🎉🌹🎉 🌹 🌹یک جمله بود ذکر لب حضرت زهرا 🌹من مات علی حب علی مات شهیدا 🎉#عید_غدیر_مبارک🎉 🌹 🎉🌹🎉 https://eitaa.com/amamzaman3138

⚪️✨عید تکمیل دین 🎊✨عید حقّ الیقین ⚪️✨عید نورالمبین 🎊✨تهنیت باد🎈🎉 ⚪️✨که شده در غدیر 🎊✨بر دو عالم امیر ⚪️✨سروری بی قرین 🎊✨تهنیت باد🎈🎉 ⚪️✨پیشاپیش 🎊✨عیدغدیرخم مبارک🎈🎉

💐عظمت حیرت آور #عید_غدیر! 💐امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی هست که خداوند در آن روز ۲ برابر شب قدر و ماه مبارک رمضان گناهکار از آتش جهنم آزاد می کند 💐و ۲ برابر عید فطر در آن روز پاداش داده می شود 💐و گناه ۶۰ سال از انسان بخشیده میشود 💐و آن روز بزرگ، روز «#عید_غدیر_خم» است 💐همچنین فرمودند: 💐از بالاترین عبادات در روز غدیر، #اطعام کردن است و می بایست روز غدیر را بنام «اطعام الطعام» نامید 💐امام صادق علیه السلام: 💐هرکس یک مومن را در روز عید غدیر اطعام کند: 💐خداوند پاداش یک میلیون بار اطعام به پیامبران و صدیقین 💐و پاداش یک میلیون اطعام به شهدا✨ 💐و پاداش یک میلیون اطعام به افراد صالح آن هم در کنار کعبه🕋 به اطعام کننده می دهد! 💐در روز عید #غدیر به قدر توان داخل منزل خودتون اطعام کنید و یا بین همسایگان چند ظرف خوراکی توزیع کنید 💐یادمان باشد که در اطعام کردن مقدار و نوع غذا مهم نیست بلکه چیزی که نزد خداوند اجر و پاداش دارد ، هدف و نیت خالصانه است... 📗كافى/ج۲/ص۲٠۱ 📒بحار /ج۹۵/ ص۳۲۳ 📗بحار/ ج۹۴/ ص۱۱۹

🌺الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ 🍃أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب 🍃وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَم 🌺حضرت رسول اکرم 🍃صلی الله علیه وآله فرمودند: 🌺جبرئیل نزد من آمد و گفت 🍃ای محمد 🍃خداوند به تو سلام می رساند و میفرماید 🌺نماز را واجب کردم 🍃ولی این تکلیف 🍃را از معذور و مجنون و طفل برداشتم 🌺روزه را واجب کردم 🍃ولی آن را از بیمار نخواستم 🌺زکات را واجب کردم 🍃ولی آن را از گردن نیازمند 🍃ساقط کردم 🌺 اما دوست داشتن 🍃علی بن ابیطالب علی علیه السلام 🍃را واجب کردم 🍃و محبتش را برتمام اهل آسمان و زمین 🍃الزام نمودم 🍃بدون آنکه رخصتی در آن باشد 📗 بحارالانوار،ج۴۰،ص۴۶ 📒 الفضائل،ص۱۵۴و۱۵۵

🌸امام صادق عليه السلام فرمودند: دوست داشتن علی عبادت است حُبُّ عَلِيٍّ عِبادَةٌ 📗تاريخ بغداد ج۱۲ ص۳۵۱ ما با دوست داشتن امام علی علیه السلام چه می توانیم بکنیم؟ برای عید غدیر در هر شغلی هستیم هر کاری می تونیم انجام بدهیم و به شکلی به مردم خیر برسونیم... یا مردم رو در حد توانمان اطعام کنیم... شیرینی و شربت پخش کنیم... همسر و بچه ها رو شاد کنیم مثلا با خرید هدیه یا به هر شکلی که در توان ما هست... و البته همه جا عید رو تبریک بگوئیم... خلاصه اینکه برای عید غدیر برنامه داشته باشیم ...

زندگی در دو جمله خلاصه میشود: 🌸 لذت بردن از روزهای خوب 🌸 صبر کردن در روزهای بد اگر حال خوبی داری، شکر گزار باش و لذت ببر. و اگر حالت بد است، صبر داشته باش روزهای خوب خواهند آمد...

کعبه خلوتگه اسرار فراوان علیست بیت حق جلوگر از عارض رخشان علیست در جهان مرد عمل باش علی را بشناس که ترازوی عمل کفه میزان علیست دادگاهی که بفردای قیامت برپاست حکم حکم علی و محکمه دیوان علیست روز محشر که گذرنامه جنت طلبی آن گذرنامه به امضاء و به فرمان علیست ای کج اندیش مکن غصب خلافت زیرا به خدا بعد نبی سلطنت از آن علیست کشتن "مرحب" و بگرفتن خیبر در کف خاطرات خوش دیباچه دوران علیست روز محشر که گذرنامه جنت طلبی آن گذرنامه به امضاء و به فرمان علیست دور شو ای پسر عبدود از دیده او که شجاعان عرب پشه میدان علیست این حسینی که رئیس الشهدایش خوانند با خبر باش که شاگرد دبستان علیست گرچه خوشزاد زدیدار نجف محروم است در عوض ریزه خوره سفره احسان علیست

🌸🍃🌸🍃 #قضاوتهاي_اميرالمومنين در زمان خلافت حضرت علی علیه السلام مردی از شهرهای کوهپایه به اتفاق غلام خود به زیارت کعبه رفته بودند. در این سفر از غلام خطایی صادر شد که مولای او وی را تنبیه کرد ، بعد از این مجازات غلام عاصی شد ، خود را ارباب و آقا خواند و صاحب خود را غلام خطاب کرد. وضع بدین منوال بود تا آنها وارد کوفه شدند ؛ در کوفه صاحب به غلام گفت : ای دشمن خدا و رسول ، بیا تا تو را به نزد امیرالمومنین ببرم. هر چه او درباره ما حکم کرد ما به آن رضایت دهیم. هر دو به حضور حضرت رسیدند ، صاحب ، سوگندهای موکد خورد که این مرد غلام من است، پدر من مرا به او سپرد تا مناسک حج به من تعلیم دهد. حالا او متمرد شده ، خود را آقا و صاحب من می داند. دیگری گفت : این سخن های بیهوده را می گوید که مرا صاحب شود، او غلام من است. حضرت فرمود: فعلا" به خانه خود بروید، فردا به نزد من بیایید. آنها رفتند و مردم ناظر به این دعوا ، به یکدیگر می گفتند حضرت چگونه از عهده انجام این داوری بر خواهد آمد ، چون تا به حال سابقه چنین دعوایی نداشتیم. حضرت ، قنبر را گفت: دو سوراخ در دیواری ایجاد کند که سر آدمی به راحتی در آن سوراخ داخل شود. چون صبح شد ، حضرت شمشیر به قنبر داد و گفت: هر گاه گفتم سر غلام را بزن ، مبادا که بزنی. چون طرفین دعوا به محضر آن حضرت رسیدند ، هر دو بر سر ادعای خود باقی بودند و صلح و آرامش بین آنها حاصل نشده بود. حضرت فرمود: برخیزید و سر خود را در آن سوراخ کنید. آنها چنین کردند. حضرت با صدای بلند فرمان به قنبر داد که : قنبر سر غلام را بزن. غلام چون این سخن شنید ، فوری سر خود از سوراخ بیرون کشید. حضرت فرمود: مگر تو مدعی نبودی که من غلام نبودم ، چرا سر خود بیرون کشیدی ؟ غلام به عرض رساند ، چون مرا بسیار کتک می زد. حضرت غلام را به صاحب سپرد و هر دو از دیوان خارج شدند