eitaa logo
آمال|amal
357 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان واقعی✨ وقتی پدرم شهید شد سه ساله بودم و خیلی به پدرم وابسته بودم وقتی متوجه شدم که پدر شهید شده و دیگه نمیبینمش همش گریه می کردم از شب تا صبح مادرم و اطرافیانم منو بغل میکردن و مثل بچه نوزاد‌ تو خونه می چرخوندن تا ساکت بشم و بخوابم تا نزدیکهای صبح گریه میکردم بعدش می خوابیدم همه فکر می‌کردند که از خستگی میخوابیدم اما وقتی بزرگ ترشدم براشون تعریف کردم که وقتی اذان صبح میدادن بابام میومد منو بغل می کرد و تو خونه می چرخوند بعدش خوابم می‌برد 💞 راوی: دختر شهید قلعه نویی
💦جرعه ای از تفسیرزیارت عاشورا_قسمت دوم 🌗 لعن و سلام در زیارت عاشورا برای چیست؟ ❌در عاشورا هر دو طرف جبهه نماز می‌خواندند، هم اشقيا و هم ياران امام حسين(ع). ❌جنگ نماز با نماز بود، جنگ روزه با روزه بود. جنگ جهاد با جهاد بود. 💯فرقش اين بود كه اين طرف ولایت الله بود و آن طرف ولایت طاغوت بود💯 ❇️کار بزرگ حضرت امام حسين(ع) این بود که از✨🌕 نور یاران و اهل بیتش رونمایی کرد و از 🌑ظلمت یزیدیان رونمایی کرد. ✅ لعن و سلام در زیارت عاشورا را برای این گذاشتند.⬅️ لعن را برای ظلمت گذاشتند⬅️سلام را برای نور گذاشتند. ❇️اینقدر ثواب که برای زيارت عاشورا گذاشتند، برای معرفی ولایت است.👌 📝برگرفته از سخنرانی آیت الله حائری شیرازی(ره) در موسسه صابره(س)، اسفند ۱۳۹۱ @Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجری از مهمان برنامه میخواد که برنامه را با امام حسین علیه السلام تمام کند و پاسخ مهمان برنامه ....😭💔 (ع) @Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از 'ثـارَالـلّـه‌مِـدیـأ'
یک کمی هول بدین بریم واسه ۳۵۰ تایی شدنمون :) چند روزه روی همین رقمیم
کِی شود حُر شوم و توبه ی مردانه کنم؟ @Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از  - ملجا‌ قلبے .
عشق‌یعنۍکہ‌دمی‌بشنوۍازنام‌حسین ودلت‌گریہ‌ڪنان‌راهۍڪربلاشود…!♥️
هدایت شده از ابوالقاسِم
زینب شمشیر را به کمر محمدین می‌بندد؛کلاه را بر سرشان می‌گذارد و می‌گوید:بروید پیش دایی‌تان، اذن بگیرید و وارد میدان نبرد شوید. محمدین از خیمه بیرون می‌روند، نوک شمشیر روی خاک کشیده میشود... محمد می‌گوید:سلام دایی جان اذن ورود برای میدان می‌دهید؟ حسین می‌گوید: عزیزانم برای شما جنگ زود است شما باید بعد از من کنار مادرتان باشید. زینب وارد خیمه می‌شود و می‌گوید: حسین علی اکبر و قاسم به میدان رفتند پسر های من جنگ برایشان زود است؟!! میدانم وسعم کم است ولی از من قبول کن. حسین اذن می‌دهد، محمدین به میدان جنگ می‌روند؛ کمی بعد خبر شهادت محمدین می‌آید... زینب از خیمه خارج نمی‌شود مبادا امامش شرمنده شود... ۱۴۰۱/۵/۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای‌مجانین‌حسینی‌حسنی‌گریه‌کنید💔 هاتفی گفت: یتیم است،مراعات کنید! نیزه ای گفت:حسینی ست،مجازات کنید!
درظلمت این دنیا، هر لحظه بتاب ای ماه تا گم نشود مقصد ، تا گم نشوم در راه هستیم بر آن عهد که بستیم✌️🏻 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️به چادر خاکی اومدم بدم قسمت ▪️جوونای من میشن مدافع حرمت
اگر چادر زینب لباس یاری امام زمانش بود پس چادر من نذر زینب است ما در این راه پشت سر زینب میرویم🌿
اللهم عجل لولیک فرج 🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💠 قالیچه سوخته 💠 مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی‌خریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت. داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟😭 ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.🌻😭 ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى‌تونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ...😭 ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ گفت: بله.😭 مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یک ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ.🌻😭 قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش آن یک قسمتی که سوخته بود رو همیشه گل‌محمدی‌ و‌ رز میخرید و روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود پرپر میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته یا در جانمازشان میگذاشتند یا در قوری چای یا غذایشان میریختند. یکی از ثمرات تربیت اقتصادی این است که برا اهل‌بیت بی حساب خرج میکنی، و خدا هم بی واسطه روزیت را چند برابر می کند
هدایت شده از  - ملجا‌ قلبے .
:))))💔
هدایت شده از ابوالقاسِم
عمویش جلوی چشمان کوچکش بر زمین می افتد!به سمت گودال میدود...عمو او را می‌بینید و می‌گوید -زینب!خواهرم...بگیر یادرگار برادرمان را(: زینب"س"عبدالله را میگیرد تا به گودال قتله گه نرود... شمشیری برّان بالا میرود عبدالله طاقت نمی آورد و میگوید به ولله از عمویم جدا نخواهم شد! از دستان عمه می گریزد و به عمو می‌رسد... سلاحی برای محافظت از عمو جانش ندارد(:💔 دستانش را سپر عمو حسینش کرد...با دستانی بریده در بغل عمو می افتد...حرمله،با تیری سه شعبه گلوی عبدلله را نشانه گرفته و .... عبدالله بن حسن بن علی 🖤 ✏️فــ.ش 1401/5/12 @aboallghasem
یك نوکرِ‌ زشتی‌که‌ سیَـه‌ رو هم‌ هست جا ندارد وسطِ‌ این‌ همه‌ زیبا شاید :)
هدایت شده از آنچه باید بدانید✨
نوه نلسون ماندلا بعد از بازدید از بیت و‌حسینیه امام خمینی گفت: پدربزرگم میگفت گاهی در زندان امیدمان را از دست میدادیم اما وقتی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید دیدیم که ایرانیان توانستند رژیم شاهنشاهی که قدرتمند تر از آپارتاید بود را شکست دهند، پس ما هم میتوانیم✌️