🔹مسابقه قرآنی هفتگی🔹
#مسابقات_قرآنی
💥شرط شرکت در مسابقه عضویت در کانال قرآن کریم هستش👇🏻
کانال «قرآن کریم»
https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326
🌟 راهنمایی:
پاسخ سوال در مطالب کاناله پس اونا رو با دقت بخونین و اگه یادتون رفته رجوع کنید
🎁هدایا:
🔸هدیه نفر اول و نفر دوم:
هدیه مادی:
«شارژ پنج تومنی»🎁
هدیه معنوی:
«اهدای ثواب تلاوت یک روز از تلاوت های روزانه کانال قرآن کریم به کسی که برندگان به ما اعلام می کنند.»🎁
(مثلا هدیه به اهل بیت علیهم السلام یا درگذشتگان، شهدا و ...
یا به نیت سلامتی عزیزانشون)
❗️آخرین مهلت ارسال پاسخ ها: پنج شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳
🌿برای شرکت در مسابقه روی لینک زیر ضربه بزنین👇🏻
https://formafzar.com/form/79v8r
🌿برای شرکت در مسابقه روی لینک زیر ضربه بزنین👇🏻
https://formafzar.com/form/79v8r
سرکار خانم فاطمه بانشی
جناب آقای حسن کرامتی
که برندگان مسابقه هفته گذشته هستند لطفا به بنده پیام بدن
May 11
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_داوود_علیه_السلام #قسمت_دوازدهم
🔹وفات حضرت سلیمان علیه السلام 🔹
حضرت سلیمان (علیه السّلام) در مسجد بیت المقدس گاه به مدت یک سال و گاه دو سال و گاه یک ماه و دو ماه، اعتکاف می نمود، روزه می گرفت و به عبادت و شب زنده داری می پرداخت. در سال آخر عمر، هر روز صبح کنار گیاه تازه ای که در صحن مسجد روییده می شد می آمد و نام آن را از همان گیاه می پرسید، و نفع و زیانش را از آن سؤال می کرد، تا این که در یکی از صبح ها گیاه تازه ای را دید، کنارش رفت و پرسید: «نامت چیست؟» پاسخ داد «خرنوب» سلیمان (علیه السّلام) پرسید: «برای چه آفریده شده ای؟» خُرنُوب گفت: «برای ویران کردن.» (با ریشه هایم زیر ساختمان ها می روم و آن را خراب می کنم. ) سلیمان (علیه السّلام) دریافت که مرگش نزدیک شده است، به خدا عرض کرد: «خدایا! مرگ مرا از جنّیان بپوشان، تا هم بنای ساختمان مسجد را به پایان برسانند، و هم انسان ها بدانند که جنّ ها علم غیب نمی دانند.»
سلیمان (علیه السّلام) به محراب و محل عبادت خود بازگشت و در حالی که ایستاده و بر عصایش تکیه داده بود، از دنیا رفت. مدّتی به همان وضع ایستاده بود و جنّ ها به تصوّر این که او زنده است و نگاه می کند، کار می کردند. سرانجام موریانه ای وارد عصای او شد و درون آن را خورد. عصا شکست و سلیمان (علیه السّلام) به زمین افتاد. آن گاه همه فهمیدند که او از دنیا رفته است.
مولانا در کتاب مثنوی، این داستان را نقل کرده، و در پایان داستان چنین ذکر نموده که سلیمان (علیه السّلام) پس از آن که فهمید اجلش نزدیک شده گفت: «تا من زنده ام به مسجد اقصی آسیب نمی رسد.»
آن گاه چنین نتیجه گیری می کند: «مسجد اقصای دل ما تا آخر عمر با ما است، ولی عوامل هوی و هوس و همنشینان نااهل، مانند گیاه خُرْنُوب در آن ریشه دوانیده و سرانجام کاشانه دل را ویران می سازد. بنابراین همان هنگام که احساس کردی چنین گیاهی قصد راهیابی به دلت را نموده، با شتاب از آن بگریز و علاقه خود را از آن قطع کن. خودت را هم چون سلیمان زمان قرار بده تا دلت استوار بماند، چرا که تا سلیمان است، مسجد آسیب نمی بیند، زیرا سلیمان مراقب عوامل ویران گر است و از نفوذ آن عوامل جلوگیری خواهد کرد.
وا ستان از دست بیگانه سلاح
تا ز تو راضی شود علم و صلاح
چون سلاحش هست و عقلش نی، ببند
دست او را ورنه آرد صد گزند؛
تیغ دادن در کف زنگی مست
به که آید علم، ناکس را به دست
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
◉●◉✿ا✿◉●•◦
✅ کانال قرآن کریم
https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326
🌿لینک ورود به کانال↑
ثواب تلاوت امروز به درخواست برنده مسابقه قرآنی هفته گذشته خانم بانشی
به نیابت از ظهور امام زمان و خیر اموات
مؤمنین و مومنات ان شاءالله
#تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
🔹صفحه ۳۵۹ قرآن کریم🔹
◉●◉✿ا✿◉●•◦
✅ کانال قرآن کریم
@alquran_alkarim1