eitaa logo
آمال|amal
346 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ماجرای کسی که نقش شمر را در تعزیه بازی می کردوسید الشهدا علیه السلام را در عالم رؤیا میبیند😭 @Childrenofhajqasim1399
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب ششم💔😭 لالا مهتاب اومده بالا موقع خواب حالا اما نه به زیرخاک💔😭 @Childrenofhajqasim1399
https://eitaa.com/fffffrf/33927 تشکر(:✨ جبران کنیم ان شاءالله...
هدایت شده از ابوالقاسِم
قاسم ابن حسن از امام اذن ورود به میدان می‌خواهد بگیرد... امام شب قبل که اعلام می‌کرد چه کسانی شهید می‌شوند قاسم پرسید:آیا من هم فردا کشته میشوم؟ امام می گوید: قاسم جان تو که اینقدر برای مرگ پر پر میزنی مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم می‌گوید: {اَحلیٰ مِنَ العَسَل} شیرین‌تر از عسل! امام قاسم را در آغوش می‌گیرد و می‌گوید: آری تو هم فردا کشته میشوی امام اجازه‌ی ورود قاسم به میدان را نمی‌دهد:قاسم جان زود است... قاسم پر پر می‌زند... امام که حال و احوال قاسم را می‌بیند می‌گوید: قصد داشتم تو را داماد کنم ولی حالا می‌بینم لباس رزم برایت مناسبتر است... امام لباس رزم را بر تن قاسم می‌کند و با او وداع می‌کند... برای آخرین بار قاسم را بغل می‌کند و به میدان نبرد او را میفرستد... قاسم وارد میدان می‌شود و شروع به رجز خوانی می‌کند: اگر مرا نمی­ شناسید من فرزندحسن(ع) هستم، که او نوه پیامبر خدا(ص) برگزیده و مورد اعتماد اوست. این حسین است، همچون اسير گروگان گرفته شده بین مردمی که  خدا آنها را از باران رحمتش سيراب می‌کند. قاسم نبرد شجاعانه‌ای می‌کند و سی و پنج نفر از سپاهیان دشمن را به هلاکت می‌رساند... بند نعلین پای چپ قاسم پاره شد؛ قاسم ایستاد تا بند را محکم کند، که در یک آن عمرو بن سعد با شمشیر بر فرق سر قاسم زد... قاسم به زمین افتاد و فریاد زد: عمو جان! حسین در این هنگام به سپاه کوفیان حمله کرد و لشگر را کنار زد. حسین خواست پیش قاسم رود که عمرو بن سعد مانع شد. امام با شمشیر ضربه ای به دست عمرو بن سعد زد و خود را به قاسم رساند. قاسم پاهایش را روی زمین میکشید... حسین قاسم را در آغوش کشید و گفت: چقدر برای من سخت است که تو از من کمک بخواهی و نتوانم کاری برایت انجام دهم... قاسم در آغوش عمو جان داد... ۱۴۰۱/۵/۱۳
هدایت شده از • انتصار •
اکبر یا اصغر بودنتان فرقی نمی‌کرد ، علی بودنتان کافی بود تا داغتان را بر سینه حسین بنشانند
- همین‌ساعت‌که‌ما؛درحسرت‌یک‌بوسه‌میسوزیم(: - کسانـی‌‌درحرم‌پیش‌ضریحـش‌عالـمی‌دارنـد ..💔! @Childrenofhajqasim1399
‹🖤🎼› دل‌برده‌ازبھشـت‌زوایـٰا؎ِمرقـدت ازبس‌کہ‌درحریـمِ‌توبـو؎ِخدآرسید...!'
ــ بھ دریاۍ پر از غم، امان از دلِ زینب . !'
💦جرعه ای از تفسیر زیارت عاشورا 🔻چرا حضرت اباعبدالله الحسين(ع) فرصت داد تا علی اصغرش را تير بزنند و گلوی نوزاد معصوم حضرت، پاره پاره بشود؟ 😭 ❌ آيا حضرت نمی‌توانستند اشاره كنند تا تمام صحرا آب زلال و خنك بشود؟ ❌ آن‌ وقت به خاطر يك قطره آب، خودش و فرزندانش به سخت‌ترين حالت دچار شوند؟ ✅امام حسين(ع) فرصت داد تا اين همه بلا و مصيبت را سرش بياورند تا برای ما الگو شوند. ❤️عاشقي را ببينيد، امام اجازه داد که ایشان را بكشند، تا به ما ياد بدهد كه، ببينيد من چطوری با اين همه قدرتم به شكل شما زندگی كرده‌ام كه شماها از من ياد بگيريد تا فردا نگوييد كه امام حسين علیه السلام، امام  بود، ➖ ما كه امام حسين(ع) نيستيم⁉️ 📕برگرفته از کتاب «در عظمت زیارت عاشورا»، تالیف استاد زاهدی @Childrenofhajqasim1399