eitaa logo
این عماریون
383 دنبال‌کننده
228.4هزار عکس
61.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
جاویدالاثر دفاع مقدس، مجید مسگری تهرانی 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۴۹/۱/۲۲ در خانواده ای متدین ومذهبی در تهران متولدشد. فرزند سوم خانواده بود، ساله. 🍃⚘🍃 پدرش کارمند چاپخانه ارتش و مادرش از آن خانم های خانه دار انقلابی بود که کفن پوش در قبل از انقلاب همراه با شرکت می کرد. 🍃⚘🍃 در هم آش و حلیم پخت و به نفع آن ها را به مردم می فروخت. گاهی هم برای اسلام  می دوخت یا س پاک می کرد و به می فرستاد. 🍃⚘🍃 با پول توجیبی که پدرش هر ماه به ایشان می داد، از مدرسه تا خانه را پیاده می آمد تا بتواند با پس اندازش کتاب های مطهری را بخرد و مطالعه کند. البته برای هم از همان پول، می خرید. 🍃⚘🍃 یک بار با لباس پاره شده به خانه رسید که مادرش با پرس وجو فهمیده بود به خاطر از منکر با پسر همسایه گلاویز شده و کارشان به کتک کاری رسیده، اما این ماجراها باعث نشد ایشان دست از به معروف و از منکر بردارد. 🍃⚘🍃
فوق العاده انسان گرایی بودند هیچ وقت پیش من و فرزندانمان از و حرفی به میان نمی آوردند احساس می کردند اگر حرفی بزنند شاید ما رفتن به شویم. 🍃🌷🍃 به من گفت من ساکم را آماده میکنم و پشت صندوق عقب ماشینم میگذارم تا وقتی که زمان فرا برسد بدون اطلاع قبلی من میروم و بعد از به شما رو میکنم. 🍃🌷🍃 موعود؛ روزی که با ها کرد😭صبح زود ،برای ادای فریضه از خواب بیدار شدم ناگهان از پشت در اتاق بچه ها دیدم که با گریان تک تک ها را بوسد و مورد قرار می دهد و به از در خارج شد.😭😭😭 🍃🌷🍃 نمیدانستم که این ما با است، تقریبا نزدیک همان روز بود که با منزل تماس گرفت و خبر از به را داد.😭 🍃🌷🍃
،فرد و بود در بسیار بود.همیشه اول وقت بجا می آورد ، همیشه و را بوسیدو برای زیاد بود. 🍃🌷🍃 #متاهل بود و ۲ پسر داشت ،که خانواده و رو خیلی داشت.😭 🍃🌷🍃 سر نمی زد.به داشت کاری که می شد به انجام می داد. و ای بود.😭 🍃🌷🍃 خیلی میشیم.😭 ظهرها سر می رویم عاشورا می خوانیم را می کنم به پاک تمام و مان رفع می شود.😭 🍃🌷🍃 سرانجام سعید لطف الله پور هم درتاریخ ۱۳۹۶/۴/۲# در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 : شهرستان هشترود محله خورجستان. 🍃🌷🍃
بسم الله الرحمن الرحیم ازعزرائیل پرسیدند: تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟ عزرائیل جواب داد: یک بارخندیدم، یک بارگریه کردم ویک بارترسیدم. ."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.. "گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟.. او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود.. .ً.روزقیامت باخودت میگی کاش برای دیگران بیشتر میفرستادم..!سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب يا رَبَّ العالَمين حضرت محمد(ص) فرمودند هر کسی این دعا را بین مردم پخش کند گرفتاریهایش حل شود. داری حافظه ات زیاد بشه؟؟ ۱-مسواک بزن ,۲-روزه بگیر, ۳-قرآن بخون. داری گوش درد و دندون درد نگیری؟؟ بعد از هر عطسه ای که می کنی بگو:الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین دونی خداوند از چه چیز هایی بیزاره؟ ۱-خوابیدن بدون نیاز ۲-خوردن در حال سیری ۳-خندیدن بی جا دونی چه کسی ثواب شب زنده داران و عبادت کنندگان رو می بره؟ کسی که با وضو می خوابه داری رزق و روزی ات زیاد بشه؟ ناخن هات رو روز جمعه بگیر . خوابگاه شیطان کجاست؟ زیر ناخن بلند دونی روز قیامت چه کسی رو دست بسته میارن و جاش توی دوزخه؟ هر مردی که با زن نامحرم دست بده.) دونی چه کسی راه بهشت رو گم می کنه؟؟ کسی که وقتی نام پیامبر (ص)رو می شنوه،صلوات فرستادن رو فراموش می کنه.پیامبر اکرم (ص) داری گناه های چهل سالت محو بشه؟ هر صبح۱۰بار بر پیامبر صلوات بفرست صل علی محمد و آل محمد .لااله الاالله محمدرسول الله ایا میدونی اگه این نکات را برا سه گروه بفرستی هرکه انجام داد شما هم در ثواب آن شریک هستی و اعمالی که موجب بی برکتی وفقر می شوند. 1.غذا خوردن بدون شستن دست. 2.غذا خوردن بدون گفتن بسم الله. 3.غذا خوردن در تاریکی 4.غذا خوردن درحالت تکیه 5.نوشیدن درحالت ایستاده 6.خوردن نوشیدن درحالت جنابت .7.استفاده از ظروف شکسته. 9.قطع کردن نان با دندان 10.خوابیدن بعد نماز صبح تا طلوع خورشید. 11.خوابیدن بین مغرب وعشاء 12.ادرارنمودن زیردرخت 13.ادرار نمودن درحالت ایستاد 14.ادرار نمودن درحمام 15.جارو زدن منزل موقع شب 🌻🌻🌻🌻 16.شانه کردن زنان سر خود را درحالت ایستاده 🌻🌻🌻🌻 17.دعا نکردن برای پدر مادر 🌻🌻🌻🌻 18.کوتاه کردن ناخن با دندان 🌻🌻🌻🌻 19.صدا زدن پدر مادر با اسم آنها 🌻🌻🌻 20.گذاشتن تار عنکبوت در خانه 🌻🌻🌻🌻 ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﻨﯿﺪ ،ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺳﻌﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﮐﻨﺪ؟؟؟؟ بگو یا الله 🌻🌻🌻🌻 توجه󾫱 هرکس درموقع اذان به موسیقی و ترانه گوش دهد... نمیتواند هنگام مرگ شهادتین بگوید... شب عیده ، بیایید شادی هایمان را تقسیم کنیم اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هیچ وقت در زندگی احساس چیزی را . همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. از هر وسیله ای که داشتم استفاده بهینه می کردم مثلاً از چمدان به عنوان میز. 🍃🌷🍃 همکارانش می گفتند در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. وقتی از او سوال می شد شما از همه زودتر می آید و از همه دیرتر می روید، چرا کسر کار؟ 🍃🌷🍃 در جواب می گفت: در می رود یک لحظه به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار من به المال هستم و حق استفاده ندارم. 🍃🌷🍃 همیشه در مقابل و زانو می نشست و هر وقت به دیدن آنها می رفت را بوسید و وقتی هم می کرد باز آنها را بوسید.😭 🍃🌷🍃
رفتن برای خیلی بود. می گفت تا شما نشوید# نمی روم. می رفت . وزنش کمی زیاد بود. خیلی می کرد تا وزنش به تناسب برسد. ما باهاش می رفتیم جنگل قائم. 🍃🌷🍃 آنجا می کرد، می دوید و و می کردیم. از می زد. را وقت می خواند. هم که از ی اش ن شد؛ مخصوصاً ایام و ایامه .😭 🍃🌷🍃 یک بار با می خواست برود . تا تهران هم رفت، اما آنجا متوجه شدند و برش گرداندند. 😭 🍃🌷🍃 یک روز گفت یک نفر بهم گفته اگر می خواهی بروی ، و را بفرست . همین را کرد. ما رفتیم . من بودم. کنار اباعبدا... علیه السلام🌷 برایش خیلی دعا کردم. 🍃🌷🍃 گفتم: "خدایا اگر رفتن به به نفع است، اگر او می تواند به بیت علیه السلام🌷 و زینب (س)🌷 کند، کن. 🍃🌷🍃 از که آمدیم، زیاد نکشید. جور شد و صدایش زدند برای رفتن به . ماه بود.😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : با کردم و را زینب(س)🌷 ، رقیه(س)🌷 ، و نمودم.😭 🍃🌷🍃 چرا که لایق بود و از عزیز انقلاب و همه و نظام را خواهانم. 🍃🌷🍃 وقتی به می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از به رفت و من نمی دانستم که در بوده. 🍃🌷🍃 برای بیت و 🌷 را یکی از بود😭 بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه خواند قلبی داشت.😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ   ۱۳۹۳/۱۲/۱۲#   در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر سپیدان، شیراز. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
شوکه شدم در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود گفتم مگه بود؟ گفته نه نمی دونم چطور شده؟ برگشتم بلیط را پس دادم رفتم 😭 🍃🌷🍃 به مسئول گفتم شده میگذارید برم اونو ببینم با یک نفر رفتیم سردخانه در یک تابوت را باز کرد دیدم 😭😭چند لحظه ای بهش خیره شدم😭😭 🍃🌷🍃 برگشتم بیرون😔 دلم راضی نشد گفتم اجازه می دهید یک بار دیگر برم ببینم رفتم بالای سرش نشستم باهاش کلی نجوا کردم و گلایه کردم که مگر قرار نبود باهم باشیم........😭 🍃🌷🍃 بعد رفتم ابوذر دیدم دارند می روند به خانواده اش خبر بدهند من را هم با خودشان بردند نامردا منو انداختند جلو😭 🍃🌷🍃 رفتم در زدم # امیر (حاج حسین) اومد تا منو دید رنگش پرید😔 گفت چیزی شده چیزی شده گفتم نه مجروح شده در بیمارستانه بیاییدبرویم اصرار کرد گفت اگر شده بگو من تحملش را دارم 😭 🍃🌷🍃 با اصرار فهمید😭 با هم رفتیم بالای سر .... باید می بودید و میدیدید که این پدر با چه می کرد بویید و بوسید....😭😭 🍃🌷🍃
رفتن برای خیلی بود. می گفت تا شما نشوید# نمی روم. می رفت . وزنش کمی زیاد بود. خیلی می کرد تا وزنش به تناسب برسد. ما باهاش می رفتیم جنگل قائم. 🍃🌷🍃 آنجا می کرد، می دوید و و می کردیم. از می زد. را وقت می خواند. هم که از ی اش ن شد؛ مخصوصاً ایام و ایامه .😭 🍃🌷🍃 یک بار با می خواست برود . تا تهران هم رفت، اما آنجا متوجه شدند و برش گرداندند. 😭 🍃🌷🍃 یک روز گفت یک نفر بهم گفته اگر می خواهی بروی ، و را بفرست . همین را کرد. ما رفتیم . من بودم. کنار اباعبدا... علیه السلام🌷 برایش خیلی دعا کردم. 🍃🌷🍃 گفتم: "خدایا اگر رفتن به به نفع است، اگر او می تواند به بیت علیه السلام🌷 و زینب (س)🌷 کند، کن. 🍃🌷🍃 از که آمدیم، زیاد نکشید. جور شد و صدایش زدند برای رفتن به . ماه بود.😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : با کردم و را زینب(س)🌷 ، رقیه(س)🌷 ، و نمودم.😭 🍃🌷🍃 چرا که لایق بود و از عزیز انقلاب و همه و نظام را خواهانم. 🍃🌷🍃 وقتی به می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از به رفت و من نمی دانستم که در بوده. 🍃🌷🍃 برای بیت و 🌷 را یکی از بود😭 بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه خواند قلبی داشت.😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ   ۱۳۹۳/۱۲/۱۲#   در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر سپیدان، شیراز. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
🔴 شبکه نمایش خانگی و هدف گرفتن ایمان مردم 🔻رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر، به این نکته تاکید داشتند که دشمن به دنبال از بین بردن و امید مردم است. 🔻از طرفی، شبکه نمایش خانگی با وضعیت فعلی آن در حال هدف گرفتن ایمان مردم است. این یعنی با دست خودمان در حال حمله به ایمان مردم هستیم! 🔻از دو حال خارج نیست؛ یا مسئولین ما می توانند شبکه نمایش خانگی را مدیریت کنند و محکم جلوی بی بند و باری به وجود آمده در این شبکه بایستند و یا اینکه نمی توانند. 👈 اگر توانند؛ هر چه زودتر این کار را انجام دهند. 👈 اگر توانند؛ پرسش این است که به چه دلیل، فعالیت این شبکه که در حال شلیک به ایمان، فرهنگ و اخلاق جامعه است، باید ادامه پیدا کند❓ با تعطیلی شبکه نمایش خانگی، مملکت و مردم را از این ولنگاری نجات دهید و خلاص! ⚠️ مگر در سال های گذشته که شبکه نمایش خانگی نداشتیم، آسمان بر سرمان خراب شد یا زمین دهان باز کرد و ما در آن فرو رفتیم؟
بعدها همین گروه سرود پایش را به ها باز کرد. قرار شد گروه سرود به عنوان تشویق به مشهد مقدس اعزام شوند. 🍃⚘🍃 ایشان سال بیشتر نداشت که احساس کرد اش هست بنا براین در همان جا ماندنی شد، جسم و روحش با خاک و فضای آسمانی آن دیار، یکی شده بود؛ 🍃⚘🍃 کاری در آنجا انجام می داد، می گفت، نماز جماعت بود، می کرد، به دست می گرفت و جنگید. شده بود یک نیروی عیار. 🍃⚘🍃
یک روز همراه به محمد(گلزار) رفتیم . رو به من گفت: مامان نگاه ، !!! هر چه نگاه کردم چیزی ندیدم . وقتی برگشتم زنگ زد و را برایش تعریف کردم. 🍃🌷🍃 خندید و گفت: واقعا دیده داره میگه ، من جام توی ... روز بعد را آوردند...😭😭 🍃🌷🍃 بار که به آمده بود. اکثرا می کرد . و می گفت: ها در هستند، زینب(س)🌷 و ما باید دوباره گرفت که .😭 🍃🌷🍃 که به آنجا رود با همه های خداحافظی میکند و از همه می طلبد و می گوید: من میشوم ،   و پیش شما باشد ...😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از حسين الله كرم، همرزم : در رسول الله (ص)🌷 وقتي پس از انهدام مواضع و استحكامات دشمن فرمان بازگشت به خطوط خودي داده شد. نيروها آماده بازگشت شدند. چراغی در مسیر سرد و پر برف نيروها را كه با فراوان از بر گشتند در مي گرفت و بوسيد. 🍃🌷🍃 همراه دستواره و زماني در هاي پل ذهاب دست به زدند. در يكي از اين ها در منطقه شهر شديدي بين ما و دشمن پيش آمد. 🍃🌷🍃 بخاطر كه در داشتيم، چراغي و هادي دادند به قبلي خودمان . بايد را از داخل طي مي كرديم چون زير تانك و كوپترهاي دشمن قرار داشتيم. 🍃🌷🍃 نشيني بايد به مرحله انجام مي شد. كوپترهاي دشمن به دنبال بودند كه در و ليلي داده بودند. ما تحت چراغي روي پارلمان بوديم. 🍃🌷🍃
در هايي كه به مي گرفت، و كار بود. نسبت به المال ،هر گاه با به مي آمد، المال را خانه مي گذاشت و با من به اش مي كرد. 🍃🌷🍃 يك بار يكي به منزل ما آمد و گفت كه رضا با ماشين او را به جايي برسند. حاضر# نشد از المال استفاده كند و با من او را به مقصد رساند. 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزم: دشمن در ارتفاع 143 فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آن جارساندم، چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال آر پي چي 60 بودند. 🍃🌷🍃 دشمن پاتك سنگيني زده بود. هر چه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي فقط نفر سالم مانده بودند كه جنگيدند. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : یك فرزند دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به بره، اما فرزندم گفت؛ متعال و است. 🤍😭 🍃🌷🍃 خانواده بود و تو همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار و در عین حال بود، از بسیار داشت تا به كند و در نهایت هم به رسید  الهی بود كه تقدیم شد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به و بسیار بود و هرگاه به خانه ما می آمد، و بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه دارد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به شب و روزه مطهر معصومه (س)🌷 بسیار بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این را انجام دهد، حتما آن را به جا می آورد.😭 🍃🌷🍃
را با خود می برند جلوتر، را در می آورند و با به و و صورتش می زنند و می دهند، یکی می گوید به و و فحش بده تا کنیم، مقاومت می کند و چیزی نمی‌گوید. در برابر تاکید آشوبگران مبنی بر اهانت به باعث می شود آنها بیشتر شود و هر بار که می کند تری می زنند، هوش می شود و می کنند و روند. 😭💔 🍃🌷🍃 رفقای سر می رسند و او را به بیمارستان می برند، می گفت: زیادی را به زده بودند، ، و را شکسته بودند، هیچ جای در بود. دکتر گفته بود سختی به وارد شده و فقط توانسته با چند ساعت زنده دارند.😭 🍃🌷🍃 سرانجام آرمان علی وردی هم در تاریخ  ۶ ماه  ۱۴۰۱# به دست گران به رسید. 💔 🍃🌷🍃 #شهید : تهران ، گلزار بهشت زهرا سلام الله علیها🌷  قطعه  ۵۰ 🍃🌷🍃
ایشان رفت و شد. وقتی که شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه برود خیلی برایش بود، وقتی های را می دید خیلی اذیت می شد البته   این هم وقتی ایشان را می دید می کرد. 😭😭 🍃🌷🍃 اگر و به 🤍 نبود به یقین شرایط، برایش می شد، ایشان  و بود، اهل و و  ۳۰ بود که و را فقط دید. 🍃🌷🍃 مدت   ۱۶ من فقط و سینه . 🍃🌷🍃 ایشان در به این الهی نائل شد، و ابدا ، ایشان  به امرش خمینی گفت، همین که به عنوان یک در آن دنیا پیش نیست حال بود. 🍃🌷🍃 ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس  ۲۷ در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان  بود، این سال ها ایشان بیش از 20 زیر جراحی رفت. 🍃🌷🍃 یک بار 7 در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان  ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند. 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : با کردم و را زینب(س)🌷 ، رقیه(س)🌷 ، و نمودم.😭 🍃🌷🍃 چرا که لایق بود و از عزیز انقلاب و همه و نظام را خواهانم. 🍃🌷🍃 وقتی به می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از به رفت و من نمی دانستم که در بوده. 🍃🌷🍃 برای بیت و 🌷 را یکی از بود😭 بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه خواند قلبی داشت.😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ   ۱۳۹۳/۱۲/۱۲#   در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر سپیدان، شیراز. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
ایشان شد که ماه بعد در «اثریا» ی حلب به رسید.😭😭 🍃🌷🍃 در ، گرفت و گفت نمی تواند به بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به برویم که قبل از رفتن ما به رسید و ما در با ایشان کردیم.😭😭 🍃🌷🍃 برای که می خواست به شود،  خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. اهل بیت🌷  و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.» 🍃🌷🍃 تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد. سلیمانی به همراه به آنجا می رود که بعدا از آنها، انصاری که بعد از سلیمانی به رسید، را به رساند. 🍃🌷🍃 با داعشی ها پیش می آید و سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا به و دیگری به می کند. 😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : یك فرزند دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به بره، اما فرزندم گفت؛ متعال و است. 🤍😭 🍃🌷🍃 خانواده بود و تو همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار و در عین حال بود، از بسیار داشت تا به كند و در نهایت هم به رسید  الهی بود كه تقدیم شد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به و بسیار بود و هرگاه به خانه ما می آمد، و بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه دارد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به شب و روزه مطهر معصومه (س)🌷 بسیار بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این را انجام دهد، حتما آن را به جا می آورد.😭 🍃🌷🍃
ایشان رفت و شد. وقتی که شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه برود خیلی برایش بود، وقتی های را می دید خیلی اذیت می شد البته   این هم وقتی ایشان را می دید می کرد. 😭😭 🍃🌷🍃 اگر و به 🤍 نبود به یقین شرایط، برایش می شد، ایشان  و بود، اهل و و  ۳۰ بود که و را فقط دید. 🍃🌷🍃 مدت   ۱۶ من فقط و سینه . 🍃🌷🍃 ایشان در به این الهی نائل شد، و ابدا ، ایشان  به امرش خمینی گفت، همین که به عنوان یک در آن دنیا پیش نیست حال بود. 🍃🌷🍃 ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس  ۲۷ در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان  بود، این سال ها ایشان بیش از 20 زیر جراحی رفت. 🍃🌷🍃 یک بار 7 در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان  ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : آقا پسرعموی بنده بودند که در 29 ماه سال 94# به من پیشنهاد دادند، روز خواستگاری برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش بود را تیتر وار نوشته بود. 🍃🌷🍃 او به داشتن یک و وسایل زندگی از ایرانی تأکید بسیاری داشت. من خیلی مخالف رفتن به بودم و اجازه نمی‌دادم که برود، ولی او با حرف‌هایش مرا هم راضی کرد.😭😭 🍃🌷🍃 قرار بود به اعزام شوند، ولی به دلایلی اعزامش به تأخیر افتاد به همین خاطر ماه اعزام شدند.😭😭 🍃🌷🍃 آقا بسیار و رو بود. خیلی هم طبع و گو. وقتی در جمعی حضور پیدا می‌کرد با همه رو خنداندند،همه به خاطر این که داشت او را داشتند. 🍃🌷🍃 آقا گاهی از به من زنگ می‌زد و احوال پرسی می‌کرد، درباره اوضاع آنجا حرفی نمی‌زد و بیشتر من درباره اتفاقاتی که افتاده بود با او صحبت می‌کردم. 🍃🌷🍃
ایشان شد که ماه بعد در «اثریا» ی حلب به رسید.😭😭 🍃🌷🍃 در ، گرفت و گفت نمی تواند به بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به برویم که قبل از رفتن ما به رسید و ما در با ایشان کردیم.😭😭 🍃🌷🍃 برای که می خواست به شود،  خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. اهل بیت🌷  و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.» 🍃🌷🍃 تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد. سلیمانی به همراه به آنجا می رود که بعدا از آنها، انصاری که بعد از سلیمانی به رسید، را به رساند. 🍃🌷🍃 با داعشی ها پیش می آید و سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا به و دیگری به می کند. 😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : با کردم و را زینب(س)🌷 ، رقیه(س)🌷 ، و نمودم.😭 🍃🌷🍃 چرا که لایق بود و از عزیز انقلاب و همه و نظام را خواهانم. 🍃🌷🍃 وقتی به می رفت ، کسی مطلع نمی شد که به کجا می رود و اخیراً هم از به رفت و من نمی دانستم که در بوده. 🍃🌷🍃 برای بیت و 🌷 را یکی از بود😭 بیت علیه السلام🌷 بود و به آنچه خواند قلبی داشت.😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد صاحبکرم اردکانی هم درتاریخ   ۱۳۹۳/۱۲/۱۲#   در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر سپیدان، شیراز. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد صاحبکرم اردکانی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد