eitaa logo
امام زمانم.عج.
50 دنبال‌کننده
646 عکس
55 ویدیو
0 فایل
••پـروَردِگـارا جُـز تُــو پَـنـاهـے نـیسـت...💕✨ ••خـوشـادردی‌کـه‌درمـانـش‌تــو‌بـاشـی؛ خـوشـاراهـی‌کـه‌پـایـانـش‌تــوبـاشـی...‌♡ ••اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج🌱💛 ✅کپی‌با ذکر صلوات‌ برای‌ظهور آقا آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق علیه السلام: السَّعيدُ مَن وَجَدَ في نفسِهِ خَلوَةً يَشغَلُ بها خوشبخت، كسى است كه براى نفس خود خلوت و فراغتى يابد و به كار اصلاح آن پردازد 📚بحارالأنوار صفحه203 جلد78 @amamzmanam
✅عظمتِ طبِّ امام هادی النقی (علیه السلام) 📌درمان زخم متوکل با پشتگل وقتی همه اطباء عاجز شدند... طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، این زخم به دلیل عفونت زیادی که در آن جمع شده، روز به روز ورمش بیشتر می شود.» متوکل ناله ای کرد و گفت: «فکر چاره باشید که این درد مرا از پای در می آورد.» طبیب نگاهی به صورت رنگ پریده‌ی متوکل انداخت و گفت: «باید سر زخم را بشکافیم تا عفونت بیرون بیاید.» ـ سر زخم را بشکافید؟! من همین طور هم آرام و قرار ندارم، چه رسد به این که بخواهید چاقو را به زخم نزدیک کنید. طبیب دیگر گفت: «ای خلیفه! هیچ راهی غیر از این وجود ندارد.» فتح بن خاقان تعظیمی کرد و گفت: «ای خلیفه! اگر اجازه بدهی، شخصی را نزد علی النقی بفرستیم. شاید دوایی برای این مرض شما داشته باشد.» متوکل با اشاره‌ی سر، حرف او را تایید کرد. فتح بن خاقان بیرون رفت و لحظاتی بعد برگشت و گفت:«حتماً غلام با راه چاره ای بر خواهد گشت.» بطحایی که چشم دیدن امام را نداشت، گفت: «هیچ کاری از او بر نمی‌آید.» طبیب نگاهی تمسخر آمیز به فتح بن خاقان انداخت و گفت: «چه راهی غیر از شکافتن سر زخم وجود دارد؟!» مادر متوکل با دستمال اشک‌هایش را گرفت و پیش خود گفت: «نذر می‌کنم اگر فرزندم شفا پیدا کند، کیسه ای زر برای امام بفرستم.» ساعتی بیشتر نگذشته بود که غلام وارد جمع شد و گفت: «امام گفت که پشکل گوسفند را در گلاب بخیسانید و آن را روی زخم ببندید.» صدای خنده فضای اتاق را پر کرد: [ـ پشکل؟! ـ عجب حرفی! ـ واقعاً مسخره است. (=درست مانند کسانی که تجویز شیاف روغن بنفشه از امام صادق علیه السلام را مسخره می‌کردند)] صدای فتح بن خاقان آن‌ها را به خود آورد: ـ حرف امام بی حساب نیست. به آنچه دستور داده، عمل کنید. ضرری نخواهد داشت. و برای تهیه‌ی آن، از در بیرون رفت. یکی از اطباء گفت: «بهتر است ما هم بمانیم تا نتیجه‌ی کار را ببینیم». ساعتی بیش از گذاشتن دارو روی زخم نگذشته بود که شکافته شد و عفونت بیرون زد. طبیب که به زخم خیره شده بود، با ناباوری گفت: «به خدا قسم که علی النقی دانای به علم است و حرف های ما درباره‌ی او اشتباه بود‌.» بطحایی که کنار متوکل ایستاده بود، این حرف برایش گران آمد. سر در گوش متوکل برد و گفت: « ای خلیفه! بهتر است زودتر این طبیبان را مرخّص کنی. جایز نیست در حضور شما کسی را مدح کنند که خلافت شما را قبول ندارد.» متوکل که کمی دردش آرام شده بود، به آن‌ها گفت: «شما مرخص هستید، می توانید بروید». و رو به بطحایی گفت: «اگر داروی علی النقی نبود، من الآن حال خوشی نداشتم». بطحایی چشم های نگرانش را به زمین دوخت و به فکر فرو رفت. متوکل که متوجه نگرانی او شده بود، گفت: «در چه فکری؟ اتفاقی افتاده؟» ـ ای خلیفه! علی النقی مال و اسلحه‌ی زیادی در خانه‌ی خود جمع کرده و می‌خواهد علیه شما قیام کند. بهتر است زودتر فکر چاره ای بکنی. متوکل دستش را به هم کوبید و نگهبان را صدا زد. ـ برو سعید حاجب را خبر کن. وقتی سعید وارد شد، متوکل گفت: «همین امشب مخفیانه به منزل علی النقی برو و هر چقدر اسلحه و اموال دارد، به اینجا بیاور.» * تاریکی کوچه را پوشانده بود. سعید نردبان را به دیوار کاهگلی تکیه داد و از آن بالا رفت. خود را به دیوار آویزان کرد تا جاپایی پیدا کند که صدای امام او را به خود آورد: ـ ای سعید! همان طور بمان تا برایت شمعی بیاورم! گوشه‌ی عمامه‌ی پشمی را دور سرش پیچید و از روی سجاده ای که روی ایوان انداخته بود، بلند شد. وقتی امام شمع را به حیاط آورد، سعید جاپایی پیدا کرد و خود را از دیوار پایین کشید. امام با دست اشاره کرد و گفت: «برو اتاق ها را بگرد و هر چه پیدا کردی، بردار.» سعید به فرش حصیری کف اتاق چشم دوخت و گفت: «ای سید! شرمنده ام. مرا ببخش. دستور خلیفه بود.» و به طرف اتاق ها رفت. * ـ ای خلیفه! در منزل علی النقی غیر از شمشیر که غلافی چوبی دارد و این کیسه چیزی پیدا نکردم. نگاه متوکل به یکی از کیسه‌ها افتاد که مُهر شده بود. رو به سعید گفت: «این که مهر مادرم است! برو او را صدا کن.» کیسه‌ی دیگر را باز کرد، چهارصد دینار داخل آن بود. وقتی مادرش وارد شد، کیسه را زمین گذاشت و گفت: «مادر! این کیسه را در منزل علی النقی پیدا کردیم که نشان مهر شما روی آن است. می خواهم بدانم مهر شما روی این کیسه چه می کند؟» مادر متوکل نگاهی به کیسه انداخت و گفت: «چند روز پیش نذر کردم که اگر شفا پیدا کنی، ده هزار دینار برای امام علی النقی بفرستم. نشان مهر خود را نیز بر آن زدم.» صورت متوکل از شرم سرخ شد، رو به سعید گفت: «شمشیر و این کیسه‌ها را بردار و کیسه ای دیگر به آن اضافه کن و به منزل علی النقی برو و عذرخواهی بکن.»... 📕کافی، ج ۱، ص ۴۹۹ 📚بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۹۸ .ظهور @amamzmanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَابْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى... 🌱سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین . سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس .ظهور @amamzmanam
•📸🗞• چطـوری‌گناه‌نڪنیم؟! -قـدم‌اول: هروقـت‌ڪھ‌فڪرگناھ‌اومد‌توسـرت...↯ ¹•شیطـان‌رولعنت‌ڪن! ²•یھ‌صلوات‌بفرسـت! ³•بگواستغفراللـھ -قـدم‌دوم: اگردیـدی‌بازم‌ول‌ڪن‌نیست...↯ ¹•برویھ‌وضوبگیر! ²•دورڪعت‌نمازبخون! ''تو۹۹درصدمواقع‌جواب‌میدھ! کافیھ‌فقط‌یه‌بازامتحان‌ڪنید'' •قانون‌دلـمون‌ازامروز↯ موقع‌گناھ،اگردیدی‌هیچ‌جوره‌نمےتونیـے جلوی‌شیطان‌وبگیـری! اول‌دورڪعت‌نمازمیخونے بعدهرگناهےخواستےانجام‌میدی...! ''مطمئن‌باش‌اینجوری‌خداڪمڪت‌میڪنه‌دیگھ سمت‌اون‌گناه‌نمیـری...'' -استادرائفےپور'' ••¦⇢ ••¦⇢ @amamzmanam
💛 شاید‌چادر‌ڪلمه‌ایست‌عربی! 💕🍃 ولۍ‌عرب‌ڪه‌‹چ›ندارد!😐💔 پس‌شاید‌ به‌جای‌‹چ›باید‌‹ج›گذاشت.. ‹ج›گذاشت‌و‌گفت‌جادر! یعنی‌جاۍ‌دُر..!🙃 یعنی‌تو‌دُر‌هستی‌همان‌مروارید❤️ همانی‌ڪه‌جایش‌در‌صدف‌است..😇 همان‌مروارید‌زیبا‌در‌صدف‌ڪه‌گران‌قیمت ترین‌است‌در‌بین‌دُر‌ها!🌹 پس‌چادر‌همان‌صدف‌است💛🍃 صدفی‌برای‌محفوظ‌ماندن‌من‌و‌تو..! صدفی‌بمان:))♥ ✨💕 به جمع ما بپیوندید🦋👇🏻👇🏻 •••┈❀🌿🌸♥️🌸🌿❀┈••• @amamzmanam •••┈❀🌿🌸♥️🌸🌿❀┈••‌•
•|🍀|• سیاهی اش بلندی اش گرمایش… آرامش محض اسـت… مشکی بودنش، آبی ترین آسمان مـن اسـت همین کـه دارمش، لذت دارد…. زینتم را می گویم: چادر… @amamzmanam
[ 🚦⛓ ] ✨فعالیت داشتن در فضاے مجازے و پاڪ ماندن در آن تقواے دو چندان میخواهد🌐 ✨یادمان نرود،گاهے با گناه بہ اندازه یڪ لایڪ فاصله داریم...👌 ✨یادمان نرود ،فضاے مجازے هم "محضر خداستـــ "❤️✨ ✨در روز حساب، تمام این سایت‌ها بہ حرف مےآیند و گواهے میدهند بر ڪارهایمان نڪند ڪهـ شرمنده باشیم😰 «امان از لحظه‌ے غفلت ڪهـ فقط خدا 📿 شاهد استـــ و بس !🚧 👈🏼گاهے روے مانیتور بچسبانیم : " ورود شیطان ممنوع 🚫 " ♡مراقب دستےڪهـ ڪلیڪ میڪند☝️🏻 ♡چشمے ڪهـ میبیند👀 ♡و گوشے ڪهـ میشنود باشیم..👂🏾 ♡و بدانیم و آگاه باشیم ڪهـ خــ📿ــدا ♡" همیـــشه استـ‼️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ظهور‌بسیار‌نزدیک‌است🔥 ⚘اَݪٰلــّہُـمَّ؏َجِــِّل‌ݪِوَلیـِّڪَ‌الفَرَجـــ‌⚘ @amamzmanam
چرا نمازامون‌ با حضور‌ قلب‌ نیست؟ یڪ راهکار خیلے ساده و عملق برای افزایش‌ تمرکز توی نماز: ۱_ تو نماز اول‌ از همه به چیزی که میگی سعی کن توجه کافے داشته باشی حتی اگه معنی چیزایی ڪه می‌خونی رو نمی‌دونی حتما برو به معانیشون یک نگاهے بنداز..خیلی زشتھه آدم ندونه چی داره میگه ها ۲_ راهکار دوم اینکه تو نماز فقط‌ بہه سجاده‌ ات نگاه کن و سعی کن تحت هیچ شرایطی نگاهتو از سجاده‌ ات بر نداری.. این کار به شدت باعث افزایش تمرکزت میشھ تازه.. یک فایده دیگه هم داره اونم اینکه برای کنترل نگاه خیلی قوی میشے أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ‌_لِوَلیِڪْ‌_ألْـفَـرَجـ     @amamzmanam
•|🌹|• °°°گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است °°°وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست °°°محکمه خون شهداء محکمه عدلیست °°°که ما را در آن به محاکمه می‌کشند ~~~~~~● @amamzmanam
•|🗨|• هر چیزی که تحت کنترل خدا باشد هرگز از کنترل خارج نمی‌شود🎮🖼 خوشحال میشیم همراهمون بشید😊 @amamzmanam
میدونےچیه‌رفیق؛ یکی‌از اینکهـ : […زین‌لَھـم‌اَعمالھـُم…] . کارامونو جلوه‌میدھ'! خودمونم‌متوجهـ‌نیستیـما، فلذافكـر‌میکنیـم‌،بَه‌بَه‌وچَه‌چَه":) چهـ‌حسـٰا‌بم‌‌صاف‌وپاکھ . . . ازپشـت‌پرده‌خبر‌نداریم^^ . خدامرتـبادر‌حال‌ِیادآوریه ؛ مراقب‌اعمالتون‌باشید رنگ‌شیطون‌به‌خودش‌نگیره((: . |🕊| ؟! |🍃| @amamzmanam
🌿 اگہ بہ گناهے🔞 مبتلا شدے نذار قلبت بهش عادت کنه❌❌ عادت به گناه۔۔۔۔۔😨 اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبت میگیره.! 😨💔⛓ 👈اونوقت به جای لذت بردن از خــ♥️ـدا دیگه از گناه لذت میبری 😔 ❗️ @amamzmanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ 🔔 سبک زندگی اسلامی ✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: شراب مادر تمام پلیدیها و منشاء همه‌ی ناپاکیها است. @amamzmanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|•🍀|• 👇🏻👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حدیث روز 💠 💎 سه عمل برتر از نگاه امام محمد باقر (ع) 🔻امام باقر عليه‌السلام: ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ: شِبْعـَةُ جُوْعـَةِ المُسْلِمِ وَ تَنْفيسُ كُرْبَتِهِ وَ تَكْسُو عَوْرَتَهُ ❇️ سه چيز از برترين اعمال است: ◻️ سيركردن گرسـنگى مسلمـان، ◻️ زدودن غم مسلمان و ◻️ پوشاندن زشتى و عيب او. 📚 مصادقة الأخوان، ص ۴۴ ‌ @amamzmanam
✨﷽✨ ♨ شکایت از روزگار ✍مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟ فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم. بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام. به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید. امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور. كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو. گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن. اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. 📚 بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114 .ظهور @amamzmanam
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ و چون بندگان من (از دوری و نزدیکیِ) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم ✋🏻 هرگاه کسی مرا خواند 🤲🏻☔️ دعای او را اجابت کنم.🤩 پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند 💫، باشد که (به سعادت 🌊) راه یابند. 💥 آیا چنین پروردگاری قادر نیست دعای ناچیز تو را اجابت کند و زندگی را برای تو سهل و آسان نماید؟! اما چرا گاهی سختی ها⚡️😣 زیاد می شود؟ 🛑 سختی ها معیاری برای سنجش ایمانند و پایدار نخواهند بود 😌 این وعده خداوند است. 🌴سوره بقره / آیه ۱۸۶ @amamzmanam
سلام امام زمانم🦋 صبحتون خوش🌾🌿 @amamzmanam
‍ ‍ ‍ │⚠️│ چند وقت پیش ڪه تهران زلزله اومده بود، بعضی از مردم از ترس جونشون با لباس راحتے👕، حتی بعضی بدون کفش👞 اومده بودن تو خیابون🏃 رفتم به چندتاشون گفتم: ٢۰میلیون💵 میدم بهتون برید تو خونه هاتون☺️... گفتن: مگه دیوونه ایم😱 برا ٢۰میلیون جونمون رو به خطر بندازیم😒... یادم اومد بعضی از همین مردم میگفتن: مدافعــان حرمـــــ برای پول میرن😏... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج😷💚 @amamzmanam
⚠️💛 ولی‌ دمِ بعضی‌ها گرم‌ که با‌ گوشی هم‌ چشمشون‌ رو‌ پاک نگه میدارن.. تویِ این زمونه چشم پاک که سهله، گوشیِ پاک هم کم پیدا میشه! چشمی که قراره‌ ‹ یوسف‌‌زهرا‌ (س) ›رو‌ببینه حیــف‌ نیســت‌ حرا‌م‌ ببینه؟ ... @amamzmanam
•|🍁🍂|• یا مهدی... کانال مارا دنبال کنید🥀🍃 @amamzmanam