eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله... به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و ربنا الملاکه والروح... از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد..."
به نقل از دوستان قنوت نماز شب زندگی احمد 🥀مانند یک انسان عادی ادامه داشت، از همان دوران نوجوانی با بقیه ی همسالان خودش بازی می کرد، می گفت و می خندید. اما به یاد ندارم که از او مکروهی دیده باشم. تا چه برسد به اینکه گناه کبیره از او سر بزند. اما اگر مدتی با او رفیق می شدی، متوجه میشدی که او یکی از بندگان خالص درگاه خداست.  یکبار برنامه بسیج تا ساعت سه ادامه داشت. بعد احمد🥀 آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه می کردم. حالت او تغییر کرده بود. عبادت عاشقانه او بسیار عجیب بود. آنچه که ما از نماز بزرگان شنیده بودیم در وجود احمد آقا🥀 می دیدیم. قنوت نماز او طولانی شد. آنقدر که برای من سوال ایجاد کرد. یعنی چی شده؟! بعد از نماز به سراغش رفتم. از او پرسیدم: احمد آقا🥀 توی قنوت نماز چیزی شده بود؟ احمد🥀 همیشه در جواب هایش فکر می کرد. می خواست طبق معمول موضوع را عوض کند. اما آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزند: «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. نمی دانی چه خبر بود! آنچه که از زیبایی های بهشت و عذاب های جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و ...»
دو حاجت احمدآقا 🥀به اسرار غيب دست پيدا كرده بود. يادم هست من يك حاجت مخفى بين خود و خدا داشتم و كسى هم خبر نداشت. يك روز احمدآقا 🥀گفت: «شما دو تا حاجت دارى كه اين دو حاجت را از خدا طلب كردى. اينكه خداوند اين دو حاجت را به شما بدهد موكول كرده به اينكه شما روز عاشورا كه شما مراقبه خوبى از اعمال و نفس خودت داشته باشى يا نه.» ايشان به من توصيه كردند: «اگر مى خواهى احتياط كرده باشى، يك روز قبل و بعد از عاشورا هم مراقبه خوبى از اعمالت داشته باش.» تا اينكه بعد از عاشورا احمدآقا 🥀را ديدم بهم گفت: «باريك الله وظيفه ات را خوب انجام دادى. خداوند يكى از اين حاجت ها را به تو خواهد داد.» چند روز بعد حاجت اول من روا شد. گذشت تا ايام اربعين. ايشان مجددا به من گفت:«خداوند مي خواهد حاجت دوم شما را بدهد. منتهى منتظر است ببيند در اربعين چگونه از اعمالت مراقبت مى كنى. اما تو روز اربعين يك اشتباهى از من سر زد. شخصى شروع كرد به غيبت كردن و من آنجا وظيفه داشتم جلوى اين حركت زشت را بگيرم. اما بدليل ملاحظه اى كه داشتم چيزى نگفتم و ايستادم و حتى يك مقدارى هم خنديدم. خيلي سريع به خودم آمدم و متوجه اشتباهم شدم.
بعد از آن خيلى مراقب بودم تا ديگر اشتباهى در اعمالم نباشد. روز بعد اربعين هم مراقبت خوبى از اعمالم داشتم. بعد از اربعين خدمت احمدآقا 🥀رسيدم. از ايشان درباره ى خودم سوال كردم؟ گفت: «متاسفانه وضعيت خوبى نيست. شما نتوانستى در جلسه غيبت مراقبه خوبى داشته باشى.خدا آن حاجت را فعلا به شما نمى دهد.»
دعاى ندبه نماز صبح را به جماعت در مسجد مى خواند. بعد از نماز صبح دعاى عهد را از حفظ مى خواند. او به ساحت نورانى امام زمان (عج) ♡ارادت ويزه اى داشت. كارهايى را كه باعث تقرب انسان به امام عصر (عج) ♡مى شود را هيچگاه ترك نمى كرد.  برنامه دعاى ندبه را در مسجد راه اندازى كرد. اعلام كرد برنامه صبحانه هم داريم، استقبال بچه ها بيشتر هم شد. حاجت گرفتن من هشت سال پیش ازدواج کردم اما بچه دار نمی شدم. تا اینکه یه بار به توصیه ی بسیجیان قدیمی مسجد به سراغ مزار شهید نیری 🥀در بهشت زهرا رفتم. شنیده بودم که نزد خدا خیلی آبرو دارد برای همین گفتم: "من اعتقاد دارم شما زنده اید و به خواست خداوند می توانید گره از کار مردم باز کنید." بعد از او خواستم دعا کند که خدا به من هم فرزندی بدهد. بعد از آن ماجرا، خانم بنده باردار شد و چند روز قبل فرزندان دوقلوی من به دنیا آمدند.
دست بوسی امام زمان (عج)😭 یک بار با بچه ها ی مسجد و احمد آقا🥀 به زیارت قم و جمکران رفتیم. بعد از اقامه ی نماز، به ما گفتن برای خرید یک ساعت وقت دارید. ما راه افتادیم به سمت مغازه ها، یکدفعه دیدم احمد آقا🥀 از سمت پشت مسجد به سمت بیایان شروع به حرکت کرد! به یکی از رفقام گفتم: «احمد🥀 کجا می رود؟!» دنبالش راه افتادیم. آهسته شروع به تعقیبش کردیم. آن زمان مثل حالا نبود، حیاط آن بسیار کوچک و تاریک بود. احمد جایی رفت که اطرافش خیلی تاریک شد. احمد 🥀متوجه شد دنبالش داریم می رویم. به ما گفت: «کار خوبی نکردید برگردید.» گفتیم: «نمی شه ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم می آییم.» دو دفعه دیگه هم اصرار کرد برگردید. ولی ما همان جواب قبلی را دادیم. بعد نگاهش را به صورت ما انداخت و گفت: «طاقتش را دارید؟ می توانید با من بیایید!؟» ما که از همه ی احوالات احمد🥀 بی خبر بودیم گفتیم: «طاقت چی رو؟ مگه کجا می خوای بری؟» نفسی کشید و گفت: «دارم میرم دست بوسی مولا♡.» باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد🥀این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: «اگه دوست دارید بیایید بسم الله.» نمی دانید چه حالی بود. شاید الان با خودم می گویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود. با ترس و لرز برگشتیم. ساعتی بعد دیدیم احمد آقا🥀 از دور به سمت اتوبوس می آید. چهره اش برافروخته بود با کسی حرف نمی زد و سرجایش نشست. از آن روز سعی کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم. بار دیگر شبیه همین ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد.
خبر از غيب جمال محمدشاهی🥀 در جنگ شهید شده بود. مدتی ازش خبری نداشتیم. مادر جمال از همه بیشتر بی تابی می کرد. تا اینکه یه روز یکی از دوستان جمال خبر آورد جمال زخمی شده و زنده هست. رفتم مسجد احمد 🥀مشغول نوشتن پلاکارد شهید بود. گفتم: «احمد ننویس، جمال زنده هست.» احمد اصلا خوشحال نشد. احمد مشغول نوشتن ادامه پلاکارد شد. گفتم: «ننویس، جمال زنده هست.» سرش را بلند کرد و گفت: «من جمال شما را دیدم. توی بهشت بود. همان دو ماه پیش موقع عملیات شهید 🥀شده!» احمد از همه بچه ها خواست در مراسم شرکت کنند. بعدها گفت: «مولای ما امام زمان (عج) ♡در مراسم ختم جمال حضور داشته هست. به همین خاطر خواستم همه بچه ها شرکت کنند.» یه نفر پسرش رفته بود جبهه، خیلی ها گفتند پسرت در جریان عملیات شهید🥀 شده است. حتی یه عده گفتن پیکر این شهید🥀 را دیده اند. یه بار در حضور احمد🥀 صحبت از پسرش شد. احمد با صراحت گفت پسرش شهید نشده و الان در زندان های عراق اسیر است! روزی می رسد که پسرش برمی گردد. پدرش حرف احمد 🥀را قبول داشت. بالاخره صدق حرف احمد در سال 1369 مشخص شد و آزاده سرافراز ابوالفضل میرزایی به وطن بازگشت. یه بار به احمد آقا🥀 گفتم: «شما این مطالب را از کجا می دانید.» احمد آقا گفت: «تا می توانی گناه نکن، مراقب اعمالت باش. آن وقت خواهی دید که همه ی زمان و مکان در خدمت تو خواهند بود.» حتی احمد🥀 گفت: «خدا به من عمر افراد را نشان داده! خدا به من فیوضاتی که به افراد می شود را نشان داده!» بعد ادامه داد: «بچه ها، حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبه ی اعمال را انجام دهید حتما به شما عنایاتی می شود.» بچه ها از احمدآقا🥀 سوال کردند: «چی کار کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم.» احمد آقا🥀 گفت: «چهل روز گناه نکنیم. مطمئن باشید گوش و چشم شما باز خواهد شد.» حتی یه دفعه به من گفت: «به این رفقای مسجد بگو دروغ نگویند. وقتی کلام دروغ از دهان کسی خارج می شود به قدری بوی گند در فضا منتشر می شود که اصلا تحمل آن را ندارم!»
بوی عطر😭 برای چهلم قبر احمدآقا🥀، رفتیم قطعه 24 بهشت زهرا تا تابلوی آلومینیومی و سنگ قبر مزار را که تحویل گرفته بودیم کار کنیم. کار نصب سنگ قبر تمام شد. برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنیم باید کمی از بالای قبر را گود می کردیم تا پایه های تابلو در زمین قرار گیرد. باران شدید شده بود. خاک آنجا هم سست شده بود. من روی زمین  نشستم و با دست مشغول کندن شدم. گودال عمیقی شد. اما دیدم یه سنگ جلوی کار مرا گرفته. اینقدر فکرم مشغول بود که فکر نکردم گودال عمیقی درست شده و ممکن است به محل قبر برسم. دور سنگ را خالی کردم و آن را بیرون کشیدم. یکدفعه دیدم زیر سنگ خالی شد! با تعجب دیدم سنگی که در دست من قرار دارد، سنگ بالای لحد هست و الان یک راه به داخل قبر ایجاد شده است. رنگ پریده بود، چرا من دقت نکردم. همین که خواستم سنگ را به سر جایش قرار دهم آن چنان بوی خوشی به مشامم خورد که تا امروز هنوز شبیه آن را حس نکرده ام! می خواستم همین طور سرم را داخل گودال نگه دارم. سرم را بالا گرفتم. بیرون گودال هیچ بوی عطری نبود. دوباره سرم را داخل قبر کردم. گویی یک شیشه عطر خوش بو را داخل قبر او خالی کرده اند. من اطمینان داشتم که پیکر احمدآقا🥀 مانند اولیاالله سالم و مطهر مانده است.
شفای مادر من تا روزهای آخر همیشه با احمد آقا🥀 بودم. به یاد دارم یک روز از مریضی مادرم به احمد آقا 🥀شکایت کردم. گفتم: "هر کاری کردیم مادرم خوب نشده. دکترها جوابش کردن." و بعد گریه ام گرفت. احمد 🥀نگاه خاصی به چهره ام کرد و گفت: "ناراحت نباش، مادرت خوب میشه." فردای آن روز مادرم خوب شد! مادرم دیگر دچار بیماری نشد تا یک سال بعد. سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم سراغ احمد آقا🥀. به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم. لبخندی زد و گفت: "خوب میشه ان شاءالله." و بعد مادرم به طرز عجیبی خوب شد. یک سال از شهادت احمد آقا🥀 گذشت. دوباره مریضی مادرم برگشت. حال مادرم بسیار بدتر شده بود. این بار رفتم سراغ مزار احمد آقا🥀. گفتم: "احمد آقا🥀 فدات بشم. این بیماری مادر من شده یک سال یک سال! شما زنده ای و از همه چیز خبر داری. شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه." این را گفتم و احساس کردم که دوباره احمد آقا 🥀لبخندی زده و گفته خوب میشه ان شاءالله. مادرم فردای آن روز خوب شد. همه پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند اما با دعای احمد آقا🥀 مادرم شفا یافت. مادرم با گذشت سالها از آن ماجرا دیگر دچار مریضی نشد!
اعزام به جبهه در خواب دیدم: "ستون نفرات رزمندگان از کنار یک باتلاق و در مسیر یک دشت در حرکت بود. شب بود و هوا بسیار تاریک. در جلوی ستون احمد آقا 🥀قرار داشت. همین طور که به آن ها نگاه می کردم یک باره یک گلوله خمپاره در کنار ستون منفجر شد! ترکش خمپاره فقط به یک نفر اصابت کرد. قلب احمدآقا 🥀مورد هدف قرار گرفت! بعد ایشان به سمت راست چرخید و کلماتی از زبانش خارج شد که من نفهمیدم چی می گوید. در آن لحظات احمد آقا🥀 جلوی چشمان من به شهادت🥀 رسید. و من حیرت زده از خواب پریدم. تا چند دقیقه بدنم می لرزید." روز بعد احمد آقا 🥀را در مسجد دیدم. خواب را به احمد آقا 🥀گفتم. احمد🥀 لبخندی زد و گفت: "بهت خبر میدم که آیا خوابت رویای صادقانه بوده یا نه!" تا اینکه احمد 🥀یک شب به مسجد آمد و بعد از نماز همه ی ما را جمع کرد. از بچه ها حلالیت طلبید و خداحافظی کرد و گفت: "ان شاء الله فردا راهی جبهه هستم. این آخرین دیدار ما و شماست. من دیگر از جبهه برنمی گردم!" دست آخر هم به من نگاهی کرد و گفت: "خواب شما عین واقعیت بود." شهادت🥀💔 بارانی از گلوله و خمپاره و نارنجک روی سر ما باریدن گرفت. ما به نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم. به ما گفتن برگردید، گردان دیگری جایگزین می شود. همین طور که داشتیم برمی گشتم در کنار جاده پیکر یه شهید🥀 جلب توجه کرد! جلو رفتم. قدم هایم سست شد. کنار پیکرش نشستم. هنوز عینک بر چهره داشت. در زیر نور ماه خیلی نورانی تر شده بود. خودش بود برادر نیری🥀. یکی از بچه ها گفت: "وقتی برادر نیری🥀 گلوله خورد روی زمین افتاد. بعد بلند شد و دستش را روی سینه نهاد و گفت: السلام علیک یا اباعبدالله🥀... بعد روی زمین افتاد و رفت. مادرش می گوید: "من از احمد🥀 بی خبر بودم و این بی‌خبری مرا نگران کرده بود. مرتب دعا می خواندم و یاد احمد🥀 بودم. تا اینکه یک شب در عالم خواب دیدم. کبوتری سفید روی شانه ی من نشست. بعد کبوتر دیگری در کنار او قرار گرفت و هر دو به سوی آسمان پر کشیدند. حیرت زده از خواب پریدم. نکند که این دومین پرنده، نشان از  دومین شهید 🥀خانواده ی ماست!؟ اما نه، ان شاء الله احمد 🥀سالم برمی گردد." دوباره خوابیدم. این بار چیز عجیب تری دیدم. این بار مطمئن شدم که دیگر پسرم را نخواهم دید. در عالم رویا مشاهده کردم که ملائکه ی خدا به زمین آمده بودند! هودج یا اتاقکی زیبا که در روزگار قدیم توسط پادشاهان از آن استفاده می شد در میان دستان ملائکه است. آنها نزدیک ما آمدند و پسرم احمدعلی 🥀را در آن سوار کردند. بعد هم همه ی ملائک به همراه احمد🥀 به آسمان ها رفتند. یه بار مادر شهید جمال محمدشاهی،🥀 گفت خواب دیدم: "در عالم خواب به نماز جمعه ی تهران رفته بودیم. آنقدر جمعیت آمده بود که سابقه نداشت. بعد اعلام کردند که امام زمان (عج) تشریف آورده اند و می خواهند به پیکر یکی از شهدا🥀 نماز بخوانند! من با سختی جلو رفتم. وقتی خواستید نام شهید 🥀را بگویند خوب دقت کردم. از بلندگو اعلام کردند: «شهیداحمدعلی نیری🥀💔
بخشی از وصیت نامه شهید🥀 قرآن♡ ،را فراموش نکنید .بدانید که بهترین وسیله برای نظارت براعمالتان قرآن است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اِلهی... یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحَسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزّمان🤲 عجلوا بالصلاه
ا❈✦❈✦❈🥀❈✦❈✦❈ دیگر آن خنده‌ ی زیبا به لب مولا نیست .. همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست .. ! قطرۀ اشک علی تا به ته چاه رسید ..! چاه فهمیدکه کسی همچو علی تنها نیست ا 💔🥀 🕯يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، 🖤يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، 🕯يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، 🖤يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا، 🕯اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا 🖤وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ، 🕯وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا،  🖤يا وَجيهَةً عِنْدَ اللَهِ، 🕯اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ
ا▪️┅═✧❁🍁❁✧═┅▪️ 🍁عمریست رهین منت زهرائیم 🖤مشهور شده به عزت زهرائیم 🍁مُردیم اگر به قبر ما بنویسید 🖤ما پیر غلام حضرت زهرائیم 🥀يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، 🕯يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، 🥀يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، 🕯يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا، 🥀اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا 🕯وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ، 🥀وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا،  🕯يا وَجيهَةً عِنْدَ اللَهِ، 🥀اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🌺🌺بسم‌الله الرحمن الرحیم🌸🌸 🌹🌹سلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته 🌺🌺 💐اعمال قبل از خواب💐 🍃هدیه به امام زمان عج 🍃 وضو گرفتن قبل از خواب 👈 ثواب شب زنده داری 🌺 سفارش تلاوت کردن آیه الکرسی 🌺 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 💠اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ☘۲۵۵☘ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ☘۲۵۶☘ 💠اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ☘۲۵۷☘ 🌷 تسبیحات حضرت زهرا(س) ۳۴ بار الله اکبر، ۳۳ بار الحمدلله، ۳۳ بار سبحان الله ⭐️چهار توصیه پیامبرخدا (ص) برای قبل خواب 1⃣ ﺧﺘﻢقرآن با خواندن سه بار سوره توحید. ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ. 2⃣ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانیم: ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ 3⃣ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯیم : ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ. 4⃣ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭیم: ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ. 🌸 تلاوت معوذتین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🔸قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ 🔸مَلِکِ النّاسِ 🔸إِلهِ النّاسِ 🔸مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ 🔸الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النّاسِ 🔸مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🔹قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ 🔹مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ 🔹وَ مِنْ شَرِّ غاسِق إِذا وَقَبَ 🔹وَ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ 🔹وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ ✅ آیه آخر سوره مبارکه کهف جهت بیدار شدن برای نماز شب و نماز صبح 🔹 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف 5⃣سفارش امام صادق (ع) به تلاوت سوره تکاثر برای در امان ماندن از عذاب قبر 🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ🔹حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ🔹 كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ🔹 لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ🔹 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ🔹 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ 6⃣ سه مرتبه ؛ ❄یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ❄ او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است. 7⃣ پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: هر کس آیه «شهداللّه» ر در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق می کند که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند. 📚(مجمع البیان؛ ج 2/421) 🔹{آل عمران آیه «۱۸»} : 🔹شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیز الحکیم 🌷💐جهت استفاده بیشتر لطف بفرمایید🌻🌼 گروه های خودتون بگذارید.🌷 والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته☘ رامین. یا رب العامین التماس دعا 🌹🌹🙏🙏🌹🌹🇮🇷🇮🇷❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀 🔴خواص جالب و بی نظیر زنجبیل اگر از زنجبیل استفاده کنید هیچ وقت نیاز به شیمی درمانی که عوارض خطرناکی دارد نخواهید داشت
♨️خشکسالی ایران ۴ ساله می‌شود مدیرعامل آب و فاضلاب کشور: 🔹درحال گذراندن چهارمین سال پیاپی خشکسالی در کشور هستیم و علی‌رغم پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی، مبنی بر بارش‌های نرمال و فرانرمال، متأسفانه شاهد کاهش بارش‌ها در پاییز امسال بوده‌ایم. 🔹کاهش بارش‌ها نگرانی‌ها در حوزه منابع آب کشور را افزایش داده است. 🔹منابع آب تجدیدپذیر کشور که حدود ۱۰ سال قبل، ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بود، امسال به حدود ۱۰۰ میلیار مترمکعب رسیده است. 🔹ظرفیت جایگزینی سالانه یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب پساب را با آب متعارف در بخش صنعت داریم.
🌹روز_هفدهم: از حکمت ۱۴۵ تا ۱۴۷ 💚 ••••••••••••🌿🌹🌿••••••••••• 📒 : بسا روزه داری كه بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری نبرد و با شب زنده داری چيزی جز رنج و بی خوابی به دست نياورد، خوشا خواب زيركان و افطارشان. ••••••••••••🌿🌹🌿••••••••••• 📒 : ايمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زكات دادن نگاه داريد، و امواج بلا را با دعا از خود دور سازید . ••••••••••••🌿🌹🌿••••••••••• (كميل بن زياد می گويد: امام دست مرا گرفت و به سوی قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پردردی كشيد و فرمود): 📒 : ای كميل بن زياد! اين قلبها مانند ظرفهایی هستند كه بهترين آنها فراگیر ترين آنهاست، پس آنچه را می گويم نگاهدار: ۱- اقسام مردم (مردم شناسی) مردم سه دسته اند، دانشمند الهی و آموزنده ای بر راه رستگاری و پشه هایی که دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردانند، كه به دنبال هر سر و صدایی می روند و با وزش هر بادی حركت می كنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند و نه به پناهگاه استواری شتافتند. ۲- ارزشهای والای دانش ای كميل: دانش بهتر از مال است، زيرا علم تو را نگهبان است و مال را تو بايد نگهبان باشی، مال با بخشش كاستی پذيرد اما علم با بخشش فزونی گيرد و مقام و شخصيتی كه با مال به دست آمده با نابودی مال نابود می گردد. ای كميل بن زياد! شناخت علم راستين (علم الهی) آيينی است كه با آن پاداش داده می شود و انسان در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می كند و پس از مرگ، نام نيكو به يادگار گذارد، دانش فرمانروا و مال فرمانبر است. ۳- ارزش دانشمندان ای كميل! ثروت اندوزان بی تقوا مرده اند گرچه به ظاهر زنده اند، اما دانشمندان تا دنيا برقرار است زنده اند، بدنهايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دلها هميشه زنده است. ۴- اقسام دانش پژوهان بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانی انباشته است، ای كاش كسانی را می يافتم كه می توانستند آن را بياموزند، آری تيزهوشانی می يابم اما مورد اعتماد نمی باشند، دين را وسيله دنيا قرار داده و با نعمتهای خدا بر بندگان و با برهانهای الهی بر دوستان خدا فخر می فروشند. يا گروهی كه تسليم حاملان حق می باشند اما ژرف انديشی لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اول شبهه ای شك و ترديد در دلشان ريشه می زند، پس نه آنها و نه اينها سزاوار آموختن دانشهای فراوان من نيستند. يا ديگری كه سخت در پی لذت بوده و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزی حرص می ورزد، هيچكدام از آنان نمی توانند از دين پاسداری كنند و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند و چنين است كه دانش با مرگ دانشمندان می ميرد. ۵- ویژگی های رهبران الهی آری، خداوندا! زمين هيچگاه از حجت الهی خالی نيست، كه برای خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هايش از ميان نرود، تعدادشان چقدر و در كجا هستند؟ به خدا سوگند كه تعدادشان اندك ولی نزد خدا بزرگ مقدارند، كه خدا به وسيله آنان حجتها و نشانه های خود را نگاه می دارد، تا به كسانی كه همانندشان هستند بسپارد و در دلهای آنان بكارد، آنان كه دانش، نور حقيقت بينی را بر قلبشان تابيده و روح يقين را دريافته اند، كه آن چه را خوشگذران ها دشوار می شمردند آسان گرفتند و با آنچه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند انس گرفتند در دنيا با بدنهایی زندگی می كنند، كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است، آنان جانشينان خدا در زمين و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم؟ كميل! هرگاه خواستی بازگرد. ••••••••••••🌿🌹🌿•••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️رشد جمعیت ایران کمتر از متوسط جهانی 🔹️کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل در جدیدترین گزارش خود جمعیت ایران را ۸۹ میلیون نفر برآورد کرد و از رشد ۰.۷۱ درصدی جمعیت ایران در این سال خبر داد که کمتر از متوسط جهانی بوده است.
بسم الله الرحمن الرحيم پاسخ قسمت اول : آیا از اندیشه و اعتقادات اسلامی نیز می‌ خواهند راهی برای تأیید صهیونیسم بیابند؟! چرا دنبال آیاتی که ضرورت دفاع از فلسطین و جهاد با امریکا و اسرائیل را تبیین می‌کند، نمی‌ روند؟! مسأله طرفداری نیست؛ بلکه خداوند متعال می‌فرماید که آدمی را در تفکر، گزینش دین و اعتقادات، آزاد آفریدم و کسی نمی‌تواند دیگری را در این امور مجبور سازد. مگر صهیونیسم یک تفکر است؟! یا مگر مارکسیسم، امپریالیسم و ... تفکر می‌ باشند؟! بنابراین، بسیاری از مدعیان آزادی تفکر، اصلاً نمی‌دانند که تفکر یعنی چه و چه تفاوتی با عقیده دارد؟! تفکر، یعنی کار ذهن، روی داده‌ها و معلومات، برای معلوم نمودن مجهول‌ها، مانند حل مسائل حساب یا ریاضی که چند معلوم و یک یا چند مجهول دارد و از روی معلومات، پاسخ مجهول به دست می‌آید؛ مثل این که بپرسند: دو ضرب در سه چند می‌شود؟؛ یعنی اعداد دو و سه و نیز عملیات ضرب و علامت مساوی، معلومات این قضیه می‌باشند و پاسخ مجهول می‌باشد. بنابراین، تفکر صهیونیستی، با عقاید صهیونیستی متفاوت است. تفکر صهیونیستی، یعنی کسی برای تفسیر وقایع و یافتن راه‌ کارهایش، بر اساس داده‌های صهیونیستی فکر کند و تفکر اسلامی، یعنی همان پرسش، یا راه‌ کارها را بر اساس معلومات و داده‌های اسلامی، جستجو نماید. حتی یک مسلمان می‌تواند در چارچوب صهیونیستی تفکر نماید تا بفهمد آنها اکنون چه کار خواهند کرد! آزادی تفکر و عقیده : بدیهی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند کسی را در تفکر مجبور نماید؛ هر کسی می‌تواند راجع به هر چیزی، هر طوری که مایل است تفکر نماید. چنان که هیچ قدرتی نمی‌تواند کسی را در اعتقاد و باور مجبور نماید، و هر کسی می‌تواند به هر چه مایل است، ایمان و باور داشته باشد؛ اگر چه باطل باشد! اگر آزادی در تفکر و عقیده وجود نداشته باشد، حتی خداشناسی و ایمان انسان به خداوند متعال و معادش نیز امتیازی محسوب نمی‌ شود، چرا که به اجبار تکوینی بوده است؛ لذا خداوند متعال عقل، اختیار و آزادی در تفکر و عقیده را به آدمی موهبت نمود و نه به پیامبرانش قدرت سلطه در هدایت داد و نه به شیاطین جنّ و انس، قدرت سلطه در انحراف داد. هر دو فقط دعوت کننده می‌باشند و اختیار و انتخاب در قدرت انسان می‌باشد. به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ - پس تذكر ده که تو فقط تذكر دهنده‏‌ای(21) لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ- تو مسلط بر آنها نيستی كه مجبورشان بر ايمان كنی.(22)(سوره غاشیه آیه 21 و 22)(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم پاسخ قسمت دوم : و دربارۀ تسلط ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس نیز فرمود: إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ - چرا كه او تسلطی بر كسانی كه ايمان دارند و بر پروردگار شان توكل می‏كنند ندارد.(99) إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ - تنها تسلط او بر كسانی است كه خودشان او را به سرپرستی خود بر گزيده‌اند و آنها كه نسبت به او خداوند سبحان شرك می‏ ورزند.(100)(سوره نّحل آیه 99 و 100) پذیرش افکار و عقاید : آزاد بودن آدمی در تفکر و عقیده، به معنای درست بودن آن تفکر و عقیده نمی‌باشد و نه تنها به هیچ وجهی قبول و تأیید هر نوع تفکر و عقیده‌ای را ایجاب نمی‌ کند، بلکه ردّ برخی از تفکرات و عقاید را ضروری می‌سازد. حتی منافق نیز نمی‌تواند تمامی تفکرات و عقاید را قبول و تأیید کند، چه رسد به انسان عاقل و مؤمن. - فرض نمایید که کسی یا حکومتی، برای جنایت، چپاول، ظلم و سلطه فکر می‌ کند؛ یعنی معلوماتش را مانند یک پازل یا مسئلۀ ریاضی کنار هم می‌چیند و روی آنها فکر می‌ کند تا ببیند از چه راهی می‌تواند بر دیگران سلطه یابد؟! مانند امریکا، یا اسرائیل که تفکراتش برای غصب فلسطین و غزه، به هیچ راه‌کاری جز کشتار زنان و کودکان، بستن راه آب و برق، رسیدن دارو و مواد خوراکی، یا بمباران بیمارستان‌ها و مدارس و نرسیده است! آیا باید به بهانۀ آزادی تفکر، اینگونه تفکرات شیطانی را تأیید نمود و یا دست کم پذیرفت و محترم دانست؟! آزادی عقیده نیز همین‌طور است؛ همگان آزادند تا هر عقیده‌ای داشته باشند، اما مجاز نیستند که هر عقیده‌ای داشته باشند؛ و عقاید باطل، آنها را به انحرافات و هلاکت و جهنم می‌ کشاند! عده‌ای به جهان‌بینی مادی عقیده دارند؛ کافر و مشرکند - عده‌ای دیگر بت‌پرست می‌باشند - عده‌ای دیگر مانند مردمان در عصر جاهلیت، همچنان نژاد پرست می‌ باشند مانند بسیاری از امریکایی‌ها و اروپایی‌ها - عده‌ای به حاکمیت و سلطۀ خود بر جهان و جهانیان عقیده دارند - عده‌ای دیگر اساساً شیطان‌پرست و فراماسون می‌باشند و عده‌ای ظلم و جنایت علیه بشریت و از جمله مسلمانان در فلسطین و غزه را حق خود می‌دانند و آیا باید تمامی این عقاید را پذیرفت و محترم دانست؟!(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم پاسخ قسمت سوم : - بنابراین آزادی تفکر و عقیده، به معنای درست و بر حق بودن آن و ضرورت قبول، تأیید، تصدیق و محترم دانستن آن نمی‌باشد؛ وگرنه خدایی که این آزادی را داده، نه پیامبری می‌فرستاد، نه محشری برپا می‌نمود و نه بهشت و جهنمی می‌آفرید و نه از بندگان مؤمنش می‌ خواست که به او ایمان بیاورند و به طاغوت کفر بورزند و همه را مساوی قرار می‌داد؛ لذا فرمود: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ - در قبول دين، اكراهی اجباری بدآمدنی نيست. زيرا راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراين، كسی كه به طاغوت بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمی چنگ زده است، كه گسستن برای آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.(سوره بقره آیه 256) چند آیه، در ضرورت رد و مقابله با کفر و ظلم : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا - ای كسانی كه ايمان آورده‌ايد! كاملاَ قيام به عدالت كنيد؛ برای خدا گواهی دهيد، اگر چه اين گواهی به زيان خود شما يا پدر و مادر يا نزديكان شما بوده باشد، چه اينكه اگر آنها غنی يا فقير باشند خداوند سزاوارتر است كه از آنها حمايت كند؛ بنا بر اين از هوی و هوس پيروی نكنيد كه از حق منحرف خواهيد شد، و اگر حق را تحريف كنيد و يا از اظهار آن اعراض نمائيد خداوند به آنچه انجام می‏دهيد آگاه است.(سوره نساء آیه 135) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ - مؤ منان واقعی تنها كسانی هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده‌اند، سپس هرگز شك و ترديدی به خود راه نداده، و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد كرده‌اند، آنها راستگو يان و تصدیق کنندگان واقعی می‌باشند.(سوره حجرات آیه 15) لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ - ولی پيامبر و آنها كه با اوايمان آوردند،بااموال و جانهايشان به جهاد پرداختند و همه نيكی‌ها برای آنهاست و آنها رستگارانند.(سوره توبه آیه 88)(پایان)
از مقداد سوال شد که در هنگام حمله به خانه‌ی فاطمه [سلام‌الله‌علیها] چه کردی؟ گفت : مامور به سکوت بودیم اما دست من بر قبضه شمشیر و چشم در چشم علی منتظر اشاره بودیم. ⏪ سلام بر مردانی که امروز هم دست بر قبضه منتظر اشاره اند:))