#اصلا_رأسا
💠مصدر برای تأکید فعل ما قبل خود،یا حال برای قبل است،که در هر صورت در کلام منفی برای انتفاء کلی است.
🔆مثلا:
🔰لم یتغیر اصلا:
۱.بنابر مفعول مطلق بودن: انتفی التغییر انتفاء کلیّا.
۲.بنابر حال بودن: انتفی التغییر ملبسا بالکلیّه.
💠وجه مناسبت(مناسبت تفسیر اصل با کل)این است که وقتی شیء با اصلش اخذ شود اخذ کلی است.
💠همین احکام بر«رأسا»هم صادق است.
📗حاشیة جونگی،ص ۱۱۷
@alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۷.aac
14.95M
#ولایضاف_اسم_مماثل
۹۸/۴/۵،ص۲۴۴
@alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۸.aac
13.78M
#وأمّا_الاسماء_الستّة
۹۸/۴/۱۰،ص۲۴۷
اتمام باب مجرورات
@alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها مبارک باد.
🌐 @khosropanah_ir
شرح ملاجامی_۱۱۰.aac
16.72M
#وفائدته_أی_فائدة_النعت
۹۸/۴/۱۳،ص۲۵۴
@alnokat
💠قال الطیبی فی شرح الکشاف:
🔰الرضوان:الرضا الکثیر و لما کان اعظم الرضا رضا الله تعالی خص لفظ الرضوان فی القران بما کان من الله تعالی.
🔺یقال:رضی به،رضی عنه،رضی علیه بمعنی.
💠طیبی شارح کشاف می گوید:
🔰معنای رضوان رضایت کثیر است،و از انجا که اعظم و بزرگترین رضایت ها (که مثل ندارد)رضایت خداوند متعال است،اختصاص پیدا کرده لفظ رضوان به آنچه که (رضایتی )که از جانب خدا است.
🔺این سه کلمه مذکوره به یک معنا هستند.
📗تدریج الادانی،ص ۲۰۱
@alnokat
شرح ملاجامی_۱۱۲.aac
15.97M
#العطف_یعنی_المعطوف_بالحرف
۹۸/۴/۱۵،ص۲۶۲
@alnokat
✅تضاد بین احکام شرعی
💠بین احکام شرعی تضاد کاملی برقرار است یعنی از قبل از جعل حکم تا بعد از جعل در تمامی مراحل تضاد بر قرار می باشد:
۱.مرحله محبوبت و مغبوضیت(محبوبیت واحب و مستحب و مغبوضیت حرام و مکروه با شدت و ضعف). فعل،واضح است که بین این دو تضاد است زیرا قابل اجتماع نیستند.
۲.مرحله اراده و تنفر(اراده واجب و مستحب و تنفر از حرام و مکروه با شدت ضعف).
۳.مرحله جعل و تکلیف،که این جعل دارای غرض غاییه است که عبارت است از:جعل واحب برای بعث و برانگیختن نحو فعل و جعل حرام برای زجر و راندن از فعل،واضح است بین بعث و زجر تضاد است.
💠در نتیجه بین تمامی مراحل تضاد وحود دارد.
📗المقدمات و التنبیهات فی شرح اصول الفقه،ج۴،ص۸
@alnokat
شرح ملاجامی_۱۱۳.aac
19.93M
#واذاعطف_أی_أوقع_العطف
۹۸/۴/۱۷،ص۲۶۹
@alnokat
#ظرائف
💠أیحبّ أحدکم أن یأکل لحم اخیه میتا فکرهتموه
✅از عبارات و جملات استفاده شده در این آیه نکاتی استفاده می شود،مثل:
۱.از استفهام انکاری استفاده شده(یعنی از ابتدا فهمانده قطعا این فعل را نمی پسندیت)
۲.آنچه را که در غایت کراهت است موصول به محبت کرده(محبت خوردن گوشته مرده برادر)
۳.اسناد فعل به (أحد)یعنی أحدی این را دوست ندارد
۳.اقتصار بر خوردن گوشت انسان نکرد بلکه گفت گوشت برادر
۴.و ایضا اقتصار بر گوشت برادر هم نکرد بلکه آن را در حال میته بودن قرار داد.
📗نقل فی حاشیة الدمامینی علی مغنی اللبیب،مع تصرف.ج۱،ص۶۷/۶۸
@alnokat
#تقارض_اللفظین
💠گاهی در کلمات متعددی دیده شده که در حکمی از احکام مثل هم هستند،به عبارت دیگر گاهی دوکلمه که هرکدام دارای معنای خاص به خود است،جزئی از معنای خود را به یک لفظی عاریه می دهد و در مقابل جزئی از معنای لفظ مقابل را عاریت می گیرد،برای واضح شدن به مثال های زیر توجه شود:
۱.اعطاء مصدریت و اهمال در عمل ما مصدریه به أن ناصبه،و اعطاء عاملیت أن به ما مصدریه.
۲.إعطاء (غیر)حکم استثناء به الّا و اعطاء الّا حکم غیر در توصیف به آن.
۳.اعطاء حکم لو شرطیه به إن شرطیه در اهمال،و اعطاء عاملیت جزم إن به لو.
۴.اعطاء حکم جزم متی به اذا در عمل،و اعطاء اهمال اذا به متی.
۵.إعطاء حکم جزم لم به لن و اعطاء حکم نصب لن به لم.
🔰و...که در آخر مغنی اللبیب ذکر شده.
تدریج الادانی،ص۴۰۶
@alnokat
شرح ملاجامی۱۱۵.aac
20.04M
#فالاول_أی_بدل_الکل
اتمام توابع.
۹۸/۴/۱۹،ص۲۸۰
@alnokat
#صرف
💠فعَل جاء لمعانٍ کثیرة لا تنضبط کثرةً و سعةً....
💠و فعِل تکثر فیه العلل والاحزان و اضدادها نحو سقِم و مرِض و فرح و تجیء الالوان و العیوب و الحِلیٰ کلها علیه ....
💠و فعُل لافعال الطبائع و نحوها مما حبل علیها الانسان أو صارت ملکةً له بالتکرار نحو حسُن و قبُح و صغُر و کبُر
🔰مواد و مصادری که در هیأت وژن فعَل (مفتوح العین) ریخته می شود از لحاظ گوناگونی به حدی زیاد است که نمی شود آنهارا تحت ضابطه و قاعده خاضی بر.
🔰اما وزن فعِل (مکسور العین)غالب موادی که در این هیأت ریخته شده موادی است که دال بر بیماری و حزن و اندوه است و همچنین دلالت بر رنگ و زینت دارد،می باشد مانند امثله مذکوره.
🔰همچنین فعُل (مضموم العین) دال بر افعال طبع یا امور فطری انسان و اموری که برای انسان ملکه است می باشد.
📗شرح النظام،ص ۱۳۲
@alnokat
#صرف
✅إعلم أنّ المقصود من تحقیر النعوت لیس تحقیر ذات المنعوت غالبا،بل تحقیر ما قام بها من الوصف الذی یدل علیه لفظ النعت،فمعنی ضویرب؛ذو ضرب حقیر و معنی قولهم:
🔰أسَیوِد،اُحَیمِر،اُصیفر:ای لیست هذه الالوان فیهم تامة
🔰وقد تجیء لتحقیر الذات کما فی قول الامام علی علیه السلام:
یا عدیَّ نفسِه .
💠بدانکه قطعا مقصود از تحقیر کردن صفات،تحقیر ذات موصوف نیست غالبا،بلکه مقصود تحقیر صفتی است که قائم به آن موصوف می باشد،وصفی که لفظ (محقَّر)وصف دلالت بر آن دارد،پس:
🔰معنای ضویرب(آن نیست که ضارب کوچک است بلکه)صاحب ضربی که ان ضرب کوچک و ضعیف است.
🔰و معنای قول اهل لغت که (اسیود و احیمر و اصیفر)گوید:منظور ان است این اسن که سیاهی و قرمزی زردی در آن موصوف تام نیست.
🔰البته گاهی هم خلاف غالب تحقیر وصف برای تحقیر موصوف است نه صفت مثل کلام مولا علی علیه السلام:
✨ای دشمن کوچک خودت.
📗شرح رضی بر شافیه،ج۱،ص۲۷۹
@alnokat
#صرف
💠تسمی الثلاثة(واو،یاء،الف) حروف العلة،لانها تتغیر و لا تبقی علی حال.کالعلیل المنحرف المزاج المتغیر حالا بحال،و تغییر هذه الحروف لطلب الخفه لیس لغایة ثقلها بل لغایة خفتها،بحیث لا تحتمل أدنی ثقل و ایضا لکثرتها فی الکلام....و کل کثیر مستثقل و إن خفّ.
💠وجه تسمیه حروف عله،به العله بدان خاطر است که دائما تغییر می کنند و بر حال واحدی نیستند مانند شخص علیل و مریض که دارای مزاج ناسالم است و حال متغیری دارد.
💠این تغییر هم بخاطر خفیف شدن تلفظ کلمه،بدلیل غایت ثقل ان ها نیست بلکه بر عکس بخاطر نهایت خفیف بون ان هاست(بلکه برخی انهارا صوت گویند یعنی مدِّ ضمه و کسره و فتحه نه حرف)به گونه ای خفیف هستند که کوچکترن سنگینی را متحمل نمی شوند.
دلیل دوم تغییر هم کثرت استعمال است زیرا هر کثیری ثقیل می شود اگرچه خودش ذاتا خفیف باشد.
📗شرح رضی بر شافیه،ج۳،ص ۶۸
@alnokat
شرح ملاجامی_۱۱۸.aac
17.27M
#فاذا_اجتمع_ضمیران
۹۸/۴/۲۳،ص۲۹۸
@alnokat
شرح_ماجامی_۱۲۰.aac
17.81M
#ولجمعها_أی_جمع_المذکر_والمؤنث
۹۸/۴/۲۵،ص۳۰۸
@alnokat
#روش_ترجمه_آیات
💥انتهوا خیرا لکم
ترجمه ملاجامی:
🔆انتهوا عن التثلیث واقصدوا خیرا لکم و هو التوحید
✅(دست بردارید از تثلیث و قصد کنید انچه که برای شما خوب است که ان تو حید باشد)
🔆شارح ملاجامی میگوید:
خیرا نمی شود مفعول به باشد زیرا نهی از خیر قبیح است،پس طبق صدر ایه که نهی از اعتقاد به تثلیث است، خیرا مفعول برای فعل محذوف است زیرا:
معمولا بعد از نهی از بدی(همچنین امر به انتهاء) ،امر به خوبی می اید مثل:
♨️لا تقولوا راعنا وقولوا انظرنا الایه.
همچنین ادامه ایه که می فرماید:انما الله اله واحد استیناف بیانی و جواب سوال مقدر است
یعنی چرا توحید را قصد کنیم؟چون فقط الله اله واحد است.
❌برخی مترجمین ایه را چنین ترجمه کرده اند:
🔻از تثلیث دست بردارید برای شما بهتر است.
🔺این وجه اگر غلط نباشد بعید است زیرا:
🔺اگه مقصود از ایه این بود یا باید می گفت:
➖انتهوا فخیرٌ لکم(یعنی خیر با فا و مرفوع می امد):یعنی ان تنتهوا فهو خیر لکم.
زیرا در ایه ۱۹انفال امده:
➖ان تنتهوا فهو خیرٌ لکم.
➖همچنین ۳توبه:فان تبتم فهو خیر لکم
یا
➖انتهوا خیرٌ لکم:یعنی دست بردارید ان برای شما بهتر است(این وجه دوم جایز ولی مرجوح است در کلام عرب).
↩️نعم! شاید طبق ترجمه مترجمین بشود خیرا را مفعول مطلق برای فعل محذوف دانست: انتهو یخیر خیرا لکم
✅اما باتوجه به اسلوب بیانی قران از این ترکیب،قصد این معنا بعید است، همچنین از ایه ۱۹انفال(ان انتهوا فهو خیر لکم)استفاده می شود اگر ترجمه مترجمین مقصود بود قطعا باید به صورت مرفوع اورده میشد.
🔰روزی به ادیب هاتفی عرض کردم:
چرا ترجمه ای برای قران نمی نویسید؟زیرا ترجمه های قران غالبا پر از اشکال هستند
🔰ایشان فرمودند:گاهی یه کلمه برای انکه دقیق ترجمه شود یکصفحه بحث دارد،چطور ذیل یک سطر ایه یک سطر ترجمه بیاوریم؟
🔆یکی از تلامیذ آقا سید هاشم حداد علیه الرحمه می فرمودند:
💠طلاب نباید از ترجمه های رایج قران استفاده کنند بلکه باید با استفاده از کتب ادبی همچون مغنی اللبیب معنی ایات را بفهمند.
✍ احمد مومیوند
@alnokat