eitaa logo
جِیْل‌الْتُرابْ | شعر
415 دنبال‌کننده
403 عکس
83 ویدیو
3 فایل
ا﷽ا «قَبِیلِه‌خَاکْ» مجنون ز بخت تیره ندارد شکایتی زیرِ سیاهِ خیمه لیلی نشسته است سفره‌ی‌شعر‌پهن‌است (: 🆔 ارتباط: @NEJAT_110
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا و مسئله ها را ز راه عشق حل کن که در تمام جهان این سخن مثل بشود اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت اگر که مسئله ها عاشقانه حل بشود @ALTORAB
نام من رفته است روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز :) @ALTORAB
سرگذشت شب هجران تو گفتم با شمع آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد @ALTORAB
چه عجب گر دل من روز ندید زلف تو صد شب یلدا دارد... با زلف تو قصه‌ایست ما را مشکل همچون شب یلدا به درازی مشهور ز ظلمت شب یلدای زلف خویش مرا به نور طلعت رخشنده روشنایی بخش هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست بس درازستی ای شب یلدا لیک با زلف دوست کوتاهی @ALTORAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍉 وقتی که «شب یلدا» شد می‌ خواهد حرف بزند می ‌گوید: «وقتی كه ما جوان بودیم این قدر می‌ خوردیم!»؛ خب این یك بچه هشتاد ساله است، یك بچه نود ساله است، این كه عاقل نشد!» @ALTORAB
تیرت از سینه ی من دلزده آید بیرون همچو آنکس که ز ماتمکده آید بیرون @ALTORAB
ما سخت اسیریم و ای کاش بفهمیم حال خوش ما در گرو آمدن توست @ALTORAB
ناله می‌رقصد؛ مگر گوشش به فریاد من است؟ می‌تپد دل؛ شاید آن بی‌رحم در یاد من است... @ALTORAB
تیغ علی که سرخ ز خون منافق است دارد دو دم چو صبح، ولی هر دو صادق است @ALTORAB
هر گاه که یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه حق جل و علا بردارد ایزد تعالی در وی نظر نکند. بازش بخواند باز اعراض کند. بازش به تضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید: «یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ» دعوتش را اجابت کردم و حاجتش برآوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم. کرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرده است و او شرمسار @ALTORAB
تمام عمر را بیهوده ایمان جمع کردم، شکر چنین سرمایه‌ای با یک نگاهت ناگهان گم شد! به هشیاری قسم، هشیاریِ من نیست از توبه شبی بدمست بودم، شیشه افتاد، استکان گم شد @ALTORAB
تا از تو جدا گشته ام ای درّ خوشاب گفتار به نامه است ودیدار به خواب چشم ودلِ من بسانِ چرخِ دولاب¹ می گرید و می نالد ومی ریزد آب 1_دولاب: چرخی که با آن جهت آبیاری کردن زراعت از چاه آب کشند. خربلة. چرخاب.{دهخدا} @ALTORAB