eitaa logo
علمیه الزهرا(س)
147 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
213 فایل
مدرسه علمیه الزهرای شهرستان دهاقان
مشاهده در ایتا
دانلود
. بلاغ، [یعنی] رساندن، رساندن پیام به گوشها و به دلها، این در قرآن بارها تکرار شده؛ دوازده سیزده مورد تکرار شده؛ از قول پیغمبران تکرار شده: ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛ از قول خدای متعال خطاب به پیغمبر تکرار شده: فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ؛‌(۶) از همین مادّه‌ی بلاغ، «اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلَّا اللَه»(۷) [هم هست]‌ ــ آیه‌ای که [قاری محترم] تلاوت کرد ــ و آیات متعدّد دیگری هم در این زمینه هست: اُبَلِّغُکُم رِسالاتِ رَبِّی‌‌،(۸)  بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک‌‌.(۹) تعبیرات موازی و هم‌معنای با «بلاغ» هم در قرآن الیٰ‌ماشاءالله [هست]: تبلیغِ «دعوت» چقدر در قرآن تکرار [شده]: اُدعُ اِلی‌ سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة؛(۱۰) اِستَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌‌،(۱۱) و همین‌طور آیات متعدّد دیگری با تعبیرِ عنوان «دعوت». آیات متعدّد فراوان با عنوان «انذار و تبشیر»؛ ترساندن و بشارت دادن. همه‌ی اینها دعوت است دیگر، همه‌ی اینها تبلیغ است. سطح گسترده‌ی قرآن کریم را که شما نگاه کنید، می‌بینید تکیه روی تبلیغ است. اصلاً قرآن کریم، پیغمبران را مسئول تبلیغ میداند؛ ورثه‌ی پیغمبران چطور؟ «اِنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبیاء»؛(۱۲) شماها هم که ورثه‌ی انبیا هستید، اُسّ و اساس وظیفه‌ی شما عبارت است از تبلیغ؛ باید تبلیغ کنید؛ باید پیام دین را، پیام خدا را به دلها و گوشها برسانید؛ دل و گوش چه کسی؟ همه‌ی بشر. البتّه اولویّتهایی وجود دارد؛ طبعاً جامعه‌ی خودتان اولویّت بیشتری دارد، یک جاهایی اولویّت دارد، یک جاهایی کمتر اولویّت دارد، ولی باید به همه برسد. ما به اهمّیّت تبلیغ این‌جوری نگاه کنیم. لذاست که شما می‌بینید در حوزه‌های علمیّه از اوّل، از هزار سال پیش، سنّت تبلیغ وجود داشت. البتّه من فرصت نکردم که یک قدری بیشتر فحص کنم و مراجعه [کنم] ــ یعنی وقت نکردم مراجعه کنم ــ آن مقداری که حالا در ذهن من بود، فرض کنید از زمان مثلاً شیخ صدوق، این کتابهای متعدّد شیخ صدوق (رضوان الله علیه) همه تبلیغات است: امالی تبلیغ است، خصال تبلیغ است، عیون اخبار الرّضا تبلیغ است؛ همه‌ی اینها تبلیغات است. فقط هم تبلیغِ مذهب نیست؛ تبلیغِ اخلاق است، تبلیغِ دین است، تبلیغِ توحید است؛ همینهایی که ما باید انجام بدهیم. تعدادی از رساله‌های شیخ مفید (رضوان الله علیه) در جواب سؤالات بلاد مختلف ــ که اینها چند سال پیش در کنگره‌ی شیخ مفید(۱۳) چاپ شد ــ تبلیغات است. شیخ طوسی، در کنار آن فقهِ عمیقِ عریقِ آن‌چنانی، امالی دارد؛ امالیِ شیخ، تبلیغ است، امالیِ سیّد مرتضیٰ، تبلیغ است. عرض کردم، حالا من مجال نکردم مراجعه کنم ببینم ــ شماها بیشتر وقت دارید و بیشتر حوصله دارید [میتوانید مراجعه کنید] ــ که در قرون بعدی در حوزه‌های علمیّه تبلیغ چه جوری انجام میگرفته؛ لکن مثلاً در قرون اخیر، مجلسی (رضوان الله علیه) ــ مجلسی آدم باعظمتی است؛ مجلسی را دستِ‌کم نباید گرفت، خیلی آدم باعظمتی است ــ در کنار کتاب بحار و کتب متعدّدی که ایشان در مسئله‌ی حدیث و تبیین حدیث و بیان حدیث و مانند اینها دارد، مثلاً کتاب حقّ‌الیقین و حیات‌القلوب که کتابهای فارسی [است دارد]؛ اینها برای چیست؟ تبلیغ است دیگر. مرحوم نراقی [هم] کتاب فارسی دارد، بعدها هم البتّه بوده که حالا مواردی در ذهنم هست؛ مثلاً فرض کنید تفسیر منهج‌الصّادقین(۱۴)‌ و امثال اینها فارسی است؛ فارسی برای کیست؟ فارسی برای علما و فضلا و مانند اینها نیست؛ تبلیغ است برای آحاد مردم؛ یعنی علما به سنّت تبلیغ اهمّیّت میدادند. حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛ دلم میخواست اگر بتوانم مراجعه کنم، امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم ــ که شاعر بزرگی هم هست ــ در ذهن من [این‌جور] هست که اینها اهل منبر بودند و میرفتند صحبت میکردند و از آن وقتها این سنّتِ منبر وجود داشته. ملّا حسین کاشفی صاحب روضة‌ الشّهدا است، و ما که روضه‌خوانی میکنیم، در واقع گرفته‌شده‌ی از کتاب آن بزرگوار است. و همچنین بعداً علمای بزرگی مثل شیخ جعفر شوشتری [اهل منبر بودند]. شیخ جعفر شوشتری معروف به وعظ است؛ ملّا است، فقیه بزرگی است امّا خب اهل منبر بوده؛ که البتّه با شیخ جعفر کاشف‌الغطاء اشتباه نشود. یا مرحوم حاج آقا رضای همدانی واعظ، ملّای بزرگ ــ که باز با حاج آقا رضای همدانی صاحب مصباح الفقیه اشتباه نشود؛ او کس دیگری است ــ صاحب هدیّة ‌النّملة الی رئیس الملّة، واعظ بوده است. در زمان خود ما مرحوم آمیرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف، که امام در دوره‌ی جوانی‌اش پیش ایشان یک مقدار فلسفه خوانده بود، ملّای بزرگی بود. ایشان را خود من دیده بودم. در همین مسجد جامع تهران، در یک شبستانی نماز میخواند
میلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همه‌ی دارایی‌هایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخست‌وزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیس‌ها، وارد شدن انگلیس‌ها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفته‌اند، نوشته‌اند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید ده‌ها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همین‌طور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرف‌دار دموکراسی نیستند. با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پُر بشود؛ قضیّه این است دیگر؛ قضیّه‌ی اوکراین اصلاً این است: او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود، برای اینکه اروپایی‌ها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانی‌های سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند. حاضرند نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند. تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛ یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را دارد میدزدد؛ راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند، فرقی نکرده‌اند. خب این یک جبهه است. در مقابلش هم یک نظامی است که با اتّکاء به اسلام، با الهام از اسلام، با استکبار مخالف است، با استعمار مخالف است، با دخالت در منافع ملّتهای گوناگون مخالف است؛ این مخالفت وجود دارد. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند. شما یک وقت می‌بینید مثلاً یک تبلیغاتی علیه نظام اسلامی پیش می‌آید که مبانی این نظام را زیر سؤال قرار میدهد؛ این از طرف کیست؟ البتّه وقتی تحقیق میکنیم، دنبال میکنیم ــ که ابزار دنبال کردنش هم بحمدالله در اختیارمان هست ــ میفهمیم که منشأ کجا است امّا آن ‌که این ابزار را هم ندارد، وقتی نگاه میکند، باید بفهمد. طرف، فلان مقاله‌نویسِ ضدّانقلابِ پناه‌برده‌ی به خارج یا مثلاً احیاناً در داخل ــ که خب کمند ــ نیست؛ طرف، یک دستگاه حکومتی است؛ مبارزه، مبارزه‌ی تمدّنی است، مبارزه‌ی جهانی است. خب تقابلها اینها است. البتّه همه‌ی بحث این نیست؛ در این تقابل بین‌المللی، کارهای دیگری هم میکنند؛ برای اینکه از آسیب‌های این تقابل کم کنند، افرادی هستند، موظّفند، کارهای دیپلماسی و از این قبیل کارها میکنند؛ با حفظ اصول اشکالی هم ندارد، باید بشود، امّا بدانیم با چه کسی مواجهیم، با چه کسی طرفیم؛ تبلیغ بدون این درست انجام نمیشود. البتّه امروز خوشبختانه آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است. امام (رضوان الله تعالی علیه) آمریکا را مفتخر کردند به لقب «شیطان بزرگ»؛(۲۳) واقعش همین است. مجموعه‌ای از شیطان‌صفتی‌ها و شرارتها در آمریکا وجود دارد که همه‌‌ی اینها  میتواند آماج حملات تبلیغی قرار بگیرد؛ اینکه میگویم در موضع دفاعی متوقّف نشویم، یکی از مواردش همین است. امروز شرارتها و شیطان‌صفتی‌های آمریکایی‌ها در سیاست هست، در تعامل با ملّتها هست، در تعامل با ملّت خودشان هست، در نژادپرستی هست، در اختلاف طبقاتی هست، در اخلاق جنسی هست، در بی‌رحمی هست؛ اینها همه نقطه‌ضعف است. هر جا وارد بشوند بی‌رحمانه [رفتار میکنند]؛ بیست و یکی دو سال قبل که آمریکایی‌ها وارد عراق شدند و گاهی بعضی از مناظرش را انسان در تلویزیون میدید، با مردم کاری کردند که تصوّرش دل انسان را میلرزاند؛ با مردم عراق [این‌جوری رفتار کردند]، بحث سر صدّام نبود؛ بی‌رحم. پس نکته‌ی اوّل شناخت مخاطب بود، نکته‌ی دوّم اینکه در موضع تدافعی گرفتار نشویم و منحصر نباشد؛ البتّه دفاع لازم است، واجب است امّا موضع، تهاجمی [باشد]. همه‌‌ی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی شما قرار بگیرد. البتّه شرطش این است که جریانات جهانی را بشناسید، وضع و محاذات سیاستهای دنیا را بدانید و آن‌وقت افشاگری کنید؛ هم درست ببینید، هم درست روایت کنید. این هم نکته‌ی دوّم. برادران عزیز، خواهران عزیز! نکته‌ی سوّم این است که در تبلیغ، روحیه‌ی جهادی لازم است. اگر در همه‌ی کارها روحیه‌ی جهادی باشد، کار، پیشرفتِ مضاعف میکند امّا اینجا تبلیغ بدون روحیه‌ی جهادی، روح لازم را ندارد. اگر روحیه‌ی جهادی نباشد، اوّلاً انسان گاهی صحنه را خطا
میکند و غلط میبیند، [ثانیاً] گاهی در رفتار غلط عمل میکند. وقتی که حالت جهادی باشد، نه، غالباً درست میبیند و همیشه خوب عمل میکند و پیش میرود. البتّه روحیه‌ی جهادی که عرض میکنیم، معنایش این نیست که توانایی‌های معرفتی و اخلاقی و مانند اینها لازم نیست؛ چرا، آنها به جای خودش واجب است امّا روحیه‌ی جهادی هم لازم است. این روحیه‌ی جهادی با توجّه به این آیه‌ی شریفه است: وَ لا یَطَؤُنَ مَوطِئاً یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلاً اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح؛(۲۴) آن کاری که غیظ کفّار را برانگیزد، عمل صالح است. «یَنالونَ مِنه» یعنی ضربه زدن؛ «نالَ» به دو معنا استفاده میشود، امّا وقتی با «مِن» باشد، لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلا، معنایش این است که ضربه‌ای به او نمیزند، اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح، [مگر اینکه برای او] عمل صالح مینویسند؛ خب، این بهترین جهاد است دیگر.  روحانیّت باید وسط میدان باشد، باید مأیوس نشود؛ خاصیّت عمل جهادی این است. در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشاره‌ای کردن، یک نصیحتی کردن، یک پیامی دادن، مثل روحانیّت مسیحی، کافی نیست. حالا البتّه روحانیّت مسیحی چند جور هستند؛ بعضی‌شان در کلیساها محبوس بودند، [یعنی] خودشان را محبوس کردند، بعضی بعکس، پیش‌قراول استعمار شدند. در آمریکای لاتین و در آفریقا و مانند اینها قبل از اینکه استعمارگرها پا بگذارند و نیروهای نظامی بروند جلو، کشیش‌ها رفتند، مردم را‌ آماده کردند برای اینکه آنها بیایند پدرشان را دربیاورند؛ بعضی‌شان هم این‌جوری وارد شدند. امّا خب روحانیّت اسلام باید وسط میدان جهاد لِلّه و بالله و فی‌الله قرار بگیرد و مأیوس هم نشود. وقتی این عنصر مجاهدت با نگاه علمی، با کار علمی همراه بشود، حتماً تأثیر تبلیغ تضمین‌شده است. این هم یک نکته. نکته‌ی بعدی توجّه ویژه به نسل جوان و نوجوان است که فردای کشور را اینها تشکیل میدهند. البتّه از دیگر قشرها نباید غفلت کرد؛ قشر اهل فکر، صاحبان فکر، صاحبان نظر، عالمان، دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان، شاعران؛ برای همه‌ی اینها بایستی انسان خوراک فکری داشته باشد، آمادگی داشته باشد. یک وقتی چند سال قبل از این، تعداد زیادی، شاید پنجاه شصت نفر یا بیشتر از سینماگرهای کشور آمدند اینجا، در بالای این حسینیّه با بنده ملاقات داشتند؛(۲۵) حرفهایی میزدند، گله‌هایی داشتند. من به این نتیجه رسیدم که ما گاهی توقّع زیادی میکنیم از اینها؛ ما کِی معارف لازم را در اختیار اینها گذاشتیم که حالا گله کنیم که چرا بر اساس این معارف شما فیلم نساختید؟ مواد را ما باید بدهیم؛ یکی از کارها این است. اینها درست است؛ یعنی بنابراین در بخشهای مختلف باید مواجهه‌ی تبلیغیِ مناسب با اصحاب فکر، اصحاب هنر، اصحاب قلم، اصحاب بیان بشود لکن اهمّ از همه، قشر جوان و نوجوان است؛ فردای کشور مال اینها است، در اختیار اینها است؛ ایمانشان باید محکم باشد، ذهنشان باید خالی از شبهه باشد. ابزارهای ترغیب جوانان به التزامِ عملی به دین، خیلی مهم است. ما گاهی جوانی داریم که حماسه و علاقه و شور حسینی مثلاً فرض کنید او را میکشاند به یک راه درستی، به راه مجاهدت، امّا در اعمال عبادی ضعیف است. خب اعمال عبادی خیلی اهمّیّت دارد. نماز خیرالعمل است دیگر؛ از همه‌ی اعمال بالاتر است دیگر؛ فلاح است، خیرالعمل است؛ مثلاً فرض کنید از نماز گاهی غفلت میکند؛ از این قبیل داریم. [برای اینکه] چیزی بتواند این جوان را به اعمال عبادی و اجتناب از گناهان تشویق کند، عواملی، جاذبه‌هایی وجود دارد؛ یکی از این جاذبه‌ها مسجد است، یکی از این جاذبه‌ها هیئت است؛ اینها مهم است. آباد کردن مساجد، زنده نگه داشتن مساجد، یکی از کارهای واجب است. البتّه ما در سطح کشور نسبت به جمعیّت، مسجد که کم داریم امّا همانی هم که داریم، بعضی‌هایش یا شاید بسیاری‌اش، معمور نیست، آباد نیست. حدّاکثر [این است که] وقت نماز باز میکنند، نماز آنجا خوانده میشود، بعد درِ مسجد بسته میشود! این[طور] نمیشود. مسجد بایستی محلّ رفت ‌و آمد دائمی مردم باشد. البتّه هیئتها خوبند؛ هیئت هم یکی از چیزهایی است که مشوّق جوانها است. از موعظه هم غفلت نشود که من اوّل هم عرض کردم. همه احتیاج داریم به موعظه؛ همه، همه، بی‌استثنا! همه‌ی ما احتیاج داریم به موعظه. گاهی چیزهایی را میدانیم امّا گاهی در شنیدن، اثری هست که در دانستن نیست؛ باید بشنویم موعظه را، مواعظ حسنه را. خب حالا اینها مواردی بود که به ‌عنوان [موارد] کاربردی، عرض کردیم. نکته‌ی آخر ــ که به نظر من این نکته‌ی آخر، از جهاتی اهمّ نکات است ــ این است که چطور میشود ما این خواسته‌ها را عملی کنیم. خب حالا گفتیم؛ شما خودتان شاید همینهایی را که بنده گفتم، با دو برابر اضافه هم میدانستید، ما هم حالا گفتیم؛ خب اینها چه جور عملی بشود؟ مهم این است. بنده میبینم تبلیغات خوبی وجود دارد؛ چه مکتوب، چه مثلاً بی
ان و منبر و امثال اینها، تبلیغاتی هست که خوب است، و البتّه خیلی نسبت به آنچه باید باشد کم است، از لحاظ کمّیّت خیلی عقبیم. اگر ما بخواهیم به قدر ظرفیّت یا نزدیک به اندازه‌ی مورد نیاز ظرفیّت، عناصرِ تبلیغیِ با این خصوصیّات داشته باشیم، احتیاج داریم به کانونهای عظیم حوزوی. در حوزه، کانونهایی باید به وجود بیاید فقط برای همین: برای تربیت مبلّغ؛ و پشتوانه‌ی فکری و تحقیقی و علمی هم داشته باشد؛ یعنی اینکه میگوییم «ما روی تبلیغ تکیه میکنیم»، بهانه نشود که بعضی‌ها بگویند بنابراین دیگر کفایه نمیخوانیم، درس خارج نمیرویم؛ نه، این پشتیبانی‌های علمی لازم است، منتها توجّه به این بخش قضیّه خیلی ضروری است؛ احتیاج داریم به یک کانون اساسی. مرکز هم در درجه‌ی اوّل، حوزه‌ی علمیّه‌ی قم است؛ وقتی در قم این کار انجام گرفت و تجربه‌ای شد، آن‌وقت در حوزه‌های بزرگ سراسر کشور هم این کار میتواند تکرار بشود؛ تشکیل کانونی با مأ‌موریّتِ اوّلاً «تهیّه‌ی موادّ تبلیغیِ به‌روز». یک چیزهایی هست که امروز مناسب است در منبر گفته بشود، فردا ممکن است از اثر بیفتد، بی‌فایده باشد؛ پارسال میگفتیم مناسب بود، امسال [نه]؛ یعنی دنیا این‌جوری دارد پیش میرود و حوادث، این‌جوری دارد پی‌درپی به وجود می‌آید. موادّ تبلیغیِ لازمِ به‌روز تولید بشود. در این زمینه، منابع کتاب و سنّت این‌قدر پُرعمق و پُرمغز است که هرگز تمام نخواهد شد. این‌قدر میتوانید از قرآن استفاده کنید، مطلب جدید و نو، سخن نو و متّکی به قرآن و حدیث میتوانید به دست بیاورید که همه‌ی این صحنه را اشباع خواهد کرد. پس یکی از مأ‌موریّتهای این کانون بزرگ، تهیّه‌ی مواد است. مأ‌موریّت دوّم، تنظیم شیوه‌های اثرگذار تبلیغی است. بالاخره شیوه‌های تبلیغی ما محدود است. ای ‌بسا شیوه‌های اثرگذار بهتری، بیشتری وجود داشته باشد؛ این شیوه‌ها در آن مرکز بایستی تنظیم بشود، تهیّه بشود. در این قضیّه غربی‌ها از ما جلویند؛ شیوه‌های نوبه‌نو، شیوه‌های اثربخش برای پیامها دارند؛ ما در این زمینه‌ها عقبیم. شیوه‌هایی را بایستی حتماً تنظیم کنیم، تولید کنیم، فنّ بیان را به معنای واقعی کلمه تعلیم بدهیم. این مأموریّت دوّم. بعد هم تربیت مبلّغ. در این کانون به معنای واقعی کلمه مبلّغ تربیت بشود. همچنان که مجتهد تربیت میکنیم، مبلّغ تربیت کنیم. خب حالا بحمدالله در قم آقایانِ مسئولان محترم یک حرکت جدید فقهی را شروع کردند، فقه معاصر را دارند تحقیق میکنند، مسائل موجود روز را از لحاظ فقهی دارند کار میکنند، بسیار باارزش است، باید هم ادامه پیدا کند؛ مثل همین باید مبلّغ تربیت کنیم، مبلّغینی که بتوانند اثرگذار باشند، بتوانند همه جا منتشر باشند و از لحاظ کمّیّت کفایت کنند. یک جاهایی را، یک مراکزی را انسان سراغ دارد ــ یعنی بنده سراغ دارم ــ که اینها از بودن یک روحانیِ فعّال بین مردم محرومند؛ یکی دو جا [هم] نیست، خیلی زیاد است؛ مثلاً در مرکز کشور، مِن‌باب‌مثال در خود تهران، مواردی از این قبیل داریم. کمبود معلّم، کمبود مبلّغ، کمبود پیام‌رسان روحانی بایستی در این کانون جبران بشود. بنابراین آنچه حتماً باید دنبال بشود و جزو کارهای اساسی است، و امروز که شما شروع کنید، ممکن است پنج سال دیگر یا بیشتر نتیجه بدهد، این است که یک ‌چنین کانونی به وجود بیاید با این چند مأموریّتی که گفته شد. خیلی خوشحالم از اینکه شما‌ها را دیدیم. سلام بر شهیدان، سلام بر روح مطهّر امام. والسّلام علیکم و رحمة ‌الله     (۱ در ابتدای این دیدار، آیت‌الله علیرضا اعرافی (مدیر حوزه‌های علمیّه‌ی سراسر کشور) مطالبی بیان کرد. (۲ سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... تا مردم به انصاف برخیزند ...» (۳ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۶۴؛ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند ...» (۴ سوره‌ی فاطر، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «... سخنان پاکیزه به سوی او بالا میرود، و کار شایسته به آن رفعت میبخشد ...» (۵ سوره‌ی یس، آیه‌ی ۱۷؛ «و بر ما [وظیفه‌ای‌] جز رسانیدن آشکار [پیام‌] نیست‌.» (۶ از جمله، سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۲۰؛ «... فقط رساندنِ پیام بر عهده تو است‌ ...» (۷ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۳۹؛ «همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند ...» (۸ از جمله، سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۶۲؛ «پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم‌ ...» (۹ سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۶۷؛ «... آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن ‌...» (۱۰ سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۱۲۵؛ «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن ...» (۱۱ سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۲۴؛ «... چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فرا خواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید ...» (۱۲ امالی صدوق، ص ۶۰ (۱۳ «کنگره‌ی جها
نی هزاره‌ی شیخ مفید» به مناسبت هزارمین سال وفات شیخ مفید از بیست‌وهشتم تا سی‌ام فروردین ۱۳۷۲ در حوزه‌ی علمیّه‌ی قم برگزار شد. ر.ک: پیام به کنگره‌ی جهانی هزاره‌ی شیخ مفید (۱۳۷۲/۱/۲۸) (۱۴ نوشته‌ی ملّافتح‌الله کاشانی (متوفّای ۹۹۸ق) (۱۵ از جمله صحیفه‌‌ی امام، ج ۱۹، ص ۱۴۶، پیام به ملّت ایران در سالگرد پیروزی انقلاب (۱۳۶۳/۱۱/۲۲) (۱۶ تحوّل، دگرگونی (۱۷ برکشیده، بیرون کشیده‌شده (۱۸ خدای نکرده، خدای نخواسته (۱۹ از جمله، صحیفه‌ی امام، ج ۱۷، ص ۳۸۳؛ بیانات در جمع مسئولان نظام جمهوری اسلامی (۱۳۶۲/۱/۱) ۲۰) سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم‌ ...» (۲۱ چیزی درخورِ یادکرد نبود. (برگرفته از قرآن کریم؛ سوره‌ی انسان، آیه‌ی ۱) (۲۲ خنده‌ِی حضّار (۲۳ از جمله، صحیفه‌ی امام، ج ۱۶، ص ۱۵۴؛ پیام به ملّت ایران در سالگرد تأسیس نظام جمهوری اسلامی (۱۳۶۱/۱/۱۲) (۲۴ سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۲۰ ۲۵) ر.ک : بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و
نمازجمعه۲۳تیر۱۴۰۲رضوانی دهاقان.m4a
43.28M
رضوانی دهاقانی: ■خ اول:توجه به گزاره های تلخ وعبرت اموزتاریخی چراغ راه ملتهاست مانند،الف:انچه امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب فرمودند:مردم با دوشاهدحقشان را می گیرنداماامیرالمومنین علی علیه السلام با ده هزارشاهددرغدیرنتوانست حقش را بگیرد.ب:امام رضا علیه السلام فرمودندمحرَّم ماهی است که درجاهلیت جنگ دران حرام بودولی دراین ماه (توسط مدعیان اسلام)خون ما(امام حسین واصحابش)حلال شمرده شد وفرزندان واهل وعیال مارا به اسارت بردندخیمه های ما( اهل بیت پغمبر) را اتش زدندوانچه ازاساس وباروبنه داشتیم را غارت کردندوحتی بخاطررسول الله ص هم هیچ احترامی نگه نداشتند.●بررسی علت وقوع چنین حوادثی موجب عدم تکرارانهامی شود●مساجدوتکایا وحسینیه ها وهیئات عزاداری به صورت سنتی وخودجوش،درایام محرم وصفرعزاداری کنند وجهات شرعی واتقان درنوحه ها ومداحی ها ونوع عزاداری هاراوهمچنین بهداشت وامنیت محیط را مدنظربگیرند■خ دوم:رهبرانقلاب اسلامی دردیدارجمعی ازطلاب ومبلغان حوزه های علمیه دراستانه ماه محرم ضمن ارج نهادن به کارهای انجام شده تبلیغی انهاراوناکافی دانست ونگرانی خودرا از وضع موجود تبلیغات دینی ازجهت کمی وکیفی بیان داشتند●طبق دستورصریح وروشن اسلام دولت باید به امورات مختلف بازنشستگان وسالخوردگان وضعفارسیدگی کند تادرسختیهای روزگارگرفتارنشوند●سه گروه درقیامت مورد عنایت خداوند قرارنمی گیرند۱-عاق والدین۲-زنانی که با شکل وشمایل وارایش ولباس مردانه درجامعه ظاهرمی شوند۳-مردی که نسبت به ناموس خودغیرت ندارد. ۱۴۰۲/۴/۲۳ @emam_jmee_dehaghan
نماز جمعه ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۲ دهاقان به روایت تصویر http://t.em/emam_jmee_dehaghan
من چادرم را دوست دارم ، در حاشیه نماز جمعه ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۲ دهاقان به مناسبت گرامیداشت هفته عفاف و حجاب http://t.em/emam_jmee_dehaghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این نوحه به عنوان نوحه سراسری در ایام محرم در دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد. لطفا در تمامی گروه ها پخش شود؛ تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب گسترده داشته باشد. شما هم با پخش در ثواب شریک شوید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👹 مغول‌ها ۹۰٪ ایران را با عملیات روانی گرفتند ▫️مغول‌ها چه شهرهایی را نتوانستند بگیرند؟ ▫️آمریکا چگونه از عملیات روانی استفاده می‌کرد؟