eitaa logo
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
1.9هزار دنبال‌کننده
91 عکس
31 ویدیو
88 فایل
ادمین @Alhamd_leallah کانال شرح الجامی @sharholjami کانال شرح ریاض السالکین @RiazAlsalekin کانال مختصرالمعانی @MOKHTASAR_ALMANI
مشاهده در ایتا
دانلود
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
❌توصیه می شود بادقت این مبحث دنبال شود: ✅مشارکتی که مستفاد از افعل تفضیل می باشد،مشارکت تحقیقی است
ادامه مبحث بالا: 2⃣گاهی استعمال افعل تفضیل،اصلا برای تفضیل بین دو طرف(مفضّل و مفضول) نیست،بلکه برای بیان کمال وصف خاص مفضّل (لفظی) می باشد و اصلا وصف مشترکی نیست بین آن دو،که تفضیل معنا داشته باشد. 🔆مثلا در کلام عرب آمده: ✅الصیف ابرد من الشتاء (تابستان سرد تر از زمستان است). 💠واضح است که سرما وصف مشترک بین تابستان و زمستان نیست که تابستان برتری داشته باشد نسبت به آن ،بلکه مقام برای بیان کمال وصف گرمای تابستان است،یعنی تابستان در حرارتش اکمل است از زمستان در برودتش. (یا همچنان که سرمای زمستان کامل است،تابستان هم ،همان کمال را در گرما دارد،این کلام برای کسی است که اهل مکان سرد است و گرما ان چنانی ندیده.) ادامه دارد↪️ @alnokat
✅بیان یا مصدر به معنای تبیّن و ظهر(روشن و ظاهر شدن)،یا اسم مصدر از بیّن (در این صورت اطلاق می شود به اظهار شی یا انچه که بوسیله ان اظهار شی رخ می دهد).مثل سلام و کلام که اسم مصدر از سلّم و کلّم هستند. 💠تبیان: همچنین مصدر از بیّن که مصدر شاذ می باشد، زیرا قیاس در این باب فتح اول است. ♨️فرق تبیان با بیان ان است که در تبیان کدّ خاطر و اعمال قلب(تفکر در روشن شدن مطلب) نیاز است و قریب به این تفاوت ان است که تبیان اظهار با دلیل و برهان است. ❗️بعید نیست این فرق بخاطر قاعده زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی باشد. 💥نکتة: ✨این قاعده اولا اکثری است نه یک قاعده کلی. ✨ثانیا مشروط است بعد از انکه دو بناء مشتق از اصل واحدی باشند، در نوع هم متحد باشند،پس قاعده با صفت مشبهه و اسم فاعل نقض نمیشود به اینکه صفت مشبهه دلالت بر زیادت معنا دارد و ان ثبوت و جِبلیّه(فطری) است با انکه مبانی ان کمتر از اسم فاعل است(بعضا)مثل حذِر و حاذر.حسن و حاسن. ↩️(هرچند) چه بسا از این مشروطیت هم جواب داده شده به اینکه حذر ابلغ بودنش به خاطر تکیه ان به امور جبلی(فطری،نفسی)می باشد والاجایز است حاذر ابلغ از حذر باشد بخاطر دلالت بر زیادة حذر اگرچه معنای لزوم ندارد. حاشیة جونگی علی شرح التصریف،ص۲۴ @alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۱.aac
15.15M
#المجرورات ۹۸/۳/۱۱،ص۲۳۰ @alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۲.aac
15.24M
#وهی_أی_إلاضافة ۹۸/۳/۱۲،ص۲۳۲ @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکاتی لطیف از زبان استاد ابراهیم دینانی: کلمه فطر:بریدن شکافتن و... عید فطر یعنی... @alnokat
قلناه قلنا به 💠صدور القول بمعنی الکلام من القائل لایحتاج الی الدلیل و یعبر عنه بالقول المتعدی بنفسه. 💠و ما یحتاج الیه هو القول بمعنی الاعتقاد الذی یتعدی بالباء. 💠قول به معنای کلام صادر از متکلم نیاز به استدلال ندارد و با قول متعدی به نفسه از آن تعبیر می شود :قاله جماعة‌... 💠اما قول به معنای اعتقاد که نیاز به استدلال دارد در اسلوب زبان عربی بوسیله باء جاره متعدی می شود: القائل بهذا ،قال به و... تعلیقة الاستاذ علی النظامی همدانی(دام ظله) علی باب الحادی عشر،ص۶۴ @alnokat
❓دلیل معرفه شدن مضاف،در ترکیب اضافی چیست؟ 💠دلیل تعریف وضع هیئت ترکیبیه اضافیه برای معرفه شدن مضاف است،نه اینکه نسبت دادن هر امری به یک شیء معرفه موجب تعریف آن میشود ✅مثلا غلام زید معرفه است اما غلام لزید نکره است با اینکه نسبت داده شده غلام به زیدِ علم. یا اگر نسبت داده شدن به امر معلوم موجب تعریف می شد باید فعل که نسبت داده شده به فاعل معین معرفه شود و حال آنکه فعل کجا تعیّن کجا؟! 💠هیئت ترکیییه اضافیه وضع شده تا بفهماند مضاف معیّن است.مثلا در: (غلام زید) 💠غلام معینی مقصود است بدین معنا که یا زید تنها یک غلام دارد،یا یکی از انها اشتهار دارد والّا اگر غلام معیّنی از ترکیب دانسته نشود استفاده از این ترکیب غلط است و باید از غلام لزید استفاده شود. 📌نظیر این ترکیب، ترکیب اسنادی است که این همانی را می فهماند+معنای تام:الکلمة لفظ یا ترکیب وصفی که این همانی را میفهماند+عدم تام شدن معنا: زیدٌ العالم...(زیدِ عالم). 📙شرح ملاجامی(اصل کلام از رضی)،ص ۲۳۵ @alnokat
شرح_ملاجامی_۱۰۳.aac
15.53M
#تفید_أی_الاضافة_المعنویة ۹۸/۳/۱۸،ص۲۳۴ @alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
❌توصیه می شود بادقت این مبحث دنبال شود: ✅مشارکتی که مستفاد از افعل تفضیل می باشد،مشارکت تحقیقی است
↩️ادامه مبحث افعل تفضیل: 3⃣گاهی قصد می شود از افعل تفضیل تجاوز صاحب افعل تفضیل و تباعد صاحب آن از غیر در اصل فعل نه اینکه در اصل فعل با کسی شریک است و ادات تفضیل او را برتری بر غیر دهد. 💠بلکه بدین معناست که صاحب ان متباعد است در اصل فعل و متزاید است به سوی کمال فعل،یعنی قصد شده از افعل تفضیل تمایز آن در اصل فعل، همراه مبالغه،این مبالغه با افعل تفضیل درست می شود به این گونه که ابتدا ادعا می شود غیر هم در اصل فعل با ان شریک است بعد صاحب را بر غیر تفضیل می دهد بنابر وجه اختصاص،که با این اسلوب کمال تفضیل دانسته می شود. ✅این نوع از استعمال معنای اوضح در افاعل تفضیل در صفات خداوند تعالی است،زیرا در اصل صفات کسی شریک او نیست تا تفضیل معنا داشته باشد،مثل الله اکبر و... 🔰گفته شده به همین معناست قول خداوند حکایت از حضرت یوسف: 🔆ربّ السجن احب الیّ مماتدعوننی الیه. ✅زیرا انچه که زنها یوسف را بدان دعوت می کردند محبوب او نبود تا سجن محبوب تر باشد،بلکه در اینجا حب سجن برای یوسف متباعد در اصل حب است و متزاید است به سوی کمال حب یوسف. 📙حاشیة جونگی علی شرح التصریف،ص۱۹ @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نظر فیلسوف گرانقدر دکتر دینانی در رابطه با کتب سنتی @alnokat
1⃣حجازیون:به کسانی که منسوب به حجاز هستند می گویند،که عبارتند از: 🔰مکة،مدینه،یمامة(یمامة شهری است نزدیک به یمن) 2⃣حجاز:وجه تسمیه حجاز(که مصدر بوده): 💠یا به معنای حاجز است،زیرا این شهر فاصل بین تهامه و نجد است. 💠یا به معنای محجوز است،زیرا این شهر را حِرار خمس احاطه کرده که عبارتند از: 🔰حرة واقم،حرة راجل،حرة لیلی،حرة بنی سلیم،حرة النار، 💠حرّة عبارت است از زمینی که دارای سنگ های سیاه(به خاطر حرارت)و پوسیده است کانّ این سنگ ها با آتش سوخته شده. تدریج الادانی،به نقل از جونگی،ص۱۳۹ @alnokat
قومی که از فرزندان تمیم منشعب شده اند. زیرا: ابن از بناء گرفته شده چونکه فرزند ساخته شده پدر است،به همین خاطر است که مصنوع به صانع نسبت داده می شود،مثلا: به کسی که جنگ را به پا می دارد:أبو الحرب گویند. و به اِیده جدید: بنت الفکر گویند و هکذا. تدریج الادانی،ص۱۴۰ @alnokat
💠ثواب:جزای کسی است که بخاطر عملش استحقاق آن را دارد،و همراه با تعظیم به وی داده میشود. 💠تفضل: پاداشی است که به شخص داده می شود،در حالی که شخص عملی انجام نداده که مستحق ان شود(یا شاید اگر انجام داده به قصد قربت نبوده،مثل کسی که صفت کریم بودن دارد و در مقابل ان خدا به وی پاداش می دهد). 💠عوض:اگر درد و ألمی به شخصی از جانب خدای متعال برسد خداوند پاداشی در مقابل به او می دهد پس پاداش به شخص مستحق بدون تعظیم،عوض گویند. 📗شرح الباب الحادی عشر،الفصل الرابع،ص۷۳ @alnokat
💠عزم مرتبه قوی تر از اراده است،امام کاظم (علیه السلام)در دعای روز مبعث می فرمایند: 🔆و قد علمت ان افضل زاد الراحل الیک ارادة یختارک بها. ✅یعنی باید اراده عزیمه باشد‌. 📘مصباح المتهجد،ج۱،ص۱۶۲ 📗استاد علی مومنی،روش سنتی،ص۴۳ @alnokat
1⃣اللهم لا یا اللهم نعم استعمال کثیر دارد،کأنّ متکلم قصد کرده اثبات جواب را در حالی بدهد که قلب او مملو و مشغول به ذکر و یاد خداست تا اینکه جواب أوقع و أبلغ باشد در قلب سامع و اینکه سامع بداند که متکلم ایراد جواب را بصورت یقینی و با بصیرت می دهد.واینکه سامع مطمئن شود خود را در معرض کسی قرار داده که وقتی از او سوال می پرسد،او روی به خدا می اورد تا جواب سوالش را بدهد. وشکی نیست کسی که این حال را دارد سخنی نمی گوید مگر اینکه از روی صدق و یقین باشد. 2⃣اللهم الا أن یقال این اسلوب زمانی استفاده می شود که مستثنی عزیز و نادر باشد ومتکلم قصد دارد با این اسلوب مطلب را استظهار کند با کمک از مشیت خداوند متعال،که با این اسلوب ایذان و اشاره دارد به اینکه مطلب در حد شذوذ بالا رفته است که این اسلوب در کلام فصحاء زیاد است. 📗تدریج الادانی به نقل از جونگی به نقل از مطرزی،ص۱۴۱ @alnokat
✅زمانی که استدلال شود بر مطلوب بواسطه دلیلی: 1⃣اگر خصم مقدمه معینی از دلیل را منع کند یا همه مقدمات را معینا منع کند،به این:منع یا مناقضه یا نقض تفصیلی گویند. 💠در اینجا نیاز به شاهد نیست اما اگر خصم چیزی بیاورد که منع را تقویت کند،سند منع نام دارد. 2⃣اگر خصم مقدمه غیر معینی از دلیل را منع کند مثلا بگوید(همه مقدمات دلیلت درست نیست،بلکه برخی فاسد است)معنایش ان است که در دلیل خللی وجود دارد،که به این:نقض اجمالی گویند. 💠در اینجا حتما شاهدی بر اختلال لازم است. 3⃣اگر خصم مقدمات دلیل را چه معین چه غیر معین منع نکند بلکه خود او دلیلی مقابل دلیل مستدل آورد که دلالت بر نقض مدعای مستدل دارد،به این معارضه گویند، 📗حاشیه سید میر شریف بر شرح شمسیه رازی.ص۶۴ @alnokat
🔆ٱولئک سیرحمهم الله 🔆فسیکفیکهم الله 🔆سیری الله عملهم و رسوله 1⃣زمخشری: سین وضع شده برای دلالت بر وقوع فعل با تأخر،اما اگر مقام،مقام تأخر نباشد(با وجود قرینه)سین افاده می دهد وجوب وجود فعل را با تأکید مثل آیات مذکوره. 💠البته همچنانکه سین برای تأکید و وجوب تحقق وعده می آید برای وعید نیز می آید مثل جایی که عرب می گوید: 🔰سأنتقم منک. ♻️زمخشری در کشاف گفته: 🔅سین در اثبات مثل لن در نفی است،به همین خاطر گاهی ممحض در تأکید می شود بدون قصد استقبال. 2⃣خلیل گفته: 🔰سیفعل در مقابل لن یفعل می آید،مثل لیفعلنّ که در جواب لا یفعل می اید. 3⃣ابن هشام گفته:ستجدون آخرین یریدون... الایة. 🔰به معنای استمرار است مثل سیقول السفهاء،زیرا این آیه بعد از قول آنها(ما ولاهم عن قبلتهم)آمده برای اشعار به استمرار و... 📙خلاصه اقوال منقوله از جونگی،ص۷۷ @alnokat
💠رازی: 🔆 تقدمی راگویند که متأخر به متقدم محتاج است،در حالی که متقدم علت متاخر نیست. 💠جرجانی: 🔆یعنی متقدم علت مؤثر و کافی در حصول متأخر نیست،زیرا اگر متقدم مستقلا موجب حصول متاخر شود تقدم او علّی است مثل تقدم حرکت دست بر حرکت کلید،اما اگر مستقل در حصول متاخر نباشد،تقدمش طبعی است،مثل تقدم واحد بر اثنین و تقدم تصور بر تصدیق. 📗شرح الشمسیه رازی،مع حاشیة شریف جرجانی،ص۷۶ @alnokat
المعانی باختلاف المصادر فعل وجد،در صیغه ماضی و مضارع متحد است اما از نظر معنا با توجه به مصادرش مختلف المعنا می باشد: ۱.مصدر وجد از غضب (وجودش مغبوض است)می شود: موجِد. ۲.مصدر وجد از شی مطلوب: وُجود ۳.مصدر وجد از شیء ضاله و گمشده:وِجدان ۴.مصدر وجد از شیء محبود:وَجْد ۵.مصدر وجد از اشیاء مالی:وُجْد ۶.مصدر وجد در مورد غنا و بی نیازی:جِدَة کذا نقل فی تدریج الادانی،ص۱۶۷ @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🏴 عاشورای‌دوم، برای‌رئیس‌مذهب! 🎙 بیان آیت‌الله‌العظمی‌وحیدخراسانی ◼️ آجرکم الله فی مصیبة الامام جعفر الصادق علیه السلام
💠مصدر برای تأکید فعل ما قبل خود،یا حال برای قبل است،که در هر صورت در کلام منفی برای انتفاء کلی است. 🔆مثلا: 🔰لم یتغیر اصلا: ۱.بنابر مفعول مطلق بودن: انتفی التغییر انتفاء کلیّا. ۲.بنابر حال بودن: انتفی التغییر ملبسا بالکلیّه. 💠وجه مناسبت(مناسبت تفسیر اصل با کل)این است که وقتی شیء با اصلش اخذ شود اخذ کلی است. 💠همین احکام بر«رأسا»هم صادق است. 📗حاشیة جونگی،ص ۱۱۷ @alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۶.aac
16.28M
#لقائل_أن_یقول ۹۸/۳/۲۲،ص۲۴۲ @alnokat
شرح ملاجامی_۱۰۷.aac
14.95M
#ولایضاف_اسم_مماثل ۹۸/۴/۵،ص۲۴۴ @alnokat