eitaa logo
📚اعمال ماههای قمری📚
4 دنبال‌کننده
67 عکس
10 ویدیو
0 فایل
باسلام دراین کانال اعمال ماههای قمری به نظرشمامیرسد...اعمالهای ماههای محرم/رمضان/ اعیاد/شهادتها/دعاهای وارده/حدیث/
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🏴 *روز نهم محرم تاسوعا* 💠 *ازامام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:* *تاسوعا 🚩روزی بود که جناب امام حسین⭐ علیه السلام واصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه وعمربن سعد خوشحال شدندبه سبب کثرت سپاه و بسیاری لشکر که برای آنها جمع شده بود و جناب امام حسین⭐ واصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری برای آن حضرت نخواهد بود واهل عراق او را مدد نخواهند نمود.* 🏴 *پس فرمود: پدرم فدای آن ضعیف غریب.* نقل از: کتاب مفاتیح الجنان ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *تاسوعای حسینی* 💠 *سخنان امام بالای سر عباس* *زمانیکه امام حسین(ع) خود را به قتلگاه حضرت عباس رسانید خطاب به ایشان فرمود :* *الان انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوّی* *یعنی « الان کمرم شکست و چاره ام کم شد و امیدم قطع و دشمن مرا زخم زبان می زند و غصّه تو مرا می کشد.»* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *شهید تاسوعای حسینی* 💠 *شهید مصطفی صدرزاده* شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ 🚩 *زندگی‌نامه* نام و نام خانوادگی: شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ محل تولد: خوزستان، شوشتر تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان: دو فرزند    🚩 *مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد.* 💠پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. 💠در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند. 💠نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. 🏴 *مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی‌بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💔🏴💔🏴💔🏴💔 🚩 *تسلیت گفتن در شب عاشورا* 💠 *روایتی از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: بگوئید:* 💠 *(("أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)"؛))* 💠 *خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ص)، به خونخواهی اوبرمیخیزند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🏴💔🏴💔🏴💔🏴
🎇🌠🎇🌠🎇🌠🎇🌠 *اعمال شب عاشورا* 🏴در کتاب مفاتیح الجنان اعمالی برای این شب ذکر شده است از جمله: 🚩 *احیای این شب:* *در روایتی از رسول خدا‌(ص) آمده است هر کس این شب را احیا بدارد، گویا عبادت همه فرشتگان را انجام داده است.* *نمازهای شب عاشورا* 🚩 *۱_صد رکعت نماز، در هر رکعت بعد از حمد، سه بار سوره اخلاص خوانده شود و پس از پایان صد رکعت، هفتاد بار بگوید: «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاَّ بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ»* 🚩 *۲_چهار رکعت در آخر شب، در هر رکعت بعد از حمد، ده بار آیة الکرسی، ده بار سوره توحید، ده بار سوره فلق و ده بار سوره ناس خوانده شود و پس از پایان، صد مرتبه سوره توحید را بخواند.* 🚩 *۳_چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد وپنجاه مرتبه توحید واین نماز مطابق است با نماز امیرالمومنین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد وبعداز نمازفرموده ذکر خدا بسیارکند وصلوات بسیار فرستد بر رسول خدا ولعن کند بر دشمنان ایشان آنچه که می تواند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🎇🌠🎇🌠🎇🌠🎇🌠
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ 🏴 *احیای شب عاشورا* 💠 *رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس شب عاشورا را احیا کند، گویی که به اندازه عبادت همه فرشتگان به عبادت خدا پرداخته است و پاداش کسی که در این شب عمل [صالح] انجام دهد، همانند پاداش ۷۰ سال عمل است».* 💠 *واگر کسی توفیق شامل حالش شود و در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین علیه السلام کند وببتوته نزد آن جناب نماید تا صبح، خدا اورا محشور فرماید آلوده به خون امام حسین علیه السلام و در جمله شهداء با آن حضرت باشد.* نقل از: کتاب مفاتیح الجنان اعمال شب عاشورا ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
✨﷽✨ عاشورا اشک بر حسین ✍ *توصیه های ناب بزرگان در مورد مجلس روضه و اشک بر حضرت امام حسین (ع)* ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 1⃣ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽ (رحمة الله عليه): ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 2⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺑﻬﺠﺖ (رحمة الله عليه) : ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ . ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 3⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (رحمة الله عليه) : برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله… ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 4⃣ شیخ جعفر شوشتری(رحمة الله عليه) :  کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین  علیه السلام محک ایمان است. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 5⃣ آیت الله علامه امینی  (رحمة الله عليه) :  به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 6⃣ آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری (رحمة الله عليه) : روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 7⃣ حاج میرزا اسماعیل دولابی (رحمة الله عليه) : محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 8⃣ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (رحمة الله عليه) : ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ، «این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت می کنند». ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 9⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ (رحمة الله عليه) : ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ علیه السلام ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ . ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔟 آیت الله بهاءالدینی  (رحمة الله عليه) : دستگاه امام حسین علیه السلام فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین علیه السلام اهانت شود، این عزاداری ها احیا کننده نماز و مساجد است. ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *وقایع روز عاشورا* *سلسله رخدادهای روز عاشورای سال ۶۱ق؛ از شهادت امام حسین(ع)، خانواده، بستگان و یارانش، تا آتش زدن و غارت خیمه‌ها توسط لشکر عمر بن سعد، و سرانجام اسیر شدن بازماندگان واقعه عاشورا.* بنابر نقل‌های تاریخی، سپاهیان دو طرف بعد از نماز صبح آماده نبرد شدند. پیش از شروع جنگ، امام حسین(ع) و بُرَیر سپاه مقابل را موعظه کردند. امام حسین(ع) به یارانش هشدار داده بود شروع‌کننده جنگ نباشند. پس اولین تیر را عمر سعد به سوی لشکر امام حسین(ع) پرتاب کرد. در ابتدا حملات به صورت گروهی بود و عده زیادی از یاران امام حسین(ع) در این حملات کشته شدند. بعد از آن یاران امام به صورت فردی یا دونفری به جنگ رفتند. هنگام ظهر، امام حسین(ع) تصمیم به نماز گرفت و زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی، محافظانِ امام و یارانش شدند که سعید بن عبدالله به شهادت رسید. *در ادامه نبرد، اولین شهید از بنی هاشم، علی اکبر بود. ابوالفضل العباس نیز که وظیفه آوردن آب با او بود، در نبرد با نگهبانان شریعه فرات به شهادت رسید. هنگامی که امام حسین(ع) طفل شیرخوارش، علی‌اصغر را بر دست گرفت تا از تشنگی کودکش شکایت کند، دشمن گلوی علی‌اصغر را با تیر شکافت.* پس از شهادتِ تمامی یاران و بنی‌هاشم، امام حسین(ع) به میدان رفت. پیادگان تحت امر شمر، امام حسین(ع) را احاطه کردند؛ ولی همچنان پیش نمی‌آمدند و شمر آنان را به حمله تشویق می‌کرد. لشکر دشمن امام را تیرباران کرد و شمر و یارانش به امام حسین(ع) حمله کردند و آن حضرت را به شهادت رساندند. هنگامی که امام حسین(ع) به میدان رفت، امام سجاد(ع) نیز قصد به میدان رفتن کرد؛ اما به دلیل بیماری توان این کار را نداشت. هنگامی که دشمن خیمه‌ها را غارت کرد، شمر قصد کشتن امام سجاد(ع) را داشت که حضرت زینب(س) مانع شد. *دشمن سر امام حسین(ع) و یارانش را جدا کرد و به سوی ابن زیاد فرستاد و بر بدن آن حضرت و شهدای کربلا اسب دواند. عمر سعد با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین(ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۱* *وقایع ظهر عاشورا* ظهر عاشورا فرا رسید و امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش جهت اقامه نماز به پا خاستند امام (علیه‌السّلام) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی فرمان دادند تا در برابر حضرت (علیه‌السّلام) و حدود نیمی از یاران آن حضرت (علیه‌السّلام) بایستند و از نمازگزاران در برابر حملات احتمالی دشمن ، محافظت نمایند. با شروع نماز، دشمن امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش را هدف تیرها و هجمه‌های خود قرار داد پس زهیر و عبدالله جسم خود را سپر حملات دشمن قرار می‌دادند و تیرهای دشمن را با سینه و صورت می‌گرفتند تا اینکه نماز امام (علیه‌السّلام) (بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که نمازی که حضرت (علیه‌السّلام) در ظهر عاشورا اقامه کردند نماز خوف بود.)   و یارانش اقامه شد. پس از ادای نماز، سعید بن عبدالله بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید.  پس از شهادت سعید، زهیر از امام (علیه‌السّلام) اذن میدان گرفت و پس از کسب اجازه، در حالی که رجز می‌خواند با شجاعتی بی مانند جنگیدن آغاز کرد. تا اینکه سرانجام او نیز پس از نبردی شجاعانه به دست کثیر بن عبدالله شعبی و مهاجر بن اوس تمیمی به شهادت رسید.  امام حسین (علیه‌السّلام) پس از شهادت زهیر خطاب به او فرمود: «لا یبعدنک الله یا زهیر و لعن الله قاتلیک لعن الذین مسخوا قردة و خنازیر؛ ‌ای زهیر خداوند تو را از رحمتش دور نسازد و خداوند کشندگان تو را لعنت کند و قاتلان تو را همانند لعنت شدگان مسخ شده (بنی اسرائیل)، [که به شکل میمون و خوک در آمدند] به لعنت ابدی خود گرفتار سازد.»  سپس یاران امام (علیه‌السّلام) همچون بریر بن خضیر همدانی، نافع بن هلالی جملی، عابس بن ابی شبیب شاکری، حنظلة بن سعد شبامی و... یکی پس از دیگری به میدان رفتند و به شهادت رسیدند تا اینکه نوبت به بنی هاشم رسید. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۲* *وقایع ظهر عاشورا* *شهادت علی اکبر* *اولین نفر از بنی هاشم که از امام (علیه‌السّلام) اجازه میدان طلبید علی اکبر(علیه‌السّلام) بود.*  امام (علیه‌السّلام) در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود به او اجازه فرمود و سپس رو به آسمان کردند و فرمودند: *«پروردگارا شاهد باش جوانی را برای جنگ با کفار به میدان فرستادم که از نظر جمال و کمال و خلق و خوی و سخن گفتن، شبیه‌ترین مردم به رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تو بود و ما هر وقت که مشتاق دیدار روی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تو می‌شدیم، به صورت او نظر می‌کردیم. خدایا، برکات زمین را از آنها دریغ دار و جمعیت آنها را پراکنده ساز و در میان آنها جدائی افکن و امرای آنها را هیچ گاه از آنان راضی مگردان که اینان ما را دعوت کردند که به یاری ما برخیزند و اکنون بر ما می‌تازند و از کشتن ما ابائی ندارند.»* *آن گاه رو به عمر بن سعد کرده، فریاد زدند: «تو را چه شده است خداوند نسل تو را قطع کند و کاری را بر تو مبارک نگرداند، و کسی را بر تو چیره سازد که سرت را در بستر از تنت جدا سازد، همان طور که تو خانواده مرا نابود ساختی و خویشاوندی مرا با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مراعات نکردی.»*  پس با صدای بلند این آیه را قرائت فرمود: «ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین• ذریة بعضها من بعض و الله سمیع علیم؛ خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. • آنها فرزندان [و دودمانی] بودند که [از نظر پاکی و تقوا و فضیلت] بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند شنوا و داناست (از کوشش‌های آنها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد.) » علی اکبر (علیه‌السّلام) به میدان رفت و در حالی که رجز می‌خواند بر سپاه دشمن حمله برد. او پس از نبردی شجاعانه در حالی که زخم‌های زیادی برداشته بود نزد پدر بازگشت. *علی اکبر (علیه‌السّلام) خدمت پدر رسید و عرضه داشت: «ای پدر! عطش مرا کشت و سنگینی سلاح مرا به زحمت انداخته است، آیا جرعه ی آبی هست که توان ادامه ی جنگ با دشمنان را به من بدهد؟* *امام حسین (علیه‌السّلام) گریست و فرمود: «افسوس‌ ای پسر من! اندکی دیگر به مبارزه ی خود ادامه بده، دیری نمی‌گذرد که جد بزرگوارت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را زیارت خواهی کرد و او، تو را از آبی سیراب کند که دیگر هرگز احساس تشنگی نکنی.»*  پس علی اکبر (علیه‌السّلام) دوباره در حالی که رجز می‌خواند به میدان بازگشت او همچنان می‌جنگید و پیش می‌رفت تا اینکه مرة بن منقذ عبدی که از دلاوری او به تنگ آمده بود گفت: «گناه همه ی عرب بر گردن من اگر این جوان بر من بگذرد و من داغ او را بر دل پدرش ننشانم! » پس هنگامی که علی اکبر (علیه‌السّلام) به او رسید، او با نیزه اش ضربتی به علی اکبر (علیه‌السّلام) زد و او را از اسب بر زمین انداخت، دشمنان از همه طرف علی (علیه‌السّلام) را در بر گرفتند و با شمشیر تکه تکه اش کردند. امام حسین (علیه‌السّلام) بر بالین علی (علیه‌السّلام) حاضر شد و او را در آغوش گرفت و صورت بر صورتش نهاد *و سپس فرمود: «خدا بکشد گروهی که تو را کشتند و گستاخی از حد گذراندند و از خدا نترسیدند و حرمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را شکستند؛ پس از تو خاک بر سر دنیا!»* *بعد از شهادت علی اکبر (علیه‌السّلام)، فرزندان عقیل بن ابی طالب همچنین فرزندان جعفر بن ابی طالب و نیز فرزندان امام حسن (علیه‌السّلام) به میدان رفتند و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *ظهر عاشورا* *قسمت ۳* *شهادت قاسم* *نقل شده قاسم بن حسن (علیه‌السّلام) پس از شهادت برادرش –ابوبکر- نزد عمو آمد تا از ایشان اجازه میدان بگیرد امام (علیه‌السّلام) قاسم (علیه‌السّلام) را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریستن کردند در این هنگام قاسم (علیه‌السّلام) از امام (علیه‌السّلام) اذن میدان طلبید؛ اما امام (علیه‌السّلام) به دلیل سن و سال اندک قاسم (علیه‌السّلام)، به او اجازه نداد؛ اما قاسم (علیه‌السّلام) با اصرار بسیار سرانجام موفق شد از امام (علیه‌السّلام) اذن میدان بگیرد.*  پس از کسب اجازه، قاسم (علیه‌السّلام) در حالی که اشک بر گونه هایش جاری بود و رجز می‌خواند به میدان رفت. در چگونگی شهادت قاسم (علیه‌السّلام) از حمید بن مسلم –که خود یکی از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود- روایت شده که: « [در عصر عاشورا] جوانی پا به میدان نبرد گذاشت که چهره اش چون پاره ماه بود او پیراهن و شلواری به تن و نعلینی به پا داشت، که بند یکی از آنها پاره بود و فراموش نمی‌کنم که بند نعلین پای چپ او بود پس قاسم (علیه‌السّلام) ایستاد تا که بند کفشش را محکم کند در این هنگام عمرو بن سعد ازدی به من گفت: «به خدا قسم من بر او حمله خواهم کرد.» به او گفتم: «سبحان الله! چه قصدی داری؟ به خدا قسم که اگر او مرا بکشد من دست خود را به سوی او دراز نمی‌کنم، این گروه که اطراف او را گرفته‌اند او را بس است! » اما او بر گفته اش تاکید کرده گفت: «من به او حمله خواهم کرد.» پس به قاسم (علیه‌السّلام) حمله کرد و چنان ضربتی بر فرق قاسم (علیه‌السّلام) وارد آورد که او به صورت بر زمین افتاد و فریاد برآورد: «یا عماه! » حسین (علیه‌السّلام) چون باز شکاری از جای جست و چون شیر خشمگین بر سپاه کوفه حمله کرد پس ضربتی بر عمرو بن سعد ازدی زد. عمرو دست خود را سپر خود قرار داد تا جلوی ضربه حسین (علیه‌السّلام) را بگیرد ضربت شمشیر حسین (علیه‌السّلام) دستش را از بازو جدا کرد در این هنگام عمرو بن سعد از همراهانش کمک طلبید، سپاه کوفه برای نجات او شتافتند در این هجوم ناگهانی، جسم عمرو بن سعد لگدکوب اسبان سپاه عمر بن سعد شد و سینه ی او در زیر سم اسبان خرد شد. غبار سرتاسر میدان را فرا گرفته بود، چون غبار فرو نشست، حسین (علیه‌السّلام) را دیدم که خود را به بالین قاسم (علیه‌السّلام) رسانده و کنار سر او ایستاده است و قاسم (علیه‌السّلام) [از شدت درد] با دو پای خویش زمین را می‌خراشید. در این هنگام حسین (علیه‌السّلام) می‌فرمود: «از رحمت خدا به دور باشند قومی که تو را کشتند در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنها خواهد بود.» آن گاه فرمودند: «چقدر بر عمویت سخت است که او را بخوانی و او اجابتت نکند یا اجابتت کند؛ اما این اجابت سودی برای تو نداشته باشد.» آنگاه حسین (علیه‌السّلام) قاسم (علیه‌السّلام) را به آغوش گرفت و او را از میدان بیرون برد.» *خاندان بنی هاشم یکی پس از دیگری به میدان رفتند و به شهادت رسیدند و تنها برادران امام (علیه‌السّلام) باقی ماندند. پس در این زمان ابوالفضل (علیه‌السّلام) برادران خود را مورد خطاب قرارداد و فرمود: «پیشی بگیرید جانم فدایتان؛ پس از آقا و مولایتان حمایت کنید تا در رکابش جان دهید.»*  سپس به برادر بزرگترش –عبدالله- نظری افکند و فرمود: «ای برادر، گام پیش نه، تا تو را [در راه خدا] شهید ببینم و بردباری و صبر بر این مصیبت را به حساب خداوند بگذارم...»  *عبدالله، به میدان رفت و پس از مدتی مبارزه به شهادت رسید سپس برادران دیگر امام (علیه‌السّلام) ، عثمان و جعفر و... نیز یکی پس از دیگری به میدان رفتند و همگی به شهادت رسیدند..* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۴* *وقایع ظهر عاشورا* *شهادت عباس* *پس از شهادت همه یاران و خاندان بنی هاشم، ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) خدمت امام (علیه‌السّلام) رسید و اجازه میدان طلبید. پس از کسب اجازه، عباس (علیه‌السّلام) به طلب آب بیرون رفت او در حالی که رجز می‌خواند بر نگهبانان شریعه فرات حمله برد و خود را به آب رساند. در راه بازگشت از شریعه، زید بن ورقاء جهنی که پشت درختی در کمین وی ایستاده بود با یاری حکیم بن طفیل سنبسی، ضربتی بر دست راست عباس (علیه‌السّلام) فرود آورد و دستش را قطع کرد عباس (علیه‌السّلام) شمشیرش را به دست چپ گرفت و چنین رجز خواند:* *و الله ان قطعتم یمنی انی احامی ابدا عن دینی* *و عن امام صادق الیقین نجل النبی الطاهر الامین* به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید من پیوسته از دین خود و از امامی که به راستی به یقین رسیده و فرزند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پاک و امین است حمایت می‌کنم. پس از اندکی نبرد ضعف بر او چیره شد در این هنگام حکیم بن طفیل سنبسی که پشت درختی در کمین وی بود. ضربتی دیگر به دست چپ او فرود آورد. در این هنگام عباس (علیه‌السّلام) چنین رجز خواند: *یا نفس لا تخشی من الکفار و ابشری برحمة الجبار* *مع النبی السید المختار قد* *قطعوا ببغیهم یساری* *فاصلهم یا رب حرالنار* ‌ای نفس از کافران مهراس و به رحمت ایزد بزرگ و همنشینی با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بشارت باد اینان به ستم دست چپم را بریدند پروردگارا ایشان را به آتش سوزان دوزخ در افکن. *سپس آن ملعون با عمودی آهنین ضربتی بر سر آن حضرت (علیه‌السّلام) فرود آورد و او را به شهادت رساند.»* *امام (علیه‌السّلام) به بالین برادر حاضر شد و پس از شهادت او، شکسته و اندوهگین به خیمه بازگشت شهادت عباس (علیه‌السّلام) اهل بیت و اهل حرم حضرت (علیه‌السّلام) را غرق در ماتم و عزا کرد.* پس از شهادت تمامی یاران و انصار و بنی هاشم، ابی عبدالله (علیه‌السّلام) به میدان رفت. مشاهده بی تابی اهل بیت (علیه‌السّلام) ، امام (علیه‌السّلام) را آزرده خاطر ساخته بود، پس نظری به اطراف افکند؛ اما یار و یاوری برای خود ندید. سپس به بدنهای پاره پاره یارانش که بر خاک تفتیده کربلا افتاده بودند، نگاهی کرد و خطاب به سپاهیان کوفه فریاد زد: «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دفاع کند؟ و آیا خداپرستی در میان شما وجود دارد که درباره ی ما از خدا بترسد؟ آیا فریاد رسی هست که به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آیا یاری دهنده‌ای هست که به خاطر خدا، ما را یاری دهد؟  جوابی از کوفیان به گوش نرسید. امام (علیه‌السّلام) رو به اجساد مطهر شهدا کردند و فرمودند: «ای حبیب بن مظاهر، ‌ای زهیر بن قین و‌ای مسلم بن عوسجه‌ ای دلیران و‌ای جنگاوران روزگار زار، چرا شما را ندا می‌دهم؛ ولی کلامم را نمی‌شنوید و شما را فرا می‌خوانم؛ ولی مرا اجابت نمی‌کنید؟ شما خفته و من امید دارم که سر از خواب شیرین بردارید که اینان زنان آل رسولند که بعد از شما یاوری ندارند از خواب برخیزند‌ای کریمان و در برابر این عصیان و طغیان از آل رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دفاع کنید.» در این *هنگام ناله و شیون زنان حرم بلند شد. روایت شده که در این هنگام امام سجاد (علیه‌السّلام) در حالی که به عصایی تکیه داده بودند با شنیدن صدای پدر بیرون آمد؛ اما توانی نداشت تا شمشیرش را حمل کند‌ ام کلثوم (سلام‌الله‌علیهم)، از پشت سر، ایشان را صدا زدند و گفتند: «ای پسر [برادر] عزیزم، باز گرد.» امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمود: «ای عمه بگذار پیش روی فرزند پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بجنگم.» امام حسین (علیه‌السّلام) متوجه امام سجاد (علیه‌السّلام) شدند پس خطاب به‌ام کلثوم فرمودند: «[خواهرم] او را باز گردان تا زمین از فرزندان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خالی نماند.» ‌ام کلثوم (سلام‌الله‌علیهم) نیز حضرت (علیه‌السّلام) را به طرف بسترش در خیمه راهنمایی کردند.* سپس امام (علیه‌السّلام) جهت وداع به خیمه آمدند. حضرت (علیه‌السّلام) پس از فرا خواندن زنان به سکوت، با خواهران، فرزندان و کودکان خویش وداع کردند و لباسی تیره پوشیدند و عمامه زردی را بر سر گذاشتند که دو طرف آن از پشت سر و جلو سینه ایشان آویزان بود و لباس دیگری از برد که متعلق به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود بر تن کردند و شمشیری هم به پشت خود بستند.  سپس جامه‌ای کهنه طلب کردن  پس جامه‌ای برایش آوردند حضرت (علیه‌السّلام) پیراهن را از چند جا پاره کردند و آن را زیر لباسهایشان پوشیدند.  آن حضرت (علیه‌السّلام) شلوار نو خود را هم پاره کردند تا کوفیان بعد از شهادتش آن را غارت نکنند. *سپس کودک شیرخوار خود را خواستند تا با او وداع نمایند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۵* *وقایع ظهر عاشورا* *شهادت علی اصغر* *روایات مختلفی درباره چگونگی شهادت علی اصغر (علیه‌السّلام) در منابع تاریخی نقل شده است.* اما آنچه که مشهور است روایتی است که ابن جوزی از هشام بن محمد کلبی نقل کرده است، در این روایت آمده: «چون ابا عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) دید که سپاه کوفه در ریختن خونش اصرار می‌ورزند، قرآن را گرفت و آن را باز کرد و روی سر نهاد و خطاب به سپاهیان کوفه فریاد برآورد: "بین من و شما کتاب خدا و جدم محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) -رسول خدا- قضاوت کند، ‌ای قوم! برای چه خون مرا حلال می‌شمارید؟ " *در این حال امام حسین (علیه‌السّلام) نظر کرد و طفلی از اطفالش را دید که از تشنگی می‌گرید، او را روی دست گرفته و گفت: "ای جماعت! اگر به من رحم نمی‌کنید پس به این کودک شیر خوار رحم کنید. در این هنگام مردی از میان سپاه کوفه (حرملة بن کاهل اسدی) تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند. " امام حسین (علیه‌السّلام) با مشاهده ی این واقعه گریست و فرمود:* "اللهم احکم بیننا و بین قوم دعونا لینصرونا فقتلونا؛ پروردگارا میان ما و این مردمی که ما را دعوت کردند که یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند تو خود داوری فرما...»  *سپس امام (علیه‌السّلام) دست خود را زیر گلوی علی اصغر (علیه‌السّلام) گرفت و چون دستش از خون او پر شد آن را به سوی آسمان پاشید نقل شده از آن خون قطره‌ای به زمین باز نگشت.*  آن گاه فرمود: هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ چون خدا می‌بیند آنچه که از بلا بر من نازل شد، بلا بر من آسان گشت.» *امام (علیه‌السّلام) جسم بی جان علی اصغر (علیه‌السّلام) را به خیمه برد و پس از دفن او، به میدان بازگشت و بر سپاه دشمن حمله برده، بر میسره و میمنه سپاه آنان می‌تاخت. * ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ قسمت ۶ *وقایع ظهر عاشورا* *نحوه شهادت امام حسین علیه السلام* *شیخ صدوق از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرمود: (چون یاران امام حسین شهید شدند،) حضرت نگاهی به راست و چپ کرد، اما کسی را ندید، پس سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو می‌بینی که با فرزند پیامبرت چه رفتار می‌شود. بنو کلاب بین او و آب حایل شدند. در این هنگام تیری به سوی او پرتاب شد که در گلویش نشست و از اسبش افتاد، تیر را کشید و دور‌ انداخت، با کف دستش، خون را گرفت و چون پر از خون شد، سر و ریشش را به آن آغشت و فرمود:* *من در حالی‌که ستمدیده و آغشته به خون هستم، خدا را دیدار می‌کنم.* سپس بر گونهٔ چپش به خاک افتاد. دشمنان خدا، سنان بن انس ایادی و شمر بن ذی الجوشن عامری، با شماری دیگر از لشکریان  پیش آمدند تا بالای سر امام حسین ایستادند و به یکدیگر می‌گفتند: منتظر چه هستید؟ او را راحت کنید. آنگاه سنان بن انس ایادی، که لعنت خدا بر او باد، پیاده شد و محاسن حسین (علیه‌السّلام) را گرفت و با شمشیر بر گلوی وی می‌زد و می‌گفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا می‌کنم در حالی‌که می‌دانم تو پسر رسول خدایی و از جهت پدر و مادر، برترین مردمان هستی».  شمر و سنان نزدیک حسین (علیه‌السّلام) آمدند، در حالی‌که حسین (علیه‌السّلام) آخرین رمق‌ها را داشت و از شدت تشنگی، زبان خشکیده‌اش را در دهان می‌چرخانید. شمر گفت: ‌ای پسر ابوتراب، آیا تو نبودی که گمان می‌کردی پدرت کنار حوض (کوثر) هر که او را دوست بدارد، سیراب می‌کند؟ پس صبر کن تا از دست او آب بنوشی. آنگاه به سنان گفت سرش را از پشت جدا کن سنان گفت: به خدا چنین نمی‌کنم که جدش محمد، خصم من گردد. شمر از او عصبانی شد. خودش روی سینه حسین (علیه‌السّلام) نشست و محاسن حضرت را گرفت و خواست او را بکشد. *حسین بن علی (علیه‌السّلام) گفت: آیا مرا می‌کشی؟ آیا نمی‌دانی من کیستم؟ شمر اعتراف کرد که مادر و پدر و جد او (پیامبر) را می‌شناسد.* آنگاه شمر با شمشیرش بر گلوگاه حسین (علیه‌السّلام) زد و اینگونه می‌خواند: اقتلک الیوم ونفسی تعلیم علماً یقیناً لیس فیه مزعم و لا مجال لا ولاتکتم ان اباک خیر من یکلم. «امروز تو را می‌کشم و خود به یقین می‌دانم، یقینی که در آن، گمان راه ندارد. هیچ مجالی برای پرده‌پوشی نیست، که پدرت بهترین انسان‌ها بود». سر مطهر امام را شمر از قفا از بدن جدا کرد. با توجه به کثرت جراحات پیکر پاک حضرت سیدالشهدا (علیه‌السّلام)، می‌توان گفت افراد زیادی در قتل او شریک بودند. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۷* *عصرعاشورا* *عصر روز دهم محرم لشكر یزید بعد از این كه امام حسین (علیه‌السلام) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمه‌ها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند.* *آن نامردان به سوی خیمه‌های حرم امام حسین (علیه‌السلام) روی آوردند و اثاث و لباسها و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهل‌بیت پاك با آن بی‌شرمان بر سر جامه‌ای در كشمكش بود و عاقبت آن لعنت شدگان الهی جامه را از او می‌ربودند.* دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حریم او از خیمه‌ها بیرون آمده و می‌گریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری می‌نمودند. *بعد از این که اموال اهل‌بیت را به یغما برده ایشان به اسیری گرفتند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۸* *عصرعاشورا* *بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد كشید: چه كسی حاضر است كه اسب بر پشت و سینه حسین (علیه‌السلام) بتازد!* ده نفر داوطلب شدند و پیكر مطهر امام حسین(علیه‌السلام) را با سمّ اسبان لگدكوب كردند. *در عصر عاشورا عمر سعد سر مبارك امام حسین(علیه السلام) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به كوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع كرده (كه هفتاد دو سر بود) و به همراهی شمر بن ذی‌الجوشن و قیس بن اشعث به كوفه فرستاد.* *سپس كشته‌های خودشان را جمع كرده و دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدكوب شده امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان كربلا بود تا این كه توسط قبیله بنی‌اسد و به راهنمایی امام سجاد (علیه‌السلام) دفن شدند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ *قسمت ۹* *شب یازدهم محرم* *شام غریبان* *شب یازدهم محرم را اسرای اهل‌بیت در یك خیمه نیم‌سوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نقل نشده ولی می‌توان تصور كرد كه چه شب سختی را بعد از یك روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمه‌ها و اهانت‌ها و ... داشته‌اند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
۱۲ محرم روز شهادت امام زين‌العابدين(ع)؛ امام سجاد(ع)،... پيام‌آور واقعه عاشورا برشماعزیزان تسلیت باد🖤🍃
🖤💔🖤💔🖤💔 *علي بن الحسين بن علي بن ابي‌طالب، مشهور به (ع)، چهارمين امام(ع) شيعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجري متولد گرديد و در سال 94 هجري (12 و يا به روايتي 25 ماه محرم) بوسيله سمي که از طرف "وليد بن عبدالملک" به او داده شد، به شهادت رسيد. بدين ترتيب آشکار است که امام(ع)، بخشي از حيات امام علي(ع) و نيز دوران امامت امام مجتبي و امام حسين(ع) را درک کرده و ناظر تلاش معاويه براي تحت فشار گذاشتن شيعيان در عراق و ديگر نقاط بوده است.* *گفته مي‌شود كه حضرت زين‌العابدين(ع) در کربلا مريض و در بستر بودند و به همين علت در جنگ شرکت نکرده‌اند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
🌹🍃🖤🌹🍃🖤🌹 *دوره‌اي که امام سجاد(ع) در آن زندگي مي‌کرد، دوراني بود که همه ارزشهاي ديني توسط امويان دستخوش تحريف و تغيير قرار گرفته و مردم يکي از مهمترين شهرهاي مذهبي اسلام يعني مدينه، مي‌بايست به عنوان برده يزيد، با او بيعت مي‌كردند. احکام اسلامي بازيچه دست افرادي چون ابن زياد، حجاج و عبدالملک بن مروان بود.* *حجاج، عبدالملک را مهمتر و برتر از رسول الله(ص) مي‌شمرد! و با اندک تهمت و افترايي مردم را به دست جلادان مي‌سپرد و در سايه چنين حکومتي آشکار است که تربيت ديني مردم تا چه اندازه تنزل کرده و ارزشهاي جاهلي چگونه احيا خواهد شد.* 🌹🍃🖤🌹🍃🖤 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
🕊️🖤🕊️🖤🕊️🖤🕊️ *امام سجاد(ع) در اين شرايط، انساني اهل عبادت بود که مهمترين تاثير اجتماعي ايشان در ايجاد پيوند مردم با خدا به وسيله " دعا " بود. شخصيتي که همه مردم تحت تاثير روحيات و شيفته مرام و روش او بودند. بسياري از طالبان علم، راوي احاديث او بودند و از سرچشمه پرفيض او، که برگرفته از علوم پيامبر(ص) و علي(ع) بود، بهره مي‌جستند.* *آن حضرت در دادن صدقه و رسيدگي به محرومين نيز زبانزد بوده و پس از شهادت ايشان معلوم گرديد که صد خانواده از انفاق و صدقات او زندگي مي‌کرده‌اند.* *به نقل امام باقر(ع)، امام سجاد(ع) شبانه، نان بر پشت مبارکش گذاشته و در تاريکي شب براي فقرا مي‌برد، و مي‌فرمود: صدقه در تاريکي شب، آتش غضب خداوند را خاموش مي‌کند.* ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اعمال مشترک اول هر ماه در ابتدای ماه صفر نیز قابل توجه است از جمله است. ✅ *((روزه))* *از اموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.* اعمال_مستحبی_ماه_صفر *درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است.* 💥دعای ویژه ماه_صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم *«فیض کاشانی»* نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود: *یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.*✨ ✅ *(صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.)* 🏴 *عملی که در ماه صفر به شدت بر آن تأکید شده است؛ روز‌های ابتدایی ماه صفر مصادف با وارد شدن کاروان کربلا به شام همچنین بیانات و سخنرانی‌های کوبنده «حضرت زینب (س)» است، لذا بزرگان دین برعزاداری برای «امام حسین (ع)» در ماه صفر بسیار تأکید کرده‌اند، گریه و اندوه به خاطر ظلمی که بر خاندان «سیدالشهدا (ع)» انجام شده همچنین تمسک به «اهل بیت (ع)» از جمله اعمالی است که می‌توان در این ماه به جای آورد و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.* 📚مفاتیح الجنان 🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹✨🌹✨🌹✨🌹 *دعای هر روز ماه صفر* *(اعمال ماه صفر؛ بدان كه اين ماه معروف به نحوست است و براى رفع نحوست هيچ چيز بهتر از تصدق و ادعيه و استعاذات وارده نيست‏ اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند.)*👇🏻👇🏻👇🏻✨🌹✨🌹 *يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ يَا شَدِيدَ الْمِحَالِ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ* ✨✨✨✨ اى سخت نيرو و اى سخت‏گير اى با عزت اى عزيز اى با عزت *ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَمِيعُ خَلْقِكَ فَاكْفِنِي شَرَّ خَلْقِكَ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ‏* ✨✨✨✨ از بزرگيت تمام خلقت در پيشگاه تو خوار است پس شر خلقت را از من كفايت فرما اى احسان كننده اى نيكوكار اى نعمت بخش اى عطا ده *يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ‏* ✨✨✨ اى كه نيست معبود حقى جز تو منزهى تو بدرستى كه من از ظالمانم پس اجابت كرديم برايش و نجاتش داديم از غم و همچنين نجات دهيم مؤمنان را *وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ‏* ✨✨✨ و رحمت خداى بر محمد و آل پاك و پاكيزه ‏اش 🌟🌙🕊️🌟🌙🕊️🌟 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─