنده گفت سحرها که امام بلند میشوند و در نماز و در دعا گریه میکنند، این دستمال معمولی‌ای که ایشان دارند کفاف نمیدهد، برای ایشان حوله میگذاریم؛ حوله‌ی دست و رو خشک‌کنی برای اشک! اهل این معنویّتها بود. 3⃣اهل لطافت روحی بود؛ این کتابهای معنوی امام مثل آداب‌الصّلاة، مثل شرح حدیث [جنود] عقل و جهل را امام تقریباً در جوانی یا اوایل میانسالی ــ حدود چهل‌سالگی ــ نوشته بود؛ از جوانی این جور بود. 4⃣امام جمع کرده بود بین و ؛ هم حماسه‌ساز بود، هم دارای معرفت و معنویّت بود. 5⃣از لحاظ اخلاقی به معنای واقعی کلمه شجاع بود... شجاع بود به معنای واقعی کلمه. 6⃣دارای حکمت و عقلانیّت بود، اهل محاسبه بود؛ کار را بدون محاسبه انجام نمیداد و اقدام نمیکرد، محاسبه میکرد؛ و وقتی در این محاسبه به یک نتیجه‌ای میرسید، با کمال قاطعیّت آن را انجام میداد، و تردید و تزلزل در کارش وجود نداشت. 7⃣هرگز مأیوس نمیشد؛ این همه حوادث در همان سالهای اوّل انقلاب رخ داد ــ این شهادتها، شهادتهای دسته‌جمعی، حوادث گوناگون ــ [ولی] مطلقاً در دل امام این تاثیر را نگذاشت که ایشان را مأیوس بکند 8⃣به معنای واقعی کلمه اهل صداقت بود، صادق بود؛ هم با خدا صادق بود، هم با مردم صادق بود. به وعده‌ی خود، به عهد خود پایبند بود. 9⃣بسیار منظّم و وقت‌شناس بود 9⃣اهل توکّل به معنای واقعی بود؛ وعده‌ی الهی را قبول داشت و به وعده‌ی خدا اطمینان داشت. وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللَهِ فَهُوَ حَسبُه مصداق واقعی این جمله بود. 🔟 مبارز بود؛ 📚گزیده بیانات سی و سومین سالگرد امام خمینی. 14/3/1401 @almorsalaat
📝| نگاهی به مصلحت سلوکیه از منظر شیخ انصاری (ره) ◽️شروع فصل امکان تعبد به ظن در علم اصول، به شان نزول سوال ابن قبه صورت میگیرد اما تمام این فصل منحصر در این اشکال و جواب نیست بلکه بعد از بررسی اشکال ابن قبه عده ای از مطالب مطرح می‌شود که یکی از این مطالب کبرای مصلحت سلوکیه است. ◽️مرحوم شیخ قائلند که باید بین مرتبه انشاء و مرتبه فعلیت و به تبع بین مصالح مختصه به هر یک از این مراتب، تفکیک قائل شویم. ◽️در واقع مصالح و مفاسدی که قرار است مکلف آن را واجد شود، همان مصالح و مفاسد واقعیه است که به تبع آنها احکام انشائیه جعل میشود. اما در مرحله فعلیت، مولا باید مصالح اجتماع و مخاطبین را حین خطاب ملاحظه کند که البته این مصالح هیچ ارتباطی به مصالح و مفاسد واقعیه ندارد‌. ◽️سوالی که در مرحله فعلیت پیش می آید با سوالی که نسبت به مرتبه انشاء است، متفاوت بوده و جواب هر کدام نیز متفاوت است. سوال جعل حکم ظاهری و واقعی این است که «چرا شارع» امارات را جعل کرده است؟ اما سوال ابن قبه این است که «مکلف» در اثر عمل به اماره، چه چیزی را حائز میشود؟ ◽️تمام اصولیین در مبحث جمع حکم ظاهری و واقعی، قبول دارند که باید جعلی که توسط مولا رخ میدهد مصلحتی داشته باشد. این همان مصلحت سلوکیه است. ◽️شیخ با توجه به کبرای فوق، در جواب به سوال اول می فرمایند چون شارع در مقام فعلیت احکام را با لحاظ عقلاء بیان می کند و لسانش عقلائی است، پس می بایست طریقی را حجت بداند که غالبا مطابق با واقع است تا در نتیجه آن جمیع مکلفین بتوانند حظی از احکام شرعیه داشته باشد. ◽️به این شکل، در جواب به است که نظریه مصلحت سلوکیه شکوفا میشود و این نظریه ارتباطی با سوال دوم ندارد. مرحوم شیخ تصریح می کند که طبق مصلحت سلوکیه، مدلول اماره حائز هیچ مصلحت مستقلی نمیشود بلکه این مصلحت صرفا مصحح جعل مولا است. مضاف به اینکه واضح است که مصلحت تسهیل و تدریج چیزی را به مکلف اضافه نمی کند. لذا وجهی برای ملازمه مصلحت سلوکیه و تصویب نیست. ◽️جالب اینکه مرحوم شیخ به بین دو سوال فوق، تفکیک کرده اند. ایشان بعد از جواب به ابن قبه با عبارت: « و حیث انجر الکلام الی التعبد بالامارات الغیر العلمیه فنقول فی توضیح هذا المرام ...» توضیح مصلحت سلوکیه را شروع می کنند. ◽️حقیقت این است که آنهایی که مصلحت سلوکیه شیخ را مستلزم تصویب می بینند، عبارتی را که دلیل بر این معنا می دانند، همان عبارتی است که محقق نائینی آن را شاهد بر می داند. حال آنکه واضح است که عدم الاجزاء یعنی مکلف مصلحتی را حائز نمیشود. ◽️اساسا کسانی که مصلحت سلوکیه را مستلزم تصویب می دانند اولا دو سوال فوق را تفکیک نکرده و دچار مغالطه میشوند ثانیا گاها تصویب را هم درست معنا نمی کنند و به همین خاطر در باب اجزاء، تصویب را عامل عدم الاجزاء امارات معرفی می کنند. با اینکه مبحث اجزاء ناظر به ادله اَجزاء و شرائط است که البته تصویبی در آنجا معنا ندارد. ◽️بر همین اساس شیخ به زیبایی تصریح می کند که انسان، مکلف به واقعی است که مودّای ادله است. لذا در اثر عمل به ادله چه اصابه به واقع داشته باشد چه نداشته باشد تکلیف خود را انجام داده و هیچ ضربه ای هم به استکمال او وارد نمیشود. ◽️البته ناگفته نماند ممکن است برخی عبارات شیخ متشابه بوده و موهِم تصویب باشد اما اساسا باید بعد از تجمیع جمیع قرائن نسبت به کلام متکلم قضاوت کرد، لذا مجموع عبارات شیخ همان مطلبی را افاده می کند که تقریرش گذشت. ✍احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) ۰۰/۹/۱۶ @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| معقولات اولی، اعم از محمولات من صمیمه و محمولات بضمیمه 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این صوت توضیح میدهند که اگرچه آیت الله مصباح قائل اند که معقولات اولی منحصر در محمولات بضمیمه اند اما سائر فلاسفه قائل اند که معقولات اولی اعم از محمولات بضمیمه و مقولات نسبیه می باشند. @almorsalaat
📌امام اصرار داشت طرح جمهوری اسلامی، در ذیل آنچه در غرب به آن میگویند «جمهوری» یا «مردم‌سالاری» قرار نگیرد/ «جمهوری» متعلق به اسلام است 🔰رهبر معظم انقلاب 💢و امّا در دوران اثبات، دوران ایجاد جمهوری اسلامی ــ که بسیار مهم است حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی ــ سعی امام این بود، نقشه‌ی راه امام این بود که طرح جدید را از گذشته‌ی منحطّ کشور جدا کند، آینده را از گذشته بکلّی جدا کند؛ سعی امام این بود. این آینده را چه جوری میتوانست جدا  کند؟ به این صورت که طرحی که ارائه میکرد و پیشنهاد میکرد برای اداره‌ی کشور، در ذیل فرهنگ و تمدّن و قاموس غربی قرار نگیرد. 💢امام اصرار داشت که این طرح، طرح جمهوری اسلامی، در ذیل آنچه در غرب به آن میگویند «جمهوری» یا «مردم‌سالاری» قرار نگیرد. لذا من بیان کردم، سال گذشته در صحبتِ همین روز تبیین کردم که «جمهوری» مال اسلام است، «جمهوری» وام‌گرفته‌ی از غرب نیست، مربوط به خود اسلام است. اینکه امام روی رأی مردم این همه تأکید میکند، این ناشی است از معرفتی که به مسئله‌ی اسلام داشت. 💢لذا امام [مصمّم بود] از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرال‌دموکراسیِ سرمایه‌محور تا رژیمِ کمونیستیِ دیکتاتوری‌محور، از هر دوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کند؛ لذا یکی از شعارهای اصولی امام شعار «نه شرقی، نه غربی» بود؛ نه کمونیسم، نه لیبرالیسم؛ نه آن نظام سرمایه‌داری در اقتصاد و آن آزادی‌های بی‌بندوبار و بی‌برنامه در غرب، نه آن اختناق و استبدادی که در نظامهای شرقی وجود داشت؛ هیچ کدام از این دو را امام قبول نداشت؛ نه شرقی و نه غربی؛ یک الگوی تازه‌ای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی، بکلّی متفاوت با آنها. 💢در الگوی امام، دوگانه‌هایی با همدیگر هماهنگ و همساز شدند؛ این دوگانه‌هایی که سعی میشده همیشه در مقابل هم قرار بگیرند، در الگوی امام با هم همساز شده‌اند؛ هم معنویّت ــ معنویّت دینی ــ هم رأی مردم؛ هم معنویّت، هم رأی مردم؛ همیشه سعی میشده که این دو در مقابل هم باشند، امّا در مقابل هم قرار نگرفتند؛ امام اینها را در کنار هم قرار داد. 📚گزیده بیانات سی و سومین سالگرد امام خمینی. 14/3/1401 @almorsalaat
📌مبلغ موفق چه ویژگی هایی دارد؟ در چه دروسی باید قوی باشد؟ ✅ : سجاد انتظار @entezarsajjad 🔺 پاسخ این سوال رو باید در نوع نگاهمون به تبلیغ پیدا کنیم. آیا تبلیغ برای یک طلبه میتواند هدف مستقلی باشد یا اینکه تبلیغ هدفی انضمامی است؟ به تعبیر دیگر آیا ما میتوانیم به عنوان طلبه بگوییم هدف ما اجتهاد نیست بلکه مبلغ شدن است؟ 🔺 دوگانه بین اجتهاد و تبلیغ که برای برخی طلاب به عنوان اهداف حوزوی ترسیم می شود، دوگانه ای است که هم از نظر منطقی نباید شکل بگیرد و هم به صورت عینی بار ها نقض شده است؛ بزرگان امروز حوزه که ردای مرجعیت (نه صرف اجتهاد) بر تن دارند در دوران جوانی خود جز بهترین مبلغان و خطبای درجه یک بوده اند نظیر آیات عظام مطهری،بهشتی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، سبحانی و... 🔺 حقیقت مساله این است که این دوگانه ناصحیح امروز بهانه ای است برای عده ای تا رنج تحصیل علم را به جان نخرند، 🔺 اما چرا این دوگانه غلط است؟ تبلیغ ساحت بسیار گسترده ای است که طیف های مختلفی از مخاطبین را شامل می شود و نهادهای تبلیغی حوزه برای تعمیق بیشتر در این زمینه سعی میکنند امر تبلیغ را به سمت تخصصی شدن سوق بدهند، اما نکته ای که وجه اشتراک همه مخاطبین هست این است که: 🔹 اولا سوالات و ابهامات و احیانا شبهات هر فرد و گروهی با گروه دیگر متفاوت است؛ پس نمی توان با یادگیری فراورده های تبلیغی کسانی که در این عرصه موفق اند توانایی لازم را برای تبلیغ در شرایط مختلف کسب کرد(گرچه فایده مند بودن این مساله انکار نمیشود و استفاده از تجارب، مهارت ها یا حتی نکات ناب علمی بزرگان عرصه تبلیغ ضروری است) 🔹 ثانیا با نگاهی عمیق تر می یابیم که ریشه اساسی تفاوت طیف های مخاطبین مخصوصا در طول ادوار و زمان ها، پرسش هایی است که از درگیری بین مکاتب مختلف فکری و دینی ناشی می شود و در رتبه بالا تر پرسش هایی است که رهآورد علوم انسانی غرب به شمار می روند. 🔺نتیجه آنکه شرایط امروز جامعه اسلامی به گونه ای است که امر تبلیغ هم متوقف براجتهاد مولد علم است بنابراین مبلغ خوب کسی است که متفکر خوب و مولد خوب باشد. 🔅 در همه دروس قوی باشیم! @almorsalaat
📌این اشکها خیلی قیمت دارد 🔰مقام معظم رهبری 💢عزیزان من! برای شماها حفظ دین و تقوا آسان‌تر از امثال بنده است؛ این را شما بدانید. وقتی ما جوان بودیم، یک عالمی بود در مشهد که با پدر من خیلی دوست بود، خیلی هم پیر بود -آن‌وقت، به سن حالای ما مثلاً یا بیشتر- ما جوان بودیم، دوست میداشت ماها را، نصیحت میکرد و میگفت که قدر جوانی را بدانید که حتّی عبادت کردن هم مال جوانها است، نه مال پیرها؛ برای ما تعجّب‌آور بود، خب عبادت مال پیرها است، [امّا] او میگفت عبادت هم مال جوانها است؛ حالا این را همه حس میکنند. 💢ببینید! شما دلتان زود نرم میشود، زود نورانی میشود، اشکتان زود جاری میشود، ارتباطتان با خدا زود برقرار میشود؛ این خیلی مغتنم است. این گرایشی که امروز در محیط جوان کشور به وجود دارد، خیلی با ارزش است؛ این شبهای احیاء، این مجالس توسّل، این اعتکافها، این دعاهای کمیل، دعای ابوحمزه، این‌همه جوان، این ، این توجّه‌ها، خیلی قیمت دارد؛ اینها را نگه دارید، اینها ارزش دارد. ارزشش هم فقط برای شخص خود شما نیست؛ برای ارزش دارد؛ 💢همان‌طور که گفتم، وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن‌وقت «قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ مازادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا»؛ در میدان جنگ هم، مثل یک گلوله‌ی آتش، در دل هدف می‌نشیند؛ این نتیجه‌ی ایمان و ارتباط با خدا است. 📚بیانات ۱۲ / ۴ / ۹۵ @almorsalaat
🔰مناجاة الذاكرين 💢بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 💢إِلٰهِى لَوْلَا الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ أَمْرِكَ لَنَزَّهْتُكَ مِنْ ذِكْرِى إِيَّاكَ عَلَىٰ أَنَّ ذِكْرِى لَكَ بِقَدْرِى لَابِقَدْرِكَ، وَمَا عَسَىٰ أَنْ يَبْلُغَ مِقْدارِى حَتَّىٰ أُجْعَلَ مَحَلّاً لِتَقْدِيسِكَ، وَمِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَىٰ أَلْسِنَتِنا، وَ إِذْنُكَ لَنا بِدُعائِكَ وَتَنْزِيهِكَ وَتَسْبِيحِكَ . 💢معبودم، اگر پذیرش فرمانت بر من واجب نبود هر آینه پاک نگاه می‌داشتمت از اینکه ذکر تو گویم، چه ذکر من از تو به‌اندازه کاستی من است نه برازنده کمال تو، شأن و اندازه من چقدر می‌تواند بالا رود تا ظرف تقدیس تو قرار گیرم؟ از بزرگ‌ترین نعمت‌ها بر ما جاری شدن ذکر تو بر زبان ماست و اجازه‌ات به ماست که تو را بخوانیم و تنزیه و تسبیح کنیم، 💢إِلٰهِى فَأَلْهِمْنا ذِكْرَكَ فِى الْخَلَاءِ وَالْمَلَاءِ، وَاللَّيْلِ وَالنَّهارِ، وَالْإِعْلانِ وَالْإِسْرارِ، وَفِى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ، وَآنِسْنا بِالذِّكْرِ الْخَفِيِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّكِيِّ وَالسَّعْىِ الْمَرْضِيِّ، وَجازِنا بِالْمِيزانِ الْوَفِيِّ . 💢خدایا پس ذکرت را به ما الهام کن در نهان و آشکار و شب و روز و پیدا و پنهان و در خوشی و ناخوشی و ما را به ذکر پنهان مأنوس ساز و به عمل پاکیزه و کوشش پسندیده بکار گیر و به میزان کامل پاداشمان ده، 💢إِلٰهِي بِكَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوَالِهَةُ، وَعَلَىٰ مَعْرِفَتِكَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبايِنَةُ؛ فَلَاٰ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ إِلّا بِذِكْرَاكَ، وَلَا تَسْكُنُ النُّفُوسُ إِلّا عِنْدَ رُؤْياكَ، أَنْتَ الْمُسَبَّحُ فِى كُلِّ مَكَانٍ، وَالْمَعْبُودُ فِى كُلِّ زَمَانٍ، وَالْمَوْجُودُ فِى كُلِّ أَوَانٍ، وَالْمَدْعُوُّ بِكُلِّ لِسَانٍ، وَالْمُعَظَّمُ فِى كُلِّ جَنانٍ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ، وَمِنْ كُلِّ رَاحَةٍ بِغَيْرِ أُنْسِكَ، وَمِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ، وَمِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طَاعَتِكَ . 💢معبودم، دل‌های عاشق، شیفته تو هستند و خردهای جدای از هم، بر معرفتت گرد آمده‌اند؛ بدین خاطر دل‌ها آرام نگیرند جز به یاد تو و جان‌ها جز به هنگام مشاهده‌ات راحتی نیابند، تو تنزیه‌شده‌ای در هرجا و تو را پرستیده‌اند در هر زمان و در هموارۀ روزگار بوده‌ای و به هر زبان خوانده شده‌ای و در هر دلی بزرگداشت شده‌ای و از هر لذّتی به جز ذکر تو و از هر آسایشی جز همدمی با تو و از هر شادمانی به غیر قرب تو و از هر شغلی جز طاعت تو پوزش می‌جویم، 💢إِلٰهِى أَنْتَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: ﴿يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً﴾ وَقُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾، فَأَمَرْتَنا بِذِكْرِكَ، وَوَعَدْتَنا عَلَيْهِ أَنْ تَذْكُرَنا تَشْرِيفاً لَنا وَتَفْخِيماً وَ إِعْظَاماً، وَهَا نَحْنُ ذَاكِرُوكَ كَما أَمَرْتَنا، فَأَنْجِزْ لَنا مَا وَعَدْتَنا، يَا ذاكِرَ الذَّاكِرِينَ، وَيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 💢خدایا تو گفتی و گفتارت حق است که: «و صبح و شام او را با تسبیح گفتن، [از هر عیب و نقصی] پاک و منزّه بدارید‌» و تو گفتی و گفتارت حق است: «[چنانچه خوش‌بختی دنیا و آخرت را می‌خواهید] مرا [به عنوان معبود حقیقی قلباً] مورد توجه قرار دهید تا [با پاداش ویژه‌ام] شما را مورد عنایت خاص خود قرار دهم» ما را به یاد کردنت فرمان دادی و وعده فرمودی که تو نیز از روی گرامی‌داشت و تمجید و بلندمرتبه شدن و بزرگ شدن، ما را یاد کنی، اکنون برابر با فرمانت تو را یاد می‌کنیم، پس تو نیز به وعده‌ات وفا کن، ای یادآور یادکنندگان و ای مهربان‌ترین مهربانان. @almorsalaat
📌اصدق کلمه قالتها العرب (صادق ترین و صحیح ترین کلام عرب...) ❇️قَالَ النبی صل الله علیه و آله أَصْدَقُ كَلِمَةٍ قَالَتْهَا اَلْعَرَبُ كَلِمَةُ لَبِيدٍ أَلاَ كُلُّ شَيْءٍ مَا خَلاَ اَللَّهَ بَاطِلٌوَ كُلُّ نَعِيمٍ لاَ مَحَالَةَ زَائِلٌ فَالْزَمْ مَا أَجْمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلصَّفَا وَ اَلْتُّقَى مِنْ أُصُولِ اَلدِّينِ وَ حَقَائِقِ اَلْيَقِينِ وَ اَلرِّضَا وَ اَلتَّسْلِيمِ وَ لاَ تَدْخُلْ فِي اِخْتِلاَفِ اَلْخَلْقِ وَ مَقَالاَتِهِمْ فَتَصْعُبَ عَلَيْكَ وَ قَدِ اِجْتَمَعَتِ اَلْأُمَّةُ اَلْمُخْتَارَةُ بِأَنَّ اَللَّهَ وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ أَنَّهُ عَدْلٌ فِي حُكْمِهِ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاءُ وَ يَحْكُمُ مٰا يُرِيدُ وَ لاَ يُقَالُ لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْ صُنْعِهِ لِمَ وَ لاَ كَانَ وَ لاَ يَكُونُ شَيْءٌ إِلاَّ بِمَشِيَّتِهِ وَ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا يَشَاءُ صَادِقٌ فِي وَعْدِهِ وَ وَعِيدِهِ 🌀رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود راست‌ترين جمله و صحيح‌ترين شعرى كه عرب گفته شعر لبيد است كه گويد- ألا كلّ‌ شيء ما خلا اللّٰه باطل-و كلّ‌ نعيم لا محالة زايل. -هر آنچه غير خدا و غير ارتباط‍‌ با خدا است باطل و پوچ است(خدا و آنچه براى خدا است باقى و پايدار است)و هر رقم نعمتى و لذتى كه در دنيا است بالاخره فانى مى‌شود آنچه كه اهل تقوى و پاكان بر او اجماع و اتفاق دارند از اصول دين و حقائق و راه و روش يقين و رضا و تسليم.اين گونه مطالب را بگير و عمل كن و معتقد باش و در مسائل جنجالى و اقوال مختلف و گوناگون داخل نشو كه مشكلات اعتقادى و دينى و وسوسه‌هاى درونى رخ ميدهد و البته امت اسلامى اتفاق دارند بر اينكه خدا يگانه و واحد است مثل و نظيرى ندارد و در فرمان و حكمش عادل آنچه بخواهد ميكند و مطابق اراده حكيمانه‌اش حكم مينمايد و بر هر چه اراده نمايد توانا است و در وعد و وعيدش صادق است ❇️وَ أَنَّ اَلْقُرْآنَ كَلاَمُهُ وَ أَنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ أَنَّهُ كَانَ قَبْلَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْمَكَانِ وَ اَلزَّمَانِ وَ أَنَّ إِحْدَاثَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْفَنَاءِ عِنْدَهُ سَوَاءٌ مَا اِزْدَادَ بِإِحْدَاثِهِ عِلْماً وَ لاَ يَنْقُصُ بِفِنَائِهِ مُلْكُهُ عَزَّ سُلْطَانُهُ وَ جَلَّ سُبْحَانُهُ فَمَنْ أَوْرَدَ عَلَيْكَ مَا يَنْقُضُ هَذَا اَلْأَصْلَ فَلاَ تَقْبَلْهُ وَ جَرِّدْ بَاطِنَكَ لِذَلِكَ تَرَى بَرَكَاتِهِ عَنْ قَرِيبٍ وَ تَفُوزُ مَعَ اَلْفَائِزِينَ 🌀و قرآن سخن او و او اين سخنان را آفريده و خلق كرده و پيش از آفرينش و قبل از مكان و زمان بوده و آفريدن و نابود كردن نزد او يكسان و با خلقت و آفريدن اشياء چيزى بر علمش افزوده نميشود و با اعدام و نيست كردن آنها از قدرت و ملكش كم و كاست نميشود سلطنتش با عزت و عظمت و تقدس و پاكى او از نواقص امكان برتر از تصور و خيال است.بنا بر اين اگر كسى بخواهد تو را در اين عقائد متزلزل نموده و از اين اصول بكاهد نپذير و باطن و اعماق دل خود را پاك و پاكيزه بدار تا در نتيجه الطاف و بركات زودرس او را احساس نمائى و در زمره رستگاران رستگار شوى 📚مصباح الشریعه @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| در مسیر علمی هیچ وقت دو فایل هم نام در ذهن ذخیره نکنید! 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
📝| مبحث تعبدی و توصلی در بیان آخوند خراسانی 📌تقریر تدریس کفایه الاصول استاد شیخ علی فرحانی(۱۳۹۱). 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) ◽️مبحث تعبدی و توصلی از مباحثی است که هم از جهت فقهی و هم از جهت زبان شناسی ادله بسیار پرثمر است چه اینکه این مبحث متمرکز بر قصد قربت بوده لذا رابطه ای مستقیم با مبحث اقتضاء النهی للفساد دارد؛ مضاف به اینکه مشکل اخذ قصد قربت در متعلق احکام باید حل شود تا فهم مجتهد با لسان ادله سازگار شود زیرا از طرفی لسان ادله مصر به اتیان به قصد قربت اند در حالی که شرطیت قصد امتثال امر مستلزم توالی فاسدی است که باید حل شوند. ◽️با توجه به اینکه تعبدی و توصلی از تقسیمات واجب است باید گفت مرحوم آخوند باب مستقلی به نام تقسیمات واجب ندارد بلکه تقسیمات واجب و مبحث تعبدی و توصلی را هم از توابع صیغه افعل میداند به این صورت که امر شارع یک ماده دارد و یک صیغه. صیغه دال بر طلب است اما طلب انحاء و اقسامی دارد مانند تعبدی و توصلی و غیری و نفسی و ... لذا مبحث تعبدی و توصلی از توابع صیغه افعل است. ◽️«تعبدی و توصلی» عناوین مخترع فقهاء اند و حتی در کتب فقه روائی و عبارات فقهاء اقدمین وجود ندارد بلکه این بحث برای اولین بار در کتب فقهی، توسط «صاحب جواهر» مطرح شد. لذا تعیین معنای تعبدی نه از طریق روایات ممکن است و نه از طریق اجماع؛ بلکه باید از متن کتب فقهی استخراج شود. ◽️با توجه به این معنا، مرحوم آخوند می فرمایند تقسیم واجب به تعبدی و توصلی از ضروریات و بدیهیات فقه است و تعبدی هم به معنای واجبی است که «قصد قربت» در آن شرط شده است. به خلاف آنچه مرحوم مظفر فرمودند، این معنا از تعبدی همان معنایی است که نزد قدماء وجود داشته است. ◽️اما قصد قربت انحاء و مصادیق متعددی دارد اما آخوند می فرمایند آن مصداقی که شرط است « قصد امتثال امر» است و سائر انحاء قصد قربت مانند قصد حسن فعل و قصد مصلحت ذاتیه فعل و .... دخیل در عبادیت عبادت نیستند زیرا صرف قصد امتثال امر در امتثال تعبدیات کفایت میکند. ◽️مرحوم آخوند در تقریر اشکال تعبدی و توصلی می فرماید «فما لم تکن نفس الصلاه متعلقه للامر لا یکاد یمکن اتیانها بقصد امتثال امرها» یعنی اشکال تعبدی و توصلی این نیست که در صلاه، قصد امتثال امر نداریم و صلاه باید مجرد از قصد امتثال امر باشد تا مامور به واقع شود بلکه اشکال این است که «صلاه اگر مشروط به قصد امتثال امر باشد، قابلیت امتثال ندارد». ◽️یعنی نتیجه اشکال، این نیست که قصد امتثال امر قابل اخذ در متعلق حکم نیست بلکه نتیجه اشکال این است که چنین امری قابل امتثال نیست. ◽️لذا نقطه ثقل اشکال آخوند « امتثال عبد» است یعنی مرحوم آخوند قائل اند که مقید بودن عبادت (مانند صلاه) به قصد امتثال امر نه از جهت تصور مولا مشکلی دارد (زیرا ما هم می توانیم صلاه را بعلاوه قصد امتثال امر تصور کنیم) و نه از جهت خطاب مولا مشکل دارد (زیرا با طرقی همچون اطلاق مقامی بیان شارع هم قابل حل است) و نه از جهت قدرت عبد مشکل دارد. ◽️اشکال این است که امر به قصد امتثال امر برای هیچ کس و در هیچ زمانی قابل امتثال نیست. زیرا قصد امتثال امر، متوقف بر این است که ابتدائا خود صلاه یعنی ذات صلاه مجرد از قصد امتثال امر، متعلق امر باشد تا بعد نوبت به قصد امتثال «امرش» برسد. ◽️این در حالی است که حتی اگر قصد امتثال امر، با خطاب ثانی و خطابی مستقل که ناظر به خطاب اول(خطاب به اصل عبادت) است یعنی به شکل اطلاق لفظی بیان شود باز مشکل مرتفع نمیشود زیرا طبق سیستم مراتب حکم آخوند ولو خطاب متعدد است اما امر واحد است یعنی انشاء و فعلیت واحد بوده و ثواب و عقاب هم واحد است. ◽️با توجه به مطالب فوق، به خلاف آنچه مرحوم مظفر و سائر اصولیین تقریر می کنند، اشکال آخوند تمرکزی بر دور در مقام خطاب ندارد بلکه مبتنی بر حدوسط «الامر لا یدعوا الا الی ما یتعلق به» بوده و متمرکز بر حیث امتثال عبد است که البته منجر به لغویت بیان چنین شرطی (قصد امتثال امر) از جانب شارع میشود. ◽️مرحوم آخوند می فرمایند تصویر امر برای ذات الصلاه نه از طریق اطلاق لفظی نه از طریق اطلاق مقامی (نظریه متمم جعل) و نه از طریق نظریه امر ضمنی (انحلال امر نفسی مرکب به اجزاء و شرائط) شکل نمیگیرد. 🌀توضیح اینکه: 1️⃣اولا آخوند نظریه امر ضمنی را قبول ندارند پس اینکه محقق خوئی عبارت آخوند (یک امر دعوت میکند به همه اجزاءش) را به معنای نظریه امر ضمنی تفسیر کرده است اشتباه است. 2️⃣ثانیا اگر هم کبرویا امر ضمنی و انحلال امر را قبول کنیم اما صغرویا در ما نحن فیه، قصد امتثال امر نمی تواند امر مستقل از ذات الصلاه داشته باشد زیرا قصد امتثال امر از سنخ « قصد و اراده» است و در نگاه آخوند امور درون نفسانی، غیر اختیاری اند و هیچ امری به آنها تعلق نمیگیرد. 3⃣ثالثا اگر هم فرضا قصد امتثال امر، امر داشته باشد ذات صلاه و قصد امتثال امر، پیوسته اند و مستقل از هم نیستند تا امر مستقل به هر یک تعلق گیرد زیرا هر دویِ ذات الصلاه و قصد امتثال امر صلاه، ثبوتا و سقوطا تابع غرض واحد اند. ◽️اما راه حل اطلاق مقامی یعنی دو امری که اثباتا مستقل اند یعنی دو خطاب اند که مفسر و ناظر بر هم نیستند اما ثبوتا ملاک و غرض واحد دارند به این صورت که خطاب اول به ذات عبادت تعلق گیرد و خطاب دوم نسبت به خصوص شرطیت قصد امتثال امر باشد ❇️مرحوم آخوند هیچ اشکال کبروی به راه حل اطلاق مقامی ندارند بلکه صغرویا اشکال می کنند: 1⃣اولا با توجه به فقه، در متن فقه در باب عبادات، اوامر واحد اند و برای عباداتی همچون صلاه یک «اقیموا الصلاه» داریم و از همین امر واحد لزوم قصد قربت (تعبدیت) یا عدم اشتراط قصد قربت (توصلیت) نتیجه شده است وهیچ امر ثانی به خصوص قصد امتثال امر وجود ندارد لذا لازمه این راه حل، توصلی شدن تمام تعبدیات است. 2⃣ثانیا با توجه به اینکه راهی برای کشف واقع غیر از طریق ادله و خطابات نداریم همین که دو خطاب مستقل داشته باشیم هیچ وقت احراز نمی کنیم که ملاک و غرض آنها واحد باشد لذا هیچ گاه به دو خطاب مستقلی که غرض واحد داشته باشند پی نمی بریم. 3⃣ثالثا اگر هم فرضا از طریق دیگری غیر از خود خطابین، پی به ملاک واحد این دو خطاب بردیم، اشکال اساسی این است که امر دوم لغو است چون همین که در مقام امتثال احتمال بدهیم (نه اینکه لزوما علم داشته باشیم) که تحصیل مصلحت متوقف بر شیء دیگری (مثل قصد امتثال امر) است عقل وادی امتثال حکم به احتیاط و اتیان آن شیء ثانی می کند پس نیازی به خطاب ثانی و متمم جعل نیست بلکه متمم جعل لغو است. ❇️لذا مرحوم آخوند نتیجه میگیرند که قصد امتثال امر از شرائط عقلی طاعت است و جزء دائره شروط و اجزاء نمی باشد. قصد امتثال امر دخیل در غرض شارع است نه جعل شارع لذا شارع هم نیازی به بیان آن ندارد. کما اینکه آخوند بار دیگر در ابتدای بحث اجزاء تکرار میکند «کما تقدم من ان قصد القربه من کیفیات الإطاعة عقلا لا من قیود المأمور به شرعا» 💢یلاحظ علیه: ◽️اشکالی که به آخوند وارد است این است که شرطیت قصد امتثال امر را مدلول حکم عقل وادی امتثال دانست و نتیجه گرفت که بیان قصد امتثال امر توسط شارع، لغو است در حالی که آن عقلی که جلوی نقل را میگیرد و نقل شارع را لغو می کند، عقل سلسله علل (وادی جعل) است نه سلسله معالیل (وادی امتثال). لذا آخوند مانند سائر بخش های کفایه، در اینجا نیز بین عقل وادی امتثال و عقل وادی جعل اشتباه کرده اند. ◽️اما همانطور که گفته شد آخوند، محذور اطلاق مقامی را محذوری ثبوتی نمی داند بلکه محذوری صغروی می داند لذا می فرمایند اگر همچون صحیحه حماد بن عیسی، علی نهج اطلاق مقامی (خطابات متعددی که ناظر و مفسر هم نیستند) روایتی داشته باشیم که فارغ از ادله لفظیه، صرفا در صدد تفسیر تمام اجزاء و شرائط دخیل در غرض شارع باشد و مع ذلک قصد امتثال امر را دخیل نکند، توصلیت عبادت نتیجه میشود زیرا عقل وادی امتثال، موضوعِ حکم خود را از سلسله جعل و حکم اخذ می کند در حالی که این روایت موضوع حکم عقل بر لزوم اتیان به قصد امتثال امر را منتفی میکند. ◽️البته این سنخ خطابات منافی عقلی بودن شرط قصد امتثال امر نیستند زیرا مفروض این است که شارع در مقام بیان تمام اجزاء و شرائط دخیل در حکم است نه در مقام بیان قصد امتثال امر. ◽️با این بیان کبرویا راه بیان قصد امتثال امر توسط شارع آن هم به شکل اطلاق مقامی و با توضیحی که داده شد باز می باشد اما حال مرحوم آخوند صغرویا و از جهت فقهی می فرمایند: ◽️ولو دلیلی داشته باشیم که در مقام بیان تمام اجزاء و شرائط و تمام آنچه در غرض شارع دخیل است باشد اما چون خود عقلاء ملتفت به قصد امتثال امر هستند و آن را می فهمند یعنی قصد امتثال امر (به خلاف قصد وجه و تمییز) از شروطی است که همه یا غالب عقلاء آن را متوجه هستند در دلیل ذکر نمیشود پس صرف اینکه شارع دالی بر تعبدیت و شرط بودن قصد امتثال امر نداشته باشد، توصلیت نتیجه نمیشود. ◽️در انتهاء هم در دوران و شک بین توصلیت و تعبدیت به خاطر اینکه بیان عقلی، دلیل لبی است و نمی تواند رافع شک باشد پس باید سراغ اصول عملیه برویم اما چون تنها راه بیان قصد امتثال امر توسط شارع، اطلاق مقامی است و اطلاق مقامی بر مدار غرض شارع می باشد اجنبی از ادله اجزاء و شرائط (اقل و اکثر ارتباطی) است لذا چون اصل تکلیف معلوم است، نتیجه شک جریان احتیاط است. 📌فتحصل: 1⃣اولا اینکه در دروس خارج معهود و معروف است که مرحوم آخوند به خاطر اشکال دور هیچ راهی برای بیان قصد امتثال امر برای شارع تصویر نکرده است صحیح نیست زیرا آخوند کبرویا راه بیان شارع از طریق اطلاق مقامی باز کرده است و آنچه آخوند صغرویا نسبت به خصوص قصد امتثال امر فرمودند چه قبول شود چه انکار، هیچ ضربه ای به سیستم ایشان وارد نمی سازد. 2⃣ثانیا اشکال اساسی مرحوم آخوند در باب تعبدی و تصولی دور نیست بلکه حدوسط اشکال آخوند «الامر بالشیء لا یکاد یدعو الا الی ما تعلق به» آن هم با توضیحی که داده شد می باشد.. 3⃣ثالثا مرحوم آخوند اطلاق مقامی را به شکلی که محقق نائینی بیان کرده اند صریحا توضیح داده و به آن اشکال می کنند مضاف به اینکه اطلاق مقامی را به شکل اخیر که توضیح اش گذشت نیز تقریر کردند و آن را راه حل مشکل تعبدی و توصلی دانستند؛ فلذا تقریر دقیق آخوند از نظریه اطلاق مقامی به مراتب از تقریر سائر اصولیین جلوتر و دقیقتر بوده و به خلاف گمان مشهور، ابدا نظریه اطلاق مقامی ابداع محقق نائینی نیست. @almorsalaat
💠شعر مورد علاقه شهید مطهری 🔸علامه جعفری می فرمود: در جلسه ای با عده ای از دوستان از جمله شهید مطهری از ما سؤال شد که از چه شعری بیشتر خوشتان می آید؟ شهید مطهری این شعر را خواند: 💢آب حیات من است خاک سر کوی دوست 💢گر دو جهان خرّمیست ما و غم روی دوست 💢گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل 💢روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست 🔸وقتی این شعر را می خواند چشمهایش پر از اشک شد. مرحوم مطهری خیلی ظریف بود و بر خلاف چهره اش روح خیلی پاک و ظریفی داشت. 📚یاد یار، 160 خاطره از استاد علامه جعفری @almorsalaat