eitaa logo
نجوم اصیل ایرانی اسلامی(التفهیم)
2.1هزار دنبال‌کننده
608 عکس
280 ویدیو
6 فایل
تدریس و توضیح و تحلیل نجوم ایرانی اسلامی(نه اختر فیزیک امروز) توسط پژوهشگر و محقق این حوزه محمد خسروی..مدیریت موسسه علم و تمدن پارس (بنده علوم غریبه کار نمیکنم بلد هم نیستم) کمک مالی هر مبلغی هر مقداری جهت گسترش کانال به نام محمد خسروی 6104338905692188
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 راه علمی یا شبه فلسفی اما آن راه های دیگر یک راه را عرض کردیم راه علمی است، ولی گفتیم شبه فلسفی راه علمی محض برخلاف نظریه بسیاری از افراد، محال است بتواند خدا را به انسان معرفی کند؛ یعنی علم به طور مستقیم نمی تواند خدا را به انسان نشان بدهد. چرا؟ چون کار علم این است که پدیده های عالم را به انسان می نمایاند؛ یعنی شیء باید کوچک باشد تا علم بتواند آن را نشان بدهد، علم می تواند عنصری از عنصرهای طبیعت را برای انسان کشف کند علم می تواند برای انسان یک سیاره در منظومه شمسی کشف و پیدا کند، اما علم هرگز به طور مستقیم نمی تواند خدا را به انسان نشان بدهد. اگر چیزی این طور محاط علم و تجربه و آزمایش در بیاید نمی تواند خدا باشد کما اینکه نمی تواند روح باشد و کما اینکه نمی تواند زمان باشد؛ یعنی این اموری که محدود به یک حد معینی نیست از حدود تجربه و آزمایش خارج است. بله علم به طور کمک و معاون و غیر مستقیم می تواند خدا را نشان بدهد و بسیار معاون و کمک خوبی است به این شکل که با فلسفه (یعنی با عقل) دست به دست یکدیگر بدهند. 📕 کتاب توحید، متفکر شیهد استاد مطهری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حل مشکل آب زاینده‌رود از شاهکارهای ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @ALTAFHIM
🔺کتاب عمل: ◽️تعلیقه بر کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهایی: 🔹«مفتاح‎الفلاح تألیف منیف ابوالفضائل مشتهر آفاق علامه شیخ بهاء‎المله والدین است که در وظایف اهل دیانت به آداب و اعمال واجب و مندوب روز و شب به بهترین نظم و اسلوب تدوین فرموده است. 🔅محاسن آن عریز، و مطالب آن عزیز است. هم مشحون به حقایق لطایف منطق سفرای الهی درگاه راز و نیاز با خداوند بی‎نیاز است، و هم حافل دقایق معانی در بیان اسرار متیسر ایات قرآنی، و ادعیه و اذکار ماثوره است. 💢 کوتاهی سخن: انسان آگاه و زبان‎دان و گوهرشناس باید بدان انس بگیرد تا قداست و نفاست، چنان درّ یتیم را دریابد، وگرنه زبان قلم در وصف و تحریر آن زبون است. معلم بزرگ مرحوم ایت‎الله ملاحسین‎قلی همدانی رحمه‎الله‎علیه که به فرموده‎ی بعضی از مشایخ ما، سیصد تن از اولیاءالله در محضر انور او تربیت شده‎اند، می‎فرمود: کتاب «مفتاح‎الفلاح» برای عمل کردن خوب است...». ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @ALTAFHIM
در انتساب این رساله به بو علی، بحث‌هایی بین محققین درگرفته است که محقق و مصحح این رساله، مرحوم جلال الدین همایی ، پس از ذکر و بررسی ادله طرفین، فرموده‌اند: باری کهنگی طرز انشاء کتاب کنوز المعزمین مسلم است، اما اینکه متعلق به زمان شیخ و ریخته قلم او باشد، به عقیده این جانب دلیلی ندارد غیر از همان‌ها که در فصل ادله انتساب گفتیم و الله العالم @ALTAFHIM
۳.۱ - بخش اول در مقاله اول از طبایع حروف سخن به میان آمده و بعد از بیان حکایتی در تاثیر طلسم و امثال آن، حروف ابجد به چهار قسم که هر کدام مطابق یکی از عناصر اربعه است تقسیم شده است. در مقاله دوم، از استخراج اسامی کواکب و اینکه هر یک از کواکب زحل ، مشتری ، عطارد ، مریخ ، قمر و شمس با چه حروفی مورد اشاره واقع شوند تا تاثیرات لازم حاصل آید، بحث شده است. در مقاله سوم، از دخنه کواکب و اینکه برای به کار گرفتن تاثیر هر کدام از کواکب چه بخوری را درست کنند و مواد هر کدام چه باشد، سخن گفته شده است. پمقاله چهارم، در لباس و زینت کواکب است؛ بدین معنا که برای به کارگیری تاثیر هر یک از کواکب باید لباسی خاص پوشیده و انگشتر خاصی را در دست کرد تا مقصود به دست بیاید. مقاله پنجم، در تکسیر اسم خود با اسامی کواکب است که بعد از ساختن بخور هر یک از کواکب در ساعت مخصوص هر کدام و پوشیدن لباس مخصوص هر کدام، باید این کار را کرد؛ یعنی حروف اسم خود را تکسیر نمود (تکسیر، عبارت است از جدا جدا نوشتن اسامی حروف اسم) و با اسم تکسیر شده هر یک از کواکب مخلوط کرد تا نتیجه لازم به دست آید. مقاله ششم، بیان گر این معناست که برای هر کاری، کدام کواکب را و به چه اندازه باید خواند؟. مقاله هفتم، در بیان چند عمل است که برای ایجاد محبت مفید است؛ بدین معنا که برای به دست آوردن دل کسی و منحصر گردانیدن آن شخص برای خود، چه کارهایی می‌توان انجام داد؟. ۳.۲ - بخش دوم این بخش در مورد چگونگی خواتم سبعه سیاره و خواص و تصویر آن است که مؤلف، آن را علم شریفی می‌داند که بدون نیت خالص و توجه به ذات اقدس الهی، مقصود حاصل نمی‌گردد، بلکه نتیجه عکس می‌دهد. این بخش، در چاپ یا نسخه دیگر کتاب، دارای هفت فصل می‌باشد که اولی در ذکر اعمال و متعلقات آن؛ یعنی بیان اینکه چه کوکبی در چه عملی و چگونه به کار می‌آید؟. فصل دوم، درمنسوبات کواکب است؛ یعنی چیزهایی که به کواکب تعلق دارد، به درد کدام قشر از مردم می‌خورد؟. فصل سوم، در ضدیت و دوستی برخی از کواکب با برخی دیگر است. فصل چهارم، در دخنه کواکب است که چه بخوری برای استفاده از کدام کواکب لازم است؟. فصل پنجم، در شرح حروف ابجد است و اینکه حروف بیست و هشت گانه چگونه باید تقسیم شوند تا خواص لازم از آنها به دست آید؟. فصل ششم، در خواص حروف است و بیان اینکه چه حرف‌هایی یابس و کدام‌ها مرطوبند؟ چه حرف‌هایی دارای حرارت و کدام‌ها برودت دارند؟. هفتمین فصل، در ترکیب اسماء است که چه ترکیبی باعث محبت بین دو نفر می‌شود و چه ترکیبی باعث کدورت و بغض میان افراد می‌گردد @ALTAFHIM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطقه ممنوعه اعتبار ناسا 😳 منطقه ای که استنلی کوبریک در آنجا تعدادی از پلان های فیلم سفر به ماه ناسا را فیلم برداری کرد توسط این بلاگر آمریکایی معرفی شده البته ایشون رفته به ماه این فیلم رو گرفته چون ناسا که هیچ وقت دروغ نمیگه 👀 🌓@ALTAFHIM
هاوکینگ «ام تئوری» را مادر تئوریها دانسته و بارها اشاره کرده‌است که در حال حاضر به یک تئوری جامع فراتر از تئوری‌های شناخته شده‌ای چون نسبیت و کوانتا، نزدیک شده‌ایم. این گفته هاوکینگ در حالی بیان می‌شود که به گفته پروفسور مایکل داف - یکی از پیشگامان ام تئوری هنوز نمی‌توان «ام تئوری» را تئوری جامع نامید. شباهت سخنان استیون هاوکینگ با نظرات برخی از استادان فیزیک که موضوع آفرینش از هیچ را پیش کشیده‌اند (لورنس کراوس و دیگران) ــ نشان می‌دهد که آنچه در کتاب طرح عظیم آمده زمینه قبلی داشته‌است. در مصاحبه با سی ان ان، هاوکینگ در پاسخ به پرسش لری کینگ که می‌پرسد آیا خداوند جهان را خلق کرده؟ می‌گوید «خداوند ممکن است وجود داشته باشد ولی علم می‌تواند جهان را بدون نیاز به خلق کننده توضیح دهد». ملادینوف در این مصاحبه در جواب مجری که از او پرسید آیا شما و هاوکینگ خدا ناباور هستید، می‌گوید «خیر». هم هاوکینگ و هم ملادینوف بر روی این مسئله تأکید می‌کنند که «کتابشان اصلاً مدّعی وجود یا عدم وجود آفریدگار نیست. ملادینوف توضیح می‌دهد که این دو مقوله از هم جدا هستند. او می‌افزاید که دانش فیزیک امروز، جهان را بدون نیاز به آفریدگار توضیح می‌دهد ولی این ربطی به مقوله ایمان ندارد.» ملادینوف در مقابل این حرف چاپرا که او را به جبر متهم کرده‌است، پاسخ می‌دهد که جبری که آن‌ها در کتاب بیان کرده‌اند متفاوت از جبر فلسفی متعارف است؛ و صرفاً برای تأکید بر پیروی همه پدیده‌ها از قوانین علمی است. به نظر هاوکینگ، با حاکمیت قوانین مربوط به کوانتوم، کائنات می‌تواند از هیچ، بدون نیاز به دخالت یک موجود فوق طبیعی، به وجود بیاید. اینکه بر اساس فیزیک کوانتوم، یک فوتون می‌تواند وجود داشته باشد بدون اینکه کائناتی موجود باشد و به محض تبدیل تصادفی فوتون به جفت الکترون-پوزیترون جرقه اولیه زنجیر تشکیل الکترون‌های بیشتر زده می‌شود. در فصل نهایی کتاب، هاوکینگ بر اساس مدل طراحی شده توسط جان کانوی، ریاضیدان و استاد کمبریج، به نام «بازی حیات» نشان می‌دهد که به محض شکل گرفتن پیکربندی یا موقعیت آغازین در یک سیستم که قوانین معینی بر آن حاکمند، این قوانین خواهند بود که تعیین می‌کنند چه اتفاقی در آینده بیفتد. @ALTAFHIM
مهدی گلشنی فیزیکدان و استاد سابق دانشگاه شریف می‌گوید: اصلاً نیازی نیست که بر مبنای فلسفه اسلامی و غربی بخواهیم با هاوکینگ که ادعا می‌کند فلسفه را قبول ندارد، بحث کنیم می‌توان براساس فیزیک خودش با او بحث کرد؛ مگر او برای یک نظریه موفق چهار شرط نگذاشت؟ کدام یک از این شروط (منهای شرط اول مربوط به ظرافت و زیبایی) در نظریه M وجود دارد یا به تحقق پیوسته‌است؟! به این خاطر است که حتی بعضی از فیزیکدانان بزرگی که خداباور به مفهوم معمولی آن نیستند نیزمی‌گویند هاوکینگ حق ندارد این گونه مطالب ظنی را به عنوان مسلمات علم به جهان عرضه بدارد. هاوکینگ می‌گوید که خود قوانین فیزیک کافی است که جهان به وجود بیاید. باید در پاسخ او پرسید که خود قوانین فیزیک از کجا به وجود آمدند؟ هاوکینگ در واقع به قوانین فیزیک یک منزلت ابدی می‌دهد و آنها را تغییرناپذیر و متعال می‌پندارد و به آنها سرشت خدایی می‌دهد. او دارد یک چیز زوال‌ناپذیر و لایتغیر را تحت عنوان قوانین جهان مطرح می‌کند. برای این‌که جهان‌های متعددی که ایشان پیش‌بینی می‌کند به وجود بیایند زمینه‌هایی لازم است (فضا، زمان، میدان‌ها و…). این زمینه‌ها از کجا آمد؟ ایشان عامل را با قانون اشتباه می‌گیرد. شما یک ماشین دارید. فیزیک برای شما توضیح می‌دهد که اساس کار این ماشین چیست؟، ولی این ماشین احتیاج به راننده و سوخت دارد. قانون و مکانیسم با عامل و علت فرق دارد. هاوکینگ دارد همه اینها را مغشوش می‌کند. خود قانون چگونه می‌تواند جهان را خلق کند؟ به علاوه همان‌طور که گفتیم هاوکینگ دارد به این قوانین منزلت ابدی و زوال‌ناپذیر می‌دهد. اینجاست که «پاول دیویس» می‌گوید: هاوکینگ از خدای متعال پرهیز می‌کند و به جای او، امر متعال دیگری را قرار می‌دهد. راجر پنروز استاد کرسی ریاضیات دانشگاه آکسفورد و همکار قدیمی هاوکینگ با انتقاد از روحیات هاوکینگ معتقد است «ام تئوری» هنوز از پایه شکل نگرفته‌است. به علاوه او معتقد است «ام تئوری» حتی بر خلاف کوانتوم از مشاهدات موافق هم سود نمی‌برد. دکتر لی ریفیلد، اسقف سوئیندن، گفت «علم هرگز نمی‌تواند عدم وجود خدا را اثبات کند، همان‌طور که هرگز نمی‌تواند وجود خدا را ثابت کند». دکتر فریزر واتس، کشیش انجیلی، استاد الهیات کمبریج و روان‌شناس، گفت «یک خدای خالق توضیحی منطقی و باورکردنی در پاسخ به این که چرا جهانی هست فراهم می‌آورد، و… این قدری محتملتر است که خدایی باشد تا این که نباشد. این نگاه با آنچه هاوکینگ گفته‌است تضعیف نمی‌شود». دوایت گارنر در نیویورک تایمز منتقد کتاب بوده و اظهار داشت: «خبرهای واقعی دربارهٔ طرح عظیم این است که این کتاب به طرز ناامید کننده‌ای چقدر سست و ناهنجار است». زبان موجز و جدی که آقای هاوکینگ در کتاب تاریخچه مختصر زمان استفاده کرده بود؛ در طرح عظیم با زبانی جایگزین شده که متناوباً خود را پست می‌کند، گویی او آقای راجرز است که دارد به کودکان نوپا ابرهای باران‌زا را توضیح می‌دهد، و رسوخ نکردنی است. کریگ چلندر، در نیوساینتیست، از تئوری مطرح شده در کتاب قانع نشده‌است: «تئوری ام.. با کامل شدن فاصله بسیار دارد؛ ولی این مؤلفین را از اظهار این مسئله که [این نظر] رازهای وجود را توضیح می‌دهد، بازنمی‌دارد… در غیاب تئوری، گرچه، این چیزی بیش از یک شهود محکوم به آزمایش نشده ماندن نیست - تا زمانی که ما شروع به تماشای جهانهای ایجادشونده کنیم.» در ایران سه اثر در نقد کتاب طرح بزرگ نگاشته شده‌است. یکی کتاب «طراح بزرگ» اثر هومن اهرامی بر مبنای راهنمایی سید حسین نصر و با استفاده از ترجمه مقاله ولفگانگ اسمیت، استاد ریاضیات دانشگاه کالیفرنیا، می‌باشد. کتاب دوم به نام «طراحی شکوهمند» اثر فرشید رئیسی (محمد علی حسنین) می‌باشد و کتاب سوم «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» اثر عیسی کشوری می‌باشد. @ALTAFHIM
زمینهٔ پژوهشی استیون هاوکینگ کیهان‌شناسی و گرانش کوانتومی است و او در کتاب طرح بزرگ، عمیق‌ترین پرسش‌های کیهان‌شناسی مدرن را پیش کشیده و با طرح تئوری‌های شناخته شده فیزیک امروز، از «نظریه_ام» و نسبیت عام و نسبیت خاص گرفته تا فرضیهٔ پل دیراک و اصل عدم قطعیت هایزنبرگ... ــ کوشش کرده به یک نظریه کامل که بتواند جهان هستی را تعریف و توجیه کند، برسد. استیون هاوکینگ می‌نویسد: ما در دنیایی حیرت‌انگیز و گیج‌کننده زندگی می‌کنیم. می‌خواهیم معنای آنچه را که در پیرامون خویش می‌یابیم بدانیم و دوست داریم بپرسیم: سرشت جهان چیست؟ جایگاه ما در آن کجاست؟ از کجا آمده‌ایم و آمدنمان از بهر چه بوده‌است؟ منشأ جهان چیست و چرا به صورت کنونی‌اش درآمده‌است؟ جهان چگونه به پایان خواهد رسید؟ آیا جهان دیگری هم هست؟ او با نگاهی گذرا به یونان قدیم و ارزشی که به قوانین طبیعت قائل بودند به زمانه کوپرنیک و آیزاک نیوتن رسیده و با عبور از آن دوران، آلبرت اینشتین و اروین شرودینگر و ماکس پلانک را دُور زده تا نظریهٔ خود را بیان کند و فیزیک و متافیزیک را بهم پیوند دهد. چکیده استیون هاوکینگ می‌گوید: ممکن است روشی که کیهان بوجود آمده هماهنگ با قوانین دانش باشد که در این صورت نیازی نیست به خدا متوسل بشویم تا تصمیم بگیریم که کیهان چگونه آغاز شده‌است. اگر ما یک فرضیه همه‌جانبه و کامل را در مورد پیدایش عالم کشف کنیم این مهم‌ترین پیروزی انسان خواهد بود چون ما قادر خواهیم بود که فکر خدا را بخوانیم… بشر، راز خلقت جهان را گشوده‌است. جهان می‌تواند به‌طور خود بخود (خود با خود)، خودش را از هیچ بوجود آورَد، بعلاوه می‌تواند در حالت‌های متفاوت ایجاد شده باشد و همه مشاهدات و محاسبات بر این نظر صحه می‌گذارد. آینده جهان آنچنان که پیر لاپلاس می‌پنداشت، دقیقاً مطابق قانونمندی‌های علمی پیش نمی‌رود. خدا هنوز دستش را رو نکرده‌است. خدا نه تنها تاس بازی می‌کند، بلکه بعضی اوقات تاس را جایی که نمی‌شود دید پرتاب می‌کند. استیون هاوکینگ می‌گوید: اگر همه قوانین فیزیک را بدانیم از کار خدا سر درمی‌آوریم… البته یکبار گفته بود: This doesn't prove that there is no God, only that God is not necessary. [Stephen W. Hawking, Der Spiegel, ۱۹۸۹] قانونمندی‌ها کار خودشان را می‌کنند (جاذبه را مثال می‌زند) قانونمندی‌ها کار خودشان را می‌کنند و دخالت خدا نیاز نیست. Because there is a law such as gravity, the Universe can and will create itself from nothing. It is not necessary to invoke God to... set the Universe going. هاوکینگ «ام تئوری» را مادر تئوریها دانسته و بارها اشاره کرده‌است که در حال حاضر به یک تئوری جامع  فراتر از تئوری‌های شناخته شده‌ای چون نسبیت و کوانتا، نزدیک شده‌ایم. این گفته هاوکینگ در حالی بیان می‌شود که به گفته پروفسور مایکل داف - یکی از پیشگامان ام تئوری-هنوز نمی‌توان «ام تئوری» را تئوری جامع نامید. شباهت سخنان استیون هاوکینگ با نظرات برخی از استادان فیزیک که موضوع آفرینش از هیچ را پیش کشیده‌اند (لورنس کراوس و دیگران) ــ نشان می‌دهد که آنچه در کتاب طرح عظیم آمده زمینه قبلی داشته‌است. @ALTAFHIM
استاد مرتضی رضوی در مقدمه کتاب خود می نویسد : قبل از چاپ این کتاب مطالب آن در سالهای 1354  در محافل علمی از سوی نویسنده تدریس گردیده است. و این در حالی است که استیفان هاوکینگ پس از چند سال از دریافت کتاب مذکور شتابزده به ارائه رقمی در باره عمر جهان پس از بیگ بنگ می پردازد. که از سر تصادف دقیقا با رقم کتاب مذکور یکسان است! حتی ایشان اقدام به بیان عین عبارت کتاب می نمایند: که "آن هسته کوچک اولیه به اندازه یک نخود بوده است".   یکی از اصول اساسی و کلیدی که در کتاب تبیین جهان و انسان آمده و در مستند داستان آفرینش جهان نیز به آن اشاره شده است، قانون دافعه یا رانش است که کاملا برخلاف نظریه مشهور قانون جاذبه و گرانش نیوتون است! قانون دافعه با ایجاد ماده کوچک اولیه بوجود آمده است و همواره وجود خواهد داشت. عملکرد این نیرو برخلاف سیاه چاله ها که فرو می خورند، همانند سفید چاله ها فرا می دهند. هرچند عملکرد هر دو ناشی از نیروی رانش ، فشار، دافعه  و  فوران ماده و انرژی از مرکز جهان کائنات است. به نظر می رسد با آمدن نسبیت و کوانتوم، فیزیک نیوتنی ای که قرار بود پایان فیزیک باشد، در ابعاد اتمی و سرعت های بالا بی اعتبارشده است. در چنین شرایطی پیوسته به دنبال یک جایگزین هستند که این خلاء و این حلقه مفقوده را پر نمایند. پیش بینی من این است که زمانی نخواهد گذشت که این نظریه نیز از طرف آنها مصادره خواهد شد! دور نیست تا جناب استیفان هاوکینگ نماینده و تریبون جهان غرب از فراز سکوی کیهان شناسی و کرسی فیزیک اعلام نماید که آنچه باعث گسترش شگفت انگیز جهان کائنات می گردد نه قانون جاذبه و گرانش، که قانون دافعه و رانش است. مفهوم مبهم " میدان هیچ" که کائنات از آن آغاز گردیده صورت درست و دقیق آن  همان "ایجاد" است و یا فرضیه "جهان های موازی" که تبین درست آن همان " هفت آسمان" است که بارها و بارها در کتاب به شرح و بحث آن پرداخته شده است. به تازگی نیز به وجود بیگ بنگ های متعدد اشاره می نمایند که این نیز از جمله مباحث کلیدی در کتاب مذکور است که تحت عنوان "بیگ بنگ های شش گانه" نباء عظیم و یا مهبانگ از آن سخن رفته است، همین طورصورت درست خلاء کاذب یا پایان کار جهان کائنات در بیگ بنگ پیشرو، همان مهبانگ هقتم است که پس از چهار میلیارد سال  نظم کنونی جهان کهکشان ها در هم خواهد پاشید و از نو هشتمین آسمان شکل خواهد گرفت، @ALTAFHIM
البته دوستان توجه داشته باشند که عرصه این مباحث از حوزه صرفا فیزیک و رصد تجربی خارج است و در گستره هستی شناسی جریان می یابد. چرا که مباحثی همچون "ایجا"، " هفت آسمان"، " جهان های متوالی" یا  میدان هیچ و آفرینش از هیچ و مرگ فیزیک و پایان کیهان شناسی و مرگ فلسفه ها چیزی نیست که بتوان آن را در لابلای چرخ دنده های کاوشگر پلانگ یا زیر عدسی محدب رصد تجربی هابل یا فیزیک آکادمیک جستجو نمود! البته متاسفانه هیچ مرکز علمی و معنوی در ایران وجود ندارد تا متصدی دفاع از نظریات علمی باشد، مبحث آیت الله رضوی و استیفان هاوکینگ در فضای مجازی گسترده است من به نوبه خود از شرکت و همراهی دوستان در این بحث سپاس گذارم، انتظار می رود کمی  نیز در انتشار و دفاع معنوی از یافته های علمی در مراکز علمی بکوشیم. و نگذاریم برای همیشه غربی ها میراث گران بهای ما را به یغما برند و به نام خود سرقت نمایند. آنها یافته های جهان شرق را همچنان سرقت و با غسل تعمید بر آن بنام غرب منتشر مینماید @ALTAFHIM
مبانی کیهان شناسی آیت الله مرتضی رضوی: بنیان گذار نظریه انفجار بزرگ و انبساط جهان یک فرد مذهبی و یک کشیش مسیحی کاتولیک است! و در همین راستا نیوتون، انیشتین و استیون هاوکینگ نیز هرگز تفکرات خود را در قالب فیزیک تجربی صرف ارائه نداده اند. بلکه به نوعی همیشه در فضای غیر متعین فیزیک تجربی و مبانی هستی شناختی دینی و فلسفی در نوسان و طلاتم بوده اند. نشانه های ابتدایی اکثر فرضیه های علمی از تفکر در مبانی هستی شناختی حاصل شده است که بعد ها با فیزیک تجربی و به روش اثبات یا ابطال گرایی مورد آزمون و خطا قرار گرفته است. همان طور که فرضیه میدان هیچ استیون هاوکینگ و آفرینش از هیچ لارنس کراوس گزاره ابطال پذیر غیرعلمی و جزو روایت های کلان فلسفی و نظریه های فراگیر و جهان شمول فلسفی است که هیچ سنخیتی با گزاره های علمی در حوزه فیزیک تجربی ندارد.  مبانی کیهان شناسی مورد بحث استاد مرتضی رضوی مدرس حوزه و دانشگاه نیز در کتاب تبیین جهان و انسان در افقی از بالاترین منظر هستی شناختی بیان می شود که در بیشتر موارد به لحاظ منطقی امکان ورود فیزیک تجربی حتی به دامنه های ابتدایی آن غیر ممکن و محال است. در واقع "ایجاد" ایستگاه فرضی توقف در قلمرو ازلی کائنات است و علم و دانش، و فیزیک تجربی تا جایی که علت وجود دارد معلول را می شناسد، "امر" پروردگار منطقه صفر بدون علت و " کن فیکون" اراده ایجاد بی درنگ خداوند است. "ایجاد" و انشاء پیش ماده یا پیشآفرینش جهان و خلقت کائنات، همانطور که نقطه آغاز جهان است، نقطه شروع شکل گیری مبانی هستی شناسی در کتاب تبیین جهان و انسان هم هست. این مبانی هستی شناسی در اصول چهارده گانه به تبیین علمی گسترش و تغذیه جهان، مهبانگ عظیم و بیگ بنگ، قانون جاذبه یا قانون دافعه، شگل گیری هفت آسمان یا جهان های متعدد و در نهایت خلاء کاذب یا پایان کار جهان کائنات و ... می پردازد.   ژورژ لوموتر کشیش مسیحی کاتولیک طراح اصلی انفجار بزرگ و انبساط کیهانی نظریه خود را به زبان ساده و بدون پیچیدگی های فلسفی و معادلات ریاضی و محاسبات فیزیکی طرح می نماید. اما حقیقت آنقدر ساده است که آن را پیش پا افتاده می انگارند و نظریه لوموتر به علت بیان ساده و مذهبی در زمان خودش نادیده گرفته می شود تا اینکه دو سال بعد، ادوین هابل به کمک داده‌هایی که بر اساس میراث فکری لوموتر در اختیار داشت، نظریه جدید ثابت کیهانی را در قالب آکادمیک و شاکله علمی و فیزیک تجربی به نام خود ثبت و مصادره می نماید. هر چند امروز تلاش می شود احترام میراث فکری لومتر به نوعی با تغییر قانون هابل به قانون لوموتر-هابل تلافی شود، اما به قول فردهویل "کلمات به مانند نیزه‌اند، اگر فرو روند، بیرون کشیدنشان دشوار است". وقتی یک پارادایم با اقتدار کلمات به شکل بی رحمانه ای یکی را نادیده می گیرد و یکی را به شکل سرکوب گرانه ای بزرگ می نماید، بالا بردن دوباره یکی و به زیر کشیدن او از حافظه کتاب تاریخ به این زودی دشوار است. همانگونه که میراث علمی کتاب تبیین جهان و انسان به شکل سرکوبگرانه ای به نفع آکادمی های غربی سرقت و مصادره می شود. صرفا به این بهانه که کیهان شناسی علمی مبتنی بر دین نمی تواند انتظارات و توقعات مجامع علمی مبتنی بر فیزیک تجربی را برآورده نماید. آنگاه همین نظریات کیهان شناسی علمی مبتنی بر آموزه های مذهبی از طرف راهزنان آکادمیک غربی سرقت و پس ازغسل تعمید درجام مقدس طلایی به اصطلاح ساینس و در شاکله فاخرانه ای از کشفیات جدید غرب به جهان علم عرضه می شود! @ALTAFHIM
ژورژ لوموتر کشیش مسیحی معتقد بود: از آنجائیکه عالم هستی منبسط میشود، میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که با برگشت نگاهمان به زمانهای گذشته، بایستی که عالم هستی کوچکتر بوده باشد. او اضافه میکند که هرچه بیشتر به عقب بر گردیم  بایستی عالم هستی کوچکتر و کوچکتر بوده باشد. در نهایت، لومتر با برگشت زمان به عقب چنین نتیجه میگیرد که کوچک شدن عالم هستی به حدی میرسد که اندازه گیری آن با دانش امروز فیزیک و کوانتم مکانیک و ریاضییات امکان پذیر نیست. بعدها همین نظریه ساده لوموتر به زبان فیزیک تجربی و آکادمیک توضیح داده می شود که با نگاه به گذشته و کوچک شدن عالم هستی، باید درجه حرارت عالم هستی نیز بالا برود. هرچه بیشتر بعقب برگردیم، با کوچکتر شدن عالم هستی، درجهٔ حرارت بیشتر و بیشتر میشود و بحدی بالا میرود و زیاد میشود که کلیهٔ عناصر موجود در عالم هستی، به جزئیات تشکیل دهنده هسته ی اتمها (پروتونها و نئوترونها) تبدیل میشوند. در این موقعیت، عالم هستی باید بی اندازه کوچک بوده باشد. زیرا اجزای تشکیل دهنده ی هسته ی اتمهای موجود در عالم هستی (پروتونها و نئوترونها) حجم چندانی ندارند. در ادامهٔ این روند ( برگشت به گذشته) انرژی و درجه حرارت باید بحدی زیاد و غیر قابل تصور بالا باشد. در این حالت، کلیهٔ پروتونها و نئوترونها به اجزای تشکیل دهنده (یعنی کوارک) تبدیل میشوند. از آنجائیکه «کوارک » حجم مادی ندارد، و عالم هستی فقط متشکل از کوارک بوده پس عالم هستی  فقط یک ذره ای بوده بسیار ناچیز، با حرارتی  »یشتر از یکصدهزار میلیون درجهٔ سانتیگراد.« @ALTAFHIM
لومتر مایل بود که این نظریه علمی، دینی با توجه سایر فیزیکدانان جهان مواجه شود. در این میان انیشتین او را می ستاید و تمجید میکند و هر دو بوجود آمدن عالم هستی و انرژی را در رخداد انفجار بزرگ و بیگ بنگ تائید میکنند. اما در نهایت این قانون ادوین هابل است که تا به امروز میراث فکری لوموتر را به نام خود مصادره نموده است! عامل ایجاد این ذره بسیار ناچیز جهان و رخداد عظیم بیگ بنگ، چه میتواند بوده باشد؟.  این سوالی ست که دانش فیزیک جوابش را هنوز نیافته است و نمی داند. و دقیقا از همین جاست که مبانی کیهان شناسی استاد مرتضی رضوی مبتنی بر ایجاد جهان در مقام پاسخ به این نمی دانم بزرگ در عرصه کیهان شناسی برمی آید!  هنگامی که استاد مرتضی رضوی محاسبه می نمایند که «هستی»  تقریبا در 123 میلیارد سال پیش، و پس از رخداد اولین بیگ بنگ آغاز شد، بیدرنگ سوال بنیادین و اصلی  مطرح میشود که… قبل از 123 میلیارد سال پیش و قبل از اولین بیگ بنگ چه بوده است؟ معمولا از همین جا و با همین جمله، کیهان شناسی و فیزیک تجربی وارد حوزه هستی شناسی می شود. و از آنجا که این مباحث با این ارقام نجومی با علم و عقل بشری دست نایافتنی است و از دسترس دانش فیزیک تجربی خارج است، تنها راه ورود به این عرصه ناشناخته منابع وحی الهی، قرآن و روایات اهل بیت علیه السلام است. روشی که استاد مرتضی رضوی در کتاب تبیین جهان و انسان راه برون رفت از این بن بست "نمی دانم" را به صورت علمی ارائه می نماید @ALTAFHIM
استاد مرتضی رضوی در پاسخ به این سوال بزرگ که قبل از بیگ بنگ چه بوده است؟ می گویند: این انفجار عظیم تنها انفجار ممکن در جهان کائنات نیست، بلکه جهان تا کنون یک مرحله ایجاد، و شش مرتبه بیگ بنگ را طی نموده است و در طول 123/187/000/00 میلیارد سال هفت آسمان پدید آمده است و از ششمین و آخرین بیگ بنگ در حدود 13/668/000/000  میلیارد سال سپری شده است. و جهان پیش رو و آسمان هفتم پس از طی 4/563/000/000  میلیارد سال دیگر دچار بیگ بنگ هفتم خواهد شد و هشتمین آسمان شکل خواهد گرفت و جهان کائنات بزرگ و بزرگ تر خواهد شد. با برگشت زمان به عقب و کوچک شدن عالم هستی تا حد یک ذره ناچیز،  اندازه و چگونگی بوجود آمدن آن با دانش امروز فیزیک و کوانتم مکانیک و ریاضییات امکان پذیر نیست و دانش فیزیک جوابش را هنوز نیافته است و نمی داند. اما استاد مرتضی رضوی به این سوال پاسخ می دهند: که آن ذره کوچک اولیه (پیش ماده) و پیشآفرینش جهان کائنات اساسا خلق نگردید تا پرسیده شود از چه چیز خلق گردید. بلکه با امر و "کن فیکون"  بی درنگ و در کثری از ثانیه ایجاد و انشاء گردیده است. و خداوند چون به کاری اراده فرماید، فقط می گوید باش، پس بی درنگ موجود می شود. هنوز قانون خلق، قانون علت و معلول، قانون دافعه و قانون جاذبه و گرانش و رانش پدید نگردیده است تا به دنبال علت این معلول بود! نام این پیشآفرینش "ایجاد" است که مبداء تمامی فرمول ها و قانون ها و مواد و انرژی هاست. نه تنها قانون خلق و آفرینش و قانون علت و معلول پس از ایجاد این ذره اولیه پدید آمد، بلکه زمان، مکان و فضا هم  پس از ایجاد این ذره اولیه معنا و مفهوم می یابد. بنابر این خود این ماده کوچک اولیه اصلا خلق نگردیده است تا بخواهیم قوانین خلقت و جهان آفرینش را بر آن تعمیم بخشیم بلکه ایجاد شده است. و ایجاد یعنی "کن فیکن" ... خداوند گفت باش، و باشنده شد!  اما ماهیت "کن فیکن" چیست؟ ... هر چیستی و هستی پس از آن چیستی و هستی یافت و لذا پاسخ به هر سوالی از ماهیت، چیستی و هستی "کن فیکن" محال است. بنابر این پیش ماده و پیشآفرینش جهان کائنات برای انسان هرگز قابل درک و با علم مورد شناسایی نخواهد بود. و این چیزی نیست جز آنکه: خداوند چون به کاری اراده فرماید، فقط می گوید باش، پس بی درنگ موجود می شود. @ALTAFHIM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق(ع): برای هر درهمى که شخصی برای امام حسین(ع) هزینه کند، ده هزار برابر حساب می‌شود. در ماه محرم حسینی و شب و روز جمعه برای صدقات و نذورات و جهت کمک به نیازمندان متدین (خرید مواد غذایی /دارو و لباس وو... ) که بسیار در مضیقه هستندلطفا هر مبلغی هر مقداری کمک کنید خدا خیر تان بدهد ش کارت‌‌ به نام محمد خسروی/بانک ملت ۶۱۰۴۳۳۸۹۰۵۶۹۲۱۸۸ @ALTAFHIM
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته قسمتی از کمک های شما عزیزان جهت کمک به خانواده‌های نیازمند.... خدا خیر تان بدهد یا حسین علیه السلام