از آن سوی تاریکی
دلم تنگ شده است نه برای او، نه برای خاطرات او، نه برای یاد او. بلکه برای منی که بودم، و گویی این دل
متنایی که مینویسم اینجوریه که انگار
یه افسردم که شونصد بار شکست عشقی خورده و هر لحظه ممکنه خودکشی کنه
از آن سوی تاریکی
متنایی که مینویسم اینجوریه که انگار یه افسردم که شونصد بار شکست عشقی خورده و هر لحظه ممکنه خودکشی ک
در حالی که یک در صد هم اینجوری نیستم
و کلا در حال حاضر یک عدد روانی قاتل هستم