eitaa logo
آمال|amal
346 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ واکنش روزنامه ها به واکسن ایرانی که رهبر انقلاب آن را زد بزرگ مرد میدان آقای خودمان امید ایران اعتماد به دانش ایرانی @Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حَقا کِه مُرادی‌ومُریدِت شُدِه‌اَم مَن حَقا کِه‌تو خورشیدِ زمینی‌و زَمانی هَیـــهات اَگَر یار بِخواهی و نَباشَم اِی وای بِه مَن گَر تو مَرا یار نَدانی بایَد بِه تو زَنجــــیر کُنم بَندِ دِلَم را جانی و جَهانی و چِـنینی و چِنانی ماشاءالله‌لاحول‌و‌لا‌قوة‌الابالله🙌 ❤️ 😍 💠 فرزندان حاج قاسم👇👇 ┏━✨🌹✨🌸✨━ @Childrenofhajqasim1399 ┗━✨🌸✨🌹✨━
داغ ترین های ایتا🔥
هربار ڪه اسمِ سوریه را مےآورد... دلـم میلرزید💔 و راضے نمیشدمـ🙁 یڪ روز به من گُفت: مانده‌امـ با این همہ اعتقاداتے📿 ڪه داری چرا راضے نمیشوی به سـوریه بـروم؟🤔 جواب حضرتِ زینـب و رقیه را خودت بده!! در باورم نمےگنجید،😵 ڪه بخـواهم جلیل را به این زودی ازدست بدهـم😥 نگاهم درنگاهش قفل شد😊 باخود میگـفتم: مرا به ڪه واگذار کردی راهِ برگشتے برایِ مـن نگذاشتے...👣 شرمنده شدم😔 سـرم را پایین انداختم وهمان لحظه از تمامِ وجودم💗 جلیل را به حضـرت زینب(س) سـپردم...🙌🏻 🍀 🌷
⭕️ توئیت جالبت کاربر عراقی. ایران تنها کشور اسلامی است که واکسن کرونا را ساخته است. همه‌ی مسلمانان به آن افتخار کنند چون افتخار اسلام است. ࿇࿐᪥✧🇮🇷✧᪥࿐࿇ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
◈ ✍ 🌿 آیت الله بهاءالدینـے(ره) : اگر انسان دلخواهـے و خود را کنار بزند و دور بیـندازد همه‌ کارهای او درست مےشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماهم گوشی رو پرت کردین؟😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ صرفا جهت مردم آزاری😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا کنید زود تموم بشه 😭
🌷 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 پسر عمه م بود😊 با هم و تو یه محله بزرگ شده بودیم... مثه برادرم بود...❤ سرمو مینداختم پایین و تند تند از مدرسه میومدم خونه... زیر چشمی میدیدمش... که موقع برگشتنم از مدرسه... ایستاده کنار کوچه...دم در خونه شون...منتظر... کوچه رو قرق میکرد تا کسی مزاحمم نشه😡 صبر میکرد تا من بیام و رد شم...❤ بی هیچ حرفی... به خونه که میرسیدم خیالش راحت میشد... ۱۶سالم بود که اومد با پدر مادرم صحبت کرد... اومده بود خواستگاریم🙈💕 مادرم بهش گفته بود: با ازدواج فامیلی... با زود ازدواج کردن و... با نظامی ازدواج کردن من مخالفه... بابامم تبعا مخالف بود... ولی اون سمج گفته بود... "اگه این کار نشه،خودمو از هواپیما میندازم پایین😡!" مادرم گفت: "اگه خود ملیحه نخواد چی🤔؟!" گفت: "اگه خودش نخواست... همسرشو باید خودم انتخاب کنم😔😓 جهیزیه شم خودم تهیه میکنم😥 بعدشم میرم ناپدید میشم😓💔 وقتی دیدن به هیچ صراطی مستقیم نیست... گفتن برو با ننه بابات بیا... قبل رفتن گفت: "پس شمام قبلش با ملیحه صحبت کنید... ببینید اصلا خودش میخواد...💕" وقتی فهمیدم شوکه شده بودم😦😳...یه باره ازش متنفر شدم😡😣... مهری که بعنوان پسر عمه بهش داشتم هم از دلم پاک شد😒 ازش بدم اومده بود... مادرم سعی میکرد متقاعدم کنه واسه این ازدواج...💕 گفتم:"مگه من تو این خونه اضافه م که میخواید ردم کنید...💔 شما که همش با زود ازدواج کردنم مخالف بودید...نمیخواااام😡 هر طوری بود متقاعدم کرد... آخرشم گفتم: "هر چی شما و بابا بگید..." بعله رو گفته بودم دیگه😊 بخاطر خاطرات دوران بچگی👧👦 تصورش بعنوان شوهر آیندم کمی وقت میبرد ناراحتیم زیاد طول نکشید... گمونم تا غروب همون روز😌!!! تازه فهمیدم چقد دوسش دارم😍😍😍 با پدر مادرش رسماً اومد خواستگاری☺️💍 ...