_

دیگر تنها گریه حالم را میداند :)💔

میدونی اوج خفگی کجاست ؟ همون جایی که کلی حرف داری وبه شدت ناراحتی و خیلی چیزا رو اعصابت میرن ولی سکوت می کنی و به اخرین درجه ی ناراحتی میرسی و ترجیح میدی که هیچی نگی فقط یه گوشه بشینی و ببینی چی میشه.

خطاب به تمام ِ خستگان جهان ؛ باشد که اشكِ بعدی شما اشكِ شوق باشد :)

کاش وقتی دیگران رو قضاوت می‌کنی یه نگاه به سر تا پای خودتم بندازی !

من هم خوش اخلاقم هم بداخلاق، هم سرسنگینم هم شیطون، هم کم حرفم هم پر حرف، هم بهترین هم بدترین، اینکه تو کدومش رو می‌بینی بستگی به این داره که «خودت» کی هستی

خدایا ما رو با آدمایی که دوستشان داریم امتحان نکن...

یادمه یه جا خونده بودم: «دوست داشتنِ یه آدم، دوست داشتنِ داستانِ اون آدمه...» سعی نکنیم آدمارو عوض کنیم.

میگفت توخیلی زودرنجی دلم میخواست بهش بگم آدم‌ها از کسایی که‌ دوسشون‌دارن بیشترمیرنجن... وگرنه بقیه که...

دقیقا همون آدمی که داری خودتو بخاطرش میکشی هواشو داشته باشی یه روز تو روت وایمیسه و میگه مگه من ازت خواسته بودم ؟

تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست که دیگه هیچ حسی نسبت به هیچ چیزو هیچکس نداری..

آدم های کوچک را برای خودتان بزرگ نکنید؛ هم آن ها را به اشتباه می اندازید و هم خودتان را..!

آدمایی که نشون میدن هیچ احساسی ندارن همونایی هستن که عمیق تر از همه عاشق میشن ؛ سرد بودنشون فقط یه مکانیسم دفاعیه برای اینکه کمتر بشکنن :)

مهم نیست اكنون زندگی ام چگونه میگذرد، عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور میکنند و باعث لبخندم میشوند.

اونيكه هميشه دركت ميكنه، ميبخشتت و كوتاه مياد، آخر يه جا بلند ميشه و واسه هميشه ميره!

هر دردی یه درسی میده و هر درسی آدم رو تغییر میده:)

همونقدر باش که هستن برات ..

شب به تنهایی خودش مامور بر آزار ماست وای از آن لحظه که با غم هم تبانی می‌کند :)

هیچکس بهتر از خودت آشوب درونت رو درک نمیکنه：)

دلم را دیدی و گفتی عجب عصر غم انگیزی به چشمم زل زدی گفتی عجب باران زیبایی

زیادی بودن ، زیادی خوب بودن ، زیادی در دسترس بودن ، زیادی تحمل کردن .. فقط باعث میشه زیادی نادیده گرفته بشی.

یکی از عجیب‌ترین تناقض‌هایی که توی زندگیم تجربه‌ش کردم این بوده که، دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده ولی دیگه نمی‌خواستم توی زندگیم باشه.

ما حبس در ایامِ گره خورده به دردیم ! انگار کسی نیست بفهمد غمِ مارا...!

غم هست در زندگی ولی ... دلمان خوش است خدا با ماست

هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار چنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا بیزار؟!

اگه مسافربودی.. چرا خاطره ساختی؟!

میشه هرموقع ازم دلخور شدی بجای قهر بیای راجبش حرف بزنیم و درستش کنیم؟ من نمیتونم از دستت بدم.

دلم یکیو میخواد انقد خوب باشه که ندونم چرا با منه.